مدرسه سید یزدی (نجف): تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
'''مدرسه سید یزدی'''، معروف به '''مدرسه سید'''، در نجف، محله خُویش قرار دارد. | '''مدرسه سید یزدی'''، معروف به '''مدرسه سید'''، در نجف، محله خُویش قرار دارد. | ||
مکان | |||
ضمن اينكه مدرسه به حرم اميرمؤمنان (عليه السلام) نزديك بود.<ref name=":2">خاطرات حاج شيخ محمدفاضل استرآبادى، ص ٢٨.</ref> | |||
سازنده و... | سازنده و... | ||
خط ۱۹: | خط ۲۳: | ||
مدرسهْ سيد در زمينى به مساحت ٧۵٠ متر مربع در محلهْ «حُويش» نجف واقع است. از نظر استحكام بنا و نقشهْ ساختمان و چگونگى چنيش حجرهها، يكى از كمنظيرترين مدارس حوزهْ نجف شمرده مىشود. در دو طبقه و داراى هشتاد حجره است. سطح زمين مدرسه با سنگ سفيد صيقل داده شده مفروش گشته و ديوارهايش با كاشىهاى لاجوردى آراسته مىباشد.<ref>سید محمد کاظم یزدی، ص۱۵۲؛ ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۹ و ۱۴۰.</ref> جلوى هر حجره، ايوان كوچكى به سبك معمارى دوران صفوى ساخته شده. بهعلاوه براى هر حجره، سردابهايى نيز به شكل جذاب در نظر گرفته شده كه در خنكى فضاى مدرسه و حجرهها مؤثر مىباشد. بهسبب معمارى جذاب و ويژهگىهاى باستانى اين مدرسه، هر روز زائران و سياحان بسيارى از اين مدرسه ديدن مىكنند.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص۴٢٩.</ref> | مدرسهْ سيد در زمينى به مساحت ٧۵٠ متر مربع در محلهْ «حُويش» نجف واقع است. از نظر استحكام بنا و نقشهْ ساختمان و چگونگى چنيش حجرهها، يكى از كمنظيرترين مدارس حوزهْ نجف شمرده مىشود. در دو طبقه و داراى هشتاد حجره است. سطح زمين مدرسه با سنگ سفيد صيقل داده شده مفروش گشته و ديوارهايش با كاشىهاى لاجوردى آراسته مىباشد.<ref>سید محمد کاظم یزدی، ص۱۵۲؛ ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۹ و ۱۴۰.</ref> جلوى هر حجره، ايوان كوچكى به سبك معمارى دوران صفوى ساخته شده. بهعلاوه براى هر حجره، سردابهايى نيز به شكل جذاب در نظر گرفته شده كه در خنكى فضاى مدرسه و حجرهها مؤثر مىباشد. بهسبب معمارى جذاب و ويژهگىهاى باستانى اين مدرسه، هر روز زائران و سياحان بسيارى از اين مدرسه ديدن مىكنند.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص۴٢٩.</ref> | ||
اين مدرسه در دو طبقه احداث شده و زيبا و مرتب بود. تمام ديوارهايش كاشىكارى شده و تميير بود. اطراف درِ اتاقها حديثى با خط زيبا نوشته شده بود. كاشىهاى آنجا را از ايران مىآوردند. زمانى كه هوا گرم بود، طلاب از سرداب استفاده مىكردند. اين مدرسه داراى دو سرداب بود: سرداب فوقانى و سرداب سن كه زيرزمين بود. تمام سردابها هم كاشىكارى شده بود. البته چون روشنايى نداشت، تاريك بود، ولى پنجرههايش طورى تعبيه شده بود كه مقدارى روشنايى را وارد سرداب مىكرد؛<ref name=":2" /> | |||
خط ۲۶: | خط ۳۲: | ||
تولیت و مدیریت | |||
در ابتدا متولّى آن، آقا سيد محمد يزدى، فرزند آيتالله يزدى بود.<ref name=":1" /> | |||
