پرش به محتوا

حیره: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۳۲: خط ۳۲:
حاکمان حیره، بيست و چند نفر از لخميان، بنى نصر، غسّانيان، تميم، كِنده و ايرانىان كه بوده‌اند. این افراد در مجموع ۵۲۲ سال و چند ماه حکومت کرده‌اند.<ref>مسعودى، التنبيه والاشراف، ص ١۶٧.</ref> بیشترین دوره حکومت حیره، نزدیک به ۳۰۰ سال دست اعراب بنى‌لَخم بوده است. آن‌ها بنیانگذار حکومت حیره بوده و از سوی فرمانروايان ساسانى حمايت مى‌شدند؛ زيرا لَخميان سدّى ميان ايران و اعراب پديد آورده و از تجاوز قبلیه‌های بدوى به مرزهاى ايران جلوگيرى مى‌كردند.<ref>حمزه بن حسن اصفهانى سنى مسلوك الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دينورى، ص ١٠٩؛ عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref> امیران معروف لخمی عبارتند از:
حاکمان حیره، بيست و چند نفر از لخميان، بنى نصر، غسّانيان، تميم، كِنده و ايرانىان كه بوده‌اند. این افراد در مجموع ۵۲۲ سال و چند ماه حکومت کرده‌اند.<ref>مسعودى، التنبيه والاشراف، ص ١۶٧.</ref> بیشترین دوره حکومت حیره، نزدیک به ۳۰۰ سال دست اعراب بنى‌لَخم بوده است. آن‌ها بنیانگذار حکومت حیره بوده و از سوی فرمانروايان ساسانى حمايت مى‌شدند؛ زيرا لَخميان سدّى ميان ايران و اعراب پديد آورده و از تجاوز قبلیه‌های بدوى به مرزهاى ايران جلوگيرى مى‌كردند.<ref>حمزه بن حسن اصفهانى سنى مسلوك الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دينورى، ص ١٠٩؛ عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref> امیران معروف لخمی عبارتند از:


* نُعمان اول: معروف به «اعور» بوده و با يزدگرد اول، حاكم ساسانى معاصر بود. گويند قصر خورنق را او ساخت كه پرورشگاه «بهرام گور» گرديد؛ ولى در سال‌های پایانی زندگی از فرمانروايى كناره‌گيرى كرده، جامه زهد پوشيد و به سير و سياحت پرداخت.  
*نُعمان اول: معروف به «اعور» بوده و با يزدگرد اول، حاكم ساسانى معاصر بود. گويند قصر خورنق را او ساخت كه پرورشگاه «بهرام گور» گرديد؛ ولى در سال‌های پایانی زندگی از فرمانروايى كناره‌گيرى كرده، جامه زهد پوشيد و به سير و سياحت پرداخت.
* پسر نعمان اول: او اميرى با همت، سخت‌كوش و مقتدر معرفى شده است که در جنگ بين ايران و روم فداكارى فوق‌العاده‌اى از خود بروز داد.
*پسر نعمان اول: او اميرى با همت، سخت‌كوش و مقتدر معرفى شده است که در جنگ بين ايران و روم فداكارى فوق‌العاده‌اى از خود بروز داد.
* منذر سوم: وی را با شكوه و جلال معرفی كرده‌اند.<ref>عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref>
*منذر سوم: وی را با شكوه و جلال معرفی كرده‌اند.<ref>عبدالحسين زرين‌كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref>
* نُعمان سوم: وی واپسين امیر از دودمان لَخميان است كه از ۵٩٢ تا ۶١۴م. حكومت كرد. او در برابر شاهان ايران روش مستقلى در پيش گرفت و در برابر خواسته‌هاى آنان سر تسليم فرود نمى‌آورد. <ref>اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>
*نُعمان سوم: وی واپسين امیر از دودمان لَخميان است كه از ۵٩٢ تا ۶١۴م. حكومت كرد. او در برابر شاهان ايران روش مستقلى در پيش گرفت و در برابر خواسته‌هاى آنان سر تسليم فرود نمى‌آورد.<ref>اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>


