|
|
خط ۲۴: |
خط ۲۴: |
|
| |
|
|
| |
|
| | ==معرفی قنبرعلی== |
| [[قنبر]]، کنیه اش[[ابوهمدان]] بود و با توجه به قرائنی، میتوان حدس زد که اصالتاً ایرانی بود. او امام علی(ع) را از دوران خلافت عمر همراهی کرد.<ref>الفضائل، ص64.</ref> او از پرورش یافتگان و شاگردان امام(ع) بود<ref>الاختصاص، ص7.</ref> که از نوجوانی در خدمت امام(ع) زندگی میکرد و محبت شدیدی به ایشان داشت. این محبت، باعث شده بود که وی، حتی آن حضرت را در تاریکی شب، تعقیب کند و شبانه روز مراقب ایشان باشد.<ref>التوحید، الشیخ الصدوق، ص338.</ref> ماجرای پیراهن خریدن امام(ع) برای قنبر و خودشان، در منابع قدیمی آمده است که امام، پیراهن ارزانتر را برای خود و پیراهن گرانتر را برای وی، خریداری کرد.<ref>الغارات، ابنهلال الثقفی، ص65 و 66.</ref> | | [[قنبر]]، کنیه اش[[ابوهمدان]] بود و با توجه به قرائنی، میتوان حدس زد که اصالتاً ایرانی بود. او امام علی(ع) را از دوران خلافت عمر همراهی کرد.<ref>الفضائل، ص64.</ref> او از پرورش یافتگان و شاگردان امام(ع) بود<ref>الاختصاص، ص7.</ref> که از نوجوانی در خدمت امام(ع) زندگی میکرد و محبت شدیدی به ایشان داشت. این محبت، باعث شده بود که وی، حتی آن حضرت را در تاریکی شب، تعقیب کند و شبانه روز مراقب ایشان باشد.<ref>التوحید، الشیخ الصدوق، ص338.</ref> ماجرای پیراهن خریدن امام(ع) برای قنبر و خودشان، در منابع قدیمی آمده است که امام، پیراهن ارزانتر را برای خود و پیراهن گرانتر را برای وی، خریداری کرد.<ref>الغارات، ابنهلال الثقفی، ص65 و 66.</ref> |
|
| |
| ==معرفی قنبرعلی==
| |
| قنبر، روایات زیادی را از امام علی(ع) نقل کرده است که نشان دهنده اهتمام امام(ع) به تربیت معنوی تعدادی از یاران خاصش، از جمله قنبر، بوده است. روایت تمثل ابلیس برای امام و قنبر و عده ای دیگر از یاران خاصش<ref>الاختصاص، ص108.</ref> و روایت بیان وضعیت ارواح مؤمنان در برزخ، از جمله این روایات است.<ref>بحار الانوار، ج6؛ ص242.</ref> | | قنبر، روایات زیادی را از امام علی(ع) نقل کرده است که نشان دهنده اهتمام امام(ع) به تربیت معنوی تعدادی از یاران خاصش، از جمله قنبر، بوده است. روایت تمثل ابلیس برای امام و قنبر و عده ای دیگر از یاران خاصش<ref>الاختصاص، ص108.</ref> و روایت بیان وضعیت ارواح مؤمنان در برزخ، از جمله این روایات است.<ref>بحار الانوار، ج6؛ ص242.</ref> |
|
| |
| ===جایگاه قنبر در میان شیعیان عصر خودش===
| |
|
| |
| از برخی گزارشهای موجود از دوران امیرمؤمنان(ع)، میتوان دریافت که قنبر میان شیعیان همان زمان، جایگاه برجسته ای داشت و مورد احترام آنان بود. این احترام و جایگاه قنبر که برده ای آزاد شده بود، باعث تحریک اشراف عرب، ضد او میشد؛ به طوریکه وقتی به [[اشعث بن قیس]] ، اجازه ورود به مجلس امام(ع) را نداد، اشعث با وی درگیر شد و خون بینی اش را جاری ساخت و امام(ع) پس از آگاهی از ماجرا، از قنبر، دفاع نمود و به اشعث اعتراض کرد.<ref>البدایة والنهایة، ج9، ص132؛ مقاتل الطالبیین، ص47.</ref>
| |
|
| |
| در گزارش دیگری، احترام ویژه یکی از دوستان امام(ع) به قنبر، باعث شد تا یکی از این افراد، آنچنان تحریک شود که به رفتار او اعتراض کند و وقتی آن شیعه، قنبر را کسی دانست که فرشتگان الهی، بالهای خود را به زیر قدمهای او میگسترند، آن شخص قنبر را به باد کتک و اهانت گرفت و امام(ع) نیز که واکنش شدید را صلاح نمیدید، از اینگونه رفتار تحریک آمیز، اظهار نارضایتی فرمود.<ref>التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری، ص588.</ref>
| |
|
| |
| قنبر در پاسخ به فردی که از او، درباره مولایش سؤال نمود، وصف جامعی در معرفی امیرمؤمنان(ع) بیان کرد.<ref>الاختصاص، ص73؛ اختیار معرفة الرجال، ج1، ص288.</ref> او به فرمان امام (ع)، در دفاع از عثمان بن عفان، در زمان حصار خانهاش، حاضر بود و در این ماجرا، سرش شکست.<ref>تاریخ المدینة المنورة، ج4، ص1304؛ انساب الاشراف، ج5، ص558؛ الامامة والسیاسة، ج1، ص62.</ref> همچنین قنبر در [[نبرد صفین]]، دلاوری بسیاری از خود نشان داد و غلام [[معاویه]] را کشت<ref>الفتوح، ج3، ص127.</ref> و از فرماندهان و پرچمداران سپاه امام(ع) بود.<ref>تاریخ الطبری، ج4، ص563.</ref>
| |
|
| |
| در دوران خلافت امام(ع) دستیار آن حضرت بود و در بسیاری از قضاوتهای امام، حضور داشت. او پردهداری امام را نیز برعهده داشت.<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص213؛ التنبیه والاشراف، ص258.</ref> محبت و قابلیت قنبر باعث شد تا امام (ع)، ضمن شعری، از همگامی قنبر در کارهای خود، به نیکی یاد فرماید.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص166؛ الاختصاص، ص73.</ref> با توجه به روایتهای موجود، میتوان گفت قنبر در خدمت امام حسن و امام حسین(ع) نیز بوده است<ref>اعلام الوری، ج1، ص422.</ref>؛ به طوری که او را حاجب امام حسن(ع) دانستهاند.<ref>التنبیه والاشراف، ص261؛ زین الاخبار، عبدالحی گردیزی، ص114.</ref>
| |
|
| |
| بنابه گزارش [[علی بن زید بیهقی]]، قنبر به نیشابور رفت و در آنجا ازدواج کرد و نسل بسیاری از وی باقی ماند که به قنبری یا آل قنبر معروف بودند.<ref>تاریخ نیشابور، ص91.</ref> با توجه به جایگاه ویژه قنبر نزد امام (ع)، بسیاری افراد، نام فرزندانشان را قنبر گذاشتند.
| |
|
| |
| === نحوه ی فوت===
| |
| قنبر تا زمان حکومت [[حجاج بن یوسف ثقفی]] (75- 95 ه. ق) زنده ماند.<ref>انساب الاشراف، ج13، ص375.</ref> حجاج پس از جستوجو از یاران امام علی (ع)، به قنبر دست یافت و هنگامی که از او خواست تا از دین علی(ع) بیزاری جوید، قنبر نپذیرفت و به حجاج گفت که آیا میتوانی برای من، دینی بالاتر از دین علی(ع) بیابی؟ حجاج از قنبر پرسید که چه خدمتی برای امام(ع) انجام میداده است؟! قنبر گفت که برای آن حضرت، آب وضو فراهم میکرد. همچنین بیان کرد که وقتی امام، وضویش به پایان میرسید، این آیه را تلاوت میکرد: (فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ اَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی اِذا فَرِحُوا بِما اُوتُوا اَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَاِذا هُمْ مُبْلِسُونَ، فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ). <ref>الانعام: 44 و 45.</ref> وقتی حجاج از او پرسید که چگونه میخواهد کشته شود؟ قنبر به نقل از امام، کشته شدن خود را با سر بریدن دانست. وقتی حجاج او را سر برید، یکی دیگر از اخبارهای غیبی امام، محقق شد.<ref>الارشاد، ج1، ص328.</ref>
| |
|
| |
| جایگاه قنبر تا سالها بعد، در ذهن شیعیان و محبان علی (ع)، باقی ماند؛ چنانکه میگویند [[ابویوسف یعقوب بن اسحاق دورقی]]، معروف به [[ابنسکّیت]]، دانشمند بزرگ قرن سوم و معلم فرزندان [[متوکل عباسی]]، زمانی که با سؤال متوکل مواجه شد که آیا او و پسرش را بیشتر دوست دارد یا علی و فرزندانش را؟ ابن سکّیت پاسخ داد که یک تار مو از قنبر غلام علی را بالاتر از خلیفه و فرزندانش میداند و با این کلام، خشم متوکل را برانگیخت؛ بهگونهای که فرمان داد تا غلامانش، او را آنچنان زدند تا جان باخت و به شهادت رسید.<ref>النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، ج2، ص318؛ تاریخ الاسلام، ج18، ص552.</ref>
| |
|
| |
|
| == محل مزار قنبر== | | == محل مزار قنبر== |