عمرو بن لیث صفاری

از ویکی حج
(تغییرمسیر از عمرو بن لیث)
یوسف بن ابوساج
مشخصات فردی
نام کامل عمرو لیث صفاری
نسب سلسله صفاریان
محل زندگی ایران، مکه
خویشان سرشناس یعقوب بن لیث
دین اسلام
شغل حاکم ایران
منصب عمل الحرمین، کارگزار حرمین شریفین
تاریخ درگذشت 289 ق
محل درگذشت عراق، بغداد
مشخصات دینی
دلیل شهرت امیر مکه و حاکم صفاری
اطلاعات سیاسی
پس از یعقوب بن لیث
پیش از طاهر بن محمد بن عمرو

عمرو بن لیث صفاری از حاکمان سلسله صفاریان است که بعد از درگذشت برادرش یعقوب بن لیث جانشین وی شد. سیاست عمرو برخلاف برادرش اطاعت از خلیفه عباسی بود و با توجه به‌نیاز خلیفه عباسی به‌جهت بحران و شورش در عراق، حکومت وی را تأیید و کارگزاری حرمین شریفین را نیز به او تفویض کرد. صفاریان از سال 265 تا 271ق. عهده‌دار منصب عمل الحرمین بودند.

قبل از عمرو، احمد بن طولون حاکم مصر، کارگزار حرمین شریفین بود و با ورود او میان فرستادگان عمرو بن لیث و ابن طولون در مکه رقابت و درگیری وجود داشت که در نهایت عمرو بن لیث، بر ابن طولون چیره شد و آن‌ها را از مکه بیرون راند و ابن طولون در مسجد الحرام لعن شد

در سال 271ق و در پی حمله برخی سادات علوی از مکه به مدینه و کشتار و غارت در آن شهر که موجب تعطیلی مراسم حج شد، خلیفه عباسی، در بغداد اعلام کرد عمرولیث را از منصب عمل الحرمینی عزل کرده و دستور داد عمرو را بر منابر لعن کنند.

کارگزاری حرمین شریفین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با مرگ یعقوب لیث صفار (حک: 247-265ق.)، مؤسس سلسله صفاریان و روی کار آمدن برادرش عمرو بن لیث، سیاست وی برپایه اطاعتش از خلیفه عباسی قرار گرفت و او موضع خود را به خلیفه اعلام کرد. معتمد عباسی نیز در این زمان با بحران و شورش عظیم زنگیان در جنوب عراق مواجه بود، برای توان سرکوب آنان، در صدد بهبودی روابط با صفاریان بود. از این‌رو خلیفه عباسی افزون بر تایید حکومت عمرو بر قلمروی وسیع تحت اختیارش، کارگزاری حرمین شریفین را نیز به او تفویض کرد.[۱] به‌نظر می‌رسد هدف اصلی خلیفه از وا‌گذاری منصب عمل الحرمین به عمرو، تضعیف جایگاه و کاستن از نفوذ احمد بن طولون حاکم مصر در حرمین بود.

بدین ترتیب صفاریان که تلاش داشتند نظارت بر امور حرمین را برعهده داشته باشند، موفق شدند منصب عمل الحرمین را از سوی دستگاه خلافت عباسی دریافت کنند. آنان ازسال 265 تا 271ق. عهده‌دار این منصب بودند.

رقابت با ابن طولون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این مدت میان فرستادگان عمرو بن لیث و ابن طولون حاکم مصر در مکه رقابت و درگیری وجود داشت. در سال 268ق. نماینده ابن طولون در مکه از عامل راه منصوب از جانب عمرو شکست خورد و پرچَم عمرو لیث بر سمت راست منبر مسجد ابراهیم خلیل نصب شد.[۲] ابن طولون در سال بعد سپاهی را به مکه اعزام کرد اما‌ هارون بن محمد، عامل مکه، با کمک سپاهیان عمرو بن لیث، بر سپاه ابن طولون چیره شد و آن‌ها را از مکه بیرون راند و ابن طولون در مسجد الحرام لعن شد.[۳]

عزل از منصب عمل الحرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روابط صفاریان با حجاز چندان نپایید. در سال 271ق و در پی حمله برخی سادات علوی از مکه به مدینه و کشتار و غارت در آن شهر که موجب تعطیلی مراسم حج و نیز تعطیلی نماز جمعه و جماعت شد، معتمد خلیفه عباسی، در حضور حج‌گزاران خراسانی در بغداد اعلام کرد عمرولیث را از منصب عمل الحرمینی عزل کرده و دستور داد عمرو را بر منابر لعن کنند.[۴]

هرچند والی مکه، یوسف بن ابی‌الساج، در حمایت از عمرولیث با امیر جدیدی که عهده‌دار کار حج‌گزاران شده بود، به مخالفت برخاست و او را اسیر کرد. اما سپاهیان و حج‌گزاران دخالت کردند و والی را دستگیر کرده به بغداد فرستادند.[۵] با وجود این در سال‌های بعد نیز صفاریان برای نظارت بر امور حرمین تلاش ‌کردند که چندان نتیجه‌بخش نبود.[۶]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ابن فقیه، 1349، ص143؛ فاسی، 1406، ج2، ص180؛ ابن تغری، 1992، ج3، ص40.
  2. طبری، 1967، ج9، ص599.
  3. طبری، 1967، ج9، ص652-654؛ ابن فهد، 1404، ج2، ص344.
  4. طبری، 1967، ج15.
  5. همان.
  6. همان، ج15، ص6482.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب پژوهشنامه حج، شماره ۲، سيدمحمود ساماني، بخش «عمرو بن لیث صفاری»، ص14-15، است.
  • البلدان، ابن فقيه، احمد بن محمد (1349ش.)، بى جا، انتشارات بنياد فرهنگ ايران.
  • العقد الثمين في تاريخ البلد الامين، فاسي، محمد بن احمد (1406ق.)، به كوشش فؤاد سير، مصر، الرساله.
  • اتحاف الوري باخبار ام القري، ابن فهد، عبد العزيز بن عمر (1404ق.)، به کوشش فهيم محمد، مکه، جامعة ام‌ القري.
  • النجوم الزاهرة في ملولک مصر والقاهرة، اب‍ن‌ ت‍غ‍ري‌ ب‍ردي‌، ي‍وس‍ف‌ ب‍ن‌ ت‍غ‍ري‌ ب‍ردي(1992م.)، قاهره، به کوشش شلتوت و ديگران، وزارة الثقافة و الارشاد.
  • تاريخ طبري (تاريخ الامم والملوك)، طبري، محمد بن جرير (1967م.)، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي.