بدون خلاصۀ ویرایش
A sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
===دریای خشک=== | ===دریای خشک=== | ||
وجه تسمیه دیگر این شهر برگرفته از روایتی است که ابینعیم از [[حضرت امام صادق(ع)]] نقل كرده كه آن جناب فرمودند: نجف همان كوهى بود كه پسر نوح گفت: | وجه تسمیه دیگر این شهر برگرفته از روایتی است که ابینعیم از [[حضرت امام صادق(ع)]] نقل كرده كه آن جناب فرمودند: نجف همان كوهى بود كه پسر نوح گفت: {{قلم رنگ|سبز|﴿سَآوِی إِلى جَبَلٍ یعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ﴾}}؛ بزودى بالاى كوهى خواهم رفت كه من را از غرق شدن در آب حفظ مى كند.»<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/226/43 هود/سوره11، آیه43. ]</ref> و روى زمین كوهى بزرگتر و مرتفعتر از آن نبود، بارى حق عزوجل به كوه خطاب فرمود: اى كوه، آیا از من به تو باید پناه برده شود؟ پس كوه بلافاصله تكه تكه گردید و به طرف بلاد و سرزمین هاى شام پرتاب و به ریگهاى ریز و كوچكى مبدل گشت و سپس دریاچهای پهناور در آن شکل گرفت که به «نی» اشتهار یافت. <ref>بحار الانوار، ج100، ص242.</ref> | ||
در جنوب و غرب نجف، زمین پست وسیعی که در پی حرکات پوسته زمین و ایجاد شکستگی طولی و فروافتادن زمین، پدیدار شده به مرور زمان، به علت کاربرد واژه دریا برای آن، به «بحر النجف» یا دریای نجف، شهرت یافته است. <ref>نجف کانون تشیع، جمعی از نویسندگان، ص22.</ref> | در جنوب و غرب نجف، زمین پست وسیعی که در پی حرکات پوسته زمین و ایجاد شکستگی طولی و فروافتادن زمین، پدیدار شده به مرور زمان، به علت کاربرد واژه دریا برای آن، به «بحر النجف» یا دریای نجف، شهرت یافته است. <ref>نجف کانون تشیع، جمعی از نویسندگان، ص22.</ref> | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
هوای نجف در تابستان گرم و خشک است و اهالی آن به سردابهای زیرزمینی پناه میبرند تا از گرما در امان باشند؛ این سردابهها به شكلى بدیع و با عمقهایى متفاوت حفر شدهاند. نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن کوفه و صحرا نیز شنزارهایی است که در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و چنانچه بادهاى داغ «سموم» بوزد دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. در زمستان نیز سرمای گزنده و سوزناکی دارد و سرمای شهر بدان اندازه است که آب یخ میبندد. | هوای نجف در تابستان گرم و خشک است و اهالی آن به سردابهای زیرزمینی پناه میبرند تا از گرما در امان باشند؛ این سردابهها به شكلى بدیع و با عمقهایى متفاوت حفر شدهاند. نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن کوفه و صحرا نیز شنزارهایی است که در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و چنانچه بادهاى داغ «سموم» بوزد دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. در زمستان نیز سرمای گزنده و سوزناکی دارد و سرمای شهر بدان اندازه است که آب یخ میبندد. | ||
[[پرونده:01.jpg|300px|بندانگشتی|قدیمیترین تصویر از شهر نجف اشرف]] | |||
==شکلگیری و توسعه شهر== | ==شکلگیری و توسعه شهر== | ||
شکلگیری شهر نجف به زمانی بازمیگردد که قبر شریف حضرت علی(ع) در آن آشکار شد. با توسعههای مکرر بارگاه امام(ع) و شهرت یافتن و مورد توجه قرار گرفتن آن، آبادانی اطراف آن آغاز گردید و به تدریج، بناهای شهری در نجف ایجاد شد.به دنبال حملات و تجاوزهای مخالفان و دشمنانی نظیر [[عباسیان]]، [[قرامطه]] و برخی قبایل عربی به کوفه که ویرانی آن را در پی داشت، اهالی کوفه به نجف مهاجرت کردند. | شکلگیری شهر نجف به زمانی بازمیگردد که قبر شریف حضرت علی(ع) در آن آشکار شد. با توسعههای مکرر بارگاه امام(ع) و شهرت یافتن و مورد توجه قرار گرفتن آن، آبادانی اطراف آن آغاز گردید و به تدریج، بناهای شهری در نجف ایجاد شد.به دنبال حملات و تجاوزهای مخالفان و دشمنانی نظیر [[عباسیان]]، [[قرامطه]] و برخی قبایل عربی به کوفه که ویرانی آن را در پی داشت، اهالی کوفه به نجف مهاجرت کردند. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۰: | ||
===نزاع صفویه و عثمانی=== | ===نزاع صفویه و عثمانی=== | ||
در اوایل سده دهم هجری با روی کار آمدن صفویان، [[شاه اسماعیل صفوی]] شهر نجف را فتح کرد. اما چندی بعد، [[سلطان سلیم عثمانی]] به قصد فتح نجف این شهر را محاصره کرد. مردم دروازههای شهر را بستند و با سنگ و کلوخ به نبرد با لشکریان وی پرداختند و سلطان سلیم نیز مجبور شد آنجا را ترک کند. سرانجام عثمانیها پس از حملات مکرر در دوره سلطان مراد (م1049ه. ق) موفق به تصرف نجف شدند و آنجا را از سلطه صفویان خارج کردند. | در اوایل سده دهم هجری با روی کار آمدن صفویان، [[شاه اسماعیل صفوی]] شهر نجف را فتح کرد. اما چندی بعد، [[سلطان سلیم عثمانی]] به قصد فتح نجف این شهر را محاصره کرد. مردم دروازههای شهر را بستند و با سنگ و کلوخ به نبرد با لشکریان وی پرداختند و سلطان سلیم نیز مجبور شد آنجا را ترک کند. سرانجام عثمانیها پس از حملات مکرر در دوره سلطان مراد (م1049ه. ق) موفق به تصرف نجف شدند و آنجا را از سلطه صفویان خارج کردند. | ||
[[پرونده:02.jpg|300px|بندانگشتی|دروازه قدیمی شهر نجف]] | |||
===نزاع افشاریه و عثمانی=== | ===نزاع افشاریه و عثمانی=== | ||
[[نادرشاه افشار]] پس از پیروزی در نبرد با حاکمان عثمانی و تسخیر نجف در سال 1156ه. ق، به آبادانی این شهر همت گماشت اما پس از سیطره مجدد عثمانیها قراردادی با احمد پاشا منعقد کرد که براساس آن ایرانیان میتوانستند به راحتی به زیارت عتبات عالیات بروند. | [[نادرشاه افشار]] پس از پیروزی در نبرد با حاکمان عثمانی و تسخیر نجف در سال 1156ه. ق، به آبادانی این شهر همت گماشت اما پس از سیطره مجدد عثمانیها قراردادی با احمد پاشا منعقد کرد که براساس آن ایرانیان میتوانستند به راحتی به زیارت عتبات عالیات بروند. | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۴: | ||
* در روایت دیگری، امام صادق(ع) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی]]، غَری (نجف) را قطعهای از کوهی بیان کرده است که خداوند بر آن، با [[موسی(ع)]] تکلم کرد و [[عیسی(ع)]] را تقدیس نمود و ابراهیم(ع) را خلیل خود و محمد(ص) را حبیب خود برگزید و آن را مسکن پیامبران (علیهمالسّلام) قرار داد. <ref>کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص113.</ref> | * در روایت دیگری، امام صادق(ع) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی]]، غَری (نجف) را قطعهای از کوهی بیان کرده است که خداوند بر آن، با [[موسی(ع)]] تکلم کرد و [[عیسی(ع)]] را تقدیس نمود و ابراهیم(ع) را خلیل خود و محمد(ص) را حبیب خود برگزید و آن را مسکن پیامبران (علیهمالسّلام) قرار داد. <ref>کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص113.</ref> | ||
* در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نجف، همان کوهی است که فرزند نوح(ع)، به آن پناه برد و گفت: | * در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نجف، همان کوهی است که فرزند نوح(ع)، به آن پناه برد و گفت: {{قلم رنگ|سبز|﴿سَآوِی اِلیٰ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمٰاءِ﴾}}؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/221/43 هود/سوره11، آیه43. ]</ref> خداوند به کوه [[وحی]] کرد (خطاب نمود): «آیا او از من، به تو پناه میبرد؟» پس کوه در زمین نهان گشت و رشتهاش تا سرزمین شام بریده شد. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص351-352؛ کامل الزیارات، ص32؛ ترجمه کامل الزیارات، ص99-100.</ref> | ||
* در روایت دیگری از امام صادق(ع) در تفسیر آیه: | * در روایت دیگری از امام صادق(ع) در تفسیر آیه: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ آوَیْنٰاهُمٰا اِلیٰ رَبْوَةٍ ذٰاتِ قَرٰارٍ وَ مَعِینٍ﴾}}؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/342/50 مؤمنون/سوره23، آیه50. ]</ref> آمده است که منظور از «ربوه»، نجف و منظور از «مَعین»، رود فرات است. <ref>کامل الزیارات، ص45؛ ترجمه کامل الزیارات، ص138.</ref> | ||
* [[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهلسنت نیز به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شستوشو کند، از آب فرات استفاده کند. <ref>تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، ج1، ص213.</ref> | * [[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهلسنت نیز به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شستوشو کند، از آب فرات استفاده کند. <ref>تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، ج1، ص213.</ref> | ||
[[پرونده:03.jpg|300px|بندانگشتی|باقی مانده از برج و باروی شهر نجف]] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||