پرش به محتوا

الرحلة العراقیة (محمد هارون): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:


==نویسنده==
==نویسنده==
سید محمد هارون حسینی زنگی پوری هندی (۱۲۹۲-۱۳۳۹ق)، فرزند عبدالحسین  و متولد زنگی‌پور، در ايالت اوتارپرداش، در شمال هندوستان بود. او شاعر،{{یادداشت|او به دو زبان عربی و فارسی، شعر می‌سرود.}} تاریخ‌دان و یکی از عالمان شیعه هند بود. وی  در هند، از استادانی مانند حکیم مولوی محمد هاشم، مولانا سید علی حسین و مولانا علی جواد بهره برده و از دانشگاه پنجاب با مدرک ممتاز الافاضل فارغ التحصیل شد. برخی از فعالیت‌های او تدریس در دانشگاه اوریانتال، دانشگاه دهلی، مدرسه امروهه و مدیریت روزنامه پیسه بود. محمد هارون، در ديره غازيخان با ميرزايي‌ها، حنفى‌ها و وهابي‌ها مناظره‌هایی داشت. او سخنران نیز بود و بیش از ۴۰ اثر نگاشت؛ برخی از آن‌ها به این شرحند: فلسلفة المذهب،<ref>چاپ شده در لکهنو.</ref> اشاعة العلوم،<ref>پیس. اردو.</ref> ابطال التناسخ،<ref>به زبان اردو، چاپ شده در لکنهو، بی نا، 1338ق.=1920م.</ref> امامة القرآن،<ref>(چاپى)، لکنهو، بی نا، 1920. چاپ دیگر: لاهور، خواجه پریس، 40 صفحه. اردو؛ </ref> خصوصیات مذهب شیعه<ref>لاهور، امامیه مشن، 1961م، 31 صفحه. اردو</ref> الدرة الحائریة، السبحة الحسینیة و التحفة الحائریة.<ref>مطلع انوار: احوال دانشوارن شیعه پاکستان و هند، ج۱، ص 634 و 635؛ زندگینامه محمد هارون زنگی پوری، کتباشناسی عالم شیعه شبه قاره هند، الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۰.</ref>  
سید محمد هارون حسینی زنگی پوری هندی (۱۲۹۲-۱۳۳۹ق)، فرزند عبدالحسین  و متولد زنگی‌پور، در ايالت اوتارپرداش، در شمال هندوستان بود. او شاعر،{{یادداشت|او به دو زبان عربی و فارسی، شعر می‌سرود.}} تاریخ‌دان و یکی از عالمان شیعه هند بود. وی  در هند، از استادانی مانند حکیم مولوی محمد هاشم، مولانا سید علی حسین و مولانا علی جواد بهره برده و از دانشگاه پنجاب با مدرک ممتاز الافاضل فارغ التحصیل شد. برخی از فعالیت‌های او تدریس در دانشگاه اوریانتال، دانشگاه دهلی، مدرسه امروهه و مدیریت روزنامه پیسه بود. محمد هارون، در ديره غازيخان با ميرزايي‌ها، حنفى‌ها و وهابي‌ها مناظره‌هایی داشت. او سخنران نیز بود و بیش از ۴۰ اثر نگاشت؛ برخی از آن‌ها به این شرحند: فلسلفة المذهب،<ref>چاپ شده در لکهنو.</ref> اشاعة العلوم،<ref>پیس. اردو.</ref> ابطال التناسخ،<ref>به زبان اردو، چاپ شده در لکنهو، بی نا، 1338ق.=1920م.</ref> امامة القرآن،<ref>(چاپى)، لکنهو، بی نا، 1920. چاپ دیگر: لاهور، خواجه پریس، 40 صفحه. اردو؛ </ref> خصوصیات مذهب شیعه<ref>لاهور، امامیه مشن، 1961م، 31 صفحه. اردو</ref> الدرة الحائریة، السبحة الحسینیة و التحفة الحائریة.<ref>مطلع انوار: احوال دانشوارن شیعه پاکستان و هند، ج۱، ص 634 و 635؛ زندگینامه محمد هارون زنگی پوری، کتباشناسی عالم شیعه شبه قاره هند، الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۰.</ref>
 
==ساختار==
 
==زمان سفر و نگارش==
==زمان سفر و نگارش==
محمد هارون، در 9 جمادی‌الاولی 1328ق. (۲۸ اردیبهشت 1289ش) از هند، برای زیارت عتبات عالیات به عراق رفته<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۲ و 105.</ref> و پس از بازگشت به زادگاهش، حسین آباد نگارش سفرنامه رحلة عراقیة را آغاز کرده است. او در روزهای پایانی شوال 1329ق. نگارش آن را آغاز و در 26 ذی القعده همان سال به پایان رسانده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.</ref>
محمد هارون، در 9 جمادی‌الاولی 1328ق. (۲۸ اردیبهشت 1289ش) از هند، برای زیارت عتبات عالیات به عراق رفته<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۲ و 105.</ref> و پس از بازگشت به زادگاهش، حسین آباد نگارش سفرنامه رحلة عراقیة را آغاز کرده است. او در روزهای پایانی شوال 1329ق. نگارش آن را آغاز و در 26 ذی القعده همان سال به پایان رسانده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.</ref>


==محتوا==
==محتوا==
کتاب رحلة عراقیة، سفرنامه‌ای به زبان عربی است، که در سال ۱۳۲۹ق. پس از بازگشت نویسنده از عتبات عالیات نگاشته شده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.</ref>  
کتاب رحلة عراقیة، سفرنامه‌ای به زبان عربی است، که در سال ۱۳۲۹ق. پس از بازگشت نویسنده از عتبات عالیات نگاشته شده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.</ref> برجسته‌ترین موضوعات این کتاب عبارتند از: برخی سیاست‌های انگلیس در عراق، چگونگی اداره حرم امام حسین(ع)،  بررسی گویش محلی عراق، معرفی بازار کربلا، معرفی عالمان آن دوره کربلا و نجف.


این سفرنامه، با اهمیت سفر از دیدگاه اسلام، ارزش زیارت امام حسین(ع) و شرافت کربلا آغاز شده و به رؤیایی از نویسنده پرداخته که سبب سفر او به کربلا شده است.{{یادداشت|او در این رؤیا امام جواد(ع) را دیده و از شوق دیدار و هیبت و بزرگی او، نتوانسته سخنی بگوید. نویسنده، سر دیدن این رؤیا را سفر به عتبات عالیات دانسته است.<ref>الرحلة العراقیة، ص۳۷ و ۳۸.</ref>}} سفر از حسین‌آباد{{یادداشت|حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی هند است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به اهل بیت(ع) بودند. این سامان، در برخی دوره‌ها حاکمانی فارس یا وابسته به فارس‌ها داشته‌اند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر می‌سروده است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.</ref>}}  شروع شده، به بمبئی و از راه دریا به بوشهر رسیده است. پس از توقفی کوتاه در بوشهر، سفر از راه دریا به سوی بصره ادامه یافته و نویسنده در بصره برای ورود به خاک عراق قرنطینه شده است.{{یادداشت|در این بخش، بر پایه حدیثی از امام علی(ع)، به مذمت از بصره پرداخته است. به باور نویسنده، اکنون نیز تاجران یهودی در بصره فراوان و تاجران ایرانی اندک‌اند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۶.</ref>}}  پس از آن، از رود دجله به بغداد رفته و امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) را زیارت کرده، به سامرا رفته و حرم امامان هادی(ع)، عسکری(ع) و وضعیت شیعیان سامرا را کم‌رونق‌تر از دوره میرزای شیرازی دانسته است.{{یادداشت|اما الان وضعیت مانند دوره میرزای شیرازی بزرگ نیست؛ به جهت آنکه شماری از طلبه‌ها و فاضلان پس از درگذشت وی، از سامراء کوچ کرده‌اند و نیز وضعیت
این سفرنامه، با اهمیت سفر از دیدگاه اسلام، ارزش زیارت امام حسین(ع) و شرافت کربلا آغاز شده و به رؤیایی از نویسنده پرداخته که سبب سفر او به کربلا شده است.{{یادداشت|او در این رؤیا امام جواد(ع) را دیده و از شوق دیدار و هیبت و بزرگی او، نتوانسته سخنی بگوید. نویسنده، سر دیدن این رؤیا را سفر به عتبات عالیات دانسته است.<ref>الرحلة العراقیة، ص۳۷ و ۳۸.</ref>}} سفر از حسین‌آباد{{یادداشت|حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی هند است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به اهل بیت(ع) بودند. این سامان، در برخی دوره‌ها حاکمانی فارس یا وابسته به فارس‌ها داشته‌اند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر می‌سروده است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.</ref>}}  شروع شده، به بمبئی و از راه دریا به بوشهر رسیده است. پس از توقفی کوتاه در بوشهر، سفر از راه دریا به سوی بصره ادامه یافته و نویسنده در بصره برای ورود به خاک عراق قرنطینه شده است.{{یادداشت|در این بخش، بر پایه حدیثی از امام علی(ع)، به مذمت از بصره پرداخته است. به باور نویسنده، اکنون نیز تاجران یهودی در بصره فراوان و تاجران ایرانی اندک‌اند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۶.</ref>}}  پس از آن، از رود دجله به بغداد رفته و امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) را زیارت کرده، به سامرا رفته و حرم امامان هادی(ع)، عسکری(ع) و وضعیت شیعیان سامرا را کم‌رونق‌تر از دوره میرزای شیرازی دانسته است.{{یادداشت|اما الان وضعیت مانند دوره میرزای شیرازی بزرگ نیست؛ به جهت آنکه شماری از طلبه‌ها و فاضلان پس از درگذشت وی، از سامراء کوچ کرده‌اند و نیز وضعیت
نابسامان ایران باعث شده وجوهات و نذورات کمتر روانه سامراء شود. گرچه در این عصر میرزا محمدتقی شیرازی (1256 – 1338ق) جای استاد را گرفته، اما شماری از طلبه‌ها با وجود علم و فضل وی، این شهر را ترک کرده‌اند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۷.</ref>}} نویسنده در این بخش، شعر ابن حجر را که نقد باور شیعیان درباره سرداب سامرا است، با شعر پاسخ داده است. در فصل پَسین، در راه سامرا به کربلا، از امنیتی که انگلستان در عراق ایجاد کرده و از آزادی مذهبی که به شیعیان داده تقدیر کرده است.{{یادداشت|نویسنده بر این باور است که انگلیسی‌ها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریص‌اند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای حکومت عثمانی بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانسته‌اند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که جنایت‌های انگلستان آشکار شد.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۹.</ref>}} در حرم امام حسین(ع) (پایان جمادی‌الثانی ۱۳۲۸ق)، شلوغی پیرامون ضریح، حضور زائران از بیشتر کشورهای دنیا و زیارت شب‌های جمعه توجه نویسنده را جلب کرده است. در فصلی جداگانه، چگونگی روشنایی حرم توضیح داده شده؛ از جمله شمع‌های بزرگی که فتیله آن نزدیک به ۱ متر و درازای شمع به اندازه قد انسان بوده است.{{یادداشت|نویسنده بر این باور است که انگلیسی‌ها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریص‌اند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای حکومت عثمانی بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانسته‌اند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که جنایت‌های انگلستان آشکار شد.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۱۶؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۰ و ۱۱۱.</ref>}} فصلی با عنوان «فی عجائب کربلاء»، به مواردی پرداخته که از دید نویسنده جزو شگفتی‌های کربلا است. مانند اینکه قیمت کالاها هنگام بسیاری و کمیِ زائران، یکسان است. از دیگر شگفتی‌های کربلا در باور نویسنده فراوانی کالاها در روزهای شلوغ، فراوانی آب آشامیدنی با وجود کمبود منابع آبی، جاداری حرم با وجود مساحت کم، و امنیت زائران و مجاوران است.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref> فصلی از کتاب به معرفی عالمان آن روز کربلا پرداخته شده، که عبارتند از: سید باقر طباطبائی (1274 – 1331ق)، سید اسماعیل صدر (1258 – 1338ق)، شیخ محمدحسین مازندرانی (۱۲۵۵-۱۳۰۹ق)،<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۴۹.</ref> سيد حسن كشميري حائري (۱۲۵۰-۱۳۲۸ق){{یادداشت|وی، پدربزرگ سید عبدالکریم کشمیری است. <ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۵؛ الرحلة العراقیة، ص۱۵۱.</ref>}} و محمدمهدی کشمیری حائری (۱۲۶۰-۱۳۳۹ق)،<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۵۲.</ref> در شهر نجف به ملاقات عالمانی مانند سید محمدکاظم طباطبایی  (۱۲۴۷-1337ق)، آخوند خراسانی (1255 – 1329ق) و سید هبة‌الدین شهرستانی (1301 – 1386ق) رفت.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۸۱-۱۸۳.</ref>  
نابسامان ایران باعث شده وجوهات و نذورات کمتر روانه سامراء شود. گرچه در این عصر میرزا محمدتقی شیرازی (1256 – 1338ق) جای استاد را گرفته، اما شماری از طلبه‌ها با وجود علم و فضل وی، این شهر را ترک کرده‌اند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۷.</ref>}} نویسنده در این بخش، شعر ابن حجر را که نقد باور شیعیان درباره سرداب سامرا است، با شعر پاسخ داده است. در فصل پَسین، در راه سامرا به کربلا، از امنیتی که انگلستان در عراق ایجاد کرده و از آزادی مذهبی که به شیعیان داده تقدیر کرده است.{{یادداشت|نویسنده بر این باور است که انگلیسی‌ها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریص‌اند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای حکومت عثمانی بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانسته‌اند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که جنایت‌های انگلستان آشکار شد.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۹.</ref>}} در حرم امام حسین(ع) (پایان جمادی‌الثانی ۱۳۲۸ق)، شلوغی پیرامون ضریح، حضور زائران از بیشتر کشورهای دنیا و زیارت شب‌های جمعه توجه نویسنده را جلب کرده است. در فصلی جداگانه، چگونگی روشنایی حرم توضیح داده شده؛ از جمله شمع‌های بزرگی که فتیله آن نزدیک به ۱ متر و درازای شمع به اندازه قد انسان بوده است.{{یادداشت|نویسنده بر این باور است که انگلیسی‌ها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریص‌اند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای حکومت عثمانی بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانسته‌اند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که جنایت‌های انگلستان آشکار شد.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۱۶؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۰ و ۱۱۱.</ref>}} فصلی از این سفرنامه، به واژه‌ها و گویش محلی عراق اختصاص یافته است{{یادداشت|نویسنده از تحریف بسیار در زبان عربی فصیح در عراق خبر داده و فهم گویش آنان را برای بیگانه سخت‌تر از زبان جن دانسته است. به گزارش وی، کسی که در عراق به زبان عربی فصیح صحبت کند، مورد تمسخر قرار می‌گیرد.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۳۱</ref>}} و فصلی با عنوان «فی عجائب کربلاء»، به مواردی پرداخته که از دید نویسنده جزو شگفتی‌های کربلا است. مانند اینکه قیمت کالاها هنگام بسیاری و کمیِ زائران، یکسان است. از دیگر شگفتی‌های کربلا در باور نویسنده فراوانی کالاها در روزهای شلوغ، فراوانی آب آشامیدنی با وجود کمبود منابع آبی، جاداری حرم با وجود مساحت کم، و امنیت زائران و مجاوران است.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref> فصلی از کتاب به معرفی عالمان آن روز کربلا پرداخته شده، که عبارتند از: سید باقر طباطبائی (1274 – 1331ق)، سید اسماعیل صدر (1258 – 1338ق)، شیخ محمدحسین مازندرانی (۱۲۵۵-۱۳۰۹ق)،<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۴۹.</ref> سيد حسن كشميري حائري (۱۲۵۰-۱۳۲۸ق){{یادداشت|وی، پدربزرگ سید عبدالکریم کشمیری است. <ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۵؛ الرحلة العراقیة، ص۱۵۱.</ref>}} و محمدمهدی کشمیری حائری (۱۲۶۰-۱۳۳۹ق).<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۵۲.</ref> نویسنده در شهر نجف به ملاقات عالمانی مانند سید محمدکاظم طباطبایی  (۱۲۴۷-1337ق)، آخوند خراسانی (1255 – 1329ق) و سید هبة‌الدین شهرستانی (1301 – 1386ق) رفته است.<ref>الرحلة العراقیة، ص۱۸۱-۱۸۳.</ref>
 
*'''مقدمه''': '''اهمیت سفر از دیدگاه اسلام.'''<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۶-۱۸.</ref>
*'''فصل اول''': '''ثواب سفر برای زیارت حرم امام حسین(ع).'''
 
:در این فصل، ۱۰ روایت درباره ثواب و آثار زیارت امام حسین(ع) گردآوری شده و خواننده برای رفتن به زیارت وی، تشویق شده است.{{یادداشت|برای نمونه، در روایت اول، [[امام صادق(ع)]]، از [[ابان بن تغلب]] پرسیده است: «کی به زیارت [[حرم امام حسین(ع)|قبر حسین(ع)]] رفته‌ای؟» وقتی ابان پاسخ داده که هنوز به زیارت او نرفته‌ام، امام(ع) گفته است: «سبحان‌الله...تو از بزرگان شیعه هستی و [[زیارت امام حسین(ع)|زیارت حسین(ع)]] را ترک کرده‌ای؟! کسی که حسین(ع) را زیارت کند، خدا در برابر هر گام، یک حسنه برای او نوشته و در برابر هر گام، یک گناه محو کرده و همه گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد. ای ابان! وقتی حسین(ع) کشته شد، ۷۰ هزار فرشته، ژولیده و غبارآلود از آسمان بر قبر او هبوط کرده و تا ظهور قیامت بر او گریه و نوحه سرایی می‌کنند.»<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۲۰.</ref>}}<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۲۰-۲۵.</ref>
 
*'''فصل دوم''': '''در شرافت سرزمین کربلا.'''
 
:این فصل، درباره شرافت سرزمین کربلا، برتری آن بر دیگر سرزمین‌ها، برخی ویژگی‌های تربت آن و محدوده حائر است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۲۶-۳۱.</ref>
 
*'''فصل سوم''': '''علت زیارت.'''
 
:این فصل، به رؤیایی از نویسنده پرداخته، که سبب تصمیم وی برای زیارت امام حسین(ع) شده است.
:
:
:'''فصل''' : '''عجائب و خوارق کربلا.'''
:یکسان بودن قیمت کالاها،{{یادداشت|برای نویسنده عجیب است که بهای کالاها، هنگامی که جمعیت زائران به 400 هزار نفر می‌رسد و هنگامی که جمعیت کم است، یکسان است. وی، این را برخلاف دیگر شهرها دانسته است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة،  ؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص112.</ref>}}
 
==فهرست==
==فهرست==
{{ستون-شروع|۳}}
{{ستون-شروع|۳}}
۱۵٬۶۱۴

ویرایش