==حیره و دیگر دولت‌ها==
==حیره و دیگر دولت‌ها==


===شیوخ غسّانی===
===شیوخ غسّانی===
شيوخ غسّانى از سده سوم تا هفتم ميلادى در شمال شرقى شبه جزيره عربستان و اطراف پالميرا (از توابع شام) با حمايت بيزانس (روم شرقى) فرمانروايى مى‌كردند. اميران اين قوم، روميان را در مقابل تهاجم اعراب باديه حفظ مى‌كردند و در جنگ‌ها اين امپراتورى را يارى مى‌دادند. غسّانى‌ها با اميران لَخمى حيره در رقابت و نزاع دائمى بودند. در نيمه سده ششم ميلادى كه لَخميان در حوالى حلب از غسّانى‌ها شكست خوردند، اين سلسله و بعدها ساسانيان، نفوذ سياسى و اجتماعى خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ويل دورانت تاريخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاريخ يعقوبى، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>
شيوخ غسّانى از سده سوم تا هفتم ميلادى در شمال شرقى شبه جزيره عربستان و اطراف پالميرا{{یادداشت|از توابع شام}} با حمايت بيزانس{{یادداشت|روم شرقى}} فرمانروايى مى‌كردند. شیوخ غسانی، روميان را در برابر یورش اعراب باديه حفظ مى‌كردند و در جنگ‌ها اين امپراتورى را يارى مى‌دادند. غسّانى‌ها با اميران لَخمى حيره در رقابت و نزاع دائمى بودند. در نيمه سده ششم ميلادى، لَخميان در اطراف حلب از غسّانى‌ها شكست خوردند و نفوذ سياسى و اجتماعى خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ويل دورانت تاريخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاريخ يعقوبى، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>


===دولت بنی کِنده===
===دولت بنی کِنده===
دولت بنى‌كِنده چندى در حَضرَموت يمن استقرار داشت، اما در نيمه سده پنجم ميلادى قلمرو خود را تا نَجد (در شبه‌جزيره عربستان) گسترش داد. حارث بن عمرو كندى با قبول عقايد انحرافى مزدكى كه از جانب قباد، فرمانرواى وقت ايران حمايت مى‌شد، امارت حيره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشيروان حيره دوباره به دست امراى لَخمى افتاد.<ref>احسان يارشاطر و ديگران، تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى دولت ساسانيان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>
دولت بنى‌كِنده، چندى در حَضرَموت يمن استقرار داشت و در نيمه سده پنجم ميلادى قلمرو خود را تا نَجد، در شبه‌جزيره عربستان گسترش داد. حارث بن عمرو كندى، با قبول عقايد انحرافى مزدكى كه از جانب قباد، فرمانرواى وقت ايران حمايت مى‌شد، امارت حيره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشيروان حيره دوباره به دست امراى لَخمى افتاد.<ref>احسان يارشاطر و ديگران، تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى دولت ساسانيان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>


===دولت حمیریان===
===دولت حمیریان===
دولت حميريان كه در يمن استقرار داشت و حتى كِندى‌ها زير نظر آنان بودند، با لَخميان حيره مناسباتى داشتند. مُنذر، حاكم حيره ضمن اتحاد با ذونُواس حِميرى موفق شد تا تلاش بيزانس براى دست‌يابى به اتحاد حِمير و حبشه و حصول روابط دوستانه با نوبيان (در آفريقاى شرقى) را برهم زند.<ref>نينا پيگولوسكايا، اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>
دولت حميريان كه در يمن استقرار داشت و حتى كِندى‌ها زير نظر آنان بودند، با لَخميان حيره مناسباتى داشتند. مُنذر، حاكم حيره با ذونُواس حِميرى متحد شده، موفق شد تا تلاش بيزانس براى دست‌يابى به اتحاد حِمير و حبشه و حصول روابط دوستانه با نوبيان، در آفريقاى شرقى را برهم زند.<ref>نينا پيگولوسكايا، اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>


===ساسانیان===
===ساسانیان===
ساسانيان در صدد بودند تا با وساطت لَخميان، نه تنها از حواشى بيابان حراست كنند، بلكه نفوذ سياسى خود را در غرب شبه‌جزيره عربستان گسترش دهند. چنين مى‌نمايد كه ايران به عنوان بخشى از مبارزه‌اش با بيزانس، از قبل از سدهْ ششم ميلادى مى‌كوشيد از طريق مسير مهم فرهنگى تجارى حيره - مكه حتى در مكه و يثرب (بعدها مدينةالنبى) نيز اعمال نفوذ كند و بدين طريق با نفوذ قبايل قدرتمند حجاز و يمن مقابله نمايد.<ref>تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى ساسانيان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>
ساسانيان در صدد بودند تا با وساطت لَخميان، از حواشى بيابان حراست کرده و نفوذ سياسى خود را در غرب شبه‌جزيره عربستان گسترش دهند. چنين مى‌نمايد كه ايران به عنوان بخشى از مبارزه‌اش با بيزانس، از قبل از سده ششم ميلادى مى‌كوشيد از طريق مسير فرهنگى تجارى حيره-مكه در مكه و يثرب{{یادداشت}} اعمال نفوذ كند و اینگونه با نفوذ قبلیه‌های قدرتمند حجاز و يمن مقابله نمايد.<ref>تاريخ ايران از سلوكيان تا فروپاشى ساسانيان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>


==دین و فرهنگ==
==دین و فرهنگ==
غالب سكنه حيره مسيحيان نسطورى بودند و زبان دينى و فرهنگى آنان «سُريانى» بود. خواندن و نوشتن مى‌دانستند و برخى افراد كه با حيره در ارتباط بودند، الفباى زبان عربى را كه به تازگى مراحل تكامل خود را طى مى‌كرد، به حجاز بردند.<ref name=":2" />
حيره و توابعش كشور گسترده‌ای بود كه از سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت. اين قلمرو گسترده و تنوع قومى و قبيله‌اى آن، بر شبكه روابط اجتماعى و فرهنگ اين سرزمين اثر گذاشته بود.<ref name=":3" /> در حيره گرايش‌هاى گوناگون فرقه‌اى وجود داشت؛ برای نمونه، عمرو بن عُدى، پادشاه عرب حيره از فرقه مانويان حمايت مى‌كرد.<ref name=":4">ابن واضح يعقوبى، البلدان، ص ١۵٣؛ كريستن سن، ايران در زمان ساسانيان، ص ٢١٠.</ref> با این همه، بیشتر ساکنان حیره مسيحيان نسطورى بودند.<ref name=":2" /> آزار مسیحیان توسط ذونواسِ يهودى و فتنه مَزدكى در دوره قباد،‌ فرمانروای ایران که باعث تشنج‌هايى در سرزمين حيره شد بخشی از رویدادهای فرهنگی حیره است.<ref name=":4" /> زبان‌های گوناگونی در حیره جریان داشته‌ است. زبان دينى و فرهنگى مسیحیان نسطوری «سُريانى» بود. آن‌ها خواندن و نوشتن مى‌دانستند و برخى افراد كه با حيره در ارتباط بودند، الفباى زبان عربى را كه به تازگى مراحل تكامل خود را طى مى‌كرد، به حجاز بردند.<ref name=":2" /> از نظر معماری، سبك ايرانى همراه با رنگ و بوى بابلى كه صبغه‌اى از عناصر يونانى نيز در آن ديده مى‌شد، در سبك معمارى حيره و اطراف آن آشكار بود.<ref>فتوح البلدان، ص ٢٧۵؛ كوفه پيدايش شهر سالامى، ص ٨٢ و ١١٣.</ref>
 
 
در حيره گرايش‌هاى گوناگون فرقه‌اى وجود داشت؛ چنان‌كه عمرو بن عُدى، پادشاه عرب حيره از فرقه مانويان حمايت مى‌كرد و برخى از آنان مسيحى نسطورى بودند. ذونواس كه يهودى بود، تحت تأثير عقايد خود به آزار اين مسيحيان پرداخت. فتنه مَزدكى كه در زمان قباد به وجود آمد و خود را به صورت يك مسلك سياسى اشتراكى نشان داد، به تشنج‌هايى در سرزمين حيره انجاميد.<ref>ابن واضح يعقوبى، البلدان، ص ١۵٣؛ كريستن سن، ايران در زمان ساسانيان، ص ٢١٠.</ref>
 
 
از آن‌جا كه حيره و توابعش كشورى وسيع را تشكيل مى‌داده كه سواحل جنوبى فرات تا باديةالشام، واقع در غرب عراق كنونى را دربر مى‌گرفت و اين قلمرو از تنوع قومى و قبيله‌اى برخوردار بود، بر شبكه روابط اجتماعى و فرهنگ اين سرزمين اثر گذاشت. موقعيت حيره به عنوان مركز سياسى قبايل عرب، اعتبار فرمانروايان آن، شهرت لَخميان، نظام دولتى و روابط گسترده با ديگر سرزمين‌ها و قبايل كه در اسناد سريانى آمده، نقش سياسى اجتماعى حيره را به اثبات مى‌رساند.<ref name=":3" />
 
از نظر معماری
 
سبك ايرانى همراه با رنگ و بوى بابلى كه صبغه‌اى از عناصر يونانى نيز در آن ديده مى‌شد، در سبك معمارى حيره و اطراف آن آشكار بود كه اين شيوه، به اضافه طرح‌هاى يمنى، <ref>فتوح البلدان، ص ٢٧۵؛ كوفه پيدايش شهر سالامى، ص ٨٢ و ١١٣.</ref>


آنچه نقش مؤثر سیاسی اجتماعی حیره را اثبات می‌کند عبارت است از: موقعيت حيره به عنوان مركز سياسى قبايل عرب، اعتبار فرمانروايان آن، شهرت لَخميان، نظام دولتى و روابط گسترده با ديگر سرزمين‌ها و قبیله‌ها.<ref name=":3" />
==حیره در حکومت امام علی(ع)==
==حیره در حکومت امام علی(ع)==
هنگامى كه امير مؤمنان (عليه السلام) كوفه را مركز حكومت عادلانه خويش قرار داد، حيره همچنان مورد توجه آن امام همام، كارگزاران و يارانش بود. احمد بن مروان مالكى به سند خود از هارون بن عنتره، از پدرش نقل كرده است كه گفت: در حيره، كنار خورنق، بر حضرت على (عليه السلام) وارد شدم. آن وجود مبارك كه فرمانرواى جهان اسلام بود، حوله‌اى بر دوش داشت كه فرسوده و كهنه بود؛ با اين وجود به دليل غلبه برودت زمستان، از سرماى شديد برخود مى‌لرزيد. عرض كردم: اى امير اهل ايمان! خداوند متعال براى تو و خانواده‌ات از بيت‌المال مسلمين بهره‌اى قرار داده است؛ با اين حال چرا برخود تنگ مى‌گيرى و اين مشقت را تحمل مى‌كنى؟ ! فرمود: به خدا سوگند از اموال شما اهالى كوفه چيزى ذخيره نكرده‌ام و اين حوله را هم با خود از مدينه آورده‌ام.<ref>سبط ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص ١٠٨، على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref>
هنگامى كه امير مؤمنان (عليه السلام) كوفه را مركز حكومت عادلانه خويش قرار داد، حيره همچنان مورد توجه آن امام همام، كارگزاران و يارانش بود. احمد بن مروان مالكى به سند خود از هارون بن عنتره، از پدرش نقل كرده است كه گفت: در حيره، كنار خورنق، بر حضرت على (عليه السلام) وارد شدم. آن وجود مبارك كه فرمانرواى جهان اسلام بود، حوله‌اى بر دوش داشت كه فرسوده و كهنه بود؛ با اين وجود به دليل غلبه برودت زمستان، از سرماى شديد برخود مى‌لرزيد. عرض كردم: اى امير اهل ايمان! خداوند متعال براى تو و خانواده‌ات از بيت‌المال مسلمين بهره‌اى قرار داده است؛ با اين حال چرا برخود تنگ مى‌گيرى و اين مشقت را تحمل مى‌كنى؟ ! فرمود: به خدا سوگند از اموال شما اهالى كوفه چيزى ذخيره نكرده‌ام و اين حوله را هم با خود از مدينه آورده‌ام.<ref>سبط ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص ١٠٨، على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref>
۱۵٬۶۱۴

ویرایش