بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
صفوان بن مهران بن مغیرة جمال کوفی اسدی، با کنیه ابومحمد، در آغاز نیمه اول سده دوم هجری، در شهر [[کوفه]]، به دنیا آمد. | صفوان بن مهران بن مغیرة جمال کوفی اسدی، با کنیه ابومحمد، در آغاز نیمه اول سده دوم هجری، در شهر [[کوفه]]، به دنیا آمد. | ||
از قبیله بنی اسد بوده، به پیشه شترداری میپرداخت و شتران خود را کرایه میداد، به همین دلیل به جمّال شهرت یافت.<ref> | از قبیله بنی اسد بوده، به پیشه شترداری میپرداخت و شتران خود را کرایه میداد، به همین دلیل به جمّال شهرت یافت.<ref>معالم العلماء، ص۶۰؛ التحریر الطاووس، ص۱۵۳،ش ۲۰۱؛ بهجة الآمال، ج ۵، ص۳۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۵۰؛ فهرست نجاشی، ص۱۴۰؛ الفهرست للطوسی، ص۲۴۳؛ رجال العلاّمه الحلّی، ص۸۹،ش ۲، رجال الکشی، ج۲، ص۷۴۰، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۲۱۷؛ رجال الطوسی، ص۲۲۷.</ref> | ||
صفوان جمّال، از [[کوفه]] به [[مدینه]] رفت و یکی از اصحاب [[امام صادق(ع)]] شد. بعد از شهادت امام صادق(ع)، در سال ۱۴۸ق، از محضر [[امام کاظم(ع)]] بهره برده، در شمار اصحاب او قرار گرفت.<ref>فهرست نجاشی، ص۱۴۰، ریحانة الادب، ج ۳؛ ص۴۵۵؛ تحفة الاحباب، ص۲۵۵ و ۲۵۶؛ | صفوان جمّال، از [[کوفه]] به [[مدینه]] رفت و یکی از اصحاب [[امام صادق(ع)]] شد. بعد از شهادت امام صادق(ع)، در سال ۱۴۸ق، از محضر [[امام کاظم(ع)]] بهره برده، در شمار اصحاب او قرار گرفت.<ref>فهرست نجاشی، ص۱۴۰، ریحانة الادب، ج ۳؛ ص۴۵۵؛ تحفة الاحباب، ص۲۵۵ و ۲۵۶؛ مجالس المؤمنین، ج ۱، ص۳۹۱؛ هدیةالاحباب، ص۱۸۸؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص۹۹؛ قاموس الرجال، ج ۵، ص۵۰۲.</ref> | ||
صفوان، به دلیل پیشهای که داشت، گاهی خود، با شترانی که کرایه میداد همراه میشد؛ این شغل باعث شد چند بار امام صادق(ع) را از مدینه و [[حجاز]] به [[عراق]] آورده، و در این همراهیهای طولانی از محضر امام(ع) بهره ببرد.<ref>کامل الزیارات، باب التاسع، ص۳۵، وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۰۵،ش ۶؛ فَرحة الغری، ص۵۶؛ ریحانة الادب، ج ۳، ص۴۵۵.</ref> | صفوان، به دلیل پیشهای که داشت، گاهی خود، با شترانی که کرایه میداد همراه میشد؛ این شغل باعث شد چند بار امام صادق(ع) را از مدینه و [[حجاز]] به [[عراق]] آورده، و در این همراهیهای طولانی از محضر امام(ع) بهره ببرد.<ref>کامل الزیارات، باب التاسع، ص۳۵، وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۰۵،ش ۶؛ فَرحة الغری، ص۵۶؛ ریحانة الادب، ج ۳، ص۴۵۵.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==خویشان سرشناس== | ==خویشان سرشناس== | ||
سه برادر صفوان، به نام حسّان، حسین و مسکین از راویان [[شیعه]] و از اصحاب [[امام صادق(ع)]]<ref>رجال الطوسی، ص۱۹۳؛ | سه برادر صفوان، به نام حسّان، حسین و مسکین از راویان [[شیعه]] و از اصحاب [[امام صادق(ع)]]<ref>رجال الطوسی، ص۱۹۳؛ تنقیح المقال ج ۱، ص۳۴۸ و ج ۳، ص۲۱۴.</ref> و برخی، از اصحاب [[امام کاظم(ع)]] بودند. علمای رجال [[شیعه]]، برای حسّان عبارت «ثقة ثقة» به معنای بسیار بسیار مورد اعتماد آوردهاند؛ حتی برخی او را در نقل حدیث از برادرش صفوان موجهتر دانستهاند.<ref>رجال النجاشی، ص۱۰۷.</ref> | ||
[[ابوعبدالله صفوانی]]،<ref>با نام کامل «ابوعبدالله محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعة بن صفوان».</ref> که با سه واسطه از فرزندان صفوان است یکی از چهرههای فقه و کلام [[شیعه]] است و به دلیل مناسبتی که با صفوان دارد، به صفوانی شهرت یافته است. | [[ابوعبدالله صفوانی]]،<ref>با نام کامل «ابوعبدالله محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعة بن صفوان».</ref> که با سه واسطه از فرزندان صفوان است یکی از چهرههای فقه و کلام [[شیعه]] است و به دلیل مناسبتی که با صفوان دارد، به صفوانی شهرت یافته است. | ||
==از نگاه دیگران== | ==از نگاه دیگران== | ||
[[نجاشی]]، رجالنگار [[شیعه]] اعتقاد وی را نیکو، و او را مورد اعتماد و عادل دانسته است.<ref>فهرست نجاشی، ص۱۴۰.</ref> [[شیخ مفید]]، صفوان را از یاران دائمی، خواص و محرم رازِ امام صادق(ع) میداند و او را فقیهی صالح معرفی میکند.<ref>«کان مِن شیوخ ابیعبدالله ( | [[نجاشی]]، رجالنگار [[شیعه]] اعتقاد وی را نیکو، و او را مورد اعتماد و عادل دانسته است.<ref>فهرست نجاشی، ص۱۴۰.</ref> [[شیخ مفید]]، صفوان را از یاران دائمی، خواص و محرم رازِ امام صادق(ع) میداند و او را فقیهی صالح معرفی میکند.<ref>«کان مِن شیوخ ابیعبدالله(ع) و خاصته و بِطانته و ثِقاته الفقهاء الصالحین»؛ ارشاد مفید، ص۶۱۸ و نیز بنگرید به: رجال علامه حلّی، ص۸۹؛ مجالس المؤمنین، ج۱، ص۳۹۱ و معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۵۰.</ref> | ||
[[شیخ عباس قمی]]، صفوان جمال را ذوب شده در ولایت [[اهل بیت(ع)]] میداند.<ref>تحفة الاحباب، ص۲۵۶؛ سفینة البحار، ج۵، ص۱۳۱.</ref> | [[شیخ عباس قمی]]، صفوان جمال را ذوب شده در ولایت [[اهل بیت(ع)]] میداند.<ref>تحفة الاحباب، ص۲۵۶؛ سفینة البحار، ج۵، ص۱۳۱.</ref> | ||