بدون خلاصۀ ویرایش
(←ساخت) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۵]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | |||
<br />{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی | <br />{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی | ||
| تصویر = مناره عبد۱.jpg | | تصویر = مناره عبد۱.jpg | ||
خط ۱۹: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:مناره عبد۲.jpg|بندانگشتی|کارگران بالای مناره عبد، در حرم امام حسین(ع)، در حال تخریب آن.]] | [[پرونده:مناره عبد۲.jpg|بندانگشتی|کارگران بالای مناره عبد، در حرم امام حسین(ع)، در حال تخریب آن.]] | ||
سازنده این بنا، امینالدین بن عبدالله الجایتو، ملقب به مرجان، که تاریخ «حبیب السِیَر» از او به عنوان امیر مرجان است. امیر مرجان غلام زرخرید سلطان اویس بود. پس از درگذشت پدر سلطان اویس، شیخ حسن جلایری، سرسلسه جلایریان (740ـ 835 ق(، سلطان اویس به سلطنت رسید. وی که مرکز حکومتش تبریز بود، امیر مرجان را به فرمانداری عراق منصوب کرد. امیر مرجان، نافرمانی کرده، پرچم استقلالطلبی را برافراشت. سلطان اویس، لشکر بزرگی از تبریز به عراق فرستاد که به محض ورود به بغداد، یاران مرجان را شکست دادند. امیر مرجاخن به کربلا گریخته، به حرم امام حسین(ع) پناهنده شد و مناره عبد را با مسجد جامع متصل به آن ساخت که به نام او شهرت یافت. وی، همه دارایی و املاک خود در بغداد، کربلا، عین التمر، رحالیه و دیگر مناطق را وقف نمود تا درآمد آنها، صرف مسجد و مناره شود. از آن پس تمام آن املاک، عنوان «موقوفات حسینی» به خود گرفت. امیر مرجان، در مسجد جامعی که ساخته بود، معتکف شد و به امام حسین(ع) پناه برد. هنگام یکه سلطان اویس از ماجرای غلام خود، مرجان آگاه شد، او را فراخواند و احترام کرد و از اشتباهش درگذشت و به سبب خدماتی که در سال ۷۶۷ق. به حائر کرده بود، به فرمانداری عراق، بازگرداند.<ref>مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۶.</ref> | سازنده این بنا، امینالدین بن عبدالله الجایتو، ملقب به مرجان، که تاریخ «حبیب السِیَر» از او به عنوان امیر مرجان است. امیر مرجان غلام زرخرید سلطان اویس بود. پس از درگذشت پدر سلطان اویس، شیخ حسن جلایری، سرسلسه جلایریان (740ـ 835 ق(، سلطان اویس به سلطنت رسید. وی که مرکز حکومتش تبریز بود، امیر مرجان را به فرمانداری عراق منصوب کرد. امیر مرجان، نافرمانی کرده، پرچم استقلالطلبی را برافراشت. سلطان اویس، لشکر بزرگی از تبریز به عراق فرستاد که به محض ورود به بغداد، یاران مرجان را شکست دادند. امیر مرجاخن به کربلا گریخته، به حرم امام حسین(ع) پناهنده شد و مناره عبد را با مسجد جامع متصل به آن ساخت که به نام او شهرت یافت. وی، همه دارایی و املاک خود در بغداد، کربلا، عین التمر، رحالیه و دیگر مناطق را وقف نمود تا درآمد آنها، صرف مسجد و مناره شود. از آن پس تمام آن املاک، عنوان «موقوفات حسینی» به خود گرفت. امیر مرجان، در مسجد جامعی که ساخته بود، معتکف شد و به امام حسین(ع) پناه برد. هنگام یکه سلطان اویس از ماجرای غلام خود، مرجان آگاه شد، او را فراخواند و احترام کرد و از اشتباهش درگذشت و به سبب خدماتی که در سال ۷۶۷ق. به حائر کرده بود، به فرمانداری عراق، بازگرداند.<ref>مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۶.</ref> | ||
==بازسازی== | |||
مناره عبد، پس از ۲۱۵ سال از ساخت، نیاز به بازسازی داشت. شاه طهماسب، پسر شاه اسماعیل صفوی، در سال ۹۸۲ق. ضمن بازسازی حائر و توسعه صحن از سمت شمال، به بازسازی این مناره نیز پرداخت. صاحب کتاب «مجالی الطف»{{یادداشت|کتابی است که با زبان شعر به توصیف حرم امام حسین(ع) و بناهای آن پرداخته است.}} پس از اشاره به این که مناره عبد نیاز به بازسازی داشت، تاریخگذاری آن را به فارسی «انگشت یار» که به حروف ابجد، ۹۸۲ میشود دانسته است.{{یادداشت| ثـم تـداعی ظاهـر المنارة/ للعبـد و استـدعـی لـه عمارة/ فــمر کـفه لها طهماسب/ وعسرت بمـا لهــا ینـاسب/ و أرخت ما بین عجم و عرب/ «انگشت یار» تعنی «خنصرالاحب»}}<ref> ترجمه تاریخ کربلا و حائر حسینی(ع)، ص۳۲۷ به نقل از مجالی الطف، ص۴۲.</ref> | |||
برخی از منابع تاریخی، از نوسازی دوباره مناره عبد، در سال ۱۳۰۸ق. به دست عثمانیها خبر دادهاند. <ref>مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۶.</ref> | |||
==تخریب== | |||
مناره عبد، پس از اینکه نزدیک به شش سده (۷۶۷-۱۳۵۴ق) پابرجا بود، در ماههای پایانی سال ۱۳۵۴ق. (۱۹۳۵م) به دستور یاسین هاشمی، رئیس وقت دولت عراق و توسط صالح جبر ویران شد. علت تخریب، انحنای مناره، خطر سقوط و ایجاد مشکل برای حائر مقدس اعلام شد. برخی علتهای اعلام شده را حقیقی ندانستهاند. آنها بر این باورند که دولت وقت، دنبال استفاده از موقوفات مربوط به مناره عبد، که شامل همه داراییها و املاک امیر مرجان میشد، بود.<ref> مناره عَبِد و موقعیت تاریخی آن، فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۴۸؛ دائرة المعارف الحسینیة، ج۲، ص۱۱۳؛ ترجمه تاریخ کربلا و حائر حسینی(ع)، ص۳۲۸ و ۳۲۹. </ref> این تخریب، باعث ناراحتی شیعیان شده، شاعران بسیاری درباره آن شعر سرودند. برای نمونه هادی خراسانی (1297 -1368ق) درباره این رویداد اینگونه سروده است: | |||
در صحن سیدالشدها بود برقرار | |||
گلدستهای چو شاخه طوبی بزرگوار | |||
عقل حکیم از پی تاریخ آن بگفت: | |||
«انگشت یار» سال بنایش به یادگار | |||
دست جفا ز پای فکندش بدون وجه | |||
بادا جزای هدم و اوامر، عذاب نار<ref>دائرة المعارف الحسینیة، ج۲، ص۱۱۳.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
خط ۳۳: | خط ۴۵: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |