ابن کثیر مکی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۲: خط ۲:
[[پرونده:مفردة عبدالله بن کثیر المکی.jpg|بندانگشتی|کتابی درباره قرائت ابن کثیر مکی]]
[[پرونده:مفردة عبدالله بن کثیر المکی.jpg|بندانگشتی|کتابی درباره قرائت ابن کثیر مکی]]
==نام و نسب==
==نام و نسب==
ابومعبد عبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، [[ایران|ایرانی]] تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳.</ref> ، متولد [[مکه]]<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن [[حبشه|حبشیان]] کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴.</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵.</ref> ، برخی از او با عنوان ابومعبد کنانی یاد کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref>  
ابومعبد عبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، [[ایران|ایرانی]] تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳.</ref>، متولد [[مکه]]<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن [[حبشه|حبشیان]] کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴.</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵.</ref>، برخی از او با عنوان ابومعبد کنانی یاد کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref>  


به‌جز ابومعبد<ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref> ، ابوسعید، ابوبکر،<ref>الفهرست، ص۳۱.</ref> ابوعباد،<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵.</ref> هم کنیه‌های او هستند. وی از [[تابعین]] شمرده می‌شود.<ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵.</ref>  
به‌جز ابومعبد<ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref>، ابوسعید، ابوبکر،<ref>الفهرست، ص۳۱.</ref> ابوعباد،<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵.</ref> هم کنیه‌های او هستند. وی از [[تابعین]] شمرده می‌شود.<ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵.</ref>  


در منابع تاریخی با القابی چون [[قاری]]، مکی، داری<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲؛ تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۹.</ref> و دارانی<ref>الفهرست، ص۳۱.</ref> از او یاد می‌شود. عنوان «داری» ابهام‌هایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنی‌عبدالدار<ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیله‌ای دیگر قرار می‌گیرد) او با این قبیله<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲.</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه، یعنی عطاری، دانسته‌اند؛ زیرا مکیان، عطار را داری می‌نامیدند.<ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱.</ref> برای این نسبت احتمال‌های دیگر نیز آورده‌اند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آن‌جا عطر آورده می‌شد،<ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳.</ref> نشان سرمایه‌داری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود،<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰.</ref> و نشانه [[زهد]]، زیرا غالبا در خانه مشغول [[عبادت]] بود.<ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳.</ref>  
در منابع تاریخی با القابی چون [[قاری]]، مکی، داری<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲؛ تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۹.</ref> و دارانی<ref>الفهرست، ص۳۱.</ref> از او یاد می‌شود. عنوان «داری» ابهام‌هایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنی‌عبدالدار<ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیله‌ای دیگر قرار می‌گیرد) او با این قبیله<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲.</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه، یعنی عطاری، دانسته‌اند؛ زیرا مکیان، عطار را داری می‌نامیدند.<ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱.</ref> برای این نسبت احتمال‌های دیگر نیز آورده‌اند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آن‌جا عطر آورده می‌شد،<ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳.</ref> نشان سرمایه‌داری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود،<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰.</ref> و نشانه [[زهد]]، زیرا غالبا در خانه مشغول [[عبادت]] بود.<ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳.</ref>  
خط ۲۲: خط ۲۲:


==تفسیر==
==تفسیر==
افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در [[تفسیر]] و [[شأن نزول]] آیات نیز مورد توجه علما [[شیعه]] و [[سنی]] قرار گرفته است.<ref>سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲.</ref> روایت‌های او که به اعتقاد ابن سعد (م.۲۳۰ق.) و ابن‌ حجر (م.۸۵۲ق.) موثق‌اند<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵.</ref> ، افزون بر یافته‌های قرآنی مشتمل بر دسته‌ای از گزارش‌های تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ [[سوره نحل]] به اتهام [[مشرکان]] به [[پیامبر اسلام(ص)]] در زمینه ارتباط با غلامی [[مسیحی]] به نام «جبر» در [[کوه مروه]] و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است.<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref> نیز ابن‌ جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ [[سوره آل عمران]] می‌گوید: در [[جنگ احد|جنگ اُحد]]، ابوسفیان پس از توقف در شعب، ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة».<ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴.</ref>  
افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در [[تفسیر]] و [[شأن نزول]] آیات نیز مورد توجه علما [[شیعه]] و [[سنی]] قرار گرفته است.<ref>سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲.</ref> روایت‌های او که به اعتقاد ابن سعد (م.۲۳۰ق.) و ابن‌ حجر (م.۸۵۲ق.) موثق‌اند<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵.</ref>، افزون بر یافته‌های قرآنی مشتمل بر دسته‌ای از گزارش‌های تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ [[سوره نحل]] به اتهام [[مشرکان]] به [[پیامبر اسلام(ص)]] در زمینه ارتباط با غلامی [[مسیحی]] به نام «جبر» در [[کوه مروه]] و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است.<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref> نیز ابن‌ جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ [[سوره آل عمران]] می‌گوید: در [[جنگ احد|جنگ اُحد]]، ابوسفیان پس از توقف در شعب، ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة».<ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴.</ref>  


او همچنین در شأن نزول آیه ۱۱ [[سوره مائده]] به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(ص) اشاره کرده است.<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸.</ref> همچنین در روایت‌هایش به شیوه نماز پیامبر در سفر<ref>المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> و سفارش وی به [[صحابه]] در چگونگی بیان خطبه و اقامه [[نماز جماعت]]<ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹.</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشان‌حالی همسران شهیدان [[غزوه احد|غَزوه اُحُد]]<ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴.</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه [[عمر بن عبدالعزیز]] در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است.<ref>المصنف، ابن‌ ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶.</ref>  
او همچنین در شأن نزول آیه ۱۱ [[سوره مائده]] به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(ص) اشاره کرده است.<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸.</ref> همچنین در روایت‌هایش به شیوه نماز پیامبر در سفر<ref>المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> و سفارش وی به [[صحابه]] در چگونگی بیان خطبه و اقامه [[نماز جماعت]]<ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹.</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشان‌حالی همسران شهیدان [[غزوه احد|غَزوه اُحُد]]<ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴.</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه [[عمر بن عبدالعزیز]] در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است.<ref>المصنف، ابن‌ ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶.</ref>