ابوزمعه اسدی: تفاوت میان نسخهها
تکمیل مقاله از جمله نوشتن شناسه + پیوند به بیرون + لینک دهی + تکمیل رده
Seyedjavad (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} '''ابوزَمعه اسدی''' از دشمنان پیامبر(ص) در مکه ==شخصیتشناسی==...» ایجاد کرد) |
Seyedjavad (بحث | مشارکتها) (تکمیل مقاله از جمله نوشتن شناسه + پیوند به بیرون + لینک دهی + تکمیل رده) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اسود بن مطّلب''' معروف به '''ابوزَمعه اسدی''' از [[قبیله قریش]] و از دشمنان سرسخت [[پیامبر(ص)]] در شهر [[مکه]] که رسولخدا(ص) را تمسخر میکرد و دشنام میداد. وی در زمان تصمیم قریش برای قتل پیامبر(ص) در [[دار الندوه]] حضور داشت و پس از [[غزوه بدر]] وفات یافت. | |||
'''ابوزَمعه اسدی''' از دشمنان [[پیامبر(ص)]] در [[مکه]] | |||
==شخصیتشناسی== | ==شخصیتشناسی== | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
==دشمنی با پیامبر(ص) در مکه== | ==دشمنی با پیامبر(ص) در مکه== | ||
تاریخ از دشمنی او با [[پیامبر(ص)]] و [[اسلام]] حکایت دارد.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۲.</ref> نمونهای از آن، ریشخند پیامبر در حال [[نماز]] بود<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۴۰۹؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۱۲۷.</ref> که نفرین ایشان را در پی داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۹.</ref> برخی مفسران علّتِ نابینایی<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۹۵.</ref> و مرگ فجیع او را همین نفرین میدانند.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹؛ الخصال، ج۱، ص۲۸۰؛ سبل الهدی، ج۲؛ ص۴۶۱.</ref> وی برای بازداشتن پیامبر از ابلاغ رسالت، بسیار میکوشید.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۳؛ التبیان، ج۱۰، ص۴۶۱.</ref> هنگام تقاضای سران [[مشرک]] از پیامبر برای سازش و پرستش خدایان یکدیگر، او نیز همراه ایشان بود.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۲.</ref> در پی بهانهجوییهای مشرکان برای جلوگیری از هدایتگری پیامبر، وی در زمره کسانی بود که از پیامبر خواستند برای اثبات حقانیت خویش،از خدا بخواهد [[فرشته|فرشتهای]] بفرستد تا او را تصدیق کند و نیز بخواهد قصرهایی از طلا و نقره برایش بسازد تا مانند دیگران در بازار پی معاش نباشد.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> (فرقان/۲۵، ۷-۸) | تاریخ از دشمنی او با [[پیامبر(ص)]] و [[اسلام]] حکایت دارد.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۲.</ref> نمونهای از آن، ریشخند پیامبر در حال [[نماز]] بود<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۴۰۹؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۱۲۷.</ref> که نفرین ایشان را در پی داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۹.</ref> برخی مفسران علّتِ نابینایی<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۹۵.</ref> و مرگ فجیع او را همین نفرین میدانند.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹؛ الخصال، ج۱، ص۲۸۰؛ سبل الهدی، ج۲؛ ص۴۶۱.</ref> وی برای بازداشتن پیامبر از ابلاغ رسالت، بسیار میکوشید.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۳؛ التبیان، ج۱۰، ص۴۶۱.</ref> هنگام تقاضای سران [[مشرک]] از پیامبر برای سازش و پرستش خدایان یکدیگر، او نیز همراه ایشان بود.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۲.</ref> در پی بهانهجوییهای مشرکان برای جلوگیری از هدایتگری پیامبر، وی در زمره کسانی بود که از پیامبر خواستند برای اثبات حقانیت خویش،از [[خدا]] بخواهد [[فرشته|فرشتهای]] بفرستد تا او را تصدیق کند و نیز بخواهد قصرهایی از طلا و نقره برایش بسازد تا مانند دیگران در بازار پی معاش نباشد.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> (فرقان/۲۵، ۷-۸) | ||
[[مشرک|مشرکان]]، از جمله ابوزمعه، کارهایی نامعقول را از پیامبر میخواستند.<ref>جامع البیان، ج۲۳، ص۱۵۲.</ref> ([[سوره اسراء]]، آیه ۹۰-۹۳) مثلاً برای عاجز نشان دادن پیامبر، از او [[شق القمر|دو نیمهکردن ماه]] را خواستند و پس از این [[معجزه]] نیز [[ایمان]] نیاورده، با اصرار بر شرک خود، پیامبر را ساحر خواندند.<ref>البدایة و النهایه، ج۳، ص۹۶؛ الدر المنثور، ج۷، ص۶۷۱-۶۷۲.</ref> ([[سوره قمر]]، آیه ۱-۲) مفسران در شأن نزول آیاتی دیگر ابوزمعه را مصداق زیانکاران دانسته<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۲۳.</ref> (عصر/۱۰۳، ۱-۲) و از ناسزاگویی او به پیامبر(ص) و خداوند یاد کردهاند.<ref>جامع البیان، ج۲۳، ص۱۵۲.</ref> ([[سوره ص]]، آیه ۶-۷) او در [[توطئه قتل پیامبر(ص)|توطئه قتل پیامبر]] در [[دار الندوه]] نیز حضور داشت.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۶.</ref> | |||
==پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه== | ==پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه== | ||
از زندگی ابوزمعه پس از [[هجرت پیامبر(ص) به مدینه|هجرت پیامبر]]، تنها دو گزارش در دست است: یکی آن که [[صفوان بن امیه]] برای فرستادن کاروان تجاری از بیراهه به [[شام]] با او مشورت کرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> دیگر آن که در عزای دو فرزند و یک نوهاش زمعه، عقیل و حارث بن زمعه که در [[بدر]] کشته شدند، بر خلاف [[مکه|مکیان]] که از ترس شماتت مسلمانان نمیگریستند، بسیار گریست.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱.</ref> طبری<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۹۶.</ref> | از زندگی ابوزمعه پس از [[هجرت پیامبر(ص) به مدینه|هجرت پیامبر]]، تنها دو گزارش در دست است: یکی آن که [[صفوان بن امیه]] برای فرستادن کاروان تجاری از بیراهه به [[شام]] با او مشورت کرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> دیگر آن که در عزای دو فرزند و یک نوهاش زمعه، عقیل و حارث بن زمعه که در [[بدر]] کشته شدند، بر خلاف [[مکه|مکیان]] که از ترس شماتت مسلمانان نمیگریستند، بسیار گریست.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱.</ref> طبری<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۹۶.</ref> | ||
==درگذشت== | |||
آمده است که همه مسخرهکنندگان پیامبر(ص) پیش از [[غزوه بدر|بدر]] نابود شدند. این گزارش او را نیز شامل میشود؛ ولی [[شیخ صدوق]] مرگ وی را پس از بدر یاد میکند<ref>الخصال، ج۱، ص۲۸۰.</ref> که با دیگر دادههای تاریخ سازگارتر است.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱.</ref> [[بلاذری]] به نقل از [[واقدی]]، سن او را نزدیک به ۱۰۰ سال دانسته است.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۲؛ التبیان، ج۱۰، ص۴۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۲۳.</ref> | آمده است که همه مسخرهکنندگان پیامبر(ص) پیش از [[غزوه بدر|بدر]] نابود شدند. این گزارش او را نیز شامل میشود؛ ولی [[شیخ صدوق]] مرگ وی را پس از بدر یاد میکند<ref>الخصال، ج۱، ص۲۸۰.</ref> که با دیگر دادههای تاریخ سازگارتر است.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱.</ref> [[بلاذری]] به نقل از [[واقدی]]، سن او را نزدیک به ۱۰۰ سال دانسته است.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۲؛ التبیان، ج۱۰، ص۴۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۲۳.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* [http://lib.eshia.ir/10061/2/204/ابوزمعه%20اسدى ابوزمعه اسدی]، فرهنگ قرآن، ج۲، ص ۲۰۴ | |||
* [http://www.ghbook.ir/index.php?name=اعلام قرآن جلد 1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=4493&page=552&chkhashk=E15F4321CD&Itemid=&tmpl=component&lang=fa اعلام قرآن از دائره المعارف قرآن کریم]، ج۱، ص ۵۵۲ | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۹: | خط ۲۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9377 | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9377 | ||
خط ۲۴: | خط ۲۹: | ||
| نویسنده = سیدعلیرضا واسعی | | نویسنده = سیدعلیرضا واسعی | ||
}} | }} | ||
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق | * '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق | ||
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق | * '''انساب الاشراف''': البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق | ||
خط ۴۷: | خط ۵۱: | ||
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]] | [[رده:دشمنان پیامبر(ص)]] | ||
[[رده:قبیله قریش]] | [[رده:قبیله قریش]] | ||
[[رده:نصب حجر الاسود]] | |||
[[رده:قبیله قریش]] | [[رده:قبیله قریش]] | ||
[[رده:نصب حجر الاسود]] |