۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
چاه زمزم در دورههای مختلف تاریخی، تعمیر و توسعه یافته و اکنون دهانه چاه ١/5 متر عرض، عمق آن 30 متر و فاصلهاش تا کعبه ٢١ متر است. برای استفاده بیشتر زائران بیتاللّٰه، در اطراف صحن مسجدالحرام بهوسیله لولهکشی، آب زمزم را به شیرها هدایت کردهاند، تا زائران از آنها بنوشند. | چاه زمزم در دورههای مختلف تاریخی، تعمیر و توسعه یافته و اکنون دهانه چاه ١/5 متر عرض، عمق آن 30 متر و فاصلهاش تا کعبه ٢١ متر است. برای استفاده بیشتر زائران بیتاللّٰه، در اطراف صحن مسجدالحرام بهوسیله لولهکشی، آب زمزم را به شیرها هدایت کردهاند، تا زائران از آنها بنوشند. | ||
==زمزم در لغت== | ==زمزم در لغت== | ||
زمزم مرکّب از دو «زم» و در لغت به معنای آهسته، آهسته و یا آب فراوان<ref>معجمالبلدان، ج٣، ص166.</ref> و در اصطلاح نام چشمه و یا چاهی در [[مکه]] نزدیک [[خانه کعبه]] است که پیشینه تاریخی آن، به دوران [[حضرت ابراهیم(ع)]] باز میگردد، آن گاه که آن حضرت به فرمان خداوند همسرش [[هاجر]] را به همراه [[حضرت اسماعیل|اسماعیل]]، که کودکی شیرخوار بود، به سرزمین بیآب و علفِ مکه آورده و خود برای انجام ماموریتی الهی آن دیار را ترک نمود. تا آن کهاندوخته غذا و آب مادر و فرزند به پایان رسید و هاجر نگران از جان کودک خویش به جستجوی آب پرداخت. | زمزم مرکّب از دو «زم» و در لغت به معنای آهسته، آهسته و یا آب فراوان<ref>معجمالبلدان، ج٣، ص166.</ref> و در اصطلاح نام چشمه و یا چاهی در [[مکه]] نزدیک [[خانه کعبه]] است که پیشینه تاریخی آن، به دوران [[حضرت ابراهیم(ع)]] باز میگردد، آن گاه که آن حضرت به فرمان خداوند همسرش [[هاجر]] را به همراه [[حضرت اسماعیل|اسماعیل]]، که کودکی شیرخوار بود، به سرزمین بیآب و علفِ مکه آورده و خود برای انجام ماموریتی الهی آن دیار را ترک نمود. تا آن کهاندوخته غذا و آب مادر و فرزند به پایان رسید و هاجر نگران از جان کودک خویش به جستجوی آب پرداخت. | ||
==پیدایش زمزم== | ==پیدایش زمزم== | ||
تاریخ نویسان، پیدایش زمزم را بگونههای مختلف نقل کردهاند؛ برخی گویند: | تاریخ نویسان، پیدایش زمزم را بگونههای مختلف نقل کردهاند؛ برخی گویند: | ||
پس از اینکه هاجر در پی یافتن آب فاصله بین دو کوه [[کوه صفا|صفا]] و [[کوه مروه|مروه]]، را هفت بار طی نمود، زمزم به شکل اعجازگونهای، از زمین جوشید. وجود چشمه آب در آن سرزمین خشک موجب جذب همه حیوانات و پرندگان شد. سر و صدا و پرواز پرندگان در حوالی زمزم، کاروان جُرهمیان را که از آن مسیر میگذشتند، به سوی خود کشاند، آنان در کمال ناباوری، پیش روی خود آبی گوارا دیدند، از آن نوشیده، ظرفهای خود را نیز پر کردند و از آن پس زمزم شهرت یافت.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، صص٣٩ تا 4١.</ref> | پس از اینکه هاجر در پی یافتن آب فاصله بین دو کوه [[کوه صفا|صفا]] و [[کوه مروه|مروه]]، را هفت بار طی نمود، زمزم به شکل اعجازگونهای، از زمین جوشید. وجود چشمه آب در آن سرزمین خشک موجب جذب همه حیوانات و پرندگان شد. سر و صدا و پرواز پرندگان در حوالی زمزم، کاروان جُرهمیان را که از آن مسیر میگذشتند، به سوی خود کشاند، آنان در کمال ناباوری، پیش روی خود آبی گوارا دیدند، از آن نوشیده، ظرفهای خود را نیز پر کردند و از آن پس زمزم شهرت یافت.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، صص٣٩ تا 4١.</ref> | ||
در تاریخ آمده است که: [[جرهمیان]] حرمت [[حرم]] و خانه کعبه را رعایت نکرده، رئیس ایشان [[عمرو بن حارث]] بن مضاض دستور داد [[حجرالاسود]]، [[غزالی الکعبه]] و دیگر سلاحهایی را که در آن خانه وجود داشت، در چاه زمزم پنهان کردند و چاه را نیز از خاک پرکرده، به صورت زمین همواری درآوردند و رفتهرفته مکان آن فراموش گردید.<ref>سیرت رسولاللّٰه، ص٢١6.</ref> | در تاریخ آمده است که: [[جرهمیان]] حرمت [[حرم]] و خانه کعبه را رعایت نکرده، رئیس ایشان [[عمرو بن حارث]] بن مضاض دستور داد [[حجرالاسود]]، [[غزالی الکعبه]] و دیگر سلاحهایی را که در آن خانه وجود داشت، در چاه زمزم پنهان کردند و چاه را نیز از خاک پرکرده، به صورت زمین همواری درآوردند و رفتهرفته مکان آن فراموش گردید.<ref>سیرت رسولاللّٰه، ص٢١6.</ref> | ||
