ابن تیمیه: تفاوت میان نسخهها
←آرای اعتقادی
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
به باور وی، از آنجا که اسماء و صفات خداوند [[توقیفی]] هستند، نمیتوان خداوند را به [[تجسیم|جسمانیت]] متصف کرد.<ref>مجموع الفتاوی، ج۳، ص۱۶۸. </ref> از این رو، با توجیه عقیده کرامیه درباره جسمانیت خداوند و تأویل آن به موجودیت، اشکال اخیر را بر آنان متوجه میداند<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۱۳۷. </ref> و بر همین اساس از پاسخ به متحیز و جهتدار بودن خداوند دوری کرده، این الفاظ را مجمل و فارغ از آموزههای کتاب و سنت میداند.<ref>مجموع الفتاوی، ج۵، ص۳۰۲-۳۰۵. </ref> این همه در حالی است که وی در نوشتارهای خود صریحاً به ایستادن بر عرش، آمدن، دست، پا<ref>صحیح الکلم، ص۴۳. </ref>، شادی و عصبانیت و... برای خداوند اشاره دارد و روایتهای این باب را میپذیرد و بر تفسیر آنها بر پایه معنای ظاهری و عرفی آن تأکید میورزد<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۶۳۹-۶۴۰.</ref>؛ چنانکه تشبیه محال را تنها در اوصاف اختصاصی خداوند میپذیرد و تشبیه در برخی جهات را مستلزم تمثیل محال نمیشمارد.<ref>التدمریه، ص۳۹-۴۰.</ref> وی خداوند را ساکن در ما فوق [[آسمانهای هفتگانه]] بر روی [[عرش]] خود میداند. از همین رو، می توان به خدا اشاره کرد و به همین دلیل است که هنگام [[دعا]] دستها را به سمت آسمان میگیریم. یا ذیل آیات ۳۶-۳۷ [[سوره غافر]] [[فرعون]] در پی گفتار [[موسی]]، به [[هامان]] دستور ساخت کوشک بزرگی میدهد تا بدان وسیله به پیشگاه خدا برسد.<ref>العقیدة الحمویه، ص۹۴؛ شرح حدیث النزول، ص۵۹. </ref> | به باور وی، از آنجا که اسماء و صفات خداوند [[توقیفی]] هستند، نمیتوان خداوند را به [[تجسیم|جسمانیت]] متصف کرد.<ref>مجموع الفتاوی، ج۳، ص۱۶۸. </ref> از این رو، با توجیه عقیده کرامیه درباره جسمانیت خداوند و تأویل آن به موجودیت، اشکال اخیر را بر آنان متوجه میداند<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۱۳۷. </ref> و بر همین اساس از پاسخ به متحیز و جهتدار بودن خداوند دوری کرده، این الفاظ را مجمل و فارغ از آموزههای کتاب و سنت میداند.<ref>مجموع الفتاوی، ج۵، ص۳۰۲-۳۰۵. </ref> این همه در حالی است که وی در نوشتارهای خود صریحاً به ایستادن بر عرش، آمدن، دست، پا<ref>صحیح الکلم، ص۴۳. </ref>، شادی و عصبانیت و... برای خداوند اشاره دارد و روایتهای این باب را میپذیرد و بر تفسیر آنها بر پایه معنای ظاهری و عرفی آن تأکید میورزد<ref>منهاج السنه، ج۲، ص۶۳۹-۶۴۰.</ref>؛ چنانکه تشبیه محال را تنها در اوصاف اختصاصی خداوند میپذیرد و تشبیه در برخی جهات را مستلزم تمثیل محال نمیشمارد.<ref>التدمریه، ص۳۹-۴۰.</ref> وی خداوند را ساکن در ما فوق [[آسمانهای هفتگانه]] بر روی [[عرش]] خود میداند. از همین رو، می توان به خدا اشاره کرد و به همین دلیل است که هنگام [[دعا]] دستها را به سمت آسمان میگیریم. یا ذیل آیات ۳۶-۳۷ [[سوره غافر]] [[فرعون]] در پی گفتار [[موسی]]، به [[هامان]] دستور ساخت کوشک بزرگی میدهد تا بدان وسیله به پیشگاه خدا برسد.<ref>العقیدة الحمویه، ص۹۴؛ شرح حدیث النزول، ص۵۹. </ref> | ||
[[حصنی]] (م.۸۲۹ق.)، [[ابن حجر هیتمی]] (م.۹۷۳ق.) و بسیاری دیگر ابن تیمیه را به تشبیه و تجسیم وصف کردهاند.<ref>ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۱۹، ۱۲۹-۱۳۰؛ کشف النقاب، ص۱۵؛ فیض الوهاب، ج۲، ص۵۰؛ السیف الصقیل، ص۴۲. حصنی در این زمینه مینویسد: ابن تیمیه بر بالای منبر مسجد جامع اموی مسئله استواری خداوند بر عرش را به نشستن خود بر منبر تشبیه کرد و از همین رو حاضران به او اعتراض کردند.<ref>دفع شبه من شبه، ص۴۱.</ref> به روایت ابن بطوطه (م.۷۷۹ق.) وی [[حدیث]] نزول خداوند بر آسمان دنیا را به پایین آمدن خود از [[منبر]] تشبیه کرد.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۱۷.</ref> فارغ از گزارش ابن بطوطه به عنوان جهانگردی بیطرف، به گزارش [[ابوحیان]] (م.۷۴۵ق.) نیز وی در کتاب العرش خود آورده که خداوند بر [[کرسی]] نشسته و جایی را برای نشستن پیامبرش خالی کرده است.<ref>دفع شبه من شبه، ص۴۷.</ref> شاهد صحت این نسبت آن است که ابن تیمیه این حدیث را [[حدیث صحیح|صحیح]] شمرده است: عرش آنگاه که خداوند بر آن جلوس فرماید، تنها به پهنای چهار انگشت فضای خالی دارد!<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۶۲۸-۶۳۰.</ref> البته مفقود ماندن کتاب مورد اشاره ابوحیان بعید نیست؛ چنانکه در میان تاریخنگاران همفکر ابن تیمیه به نوعی پنهانکاری در منسوب ساختن نظریه تجسیم به وی برمیخوریم و پس از مراجعه به دیگر کتابهای تاریخی، این راز آشکار میشود.<ref>قس: تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۲۴۶؛ نک: الوافی بالوفیات، ج۷، ص۱۹.</ref> ابن تیمیه، خود، در جلسه دادگاهی که بدین منظور برگزار شده بود، حضور نیافت و حکومت با اعلان حمایت از وی و ضرب و شتم مخالفان، از آشکار شدن عقیده او جلوگیری کرد. موضعگیریهای علمای مذاهب و احضار مکرر وی به دادگاه و درخواست توضیح درباره عقیده او در تشبیه و تجسیم حاکی از وجود برخی گفتههای نانگاشته یا نگاشتههای نایافته از سوی وی است.<ref>ابنتیمیة حیاته عقائده، ص۱۱۷-۱۱۸، ۱۲۵.</ref> | [[حصنی]] (م.۸۲۹ق.)، [[ابن حجر هیتمی]] (م.۹۷۳ق.) و بسیاری دیگر ابن تیمیه را به تشبیه و تجسیم وصف کردهاند.<ref>ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۱۹، ۱۲۹-۱۳۰؛ کشف النقاب، ص۱۵؛ فیض الوهاب، ج۲، ص۵۰؛ السیف الصقیل، ص۴۲.</ref> حصنی در این زمینه مینویسد: ابن تیمیه بر بالای منبر مسجد جامع اموی مسئله استواری خداوند بر عرش را به نشستن خود بر منبر تشبیه کرد و از همین رو حاضران به او اعتراض کردند.<ref>دفع شبه من شبه، ص۴۱.</ref> به روایت ابن بطوطه (م.۷۷۹ق.) وی [[حدیث]] نزول خداوند بر آسمان دنیا را به پایین آمدن خود از [[منبر]] تشبیه کرد.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۱۷.</ref> فارغ از گزارش ابن بطوطه به عنوان جهانگردی بیطرف، به گزارش [[ابوحیان]] (م.