۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> .' به '</ref>.') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
آخِر به معنای بخش پایانی هر مجموعه است.<ref>الکلیات، ج۱، ص۸۳.</ref> زمان نیز به معنای ساعات شبانه روز، وقت کم یا زیاد، مقدار حرکت، عصر، روزگار و عمر جهان آمده است.<ref>لسان العرب، ج۶، ص۸۶، «زمن»؛ لغت نامه، ج۸، ص۱۱۳۶۹، «زمان».</ref> اینجا، مقصود از زمان، روزگار و عمر [[جهان]] است؛ پس آخرالزمان به معنای «بخش پایانی حیات دنیا» است. گرچه آخرالزمان مفهومی عام است که رویدادهایی مهم در آن به وقوع میپیوندد، آنچه اینجا بدان میپردازیم، حوادث مهم مکه و مدینه در این دوره است. | آخِر به معنای بخش پایانی هر مجموعه است.<ref>الکلیات، ج۱، ص۸۳.</ref> زمان نیز به معنای ساعات شبانه روز، وقت کم یا زیاد، مقدار حرکت، عصر، روزگار و عمر جهان آمده است.<ref>لسان العرب، ج۶، ص۸۶، «زمن»؛ لغت نامه، ج۸، ص۱۱۳۶۹، «زمان».</ref> اینجا، مقصود از زمان، روزگار و عمر [[جهان]] است؛ پس آخرالزمان به معنای «بخش پایانی حیات دنیا» است. گرچه آخرالزمان مفهومی عام است که رویدادهایی مهم در آن به وقوع میپیوندد، آنچه اینجا بدان میپردازیم، حوادث مهم مکه و مدینه در این دوره است. | ||
==فرجام دنیا== | ==فرجام دنیا== | ||
از منظر [[قرآن کریم]]، سرانجام [[دنیا]] روشن است و به انسانهای [[ایمان|مؤمن]] و صالح بشارت جانشینی [[خداوند]] در روی زمین، استقرار دین خداپسند در جهان، دستیابی به امنیت کامل و نابودی شرک داده شده است: {'''وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکم وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخلِفَنَّهُم فِی الْأَرضِ کمَا اسْتَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم وَلَیمَکنَنَّ لَهُم دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَـی لَهُم وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا یعبُدُونَنِی لا یشـرِکونَ بیشَیئًا'''}. ([[سوره نور]]، آیه ۵۵؛ نیز: [[سوره توبه]]، آیه ۳۳؛ [[سوره فتح]]، آیه ۲۸)<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۰۹؛ التبیان، ج۷، ص۴۵۷؛ نور الثقلین، ج۳، ص۶۱۹-۶۲۱.</ref> بر پایه [[روایات|روایاتی]] از [[پیامبر(ص)]]، پس از [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت]] آن حضرت، اندکی از عمر دنیا باقی مانده و فاصله امت [[مسلمان]] تا [[قیامت]] بسیار کم خواهد بود.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۶-۱۱.</ref> بر این اساس، بعثت پیامبر خاتم(ص) سرآغاز آخرالزمان است.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ ج۹، ص۳۱۹؛ ج۴۰، ص۱۷۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۱۰۴.</ref> نیز در روایاتی فراوان، آخرالزمان بر دوره پایانی مقارن با ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] اطلاق شده است.<ref>کفایة الاثر، ص۱۳۵؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۸؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۰۸.</ref> | از منظر [[قرآن کریم]]، سرانجام [[دنیا]] روشن است و به انسانهای [[ایمان|مؤمن]] و صالح بشارت جانشینی [[خداوند]] در روی زمین، استقرار دین خداپسند در جهان، دستیابی به امنیت کامل و نابودی شرک داده شده است: {'''وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکم وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخلِفَنَّهُم فِی الْأَرضِ کمَا اسْتَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم وَلَیمَکنَنَّ لَهُم دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَـی لَهُم وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا یعبُدُونَنِی لا یشـرِکونَ بیشَیئًا'''}. ([[سوره نور]]، آیه ۵۵؛ نیز: [[سوره توبه]]، آیه ۳۳؛ [[سوره فتح]]، آیه ۲۸)<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۰۹؛ التبیان، ج۷، ص۴۵۷؛ نور الثقلین، ج۳، ص۶۱۹-۶۲۱.</ref> بر پایه [[روایات|روایاتی]] از [[پیامبر(ص)]]، پس از [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت]] آن حضرت، اندکی از عمر دنیا باقی مانده و فاصله امت [[مسلمان]] تا [[قیامت]] بسیار کم خواهد بود.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۶-۱۱.</ref> بر این اساس، بعثت پیامبر خاتم(ص) سرآغاز آخرالزمان است.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ ج۹، ص۳۱۹؛ ج۴۰، ص۱۷۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۱۰۴.</ref> نیز در روایاتی فراوان، آخرالزمان بر دوره پایانی مقارن با ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] اطلاق شده است.<ref>کفایة الاثر، ص۱۳۵؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۸؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۰۸.</ref> | ||
روایات مربوط به آخرالزمان که از طریق [[شیعه]]<ref>الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴.</ref> و [[اهل سنت|اهلسنت]]<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۹؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۹؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۹.</ref> نقل شده، بیشتر ناظر به حوادث و فتنههای آن دوران است. بر پایه برخی از این روایات، حتی [[کعبه]] از آن فتنهها در امان نخواهد بود و ویران خواهد گشت.<ref>مسند احمد، ج۲، ص۳۱۰.</ref> به رغم همه خبرهای نگرانکننده<ref>هزاره گرایی، ص۲۵؛ نجات بخشی در ادیان، ص۱۳-۱۴.</ref> و وقوع فتنهها و آشوبها، گروهی از مردم آن زمان، بهترین مردم دانسته شدهاند.<ref>الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> | روایات مربوط به آخرالزمان که از طریق [[شیعه]]<ref>الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴.</ref> و [[اهل سنت|اهلسنت]]<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۹؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۹؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۹.</ref> نقل شده، بیشتر ناظر به حوادث و فتنههای آن دوران است. بر پایه برخی از این روایات، حتی [[کعبه]] از آن فتنهها در امان نخواهد بود و ویران خواهد گشت.<ref>مسند احمد، ج۲، ص۳۱۰.</ref> به رغم همه خبرهای نگرانکننده<ref>هزاره گرایی، ص۲۵؛ نجات بخشی در ادیان، ص۱۳-۱۴.</ref> و وقوع فتنهها و آشوبها، گروهی از مردم آن زمان، بهترین مردم دانسته شدهاند.<ref>الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> | ||
==مهمترین رخدادهای مکه و مدینه در آخرالزمان== | ==مهمترین رخدادهای مکه و مدینه در آخرالزمان== | ||
=== بعثت پیامبر خاتم(ص) === | === بعثت پیامبر خاتم(ص) === | ||
براساس آیه {'''فَهَل ینظُرُونَ إِلا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیهُم بَغتَةً فَقَد جَاءَ أَشرَاطُهَا...'''} ([[سوره محمد]]، آیه ۱۸) نزول آخرین شریعت که با [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت پیامبر اکرم(ص)]] تحقق یافته، نخستین نشانه آخرالزمان و پایان تاریخ به شمار میرود<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref>. نیز آیه {'''اقتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ'''} ([[سوره قمر]]، آیه ۱) به نزدیکی [[قیامت]] و فاصلهاندک میان بعثت پیامبر آخرالزمان و قیامت اشاره دارد<ref>تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref>. از این رو پیامبر اکرم، پیامبر آخرالزمان نامیده شده است.<ref>کمال الدین، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ تحفة الاحوذی، ج۶، ص۳۸۱.