در طول يكصد سال گذشته، توليت و مديريت اين مدرسه در دست فرزندان و نوادگان مرحوم آيتالله سيد محمدكاظم يزدى بوده است. مشهورترين آنها مرحوم حاج آقا باقر طباطبايى، نوه آيتالله يزدى مىباشد كه در ميان علما و فضلا به سختگيرى و رعايت دقيق مقررات معروف بوده است. | |||
آقاى حاج شيخ محمدفاضل در اين باره مىگويد: مدير مدرسه شخصى به نام سيد محمدباقر يزدى، يكى از نوادگان واقف مرحوم بود. ايشان مديرى سختگير بود و به هركس حجره نمىداد. معروف بود كه مىگفتند: حاج آقا باقر مدرسه را براى طلبهها نمىخواهد؛ بلكه طلبهها را براى مدرسه مىخواهد. نظارت در آنجا بسيار دقيق بود. من هم براى گرفتن حجره به اين مدرسه و همچنين مدير آنجا مراجعه كردم. | |||
در آنجا بعضى از دوستان از من دربارهْ انتخاب مدرسه سؤال كردند؛ گفتم: مدرسهْ مرحوم يزدى و حاج آقا باقر. تا اسم حاج آقا باقر را شنيدند گفتند: منتظر او نباش؛ جواب او منفى است. او به تو حجره نمىدهد. از طرفى چون سن من هم زياد نبود و پانزده، شانزده ساله بودم آنها احتمال مىدادند كه به من حجره ندهد. اما وقتى مراجعه كردم، برخلاف انتظار با جواب مثبت حاج آقا باقر مواجه شدم و او به من اتاق داد و خطاب به من گفت: من فقط به يك انگيزه به تو اتاق مىدهم؛ آن هم برخورد خوب پدرت با ما بود. زمانىكه پدرت در اينجا حجره داشت و مدتى در اين مدرسه ساكن بود، وقتى احساس كرد كه ديگر به حجره نياز ندارد، آمد اعلام كرد و تحويل داد و گفت: اگر كس ديگرى نياز دارد، حجره را به او بدهيد و من به همين خاطر حجره در اختيار تو قرار مىدهم.<ref>خاطرات حاج شيخ محمد فاضل استرآبادى ص ٨۵.</ref> | |||
در عين حال مدير و متولى سختگيرى داشت و به هر كس حجره نمىداد.<ref name=":2" /> | |||
کتابخانه | |||
در ابتدا متولّى آن، آقا سيد محمد يزدى، فرزند آيتالله يزدى بود.<ref name=":1">سيد محمد كاظم يزدى، ص١۵٢.</ref> او كتابخانهْ بزرگى در طبقه دوم مدرسه ساخت و كتابهاى منبع و خطى نفيسى را در آن گرد آورد. اين كتابخانه، بزرگترين كتابخانه عمومى نجف تا اواخر دورهْ پهلوى به شمار مىرفت و شامل كتابهاى خطى بسيار و كتابهاى چاپى در موضوعات گوناگون بود. در دورهْ حاكميت صدام و اشغالگرى آمريكايىها در عراق، با اين كه بيشتر كتابخانهها و موزهها به غارت رفت، اما اين كتابخانه در امان ماند و همچنان از منابع مهم كتابخانهاى در اين حوزه بهشمار مىرود.<ref name=":1" /> | در ابتدا متولّى آن، آقا سيد محمد يزدى، فرزند آيتالله يزدى بود.<ref name=":1">سيد محمد كاظم يزدى، ص١۵٢.</ref> او كتابخانهْ بزرگى در طبقه دوم مدرسه ساخت و كتابهاى منبع و خطى نفيسى را در آن گرد آورد. اين كتابخانه، بزرگترين كتابخانه عمومى نجف تا اواخر دورهْ پهلوى به شمار مىرفت و شامل كتابهاى خطى بسيار و كتابهاى چاپى در موضوعات گوناگون بود. در دورهْ حاكميت صدام و اشغالگرى آمريكايىها در عراق، با اين كه بيشتر كتابخانهها و موزهها به غارت رفت، اما اين كتابخانه در امان ماند و همچنان از منابع مهم كتابخانهاى در اين حوزه بهشمار مىرود.<ref name=":1" /> | ||
مدرسه داراى دو درب اصلى و فرعى است.<ref name=":2" /> درب اصلى از شرق، به كوچهاى كه بيت مرحوم آيتالله العظمى سيد عبدالهادى شيرازى واقع است، باز مىشود و اين كوچه از سمت جنوب، به خيابان شارع الرسول منتهى مىگردد. درب پشتى و فرعى آن هم به كوچهاى گشوده مىشود كه در سمت جنوب آن، منزل حضرت امام و حاج آقا مصطفى قرار دارد و در ضلع شمالى آن كتابخانه و مقبرهْ علامه امينى است و به بازار معروف حويش راه دارد.<ref name=":2" /> | |||
اهمیت | |||
اين مدرسه سالها در حوزهْ نجف محوريت داشت و محل اجتماع بزرگان و اساتيد بود.<ref name=":2" /> | |||
آيتالله شيخ محمد فاضل (رئيس حوزهْ علميهْ فيضيهْ مازندران) كه پدرش مرحوم آيتالله حاج شيخ نجفعلى استرآبادى نيز سالها در مدرسه سيد ساكن بود: در نجف مدارس متعددى وجود داشت. . . اما هيچ يك از مدارس نجف به موقعيت و شهرت مدرسهْ مرحوم سيد كاظم يزدى صاحب«عروة الوثقي» نمىرسيد.<ref name=":2" /> | |||
اين مدرسه چون بسيار زيبا و تميز بود، گردشگران و سياحتگران از عراق و كشورهاى اروپايى مىآمدند و از آن بازديد مىكردند و عكس مىگرفتند.<ref name=":2" /> | |||
مدرسه سيد در نجف همواره محل رفت و آمد و تجمع و بحث و گفتوگوى علمى طلاب و فضلاى پرتلاش در حوزهْ علميه اين شهر، همچون مرحوم آقا ضياء عراقى و آيتالله سيد على يثربى كاشانى بود. <sup>٢</sup>شخصيتهاى بزرگ و سرشناسى مانند حضرت امام خمينى، شهيد مدنى و آيتالله بهجت به اين مدرسه عنايت خاص و به آن رفت و آمد داشتند. حضرت امام خمينى (ره) هميشه از درب فرعى مدرسه كه به منزل معظمله نزديك بود، وارد مدرسه مىشدند و لحظاتى را در خدمت فضلا بودند و سپس به منزل بازمىگشتند. <ref>به نقل از خادم مدرسه، مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار ص ۹۴.</ref> | |||
علما و شخصيتهاى برجستهْ ديگرى چون: مرحوم شيخ عباس قمى، صاحب «مفاتيح الجنان» و مرحوم آقابزرگ تهرانى، صاحب«الذريعة» در اين مدرسه با هم در يك حجره اقامت داشتند و با هم به درس مرحوم ميرزا حسين نورى مىرفتند.<ref>مفاخر اسلام، ج١١، بخش اول، ص۴٧.</ref> | |||
در سال ١٣۴٠ قمرى مرحوم آيتالله شيخ محمدهادى معرفت (مفسر قرآن) با مرحوم شيخ هادى مقدس قمى به مدت ٨ ماه در يك حجره با هم در اين مدرسه سكونت داشتند.<ref>گلشن ابرار، ج ٨، ص ٣٩٨.</ref> | |||
آيتالله سيد عبدالكريم موسوى اردبيلى كه در سال ١٣٢۶ش به نجف اشرف هجرت كرد، به مدت دو سال در يكى از حجرات اين مدرسه ساكن شد.<ref>گلشن ابرار، ص ۴۵٩.</ref> | |||
مرحوم شيخ عباس قمى نيز در ايامى كه به ترجمهْ كتاب«عروةالوثقي» مشغول بود، در يكى از حجرههاى نمناك و كوچك اين مدرسه كه در زير پلهها قرار داشت، سكونت اختيار كرده بود و سرانجام ترجمهْ آن را در همين مدرسه به پايان رساند و به نام «غايةالقصوى» به چاپ رساند.<ref>مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص۵۱.</ref> محقق توانا مرحوم آقاى على دوانى به نقل از يكى از علماى نجف، ساكن تهران كه در مدرسه سيد ساكن بوده مىنويسد: | |||
مرحوم حاجآقا باقر طباطبايى، متولى مدرسه سيد در نجف، گاهى طلبهها را نصيحت مىكرد و مىگفت: چرا اين همه اصرار به داشتن اتاق خوب و حجرهْ نورگير مدرسه داريد و هر اتاق و حجرهاى كه به شما مىدهيم راضى نيستيد؟ ! بعد اضافه مىكرد و مىگفت: وقتى حاج شيخ عباس قمى در نجف بود، در حجرهاى بسيار كوچك و تاريك و زيرپلههاى طبقه دوم اين مدرسه سكونت داشت و در همان جاى تنگ و تاريك«غاية القصوي» را در ترجمهْ«عروةالوثقي» نوشت. هر بار از آن مرحوم مىخواستيم حجرهاش را عوض كند و يك حجرهْ بهتر و بزرگتر برگزيند، مىگفت: نه همين جا كفاف كار مرا مىكند و به راحتى مىتوانم به كارم ادامه بدهم. چرا اتاق ديگرى را كه ساير طلاب احتياج به آن دارند، اشغال بكنم؟ با همهْ اصرار و خواهش ما براى تعويض حجره، او هرگز نپذيرفت و در همان جا به سر برد و مشغول كارش بود.<ref>مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص ۵١.</ref> | |||
وضعیت کنونی | |||
بر پایه آخرین گزارش (۱۳۸۸ش) | |||
در بهمن ماه سال ١٣٨٨ در سفرى كه هيئت تحريريهْ مجلهْ «فرهنگ زيارت» به عتبات عاليات داشت، از اين مدرسه بازديد به عمل آمد. وقتى به مدرسه مراجعه كرديم، با درب بستهْ آن مواجه شديم. پس از اصرار بر ورود، فردى از پشت درب را باز كرد. پس از سلام و تعارف، چون فهميد زائر هستيم و از ايران آمدهايم، اجازه داد و داخل مدرسه شديم. هنگام ورود معلوم شد در حال تغييرات و بازسازى اساسى هستند. معماران، بناها و كارگران مشغول كار بودند. داخل حياط مدرسه و اطراف ستونها را حفارى كرده و بتونريزى مىكردند. لحظاتى با آنان صحبت كرديم. از طبقه اول و دوم مدرسه و داخل حجرات كه بسيار كوچك و يك نفرى بودند ديدن كرديم. چون از توليت، طلاب و خادم مدرسه خبرى نبود و آقايان حاضر هم چندان اطلاعى از اوضاع و تاريخ مدرسه نداشتند، همين قدر مىگفتند كه اين تعميرات و بازسازىها زير نظر دفتر آيتالله سيستانى انجام مىگيرد. خداحافظى كرديم و از درب فرعى كه به منزل حضرت امام خمينى منتهى مىشد، خارج شديم<ref>مقاله مدرسه سید در نجف نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۷.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
خط ۴۴: | خط ۹۲: | ||
*'''سيد محمد كاظم يزدى'''، كامل سلمان الجبورى، انتشارات ذوى القربى، ١٣٨۵ش. | *'''سيد محمد كاظم يزدى'''، كامل سلمان الجبورى، انتشارات ذوى القربى، ١٣٨۵ش. | ||
*'''موسوعة النجف الاشرف'''، جعفر دجیلی، | *'''موسوعة النجف الاشرف'''، جعفر دجیلی، | ||
*'''ماضی النجف و حاضرها'''، آل باقر محبوبه، | *'''ماضی النجف و حاضرها'''، آل باقر محبوبه، | ||
*''' | *'''مفاخر اسلام'''، على دوانى، | ||
*'''گلشن ابرار'''، | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |