ابوسفیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۴۳: خط ۴۳:


==راه‌اندازی جنگ‌های گوناگون علیه مسلمانان مکه==
==راه‌اندازی جنگ‌های گوناگون علیه مسلمانان مکه==
پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، نام ابوسفیان بیشتر در سفرهای تجاری و رویارویی قریش با مسلمانان یاد شده است. وی در آن دوره، برای مبارزه با گسترش اسلام تلاش فراوان کرد. او در هشتمین ماه هجرت<ref>نک: معجم ما استعجم، ج۷، ص۶۵۷.</ref> با ۲۰۰ مشرک قریشی در بطن رابغ میان مدینه و جحفه<ref>معجم ما استعجم، ج۲، ص۶۲۵.</ref> ، در محلی به نام ثنیة المرء، با شماری از جنگجویان مسلمان زیر فرمان عبیدة بن حارث روبه‌رو شد. برخی امیر مکیان را در آن رخداد مکرز بن حفص پنداشته‌اند؛ اما بیشتر مورخان، از جلمه واقدی و طبری، ابوسفیان را سرکرده این دسته دانسته‌اند.<ref>نک: تاریخ طبری، ج۲، ص۱۱.</ref>  
پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، نام ابوسفیان بیشتر در سفرهای تجاری و رویارویی قریش با مسلمانان یاد شده است. وی در آن دوره، برای مبارزه با گسترش اسلام تلاش فراوان کرد. او در هشتمین ماه هجرت<ref>نک: معجم ما استعجم، ج۷، ص۶۵۷.</ref> با ۲۰۰ مشرک قریشی در بطن رابغ میان مدینه و جحفه<ref>معجم ما استعجم، ج۲، ص۶۲۵.</ref>، در محلی به نام ثنیة المرء، با شماری از جنگجویان مسلمان زیر فرمان عبیدة بن حارث روبه‌رو شد. برخی امیر مکیان را در آن رخداد مکرز بن حفص پنداشته‌اند؛ اما بیشتر مورخان، از جلمه واقدی و طبری، ابوسفیان را سرکرده این دسته دانسته‌اند.<ref>نک: تاریخ طبری، ج۲، ص۱۱.</ref>  


در رخدادی که به جنگ بدر انجامید، ابوسفیان با ۷۰ سوار، کاروانی تجاری را رهبری می‌کرد. پیش از آن، در همان حال که کاروان را از شام به حجاز بازمی‌گرداند، خبرها را جست‌وجو می‌کرد؛ زیرا بیم داشت که مسلمانان بر او بتازند. او در سرگین چارپایان منطقه بدر، هسته خرما یافت و به آمدن سواران یثربی پی ‌برد. از همین رو، مسیرش را تغییر داد<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۳، ۲۴.</ref> و با آگاه شدن از ورود مسلمانان به بدر، شتابان از معرکه گریخت. سپس کسی را نزد سپاه قریش فرستاد و از آنان خواست تا به مکه بازگردند. اما ابوجهل بر جنگ تا نابودی مسلمانان پای فشرد. سرانجام در کنار آب‌های بدر جنگی رخ داد که به شکست قریش و کشته شدن و اسارت شمار درخور توجه سران شرک انجامید. حنظله پسر ابوسفیان در شمار کشته شدگان و عمرو پسر دیگرش در زمره اسیران بودند.<ref>الدرر، ص۱۱۱.</ref> (← غزوه بدر)
در رخدادی که به جنگ بدر انجامید، ابوسفیان با ۷۰ سوار، کاروانی تجاری را رهبری می‌کرد. پیش از آن، در همان حال که کاروان را از شام به حجاز بازمی‌گرداند، خبرها را جست‌وجو می‌کرد؛ زیرا بیم داشت که مسلمانان بر او بتازند. او در سرگین چارپایان منطقه بدر، هسته خرما یافت و به آمدن سواران یثربی پی ‌برد. از همین رو، مسیرش را تغییر داد<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۳، ۲۴.</ref> و با آگاه شدن از ورود مسلمانان به بدر، شتابان از معرکه گریخت. سپس کسی را نزد سپاه قریش فرستاد و از آنان خواست تا به مکه بازگردند. اما ابوجهل بر جنگ تا نابودی مسلمانان پای فشرد. سرانجام در کنار آب‌های بدر جنگی رخ داد که به شکست قریش و کشته شدن و اسارت شمار درخور توجه سران شرک انجامید. حنظله پسر ابوسفیان در شمار کشته شدگان و عمرو پسر دیگرش در زمره اسیران بودند.<ref>الدرر، ص۱۱۱.</ref> (← غزوه بدر)
خط ۵۹: خط ۵۹:
مدتی بعد، پیامبر(ص) به قصد رویارویی با سپاه ابوسفیان عازم بدر شد. ابوسفیان پس از جنگ احد چنین قراری نهاده بود.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۷۱.</ref> او نیز با گروهی از مکه حرکت کرد تا به مجنّه از ناحیه مرّ الظهران رسید<ref>السیر و المغازی، ج۳، ص۲۹۶.</ref> ؛ ولی از تصمیم خود بازگشت؛ زیرا‌ اندیشید که قریش با وجود خشکسالی و کمی امکانات، توانایی جنگ با مسلمانان را ندارد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۵۹-۶۰؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۸۷.</ref> در همان سال و به روایتی در سال ششم ق.<ref>المقتنی، ص۱۷۷.</ref> پیامبر۹، عمرو بن امیه ضمری و سلمة بن حریس انصاری<ref>الطبقات، ج۲، ص۹۴.</ref> را مأمور کشتن ابوسفیان کرد<ref>تاریخ خلیفه، ص۷۷.</ref> ؛ اما آن دو توفیق نیافتند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۷۹؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۱۸۷.</ref> همسر ابوسفیان، هند دختر عتبه، نیز در شمار چهار زنی بود که پیامبر(ص) فرمان کشتن آنان را داده بود؛ اما او سرانجام اسلام آورد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۶۱.</ref> احتمالاً پس از حادثه رجیع، ابوسفیان به گروهی از قریش گفت: آیا کسی محمد را که در بازارها راه می‌رود، نمی‌کشد؟ سپس مردی از اعراب را به سراغ پیامبر(ص) فرستاد؛ اما او نتوانست به هدفش برسد و ناگریز شد که واقعیت را آشکار کند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۹۴.</ref>  
مدتی بعد، پیامبر(ص) به قصد رویارویی با سپاه ابوسفیان عازم بدر شد. ابوسفیان پس از جنگ احد چنین قراری نهاده بود.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۷۱.</ref> او نیز با گروهی از مکه حرکت کرد تا به مجنّه از ناحیه مرّ الظهران رسید<ref>السیر و المغازی، ج۳، ص۲۹۶.</ref> ؛ ولی از تصمیم خود بازگشت؛ زیرا‌ اندیشید که قریش با وجود خشکسالی و کمی امکانات، توانایی جنگ با مسلمانان را ندارد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۵۹-۶۰؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۸۷.</ref> در همان سال و به روایتی در سال ششم ق.<ref>المقتنی، ص۱۷۷.</ref> پیامبر۹، عمرو بن امیه ضمری و سلمة بن حریس انصاری<ref>الطبقات، ج۲، ص۹۴.</ref> را مأمور کشتن ابوسفیان کرد<ref>تاریخ خلیفه، ص۷۷.</ref> ؛ اما آن دو توفیق نیافتند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۷۹؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۱۸۷.</ref> همسر ابوسفیان، هند دختر عتبه، نیز در شمار چهار زنی بود که پیامبر(ص) فرمان کشتن آنان را داده بود؛ اما او سرانجام اسلام آورد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۶۱.</ref> احتمالاً پس از حادثه رجیع، ابوسفیان به گروهی از قریش گفت: آیا کسی محمد را که در بازارها راه می‌رود، نمی‌کشد؟ سپس مردی از اعراب را به سراغ پیامبر(ص) فرستاد؛ اما او نتوانست به هدفش برسد و ناگریز شد که واقعیت را آشکار کند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۹۴.</ref>  


شاید راه‌اندازی جنگ بزرگ احزاب در سال پنجم ق. ناشی از آن باشد که ابوسفیان کوشید با جمع‌آوری مال بیشتر و صرف آن در جنگ، ریشه اسلام را برکند؛ اما منابع، سران یهود بنی‌نضیر را محرّکان اصلی این جنگ می‌دانند. آنان پس از رانده شدن از مدینه، به مکه رفتند و قریش را برای هجوم به مدینه برانگیختند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۶۵.</ref> ابوسفیان برای اطمینان یافتن از همراهی یهودیان یکتاپرست با خود، آنان را واداشت تا در برابر بتان قریش سجده کنند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۹۱.</ref> نقش ابوسفیان در این لشکرکشی، جز فرماندهی لشکر قریش<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۹۰.</ref> ، دسیسه برای تحریک سران بنی‌قریظه، تنها قبیله یهودی باقی مانده در مدینه، همچون حُیی بن اَخطب برای شکستن پیمان خود با مسلمانان بود<ref>الطبقات، ج۲، ص۶۷.</ref> تا شاید پس از رویارویی با مانعی به نام خندق، بتوانند به هدف خود برسند. اما با تدبیر پیامبر(ص) و اقدام نعیم بن مسعود نومسلمان، اتحاد بنی‌قریظه و احزاب از هم گسست.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۹۷.</ref> بنا بر این، ابوسفیان ناچار شد لشکرِ ناکام احزاب را بازگرداند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۶۹.</ref> (← غزوه احزاب)
شاید راه‌اندازی جنگ بزرگ احزاب در سال پنجم ق. ناشی از آن باشد که ابوسفیان کوشید با جمع‌آوری مال بیشتر و صرف آن در جنگ، ریشه اسلام را برکند؛ اما منابع، سران یهود بنی‌نضیر را محرّکان اصلی این جنگ می‌دانند. آنان پس از رانده شدن از مدینه، به مکه رفتند و قریش را برای هجوم به مدینه برانگیختند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۶۵.</ref> ابوسفیان برای اطمینان یافتن از همراهی یهودیان یکتاپرست با خود، آنان را واداشت تا در برابر بتان قریش سجده کنند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۹۱.</ref> نقش ابوسفیان در این لشکرکشی، جز فرماندهی لشکر قریش<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۹۰.</ref>، دسیسه برای تحریک سران بنی‌قریظه، تنها قبیله یهودی باقی مانده در مدینه، همچون حُیی بن اَخطب برای شکستن پیمان خود با مسلمانان بود<ref>الطبقات، ج۲، ص۶۷.</ref> تا شاید پس از رویارویی با مانعی به نام خندق، بتوانند به هدف خود برسند. اما با تدبیر پیامبر(ص) و اقدام نعیم بن مسعود نومسلمان، اتحاد بنی‌قریظه و احزاب از هم گسست.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۹۷.</ref> بنا بر این، ابوسفیان ناچار شد لشکرِ ناکام احزاب را بازگرداند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۶۹.</ref> (← غزوه احزاب)


در چنین اوضاعی بهترین گزینه برای قریش به رسمیت شناختن مسلمانان و بستن پیمان صلح بود؛ کاری که سال بعد در حدیبیه انجام شد. (← صلح حدیبیه) از آن پس نقش اسلام‌ستیزانه ابوسفیان به تدریج کاهش یافت. به‌ رغم آن که قرارداد حدیبیه را صلح میان پیامبر(ص) و ابوسفیان می‌دانند<ref>غایة السؤول، ص۱۶۴.</ref> ، در این ماجرا چندان سخنی از وی به میان نیامده است. حتی افراد خانواده او نیز از دشمنی آشکار خود با پیامبر۹کاستند.
در چنین اوضاعی بهترین گزینه برای قریش به رسمیت شناختن مسلمانان و بستن پیمان صلح بود؛ کاری که سال بعد در حدیبیه انجام شد. (← صلح حدیبیه) از آن پس نقش اسلام‌ستیزانه ابوسفیان به تدریج کاهش یافت. به‌ رغم آن که قرارداد حدیبیه را صلح میان پیامبر(ص) و ابوسفیان می‌دانند<ref>غایة السؤول، ص۱۶۴.</ref>، در این ماجرا چندان سخنی از وی به میان نیامده است. حتی افراد خانواده او نیز از دشمنی آشکار خود با پیامبر۹کاستند.


== سکوت پس از انعقاد صلح حدیبیه ==
== سکوت پس از انعقاد صلح حدیبیه ==
خط ۹۴: خط ۹۴:
پس از انتخاب ابوبکر به خلافت از سوی گروهی در سقیفه بنی‌ساعده، ابوسفیان به ایفای نقش پرداخت. آن هنگام او در مدینه بود و از انتخاب ابوبکر ابراز ناخشنودی ‌کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۴؛ تاریخ الخلفاء، ص۶۷.</ref> ابوسفیان اعتراض خود را نزد علی(ع) و عباس این‌گونه بیان کرد: چگونه اجازه داده‌اند این کار به یکی از کم بهاترین و ‌اندک شمارترین بطون قریش سپرده شود؟ او وعده داد اگر آنان بخواهند، لشکری انبوه گرد آورد تا این ریسمان را بگسلد.<ref>الریاض النضره، ج۲، ص۱۷۸.</ref> علی(ع) با یادآوری دشمنی دیرینه او با اسلام و مسلمانان، سخن وی را فتنه‌انگیز خواند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۷.</ref> اما مخالفت او با ابوبکر سرانجام با انتخاب پسرش یزید به حکمرانی شام<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۷.</ref> به دوستی مبدل شد. گزارشی نشان می‌دهد که خود ابوسفیان نیز از کسب مقام بینصیب نماند و ابوبکر در گیرودار جنگ‌های موسوم به «ردّه» او را به ولایت منطقه‌ای مرزی میان حجاز و نجران گماشت.<ref>فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۳.</ref>  
پس از انتخاب ابوبکر به خلافت از سوی گروهی در سقیفه بنی‌ساعده، ابوسفیان به ایفای نقش پرداخت. آن هنگام او در مدینه بود و از انتخاب ابوبکر ابراز ناخشنودی ‌کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۴؛ تاریخ الخلفاء، ص۶۷.</ref> ابوسفیان اعتراض خود را نزد علی(ع) و عباس این‌گونه بیان کرد: چگونه اجازه داده‌اند این کار به یکی از کم بهاترین و ‌اندک شمارترین بطون قریش سپرده شود؟ او وعده داد اگر آنان بخواهند، لشکری انبوه گرد آورد تا این ریسمان را بگسلد.<ref>الریاض النضره، ج۲، ص۱۷۸.</ref> علی(ع) با یادآوری دشمنی دیرینه او با اسلام و مسلمانان، سخن وی را فتنه‌انگیز خواند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۷.</ref> اما مخالفت او با ابوبکر سرانجام با انتخاب پسرش یزید به حکمرانی شام<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۷.</ref> به دوستی مبدل شد. گزارشی نشان می‌دهد که خود ابوسفیان نیز از کسب مقام بینصیب نماند و ابوبکر در گیرودار جنگ‌های موسوم به «ردّه» او را به ولایت منطقه‌ای مرزی میان حجاز و نجران گماشت.<ref>فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۳.</ref>  


از کارهایی که در دوره کوتاه حکمرانی ابوبکر به ابوسفیان نسبت داده‌اند، شرکت در جنگ‌های شام بر ضد رومیان است. از مجموع گزارش‌ها برمی‌آید که وی تنها در نبرد یرموک حضور داشته و در این رخداد نیز نقش نظامی ایفا نکرده است. آنچه در این جنگ به او نسبت داده‌اند، فراخواندن مسلمانان به خصوص پسرش یزید<ref>فتوح الشام، ج۱، ص۲۱۲.</ref> به جهاد با ایراد خطابه<ref>جمهرة خطب العرب، ج۱، ص۲۰۵.</ref> ، دعاکردن<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۱۰۶.</ref> ، داستان‌سرایی<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۳۶.</ref> و مشورت دادن به ابوعبیدة بن جراح<ref>فتوح الشام، ص۱۶۵، ۱۷۱-۱۷۲.</ref> ، سردار سپاه، بوده است.
از کارهایی که در دوره کوتاه حکمرانی ابوبکر به ابوسفیان نسبت داده‌اند، شرکت در جنگ‌های شام بر ضد رومیان است. از مجموع گزارش‌ها برمی‌آید که وی تنها در نبرد یرموک حضور داشته و در این رخداد نیز نقش نظامی ایفا نکرده است. آنچه در این جنگ به او نسبت داده‌اند، فراخواندن مسلمانان به خصوص پسرش یزید<ref>فتوح الشام، ج۱، ص۲۱۲.</ref> به جهاد با ایراد خطابه<ref>جمهرة خطب العرب، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، دعاکردن<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۱۰۶.</ref>، داستان‌سرایی<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۳۶.</ref> و مشورت دادن به ابوعبیدة بن جراح<ref>فتوح الشام، ص۱۶۵، ۱۷۱-۱۷۲.</ref>، سردار سپاه، بوده است.


ابوبکر و عمر در آغاز با اعزام سران مکه، به‌ ویژه ابوسفیان و غیداق بن وائل، موافق نبودند؛ اما آنان جامه رزم پوشیده، به مدینه آمدند و اجازه حضور در جنگ را از خلیفه گرفتند.<ref>فتوح الشام، ص۶۸.</ref> شاید خبر فتوحات شام، قریش تجارت‌پیشه<ref>نک: معجم ما استعجم، ج۲، ص۶۱۵؛ معجم البلدان، ج۳، ص۷؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۲۷.</ref> را به طمع‌انداخت تا از قافله عقب نمانند و کوشیدند با زبان‌بازی، سران مسلمانان را از خود خشنود سازند. نیز احتمال می‌رود که حضور ابوسفیان همراه همسرش هند در این معرکه، برای همراهی با فرزندانشان، یزید و معاویه، بوده است.<ref>نک: فتوح البلدان، ص۱۶۰؛ شذرات الذهب، ج۱، ص۳۷.</ref>  
ابوبکر و عمر در آغاز با اعزام سران مکه، به‌ ویژه ابوسفیان و غیداق بن وائل، موافق نبودند؛ اما آنان جامه رزم پوشیده، به مدینه آمدند و اجازه حضور در جنگ را از خلیفه گرفتند.<ref>فتوح الشام، ص۶۸.</ref> شاید خبر فتوحات شام، قریش تجارت‌پیشه<ref>نک: معجم ما استعجم، ج۲، ص۶۱۵؛ معجم البلدان، ج۳، ص۷؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۲۷.</ref> را به طمع‌انداخت تا از قافله عقب نمانند و کوشیدند با زبان‌بازی، سران مسلمانان را از خود خشنود سازند. نیز احتمال می‌رود که حضور ابوسفیان همراه همسرش هند در این معرکه، برای همراهی با فرزندانشان، یزید و معاویه، بوده است.<ref>نک: فتوح البلدان، ص۱۶۰؛ شذرات الذهب، ج۱، ص۳۷.</ref>