</ref> براساس روایتی، رسول خدا(ص) با کنار هم نهادن دو انگشت سبّابه و میانی خود، به مردم فرمود: فاصله بعثت من با برپایی قیامت مانند فاصلهاندک میان این دو انگشت است. بر پایه روایتی دیگر، روزی پیامبر(ص) نزدیک غروب آفتاب فرمود: مقدار باقی مانده از عمر دنیا نسبت به عمر سپری شده آن، مانند باقیمانده عمر امروز از این هنگام است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۳۱۱؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> افزون بر منابع اسلامی، در برخی از متون ادیان پیشین نیز از پیامبر اکرم(ص) به عنوان پیامبر خاتَم و آخرالزمان یاد شده؛ چنانکه در برخی گزارشها آمده که [[یهود]] در کتابهای خود یافته بودند که [[هجرت پیامبر(ص)|هجرت پیامبر خاتم]] در محلی میان کوه [[کوه عیر|عِیر]] و [[کوه احد|اُحُد]] خواهد بود. بدین دلیل، گروهی از آنان از [[فلسطین]] به این منطقه که همان [[مدینه]] بود، هجرت کردند تا در شمار اصحاب پیامبر آخرالزمان قرار گیرند؛ گرچه وقتی دریافتند او از اولاد [[اسماعیل(ع)]] است، به مخالفت و دشمنی با وی برخاستند. [[قرآن]] در آیه {'''فَلَمَّا جَاءَهُم مَا عَرَفُوا کفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الکافِرِینَ'''} ([[سوره بقره]]، آیه ۸۹) به همین ماجرا اشاره کرده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۹-۵۰.</ref> | براساس آیه {'''فَهَل ینظُرُونَ إِلا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیهُم بَغتَةً فَقَد جَاءَ أَشرَاطُهَا...'''} ([[سوره محمد]]، آیه ۱۸) نزول آخرین شریعت که با [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت پیامبر اکرم(ص)]] تحقق یافته، نخستین نشانه آخرالزمان و پایان تاریخ به شمار میرود<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref> . نیز آیه {'''اقتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ'''} ([[سوره قمر]]، آیه ۱) به نزدیکی [[قیامت]] و فاصلهاندک میان بعثت پیامبر آخرالزمان و قیامت اشاره دارد<ref>تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref> . از این رو پیامبر اکرم، پیامبر آخرالزمان نامیده شده است.<ref>کمال الدین، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ تحفة الاحوذی، ج۶، ص۳۸۱.</ref> براساس روایتی، رسول خدا(ص) با کنار هم نهادن دو انگشت سبّابه و میانی خود، به مردم فرمود: فاصله بعثت من با برپایی قیامت مانند فاصلهاندک میان این دو انگشت است. بر پایه روایتی دیگر، روزی پیامبر(ص) نزدیک غروب آفتاب فرمود: مقدار باقی مانده از عمر دنیا نسبت به عمر سپری شده آن، مانند باقیمانده عمر امروز از این هنگام است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۳۱۱؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> افزون بر منابع اسلامی، در برخی از متون ادیان پیشین نیز از پیامبر اکرم(ص) به عنوان پیامبر خاتَم و آخرالزمان یاد شده؛ چنانکه در برخی گزارشها آمده که [[یهود]] در کتابهای خود یافته بودند که [[هجرت پیامبر(ص)|هجرت پیامبر خاتم]] در محلی میان کوه [[کوه عیر|عِیر]] و [[کوه احد|اُحُد]] خواهد بود. بدین دلیل، گروهی از آنان از [[فلسطین]] به این منطقه که همان [[مدینه]] بود، هجرت کردند تا در شمار اصحاب پیامبر آخرالزمان قرار گیرند؛ گرچه وقتی دریافتند او از اولاد [[اسماعیل(ع)]] است، به مخالفت و دشمنی با وی برخاستند. [[قرآن]] در آیه {'''فَلَمَّا جَاءَهُم مَا عَرَفُوا کفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الکافِرِینَ'''} ([[سوره بقره]]، آیه ۸۹) به همین ماجرا اشاره کرده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۹-۵۰.</ref> | ||
=== دوری از معنویت === | === دوری از معنویت === | ||
بر پایه روایتی از [[رسول خدا(ص)]]، فراگیر شدن ستم و بیداد از بارزترین نشانههای آخرالزمان است. حدیث معروف {'''یملأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بعدما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً'''} به همین نکته اشاره دارد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۵؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۴۰؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹؛ نور الثقلین، ج۱، ص۱۳۸.</ref> در آیه {'''اقتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُم وَهُم فِی غَفلَةٍ مُعرِضُونَ'''} ([[سوره انبیاء]]، آیه ۱) بیشتر مردم آخرالزمان، با ویژگی غفلت و رویگردانی از [[خداوند]] شناسانده شدهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۸-۱۱۹؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹.</ref> بر پایه روایتی، حتی [[حج]] مردم از معنویت تهی میگردد. پیامبر(ص) فرمود: در آخرالزمان حجگزاران در پی مقاصدی هستند: ثروتمندان در پی تجارت، فقیران در پی گدایی، [[قاری قرآن|قاریان قرآن]] در پی [[ریا|ریاکاری]] و صاحب منصبان و قدرتمندان در پی زینت و خوشگذرانی.<ref>عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰.</ref> | بر پایه روایتی از [[رسول خدا(ص)]]، فراگیر شدن ستم و بیداد از بارزترین نشانههای آخرالزمان است. حدیث معروف {'''یملأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بعدما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً'''} به همین نکته اشاره دارد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۵؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۴۰؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹؛ نور الثقلین، ج۱، ص۱۳۸.</ref> در آیه {'''اقتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُم وَهُم فِی غَفلَةٍ مُعرِضُونَ'''} ([[سوره انبیاء]]، آیه ۱) بیشتر مردم آخرالزمان، با ویژگی غفلت و رویگردانی از [[خداوند]] شناسانده شدهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۸-۱۱۹؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹.</ref> بر پایه روایتی، حتی [[حج]] مردم از معنویت تهی میگردد. پیامبر(ص) فرمود: در آخرالزمان حجگزاران در پی مقاصدی هستند: ثروتمندان در پی تجارت، فقیران در پی گدایی، [[قاری قرآن|قاریان قرآن]] در پی [[ریا|ریاکاری]] و صاحب منصبان و قدرتمندان در پی زینت و خوشگذرانی.<ref>عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰.</ref> | ||
=== خروج سفیانی === | === خروج سفیانی === | ||
مفسران در شرح آیه ۵۱ سباء/۳۴ ظهور سفیانی همراه با سپاهی طغیانگر در سرزمینهای اسلامی را از نشانههای آخرالزمان و در زمره [[اشراط الساعه]] برشمردهاند.<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، نام رهبر این سپاه، [[سفیانی]] ذکر شده است<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> ؛ زیرا از فرزندان [[ابوسفیان]] است.<ref>کنز العمال، ج۱۱، ص۲۸۴؛ فیض القدیر، ج۴، ص۱۶۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۲، ص۸۸.</ref> براساس روایتی از رسول خدا، سفیانی از وادی یابس ([[اردن]]) برمیخیزد و سپاهی را به سوی شرق و سپاهی دیگر را به سوی [[مدینه]] میفرستد. این سپاه سه شبانهروز مدینه را غارت میکند. سپس راهی [[مکه]] میشود و هنگام رسیدن به صحرای «[[بیداء]]» به فرمان خداوند، زمین لشکر سفیانی را در کام خود فرومیبرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵.</ref> بسیاری از مفسران شیعه<ref>المیزان، ج۱۶، ص۳۹۱.</ref> و اهلسنت<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۵۲؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۱.</ref> آیه۵۱ [[سوره سبأ]] را ناظر به هلاکت لشکر سفیانی در «بیداء» دانستهاند. | مفسران در شرح آیه ۵۱ سباء/۳۴ ظهور سفیانی همراه با سپاهی طغیانگر در سرزمینهای اسلامی را از نشانههای آخرالزمان و در زمره [[اشراط الساعه]] برشمردهاند.<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، نام رهبر این سپاه، [[سفیانی]] ذکر شده است<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> ؛ زیرا از فرزندان [[ابوسفیان]] است.<ref>کنز العمال، ج۱۱، ص۲۸۴؛ فیض القدیر، ج۴، ص۱۶۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۲، ص۸۸.</ref> براساس روایتی از رسول خدا، سفیانی از وادی یابس ([[اردن]]) برمیخیزد و سپاهی را به سوی شرق و سپاهی دیگر را به سوی [[مدینه]] میفرستد. این سپاه سه شبانهروز مدینه را غارت میکند. سپس راهی [[مکه]] میشود و هنگام رسیدن به صحرای «[[بیداء]]» به فرمان خداوند، زمین لشکر سفیانی را در کام خود فرومیبرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵.</ref> بسیاری از مفسران شیعه<ref>المیزان، ج۱۶، ص۳۹۱.</ref> و اهلسنت<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۵۲؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۱.</ref> آیه۵۱ [[سوره سبأ]] را ناظر به هلاکت لشکر سفیانی در «بیداء» دانستهاند. | ||
براساس روایتی، هنگام حمله سپاه سفیانی به مدینه، [[امام زمان(عج)]] با شمشیر، زره و عمامه [[پیامبر(ص)]] از [[مدینه]] به سوی [[مکه]] حرکت میکند و قیام ایشان از مکه آغاز میشود و هر یک از فرزندان [[امام علی(ع)|علی(ع)]] که در مدینه باشد، به مکه میرود و به او میپیوندد.<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۵.</ref> هنگامی که خبر قیام حضرت مهدی(عج) به فرمانده سپاه سفیانی میرسد، لشکری را برای تعقیب او به سوی مکه گسیل میکند. این لشکر پیش از رسیدن به مکه، در سرزمین [[بیداء]] به امر الهی در زمین فرومیرود.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۲، ص۸۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> بر پایه روایتی، دو برادر به نامهای بشیر و نذیر از این لشکر باقی میمانند. به فرمان [[جبرئیل]]، نذیر به سوی دمشق میرود و سفیانی را به ظهور حضرت مهدی(عج) انذار میکند و خبر هلاکت سپاهیانش در بیداء را به او میرساند و بشیر نیز به فرمان جبرئیل به سوی مهدی(عج) در مکه میرود و او را به هلاکت ظالمان بشارت میدهد و نزد وی [[توبه]] میکند.<ref>الهدایة الکبری، ص۳۹۸؛ تفسیر اثنی عشری، ج۱۰، ص۵۵۱.</ref> [[امام باقر(ع)]] در تأویل {حم * عسق} ([[سوره شوری]]، آیه ۱-۲) فرمود: «حم» به قضای حتمی الهی، «عین» به عذاب پروردگار، «سین» به زودهنگام بودن عذاب الهی و «قاف» به قذف و مسخ سپاه سفیانی در آخرالزمان اشاره دارد. به فرموده آن امام، همزمان با فرورفتن لشکر سفیانی در «بیداء» حضرت ولی عصر(عج) در مکه ظهور خواهد کرد.<ref>تأویل الآیات، ج۲ ص۵۴۲.</ref> | براساس روایتی، هنگام حمله سپاه سفیانی به مدینه، [[امام زمان(عج)]] با شمشیر، زره و عمامه [[پیامبر(ص)]] از [[مدینه]] به سوی [[مکه]] حرکت میکند و قیام ایشان از مکه آغاز میشود و هر یک از فرزندان [[امام علی(ع)|علی(ع)]] که در مدینه باشد، به مکه میرود و به او میپیوندد.<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۵.</ref> هنگامی که خبر قیام حضرت مهدی(عج) به فرمانده سپاه سفیانی میرسد، لشکری را برای تعقیب او به سوی مکه گسیل میکند. این لشکر پیش از رسیدن به مکه، در سرزمین [[بیداء]] به امر الهی در زمین فرومیرود.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۲، ص۸۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> بر پایه روایتی، دو برادر به نامهای بشیر و نذیر از این لشکر باقی میمانند. به فرمان [[جبرئیل]]، نذیر به سوی دمشق میرود و سفیانی را به ظهور حضرت مهدی(عج) انذار میکند و خبر هلاکت سپاهیانش در بیداء را به او میرساند و بشیر نیز به فرمان جبرئیل به سوی مهدی(عج) در مکه میرود و او را به هلاکت ظالمان بشارت میدهد و نزد وی [[توبه]] میکند.<ref>الهدایة الکبری، ص۳۹۸؛ تفسیر اثنی عشری، ج۱۰، ص۵۵۱.</ref> [[امام باقر(ع)]] در تأویل {حم * عسق} ([[سوره شوری]]، آیه ۱-۲) فرمود: «حم» به قضای حتمی الهی، «عین» به عذاب پروردگار، «سین» به زودهنگام بودن عذاب الهی و «قاف» به قذف و مسخ سپاه سفیانی در آخرالزمان اشاره دارد. به فرموده آن امام، همزمان با فرورفتن لشکر سفیانی در «بیداء» حضرت ولی عصر(عج) در مکه ظهور خواهد کرد.<ref>تأویل الآیات، ج۲ ص۵۴۲.</ref> | ||
=== اختلاف و درگیری === | === اختلاف و درگیری === | ||
بر پایه برخی روایات، در آخرالزمان اختلافها و جنگهای فراوان رخ خواهد داد و دامنه این ناآرامیها حتی [[مکه]] و [[مدینه]] را فرامیگیرد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> ؛ به گونهای که [[حج|حجگزاران]] نیز از این اختلاف در امان نمیمانند و آنان نیز در [[منا]] به یکدیگر حمله میکنند.<ref>عمدة الطالب، ص۱۰۵؛ عصر ظهور، ص۲۶۱.</ref> براساس روایتی دیگر، پس از مرگ یکی از پادشاهان [[حجاز]]، درگیری و اختلاف تا ظهور صاحب الامر ادامه مییابد.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.</ref> از جمله نشانههای فرج در آخرالزمان، آن است که بین حرم مکه و مدینه، اهالی دو حرم به علت تعصب قبیلهای با یکدیگر درگیر میشوند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۱.</ref> | بر پایه برخی روایات، در آخرالزمان اختلافها و جنگهای فراوان رخ خواهد داد و دامنه این ناآرامیها حتی [[مکه]] و [[مدینه]] را فرامیگیرد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> ؛ به گونهای که [[حج|حجگزاران]] نیز از این اختلاف در امان نمیمانند و آنان نیز در [[منا]] به یکدیگر حمله میکنند.<ref>عمدة الطالب، ص۱۰۵؛ عصر ظهور، ص۲۶۱.</ref> براساس روایتی دیگر، پس از مرگ یکی از پادشاهان [[حجاز]]، درگیری و اختلاف تا ظهور صاحب الامر ادامه مییابد.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.</ref> از جمله نشانههای فرج در آخرالزمان، آن است که بین حرم مکه و مدینه، اهالی دو حرم به علت تعصب قبیلهای با یکدیگر درگیر میشوند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۱.</ref> | ||
=== ظهور حضرت مهدی(عج) === | === ظهور حضرت مهدی(عج) === | ||
مهمترین رخداد آخرالزمان که همه مسلمانان آن را باور دارند، ظهور [[منجی]] عالم است.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱، ص۳۰۲؛ ج۶، ص۲۵۶.</ref> از نظر [[شیعه]]، این منجی دوازدهمین [[امامان معصوم|امام]] و حجت خدا بر روی زمین و اکنون زنده است.<ref>البرهان، ج۱، ص۳۴۷-۳۵۵؛ ج۳، ص۵۷۶.</ref> بر پایه روایتی در منابع حدیثی [[اهلسنت]]، وی از [[اهل بیت|اهلبیت(ع)]] و عترت [[پیامبر(ص)]] و فرزند [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] است.<ref>کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵؛ ج۱۴، ص۲۶۴.</ref> | مهمترین رخداد آخرالزمان که همه مسلمانان آن را باور دارند، ظهور [[منجی]] عالم است.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱، ص۳۰۲؛ ج۶، ص۲۵۶.</ref> از نظر [[شیعه]]، این منجی دوازدهمین [[امامان معصوم|امام]] و حجت خدا بر روی زمین و اکنون زنده است.<ref>البرهان، ج۱، ص۳۴۷-۳۵۵؛ ج۳، ص۵۷۶.</ref> بر پایه روایتی در منابع حدیثی [[اهلسنت]]، وی از [[اهل بیت|اهلبیت(ع)]] و عترت [[پیامبر(ص)]] و فرزند [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] است.<ref>کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵؛ ج۱۴، ص۲۶۴.</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام باقر(ع)]] پس از کشته شدن جوانی به نام محمد بن حسن، موصوف به «[[النفس الزکیه]]» از آل محمد(ص) میان رکن و مقام، صدایی از آسمان به گوش میرسد و آنگاه [[قائم]] همان جا ظهور میکند<ref>کمال الدین، ص۳۳۱.</ref> و به [[کعبه]] تکیه میزند و ۳۱۳ نفر پیرامونش گرد میآیند.<ref>کمال الدین، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۲.</ref> مردم مکه میدانند اینان اهل آنجا نیستند. سپس این ندا در همه جا به گوش میرسد: «این است مهدی. او مانند [[حضرت داود|داود]] و [[حضرت سلیمان|سلیمان]]: داوری میکند و به بینه نیاز ندارد».<ref>کمال الدین، ص۶۷۱؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۶.