الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه (کتاب)
پدید آورندگان | |
---|---|
نویسنده | محمد کبریت حسینی |
تصحیح | محمدحسن اسماعیل شافعی، احمد سعید بن سلم |
تاریخ نگارش | ۱۰۴۸ق. |
محتوا | |
موضوع | تاریخ و جغرافیای مدینه، بناها و مکانهای مقدس مدینه، منابع آبی مدینه. |
زبان | عربی |
نشر | |
تعداد جلد | ۱ |
ناشر | دار الکتب العلمیة |
محل نشر | بیروت |
تاریخ نشر | ۱۴۱۷ق. |
ردهبندی کنگره | ۹ س ۴ م / ،۲۴۸، DS |
الجواهر الثمینة فی محاسن المدینة، کتابی است نوشته محمد کبریت حسینی (۱۰۱۲–۱۰۷۰ق)، که به مکانهای تاریخی و مذهبی شهر مدینه، جغرافیای آن و رسوم و ویژگیهای مردم این شهر پرداخته است.
در این کتاب، بناهایی که در زمان نگارش آن (۱۰۴۸ق) وجود داشته و امروزه تخریب شده است، توصیف شدهاند؛ مانند حرم امامان بقیع، مزار اسماعیل پسر امام صادق(ع) و دیگر بارگاهها در قبرستان بقیع.
در این کتاب، از رسوم مردم مدینه درباره زیارت، توسل، تبرک و شفاعتخواهی در بارگاه بزرگان گزارش شده است. نویسنده که حنفی مذهب است، درستی و استحباب این رسوم را بر پایه سخن عالمان اهل سنت، روایات و قرآن اثبات کرده است. اثبات عصمت اهل بیت(ع) و لزوم محبت به آنها از دیگر مطالب این کتاب است. نویسنده، امام سجاد(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را از روشنترین مصداقهای اهلبیت(ع) شمرده است.
الجواهر الثمینه، دو بار در سال ۱۴۱۷ق. با دو تحقیق متفاوت چاپ شده است. در تحقیق «احمد سعید بن سلم» آگاهیهایی درباره وضعیت کنونی بناها و نامهای امروزی آنها بیان شده است.
نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمد بن عبدالله حسینی مدنی، معروف به «محمد کبریت»، تاریخنگار، ادیب، شاعر و فقیه حنفی است.[۱] او متولد مدینه بوده و به امام حسین(ع) نسب میبرد.[۲] وی پس از حفظ قرآن، دانشهای صرف، نحو، بلاغت، علوم طبیعی و عقلی را در مدینه آموخت.[۳]
در سال ۱۰۳۹ق. به ترکیه سفر کرد و «سفرنامه رحلة الشتاء و الصیف» را نگاشت. وی از عالمان ترکیه، دمشق و قاهره دانش آموخت و در شعر و ادب مهارت یافت. او دارای تألیفات پرشماری در تاریخ و ادبیات است. یکی از آثار مرتبط او با مدینه، کتاب «نصر من الله و فتح قریب» درباره سرگذشت فاضلان مدینه است.[۳] وی در ۵۸ سالگی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد.[۳]
محتوا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، که نگارش آن در سال ۱۰۴۸ق. به پایان رسیده،[۴] به بناها و مکانهای مقدس مدینه و جغرافیای این شهر پرداخته و رسوم و ویژگیهای مردم آن را گزارش کرده است. نویسنده، به توصیف بارگاههایی مانند حرم ائمه بقیع در زمان نگاشتن کتاب پرداخته، که امروزه تخریب شدهاند.
