استان انبار: تفاوت میان نسخهها
←اکنون
(←اکنون) |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==در دست حاکمان== | ==در دست حاکمان== | ||
==== زبَاء ==== | |||
مالک قلمرو انبار، در هنگام مهاجرت قبايل معروف به «عرب الضاحیه» به آن، بانويى به نام «زبّاء» بود كه بر ساكنين آن فرمانروايى مىكرد و اقتدارش ماجراى حكومت بلقيس بر سرزمين سبأ را در ذهنها تداعى مىنمود. «جذيمة الابرش» فرزند «مالك بن قهم» وقتى در انبار فرود آمد، با لشكرى كه فراهم كرد، مىخواست زبّاء را شكست بدهد، ولى شكست خورد و كشته شد. | |||
==== عمرو بن عدى ==== | |||
پس از کشته شدن جذیمة الابرش، خواهرزاده او عمرو بن عدى، با نقشهاى جديد وارد كارزار گرديد. يكى از كارگزاران وى به نام قصير در دربار آن بانو نفوذ كرد و چنين وانمود كرد كه مىخواهد خدمتگزار كاخش باشد و براى جلب اطمينان زبّاء چارهجويى مىكرد تا آنكه او را براى امور بازرگانى مأمور كرد و بارها قصير برايش كالاها وارد كرد و او را خوش آمد و به كارش اعتماد نمود. در اين حال قيصر نزد عمرو رفت و گفت نيروهاى خود را در صندوقهايى جاى ده؛ پس چهارهزار مرد جنگى با سلاح و تداركات نظامى در صندوقهايى جاى گرفتند و با دوهزار شتر به انبار آمدند. خود عمرو هم در ميان اين عده بود. صندوقها در خانههاى اصحاب زبّاء پراكنده گرديد و چندين صندوق هم به كاخ او منتقل شد. چون شب فرارسيد، آنان بيرون آمدند و آن بانوى فرمانروا و بسيارى از كارگزارانش را كشتند. آنگاه عمرو بن عدى زمام امور را به دست گرفت و پنجاه و پنج سال بر آن سرزمين حكومت كرد. | |||
==== حارث بن عمرو ==== | |||
پس از او حارث بن عمرو، در كنار مرزهاى روم شرقى موقعيتى ممتاز يافت و سلطه خود را بر شهر انبار مستحكم كرد.<ref>جغرافياى تاريخ سرزمينهاى خلافت شرقى، ص ٧١؛ تاريخ يعقوبى، ج ۱، ص ٢١٩.</ref> | پس از او حارث بن عمرو، در كنار مرزهاى روم شرقى موقعيتى ممتاز يافت و سلطه خود را بر شهر انبار مستحكم كرد.<ref>جغرافياى تاريخ سرزمينهاى خلافت شرقى، ص ٧١؛ تاريخ يعقوبى، ج ۱، ص ٢١٩.</ref> | ||
==== شاپور دوم ==== | |||
به دستور شاپور دوم، خندقى در انبار حفر شد كه از شهر هيت آغاز شده و تا ابلّه، در حوالى [[بصره]] كنونى ادامه مىيافت و از آنجا به [[خليج فارس]] مىرسيد. ابتدا در اين خندق آب جريان داشت، تا قبايل باديهنشين را كه به قصد استفاده از اراضى حاصلخيز بينالنهرين سفلى مىآمدند، مانع بوده باشد.<ref>الاعلاق النفسيه، ص ١٠٧؛ تاريخ ايران زمين، ص ٩۴ و ٩۵.</ref> | به دستور شاپور دوم، خندقى در انبار حفر شد كه از شهر هيت آغاز شده و تا ابلّه، در حوالى [[بصره]] كنونى ادامه مىيافت و از آنجا به [[خليج فارس]] مىرسيد. ابتدا در اين خندق آب جريان داشت، تا قبايل باديهنشين را كه به قصد استفاده از اراضى حاصلخيز بينالنهرين سفلى مىآمدند، مانع بوده باشد.<ref>الاعلاق النفسيه، ص ١٠٧؛ تاريخ ايران زمين، ص ٩۴ و ٩۵.</ref> | ||
آن هنگام كه انوشيروان{{یادداشت|خسرو اول.}} بر سر كار آمد، براى تقويت بنيه دفاعى ايران در مرزهاى غربى مجاور با روم و صحراى | ==== انوشيروان ==== | ||
آن هنگام كه انوشيروان{{یادداشت|خسرو اول.}} بر سر كار آمد، براى تقويت بنيه دفاعى ايران در مرزهاى غربى مجاور با [[روم]] و صحراى [[عربستان]]، ضمن بازسازى پادگانهاى منطقه، خندق شاپور دوم را تعمير كرد و تشكيلات تازه دفاعى به وجود آورد. به گفته ابنرسته، وقتى به اين فرمانروا خبر رسيد كه گروهى از اعراب، آبادىهاى سرزمین سواد را مورد تاخت و تاز قرار مىدهند، فرمان داد قلعه و باروى شهر اُلَّيس را كه شاپور دوم ساخته بود، از نو بسازند و اینگونه آنجا را پادگانى براى پاسدارى از آبادىهاى نزديك باديه گرداند؛ آنگاه فرمان داد تا از شهر هيت در امتداد حاشيه صحرا تا حوالى [[بصره]] خندقى حفر كنند تا به دريا بپيوندد و در كنارههاى اين خندق ديدهبانها و پادگانهايى استوار ساخت تا مانع نفوذ باديهنشينان به سرزمينهاى سواد گردد.<ref>الكامل فى التاريخ، ج ٣، ص ١٣٨٢و ١٢٨٣.</ref> | |||
==== مسلمانان ==== | |||
برخی بر این باورند که انبار، به سبب تسلط فرهنگ و تمدن شاهان ایران بر آن، نه تنها از نظر نظامى قدرت دفاع خود را از دست داد، بلكه از نظر اجتماعى و اخلاقى نيز مضمحل شده بود؛ از اين رو، مردم انبار که سالها در رنج فاصله طبقاتی ساسانی بودند،در برابر جاذبه دين اسلام و نگرش ضدطبقاتى اين آيين، مقاومتى احساس نمىكردند؛ اگر هم در هنگام فتح انبار و شهرهاى پيرامون، مقاومتهايى در برابر مسلمانان صورت مىگرفت، تلاشهاى فئودالها، بقاياى تيولداران، مرزبانان، اسپهبدان و دژخيمان براى حفظ باقى مانده سلطه رو به زوال خويش بوده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، ص ١١٠۴.</ref> | |||
== امام علی(ع) در انبار == | |||
<br /> | |||
==اکنون== | ==اکنون== | ||
در تقسيمات كشورى عراق كنونى، دهمين استان اين كشور استان الانبار نام دارد كه بيشتر سكنه آن سنى مذهباند. اين ايالت در غرب عراق قرار دارد. <sup>١</sup>از شمال شرقى به ايالت صلاحالدين، از شمال به نينوا، از شرق به مركز حكومت (بغداد) و كاظمين، از جنوب شرقى به ايالت بابل و از جنوب به كربلا محدود است. انبار در شمال غربى با سوريه، در غرب با اردن و در جنوب شرقى با عريستان سعودى هممرز است. مركز اين استان شهر رمادى است كه در شرق آن و در حوالى انبار كهن قرار گرفته است. منطقهاى كه قبلاً به جزيره معروف بود و در حد فاصل رودخانههاى دجله و فرات قرار داشت، در نيمه شمالى اين ايالت و نيمه غربى ايالت نينوا واقع است.<ref>با استفاده از نقشه سياسى عراق مندرج در اطلس جامع گيتاشناسى، چاپ ١٣٨٨، ١٣٨۶ش.</ref> | در تقسيمات كشورى عراق كنونى، دهمين استان اين كشور استان الانبار نام دارد كه بيشتر سكنه آن سنى مذهباند. اين ايالت در غرب عراق قرار دارد. <sup>١</sup>از شمال شرقى به ايالت صلاحالدين، از شمال به نينوا، از شرق به مركز حكومت (بغداد) و كاظمين، از جنوب شرقى به ايالت بابل و از جنوب به كربلا محدود است. انبار در شمال غربى با سوريه، در غرب با اردن و در جنوب شرقى با عريستان سعودى هممرز است. مركز اين استان شهر رمادى است كه در شرق آن و در حوالى انبار كهن قرار گرفته است. منطقهاى كه قبلاً به جزيره معروف بود و در حد فاصل رودخانههاى دجله و فرات قرار داشت، در نيمه شمالى اين ايالت و نيمه غربى ايالت نينوا واقع است.<ref>با استفاده از نقشه سياسى عراق مندرج در اطلس جامع گيتاشناسى، چاپ ١٣٨٨، ١٣٨۶ش.</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۹۸: | ||
*'''صورة الارض'''، ابنحوقل، ترجمه جعفر شعار، | *'''صورة الارض'''، ابنحوقل، ترجمه جعفر شعار، | ||
*'''فتوح البلدان'''، | *'''فتوح البلدان'''، | ||
*'''الكامل فى التاريخ'''، عزالدين بن اثير، | |||
*'''كوفه، پيدايش شهر اسلامى'''، هشام جعيط، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، | *'''كوفه، پيدايش شهر اسلامى'''، هشام جعيط، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، | ||
*'''لغتنامه دهخدا'''، چاپ جديد، | *'''لغتنامه دهخدا'''، چاپ جديد، | ||
خط ۹۱: | خط ۱۰۶: | ||
*'''مفاتيح العلوم'''، | *'''مفاتيح العلوم'''، | ||
*'''مقدمه ابنخلدون'''، | *'''مقدمه ابنخلدون'''، | ||
*'''نهج البلاغه'''، ترجمه فيض الاسلام، | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |