سیدمحمدتقی آل‌احمد طالقانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۳۱: خط ۳۱:


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سید محمد تقی آل احمد طالقانی به سال ۱۲۸۰ ش.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> در خانواده‌ای روحانی در محله نصرالدین [[تهران]] چشم به جهان گشود. وی فرزند ارشد سید احمد حسینی طالقانی، روحانی محبوب و خوشنام پایتخت، امام جماعت مساجد پاچنار و لباسچی، و برادر [[جلال آل احمد]] نویسنده مشهور است.<ref>نک: جلال از چشم برادر، ص۷.</ref> مادرش امینه بیگم اسلامبول‌چی، خواهرزاده [[آقا بزرگ تهرانی]]، صاحب کتاب [[الذریعه]] بود.<ref>الذریعه، ج۸، ص۲۹۰.</ref> سید محمد تقی در روزگار نوجوانی برای فراگیری علوم دینی به مدرسه مروی تهران رفت و علوم مقدماتی را نزد [[سید هادی طالقانی]] که استاد پدرش نیز بود، فراگرفت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> سپس به [[حوزه علمیه قم]] رهسپار شد و در همین سال‌ها، با دختر آیت‌ الله [[محمد تقی آملی]] (م.۱۳۹۱ق.) استاد فقه و اخلاق ازدواج کرد. پس از مدتی کوتاه، برای بهره‌گیری از استادان نجف به ویژه [[آیت‌ الله بروجردی]]، به آن دیار راهی شد<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> و از استادانی چون شیخ [[مرتضی طالقانی]]<ref>آشنایی با مشاهیر طالقان، ص۲۷۳.</ref> و [[سید ابوالحسن اصفهانی]] بهره‌ برد. وی در سال ۱۳۱۶ش. از دایی مادرش، آقا بزرگ تهرانی، اجازه نقل روایت گرفت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱. </ref>  
سید محمد تقی آل احمد طالقانی به سال ۱۲۸۰ ش.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> در خانواده‌ای روحانی در محله نصرالدین [[تهران]] چشم به جهان گشود. وی فرزند ارشد سید احمد حسینی طالقانی، روحانی محبوب و خوشنام پایتخت، امام جماعت مساجد پاچنار و لباسچی، و برادر [[جلال آل احمد]] نویسنده مشهور است.<ref>نک: جلال از چشم برادر، ص۷.</ref> مادرش امینه بیگم اسلامبول‌چی، خواهرزاده [[آقا بزرگ تهرانی]]، صاحب کتاب [[الذریعه]] بود.<ref>الذریعه، ج۸، ص۲۹۰.</ref> سید محمد تقی در روزگار نوجوانی برای فراگیری علوم دینی به مدرسه مروی تهران رفت و علوم مقدماتی را نزد [[سید هادی طالقانی]] که استاد پدرش نیز بود، فراگرفت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> سپس به [[حوزه علمیه قم]] رهسپار شد و در همین سال‌ها، با دختر آیت‌ الله [[محمد تقی آملی]] (م.۱۳۹۱ق.) استاد فقه و اخلاق ازدواج کرد. پس از مدتی کوتاه، برای بهره‌گیری از استادان نجف به ویژه [[آیت‌ الله بروجردی]]، به آن دیار راهی شد<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> و از استادانی چون شیخ [[مرتضی طالقانی]]<ref>آشنایی با مشاهیر طالقان، ص۲۷۳.</ref> و [[سید ابوالحسن اصفهانی]] بهره‌ برد. وی در سال ۱۳۱۶ش. از دایی مادرش، آقا بزرگ تهرانی، اجازه نقل روایت گرفت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱. </ref>  


==نمایندگی شیعیان نخاوله==
==نمایندگی شیعیان نخاوله==
[[آیت‌ الله بروجردی]] به چند تن با راهبری سید محمد تقی آل احمد، مأموریت داد تا فردی را از میان خود برای نمایندگی میان شیعیان [[نخاوله]] مدینه برگزینند. آل احمد با علم به احتمال شهادت در این راه، خود، این مأموریت را پذیرفت<ref>نک: خاطرات سفر مکه، ص۲۱۰.</ref> و در حدود سال ۱۳۳۰ش. وارد شهر [[مدینه]] شد.<ref>نک: جلال از چشم برادر، ص۱۶۱؛ خسی در میقات، ص۴۰.</ref> برادر او، شمس آل احمد، وی را نماینده آیات عظام [[سید ابوالحسن اصفهانی|اصفهانی]] و بروجردی در مدینه دانسته است.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۰۶.</ref> به پشتوانه همین سخن، یکی از تاریخ‌پژوهان نیز چنین گفته است.<ref>مقالات تاریخی، ج۱۷، ص۳۲۱.</ref> با توجه به درگذشت آیت‌ الله اصفهانی در سال ۱۳۶۵ق./۱۳۲۵ش. این سخن صحیح نمی‌نماید.
[[آیت‌ الله بروجردی]] به چند تن با راهبری سید محمد تقی آل احمد، مأموریت داد تا فردی را از میان خود برای نمایندگی میان شیعیان [[نخاوله]] مدینه برگزینند. آل احمد با علم به احتمال شهادت در این راه، خود، این مأموریت را پذیرفت<ref>نک: خاطرات سفر مکه، ص۲۱۰.</ref> و در حدود سال ۱۳۳۰ش. وارد شهر [[مدینه]] شد.<ref>نک: جلال از چشم برادر، ص۱۶۱؛ خسی در میقات، ص۴۰.</ref> برادر او، شمس آل احمد، وی را نماینده آیات عظام [[سید ابوالحسن اصفهانی|اصفهانی]] و بروجردی در مدینه دانسته است.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۰۶.</ref> به پشتوانه همین سخن، یکی از تاریخ‌پژوهان نیز چنین گفته است.<ref>مقالات تاریخی، ج۱۷، ص۳۲۱.</ref> با توجه به درگذشت آیت‌ الله اصفهانی در سال ۱۳۶۵ق./۱۳۲۵ش. این سخن صحیح نمی‌نماید.


==تلاش برای بازسازی بقیع==
==تلاش برای بازسازی بقیع==
در منابع، آگاهی‌هایی اندک از تلاش‌های آل احمد در دو سال اقامتش در [[مدینه]] عرضه شده است. به گفته شمس، به ‌رغم آن که [[وهابیان]] بازسازی قبور را [[بدعت]] می‌شمرند، وی در این دوره با حمایت‌های آیت‌ الله بروجردی و تشویق بازاریان [[تهران]] کوشید تا [[قبرستان بقیع]] را بازسازی کند؛ ولی توفیقی نیافت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> [[جلال آل احمد]] نیز در کتاب [[خسی در میقات]] از اشتیاق برادرش و تلاش فراوان و خون دل خوردن وی برای سنگچین کردن پیرامون قبور ۴ امام مدفون در بقیع سخن گفته است.<ref>خسی در میقات، ص۴۲.</ref>  
در منابع، آگاهی‌هایی اندک از تلاش‌های آل احمد در دو سال اقامتش در [[مدینه]] عرضه شده است. به گفته شمس، به ‌رغم آن که [[وهابیان]] بازسازی قبور را [[بدعت]] می‌شمرند، وی در این دوره با حمایت‌های آیت‌ الله بروجردی و تشویق بازاریان [[تهران]] کوشید تا [[قبرستان بقیع]] را بازسازی کند؛ ولی توفیقی نیافت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۶۱.</ref> [[جلال آل احمد]] نیز در کتاب [[خسی در میقات]] از اشتیاق برادرش و تلاش فراوان و خون دل خوردن وی برای سنگچین کردن پیرامون قبور ۴ امام مدفون در بقیع سخن گفته است.<ref>خسی در میقات، ص۴۲.</ref>  


نامه کاردار وقت [[ایران]] در جده به پدر سید محمد تقی، گویای بخشی از ویژگی‌های اخلاقی او است. وی آل احمد را به صفاتی مانند حسن خلق، علو طبع، متانت، وقار، و دستگیری از نیازمندان و ناتوانان ستوده و همین را مایه موفقیت او شمرده است.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۱۶.</ref>  
نامه کاردار وقت [[ایران]] در جده به پدر سید محمد تقی، گویای بخشی از ویژگی‌های اخلاقی او است. وی آل احمد را به صفاتی مانند حسن خلق، علو طبع، متانت، وقار، و دستگیری از نیازمندان و ناتوانان ستوده و همین را مایه موفقیت او شمرده است.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۱۶.</ref>  


==درگذشت==
==درگذشت==
سید محمد تقی به سال ۱۳۳۲ش. در [[مدینه]] درگذشت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۱۶.</ref> شمس آل احمد به پشتوانه گفته‌های همسر و فرزند محمد تقی، بر این باور است که وی مسموم شده و در هفتم اردیبهشت آن سال به شهادت رسیده است.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۱۵؛ نک: خاطرات سفر مکه، ص۲۱۰.</ref> سید محمد تقی در قبرستان بقیع، در فاصله سه متری قبور [[ائمه بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۰۸؛ نک: خاطرات سفر مکه، ص۲۱۰.</ref>  
سید محمد تقی به سال ۱۳۳۲ش. در [[مدینه]] درگذشت.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۱۶.</ref> شمس آل احمد به پشتوانه گفته‌های همسر و فرزند محمد تقی، بر این باور است که وی مسموم شده و در هفتم اردیبهشت آن سال به شهادت رسیده است.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۱۵؛ نک: خاطرات سفر مکه، ص۲۱۰.</ref> سید محمد تقی در قبرستان بقیع، در فاصله سه متری قبور [[ائمه بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>جلال از چشم برادر، ص۱۰۸؛ نک: خاطرات سفر مکه، ص۲۱۰.</ref>  


==پانویس==
==پانویس==