مسجد الاقصی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۴۴: خط ۴۴:
مسجدالاقصی نزد مسلمانان، یهودیان و مسیحیان محترم است و در احادیث اسلامی در کنار مسجدالحرام و مسجدالنبی از مساجد بافضلیت  و بقاع متبرک دانسته شده  و همچنین در [[قرآن مجید]] در [[سوره اسراء]] در آیات مربوط به معراج پیامبر اسلام(ص) از  مسجدالاقصی نام برده شده است.
مسجدالاقصی نزد مسلمانان، یهودیان و مسیحیان محترم است و در احادیث اسلامی در کنار مسجدالحرام و مسجدالنبی از مساجد بافضلیت  و بقاع متبرک دانسته شده  و همچنین در [[قرآن مجید]] در [[سوره اسراء]] در آیات مربوط به معراج پیامبر اسلام(ص) از  مسجدالاقصی نام برده شده است.
   
   
ساختمانی که امروزه مسجدالاقصی نامیده می‌شود، در دوره عبدالملک بن مروان در قرن نخست قمری تأسیس شده و در دوره‌های مختلف بازسازی و تعمیر شده است. این مسجد، وسط شهر دایره شکلِ بیت‌‌المقدس و میان حصاری واقع است که به حصار سلیمان خوانده می‌شود. این حصار علاوه بر مسجدالاقصی و [[قبة ‌الصخره]]، سایر مشاهد را در بر گرفته است. در جهت شرق، کوهی قرار دارد که بر حرم اشراف دارد و حد فاصل کوه و حرم، منطقه‌ای است که به «وادی جهنم» یا «[[طور]]» شناخته می‌شود. <ref>مسالک الابصار، ج3، ص543.</ref>
ساختمانی که امروزه مسجدالاقصی نامیده می‌شود، در دوره عبدالملک بن مروان در قرن نخست قمری تأسیس شده و در دوره‌های مختلف بازسازی و تعمیر شده است. این مسجد، وسط شهر دایره شکلِ بیت‌‌المقدس و میان حصاری واقع است که به حصار سلیمان خوانده می‌شود. این حصار علاوه بر مسجدالاقصی و [[قبة ‌الصخره]]، سایر مشاهد را در بر گرفته است. در جهت شرق، کوهی قرار دارد که بر حرم اشراف دارد و حد فاصل کوه و حرم، منطقه‌ای است که به «وادی جهنم» یا «[[طور]]» شناخته می‌شود.<ref>مسالک الابصار، ج3، ص543.</ref>
==اسامی مسجدالاقصی==
==اسامی مسجدالاقصی==
[[پرونده:نمای کلی مسجد الاقصی.jpg|بندانگشتی|مسجد الاقصی و مسجد صخره درون محدوده حرم]]
[[پرونده:نمای کلی مسجد الاقصی.jpg|بندانگشتی|مسجد الاقصی و مسجد صخره درون محدوده حرم]]
برخی مورخان بیش از بیست نام برای مسجدالاقصی برشمرده‌اند. <ref>فتح الباری، ابن حجر، ج3، ص53؛ المعالم الاثیرة، ص84.</ref>منشا این تعدد اسامی را می‌توان در تقدس این مکان برای ادیان مختلف، و وقایع گوناگون رخ داده در این مسجد دانست. در [[قرآن کریم]]، دو نام {{قلم رنگ|سبز|﴿الْمَسْجِدِ الْاَقْصَـی﴾}} (اسراء:1)و {{قلم رنگ|سبز|﴿رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ﴾}}؛ «سرزمین مرتفع و دارای امنیت و آب جاری...»(مؤمنون:50) برای این مسجد ذکر شده است. اسامی این مسجد عبارت‌اند از:
برخی مورخان بیش از بیست نام برای مسجدالاقصی برشمرده‌اند.<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج3، ص53؛ المعالم الاثیرة، ص84.</ref>منشا این تعدد اسامی را می‌توان در تقدس این مکان برای ادیان مختلف، و وقایع گوناگون رخ داده در این مسجد دانست. در [[قرآن کریم]]، دو نام {{قلم رنگ|سبز|﴿الْمَسْجِدِ الْاَقْصَـی﴾}} (اسراء:1)و {{قلم رنگ|سبز|﴿رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ﴾}}؛ «سرزمین مرتفع و دارای امنیت و آب جاری...»(مؤمنون:50) برای این مسجد ذکر شده است. اسامی این مسجد عبارت‌اند از:


* مسجدالاقصی؛ در وجه  نامیده شدن این مسجد به «اقصی» چنین گفته‌اند:
* مسجدالاقصی؛ در وجه  نامیده شدن این مسجد به «اقصی» چنین گفته‌اند:
مسافت زیاد این مسجد با [[کعبه]]،<ref>فتح الباري، ج6، ص291.</ref> [[مسجدالحرام]]، اعراب، اهل مکه یا [[رسول خدا(ص)]]، موجب نامیده شدن این مسجد به "الاقصی" بوده است. <ref>سبل الهدي و الرشاد، ج3، ص17؛ امتاع الاسماع، ج8، ص196؛ سبل الهدي و الرشاد، ج3، ص17.</ref>
مسافت زیاد این مسجد با [[کعبه]]،<ref>فتح الباري، ج6، ص291.</ref> [[مسجدالحرام]]، اعراب، اهل مکه یا [[رسول خدا(ص)]]، موجب نامیده شدن این مسجد به "الاقصی" بوده است.<ref>سبل الهدي و الرشاد، ج3، ص17؛ امتاع الاسماع، ج8، ص196؛ سبل الهدي و الرشاد، ج3، ص17.</ref>
* مسجد ایلیا؛ <ref>فتح الباری، ج3، ص53؛ معجم البلدان، ج1، ص375.</ref>
* مسجد ایلیا؛<ref>فتح الباری، ج3، ص53؛ معجم البلدان، ج1، ص375.</ref>


* بیت‌‌المَقدِس؛<ref>اسدالغابة، ابن اثیر جزری، ج6، ص284؛ اخبار مکة، ازرقی، ج2، ص64.</ref>
* بیت‌‌المَقدِس؛<ref>اسدالغابة، ابن اثیر جزری، ج6، ص284؛ اخبار مکة، ازرقی، ج2، ص64.</ref>
خط ۷۱: خط ۷۱:
* اُوری شَلم (اُوری سَلم)، کوره الیاء، مصرث، بابُوس (بابُوش)،  کورشیلاء، فُسط مصر، اَرض محشر و منشر، المحفوظه، مفرقّه و مدینة الجنه.<ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref>
* اُوری شَلم (اُوری سَلم)، کوره الیاء، مصرث، بابُوس (بابُوش)،  کورشیلاء، فُسط مصر، اَرض محشر و منشر، المحفوظه، مفرقّه و مدینة الجنه.<ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref>
==بنیان‌گذاران مسجدالاقصی==
==بنیان‌گذاران مسجدالاقصی==
قدمت و گستره زمانی، همچنین جایگاه اجتماعی و مذهبی مسجدالاقصی نزد اقوام، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف، باعث شده است که نه ‌تنها در موضوع نام‌گذاری، بلکه در موضوع بنیان‌گذاران این مسجد نیز نظر‌های مختلفی ارائه شود. [[محمد بن یوسف صالحی شامی]] (م942ق) در کتاب خود، مجموعه‌ای از اسامی را به عنوان بنیان‌گذاران مسجدالاقصی برشمرده است. <ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref> با تکیه بر کتاب وی و سایر منابع، سازندگان مسجدالاقصی را می‌توان این چنین نام برد:
قدمت و گستره زمانی، همچنین جایگاه اجتماعی و مذهبی مسجدالاقصی نزد اقوام، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف، باعث شده است که نه ‌تنها در موضوع نام‌گذاری، بلکه در موضوع بنیان‌گذاران این مسجد نیز نظر‌های مختلفی ارائه شود. [[محمد بن یوسف صالحی شامی]] (م942ق) در کتاب خود، مجموعه‌ای از اسامی را به عنوان بنیان‌گذاران مسجدالاقصی برشمرده است.<ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref> با تکیه بر کتاب وی و سایر منابع، سازندگان مسجدالاقصی را می‌توان این چنین نام برد:


