باب عرب المدینه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> '
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ')
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ')
خط ۲: خط ۲:


==معنای باب==
==معنای باب==
باب به معنی در و دروازه است؛ اما کاربرد آن و نیز کلماتی مانند درگاه یا آستانه، بر قصر یا کاخ و یا دارالحکومه فرمانروایان رواج داشته است. نمونه این کاربرد، «باب عالی» است که بر قصر حاکمان عثمانی و بعدها بر کاخ وزیر اعظم عثمانی که مکان اداره امور دولت و مرکز حل و فصل مسائل مردم بود، اطلاق می‌شد.<ref>نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص22، «باب عالی.</ref>  
باب به معنی در و دروازه است؛ اما کاربرد آن و نیز کلماتی مانند درگاه یا آستانه، بر قصر یا کاخ و یا دارالحکومه فرمانروایان رواج داشته است. نمونه این کاربرد، «باب عالی» است که بر قصر حاکمان عثمانی و بعدها بر کاخ وزیر اعظم عثمانی که مکان اداره امور دولت و مرکز حل و فصل مسائل مردم بود، اطلاق می‌شد.<ref>نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص22، «باب عالی.</ref>


==معنای باب العرب==
==معنای باب العرب==


عنوان باب العرب درباره کسی به کار می‌رفت که نزد عشایر و حکومت مرکزی و حاکم محلی، مقبولیت داشت و واسطه میان عشایر مدینه و حکومت بود. ایجاد این منصب، به عنوان راهی برای نظارت بر عشایر، به [[حسن پاشا]] وزیر، حاکم [[عراق]] (‌انتصاب: 116ق.) نسبت داده شده است. وی در میان قبیله‌های عراق از این منصب بهره برد و بر عشایر عراق استیلا یافت و بعدها نیز دیگران از این شیوه پیروی کردند.<ref>عشائر العراق، ج1، ص309.</ref>   [[خاندان آل‌شاوی]] که به شاوی نصیف نسب می‌برند و نیز فرزندان وی در عراق به این منصب شناخته می‌‌‌‌شوند.<ref>عشائر العراق، ج1، ص254.</ref>   بر پایه ‌گزارش محمدحسین زیدان، ایجاد مناصب و عنوان‌هایی مانند [[باب همایون|بابِ همایون]]، [[باب سعادت]]، [[باب آصفی]]، [[باب فتوی]]، [[باب ضبطیه]]، و باب العرب که سرپرستی و مدیریت کار یا گروهی را بر عهده داشتند، از سوی [[محمدعلی پاشا]] (حک: 1220-1265ق.) خدیو [[مصر]] صورت گرفته است.<ref>ذکریات العهود الثلاثه، ج4، ص44-55.</ref>   این عنوان در اواخر عهد عثمانی و تا دوره حکومت‌ هاشمیان (حک: 1337-1344ق.) و نیز در حکومت [[عبدالعزیز سعودی]] در [[مدینه]] وجود داشته است.
عنوان باب العرب درباره کسی به کار می‌رفت که نزد عشایر و حکومت مرکزی و حاکم محلی، مقبولیت داشت و واسطه میان عشایر مدینه و حکومت بود. ایجاد این منصب، به عنوان راهی برای نظارت بر عشایر، به [[حسن پاشا]] وزیر، حاکم [[عراق]] (‌انتصاب: 116ق.) نسبت داده شده است. وی در میان قبیله‌های عراق از این منصب بهره برد و بر عشایر عراق استیلا یافت و بعدها نیز دیگران از این شیوه پیروی کردند.<ref>عشائر العراق، ج1، ص309.</ref> [[خاندان آل‌شاوی]] که به شاوی نصیف نسب می‌برند و نیز فرزندان وی در عراق به این منصب شناخته می‌‌‌‌شوند.<ref>عشائر العراق، ج1، ص254.</ref> بر پایه ‌گزارش محمدحسین زیدان، ایجاد مناصب و عنوان‌هایی مانند [[باب همایون|بابِ همایون]]، [[باب سعادت]]، [[باب آصفی]]، [[باب فتوی]]، [[باب ضبطیه]]، و باب العرب که سرپرستی و مدیریت کار یا گروهی را بر عهده داشتند، از سوی [[محمدعلی پاشا]] (حک: 1220-1265ق.) خدیو [[مصر]] صورت گرفته است.<ref>ذکریات العهود الثلاثه، ج4، ص44-55.</ref> این عنوان در اواخر عهد عثمانی و تا دوره حکومت‌ هاشمیان (حک: 1337-1344ق.) و نیز در حکومت [[عبدالعزیز سعودی]] در [[مدینه]] وجود داشته است.


==امنیت راه حج==
==امنیت راه حج==


وجود عشایر و بادیه‌نشینان برای حکومت عثمانی مایه چالش بود؛ زیرا از دسترس حکومت مرکزی دور بودند و نیروی نظامی حکومت در میان آنان قدرتی نداشت.<ref>الدولة العثمانیه، ص147.</ref>   از این‌رو، امنیت راه [[حج]] بیشتر از سوی بادیه‌نشینان به خطر می‌افتاد.<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص255.</ref>   حکومت عثمانی از راه‌های گوناگون به حل این مشکل روی آورد؛ همچون: گرد آوردن حاجیان و حرکت دادن هم‌زمان آنان، تعیین امیرالحاج عثمانی و همراه کردن نیروی نظامی با [[کاروان حج]]، دلجویی از قبیله‌ها با توزیع هدایا و پول در [[ماه‌های حج]] و صدور اجازه کسب درآمد از حمل ‌و ‌نقل و اجاره دادن حیوانات.<ref>الدولة العثمانیه، ص148-150.</ref>  
وجود عشایر و بادیه‌نشینان برای حکومت عثمانی مایه چالش بود؛ زیرا از دسترس حکومت مرکزی دور بودند و نیروی نظامی حکومت در میان آنان قدرتی نداشت.<ref>الدولة العثمانیه، ص147.</ref> از این‌رو، امنیت راه [[حج]] بیشتر از سوی بادیه‌نشینان به خطر می‌افتاد.<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص255.</ref> حکومت عثمانی از راه‌های گوناگون به حل این مشکل روی آورد؛ همچون: گرد آوردن حاجیان و حرکت دادن هم‌زمان آنان، تعیین امیرالحاج عثمانی و همراه کردن نیروی نظامی با [[کاروان حج]]، دلجویی از قبیله‌ها با توزیع هدایا و پول در [[ماه‌های حج]] و صدور اجازه کسب درآمد از حمل ‌و ‌نقل و اجاره دادن حیوانات.<ref>الدولة العثمانیه، ص148-150.</ref>


==نقش باب==
==نقش باب==


همان‌گونه که [[ابراهیم رفعت پاشا]] یاد کرده، بدان سبب که بادیه‌نشینان رئیس و بزرگی نداشتند و از یکدیگر نیز فرمان نمی‌بردند، شخصی به عنوان میانجی و حاکم در درگیری‌های بادیه‌نشینان با یکدیگر یا با اهالی مدینه و حاجیان، انتخاب می‌گشت. این شخص که عنوان باب عرب المدینه را داشت،<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص26.</ref>   راه‌های اصلی و فرعی حج را ‌خوب می‌شناخت و با شیوخ قبیله‌های مسیر آشنا بود و از حضور یا نبود آن‌ها در میان بادیه‌نشینان آگاهی داشت. بر همین اساس، وی در موسم حج یا در صورت درخواست حکومت، آگاهی‌های خود را از راه‌های گوناگون به ایشان ارائه می‌داد و راه امن و مناسب را پیشنهاد می‌کرد.<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص214.</ref>   وی همچنین با همکاری نیروهای نظامی عثمانی به حراست از راه حج می‌پرداخت و در پاکسازی راه‌ها و افشای مخفیگاه‌های مخالفان، به حکومت یاری می‌رساند.<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص101-102.</ref>   نقش باب عرب المدینه با آغاز تاسیس راه آهن [[دمشق]] به مدینه و در پی افتتاح آن (1326ق.) برجسته‌تر شد؛ زیرا قبیله‌های پیرامون مدینه با ایجاد راه آهن مخالف بودند.<ref>مکه و مدینه از دید جهانگردان اروپایی، ص188.</ref>  
همان‌گونه که [[ابراهیم رفعت پاشا]] یاد کرده، بدان سبب که بادیه‌نشینان رئیس و بزرگی نداشتند و از یکدیگر نیز فرمان نمی‌بردند، شخصی به عنوان میانجی و حاکم در درگیری‌های بادیه‌نشینان با یکدیگر یا با اهالی مدینه و حاجیان، انتخاب می‌گشت. این شخص که عنوان باب عرب المدینه را داشت،<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص26.</ref> راه‌های اصلی و فرعی حج را ‌خوب می‌شناخت و با شیوخ قبیله‌های مسیر آشنا بود و از حضور یا نبود آن‌ها در میان بادیه‌نشینان آگاهی داشت. بر همین اساس، وی در موسم حج یا در صورت درخواست حکومت، آگاهی‌های خود را از راه‌های گوناگون به ایشان ارائه می‌داد و راه امن و مناسب را پیشنهاد می‌کرد.<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص214.</ref> وی همچنین با همکاری نیروهای نظامی عثمانی به حراست از راه حج می‌پرداخت و در پاکسازی راه‌ها و افشای مخفیگاه‌های مخالفان، به حکومت یاری می‌رساند.<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص101-102.</ref> نقش باب عرب المدینه با آغاز تاسیس راه آهن [[دمشق]] به مدینه و در پی افتتاح آن (1326ق.) برجسته‌تر شد؛ زیرا قبیله‌های پیرامون مدینه با ایجاد راه آهن مخالف بودند.<ref>مکه و مدینه از دید جهانگردان اروپایی، ص188.</ref>
باب العرب رابطه‌ای دوستانه با رؤسای قبیله‌ها و جایگاهی ویژه نزد عشایر داشت<ref>الجزیرة العربیه، ج3، ص98-99.</ref>   و معمولا از شخصیت‌های نیکوکار و اهل صلاح بود که برای اصلاح روابط مردم حتی با هزینه خود دریغ نمی‌کرد.<ref>صور من الحیاة الاجتماعیه، ص208.</ref>  
باب العرب رابطه‌ای دوستانه با رؤسای قبیله‌ها و جایگاهی ویژه نزد عشایر داشت<ref>الجزیرة العربیه، ج3، ص98-99.</ref> و معمولا از شخصیت‌های نیکوکار و اهل صلاح بود که برای اصلاح روابط مردم حتی با هزینه خود دریغ نمی‌کرد.<ref>صور من الحیاة الاجتماعیه، ص208.</ref>


==موروثی بودن باب==
==موروثی بودن باب==


گویا عنوان باب عرب المدینه در [[خاندان آل‌ناصر]]، از سادات حسینی، موروثی بوده است.<ref>نک: الجامع لصلة الارحام فی نسب السادة الکرام الامامین الحسن و الحسین.</ref>   [[دیاب افندی]]<ref>ذکریات العهود الثلاثه، ج4، ص44-55؛ مرآة الحرمین، ج2، ص26.</ref>   در سال‌های 1321ق. تا پایان عمر به این عنوان شناخته می‌شد. در پی وی، فرزندش ناصر بن دیاب این منصب را بر عهده داشت و به سبب مقبولیت در روزگار ملک عبدالعزیز، به عضویت مجلس شورای سعودی انتخاب گشت.<ref>صور من الحیاة الاجتماعیه، ص208.</ref>   فرزندش حسن نیز پس از پدر این عنوان را دارا بود و افزون بر جایگاهی که در میان عشایر داشت، حکومت عثمانی نیز برای وی مقرری معین کرده بود.<ref>الجزیرة العربیه، ج3، ص98-99.</ref>  
گویا عنوان باب عرب المدینه در [[خاندان آل‌ناصر]]، از سادات حسینی، موروثی بوده است.<ref>نک: الجامع لصلة الارحام فی نسب السادة الکرام الامامین الحسن و الحسین.</ref> [[دیاب افندی]]<ref>ذکریات العهود الثلاثه، ج4، ص44-55؛ مرآة الحرمین، ج2، ص26.</ref> در سال‌های 1321ق. تا پایان عمر به این عنوان شناخته می‌شد. در پی وی، فرزندش ناصر بن دیاب این منصب را بر عهده داشت و به سبب مقبولیت در روزگار ملک عبدالعزیز، به عضویت مجلس شورای سعودی انتخاب گشت.<ref>صور من الحیاة الاجتماعیه، ص208.</ref> فرزندش حسن نیز پس از پدر این عنوان را دارا بود و افزون بر جایگاهی که در میان عشایر داشت، حکومت عثمانی نیز برای وی مقرری معین کرده بود.<ref>الجزیرة العربیه، ج3، ص98-99.</ref>


==پانویس==
==پانویس==