تحصیل المرام (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> '
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ')
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ')
خط ۴۱: خط ۴۱:
==شرح حال نویسنده==
==شرح حال نویسنده==


[[محمد بن احمد مکی|محمد بن احمد بن سالم مکی]]، تاریخ‌نگار و فقیه مالکی معروف به صباغ، به سال 1243ق. در مکه زاده شد.<ref>تحصیل المرام، ص7.</ref> خانواده او در اصل مصری بوده‌اند. وی وظیفه مطوّفی حاجیان مغربی را بر عهده داشت و فرزندانش این کار را ادامه دادند.<ref>تحصیل المرام، ص10.</ref>
[[محمد بن احمد مکی|محمد بن احمد بن سالم مکی]]، تاریخ‌نگار و فقیه مالکی معروف به صباغ، به سال 1243ق. در مکه زاده شد.<ref>تحصیل المرام، ص7.</ref> خانواده او در اصل مصری بوده‌اند. وی وظیفه مطوّفی حاجیان مغربی را بر عهده داشت و فرزندانش این کار را ادامه دادند.<ref>تحصیل المرام، ص10.</ref>  


   
   


او در محضر اساتیدی چون [[احمد زینی دحلان]]، [[عبدالقادر بن علی مشاط مکی مالکی]]، و [[حسین ازهری]] دانش آموخت. از او جز کتاب حاضر اثری در دست نیست. وی در سفری به [[مغرب]] در سال 1321ق. در 78 سالگی درگذشت.<ref>مختصر نشر النور و الزهر، ص452؛ نشر الریاحین، ج2، ص523؛ معجم المؤلفین، ج8، ص262.</ref>
او در محضر اساتیدی چون [[احمد زینی دحلان]]، [[عبدالقادر بن علی مشاط مکی مالکی]]، و [[حسین ازهری]] دانش آموخت. از او جز کتاب حاضر اثری در دست نیست. وی در سفری به [[مغرب]] در سال 1321ق. در 78 سالگی درگذشت.<ref>مختصر نشر النور و الزهر، ص452؛ نشر الریاحین، ج2، ص523؛ معجم المؤلفین، ج8، ص262.</ref>  


تاریخ آغاز نگارش تحصیل‌المرام 1284ق. بوده است.<ref>تحصیل المرام، ص58.</ref> به گفته صباغ، هم‌جواری با حرم الهی، او را به فراگیری دانش تاریخ علاقه‌مند ساخته و به نگارش این کتاب برانگیخته است.<ref>تحصیل المرام، ص55.</ref> این کتاب مورد توجه دیگر نویسندگان تاریخ مکه قرار گرفته است.
تاریخ آغاز نگارش تحصیل‌المرام 1284ق. بوده است.<ref>تحصیل المرام، ص58.</ref> به گفته صباغ، هم‌جواری با حرم الهی، او را به فراگیری دانش تاریخ علاقه‌مند ساخته و به نگارش این کتاب برانگیخته است.<ref>تحصیل المرام، ص55.</ref> این کتاب مورد توجه دیگر نویسندگان تاریخ مکه قرار گرفته است.


[[غازی]] در [[افادة الانام بذکر البلد الحرام]]، [[محمد کردی]] در[[التاریخ القویم]]، [[حسین باسلامه]] در [[تاریخ الکعبة المعظمه]]، و [[احمد سباعی]] در [[تاریخ مکه]] از این کتاب بهره برده‌اند.<ref>التاریخ القویم، ج1، ص51؛ افادة الانام، ص142.</ref> وی در نگارش این اثر از کتاب‌های تاریخ مکه، تاریخ عمومی و حدیث‌نامه‌ها بهره برده و در هر موضوع، روایات و سخنان مرتبط را گرد آورده است.<ref>تحصیل المرام، ص26-186.</ref>
[[غازی]] در [[افادة الانام بذکر البلد الحرام]]، [[محمد کردی]] در[[التاریخ القویم]]، [[حسین باسلامه]] در [[تاریخ الکعبة المعظمه]]، و [[احمد سباعی]] در [[تاریخ مکه]] از این کتاب بهره برده‌اند.<ref>التاریخ القویم، ج1، ص51؛ افادة الانام، ص142.</ref> وی در نگارش این اثر از کتاب‌های تاریخ مکه، تاریخ عمومی و حدیث‌نامه‌ها بهره برده و در هر موضوع، روایات و سخنان مرتبط را گرد آورده است.<ref>تحصیل المرام، ص26-186.</ref>  


==منابع کتاب==
==منابع کتاب==


برخی از منابع تاریخی تحصیل المرام عبارتند از: [[اخبار مکه ازرقی]]، [[شفاء الغرام]] و [[العقد الثمین]] از [[فاسی]]، [[المواهب اللدنیه]] از [[احمد بن محمد قسطلانی]]، [[البحر العمیق]] از [[ابن‌ضیاء مکی]]، و [[الاعلام لاهل البلد الحرام]] از [[قطب‌الدین نهروالی]].<ref>تحصیل المرام، ص57.</ref> شماری از منابع کتاب امروزه موجود نیستند؛ مانند کتاب‌های [[زهر الخمائل]] نوشته [[شیخ بدرالدین خوج]]<ref>تحصیل المرام، ص661-662.</ref> و [[النتائج]] نوشته [[حموی]].<ref>تحصیل المرام، ص660.</ref>
برخی از منابع تاریخی تحصیل المرام عبارتند از: [[اخبار مکه ازرقی]]، [[شفاء الغرام]] و [[العقد الثمین]] از [[فاسی]]، [[المواهب اللدنیه]] از [[احمد بن محمد قسطلانی]]، [[البحر العمیق]] از [[ابن‌ضیاء مکی]]، و [[الاعلام لاهل البلد الحرام]] از [[قطب‌الدین نهروالی]].<ref>تحصیل المرام، ص57.</ref> شماری از منابع کتاب امروزه موجود نیستند؛ مانند کتاب‌های [[زهر الخمائل]] نوشته [[شیخ بدرالدین خوج]]<ref>تحصیل المرام، ص661-662.</ref> و [[النتائج]] نوشته [[حموی]].<ref>تحصیل المرام، ص660.</ref>  


   
   


برخی نیز هنوز چاپ نشده‌اند؛ مانند [[الفوائح المسکیة فی الفواتح المکیه]] نوشته [[عبدالرحمن بسطامی]].<ref>تحصیل المرام، ص169، 177.</ref> مصحح کتاب، 186 منبع برای آن برشمرده است.<ref>تحصیل المرام، مقدمه مصحح، ص26-42.</ref>
برخی نیز هنوز چاپ نشده‌اند؛ مانند [[الفوائح المسکیة فی الفواتح المکیه]] نوشته [[عبدالرحمن بسطامی]].<ref>تحصیل المرام، ص169، 177.</ref> مصحح کتاب، 186 منبع برای آن برشمرده است.<ref>تحصیل المرام، مقدمه مصحح، ص26-42.</ref>  


==روش تألیف کتاب==
==روش تألیف کتاب==


صباغ به روش خود، گزارش‌های دینی و تاریخی را در باره مکان‌های مذهبی مکه از منابع پیشین گرد آورده و با آیات و روایات همراه کرده است. او پس از گزارش روایات تاریخی از کتاب‌های گذشته، آن‌ها را با دیده‌های خود مقایسه کرده و تغییرهایی را که در زمانه او در ساختمان حرم و دیگر مکان‌ها و بناهای شهر مکه ایجاد شده، بیان کرده است.<ref>تحصیل المرام، ص392، 402، 639.</ref>
صباغ به روش خود، گزارش‌های دینی و تاریخی را در باره مکان‌های مذهبی مکه از منابع پیشین گرد آورده و با آیات و روایات همراه کرده است. او پس از گزارش روایات تاریخی از کتاب‌های گذشته، آن‌ها را با دیده‌های خود مقایسه کرده و تغییرهایی را که در زمانه او در ساختمان حرم و دیگر مکان‌ها و بناهای شهر مکه ایجاد شده، بیان کرده است.<ref>تحصیل المرام، ص392، 402، 639.</ref>  


   
   


وی از بازسازی‌هایی که به فرمان حکمرانان عثمانی و بزرگان مکه<ref>تحصیل المرام، ص397.</ref> صورت گرفته، گزارش داده است. دوران زندگی نویسنده هم‌زمان با سلطنت عبدالمجید<ref>تحصیل المرام، ص145، 191، 213</ref> و عبدالعزیز<ref>تحصیل المرام، ص191، 214، 302.</ref> و عبدالحمید عثمانی<ref>تحصیل المرام، ص306، 403، 807.</ref> است و بازسازی‌های این سه دوره در کتاب بازتاب یافته است.
وی از بازسازی‌هایی که به فرمان حکمرانان عثمانی و بزرگان مکه<ref>تحصیل المرام، ص397.</ref> صورت گرفته، گزارش داده است. دوران زندگی نویسنده هم‌زمان با سلطنت عبدالمجید<ref>تحصیل المرام، ص145، 191، 213</ref> و عبدالعزیز<ref>تحصیل المرام، ص191، 214، 302.</ref> و عبدالحمید عثمانی<ref>تحصیل المرام، ص306، 403، 807.</ref> است و بازسازی‌های این سه دوره در کتاب بازتاب یافته است.


==ساختار کتاب==
==ساختار کتاب==


کتاب شش باب و یک پایان و هر باب، فصل‌های متعدد دارد. نویسنده افزون بر یادکرد روایات فضیلت‌های مکه<ref>تحصیل المرام، ص558.</ref> به شرح تاریخ بنای [[کعبه]] و [[مسجدالحرام]]<ref>تحصیل المرام، ص65-140.</ref> و دیگر مکان‌ها و بناهای شهر مکه<ref>تحصیل المرام، ص514-545.</ref> همچون چشمه‌ها و کاروان‌سراها و نیز معرفی برخی دفن شدگان [[گورستان مکه]] و مختصری از اخبار [[والیان مکه]] پرداخته است.<ref>تحصیل المرام، ص658، 672، 681.</ref>
کتاب شش باب و یک پایان و هر باب، فصل‌های متعدد دارد. نویسنده افزون بر یادکرد روایات فضیلت‌های مکه<ref>تحصیل المرام، ص558.</ref> به شرح تاریخ بنای [[کعبه]] و [[مسجدالحرام]]<ref>تحصیل المرام، ص65-140.</ref> و دیگر مکان‌ها و بناهای شهر مکه<ref>تحصیل المرام، ص514-545.</ref> همچون چشمه‌ها و کاروان‌سراها و نیز معرفی برخی دفن شدگان [[گورستان مکه]] و مختصری از اخبار [[والیان مکه]] پرداخته است.<ref>تحصیل المرام، ص658، 672، 681.</ref>  


بیان [[حدود حرم]]، [[مزدلفه]]، [[مشاعر]] و...<ref>تحصیل المرام، ص459، 461.</ref> و نیز برخی رسم‌های عبادی مکه همچون تاریخ ترتیب نمازها در مکه<ref>تحصیل المرام، ص398-400.</ref> نماز خواندن برای اموات در مسجدالحرام<ref>تحصیل المرام، ص397.</ref> تغییرات [[اذان]] در دوره‌های تاریخی<ref>تحصیل المرام، ص395.</ref> و... از دیگر مباحثی است که به تناسب، طرح شده‌اند.
بیان [[حدود حرم]]، [[مزدلفه]]، [[مشاعر]] و...<ref>تحصیل المرام، ص459، 461.</ref> و نیز برخی رسم‌های عبادی مکه همچون تاریخ ترتیب نمازها در مکه<ref>تحصیل المرام، ص398-400.</ref> نماز خواندن برای اموات در مسجدالحرام<ref>تحصیل المرام، ص397.</ref> تغییرات [[اذان]] در دوره‌های تاریخی<ref>تحصیل المرام، ص395.</ref> و... از دیگر مباحثی است که به تناسب، طرح شده‌اند.


===مباحث مربوط به بناها و فضیلت‌های مکه===
===مباحث مربوط به بناها و فضیلت‌های مکه===


در بخش‌های مربوط به ساختمان بناهای مکه، نویسنده با یادکرد نام منبع، گزارش‌ها و دیدگاه‌های نویسندگان را به ترتیب از کتاب‌های کهن تا کتاب‌های نزدیک به دوران خود نقل کرده است. کتاب او شامل آگاهی‌هایی از تاریخ بناهای مکه و سیر بازسازی بناها تا پایان سده سیزدهم ق. است.<ref>تحصیل المرام، ص144-151.</ref>
در بخش‌های مربوط به ساختمان بناهای مکه، نویسنده با یادکرد نام منبع، گزارش‌ها و دیدگاه‌های نویسندگان را به ترتیب از کتاب‌های کهن تا کتاب‌های نزدیک به دوران خود نقل کرده است. کتاب او شامل آگاهی‌هایی از تاریخ بناهای مکه و سیر بازسازی بناها تا پایان سده سیزدهم ق. است.<ref>تحصیل المرام، ص144-151.</ref>  


در مباحث مربوط به فضیلت‌های مکه نیز روایاتی را از کتاب‌های گوناگون آورده و به مناسبت، برخی مطالب فقهی و حدیثی را شرح داده است. صباغ هنگام رویارویی با روایات متعارض در باره یک موضوع، بی‌آن‌که داوری کند، همه را آورده است.<ref>تحصیل المرام، ص245-250.</ref> بخش عمده آگاهی‌های کتاب در باره دوره‌های کهن پیش از اسلام، به پیروی از دیگر منابع تاریخ محلی مکه، برگرفته از روایات دینی و غیر دینی است.
در مباحث مربوط به فضیلت‌های مکه نیز روایاتی را از کتاب‌های گوناگون آورده و به مناسبت، برخی مطالب فقهی و حدیثی را شرح داده است. صباغ هنگام رویارویی با روایات متعارض در باره یک موضوع، بی‌آن‌که داوری کند، همه را آورده است.<ref>تحصیل المرام، ص245-250.</ref> بخش عمده آگاهی‌های کتاب در باره دوره‌های کهن پیش از اسلام، به پیروی از دیگر منابع تاریخ محلی مکه، برگرفته از روایات دینی و غیر دینی است.


===معرفی قبرستان‌های مکه===
===معرفی قبرستان‌های مکه===


صباغ در مبحث قبرستان مکه، در پی گزارش روایاتی از فضیلت هر یک از قبرستان‌های معلات و [[آرامگاه شبیکه]]، آرامگاه مهاجران در [[حصاص|حَصّاص]] (از کوه‌های مکه)، به معرفی برخی از بزرگان مدفون در مکه از آغاز [[اسلام]] در این قبرستان‌ها پرداخته است.<ref>تحصیل المرام، ص641.</ref> بیشتر مطالب
صباغ در مبحث قبرستان مکه، در پی گزارش روایاتی از فضیلت هر یک از قبرستان‌های معلات و [[آرامگاه شبیکه]]، آرامگاه مهاجران در [[حصاص|حَصّاص]] (از کوه‌های مکه)، به معرفی برخی از بزرگان مدفون در مکه از آغاز [[اسلام]] در این قبرستان‌ها پرداخته است.<ref>تحصیل المرام، ص641.</ref> بیشتر مطالب


این بخش، از کتاب [[خلاصة الاثر]] [[محبی]] برگرفته شده و شامل معرفی مختصر شماری از دانشوران سده یازدهم ق. است.<ref>تحصیل المرام، ص650-658، 645.</ref> صباغ برخی از افراد نزدیک به دوران خود را هم معرفی کرده است.<ref>تحصیل المرام، ص668.</ref>
این بخش، از کتاب [[خلاصة الاثر]] [[محبی]] برگرفته شده و شامل معرفی مختصر شماری از دانشوران سده یازدهم ق. است.<ref>تحصیل المرام، ص650-658، 645.</ref> صباغ برخی از افراد نزدیک به دوران خود را هم معرفی کرده است.<ref>تحصیل المرام، ص668.</ref>  


===بیان تاریخ والیان مکه===
===بیان تاریخ والیان مکه===


بخش‌های واپسین کتاب، خلاصه‌ای است از تاریخ والیان مکه از روزگار کهن تا زمانه مؤلف و نیز بیان سیل‌ها و بیماری‌های فراگیر در تاریخ مکه. این بخش از کتاب در باره روابط اشراف حاکم بر مکه در سده سیزدهم ق. و برخی تحولات [[حجاز]] در این سال‌ها است.<ref>تحصیل المرام، ص685-848.</ref>
بخش‌های واپسین کتاب، خلاصه‌ای است از تاریخ والیان مکه از روزگار کهن تا زمانه مؤلف و نیز بیان سیل‌ها و بیماری‌های فراگیر در تاریخ مکه. این بخش از کتاب در باره روابط اشراف حاکم بر مکه در سده سیزدهم ق. و برخی تحولات [[حجاز]] در این سال‌ها است.<ref>تحصیل المرام، ص685-848.</ref>  


از جمله این موارد، ظهور [[وهابیان]] و حمله اول [[آل‌سعود]] به حجاز است. نویسنده که از مخالفان وهابیان است، در بیان زندگی [[محمد بن عبدالوهاب]]، باورهای وهابیان همچون حرمت زیارت اولیا، انکار شفاعت، حرمت وصف پیامبر با صفات مدح و تعظیم، و انکار کرامات اولیاء را مخالف سنت پیامبر و باورهای اهل سنت و جماعت دانسته است.<ref>تحصیل المرام، ص843.</ref>
از جمله این موارد، ظهور [[وهابیان]] و حمله اول [[آل‌سعود]] به حجاز است. نویسنده که از مخالفان وهابیان است، در بیان زندگی [[محمد بن عبدالوهاب]]، باورهای وهابیان همچون حرمت زیارت اولیا، انکار شفاعت، حرمت وصف پیامبر با صفات مدح و تعظیم، و انکار کرامات اولیاء را مخالف سنت پیامبر و باورهای اهل سنت و جماعت دانسته است.<ref>تحصیل المرام، ص843.</ref>  


وی از جواز زیارت قبرها و درستی باور به شفاعت اولیا و پیامبران دفاع کرده است.<ref>تحصیل المرام، ص641.</ref> به گفته نویسنده، [[عبدالعزیز بن سعود]] و پیروانش که می‌پنداشتند باورهای محمد بن عبدالوهاب در حجاز گسترش خواهد یافت و مایه جذب مردم خواهد شد، از وی حمایت کردند<ref>تحصیل المرام، ص797-798.</ref> و به سال 1216ق. به مکه و [[مدینه]] یورش بردند و افزون بر محاصره درازمدت مکه که مردم را به سختی و گرسنگی‌ انداخت، در مدینه قبه قبرهای [[صحابه]] و اولیا را از میان بردند.
وی از جواز زیارت قبرها و درستی باور به شفاعت اولیا و پیامبران دفاع کرده است.<ref>تحصیل المرام، ص641.</ref> به گفته نویسنده، [[عبدالعزیز بن سعود]] و پیروانش که می‌پنداشتند باورهای محمد بن عبدالوهاب در حجاز گسترش خواهد یافت و مایه جذب مردم خواهد شد، از وی حمایت کردند<ref>تحصیل المرام، ص797-798.</ref> و به سال 1216ق. به مکه و [[مدینه]] یورش بردند و افزون بر محاصره درازمدت مکه که مردم را به سختی و گرسنگی‌ انداخت، در مدینه قبه قبرهای [[صحابه]] و اولیا را از میان بردند.


به گفته نویسنده، وهابیان می‌خواستند قبر پیامبر(ص) را نیز ویران کنند؛ اما نتوانستند و به تعبیر او، به غارت اموال درون [[مسجد نبوی]] بسنده کردند.<ref>تحصیل المرام، ص843، 791.</ref> سلطه آل‌سعود بر حجاز در این نوبت، دیری نپایید و با حمله [[محمدعلی پاشا]]، حاکم مصر، و اخراج وهابیان از حجاز، پایان یافت.<ref>تحصیل المرام، ص798.</ref>
به گفته نویسنده، وهابیان می‌خواستند قبر پیامبر(ص) را نیز ویران کنند؛ اما نتوانستند و به تعبیر او، به غارت اموال درون [[مسجد نبوی]] بسنده کردند.<ref>تحصیل المرام، ص843، 791.</ref> سلطه آل‌سعود بر حجاز در این نوبت، دیری نپایید و با حمله [[محمدعلی پاشا]]، حاکم مصر، و اخراج وهابیان از حجاز، پایان یافت.<ref>تحصیل المرام، ص798.</ref>  


==نسخه‌های خطی و چاپی==
==نسخه‌های خطی و چاپی==