* [[ملائکه خداوند]]؛ <ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref>
* [[ملائکه خداوند]]؛<ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref>


* [[حضرت آدم]]؛ برخی معتقدند پس از آنکه [[حضرت آدم(ع)]] به سوی کعبه نماز ‌گزارد، مامور شد بیت‌‌المقدس را قبله‌گاه خود سازد. ازاین‌رو در آنجا مسجدی بنا کرد تا قبله‌گاه خود و گروهی از اعقابش باشد. <ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref>
* [[حضرت آدم]]؛ برخی معتقدند پس از آنکه [[حضرت آدم(ع)]] به سوی کعبه نماز ‌گزارد، مامور شد بیت‌‌المقدس را قبله‌گاه خود سازد. ازاین‌رو در آنجا مسجدی بنا کرد تا قبله‌گاه خود و گروهی از اعقابش باشد.<ref>المعالم الاثیرة، ص84.</ref>


* فرزندان حضرت آدم؛ [[ابن جوزی]] و [[قرطبی]]، ساخته شدن مسجدالحرام و مسجدالاقصی به دست فرزندان آدم(ع) و تجدید بنا شدن آنها از سوی [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت سلیمان(ع)]] را محتمل دانسته‌اند. <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.</ref>
* فرزندان حضرت آدم؛ [[ابن جوزی]] و [[قرطبی]]، ساخته شدن مسجدالحرام و مسجدالاقصی به دست فرزندان آدم(ع) و تجدید بنا شدن آنها از سوی [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت سلیمان(ع)]] را محتمل دانسته‌اند.<ref>سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.</ref>


* [[سام بن نوح]]؛ <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.</ref>
* [[سام بن نوح]]؛<ref>سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.</ref>


* ایلیا؛ گروهی معتقدند که بنیان‌گذار مسجدالاقصی، [[ایلیا بن ارم بن نوح]] (ع) بود و حضرت داوود و سلیمان توسعه‌دهندگان آن بودند. <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.</ref>
* ایلیا؛ گروهی معتقدند که بنیان‌گذار مسجدالاقصی، [[ایلیا بن ارم بن نوح]] (ع) بود و حضرت داوود و سلیمان توسعه‌دهندگان آن بودند.<ref>سبل الهدی و الرشاد، ج1، ص145.</ref>


* [[حضرت یعقوب(ع)]]؛<ref>اخبار مکة، ج2، ص64.</ref>
* [[حضرت یعقوب(ع)]]؛<ref>اخبار مکة، ج2، ص64.</ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:
* [[حضرت سلیمان(ع)]]؛<ref>الانساب، ج12، ص390.</ref>
* [[حضرت سلیمان(ع)]]؛<ref>الانساب، ج12، ص390.</ref>


گرچه بنیان‌گذاران پیش‌گفته به لحاظ استناد تاریخی، محل تامل و نظر و در موارد بسیار، متکی به منابع اسطوره‌ای اهل کتاب هستند، اما چنان‌که مؤلف کتاب «[[المعالم الاثیره فی السنة و السیره]]» نیز به آن معتقد است، بیشتر این نظرات قابل جمع بوده و تعارضی با یکدیگر ندارند؛ چراکه فاصله زمانی هر کدام از بنیان‌گذاران پیش‌گفته، فرض تجدید بنای مسجد به دستان ایشان را محتمل می‌کند. <ref>المعالم الاثیرة، ص63.</ref>
گرچه بنیان‌گذاران پیش‌گفته به لحاظ استناد تاریخی، محل تامل و نظر و در موارد بسیار، متکی به منابع اسطوره‌ای اهل کتاب هستند، اما چنان‌که مؤلف کتاب «[[المعالم الاثیره فی السنة و السیره]]» نیز به آن معتقد است، بیشتر این نظرات قابل جمع بوده و تعارضی با یکدیگر ندارند؛ چراکه فاصله زمانی هر کدام از بنیان‌گذاران پیش‌گفته، فرض تجدید بنای مسجد به دستان ایشان را محتمل می‌کند.<ref>المعالم الاثیرة، ص63.</ref>


==ساختمان مسجدالاقصی==
==ساختمان مسجدالاقصی==
خط ۹۵: خط ۹۵:
[[محمد حسن شراب]]، از محققان معاصر، مسجدالاقصی و سایر مشاهد داخل حرم را چنین توصیف می‌کند:
[[محمد حسن شراب]]، از محققان معاصر، مسجدالاقصی و سایر مشاهد داخل حرم را چنین توصیف می‌کند:


مسجدالاقصی در قسمت جنوبی صحن حرم واقع شده و هرگاه کسی از سمت شمال وارد مسجد شود، مقابل خود با رواق بزرگی مواجه می‏‌شود که در زمان [[الملک المعظم عیسی]]، فرمانروای دمشق (634ق)، ساخته شده است که بعدها آن را نوسازی کرده‌‏اند... یک ورودی برای مسجد زنان، واقع در رکن جنوب غربی مسجد، وجود دارد که از دو رواق تشکیل شده است. این دو رواق از سمت غرب، 53 متر امتداد دارند و به جامع مغاربه متصل می‏‌شوند... سمت شمال غربی نیز ایوان بزرگی قرار دارد که نزدیک آن، ایوان زیبایی موسوم به محراب [[زکریا]] واقع شده است... در اطراف مسجدالاقصی، نُه گنبد قرار دارد که در دوره‌های مختلف ساخته شده‌‏اند. <ref>البدایة و النهایه، ج1، ص162.</ref>
مسجدالاقصی در قسمت جنوبی صحن حرم واقع شده و هرگاه کسی از سمت شمال وارد مسجد شود، مقابل خود با رواق بزرگی مواجه می‏‌شود که در زمان [[الملک المعظم عیسی]]، فرمانروای دمشق (634ق)، ساخته شده است که بعدها آن را نوسازی کرده‌‏اند... یک ورودی برای مسجد زنان، واقع در رکن جنوب غربی مسجد، وجود دارد که از دو رواق تشکیل شده است. این دو رواق از سمت غرب، 53 متر امتداد دارند و به جامع مغاربه متصل می‏‌شوند... سمت شمال غربی نیز ایوان بزرگی قرار دارد که نزدیک آن، ایوان زیبایی موسوم به محراب [[زکریا]] واقع شده است... در اطراف مسجدالاقصی، نُه گنبد قرار دارد که در دوره‌های مختلف ساخته شده‌‏اند.<ref>البدایة و النهایه، ج1، ص162.</ref>


مسجدالاقصی در عهد [[عبدالملک بن مروان]]، تجدید بنا شد که خراج هفت‌ ساله [[مصر]] برای این کار در نظر گرفته شده بود.<ref>روضة الواعظین، ص647؛ معجم البلدان‏، ج5، ص167؛ سبل الهدی و الرشاد، ج1، صص143 و 144.</ref>
مسجدالاقصی در عهد [[عبدالملک بن مروان]]، تجدید بنا شد که خراج هفت‌ ساله [[مصر]] برای این کار در نظر گرفته شده بود.<ref>روضة الواعظین، ص647؛ معجم البلدان‏، ج5، ص167؛ سبل الهدی و الرشاد، ج1، صص143 و 144.</ref>
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
[[ناصر خسرو]] در‌‌های مسجدالاقصی را نه در می‌دانست که مشهور‌ترین آنها عبارت‌اند از: باب النبی، باب العین، باب الحِطه و باب السکینه.
[[ناصر خسرو]] در‌‌های مسجدالاقصی را نه در می‌دانست که مشهور‌ترین آنها عبارت‌اند از: باب النبی، باب العین، باب الحِطه و باب السکینه.


خدمت‌گزاران مسجد از طایفه‌ای به نام «[[اخماس|اَخماس]]» بودند. آنها بردگانی بودند که عبدالملک بن مروان برای نگهداری از مسجدالاقصی گماشته بود. نام‌گذاری آنها به اخماس، بدین دلیل بود که آنها خمس اسیرانی بودند که در جنگ‌ها به دست می‌آمدند. این طایفه، مانند [[بنی‌شیبه]] در [[کعبه]]، عهده‌دار رسیدگی به امور مسجدالاقصی بودند و غیر از ایشان، کسی مجاز به خدمت نبود. <ref>احسن التقاسیم، ج1، ص236.</ref>
خدمت‌گزاران مسجد از طایفه‌ای به نام «[[اخماس|اَخماس]]» بودند. آنها بردگانی بودند که عبدالملک بن مروان برای نگهداری از مسجدالاقصی گماشته بود. نام‌گذاری آنها به اخماس، بدین دلیل بود که آنها خمس اسیرانی بودند که در جنگ‌ها به دست می‌آمدند. این طایفه، مانند [[بنی‌شیبه]] در [[کعبه]]، عهده‌دار رسیدگی به امور مسجدالاقصی بودند و غیر از ایشان، کسی مجاز به خدمت نبود.<ref>احسن التقاسیم، ج1، ص236.</ref>
==مشاهد و آثار مسجدالاقصی==
==مشاهد و آثار مسجدالاقصی==
[[پرونده:محراب زکریا در مسجد الاقصی.jpg|بندانگشتی|محراب زکریای پیامبر در مسجد الاقصی]]
[[پرونده:محراب زکریا در مسجد الاقصی.jpg|بندانگشتی|محراب زکریای پیامبر در مسجد الاقصی]]
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
* [[مقام جبرئیل]]؛<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص45.</ref>
* [[مقام جبرئیل]]؛<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص45.</ref>


* [[محراب حضرت خضر]]؛ <ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص45.</ref>
* [[محراب حضرت خضر]]؛<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص45.</ref>


* [[محراب حضرت زکریا]]؛ <ref>آثار البلاد و اخبار العباد، ص218.</ref>
* [[محراب حضرت زکریا]]؛<ref>آثار البلاد و اخبار العباد، ص218.</ref>


* [[محراب حضرت مریم]]؛ <ref>آثار البلاد و اخبار العباد، ص218.</ref>
* [[محراب حضرت مریم]]؛<ref>آثار البلاد و اخبار العباد، ص218.</ref>


* [[محراب حضرت داوود]]؛ موضعی است تراشیده شده از سنگ در ساحت شمالی مسجد. <ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>
* [[محراب حضرت داوود]]؛ موضعی است تراشیده شده از سنگ در ساحت شمالی مسجد.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>


* [[مقام سلیمان]]؛ در نزدیکی محراب [[حضرت داوود(ع)]]، سکویی از سنگ قرار دارد که گفته می‌شود هنگام ساخت مسجد، کرسی حضرت سلیمان(ع) بوده است. <ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>
* [[مقام سلیمان]]؛ در نزدیکی محراب [[حضرت داوود(ع)]]، سکویی از سنگ قرار دارد که گفته می‌شود هنگام ساخت مسجد، کرسی حضرت سلیمان(ع) بوده است.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>


* جایگاه‌‌های نمل، نور، کعبه و صراط: این جایگاه‌ها در شبستان پراکنده‌اند. <ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>
* جایگاه‌‌های نمل، نور، کعبه و صراط: این جایگاه‌ها در شبستان پراکنده‌اند.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>


* [[عصای آبنوس]]؛ [[یاقوت حموی]] (م626ق) و [[زکریا بن محمد قزوینی]] (م682ق) از عصایی نام می‌برند که به ‌دست حضرت سلیمان(ع) در گوشه مسجد نصب شد و هر کس به غیر از انبیا، اولیا و فرزندان ایشان آن را لمس کند، دستش را خواهد سوزاند. <ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>
* [[عصای آبنوس]]؛ [[یاقوت حموی]] (م626ق) و [[زکریا بن محمد قزوینی]] (م682ق) از عصایی نام می‌برند که به ‌دست حضرت سلیمان(ع) در گوشه مسجد نصب شد و هر کس به غیر از انبیا، اولیا و فرزندان ایشان آن را لمس کند، دستش را خواهد سوزاند.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص44.</ref>


* [[مقام تابوت سکینه]]؛ مسجدی در دهلیز باب السکینه واقع است که دارای محراب‌‌های متعدد است و [[تابوت سکینه]]، که در قرآن نیز از آن یاد شده، در آن نگهداری می‌شود. ناصر خسرو از بسته بودن همیشگی درِ این مسجد خبر داده است. <ref>سفرنامه ناصرخسرو، صص55 و 56.</ref>
* [[مقام تابوت سکینه]]؛ مسجدی در دهلیز باب السکینه واقع است که دارای محراب‌‌های متعدد است و [[تابوت سکینه]]، که در قرآن نیز از آن یاد شده، در آن نگهداری می‌شود. ناصر خسرو از بسته بودن همیشگی درِ این مسجد خبر داده است.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، صص55 و 56.</ref>


* [[مقام مهد حضرت عیسی]]؛ زیر مسجدالاقصی، اتاقکی قرار دارد که گفته می‌شود محل نگهداری حضرت عیسی(ع) بوده است.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، صص55 و 56.</ref>
* [[مقام مهد حضرت عیسی]]؛ زیر مسجدالاقصی، اتاقکی قرار دارد که گفته می‌شود محل نگهداری حضرت عیسی(ع) بوده است.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، صص55 و 56.</ref>


* [[مقام رسول گرامی اسلام(ص)]]؛ <ref>احسن التقاسیم، ج1، ص238.</ref>
* [[مقام رسول گرامی اسلام(ص)]]؛<ref>احسن التقاسیم، ج1، ص238.</ref>


* [[مقام حمزة بن عبدالمطلب]]؛ نزدیکی باب النبی، در ابعاد سپری بزرگ، نقشی بر دیوار سنگی حک شده است. عامه مردم معتقدند که این نقش، اثر سپر [[حمزة بن عبدالمطلب]] است که هنگام تکیه دادن بر این دیوار نقش بسته است. <ref>معجم البلدان‏، ج5، ص168؛ آثار البلاد و اخبار العباد، ص216.</ref> این در حالی است که با توجه به شهادت حمزه در سال 3 هجری، نمی‌توان به گزارشی مبنی بر حضور وی در مسجدالاقصی دست یافت.
* [[مقام حمزة بن عبدالمطلب]]؛ نزدیکی باب النبی، در ابعاد سپری بزرگ، نقشی بر دیوار سنگی حک شده است. عامه مردم معتقدند که این نقش، اثر سپر [[حمزة بن عبدالمطلب]] است که هنگام تکیه دادن بر این دیوار نقش بسته است.<ref>معجم البلدان‏، ج5، ص168؛ آثار البلاد و اخبار العباد، ص216.</ref> این در حالی است که با توجه به شهادت حمزه در سال 3 هجری، نمی‌توان به گزارشی مبنی بر حضور وی در مسجدالاقصی دست یافت.


* [[محراب خلفا]]؛ ناصر خسرو (م481ق) نیز به دو محراب در سمت چپ و راست محراب اصلی شبستان اشاره کرده است که به ترتیب منسوب به [[خلیفه دوم]] و [[معاویة ابن ابی‌سفیان]] هستند. <ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص48.</ref>
* [[محراب خلفا]]؛ ناصر خسرو (م481ق) نیز به دو محراب در سمت چپ و راست محراب اصلی شبستان اشاره کرده است که به ترتیب منسوب به [[خلیفه دوم]] و [[معاویة ابن ابی‌سفیان]] هستند.<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص48.</ref>


با مقایسه توصیف‌هایی که از مسجدالاقصی در ادوار مختلف تاریخی ارائه شده است، می‌توان ساختمان این مسجد را بنایی با اصالت تاریخی و تطور ظاهری دانست؛ به‌طوری‌که برخی از نقش‌ها و بناها بر اساس تلاش دولتمردان برای به یادگار گذاشتن اثری از خود، در این مسجد به ‌جا مانده است<ref>الاشارات الی معرفة الزیارات‏، ص33.</ref> و برخی ریشه در اسطوره‌ها، داستان‌ها و در مستند‌ترین حالت، مبتنی بر منابع اهل کتاب و اسرائیلیات است. تقدس این اماکن نزد اهل کتاب و پیشینه و چینش جمعیتی شهر، که متشکل از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان است، از عوامل مهم چنین تاریخ‌سازی‌هایی دانسته می‌شود.
با مقایسه توصیف‌هایی که از مسجدالاقصی در ادوار مختلف تاریخی ارائه شده است، می‌توان ساختمان این مسجد را بنایی با اصالت تاریخی و تطور ظاهری دانست؛ به‌طوری‌که برخی از نقش‌ها و بناها بر اساس تلاش دولتمردان برای به یادگار گذاشتن اثری از خود، در این مسجد به ‌جا مانده است<ref>الاشارات الی معرفة الزیارات‏، ص33.</ref> و برخی ریشه در اسطوره‌ها، داستان‌ها و در مستند‌ترین حالت، مبتنی بر منابع اهل کتاب و اسرائیلیات است. تقدس این اماکن نزد اهل کتاب و پیشینه و چینش جمعیتی شهر، که متشکل از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان است، از عوامل مهم چنین تاریخ‌سازی‌هایی دانسته می‌شود.
==مسجدالاقصی در عهد اسلامی==
==مسجدالاقصی در عهد اسلامی==
در دوره اسلامی، پس از فتح بیت‌‌المقدس به‌ دستور خلیفه دوم، نخستین خلفایی که به توسعه و آبادانی مسجدالاقصی و [[مسجد قبة ‌الصخره]] همت گماشتند، عبدالملک بن مروان و فرزندش [[ولید بن عبدالملک]]، در نیمه دوم قرن اول هجری، بودند. <ref>احسن التقاسیم، ج1، ص236.</ref>در سال 90ق نیز برخی از حکمرانان مصر، کمک‌‌های شایانی به تزیین و تجدید بنای حرم شریف کردند.
در دوره اسلامی، پس از فتح بیت‌‌المقدس به‌ دستور خلیفه دوم، نخستین خلفایی که به توسعه و آبادانی مسجدالاقصی و [[مسجد قبة ‌الصخره]] همت گماشتند، عبدالملک بن مروان و فرزندش [[ولید بن عبدالملک]]، در نیمه دوم قرن اول هجری، بودند.<ref>احسن التقاسیم، ج1، ص236.</ref>در سال 90ق نیز برخی از حکمرانان مصر، کمک‌‌های شایانی به تزیین و تجدید بنای حرم شریف کردند.


در پی زلزله‌هایی که در سال‌‌های 130 و 158ق در بیت‌‌المقدس رخ داد و خساراتی بر ابنیه حرم شریف به وجود آورد، برخی از بنا‌های حرم شریف، از جمله مسجدالاقصی و مسجد قبة ‌الصخره، در سال‌‌های 169ق (عهد [[مهدی عباسی]]) و 216ق (عهد [[مامون عباسی]])، تجدید بنا و تعمیر شدند.
در پی زلزله‌هایی که در سال‌‌های 130 و 158ق در بیت‌‌المقدس رخ داد و خساراتی بر ابنیه حرم شریف به وجود آورد، برخی از بنا‌های حرم شریف، از جمله مسجدالاقصی و مسجد قبة ‌الصخره، در سال‌‌های 169ق (عهد [[مهدی عباسی]]) و 216ق (عهد [[مامون عباسی]])، تجدید بنا و تعمیر شدند.


از دیگر بلا‌های طبیعی، زلزله سال 407ق بود که منجر به تخریب مسجد قبة ‌الصخره شد و [[الظاهر لدین الله فاطمی]] را بر آن داشت که در سال 413ق، اقداماتی برای تعمیر و تجدید بنای مشاهد حرم شریف صورت دهد. <ref>المعالم الاثیرة، ص66.</ref>
از دیگر بلا‌های طبیعی، زلزله سال 407ق بود که منجر به تخریب مسجد قبة ‌الصخره شد و [[الظاهر لدین الله فاطمی]] را بر آن داشت که در سال 413ق، اقداماتی برای تعمیر و تجدید بنای مشاهد حرم شریف صورت دهد.<ref>المعالم الاثیرة، ص66.</ref>


پس از اشغال بیت‌‌المقدس به‌ دست صلیبیان، تغییرات بنیادینی در مسجدالاقصی ایجاد شد؛ به نحوی که طایفه «داویه» در قسمت غربی مسجدالاقصی، اقامتگاه‌هایی برای خود ساختند و ملحقاتی چون انبار غله، دستشویی و... نیز برای آن بنا نهادند. مسجدالاقصی به دلیل احترام ویژ‌ه‌ای که برای مسلمانان داشت، به حربه‌ای برای صلیبیان تبدیل شده بود؛ به‌طوری‌که پس از قریب به یک قرن که مسلمانان درصدد بازپس‌گیری بیت‌‌المقدس و مسجدالاقصی برآمدند، صلیبیان، پس از آنکه شکست خود را قطعی دانستند، با تهدید مسلمانان مبنی بر تخریب مسجدالاقصی و سایر مشاهد، مسلمانان را وادار به پذیرش صلح کردند. <ref>الکامل، ج11، ص549.</ref>
پس از اشغال بیت‌‌المقدس به‌ دست صلیبیان، تغییرات بنیادینی در مسجدالاقصی ایجاد شد؛ به نحوی که طایفه «داویه» در قسمت غربی مسجدالاقصی، اقامتگاه‌هایی برای خود ساختند و ملحقاتی چون انبار غله، دستشویی و... نیز برای آن بنا نهادند. مسجدالاقصی به دلیل احترام ویژ‌ه‌ای که برای مسلمانان داشت، به حربه‌ای برای صلیبیان تبدیل شده بود؛ به‌طوری‌که پس از قریب به یک قرن که مسلمانان درصدد بازپس‌گیری بیت‌‌المقدس و مسجدالاقصی برآمدند، صلیبیان، پس از آنکه شکست خود را قطعی دانستند، با تهدید مسلمانان مبنی بر تخریب مسجدالاقصی و سایر مشاهد، مسلمانان را وادار به پذیرش صلح کردند.<ref>الکامل، ج11، ص549.</ref>


پس از بازپس‌گیری مسجد و شهر توسط مسلمانان، [[صلاح‌الدین ایوبی]] فرمان داد تا بناها و مشاهد اسلامی شهر به حال نخستین خود بازگردد. <ref>الکامل، ج11، صص550 و 551.</ref> بازسازی، اصلاح و تزیین مسجدالاقصی تا مدتی ادامه داشت. آنچه بیش از بنا و عمارت، دستخوش تغییر و دگرگونی شده بود، مناسک و مراسم دینی حرم شریف بود. ازاین‌رو از نخستین اقدامات فاتحان مسلمان، تعیین امام جماعت و واعظ برای مسجدالاقصی، و اقامه نماز جماعت پنج‌گانه در حرم شریف بود. <ref>العبر تاریخ ابن خلدون، ج4، ص472.</ref> از دیگر اقدامات فاتحان مسجدالاقصی در بازگرداندن گفتمان اسلامی، قرار دادن قرآن‌‌های بسیار در مسجد، تعیین قاریان قرآن مسجدالاقصی و اختصاص دادن مقرری برای آنها، <ref>الکامل، ج11، ص552؛ العبر، تاریخ ابن خلدون، ج4، ص473.</ref> و ساخت مدارس و مراکز دینی بود. <ref>العبر، تاریخ ابن خلدون، ج4، ص473.</ref>
پس از بازپس‌گیری مسجد و شهر توسط مسلمانان، [[صلاح‌الدین ایوبی]] فرمان داد تا بناها و مشاهد اسلامی شهر به حال نخستین خود بازگردد.<ref>الکامل، ج11، صص550 و 551.</ref> بازسازی، اصلاح و تزیین مسجدالاقصی تا مدتی ادامه داشت. آنچه بیش از بنا و عمارت، دستخوش تغییر و دگرگونی شده بود، مناسک و مراسم دینی حرم شریف بود. ازاین‌رو از نخستین اقدامات فاتحان مسلمان، تعیین امام جماعت و واعظ برای مسجدالاقصی، و اقامه نماز جماعت پنج‌گانه در حرم شریف بود.<ref>العبر تاریخ ابن خلدون، ج4، ص472.</ref> از دیگر اقدامات فاتحان مسجدالاقصی در بازگرداندن گفتمان اسلامی، قرار دادن قرآن‌‌های بسیار در مسجد، تعیین قاریان قرآن مسجدالاقصی و اختصاص دادن مقرری برای آنها،<ref>الکامل، ج11، ص552؛ العبر، تاریخ ابن خلدون، ج4، ص473.</ref> و ساخت مدارس و مراکز دینی بود.<ref>العبر، تاریخ ابن خلدون، ج4، ص473.</ref>
==تاثیرات فرهنگی و سیاسی==
==تاثیرات فرهنگی و سیاسی==
تاریخ سیاسی و اجتماعی مسجدالاقصی در دوره اسلامی، دارای اهمیت بسزایی است. برخی از موضوعات تاثیرگذار تاریخی این مسجد عبارت‌اند از: آزموده شدن مسلمانان نخستین به واسطه تردید در اسراء پیامبر اسلام(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی؛ سرزنش شدن مسلمانان از سوی یهودیان مدینه، به دلیل قبله قرار دادن قبله‌گاه یهودیان؛ رقابت مدعیان خلافت اسلامی و بعدها مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در تسلط بر بیت‌المقدس؛ نمادسازی یا محو آثار تمدنی با انگیزه‌‌های دینی و مذهبی؛ مهاجرت‌ها و ترکیب جمعیتی اقلیت‌‌های دینی در این شهر و....
تاریخ سیاسی و اجتماعی مسجدالاقصی در دوره اسلامی، دارای اهمیت بسزایی است. برخی از موضوعات تاثیرگذار تاریخی این مسجد عبارت‌اند از: آزموده شدن مسلمانان نخستین به واسطه تردید در اسراء پیامبر اسلام(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی؛ سرزنش شدن مسلمانان از سوی یهودیان مدینه، به دلیل قبله قرار دادن قبله‌گاه یهودیان؛ رقابت مدعیان خلافت اسلامی و بعدها مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در تسلط بر بیت‌المقدس؛ نمادسازی یا محو آثار تمدنی با انگیزه‌‌های دینی و مذهبی؛ مهاجرت‌ها و ترکیب جمعیتی اقلیت‌‌های دینی در این شهر و....


در سده‌‌های نخست اسلامی، اشراف بر حرمین در [[حجاز]] و حرم شریف در بیت‌‌المقدس، بیانگر شایستگی خلفا برای زعامت مسلمانان و صیانت از حدود و ثغور اسلامی دانسته می‌شد. <ref>البدایة و النهایه، ج6، ص250.</ref> این اهمیت زمانی شدت می‌یافت که مدعیان جدیدی برای عهده‌داری خلافت، ظهور می‌کردند. در این زمان بود که خطبه خواندن به نام هر کدام از مدعیان خلافت، در مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی، نقش مهمی در تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی ایشان داشت. ازاین‌رو در سده‌‌های نخستین، خلفا با تهدید و سلطه نظامی و پس از آن با امتیاز دادن به بزرگان و حاکمان محلی، سعی در جلب حمایت این سه شهر داشتند. ترتیب اولویت این سه مسجد، در منابع و متون دینی بر اساس اهمیت و جایگاه دینی‌شان است. بر این اساس مسجدالحرام در رتبه نخست، مسجدالنبی در رتبه دوم و مسجدالاقصی در رتبه سوم قرار دارد.
در سده‌‌های نخست اسلامی، اشراف بر حرمین در [[حجاز]] و حرم شریف در بیت‌‌المقدس، بیانگر شایستگی خلفا برای زعامت مسلمانان و صیانت از حدود و ثغور اسلامی دانسته می‌شد.<ref>البدایة و النهایه، ج6، ص250.</ref> این اهمیت زمانی شدت می‌یافت که مدعیان جدیدی برای عهده‌داری خلافت، ظهور می‌کردند. در این زمان بود که خطبه خواندن به نام هر کدام از مدعیان خلافت، در مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی، نقش مهمی در تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی ایشان داشت. ازاین‌رو در سده‌‌های نخستین، خلفا با تهدید و سلطه نظامی و پس از آن با امتیاز دادن به بزرگان و حاکمان محلی، سعی در جلب حمایت این سه شهر داشتند. ترتیب اولویت این سه مسجد، در منابع و متون دینی بر اساس اهمیت و جایگاه دینی‌شان است. بر این اساس مسجدالحرام در رتبه نخست، مسجدالنبی در رتبه دوم و مسجدالاقصی در رتبه سوم قرار دارد.


از دیگر عوامل تاثیرگذار در جایگاه سیاسی و اجتماعی این سه مسجد، محرک‌‌های سیاسی داخلی و خارجی بود؛ برای نمونه با تصرف شهر [[مکه]] و [[مدینه]] و در پی آن مسجدالحرام و مسجدالنبی، به ‌دست [[عبدالله بن زبیر]]، خلفای اموی سعی بسیاری در پررنگ کردن جایگاه مسجدالاقصی انجام دادند و فضایل مسجدالاقصی بیش از هر زمان دیگری مورد تاکید خلافت اموی و وابستگان آنها قرار گرفت؛ به‌طوری‌که در مقاطعی زیارت مسجدالاقصی را به جای انجام [[مناسک حج]] توصیه می‌کردند.
از دیگر عوامل تاثیرگذار در جایگاه سیاسی و اجتماعی این سه مسجد، محرک‌‌های سیاسی داخلی و خارجی بود؛ برای نمونه با تصرف شهر [[مکه]] و [[مدینه]] و در پی آن مسجدالحرام و مسجدالنبی، به ‌دست [[عبدالله بن زبیر]]، خلفای اموی سعی بسیاری در پررنگ کردن جایگاه مسجدالاقصی انجام دادند و فضایل مسجدالاقصی بیش از هر زمان دیگری مورد تاکید خلافت اموی و وابستگان آنها قرار گرفت؛ به‌طوری‌که در مقاطعی زیارت مسجدالاقصی را به جای انجام [[مناسک حج]] توصیه می‌کردند.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
* {{قلم رنگ|سبز|﴿سُبْحانَ الَّذی اَسْری‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمسجدالحرام اِلَی الْمسجدالاقصـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر﴾}}؛ «پاک و منزه است خدایی که بنده‌‏اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی ـ که گرداگردش را پربرکت ساخته‏‌ایم ـ برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چراکه او شنوا و بیناست.»(اسراء:1)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿سُبْحانَ الَّذی اَسْری‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمسجدالحرام اِلَی الْمسجدالاقصـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر﴾}}؛ «پاک و منزه است خدایی که بنده‌‏اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی ـ که گرداگردش را پربرکت ساخته‏‌ایم ـ برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چراکه او شنوا و بیناست.»(اسراء:1)


این آیه، از جمله آیاتی است که مسجدالاقصی را با تاریخ و آموزه‌‌های اسلامی پیوند می‌دهد. این آیه، تنها به سیر شبانه (اسراء) پیامبر اعظم(ص)، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی پرداخته است. این آیه از قرآن کریم از مسجدالاقصی با وصف (بارَکْنا حَوْلَهُ) یاد می‌کند. مبارک چه به معنای «ثبوت خیر الهی در یک چیز» باشد و چه به معنای «زیادت و نمو»، <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص19.</ref> بیان‌کننده نوعی کثرت نعمت مادی یا معنوی یا هر دو در پیرامون مسجدالاقصی است.<ref>بحار الانوار، علامه مجلسی، ج3، ص106؛ تفسیر مجمع البیان، طبرسی، ج6، ص218.</ref>
این آیه، از جمله آیاتی است که مسجدالاقصی را با تاریخ و آموزه‌‌های اسلامی پیوند می‌دهد. این آیه، تنها به سیر شبانه (اسراء) پیامبر اعظم(ص)، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی پرداخته است. این آیه از قرآن کریم از مسجدالاقصی با وصف (بارَکْنا حَوْلَهُ) یاد می‌کند. مبارک چه به معنای «ثبوت خیر الهی در یک چیز» باشد و چه به معنای «زیادت و نمو»، <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص19.</ref> بیان‌کننده نوعی کثرت نعمت مادی یا معنوی یا هر دو در پیرامون مسجدالاقصی است.<ref>بحار الانوار، علامه مجلسی، ج3، ص106؛ تفسیر مجمع البیان، طبرسی، ج6، ص218.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ سْئَلْ من اَرْسَلْنا من قَبْلِکَ من رُسُلِنا اَ جَعَلْنا من دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ﴾}}؛ «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان، معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!»(زخرف:45)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ سْئَلْ من اَرْسَلْنا من قَبْلِکَ من رُسُلِنا اَ جَعَلْنا من دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ﴾}}؛ «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان، معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!»(زخرف:45)


این آیه از وقایع رخ‌داده در ماجرای [[معراج]]، در مسجدالاقصی، حکایت می‌کند. در این آیه، پس از اقامه [[نماز جماعت]] توسط پیامبر اعظم(ص)، خداوند به وی فرمان می‌دهد که از رسولان پیش از خود در مورد پروردگارشان سؤال کن! آنان نیز در پاسخ، به وحدانیت خداوند، رسالت پیامبر(ص) و وصایت [[امام علی بن ابی‌طالب(ع)]] شهادت می‌دهند. <ref>الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.</ref>
این آیه از وقایع رخ‌داده در ماجرای [[معراج]]، در مسجدالاقصی، حکایت می‌کند. در این آیه، پس از اقامه [[نماز جماعت]] توسط پیامبر اعظم(ص)، خداوند به وی فرمان می‌دهد که از رسولان پیش از خود در مورد پروردگارشان سؤال کن! آنان نیز در پاسخ، به وحدانیت خداوند، رسالت پیامبر(ص) و وصایت [[امام علی بن ابی‌طالب(ع)]] شهادت می‌دهند.<ref>الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُون﴾}}؛ «قسم به انجیر و زیتون (یا: قسم به سرزمین شام و بیت‌المقدس).»(تین:1)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُون﴾}}؛ «قسم به انجیر و زیتون (یا: قسم به سرزمین شام و بیت‌المقدس).»(تین:1)


نه ‌تنها در منابع تفسیری، بلکه در منابع حدیثی و تاریخی نیز مراد از (الزَّیْتُونِ)،  مسجدالاقصی دانسته شده است. <ref>تفسیر مجمع البیان، ج10، ص393؛ بحار الانوار، ج57، صص203 و 204؛ معجم البلدان، ج1، ص790.</ref>
نه ‌تنها در منابع تفسیری، بلکه در منابع حدیثی و تاریخی نیز مراد از (الزَّیْتُونِ)،  مسجدالاقصی دانسته شده است.<ref>تفسیر مجمع البیان، ج10، ص393؛ بحار الانوار، ج57، صص203 و 204؛ معجم البلدان، ج1، ص790.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَریب﴾}}؛ «و گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا می‏‌دهد.»(ق:41)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَریب﴾}}؛ «و گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا می‏‌دهد.»(ق:41)


[[فتال نیشابوری]] (م508ق) با استناد به روایتی از [[امام جعفر بن محمد الصادق(ع)]]، مراد از (مَکانٍ قَریب) را صخره بیت‌‌المقدس دانسته است. <ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی‏، ص409.</ref>
[[فتال نیشابوری]] (م508ق) با استناد به روایتی از [[امام جعفر بن محمد الصادق(ع)]]، مراد از (مَکانٍ قَریب) را صخره بیت‌‌المقدس دانسته است.<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی‏، ص409.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی‏ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی‏ اَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرین﴾}}؛ «‌ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب‌گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود!»(مائده:21)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی‏ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی‏ اَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرین﴾}}؛ «‌ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب‌گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود!»(مائده:21)
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی‏ فی‏ خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ اَنْ یَدْخُلُوها اِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیم﴾}}؛ «کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟ شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد این (کانون‌های عبادت) شوند. بهره آنها در دنیا (فقط) رسوایی است و در سرای دیگر، عذاب عظیم (الهی).»(بقره:114)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی‏ فی‏ خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ اَنْ یَدْخُلُوها اِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیم﴾}}؛ «کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟ شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد این (کانون‌های عبادت) شوند. بهره آنها در دنیا (فقط) رسوایی است و در سرای دیگر، عذاب عظیم (الهی).»(بقره:114)


[[محمد بن جریر طبری]] (م310ق) به نقل از مجاهد، مقصود از "مساجد الله" را مسجدالاقصی و مراد از ستمگران را مسیحیان دانسته است؛ <ref>جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج1، ص696.</ref> [[ثعلبی]] (م427ق) نیز با توضیحی بیشتر، مراد از "مساجد الله" را بیت‌‌المقدس و محراب‌های آن بیان کرده است. <ref>الکشف والبیان، ثعلبی، تحقیق: ابی محمد بن عاشور، ج1، ص261.</ref>
[[محمد بن جریر طبری]] (م310ق) به نقل از مجاهد، مقصود از "مساجد الله" را مسجدالاقصی و مراد از ستمگران را مسیحیان دانسته است؛<ref>جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج1، ص696.</ref> [[ثعلبی]] (م427ق) نیز با توضیحی بیشتر، مراد از "مساجد الله" را بیت‌‌المقدس و محراب‌های آن بیان کرده است.<ref>الکشف والبیان، ثعلبی، تحقیق: ابی محمد بن عاشور، ج1، ص261.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ قَضَیْنا اِلی‏ بنی‌اسرائیل فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْاَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیراً... فَاِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیر﴾}}؛ «ما به [[بنی‌اسرائیل]] در کتاب ([[تورات]]) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتری‏جویی بزرگی خواهید نمود.... و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آن‌چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و‌ اندوه در صورت‌هایتان ظاهر می‌‏شود و داخل مسجدالاقصی می‏‌شوند؛ همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود می‌‏گیرند، درهم می‏‌کوبند.»(اسراء:4-7)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ قَضَیْنا اِلی‏ بنی‌اسرائیل فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْاَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیراً... فَاِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیر﴾}}؛ «ما به [[بنی‌اسرائیل]] در کتاب ([[تورات]]) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتری‏جویی بزرگی خواهید نمود.... و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آن‌چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و‌ اندوه در صورت‌هایتان ظاهر می‌‏شود و داخل مسجدالاقصی می‏‌شوند؛ همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود می‌‏گیرند، درهم می‏‌کوبند.»(اسراء:4-7)


برخی از مفسران مقصود از مسجد در (وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ) را مسجدالاقصی اعلام کرده‌اند. <ref>تفسیر مجمع البیان، ج6، ص223.</ref>
برخی از مفسران مقصود از مسجد در (وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ) را مسجدالاقصی اعلام کرده‌اند.<ref>تفسیر مجمع البیان، ج6، ص223.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ اُمَّهُ آیَةً وَ آوَیْناهُما اِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ﴾}}؛ «و ما فرزند مریم (عیسی‏) و مادرش را آیت و نشانه‌ای قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعی، که دارای امنیت و آب جاری بود، جای دادیم.»(مؤمنون:50)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ اُمَّهُ آیَةً وَ آوَیْناهُما اِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ﴾}}؛ «و ما فرزند مریم (عیسی‏) و مادرش را آیت و نشانه‌ای قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعی، که دارای امنیت و آب جاری بود، جای دادیم.»(مؤمنون:50)


برخی از مفسران مقصود از (ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ) را بیت‌‌المقدس دانسته‌اند. <ref>تفسیر القرآن، عبد‌الرزاق الصنعانی، ج3، ص45؛ تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص257.</ref>
برخی از مفسران مقصود از (ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ) را بیت‌‌المقدس دانسته‌اند.<ref>تفسیر القرآن، عبد‌الرزاق الصنعانی، ج3، ص45؛ تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص257.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ اَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ﴾}}؛ «خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایسته‌‏ای، (نهال وجود) او را رویانید و پرورش داد و کفالت او را به «[[زکریا]]» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او می‏‌شد، غذای مخصوصی در آنجا می‏‌دید. از او پرسید: «ای مریم! این را از کجا آورده‌‏ای؟» گفت: این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی‌حساب روزی می‏‌دهد.»(آل عمران:37)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ اَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ﴾}}؛ «خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایسته‌‏ای، (نهال وجود) او را رویانید و پرورش داد و کفالت او را به «[[زکریا]]» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او می‏‌شد، غذای مخصوصی در آنجا می‏‌دید. از او پرسید: «ای مریم! این را از کجا آورده‌‏ای؟» گفت: این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی‌حساب روزی می‏‌دهد.»(آل عمران:37)


مفسران قرآن کریم در تفسیر این آیه به شرح و توصیف چگونگی ورود [[حضرت مریم(س)]]، به مسجدالاقصی پرداخته‌اند. <ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص271-273؛ مجمع البیان، ج2، صص739 و 740؛ تفسیر کنز الدقائق، ج3، ص79؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص272 و 273.</ref>
مفسران قرآن کریم در تفسیر این آیه به شرح و توصیف چگونگی ورود [[حضرت مریم(س)]]، به مسجدالاقصی پرداخته‌اند.<ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص271-273؛ مجمع البیان، ج2، صص739 و 740؛ تفسیر کنز الدقائق، ج3، ص79؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص272 و 273.</ref>


* {{قلم رنگ|سبز|﴿یَامَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِین﴾}}؛ «ای مریم! به شکرانه این نعمت برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به ‌جا آور و با رکوع‏‌کنندگان، رکوع کن!»(آل عمران:43)
* {{قلم رنگ|سبز|﴿یَامَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِین﴾}}؛ «ای مریم! به شکرانه این نعمت برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به ‌جا آور و با رکوع‏‌کنندگان، رکوع کن!»(آل عمران:43)


به عقیده مفسران این آیه ناظر به عبادات حضرت مریم(س) در مسجدالاقصی است. <ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، ص276.</ref>
به عقیده مفسران این آیه ناظر به عبادات حضرت مریم(س) در مسجدالاقصی است.<ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، ص276.</ref>
==مسجدالاقصی و پیامبر==
==مسجدالاقصی و پیامبر==


خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
تاریخ و مشاهد بیت‌‌المقدس گواه این مطلب است که این شهر، نسبت به سایر سرزمین‌‌های اسلامی، دارای محرومیت بیشتری بوده است؛ زیرا مناطقی چون [[یمن]]، [[مصر]]، طبرستان، خراسان و حتی مغرب، شاهد حضور علویان و منتسبان به اهل بیت بوده‌اند، اما نمی‌توان اثر چندانی از حضور ائمه، یا حتی منتسبان و بازماندگان اهل بیت در بیت‌‌المقدس یافت.
تاریخ و مشاهد بیت‌‌المقدس گواه این مطلب است که این شهر، نسبت به سایر سرزمین‌‌های اسلامی، دارای محرومیت بیشتری بوده است؛ زیرا مناطقی چون [[یمن]]، [[مصر]]، طبرستان، خراسان و حتی مغرب، شاهد حضور علویان و منتسبان به اهل بیت بوده‌اند، اما نمی‌توان اثر چندانی از حضور ائمه، یا حتی منتسبان و بازماندگان اهل بیت در بیت‌‌المقدس یافت.


تنها گزارشی که بر حضور غیر معمول یکی از ائمه در مسجدالاقصی دلالت دارد، گزارشی است که [[حسین بن حمدان خصیبی]] (م334ق) در کتاب خود آورده است. در این گزارش که [[مفضل بن عمر]] روایتگر آن است، امام جعفر بن محمد الصادق(ع) به اتفاق صفوان (به احتمال [[صفوان جمال]])، شب‌هنگام سفری را آغاز می‌کنند. در این سفر، که ساعاتی از شب به طول انجامید، امام صادق(ع) و صفوان به ترتیب در مسجدالحرام، مسجدالاقصی، [[مسجدالنبی]]، [[طور سیناء]]، [[مرقد امام علی بن ابی‌طالب(ع)]] در [[نجف]] و [[مسجد سهله]] حاضر شده و نماز گزاردند. <ref>الهدایة الکبری، ص92.</ref> این واقعه شباهت‌هایی با گزارش برخی منابع شیعی از اسرای پیامبر(ص) به مسجدالاقصی دارد. <ref>تفسیر القمی، ج2، صص3-5.</ref>
تنها گزارشی که بر حضور غیر معمول یکی از ائمه در مسجدالاقصی دلالت دارد، گزارشی است که [[حسین بن حمدان خصیبی]] (م334ق) در کتاب خود آورده است. در این گزارش که [[مفضل بن عمر]] روایتگر آن است، امام جعفر بن محمد الصادق(ع) به اتفاق صفوان (به احتمال [[صفوان جمال]])، شب‌هنگام سفری را آغاز می‌کنند. در این سفر، که ساعاتی از شب به طول انجامید، امام صادق(ع) و صفوان به ترتیب در مسجدالحرام، مسجدالاقصی، [[مسجدالنبی]]، [[طور سیناء]]، [[مرقد امام علی بن ابی‌طالب(ع)]] در [[نجف]] و [[مسجد سهله]] حاضر شده و نماز گزاردند.<ref>الهدایة الکبری، ص92.</ref> این واقعه شباهت‌هایی با گزارش برخی منابع شیعی از اسرای پیامبر(ص) به مسجدالاقصی دارد.<ref>تفسیر القمی، ج2، صص3-5.</ref>
==فضایل مسجدالاقصی==
==فضایل مسجدالاقصی==
با مطالعه منابع حدیثی و تاریخی شیعی و عامه، فضایل بسیاری برای مسجدالاقصی در کلام پیامبر آمده است. این احادیث، به دلیل اینکه در زمره احادیث فضایل دانسته می‌شوند، کمتر مورد مداقه سندی و محتوایی واقع شده‌اند. لازم به توجه است که بیت‌‌المقدس نیز از اسامی مسجدالاقصی بوده و در بسیاری از روایات، از این مسجد با عنوان بیت‌‌المقدس یاد شده است. از مهم‌ترین احادیث فضایل مسجدالاقصی عبارت‌اند از:
با مطالعه منابع حدیثی و تاریخی شیعی و عامه، فضایل بسیاری برای مسجدالاقصی در کلام پیامبر آمده است. این احادیث، به دلیل اینکه در زمره احادیث فضایل دانسته می‌شوند، کمتر مورد مداقه سندی و محتوایی واقع شده‌اند. لازم به توجه است که بیت‌‌المقدس نیز از اسامی مسجدالاقصی بوده و در بسیاری از روایات، از این مسجد با عنوان بیت‌‌المقدس یاد شده است. از مهم‌ترین احادیث فضایل مسجدالاقصی عبارت‌اند از:


* «مسجدالاقصی از بقاع برگزیده است.» <ref>التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری(ع)‏، ص661.</ref>
* «مسجدالاقصی از بقاع برگزیده است.»<ref>التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری(ع)‏، ص661.</ref>
* «گناهان کسی که به قصد نماز در مسجدالاقصی از خانه‌اش خارج شود، بخشیده می‌شود.» <ref>سنن النسائی، ج4، ص512.</ref>
* «گناهان کسی که به قصد نماز در مسجدالاقصی از خانه‌اش خارج شود، بخشیده می‌شود.»<ref>سنن النسائی، ج4، ص512.</ref>
* «گناهان کسی که پس از حج‌گزاری، موفق به نماز خواندن در مسجدالنبی و مسجدالاقصی در همان سال شود، بخشیده می‌شود.» <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص110.</ref>
* «گناهان کسی که پس از حج‌گزاری، موفق به نماز خواندن در مسجدالنبی و مسجدالاقصی در همان سال شود، بخشیده می‌شود.»<ref>سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص110.</ref>
* «بهشت بر کسی که از مسجدالاقصی برای [[حج]] یا [[عمره]] [[احرام]] ببندد، واجب می‌شود.» <ref>الانتصار، ص235؛ المعجم الاوسط، الطبرانی، ج6، ص319.</ref>
* «بهشت بر کسی که از مسجدالاقصی برای [[حج]] یا [[عمره]] [[احرام]] ببندد، واجب می‌شود.»<ref>الانتصار، ص235؛ المعجم الاوسط، الطبرانی، ج6، ص319.</ref>
* «بدن حضرت آدم(ع)، از خاک بیت‌‌المقدس آفریده شده است.»<ref>روضة الواعظین، ص647.</ref>
* «بدن حضرت آدم(ع)، از خاک بیت‌‌المقدس آفریده شده است.»<ref>روضة الواعظین، ص647.</ref>
* «بیت‌المقدس محل نزول [[ملائکه]] بر بنی‌اسرائیل است.» <ref>روضة الواعظین، ص647.</ref>
* «بیت‌المقدس محل نزول [[ملائکه]] بر بنی‌اسرائیل است.»<ref>روضة الواعظین، ص647.</ref>
* «در مسجدالاقصی درخواستی از خداوند نمی‌شود، مگر آنکه اجابت می‌شود.» <ref>معجم البلدان‏، ج5، ص167؛ البلدان، صص 147و 148.</ref>  و ... .
* «در مسجدالاقصی درخواستی از خداوند نمی‌شود، مگر آنکه اجابت می‌شود.»<ref>معجم البلدان‏، ج5، ص167؛ البلدان، صص 147و 148.</ref>  و ... .
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}