</ref> امام باقر(ع) فرمود: گویا به چشم خود مهدی(عج) را میبینم که بر [[حجر الاسود|حجرالاسود]] تکیه زده و [[خدا]] را به حق خود سوگند میدهد و خود را به خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد۹ و کتاب خدا نزدیکتر از همه میشمارد. سپس کنار [[مقام ابراهیم(ع)]] رفته، دو رکعت [[نماز]] میگزارد و بار دیگر خدا را به حق خود سوگند میدهد.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۱.</ref> بر پایه برخی روایات، دراین هنگام شماری از [[مؤمنان]] به دنیا [[رجعت]] میکنند.<ref>نک: بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۸-۵۸.</ref> به فرموده [[امام صادق(ع)]]، آنگاه که قائم آل محمد(ع) قیام کند، ۲۷ نفر از پشت [[کوفه]] بیرون میآیند: ۱۵ نفر از [[یهود|قوم موسی]]، ۷ نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع]] وصی [[موسی]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]].<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۰؛ الانوار البهیه، ص۳۸۴.</ref> نخستین بیعتکننده با قائم(عج) [[جبرئیل]] است که پس از بیعت، با احاطه بر [[مسجدالحرام]] و [[کعبه]]، با صدای رسا آیه {'''أَتَی أَمرُ اللهِ فَلا تَسْتَعجِلُوهُ'''} ([[سوره نحل]]، آیه ۱) را قرائت میکند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۴؛ کمال الدین، ص۶۷۱.</ref> | براساس روایتی از [[امام باقر(ع)]] پس از کشته شدن جوانی به نام محمد بن حسن، موصوف به «[[النفس الزکیه]]» از آل محمد(ص) میان رکن و مقام، صدایی از آسمان به گوش میرسد و آنگاه [[قائم]] همان جا ظهور میکند<ref>کمال الدین، ص۳۳۱.</ref> و به [[کعبه]] تکیه میزند و ۳۱۳ نفر پیرامونش گرد میآیند.<ref>کمال الدین، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۲.</ref> مردم مکه میدانند اینان اهل آنجا نیستند. سپس این ندا در همه جا به گوش میرسد: «این است مهدی. او مانند [[حضرت داود|داود]] و [[حضرت سلیمان|سلیمان]]: داوری میکند و به بینه نیاز ندارد».<ref>کمال الدین، ص۶۷۱؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۶.</ref> امام باقر(ع) فرمود: گویا به چشم خود مهدی(عج) را میبینم که بر [[حجر الاسود|حجرالاسود]] تکیه زده و [[خدا]] را به حق خود سوگند میدهد و خود را به خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد۹ و کتاب خدا نزدیکتر از همه میشمارد. سپس کنار [[مقام ابراهیم(ع)]] رفته، دو رکعت [[نماز]] میگزارد و بار دیگر خدا را به حق خود سوگند میدهد.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۱.</ref> بر پایه برخی روایات، دراین هنگام شماری از [[مؤمنان]] به دنیا [[رجعت]] میکنند.<ref>نک: بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۸-۵۸.</ref> به فرموده [[امام صادق(ع)]]، آنگاه که قائم آل محمد(ع) قیام کند، ۲۷ نفر از پشت [[کوفه]] بیرون میآیند: ۱۵ نفر از [[یهود|قوم موسی]]، ۷ نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع]] وصی [[موسی]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]].<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۰؛ الانوار البهیه، ص۳۸۴.</ref> نخستین بیعتکننده با قائم(عج) [[جبرئیل]] است که پس از بیعت، با احاطه بر [[مسجدالحرام]] و [[کعبه]]، با صدای رسا آیه {'''أَتَی أَمرُ اللهِ فَلا تَسْتَعجِلُوهُ'''} ([[سوره نحل]]، آیه ۱) را قرائت میکند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۴؛ کمال الدین، ص۶۷۱.</ref> | ||
بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، [[حضرت مهدی(عج)]] شبی را در مکه میگذراند و صبحگاهان مردم را به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر|سنت رسول(ص)]] دعوت میکند. گروهی اندک، دعوتش را میپذیرند. ایشان حاکمی بر [[مکه]] میگمارد و به سویی حرکت میکند و پس از پیروزی بر مخالفان، مردم را به قرآن و سنت رسول خدا و [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی(ع)]] فرامیخواند و سپس کارگزاری برای [[مدینه]] برمیگزیند.<ref>نک: الغیبه، نعمانی، ص۱۸۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۱-۳۴۲.</ref> | بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، [[حضرت مهدی(عج)]] شبی را در مکه میگذراند و صبحگاهان مردم را به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر|سنت رسول(ص)]] دعوت میکند. گروهی اندک، دعوتش را میپذیرند. ایشان حاکمی بر [[مکه]] میگمارد و به سویی حرکت میکند و پس از پیروزی بر مخالفان، مردم را به قرآن و سنت رسول خدا و [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی(ع)]] فرامیخواند و سپس کارگزاری برای [[مدینه]] برمیگزیند.<ref>نک: الغیبه، نعمانی، ص۱۸۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۱-۳۴۲.</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام صادق(ع)]] هنگامی که [[قائم(عج)]] قیام کند، [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] را به بنیان نخست بازمیگرداند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۷۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۲.</ref> در روایتی دیگر آمده که [[مقام ابراهیم]] را نیز در جایگاه اصلی خود قرار میدهد.<ref>کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.</ref> نیز منادی او ندا میدهد: نافلهگزاران، باید [[حجرالاسود]] و مطاف را به کسانی واگذارند که [[طواف]] واجب میکنند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۷۴.</ref> | براساس روایتی از [[امام صادق(ع)]] هنگامی که [[قائم(عج)]] قیام کند، [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] را به بنیان نخست بازمیگرداند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۷۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۲.</ref> در روایتی دیگر آمده که [[مقام ابراهیم]] را نیز در جایگاه اصلی خود قرار میدهد.<ref>کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.</ref> نیز منادی او ندا میدهد: نافلهگزاران، باید [[حجرالاسود]] و مطاف را به کسانی واگذارند که [[طواف]] واجب میکنند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۷۴.</ref> | ||
===ظهور دجّال و نابودی او=== | ===ظهور دجّال و نابودی او=== | ||
بر پایه روایتی از رسول خدا(ص) [[دجال]] به [[مکه]] و [[مدینه]] و حوالی این دو شهر پای نمینهد<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> و پس از کشته شدن او به دست حضرت مهدی(عج) طامة کبرا ([[سوره نازعات]]، آیه ۳۴) اتفاق میافتد که به یک گزارش، همان خروج «دابة الأرض» از کنار [[کوه صفا]] است. او است که انگشتر [[حضرت سلیمان|سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی(ع)|موسی(ع)]] را همراه دارد و با نشانه نهادن بر [[ایمان|مؤمن]] و [[کفر|کافر]]، آنان را مشخص میکند.<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۳۶؛ بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۳۶.</ref> | بر پایه روایتی از رسول خدا(ص) [[دجال]] به [[مکه]] و [[مدینه]] و حوالی این دو شهر پای نمینهد<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> و پس از کشته شدن او به دست حضرت مهدی(عج) طامة کبرا ([[سوره نازعات]]، آیه ۳۴) اتفاق میافتد که به یک گزارش، همان خروج «دابة الأرض» از کنار [[کوه صفا]] است. او است که انگشتر [[حضرت سلیمان|سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی(ع)|موسی(ع)]] را همراه دارد و با نشانه نهادن بر [[ایمان|مؤمن]] و [[کفر|کافر]]، آنان را مشخص میکند.<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۳۶؛ بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۳۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش