پرش به محتوا

حیره: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۱۷: خط ۱۷:
حيره در واقع حلقه وصل بين صحرا و ثغور عراق به شمار مى‌رفت و گويى محل تلاقى زندگى بدوى و شهرنشينى بود. اعرابى كه در بحرين اجتماع كرده و به آنان «تنوخى» مى‌گفتند، به قبايل لَخمى و اَزْدْ پيوسته و در غرب فرات، حيره كنونى و توابع آن ساكن شدند. صحرانوردانى كه از زندگى كوچ‌نشينى خسته مى‌شدند و نيز افرادى كه از ميان قوم خود طرد مى‌گرديدند، به اين ناحيه آمده و در آن‌جا اقامت گزيدند.<ref name=":2">الاعلاق النفسيه، ص ٢٢۶.</ref>
حيره در واقع حلقه وصل بين صحرا و ثغور عراق به شمار مى‌رفت و گويى محل تلاقى زندگى بدوى و شهرنشينى بود. اعرابى كه در بحرين اجتماع كرده و به آنان «تنوخى» مى‌گفتند، به قبايل لَخمى و اَزْدْ پيوسته و در غرب فرات، حيره كنونى و توابع آن ساكن شدند. صحرانوردانى كه از زندگى كوچ‌نشينى خسته مى‌شدند و نيز افرادى كه از ميان قوم خود طرد مى‌گرديدند، به اين ناحيه آمده و در آن‌جا اقامت گزيدند.<ref name=":2">الاعلاق النفسيه، ص ٢٢۶.</ref>


== اوج ==
==اوج==
در قرون پنجم و ششم ميلادى توان رزمى حيره و شعاع عمل آن فزونى يافت و حدود شرقى شبه‌جزيره عربستان جزو قلمرو آنان گرديد. افراد قبيله بَكر ياوران مزدبگير آنان شدند و سليم و هوازِن با بنى‌لخم معاهده بستند و اعضاى طايفه نُمير و بنى‌تميم با آنها متحد شدند.<ref>كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ١٨.</ref>
در قرون پنجم و ششم ميلادى توان رزمى حيره و شعاع عمل آن فزونى يافت و حدود شرقى شبه‌جزيره عربستان جزو قلمرو آنان گرديد. افراد قبيله بَكر ياوران مزدبگير آنان شدند و سليم و هوازِن با بنى‌لخم معاهده بستند و اعضاى طايفه نُمير و بنى‌تميم با آنها متحد شدند.<ref>كوفه پيدايش شهر اسلامى، ص ١٨.</ref>


خط ۲۸: خط ۲۸:
در اين منطقۀ باستانى عراق، قصرها، بناها، معبدها، ديرها و كنيسه‌هاى متعددى وجود داشته است. امروزه آن منطقه در حواشى نجف و كوفه قرار دارد.<ref name=":1">حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت،‌ شماره ۵، ص۱۰.</ref>
در اين منطقۀ باستانى عراق، قصرها، بناها، معبدها، ديرها و كنيسه‌هاى متعددى وجود داشته است. امروزه آن منطقه در حواشى نجف و كوفه قرار دارد.<ref name=":1">حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت،‌ شماره ۵، ص۱۰.</ref>


== ضعف ==
==ضعف==
<br />
<br />


== سقوط ==
==سقوط==
 
<br />
==دین و فرهنگ==
غالب سكنه حيره مسيحيان نسطورى بودند و زبان دينى و فرهنگى آنان «سُريانى» بود. خواندن و نوشتن مى‌دانستند و برخى افراد كه با حيره در ارتباط بودند، الفباى زبان عربى را كه به تازگى مراحل تكامل خود را طى مى‌كرد، به حجاز بردند.<ref name=":2" />
 
 
در حيره گرايش‌هاى گوناگون فرقه‌اى وجود داشت؛ چنان‌كه عمرو بن عُدى، پادشاه عرب حيره از فرقه مانويان حمايت مى‌كرد و برخى از آنان مسيحى نسطورى بودند. ذونواس كه يهودى بود، تحت تأثير عقايد خود به آزار اين مسيحيان پرداخت. فتنه مَزدكى كه در زمان قباد به وجود آمد و خود را به صورت يك مسلك سياسى اشتراكى نشان داد، به تشنج‌هايى در سرزمين حيره انجاميد.<ref>ابن واضح يعقوبى، البلدان، ص ١۵٣؛ كريستن سن، ايران در زمان ساسانيان، ص ٢١٠.</ref>
 
 
از آن‌جا كه حيره و توابعش كشورى وسيع را تشكيل مى‌داده كه سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت و اين قلمرو از تنوع قومى و قبيله‌اى برخوردار بود، بر شبكه روابط اجتماعى و فرهنگ اين سرزمين اثر گذاشت. موقعيت حيره به عنوان مركز سياسى قبايل عرب، اعتبار فرمانروايان آن، شهرت لَخميان، نظام دولتى و روابط گسترده با ديگر سرزمين‌ها و قبايل كه در اسناد سريانى آمده، نقش سياسى اجتماعى حيره را به اثبات مى‌رساند.<ref name=":3" />
 
==حکومت حیره یا پادشاهان حیره==
پادشاهان حيره در تاريخ مشهورند. ماجراى يكى از آنان به نام «منذر» و دو نديمى كه داشت و كشته شدن آن دو نديم به فرمان پادشاه در حال مستى و بناى دو قبۀ يادبود براى آن دو به نام «غريّين» در كتب تاريخ آمده است.<ref>موسوعه العتبات المقدسه، ج۶ ص٢٨.</ref> (ر. ك: واژۀ «غرى») .
 
==نظام سیاسی==
==نظام سیاسی==
اميران حيره از اعراب بنى‌لَخم بودند كه از سوى فرمانروايان ساسانى حمايت مى‌شدند؛ زيرا لَخميان سدّى استوار ميان ايران و اعراب پديد آوردند و از تجاوز و تعدى قبايل بدوى به مرزهاى ايران جلوگيرى مى‌كردند. حكمران اين خاندان در واقع بزرگ‌ترين دولت عربى نيمه متمدن را در منطقه حيره به وجود آورد.<ref>حمزه بن حسن اصفهانى سنى مسلوك الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دينورى، ص ١٠٩.</ref>مدت امارت آنان را منابع تاريخى حدود ٣٠٠ سال ذكر كرده‌اند. مسعودى مى‌گويد:
اميران حيره از اعراب بنى‌لَخم بودند كه از سوى فرمانروايان ساسانى حمايت مى‌شدند؛ زيرا لَخميان سدّى استوار ميان ايران و اعراب پديد آوردند و از تجاوز و تعدى قبايل بدوى به مرزهاى ايران جلوگيرى مى‌كردند. حكمران اين خاندان در واقع بزرگ‌ترين دولت عربى نيمه متمدن را در منطقه حيره به وجود آورد.<ref>حمزه بن حسن اصفهانى سنى مسلوك الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دينورى، ص ١٠٩.</ref>مدت امارت آنان را منابع تاريخى حدود ٣٠٠ سال ذكر كرده‌اند. مسعودى مى‌گويد:
خط ۵۴: خط ۴۲:
واپسين فرد از دودمان لَخميان، نُعمان سوم است كه از ۵٩٢ م تا ۶١۴ م حكومت كرد. وى در برابر شاهان ايران روش مستقلى در پيش گرفت و در برابر خواسته‌هاى آنان سر تسليم فرود نمى‌آورد. <ref>اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>
واپسين فرد از دودمان لَخميان، نُعمان سوم است كه از ۵٩٢ م تا ۶١۴ م حكومت كرد. وى در برابر شاهان ايران روش مستقلى در پيش گرفت و در برابر خواسته‌هاى آنان سر تسليم فرود نمى‌آورد. <ref>اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>


== حیره و دولت‌های دیگر ==


=== حیره و شیوخ غسّانی ===
پادشاهان حيره در تاريخ مشهورند. ماجراى يكى از آنان به نام «منذر» و دو نديمى كه داشت و كشته شدن آن دو نديم به فرمان پادشاه در حال مستى و بناى دو قبۀ يادبود براى آن دو به نام «غريّين» در كتب تاريخ آمده است.<ref>موسوعه العتبات المقدسه، ج۶ ص٢٨.</ref> (ر. ك: واژۀ «غرى») .
 
==حیره و دیگر دولت‌ها==
 
===شیوخ غسّانی===
شيوخ غسّانى از قرن سوم تا هفتم ميلادى در شمال شرقى شبه جزيره عربستان و اطراف پالميرا (از توابع شام) با حمايت بيزانس (روم شرقى) فرمانروايى مى‌كردند. اميران اين قوم، روميان را در مقابل تهاجم اعراب باديه حفظ مى‌كردند و در جنگ‌ها اين امپراتورى را يارى مى‌دادند. غسّانى‌ها با اميران لَخمى حيره در رقابت و نزاع دائمى بودند. در نيمه قرن ششم ميلادى كه لَخميان در حوالى حلب از غسّانى‌ها شكست خوردند، اين سلسله و بعدها ساسانيان، نفوذ سياسى و اجتماعى خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ويل دورانت تاريخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاريخ يعقوبى، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>
شيوخ غسّانى از قرن سوم تا هفتم ميلادى در شمال شرقى شبه جزيره عربستان و اطراف پالميرا (از توابع شام) با حمايت بيزانس (روم شرقى) فرمانروايى مى‌كردند. اميران اين قوم، روميان را در مقابل تهاجم اعراب باديه حفظ مى‌كردند و در جنگ‌ها اين امپراتورى را يارى مى‌دادند. غسّانى‌ها با اميران لَخمى حيره در رقابت و نزاع دائمى بودند. در نيمه قرن ششم ميلادى كه لَخميان در حوالى حلب از غسّانى‌ها شكست خوردند، اين سلسله و بعدها ساسانيان، نفوذ سياسى و اجتماعى خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ويل دورانت تاريخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاريخ يعقوبى، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>


=== حیره و دولت بنی کِنده ===
===دولت بنی کِنده===
دولت بنى‌كِنده چندى در حَضرَموت يمن استقرار داشت، اما در نيمه قرن پنجم ميلادى قلمرو خود را تا نَجد (در شبه‌جزيره عربستان) گسترش داد. حارث بن عمرو كندى با قبول عقايد انحرافى مزدكى كه از جانب قباد، فرمانرواى وقت ايران حمايت مى‌شد، امارت حيره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشيروان حيره دوباره به دست امراى لَخمى افتاد.<ref>احسان يارشاطر و ديگران، تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى دولت ساسانيان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>
دولت بنى‌كِنده چندى در حَضرَموت يمن استقرار داشت، اما در نيمه قرن پنجم ميلادى قلمرو خود را تا نَجد (در شبه‌جزيره عربستان) گسترش داد. حارث بن عمرو كندى با قبول عقايد انحرافى مزدكى كه از جانب قباد، فرمانرواى وقت ايران حمايت مى‌شد، امارت حيره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشيروان حيره دوباره به دست امراى لَخمى افتاد.<ref>احسان يارشاطر و ديگران، تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى دولت ساسانيان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>


=== حیره و دلوت حمیریان ===
===دولت حمیریان===
دولت حميريان كه در يمن استقرار داشت و حتى كِندى‌ها زير نظر آنان بودند، با لَخميان حيره مناسباتى داشتند. مُنذر، حاكم حيره ضمن اتحاد با ذونُواس حِميرى موفق شد تا تلاش بيزانس براى دست‌يابى به اتحاد حِمير و حبشه و حصول روابط دوستانه با نوبيان (در آفريقاى شرقى) را برهم زند.<ref>نينا پيگولوسكايا، اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>
دولت حميريان كه در يمن استقرار داشت و حتى كِندى‌ها زير نظر آنان بودند، با لَخميان حيره مناسباتى داشتند. مُنذر، حاكم حيره ضمن اتحاد با ذونُواس حِميرى موفق شد تا تلاش بيزانس براى دست‌يابى به اتحاد حِمير و حبشه و حصول روابط دوستانه با نوبيان (در آفريقاى شرقى) را برهم زند.<ref>نينا پيگولوسكايا، اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>


=== حیره و ساسانیان ===
=== ساسانیان ===
ساسانيان در صدد بودند تا با وساطت لَخميان، نه تنها از حواشى بيابان حراست كنند، بلكه نفوذ سياسى خود را در غرب شبه‌جزيره عربستان گسترش دهند. چنين مى‌نمايد كه ايران به عنوان بخشى از مبارزه‌اش با بيزانس، از قبل از سدهْ ششم ميلادى مى‌كوشيد از طريق مسير مهم فرهنگى تجارى حيره - مكه حتى در مكه و يثرب (بعدها مدينةالنبى) نيز اعمال نفوذ كند و بدين طريق با نفوذ قبايل قدرتمند حجاز و يمن مقابله نمايد.<ref>تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى ساسانيان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>
ساسانيان در صدد بودند تا با وساطت لَخميان، نه تنها از حواشى بيابان حراست كنند، بلكه نفوذ سياسى خود را در غرب شبه‌جزيره عربستان گسترش دهند. چنين مى‌نمايد كه ايران به عنوان بخشى از مبارزه‌اش با بيزانس، از قبل از سدهْ ششم ميلادى مى‌كوشيد از طريق مسير مهم فرهنگى تجارى حيره - مكه حتى در مكه و يثرب (بعدها مدينةالنبى) نيز اعمال نفوذ كند و بدين طريق با نفوذ قبايل قدرتمند حجاز و يمن مقابله نمايد.<ref>تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى ساسانيان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>


== در روایات ==
==دین و فرهنگ==
غالب سكنه حيره مسيحيان نسطورى بودند و زبان دينى و فرهنگى آنان «سُريانى» بود. خواندن و نوشتن مى‌دانستند و برخى افراد كه با حيره در ارتباط بودند، الفباى زبان عربى را كه به تازگى مراحل تكامل خود را طى مى‌كرد، به حجاز بردند.<ref name=":2" />
 
 
در حيره گرايش‌هاى گوناگون فرقه‌اى وجود داشت؛ چنان‌كه عمرو بن عُدى، پادشاه عرب حيره از فرقه مانويان حمايت مى‌كرد و برخى از آنان مسيحى نسطورى بودند. ذونواس كه يهودى بود، تحت تأثير عقايد خود به آزار اين مسيحيان پرداخت. فتنه مَزدكى كه در زمان قباد به وجود آمد و خود را به صورت يك مسلك سياسى اشتراكى نشان داد، به تشنج‌هايى در سرزمين حيره انجاميد.<ref>ابن واضح يعقوبى، البلدان، ص ١۵٣؛ كريستن سن، ايران در زمان ساسانيان، ص ٢١٠.</ref>
 
 
از آن‌جا كه حيره و توابعش كشورى وسيع را تشكيل مى‌داده كه سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت و اين قلمرو از تنوع قومى و قبيله‌اى برخوردار بود، بر شبكه روابط اجتماعى و فرهنگ اين سرزمين اثر گذاشت. موقعيت حيره به عنوان مركز سياسى قبايل عرب، اعتبار فرمانروايان آن، شهرت لَخميان، نظام دولتى و روابط گسترده با ديگر سرزمين‌ها و قبايل كه در اسناد سريانى آمده، نقش سياسى اجتماعى حيره را به اثبات مى‌رساند.<ref name=":3" />
 
==در روایات==
در روايات است كه حضرت على (عليه السلام) منطقۀ ميان نجف تا حيره را به چهل‌هزار درهم از دهقانان خريد و بر اين معامله، شاهدانى گرفت؛ چون ميدانست مدفن او در اين منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> امام صادق (عليه السلام) نيز قبر حضرت على (عليه السلام) را در منطقۀ بين حيره و نجف معرفى ميكرد و به زيارت ميرفت.<ref>كامل الزيارات، ص ٣۴.</ref> عبدالله بن سنان ميگويد: وقتى امام صادق (عليه السلام) در حيره بود، بارها به زيارت آن‌جا رفت و فرمود كه اين قبر على بن ابيطالب است.<ref>كافى، ج ١ ص ۴۵۶.</ref>
در روايات است كه حضرت على (عليه السلام) منطقۀ ميان نجف تا حيره را به چهل‌هزار درهم از دهقانان خريد و بر اين معامله، شاهدانى گرفت؛ چون ميدانست مدفن او در اين منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> امام صادق (عليه السلام) نيز قبر حضرت على (عليه السلام) را در منطقۀ بين حيره و نجف معرفى ميكرد و به زيارت ميرفت.<ref>كامل الزيارات، ص ٣۴.</ref> عبدالله بن سنان ميگويد: وقتى امام صادق (عليه السلام) در حيره بود، بارها به زيارت آن‌جا رفت و فرمود كه اين قبر على بن ابيطالب است.<ref>كافى، ج ١ ص ۴۵۶.</ref>


۱۵٬۶۱۴

ویرایش