۷۴۵ق.) نیز وی در کتاب العرش خود آورده که خداوند بر [[کرسی]] نشسته و جایی را برای نشستن پیامبرش خالی کرده است.<ref>دفع شبه من شبه، ص۴۷.</ref> شاهد صحت این نسبت آن است که ابن تیمیه این حدیث را [[حدیث صحیح|صحیح]] شمرده است: عرش آنگاه که خداوند بر آن جلوس فرماید، تنها به پهنای چهار انگشت فضای خالی دارد!<ref>منهاج السنه، ج۱، ص۶۲۸-۶۳۰.</ref> البته مفقود ماندن کتاب مورد اشاره ابوحیان بعید نیست؛ چنانکه در میان تاریخنگاران همفکر ابن تیمیه به نوعی پنهانکاری در منسوب ساختن نظریه تجسیم به وی برمیخوریم و پس از مراجعه به دیگر کتابهای تاریخی، این راز آشکار میشود.<ref>قس: تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۲۴۶؛ نک: الوافی بالوفیات، ج۷، ص۱۹.</ref> ابن تیمیه، خود، در جلسه دادگاهی که بدین منظور برگزار شده بود، حضور نیافت و حکومت با اعلان حمایت از وی و ضرب و شتم مخالفان، از آشکار شدن عقیده او جلوگیری کرد. موضعگیریهای علمای مذاهب و احضار مکرر وی به دادگاه و درخواست توضیح درباره عقیده او در تشبیه و تجسیم حاکی از وجود برخی گفتههای نانگاشته یا نگاشتههای نایافته از سوی وی است.<ref>ابنتیمیة حیاته عقائده، ص۱۱۷-۱۱۸، ۱۲۵.</ref> | ||
به ادعای [[شهرستانی]]، با ملاحظه بیش از ۱۰۰ کتاب تفسیری میتوان دریافت که هیچ یک از سلف صالح، آیات و روایتهای مرتبط با صفات را تأویل نبرده و آن را بر ظاهرش حمل کردهاند.<ref>تفسیر سورة النور، ص۱۷۸-۱۷۹. </ref> اما بسیاری از صحابه و دانشمندان در اینگونه صفات راه تأویل را برگزیدهاند.<ref>نک: ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۲۱-۱۲۹.</ref> برخی نویسندگان، عقیده تشبیه و تجسیم ابن تیمیه را برگرفته از [[ابوالبرکات بغدادی]] (م.۵۴۷ق.) که فردی [[یهودی]] زاده بود<ref>المقدمات الخمس و العشرون، ص۹-۱۰.</ref> یا محصول گرایشهای [[کرامیه|کرّامی]] وی<ref>نشأة الفکر الفلسفی، ج۱، ص۳۱۱.</ref> یا به پیروی از طیف [[مجسمه]] [[حنبلی|حنابله]] همچون [[محمد بربهاری]] (م.۳۲۹ق.) و [[قاضی ابویعلی]] (م.۴۵۸ق.)<ref>التبصیر فی الدین، ص۶۷.</ref> دانستهاند. | به ادعای [[شهرستانی]]، با ملاحظه بیش از ۱۰۰ کتاب تفسیری میتوان دریافت که هیچ یک از سلف صالح، آیات و روایتهای مرتبط با صفات را تأویل نبرده و آن را بر ظاهرش حمل کردهاند.<ref>تفسیر سورة النور، ص۱۷۸-۱۷۹. </ref> اما بسیاری از صحابه و دانشمندان در اینگونه صفات راه تأویل را برگزیدهاند.<ref>نک: ابن تیمیة حیاته عقائده، ص۱۲۱-۱۲۹.</ref> برخی نویسندگان، عقیده تشبیه و تجسیم ابن تیمیه را برگرفته از [[ابوالبرکات بغدادی]] (م.۵۴۷ق.) که فردی [[یهودی]] زاده بود<ref>المقدمات الخمس و العشرون، ص۹-۱۰.</ref> یا محصول گرایشهای [[کرامیه|کرّامی]] وی<ref>نشأة الفکر الفلسفی، ج۱، ص۳۱۱.</ref> یا به پیروی از طیف [[مجسمه]] [[حنبلی|حنابله]] همچون [[محمد بربهاری]] (م.۳۲۹ق.) و [[قاضی ابویعلی]] (م.۴۵۸ق.)<ref>التبصیر فی الدین، ص۶۷.</ref> دانستهاند. |