این کتاب در یک مقدمه و دو گفتار به شرح زیر تنظیم شده است:
مقدمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در مقدمه، از سبب تألیف و نام کتاب «الجواهر الثمینة فی محاسن المدینة» که به معنای «گوهرهای گرانبها در محاسن و فضائل مدینه» است سخن گفته[۵] و به بیان معنای واژگانی و اصطلاحی «مدینه» پرداخته است.[۶]
گفتار نخست[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فضائل مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در این بخش، به فضائل مدینه پرداخته شده[۷] و با استفاده از احادیث، بیش از ۲۵ فضیلت برای مدینه برشمرده شده است.[۸]
جغرافیا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پس از فضائل مدینه، به جغرافیای مدینه پرداخته شده است. برخی از موضوعات این بخش چنین است: وادیهای پرشمار مدینه، مانند وادی عقیق؛[۹] یازده چشمه؛ شش برکه و چاههای منسوب به حضرت محمد(ص) که ماجرای انتساب هر یک از آنها به حضرت محمد(ص) و معجزههای او در این زمینه بیان شده است.
مباحث مرتبط با جغرافیای طبیعی و پوشش گیاهی از موضوعات پربسامد کتاب است. از خرمای مدینه به تفصیل سخن گفته شده و انواع انگور که در قبا به دست میآید معرفی شده است.[۱۰][یادداشت ۱][۱۱] مطالب مفصلی درباره درخت نخل و اجزاء آن، شیوه کاشت و نگهداری آن، انواع خرما مانند بلح، رطب و تمر و خواص طبی آنها بیان شده است.[۱۲][یادداشت ۲][۱۳]
بناها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این بخش به بناهای مقدس شهر مدینه پرداخته است. برخی از موضوعات این بخش چنین است: مسجد النبی(ص)، شامل گنبد، روضه، حجره، منبر و محراب نبوی(ص)؛[۱۴] دیگر مسجدها، مانند مسجد قبا،[۱۵] مسجد قبلتین،[۱۶] مساجد منسوب به امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در نزدیکی قبا؛[۱۷] زیارتگاهها، مانند قبرستان بقیع[۱۸] و کوه احد.[۱۹]
بارگاههای بقیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نویسنده در این بخش، زیارت بقیع را در هر روز، به تأسی از حضرت محمد(ص) مستحب دانسته است.[۲۰] او پس از معرفی قبرهای امامان(ع)، به گنبد و بارگاهی که در زمان وی بر مزار آنها وجود داشته اشاره کرده و آن را گنبدی بلند با بنایی قدیمی معرفی کرده که دو در آن در هر شب و روز جمعه گشوده میشده است.[۲۱] او همچنین ضمن معرفی دیگر قبرهای بقیع، از وجود بناها و گنبدهایی بر قبر عباس عموی پیامبر، ابراهیم پسر پیامبر و فاطمه بنت اسد یاد کرده است.[۲۲]
توسل و تبرک[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گزارشهای کتاب، حاکی از رواج آموزههایی مانند شفاعت، توسل و تبرک میان مردم مدینه از مذهبهای مختلف در آن دوره است. نویسنده زیارت حضرت محمد(ص) را نعمت بزرگ الهی دانسته و آداب زیارت را با سیره اهل بیت(ع) منطبق دانسته است.[۲۳] او با استناد به نص قرآن[یادداشت ۳][۲۴] پذیرش استغفار و اجابت توبه در حرم نبوی را قطعی دانسته است.[۲۵]
نویسنده به ماجرای خشکسالی مدینه و توسل مردم به قبر حضرت محمد(ص) و نزول بارانِ فراوان اشاره کرده است[۲۶] و تصریح کرده که در زمان او سنت مردم مدینه در چنین مواردی، گرد آمدن نزد حجره پیامبر(ص) برای دعا بوده است.[۲۷] بر پایه نقلی که نویسنده میکند، نگاه کردن به حجره و گنبد حرم پیامبر(ص) عبادت است، همچنانکه نگاه کردن به کعبه و امام علی(ع) عبادت است.[۲۸]
نویسنده به سنت تعویض جامه حجره نبوی اشاره و بیان کرده که جامه پیشین برای تبرک میان خادمان حرم تقسیم میشود. به باور او، خارج کردن تربت حجره و مسجد النبی(ص) و سایر آثار آن برای تبرک جایز است؛ همچنانکه خارج کردن خاکها و سنگهای حرم مکه و برخی درختان آن و آب زمزم به جهت تبرک به اجماع عالمان جایز است.[۲۹]
او بر سیره اهل بیت در بوسیدن و مس قبر حضرت محمد(ص) تأکید و موافقت برخی فقیهان و بزرگان اهل سنت مانند احمد بن حنبل را با این کار، نقل کرده است. وی به گریه و عزاداری حضرت فاطمه(س) بر سر قبر پیامبر(ص) و برداشتن تربت و تبرک به آن نیز، استناد کرده است.[۳۰] وی از تبرک جستن مردم به خانه سعد بن خثیمه به سبب خوابیدن پیامبر(ص) در آن یاد کرده است[۳۱] و نیز از برخی فاضلان نقل کرده که دعا و توسل در روز عید قربان نزد قبر اسماعیل پسر امام صادق(ع) در بقیع موجب روا شدن حاجات میشود.[۳۲]
فضیلت اهلبیت(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نویسنده با استناد به آیات و روایات از فضیلت اهل بیت(ع) و محبت به آنان سخن گفته و کلماتی از بزرگان و عالمان اهل سنت درباره لزوم محبت به آنان ذکر کرده است. وی بر پایه آیه تطهیر[یادداشت ۴][۳۳]و احادیثی مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح، بر عصمت اهل بیت(ع) تأکید کرده است. همچنین با نقل روایتی مبنی بر پاکی حضرت فاطمه(س) و دوری او و فرزندان او از آتش جهنم، امام سجاد(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را از روشنترین مصداقهای اهلبیت(ع) شمرده است.[۳۴]
گفتار دوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
رسوم مردم مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در گفتار دوم، به احوال و آداب و رسوم مردم مدینه در ایام گوناگون پرداخته شده است. در این گفتار، در بخش مربوط به هر ماه، رویدادهای مهم، سنتها، آداب و رسوم مردم مدینه در مناسبتها ذکر شده است.[۳۵]
در پایان گفتار دوم، مطالبی درباره سال شمسی، فصلها و ماههای آن، مشخصات نجومی هر یک از آنها و نیز چندین قاعده مربوط به هیئت و نجوم در شیوه محاسبه روزهای سال بیان شده است.[۳۶]
ویژگیهای مردم مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در آخرین فصل کتاب، درباره مردم مدینه و ویژگیهای مجاوران آن سخن گفته شده است.[۳۷]
ویژگیها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- بسیاری از گزارشهای تاریخی کتاب از بناها و مکانها، حاصل مشاهدات شخصی نویسنده در سده یازدهم قمری است و دارای آگاهیهای تاریخی، از جمله تغییرات بناها در آن دوران است.
- حکمتها، لطائف، نکات و داستان،[۳۸] مباحث قرآنی و حدیثی[۳۹] و مسائل مربوط به علومی مانند نجوم،[۴۰] پزشکی[۴۱] و کشاورزی[۴۲] در لابهلای مطالب کتاب فراوان وجود دارد.
- نویسنده با اینکه حنفی است، افزون بر احادیث نبوی(ص)،[۴۳] روایات فراوانی نیز از اهل بیت(ع) نقل کرده است؛ مانند روایاتی از امام علی(ع)،[۴۴] امام حسن(ع)،[۴۵] امام باقر(ع)[۴۶] و امام صادق(ع).[۴۷]
چاپ[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب الجواهر الثمینة، دو بار در سال ۱۴۱۷ق. به چاپ رسیده است؛ یک بار با تحقیق محمد حسن اسماعیل شافعی، توسط انتشارات دارالکتب العلمیه، در بیروت، در ۲۴۸ صفحه و بار دیگر با تحقیق احمد سعید بن سلم، در ۳۸۵ صفحه.[یادداشت ۵]
در چاپ اخیر، تعلیقاتی توسط تصحیحکننده، درباره تغییرات دوره معاصر در مدینه، به آن افزوده شده است؛ برای نمونه، تخریب آثار و مساجدی که نویسنده به وجود آنها اشاره کرده[۴۸] و موقعیت کنونی مکانها و نامهای امروزی آنها بیان شده است.[۴۹] در این چاپ، ملحقاتی نیز به کتاب افزوده شده است؛ مانند تعیین محدوده حرم مدینه، توسط هیأتی متشکل از برخی عالمان معاصر.[۵۰]
پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ نک: الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۲، پاورقی۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۱۰.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ خلاصة الاثر، ج4، ص28-31؛ سلافة العصر، ص256-258؛ هدیة العارفین، ج2، ص288؛ الاعلام، ج6، ص240.
- ↑ ص۳۵۴.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۰-۲۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۰.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۸-۳۹.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۸-۵۳.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۴۲–۱۶۴.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۲۸–۲۴۶، ۱۹۰.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۹۲–۱۹۴.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۲۸–۲۴۶.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۲۸ و۲۴۲–۲۴۵.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۶۰-۱۱۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۷۳–۱۹۰.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۲۳–۲۲۶.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۸۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۶۷–۲۶۹.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۴۹–۲۵۸.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۷۹.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۸۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۷۹، ۲۸۳–۲۸۴.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۶۳–۶۵.
- ↑ سوه نساء(۴)، آیه ۶۴؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۸۸.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۸۴–۸۹.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۸۹.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۸۹–۹۰.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۷۷–۷۸.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۰۰–۱۰۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۶۶.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۸۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۲۴.
- ↑ سوره احزاب(۳۳)، ۳۳؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۴۲۲.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۱۶–۱۲۲.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۸۷–۳۲۵.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۲۵–۳۳۳.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۳۴–۳۴۷.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۴۳، ۱۲۷.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۸۲–۸۹، ۲۲۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۸۴–۱۸۵، ۳۳۱–۳۳۲.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۰۰–۲۰۴، ۲۳۷–۲۴۲.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص ۲۲۸–۲۴۶.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۴۶–۵۱، ۸۳، ۹۴–۹۶، ۱۷۸، ۲۰۲، ۲۶۷–۲۶۸.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۲۷، ۳۴۰.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۲۱، ۲۶۷.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۰۳، ۲۲۱.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۲۶–۱۲۷، ۱۳۹، ۲۰۳.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص ۱۰۴–۱۰۸، ۱۷۱، ۲۵۳، ۲۸۱، ۲۸۶.
- ↑ برای نمونه، الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۹۲، ۹۸، ۱۴۴.
- ↑ الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۵۷–۳۶۴.
- ↑ به گفته نویسنده، نخلی در باغ سَرّاره وجود داشته که حضرت محمد(ص) از میوه آن خورده و به همین سبب مردم به آن تبرک جسته و خرمای آن را به گرانترین قیمت میخریدهاند؛ ولی در زمان او درخت خشک شده است.
- ↑ از جمله احادیثی در فضیلت و برکت نخل و خرما و خاصیت شفابخشی خرمای برنی و عجوه نقل شده و بهترین خرمای مدینه خرمای برنی دانسته شده که مردم به جهت تبرک آن را به گوشه و کنار جهان میبردهاند.
- ↑ ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً ﴾ و اگر آنان هنگامى كه [با ارتكاب گناه] به خود ستم كردند، نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىكرد، يقيناً خدا را بسيار توبهپذير و مهربان مىيافتند.
- ↑ ﴿إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیرا ﴾ جز اين نيست كه همواره خدا مىخواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت برطرف نمايد.
- ↑ بدون ذکر انتشارات و محل نشر.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاعلام، خیر الدین بن محمود الزرکلی (م.۱۳۹۶ق)، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م.
- ترجمه قرآن (انصاریان)، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
- خلاصة الاثر فی أعیان القرن الهادی عشر، محمد امین المحبی (م.۱۱۱۱ق)، بیروت، مکتبة خیاط.
- سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، علی خان ابن معصوم (م.۱۱۱۹ق)، مصر، مکتبة المرتضویه.
- هدیة العارفین، اسماعیل باشا (م.۱۳۳۹ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.