پرش به محتوا

جبار بن صخر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۵۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} جَبّار بن صَخر جَبّار بن صَخر: صحابی مدنی رسول خدا(ص)، از حاضران...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
'''جَبّار بن صَخر'''، [[صحابی]] مدنی [[رسول خدا(ص)]]، از حاضران در [[بیعت عقبه دوم]] بوده است.
 
او که از [[بنی‌سلمه|بنی‌سَلِمه]] از تیره‌های خزرج است؛ در غزوه‌های رسول خدا(ص) مانند [[نبر بدر]] و [[نبرد احد|احد]] و [[نبرد خبیر|خبیر]] و ... حضور مؤثر داشت.
 
بر پایه گزارشات تاریخی، می‌توان او را یکی از کارشناسان قیمت‌گذاری املاک دانست که زمین‌های [[وادی‌القری]] میان مدینه و [[تبوک]] را میان مسلمانان تقسیم کرد.
 
جبار از راویان حدیث پیامبر(ص) دانسته‌اند که به سال 30ق. در دوره خلافت [[عثمان]] در شهر مدینه درگذشت.
==نسب‌شناسی==
ابوعبدالله جبّار <ref>السیرة النبویه، ج2، ص461؛ سبل الهدی، ج3، ص215.</ref> بن [[صخر بن امیه|صَخر بن اُمیة]] بن خنساء معروف به ابن خنساء به سبب نام جد اعلایش <ref>الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505؛ تصحیفات المحدثین، ج2، ص481.</ref> از [[بنی‌سلمه|بنی‌سَلِمه]] از تیره‌های خزرج است. <ref>نک: جمهرة انساب العرب، ص356، 359؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref>
 
مادرش را عتیکه دختر خرشة بن عمرو بن عبید <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> یا «عُلَیه» <ref>الطبقات، خلیفه، ص172.</ref> و یا سعاد دختر سلمه از فرزندان [[جشم بن خزرج]] دانسته‌اند. <ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> شرح‌ حال‌نگاران از فردی با نام «حیان بن صخر» <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص454؛ اسد الغابه، ج1، ص489.</ref> یاد کرده‌اند که می‌توان آن را تصحیف یافته جبار بن صخر دانست.
 
==حضور در بیعت عقبه دوم==
به سخن مشهور، جبار همراه 70 تن از [[انصار]] برای دیدار [[رسول خدا(ص) ]] و دعوت از ایشان برای [[هجرت پیامبر|هجرت]] به [[مدینه]]، در [[عقبه دوم]] (13ق.) حضور داشت و با ایشان [[بیعت]] کرد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الدرر، ص70، 73؛ الاصابه، ج1، ص559.</ref> از این رو، از وی با وصف «عَقبی» یاد می‌شود. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص286؛ المعجم الکبیر، ج2، ص270؛ معرفة الصحابه، ج1، ص436.</ref>
 
دو دخترش به نام سمیکه و عصیمه نیز پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، با ایشان بیعت کردند. <ref>المحبر، ص427.</ref>
 
پس از هجرت رسول خدا به [[یثرب]]، در جایابی رسول خدا(ص) برای استقرار در مدینه، هنگامی که شتر ایشان در محله بنی‌نجار از تیره‌های خزرج زانو زد، جبار به سبب رقابتی که میان بنی‌سلمه و [[بنی‌نجار]] برقرار بود، قصد داشت شتر رسول خدا(ص) را از آن محل حرکت دهد؛ اما با پیشدستی [[ابوایوب انصاری]] در حمل اثاث پیامبر(ص)، نتوانست چنین کند. <ref>شرف النبی، ص420؛ الدرر، ص87؛ سبل الهدی، ج3، ص273.</ref>
 
==پیمان برادری==
 
جبار در پیمان برادری، از سوی پیامبر(ص) با [[خباب بن ارت]] عقد برادری بست. <ref>المحبر، ص73.</ref>
 
==حضور فعال در جنگ‌ها==
 
جبار در غزوه‌های رسول خدا(ص) حضور مؤثر داشت.
 
===غزوه بدر===
 
وی در 32 یا 33 سالگی در [[نبرد بدر]] حضور یافت <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> و توانست یکی از مشرکان را از پا در آورد و [[نوفل بن خُویلد اسدی]]، برادر [[حضرت خدیجه(س)]]، را که از دشمنان سرسخت پیامبر(ص) بود، به اسارت گیرد. <ref>المغازی، ج1، ص91؛ اتحاف الوری، ج1، ص417.</ref>
 
جبار را نگاهبان رسول خدا(ص) در بدر شمرده‌اند. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص286.</ref>
 
===غزوه بُواط===
 
وی در [[غزوه بواط|غزوه بُواط]] (2ق.) به پیشنهاد پیامبر(ص) همراه فردی دیگر پیشاپیش حرکت کرد و در [[اثایه|منطقه اَثایه]] در 25 فرسخی مدینه در مسیر [[جحفه|جُحفه]] <ref>معجم البلدان، ج1، ص90.</ref> آب یک حوض را برای استفاده لشکر آماده نمود.
 
رسول خدا(ص) از آن آب [[وضو]] گرفت و به [[نماز]] ایستاد. جبار بن صخر در سمت چپ به ایشان اقتدا کرد؛ <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص436-437.</ref> اما پیامبر(ص) دست او را گرفت و به سوی راست رهنمون ساخت. <ref>مسند احمد، ج4، ص434.</ref>
 
===نبرد احد===
 
جبار در [[نبرد احد]]، هنگام آشفتگی در صفوف لشکر مسلمانان، به اشتباه ضربه‌ای بر سر [[حباب بن منذر|حُباب بن منذر]] زد که مسلمانان را برای گرد آمدن فرا می‌خواند. <ref>المغازی، ج1، ص234.</ref>
 
===جنگ خیبر===
 
شماری از مفسران ذیل آیه 15 [[سوره فتح]] که مربوط به تقسیم غنائم [[نبرد خیبر]] است، جبار را متولی تقسیم آن دانسته‌اند. <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص270.</ref>
 
===نبرد موته===
 
وی پس از شهادت [[عبدالله بن رواحه]] در [[نبرد موته]] (8ق.) که مسؤول تخمین میزان محصولات زراعی زمین‌های خیبر بود، از سوی رسول خدا(ص) مامور تخمین آن سرزمین‌ها شد. <ref>السیرة النبویه، ج3، ص354؛ المغازی، ج2، ص691.</ref>
 
===نبرد با قبیله طی===
 
جبار به سال نهم ق. در سریه‌ای به فرماندهی امام علی(ع) برای شکستن [[بت فلس|بت فَلس]] که بت [[قبیله طی]] در سرزمین [[نجد]] بود، شرکت کرد. وی در این نبرد پرچمدار مسلمانان بود و طرحی را برای غافلگیر کردن دشمن با [[امام علی(ع)]] در میان نهاد که امام آن را پسندید و طبق آن عمل کرد. <ref>المغازی، ج3، ص985-986؛ تاریخ دمشق، ج69، ص194-195.</ref>
 
===نبرد تبوک===
 
هنگام فراخوانی رسول خدا(ص) برای [[نبرد تبوک]] به سال نهم ق. جبار برخلاف نظر [[جد بن قیس]] که مسلمانان را از حضور در این نبرد بازمی‌داشت، پیامبر(ص) را همراهی کرد. <ref>المغازی، ج3، ص992-993؛ سبل الهدی، ج5، ص437.</ref> آورده‌اند که وی در این نبرد همراه جابر از سوی پیامبر(ص) مامور خبرگیری از دشمن شد. اما درست آن است که آن دو برای یافتن آب ماموریت یافته بودند. <ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref>
 
==جبار در شان نزول آیات==
 
به گزارش شماری از مفسران، <ref>جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718.</ref> جبار همراه [[اوسی بن قیظی]] از [[قبیله اوس]]، در دام توطئه [[شاس بن قیس یهودی]] که با یادآوری جنگ‌های خزرجی‌ها و اوسی‌ها در صدد تحریک عواطف برآمده بود، گرفتار شد.
 
بدین سان، دو طرف، افراد عشیره خود را برای رویارویی با یکدیگر فراخواندند. اما با تدبیر رسول خدا(ص) این آشوب فروخوابید و آنان از کار خود عذرخواهی کردند. [[شان نزول]] آیه 100 [[سوره آل‌عمران]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ اُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ ایمانِکُمْ کافِرین﴾}}، را همین دانسته‌اند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718؛ جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر بغوی، ج1، ص478.</ref>
 
 
وی همچنین شاهد کوچ [[یهودیان بنی‌نضیر]] از مدینه (4ق.) در پی پیمان‌شکنی بود و ‌گفت: «هرگز قومی همانند ایشان را در زر و زیور و شوکت ندیده‌‏ام که از سرزمینی به سرزمین دیگر تبعید ‌شوند.»  <ref>المغازی، ج1، ص375.</ref>
 
==قصد ترور ابوسفیان==
 
بر پایه دسته‌ای از روایات، جبار بن صخر پس از به دار آویخته شدن [[خبیب بن عدی]]، از شهیدان [[رجیع]] (4ق.) در مکه، در سریه‌ای همراه [[عمرو بن امیه ضمری]] برای ترور [[ابوسفیان]] به مکه رفت؛ <ref>السیرة النبویه، ج4، ص633؛ الاکتفاء، ج2، ص257.</ref> اما در دستیابی به این هدف ناکام ماند. <ref>نک: الروض الانف، ج7، ص496؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص459-460.</ref>
 
 
 
 
==کارشناس قیمت‌‌گذاری زمین‌==
 
پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز هنگامی که [[عمر بن خطاب]] یهودیان را از [[حجاز]] اخراج کرد، جبار برای ارزیابی و قیمت‌‌گذاری زمین‌های آنان ماموریت یافت. <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص185.</ref> وی نیز زمین‌های [[وادی‌القری]] میان مدینه و [[تبوک]] <ref>معجم البلدان، ج5، ص245؛ المعالم الاثیره، ص224.</ref> را میان مسلمانان تقسیم کرد و سهم هر یک را مشخص نمود. <ref>السیرة النبویه، ج3، ص357؛ المغازی، ج2، ص720.</ref> سهمی از وادی‌القری نیز به جبار بن صخر رسید. <ref>المغازی، ج2، ص721.</ref> وی از سوی مردم مدینه، از کارشناسان و تخمین زنندگان بود. <ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص407.</ref>
 
==راوی احادیث نبوی==
 
جبار از راویان حدیث پیامبر(ص) بود. وی در باره چگونگی خواندن [[نماز جماعت]] خود همراه ایشان حدیثی آورده که مورد استناد فقیهان اهل سنت قرار گرفته و بر پایه آن [[فتوا]] داده‌اند. <ref>المغنی، ج2، ص43.</ref> حدیثی با مضمون «دوری مردم از قرآن در آینده» <ref>کنز العمال، ج10، ص211.</ref> از دیگر روایات وی است.
 
==درگذشت==


جَبّار بن صَخر
جبار به سال 30ق. در دوره خلافت [[عثمان]] در شهر مدینه درگذشت. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> با توجه به سن وی در نبرد بدر، او هنگام رحلت 62 یا 63 سال داشته <ref>المستدرک، ج3، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> و گزارش برخی تاریخ‌نگاران که سن وی را هنگام مرگ 60 سال نوشته‌اند، <ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص333؛ البدایة و النهایه، ج7، ص156.</ref> دقیق نیست. نسل وی تداوم یافت. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433</ref>
جَبّار بن صَخر: صحابی مدنی رسول خدا(ص)،  از حاضران در بیعت عقبه دوم
ابوعبدالله جبّار  <ref>السیرة النبویه، ج2، ص461؛ سبل الهدی، ج3، ص215.</ref> بن صَخر بن اُمیة بن خنساء معروف به ابن خنساء به سبب نام جد اعلایش  <ref>الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505؛ تصحیفات المحدثین، ج2، ص481.</ref> از بنی‌سَلِمه از تیره‌های خزرج است.  <ref>نک: جمهرة انساب العرب، ص356، 359؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> مادرش را عتیکه دختر خرشة بن عمرو بن عبید  <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> یا «عُلَیه»  <ref>الطبقات، خلیفه، ص172.</ref> و یا سعاد دختر سلمه از فرزندان جشم بن خزرج دانسته‌اند.  <ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> شرح‌ حال‌نگاران از فردی با نام «حیان بن صخر»  <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص454؛ اسد الغابه، ج1، ص489.</ref> یاد کرده‌اند که می‌توان آن را تصحیف یافته جبار بن صخر دانست.
به سخن مشهور، جبار همراه 70 تن از انصار برای دیدار رسول خدا(ص)  و دعوت از ایشان برای هجرت به مدینه، در عقبه دوم (13ق.)  حضور داشت و با ایشان بیعت کرد.  <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الدرر، ص70، 73؛ الاصابه، ج1، ص559.</ref> از این رو، از وی با وصف «عَقبی» یاد می‌شود.  <ref>انساب الاشراف، ج1، ص286؛ المعجم الکبیر، ج2، ص270؛ معرفة الصحابه، ج1، ص436.</ref> دو دخترش به نام سمیکه و عصیمه نیز پس از هجرت رسول خدا(ص)  به مدینه، با ایشان بیعت کردند.  <ref>نک: المحبر، ص427.</ref>
پس از هجرت رسول خدا به یثرب، در جایابی رسول خدا(ص)  برای استقرار در مدینه، هنگامی که شتر ایشان در محله بنی‌نجار از تیره‌های خزرج زانو زد، جبار به سبب رقابتی که میان بنی‌سلمه و بنی‌نجار برقرار بود، قصد داشت شتر رسول خدا(ص)  را از آن محل حرکت دهد؛ اما با پیشدستی ابوایوب انصاری در حمل اثاث پیامبر(ص)،  نتوانست چنین کند.  <ref>شرف النبی، ص420؛ الدرر، ص87؛ سبل الهدی، ج3، ص273.</ref> جبار در پیمان برادری، از سوی پیامبر(ص)  با خباب بن ارت عقد برادری بست.  <ref>المحبر، ص73.</ref>
جبار در غزوه‌های رسول خدا(ص)  حضور مؤثر داشت. وی در 32 یا 33 سالگی در نبرد بدر حضور یافت  <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> و توانست یکی از مشرکان را از پا در آورد و نوفل بن خُویلد اسدی، برادر حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها)،  را که از دشمنان سرسخت پیامبر(ص)  بود، به اسارت گیرد.  <ref>المغازی، ج1، ص91؛ اتحاف الوری، ج1، ص417.</ref> جبار را نگاهبان رسول خدا(ص)  در بدر شمرده‌اند.  <ref>انساب الاشراف، ج1، ص286.</ref> وی در غزوه بُواط (2ق.)  به پیشنهاد پیامبر(ص)  همراه فردی دیگر پیشاپیش حرکت کرد و در منطقه اَثایه در 25 فرسخی مدینه در مسیر جُحفه  <ref>معجم البلدان، ج1، ص90.</ref> آب یک حوض را برای استفاده لشکر آماده نمود. رسول خدا(ص)  از آن آب وضوگرفت و به نماز ایستاد. جبار بن صخر در سمت چپ به ایشان اقتدا کرد  <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص436-437.</ref> ؛ اما پیامبر(ص)  دست او را گرفت و به سوی راست رهنمون ساخت.  <ref>مسند احمد، ج4، ص434.</ref>
به گزارش شماری از مفسران،  <ref>جامع البیان، ج4، ص17''': تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718.</ref>  جبار همراه اوسی بن قیظی از قبیله اوس، در دام توطئه شاس بن قیس یهودی که با یادآوری جنگ‌های خزرجی‌ها و اوسی‌ها در صدد تحریک عواطف برآمده بود، گرفتار شد. بدین سان، دو طرف، افراد عشیره خود را برای رویارویی با یکدیگر فراخواندند. اما با تدبیر رسول خدا(ص)  این آشوب فروخوابید و آنان از کار خود عذرخواهی کردند. شان نزول آیه 100 آل عمران/3: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ اُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ ایمانِکُمْ کافِرین) را همین دانسته‌اند.  <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718؛ جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر بغوی، ج1، ص478.</ref>
جبار در نبرد احد، هنگام آشفتگی در صفوف لشکر مسلمانان، به اشتباه ضربه‌ای بر سر حُباب بن منذر زد که مسلمانان را برای گرد آمدن فرامی‌خواند.  <ref>المغازی، ج1، ص234.</ref> وی همچنین شاهد کوچ یهودیان بنی‌نضیر از مدینه (4ق.)  در
پی پیمان‌شکنی بود و ‌گفت: «هرگز قومی همانند ایشان را در زر و زیور و شوکت ندیده‏ام که از سرزمینی به سرزمین دیگر تبعید ‌شوند.»  <ref>المغازی، ج1، ص375.</ref>
بر پایه دسته‌ای از روایات، جبار بن صخر پس از به دار آویخته شدن خبیب بن عدی، از شهیدان رجیع (4ق.)  در مکه، در سریه‌ای همراه عمرو بن امیه ضمری برای ترور ابوسفیان به مکه رفت  <ref>السیرة النبویه، ج4، ص633؛ الاکتفاء، ج2، ص257.</ref> ؛ اما در دستیابی به این هدف ناکام ماند.  <ref>نک: الروض الانف، ج7، ص496؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص459-460.</ref>
شماری از مفسران ذیل آیه 15 فتح که مربوط به تقسیم غنائم نبرد خیبر است، جبار را متولی تقسیم آن دانسته‌اند.  <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص270.</ref> وی پس از شهادت عبدالله بن رواحه در نبرد موته (8ق.)  که مسؤول تخمین میزان محصولات زراعی زمین‌های خیبر بود، از سوی رسول خدا(ص)  مامور تخمین آن سرزمین‌ها شد.  <ref>السیرة النبویه، ج3، ص354؛ المغازی، ج2، ص691.</ref> پس از رحلت رسول خدا(ص)  نیز هنگامی که عمر بن خطاب یهودیان را از حجاز اخراج کرد، جبار برای ارزیابی و قیمت‌‌گذاری زمین‌های آنان ماموریت یافت.  <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص185.</ref> وی نیز زمین‌های وادی‌القری میان مدینه و تبوک  <ref>معجم البلدان، ج5، ص245؛ المعالم الاثیره، ص224.</ref> را میان مسلمانان تقسیم کرد و سهم هر یک را مشخص نمود.  <ref>السیرة النبویه، ج3، ص357؛ المغازی، ج2، ص720.</ref> سهمی از وادی القری نیز به جبار بن صخر رسید.  <ref>المغازی، ج2، ص721.</ref> وی از سوی مردم مدینه، از کارشناسان و تخمین زنندگان بود.  <ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص407.</ref>
جبار به سال نهم ق. در سریه‌ای به فرماندهی امام علی(ع) برای شکستن بت فَلس که بت قبیله طی در سرزمین نجد بود، شرکت کرد. وی در این نبرد پرچمدار مسلمانان بود و طرحی را برای غافلگیر کردن دشمن با امام علی(ع) در میان نهاد که امام آن را پسندید و طبق آن عمل کرد.  <ref>المغازی، ج3، ص985-986؛ تاریخ دمشق، ج69، ص194-195.</ref> هنگام فراخوانی رسول خدا(ص)  برای نبرد تبوک به سال نهم ق. جبار برخلاف نظر جد بن قیس که مسلمانان را از حضور در این نبرد بازمی‌داشت، پیامبر(ص)  را همراهی کرد.  <ref>المغازی، ج3، ص992-993؛ سبل الهدی، ج5، ص437.</ref> آورده‌اند که وی در این نبرد همراه جابر از سوی پیامبر(ص)  مامور خبرگیری از دشمن شد. اما درست آن است که آن دو برای یافتن آب ماموریت یافته بودند.  <ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref>
جبار از راویان حدیث پیامبر(ص)  بود. وی در باره چگونگی خواندن نماز جماعت خود همراه ایشان حدیثی آورده که مورد استناد فقیهان اهل سنت قرار گرفته و بر پایه آن فتوا داده‌اند.  <ref>المغنی، ج2، ص43.</ref> حدیثی با مضمون «دوری مردم از قرآن در آینده»  <ref>کنز العمال، ج10، ص211.</ref> از دیگر روایات وی است.
جبار به سال 30ق. در دوره خلافت عثمان در شهر مدینه درگذشت. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> با توجه به سن وی در نبرد بدر، او هنگام رحلت 62 یا 63 سال داشته <ref>المستدرک، ج3، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> و گزارش برخی تاریخ‌نگاران که سن وی را هنگام مرگ 60 سال نوشته‌اند،   <ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص333؛ البدایة و النهایه، ج7، ص156.</ref> دقیق نیست. نسل وی تداوم یافت. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433</ref>  
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۳۹: خط ۱۱۳:
* '''التحفة اللطیفه''': شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، قاهره، دار الثقافه، 1399ق.
* '''التحفة اللطیفه''': شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، قاهره، دار الثقافه، 1399ق.
* '''تصحیفات المحدثین''': حسن بن عبدالله العسکری (م. 382ق.)، قاهره، المطبعة العربیة الحدیثه، 1402ق.
* '''تصحیفات المحدثین''': حسن بن عبدالله العسکری (م. 382ق.)، قاهره، المطبعة العربیة الحدیثه، 1402ق.
* '''تفسیر ابن ابی‌حاتم (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن ابی‌حاتم (م. 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق.
* '''تفسیر ابن ابی‌حاتم (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن ابی‌حاتم (م. 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق.
* '''تفسیر بغوی (معالم التنزیل)''': البغوی (م. 510ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
* '''تفسیر بغوی (معالم التنزیل)''': البغوی (م. 510ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق.
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق.
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
خط ۶۲: خط ۱۳۶:
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
۲٬۵۶۶

ویرایش