==حفر زمزم== | ==حفر زمزم== | ||
پس از جرهمیان، [[قبیله خزاعه]] روی کار آمدند و زمزم همچنان ناشناخته باقی مانده بود، [[عبدالمطّلب بن هاشم]] این افتخار را یافت تا بار دیگر زمزم را شناسایی و حفر کند. در تاریخ آمده است: در خواب با ارائه نشانههایی به عبدالمطّلب، الهام شد که زمزم را، حفر نماید. عبدالمطّلب نیز در جستجوی نشانهها به کعبه رفت. او در میان دو بت «[[اساف]]» و «[[نائله]]»، نشانهها را یافت و شروع به حفر زمین کرد. برخی قریشیان عبدالمطلب و فرزندش [[حارث بن عبدالمطلب|حارث]] را مسخره میکردند، اما وقتی سنگچین چاه آشکار شد، وی تکبیر گفت و دانست که به او صحیح الهام شده است. پس از پایان یافتن کار و آشکار شدن آب، عبدالمطلب کنار چاه زمزم حوضی ساخت و خود و پسرش از آن آب کشیده، در حوض میریختند و به حاجیان میدادند.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١54؛ ازرقی، اخبار مکه، ص٣٣6.</ref> عبدالمطلب پس از حفر زمزم و دستیابی به آب، [[سقایت حاجیان]] را احیا نموده، آن را در اختیار داشت.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١55.</ref> | پس از جرهمیان، [[قبیله خزاعه]] روی کار آمدند و زمزم همچنان ناشناخته باقی مانده بود، [[عبدالمطّلب بن هاشم]] این افتخار را یافت تا بار دیگر زمزم را شناسایی و حفر کند. در تاریخ آمده است: در خواب با ارائه نشانههایی به عبدالمطّلب، الهام شد که زمزم را، حفر نماید. عبدالمطّلب نیز در جستجوی نشانهها به کعبه رفت. او در میان دو بت «[[اساف]]» و «[[نائله]]»، نشانهها را یافت و شروع به حفر زمین کرد. برخی قریشیان عبدالمطلب و فرزندش [[حارث بن عبدالمطلب|حارث]] را مسخره میکردند، اما وقتی سنگچین چاه آشکار شد، وی تکبیر گفت و دانست که به او صحیح الهام شده است. پس از پایان یافتن کار و آشکار شدن آب، عبدالمطلب کنار چاه زمزم حوضی ساخت و خود و پسرش از آن آب کشیده، در حوض میریختند و به حاجیان میدادند.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١54؛ ازرقی، اخبار مکه، ص٣٣6.</ref> عبدالمطلب پس از حفر زمزم و دستیابی به آب، [[سقایت حاجیان]] را احیا نموده، آن را در اختیار داشت.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١55.</ref> | ||
پیامبر(ص) برای نخستین بار به هنگام فتح مکه، پس از شکستن بتها و از میان بردن تصاویر نقش شده بر دیوار، داخل خانه را با آب زمزم شستند که این رسم تاکنون پابرجاست.<ref>متقی الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج5، ص٢٩٩.</ref> | پیامبر(ص) برای نخستین بار به هنگام فتح مکه، پس از شکستن بتها و از میان بردن تصاویر نقش شده بر دیوار، داخل خانه را با آب زمزم شستند که این رسم تاکنون پابرجاست.<ref>متقی الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج5، ص٢٩٩.</ref> | ||
==چاههای مکّه== | ==چاههای مکّه== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
پس از اسلام نیز، با توجه به کمبود آب در مکه و نیاز شدید مردم به آن، چاههای فراوانی حفر کردهاند که اسامی برخی از آنها عبارت است از: | پس از اسلام نیز، با توجه به کمبود آب در مکه و نیاز شدید مردم به آن، چاههای فراوانی حفر کردهاند که اسامی برخی از آنها عبارت است از: | ||
[[چاه یاقوته|یاقوته]]، [[چاه عمرو بن عثمان|عمرو بن عثمان]]، [[چاه شرکاء|شرکاء]]، [[چاه عکرمه|عکرمه]]، [[چاه صلا|صلا]]، [[چاه طلوب|طلوب]]، [[چاه ابیموسی|ابیموسی]]، [[چاه شوذب|شوذبْ]]، [[چاه برود|بُرود]]، [[چاه وردان|وردان]]، [[چاه صلاصل|صَلاصلْ]]، [[چاه بکار|بکّار]]، [[چاه سقیا|سقیا]].<ref>سیره ابن هشام، ج١، صص ١56 و ١5٧؛ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٢4.</ref> | [[چاه یاقوته|یاقوته]]، [[چاه عمرو بن عثمان|عمرو بن عثمان]]، [[چاه شرکاء|شرکاء]]، [[چاه عکرمه|عکرمه]]، [[چاه صلا|صلا]]، [[چاه طلوب|طلوب]]، [[چاه ابیموسی|ابیموسی]]، [[چاه شوذب|شوذبْ]]، [[چاه برود|بُرود]]، [[چاه وردان|وردان]]، [[چاه صلاصل|صَلاصلْ]]، [[چاه بکار|بکّار]]، [[چاه سقیا|سقیا]].<ref>سیره ابن هشام، ج١، صص ١56 و ١5٧؛ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٢4.</ref> | ||
==اسامی زمزم== | ==اسامی زمزم== | ||
زمزم بلحاظ اهمیت و جایگاهی که از زمان [[حضرت ابراهیم(ع)]] تاکنون داشته، نامهای فراوانی برای آن ذکر کردهاند: برخی از این اسامی را [[امام صادق(ع)]] این چنین فرمودهاند: رَکْضَةُ جبرئیل، سقیا اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، المصونة (مضنونه)، سقیا، طعام طعم، شفاء سقم.<ref>وسائل، ج١٣، ص4٧4، ح ١٨٢4٢.</ref> | زمزم بلحاظ اهمیت و جایگاهی که از زمان [[حضرت ابراهیم(ع)]] تاکنون داشته، نامهای فراوانی برای آن ذکر کردهاند: برخی از این اسامی را [[امام صادق(ع)]] این چنین فرمودهاند: رَکْضَةُ جبرئیل، سقیا اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، المصونة (مضنونه)، سقیا، طعام طعم، شفاء سقم.<ref>وسائل، ج١٣، ص4٧4، ح ١٨٢4٢.</ref> | ||
اسامی دیگر آن عبارت است از: زَمَّم، زُمِّزْم، زُمٰازِم، هزمة جبرائیل، هَزْمَةُ المَلَکِ، الشُّبٰاعه و شُبٰاعه، برّه، تُکْتَم، شراب الابرار، طعام الابرارسقیا اللّٰه اسماعیل، لاشرق، لاتدم، هی برکه، سیدّه، نافعه، عونه، بشری، صافیه، عصمه، سالمه، میمونه، مبارکه، کافیه، عافیه، مغذّیه، طاهره، مفدّاه، حرمیه، مرویه، مؤنسه، طیبه، شُبّاعةالعیال، قریةالنمل، نقرةالغراب، هزمةاسماعیل، حفیرةالعباس.<ref>شفاء الغرام، ج١، ص4٠4؛ معجمالبلدان، ج٣، ص١6٧.</ref> | اسامی دیگر آن عبارت است از: زَمَّم، زُمِّزْم، زُمٰازِم، هزمة جبرائیل، هَزْمَةُ المَلَکِ، الشُّبٰاعه و شُبٰاعه، برّه، تُکْتَم، شراب الابرار، طعام الابرارسقیا اللّٰه اسماعیل، لاشرق، لاتدم، هی برکه، سیدّه، نافعه، عونه، بشری، صافیه، عصمه، سالمه، میمونه، مبارکه، کافیه، عافیه، مغذّیه، طاهره، مفدّاه، حرمیه، مرویه، مؤنسه، طیبه، شُبّاعةالعیال، قریةالنمل، نقرةالغراب، هزمةاسماعیل، حفیرةالعباس.<ref>شفاء الغرام، ج١، ص4٠4؛ معجمالبلدان، ج٣، ص١6٧.</ref> | ||
==استفاده از زمزم== | ==استفاده از زمزم== | ||
عبدالمطلب آشامیدن و وضو گرفتن از آب زمزم را حلال و جایز دانسته، لیکن غسل کردن با آن را روا نمیدانست از این رو [[عباس بن عبدالمطلب]] نیز پیوسته در [[مسجدالحرام]] و در اطراف زمزم گردش میکرد و میگفت شستشو با آب زمزم را حلال نمیدانم و این آب برای خوردن ووضو گرفتن حلال و جایز است.<ref>فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص6٣.</ref> البته این نهی، مربوط به داخل مسجد است و طبیعی است که اگر بیرون مسجد و در مکان مناسبی با آب زمزم غسل نمایند مانعی نخواهد داشت.<ref>فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص64.</ref> | عبدالمطلب آشامیدن و وضو گرفتن از آب زمزم را حلال و جایز دانسته، لیکن غسل کردن با آن را روا نمیدانست از این رو [[عباس بن عبدالمطلب]] نیز پیوسته در [[مسجدالحرام]] و در اطراف زمزم گردش میکرد و میگفت شستشو با آب زمزم را حلال نمیدانم و این آب برای خوردن ووضو گرفتن حلال و جایز است.<ref>فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص6٣.</ref> البته این نهی، مربوط به داخل مسجد است و طبیعی است که اگر بیرون مسجد و در مکان مناسبی با آب زمزم غسل نمایند مانعی نخواهد داشت.<ref>فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص64.</ref> | ||
برخی از فقیهان شیعه مانند: [[ابن زهره]] در «[[غنیة النزوع]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص4٠5.</ref> [[محقق حلی]] در «[[المختصر النافع]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج8، ص6٧٨.</ref> [[ابن براج|ابن برّاج]] در «[[المهذب|المهذّب]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٢٩5.</ref> و [[سلمان بن الصهرشتی|سلمان بن الصّهرشتی]] در «[[اصباح الشیعه]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص46١.</ref> فرمودهاند: مستحب است پس از [[طواف]] و قبل از [[سعی]] حاجی نزد زمزم آمده از آب آن بنوشد و غسل کند و اگر نتوانست غسل نماید، کمی از آب زمزم را به خود بریزد. | برخی از فقیهان شیعه مانند: [[ابن زهره]] در «[[غنیة النزوع]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص4٠5.</ref> [[محقق حلی]] در «[[المختصر النافع]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج8، ص6٧٨.</ref> [[ابن براج|ابن برّاج]] در «[[المهذب|المهذّب]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٢٩5.</ref> و [[سلمان بن الصهرشتی|سلمان بن الصّهرشتی]] در «[[اصباح الشیعه]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص46١.</ref> فرمودهاند: مستحب است پس از [[طواف]] و قبل از [[سعی]] حاجی نزد زمزم آمده از آب آن بنوشد و غسل کند و اگر نتوانست غسل نماید، کمی از آب زمزم را به خود بریزد. | ||
برخی دیگر همچون: [[ابن حمزه]] در «[[الوسیله]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص4٣٨.</ref> [[ابن ادریس حلی]] در «[[سرائر]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص5٣٨.</ref> [[ابن سعید هذلی]] در «[[الجامع للشرائع]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧١١.</ref> [[علامه حلی]] در «[[قواعد الاحکام]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧5٢.</ref> [[شهید اول]] در «[[اللمعة الدمشقیه]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧٨5.</ref> [[شیخ صدوق]] در «[[المقنع]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٣٢.</ref> [[شیخ طوسی]] در «[[النهایه]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص١٩٣.</ref>و «[[الجمل و العقود]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٢٣٠.</ref> همان موارد را بدون مستحب بودن غسل، ذکر فرمودهاند. | برخی دیگر همچون: [[ابن حمزه]] در «[[الوسیله]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص4٣٨.</ref> [[ابن ادریس حلی]] در «[[سرائر]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص5٣٨.</ref> [[ابن سعید هذلی]] در «[[الجامع للشرائع]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧١١.</ref> [[علامه حلی]] در «[[قواعد الاحکام]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧5٢.</ref> [[شهید اول]] در «[[اللمعة الدمشقیه]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧٨5.</ref> [[شیخ صدوق]] در «[[المقنع]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٣٢.</ref> [[شیخ طوسی]] در «[[النهایه]]»،<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص١٩٣.</ref> و «[[الجمل و العقود]]»<ref>سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٢٣٠.</ref> همان موارد را بدون مستحب بودن غسل، ذکر فرمودهاند. | ||
همچنین مستحب است شخص هنگام نوشیدن آب زمزم بگوید: «اللّهُمّ اجْعَلْه لی عِلْماً نافِعاً و رِزْقاً واسِعاً و شِفٰاءً مِنْ کُلِّ دٰاءٍ و سَقَمٍ انَّکَ قٰادِر یا رَبَّ العالمین؛ بار خدایا آن را دانشی سودمند، روزیی فراوان، و درمان هر درد و بیماری قرار ده، همانا تو تواناییای پروردگار جهانیان.»<ref>مستدرک الوسائل، ج٩، ص4٣٩.</ref> | همچنین مستحب است شخص هنگام نوشیدن آب زمزم بگوید: «اللّهُمّ اجْعَلْه لی عِلْماً نافِعاً و رِزْقاً واسِعاً و شِفٰاءً مِنْ کُلِّ دٰاءٍ و سَقَمٍ انَّکَ قٰادِر یا رَبَّ العالمین؛ بار خدایا آن را دانشی سودمند، روزیی فراوان، و درمان هر درد و بیماری قرار ده، همانا تو تواناییای پروردگار جهانیان.»<ref>مستدرک الوسائل، ج٩، ص4٣٩.</ref> | ||
==ژرفای زمزم== | ==ژرفای زمزم== | ||
ازرقی گفته است: عمق و ژرفای زمزم از بالا تا پایین آن شصت ذراع است در درون چاه، آب از سه نقطه جاری است، یکی مقابل [[حجرالاسود]]، دیگری برابر [[کوه صفا|صفا]] و [[کوه ابوقبیس|ابوقبیس]] و سوّمی مقابل [[کوه مروه|مروه]]. در سالهای ٢٢٣ و ٢٢4 که احتمال خشک شدن زمزم میرفت، [[محمد بن ضحاک]] ریاست پُست مکه و اطراف آن را عهدهدار شد، وی نُه ذراع دیگر بر گودی آن افزود، و مقداری نیز از زمین اطراف عمق چاه را کند، تا آن که در سال ٢٢5 بخاطر بارش باران و جاری شدن سیل، آب زمزم افزون شد.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.</ref> | ازرقی گفته است: عمق و ژرفای زمزم از بالا تا پایین آن شصت ذراع است در درون چاه، آب از سه نقطه جاری است، یکی مقابل [[حجرالاسود]]، دیگری برابر [[کوه صفا|صفا]] و [[کوه ابوقبیس|ابوقبیس]] و سوّمی مقابل [[کوه مروه|مروه]]. در سالهای ٢٢٣ و ٢٢4 که احتمال خشک شدن زمزم میرفت، [[محمد بن ضحاک]] ریاست پُست مکه و اطراف آن را عهدهدار شد، وی نُه ذراع دیگر بر گودی آن افزود، و مقداری نیز از زمین اطراف عمق چاه را کند، تا آن که در سال ٢٢5 بخاطر بارش باران و جاری شدن سیل، آب زمزم افزون شد.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.</ref> | ||
[[سالم بن جراح]] نیز به روزگار حکومت [[هارونالرشید]]، چند ذراع دیگر زمزم را گود کرد و همین شخص در زمان خلافت [[مهدی عباسی|مهدی]] در زمزم کار کرده، بر گودی آن افزود، سپس [[عمر بن ماهان]] که در دوره حکومت امین عهدهدار سمت پُست مکّه بود چاه زمزم را زهکشی کرد. | [[سالم بن جراح]] نیز به روزگار حکومت [[هارونالرشید]]، چند ذراع دیگر زمزم را گود کرد و همین شخص در زمان خلافت [[مهدی عباسی|مهدی]] در زمزم کار کرده، بر گودی آن افزود، سپس [[عمر بن ماهان]] که در دوره حکومت امین عهدهدار سمت پُست مکّه بود چاه زمزم را زهکشی کرد. | ||
گفتهاند: مردی از اهل [[طائف]] به نام [[محمد بن کثیر]] که در کف چاه زمزم کار میکرده، همانجا نماز گزارده است.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.</ref> | گفتهاند: مردی از اهل [[طائف]] به نام [[محمد بن کثیر]] که در کف چاه زمزم کار میکرده، همانجا نماز گزارده است.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.</ref> | ||
==فضیلت آب زمزم== | ==فضیلت آب زمزم== | ||
در روايتهاى بسيارى به فضيلت آب زمزم اشاره شده است. [[پیامبر(ص)]] درباره فضیلت آب زمزم فرمود: "بهترین آبی که از زمین میجوشد آب زمزم است".<ref>مستدرک، ج٩، ص4٣٩، ح ١١٢٨6.</ref> [[ابن عباس]] همین روایت را با تعبیر: "بهترین آب بر روی زمین آب زمزم میباشد" آورده است.<ref>معجم الکبیر طبرانی، ج١١، ح ١١١6٧.</ref> وی همچنین گفته است: "پیامبر(ص) در حالی که ایستاده بود، از آب زمزم آشامید".<ref>سنن نسائی، ج5، ص٢٣٧.</ref> در نقلی دیگر آمده است: "[[امام حسن]] و [[امام حسین]] (علیهماالسلام)، پس از [[نماز عصر]] طواف کرده، سپس در حال ایستاده از آب زمزم نوشیدند".<ref>مستدرک الوسائل، ج٩، ص4٣٩، ح ١١٢٨٣.</ref> | در روايتهاى بسيارى به فضيلت آب زمزم اشاره شده است. [[پیامبر(ص)]] درباره فضیلت آب زمزم فرمود: "بهترین آبی که از زمین میجوشد آب زمزم است".<ref>مستدرک، ج٩، ص4٣٩، ح ١١٢٨6.</ref> [[ابن عباس]] همین روایت را با تعبیر: "بهترین آب بر روی زمین آب زمزم میباشد" آورده است.<ref>معجم الکبیر طبرانی، ج١١، ح ١١١6٧.</ref> وی همچنین گفته است: "پیامبر(ص) در حالی که ایستاده بود، از آب زمزم آشامید".<ref>سنن نسائی، ج5، ص٢٣٧.</ref> در نقلی دیگر آمده است: "[[امام حسن]] و [[امام حسین]] (علیهماالسلام)، پس از [[نماز عصر]] طواف کرده، سپس در حال ایستاده از آب زمزم نوشیدند".<ref>مستدرک الوسائل، ج٩، ص4٣٩، ح ١١٢٨٣.</ref> | ||
[[علی بن مهزیار]] نیز گفته است: "[[امام جواد|اباجعفر ثانی(ع)]] را در شب زیارت دیدم که [[طواف نساء]] را انجام داده، پشت [[مقام]] نماز گزاردند سپس داخل زمزم شده، با دست خود دلوی را که در برابر حجر قرار دارد، داخل چاه نموده و از آب زمزم نوشید، و به برخی قسمتهای بدن خود نیز آب ریخت". وی همچنین گفته است: "کسانی که با آن حضرت در سالهای بعد به [[حج]] آمده بودند، امام را دیدهاند که همانگونه عمل میکرده است".<ref>وسائل، ج١٣، ص4٧4، ح ١٨٢4٠.</ref> | [[علی بن مهزیار]] نیز گفته است: "[[امام جواد|اباجعفر ثانی(ع)]] را در شب زیارت دیدم که [[طواف نساء]] را انجام داده، پشت [[مقام]] نماز گزاردند سپس داخل زمزم شده، با دست خود دلوی را که در برابر حجر قرار دارد، داخل چاه نموده و از آب زمزم نوشید، و به برخی قسمتهای بدن خود نیز آب ریخت". وی همچنین گفته است: "کسانی که با آن حضرت در سالهای بعد به [[حج]] آمده بودند، امام را دیدهاند که همانگونه عمل میکرده است".<ref>وسائل، ج١٣، ص4٧4، ح ١٨٢4٠.</ref> | ||
در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودهاند: "به من خبر رسیده که پیامبر(ص) آن هنگام که به زمزم نگریست فرمود: اگر برای امّت من مشقّت و رنج نمیداشت، از آنان میخواستم، تا یک دلو یا دو دلو از زمزم آب برگیرند".<ref>وسائل، ج١٣، ص4٧٣، ح ١٨٢٣٩.</ref> | در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودهاند: "به من خبر رسیده که پیامبر(ص) آن هنگام که به زمزم نگریست فرمود: اگر برای امّت من مشقّت و رنج نمیداشت، از آنان میخواستم، تا یک دلو یا دو دلو از زمزم آب برگیرند".<ref>وسائل، ج١٣، ص4٧٣، ح ١٨٢٣٩.</ref> | ||
امام سجاد(ع) به شبلی آموختند تا بر سر زمزم باخدای خویش پیمان ببندد که چشم از گناه و معصیت بپوشاند، و این خود راز دیگری برای این چمشه جوشیده در کنار بیتاللّٰهالحرام است. ابن عباس را عادت بر این بود که هرگاه مهمانی بر وی وارد میشد، آب زمزم به او هدیه میداد.<ref>سیوطی، الدرّ المنثور، ج٣، ص٢٢٣؛ فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص46.</ref> | امام سجاد(ع) به شبلی آموختند تا بر سر زمزم باخدای خویش پیمان ببندد که چشم از گناه و معصیت بپوشاند، و این خود راز دیگری برای این چمشه جوشیده در کنار بیتاللّٰهالحرام است. ابن عباس را عادت بر این بود که هرگاه مهمانی بر وی وارد میشد، آب زمزم به او هدیه میداد.<ref>سیوطی، الدرّ المنثور، ج٣، ص٢٢٣؛ فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص46.</ref> | ||
اینگونه روایات و احادیث، تایید میکند که سنّت نیکوی حجگزاران نیز از گذشته تاکنون بر این بوده، که پس از انجام اعمال بعنوان تبرّک مقداری از آب زمزم با خود به همراه میبرند. [[عایشه]] گفته است: "رسول خدا(ص) با مشک و برخی وسائل دیگر آب زمزم را حمل نموده، به بیماران مینوشاند و یا بر آنان میریخت".<ref>شفاء الغرام، ج١، ص4١5؛ سنن ترمذی، ج٣، ص٢٩5.</ref> | اینگونه روایات و احادیث، تایید میکند که سنّت نیکوی حجگزاران نیز از گذشته تاکنون بر این بوده، که پس از انجام اعمال بعنوان تبرّک مقداری از آب زمزم با خود به همراه میبرند. [[عایشه]] گفته است: "رسول خدا(ص) با مشک و برخی وسائل دیگر آب زمزم را حمل نموده، به بیماران مینوشاند و یا بر آنان میریخت".<ref>شفاء الغرام، ج١، ص4١5؛ سنن ترمذی، ج٣، ص٢٩5.</ref> | ||
==زمزم در گذر تاریخ== | ==زمزم در گذر تاریخ== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
[[مسعودی]] درباره پیشینه تاریخی زمزم، قبل از [[اسلام]] و ارتباط ایرانیان با آن، این چنین نوشته است: | [[مسعودی]] درباره پیشینه تاریخی زمزم، قبل از [[اسلام]] و ارتباط ایرانیان با آن، این چنین نوشته است: | ||
ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم(ع) و هم توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش به زیارت بیتالحرام میرفتند و بر آن طواف میبردند. آخرین کس از ایشان که به [[حج]] رفت، [[ساسان پسر بابک]] جدّ [[اردشیر بابکان]] سرملوک ساسانی بود. چون ساسان به زیارت خانه رفتی طواف بردی و بر چاه اسماعیل زمزمه کردی. گویند به سبب زمزمهای که او و دیگر ایرانیان بر سر چاه میکردهاند آن را زمزم گفتهاند. از شواهد تاریخی میتوان فهمید که زَمْزَمه کردن در میان برخی از ملتها مرسوم بوده، به شکلی کهدر موقع غذا خوردن و نماز خواندن بدون بهرهگیری از زبان و لبها، صدا را در گلو گردانده زمزمه میکردند. مجوسان را رسم بر این بود و خلیفه دوّم نیز به کارگزاران خود دستور داد تا آنان را از این کار باز دارند.<ref>لسان العرب، ج6، ص٨5؛ معجمالبلدان، ج٣، ص١66.</ref> | ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم(ع) و هم توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش به زیارت بیتالحرام میرفتند و بر آن طواف میبردند. آخرین کس از ایشان که به [[حج]] رفت، [[ساسان پسر بابک]] جدّ [[اردشیر بابکان]] سرملوک ساسانی بود. چون ساسان به زیارت خانه رفتی طواف بردی و بر چاه اسماعیل زمزمه کردی. گویند به سبب زمزمهای که او و دیگر ایرانیان بر سر چاه میکردهاند آن را زمزم گفتهاند. از شواهد تاریخی میتوان فهمید که زَمْزَمه کردن در میان برخی از ملتها مرسوم بوده، به شکلی کهدر موقع غذا خوردن و نماز خواندن بدون بهرهگیری از زبان و لبها، صدا را در گلو گردانده زمزمه میکردند. مجوسان را رسم بر این بود و خلیفه دوّم نیز به کارگزاران خود دستور داد تا آنان را از این کار باز دارند.<ref>لسان العرب، ج6، ص٨5؛ معجمالبلدان، ج٣، ص١66.</ref> | ||
===ساخت و سازها=== | ===ساخت و سازها=== | ||
نخستین کس که زمین و دیوارههای زمزم را با سنگ مرمر پوشاند، [[ابوجعفر منصور عباسی]] بود. وی این کار را در دوران خلافت خویش آغاز و سپس [[مهدی عباسی]] آن را به پایان برد. پس از آن تا دوران حکومت [[معتصم عباسی|معتصم]] در سال ٢٢٠ چاه در فضای باز بوده، و فقط گنبد کوچکی بر دهانه آن قرار داشته است. [[عمر بن فرج رخجیٖ|عمر بن فرج رُخجیٖ]] که از نویسندگان و دبیران دربار معتصم بوده، آن را تغییر داد و برای تمام زمزم، سقفی از چوب ساج فراهم کرد و از آن زنجیرهایی آویزان کرده، چراغهایی به آنها آویخته بودند که شبها در موسم حج آنها را روشن میکردند.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.</ref> | نخستین کس که زمین و دیوارههای زمزم را با سنگ مرمر پوشاند، [[ابوجعفر منصور عباسی]] بود. وی این کار را در دوران خلافت خویش آغاز و سپس [[مهدی عباسی]] آن را به پایان برد. پس از آن تا دوران حکومت [[معتصم عباسی|معتصم]] در سال ٢٢٠ چاه در فضای باز بوده، و فقط گنبد کوچکی بر دهانه آن قرار داشته است. [[عمر بن فرج رخجیٖ|عمر بن فرج رُخجیٖ]] که از نویسندگان و دبیران دربار معتصم بوده، آن را تغییر داد و برای تمام زمزم، سقفی از چوب ساج فراهم کرد و از آن زنجیرهایی آویزان کرده، چراغهایی به آنها آویخته بودند که شبها در موسم حج آنها را روشن میکردند.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.</ref> | ||
چاه زمزم در سالهاى ٨٢٢ ق. و ١٣٨٣ق. تعمير و توسعه يافت. اكنون دهانۀ آن ١/۵ متر، عمق آن سى متر و فاصلهاش تا كعبه ٢١ متر است. متوسط مصرف آب زمزم به وسيلۀ زائران بيت اللّٰه، حدود ده هزار متر مكعب در روز و ٧۶۵ متر مكعب در ساعت؛ يعنى ٢٩۶٠٠ ليتر است. در دوران سعودى به سال ١٣٨٨ق. قبّهاى كه بر فراز چاه زمزم بود، خراب و بناى جديدى در زير زمين ساختند كه در آنجا از آب چاه استفاده مىكردند. اكنون براى استفادۀ بيشتر از مطاف، آن مدخل را پر ساخته و در اطراف صحن مسجدالحرام بهوسيلۀ لولهكشى، آب را به شيرها هدايت كردهاند تا زائران از آنها بنوشند و لذا دايرۀ مطاف وسيعتر گشته است. | چاه زمزم در سالهاى ٨٢٢ ق. و ١٣٨٣ق. تعمير و توسعه يافت. اكنون دهانۀ آن ١/۵ متر، عمق آن سى متر و فاصلهاش تا كعبه ٢١ متر است. متوسط مصرف آب زمزم به وسيلۀ زائران بيت اللّٰه، حدود ده هزار متر مكعب در روز و ٧۶۵ متر مكعب در ساعت؛ يعنى ٢٩۶٠٠ ليتر است. در دوران سعودى به سال ١٣٨٨ق. قبّهاى كه بر فراز چاه زمزم بود، خراب و بناى جديدى در زير زمين ساختند كه در آنجا از آب چاه استفاده مىكردند. اكنون براى استفادۀ بيشتر از مطاف، آن مدخل را پر ساخته و در اطراف صحن مسجدالحرام بهوسيلۀ لولهكشى، آب را به شيرها هدايت كردهاند تا زائران از آنها بنوشند و لذا دايرۀ مطاف وسيعتر گشته است. | ||
===زمزم در سفرنامهها=== | ===زمزم در سفرنامهها=== | ||
[[ناصرخسرو]] در سفرنامه خود نوشته است: "فاصله بین زمزم و خانه کعبه 46 ارش و دهنه چاه زمزم سه گز و نیم است در سه گز و نیم، سر چاه را حظیره کردهاند و اطراف آن با چوبهای مشبّک است و برابر خانه زمزم از جانب مشرق خانه مربعی است که مرکز سقایة الحاجّ است ...".<ref>سفرنامه ناصر خسرو.</ref> | [[ناصرخسرو]] در سفرنامه خود نوشته است: "فاصله بین زمزم و خانه کعبه 46 ارش و دهنه چاه زمزم سه گز و نیم است در سه گز و نیم، سر چاه را حظیره کردهاند و اطراف آن با چوبهای مشبّک است و برابر خانه زمزم از جانب مشرق خانه مربعی است که مرکز سقایة الحاجّ است ...".<ref>سفرنامه ناصر خسرو.</ref> | ||
[[ابن جبیر]]، جهانگرد قرن هفتم، وضعیت زمزم را اینگونه توصیف میکند: "گنبد چاه زمزم مقابل رکن حجرالاسود است و فاصلهاش تا حجرالاسود بیست و چهار قدم باشد.... محیط حلقه دهانه چاه، چهل وجب و ارتفاع (این طوقه مرمرین) چهار وجب و نیم و ضخامت دیواره آن یک وجب و نیم است ...".<ref>محمد بن احمد بن جبیر، سفرنامه ابن جُبَیر، ص١٢6.</ref> | [[ابن جبیر]]، جهانگرد قرن هفتم، وضعیت زمزم را اینگونه توصیف میکند: "گنبد چاه زمزم مقابل رکن حجرالاسود است و فاصلهاش تا حجرالاسود بیست و چهار قدم باشد.... محیط حلقه دهانه چاه، چهل وجب و ارتفاع (این طوقه مرمرین) چهار وجب و نیم و ضخامت دیواره آن یک وجب و نیم است ...".<ref>محمد بن احمد بن جبیر، سفرنامه ابن جُبَیر، ص١٢6.</ref> | ||
[[ابن بطوطه]] نیز که در قرن هشتم توفیق زیارت بیتاللّٰه الحرام را یافته، در توصیف زمزم مینویسد: "قبه زمزم، روبروی حجرالاسود، به فاصله بیست و چهار گام از آن واقع شده و مقام در طرف راست آنست. بین رکن مقام، تا زمزم ده گام فاصله است داخل قبه با رخام سپید، مفروش گشته و... درِ قبّه زمزم در جهت شرقی واقع شده و در درون قبه سقاخانه مدوری ساخته شده که پهنای آن یک وجب و عمق آن یک وجب و بلندی آن در حدود پنج وجب است و آن را پر از آب میکنند و گرداگرد آن را مصطبهها تعبیه کردهاند که وضو سازندگان روی آن مینشینند.<ref>ابنبطوطه، سفرنامه، ج١، ص١٨٩.</ref> | [[ابن بطوطه]] نیز که در قرن هشتم توفیق زیارت بیتاللّٰه الحرام را یافته، در توصیف زمزم مینویسد: "قبه زمزم، روبروی حجرالاسود، به فاصله بیست و چهار گام از آن واقع شده و مقام در طرف راست آنست. بین رکن مقام، تا زمزم ده گام فاصله است داخل قبه با رخام سپید، مفروش گشته و... درِ قبّه زمزم در جهت شرقی واقع شده و در درون قبه سقاخانه مدوری ساخته شده که پهنای آن یک وجب و عمق آن یک وجب و بلندی آن در حدود پنج وجب است و آن را پر از آب میکنند و گرداگرد آن را مصطبهها تعبیه کردهاند که وضو سازندگان روی آن مینشینند.<ref>ابنبطوطه، سفرنامه، ج١، ص١٨٩.</ref> | ||
[[تقیالدین فاسی]] در توصیف زمزم در اوائل قرن نهم مینویسد: "هم اکنون زمزم درون خانهای مربع شکل قرار دارد و در کنار دیوارهای آن نُه حوض ساختهاند که آن را از آب زمزم پرنموده، تا حاجیان از آنها وضو بگیرند. و در دیوار روبروی کعبه پنجرههایی ساخته و روی آن نیز سایبانی برای مؤذنان درست کردهاند، ... در سال ١٠٢٠ ه. ق. به دستور سلطان احمد خان پنجرهای آهنی با فاصله یک متری از سطح آب، قرار دادند، زیرا برخی دیوانگان! به تصور فدا نمودن، خود را بدرون زمزم میانداختند و میمردند، این پنجره تا سال ١٣١٨ ه. بوده است. بر روی پنجره شمالی از ناحیه در زمزم به سال ١٢٠١ ه. ق. به دستور سلطان عبدالحمیدخان نوشته شده بود: «ماء زمزم شفاء من کل داء.» و «آیة ما بیننا و بین المنافقین انهم لایتضلعون من ماء زمزم.»<ref>سنن ابن ماجه، ج٢، ص١٧؛ فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٨.</ref> | [[تقیالدین فاسی]] در توصیف زمزم در اوائل قرن نهم مینویسد: "هم اکنون زمزم درون خانهای مربع شکل قرار دارد و در کنار دیوارهای آن نُه حوض ساختهاند که آن را از آب زمزم پرنموده، تا حاجیان از آنها وضو بگیرند. و در دیوار روبروی کعبه پنجرههایی ساخته و روی آن نیز سایبانی برای مؤذنان درست کردهاند، ... در سال ١٠٢٠ ه. ق. به دستور سلطان احمد خان پنجرهای آهنی با فاصله یک متری از سطح آب، قرار دادند، زیرا برخی دیوانگان! به تصور فدا نمودن، خود را بدرون زمزم میانداختند و میمردند، این پنجره تا سال ١٣١٨ ه. بوده است. بر روی پنجره شمالی از ناحیه در زمزم به سال ١٢٠١ ه. ق. به دستور سلطان عبدالحمیدخان نوشته شده بود: «ماء زمزم شفاء من کل داء.» و «آیة ما بیننا و بین المنافقین انهم لایتضلعون من ماء زمزم.»<ref>سنن ابن ماجه، ج٢، ص١٧؛ فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٨.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
ویرایش