پرش به محتوا

آستان مقدس امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[سیدعبدالکریم بن طاووس]] (م6٩٣ه. ق)، پاره‌ای از روایات رباره وجود مکان دفن امیرمؤمنان(ع) در نجف و زیارت این قبر توسط امامان(ع)، در کتاب خود «[[فرحة الغری|فرحة الغَری]]» گردآوری کرده است. بیشتر این روایات، به‌طور پراکنده در منابع قدیم‌تر شیعه، از قبیل «[[کامل‌الزیارات|کامل‌الزیارات]]» اثر [[ابن‌قولویه]] نقل شده است. در اینجا به برخی از این‌گونه روایات اشاره می‌کنیم:
[[سیدعبدالکریم بن طاووس]] (م6٩٣ه. ق)، پاره‌ای از روایات رباره وجود مکان دفن امیرمؤمنان(ع) در نجف و زیارت این قبر توسط امامان(ع)، در کتاب خود «[[فرحة الغری|فرحة الغَری]]» گردآوری کرده است. بیشتر این روایات، به‌طور پراکنده در منابع قدیم‌تر شیعه، از قبیل «[[کامل‌الزیارات|کامل‌الزیارات]]» اثر [[ابن‌قولویه]] نقل شده است. در اینجا به برخی از این‌گونه روایات اشاره می‌کنیم:


* حسین خلال|حسین خلاّل از جدش نقل کرده است که گفت: «از [[حسین بن علی(ع)]] پرسیدم که امیرمؤمنان(ع) را در کجا دفن نمودید؟» فرمود: «پیکر ایشان را شبانه بیرون بردیم تا به مسجد اشعث رسیدیم. سپس از آنجا به پشت (کوفه)، در ناحیه غَری انتقال دادیم».<ref>کامل الزیارات، ص٣٠؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩4-٩5.</ref>  
*حسین خلال|حسین خلاّل از جدش نقل کرده است که گفت: «از [[حسین بن علی(ع)]] پرسیدم که امیرمؤمنان(ع) را در کجا دفن نمودید؟» فرمود: «پیکر ایشان را شبانه بیرون بردیم تا به مسجد اشعث رسیدیم. سپس از آنجا به پشت (کوفه)، در ناحیه غَری انتقال دادیم».<ref>کامل الزیارات، ص٣٠؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩4-٩5.</ref>


* [[صفوان جمال|صفوان جمّال]] حکایت کرده است که عامر بن عبدالله ازدی به امام صادق(ع) عرض کرد: «مردم گمان می‌کنند که امیرمؤمنان(ع) در «رحبه» دفن شده است». حضرت فرمود: «خیر!». عامر پرسید: «پس آن حضرت در کجا دفن شده است؟» امام(ع) فرمود: «وقتی امیرمؤمنان(ع) وفات نمود، [[امام حسن(ع)]] ایشان را به پشت کوفه، در مکانی نزدیک نجف و در سمت چپ غَری و سمت راست حیره، منتقل کرد و بین ریگ‌های سفید، دفن نمود».<ref>کامل الزیارات، ص٣٠؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٣-٩4.</ref> مشابه این حدیث، در [[مقاتل الطالبیین]]، [[ابوالفرج الاصفهانی]]، ص54، نقل شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی، ص54.</ref>  
*[[صفوان جمال|صفوان جمّال]] حکایت کرده است که عامر بن عبدالله ازدی به امام صادق(ع) عرض کرد: «مردم گمان می‌کنند که امیرمؤمنان(ع) در «رحبه» دفن شده است». حضرت فرمود: «خیر!». عامر پرسید: «پس آن حضرت در کجا دفن شده است؟» امام(ع) فرمود: «وقتی امیرمؤمنان(ع) وفات نمود، [[امام حسن(ع)]] ایشان را به پشت کوفه، در مکانی نزدیک نجف و در سمت چپ غَری و سمت راست حیره، منتقل کرد و بین ریگ‌های سفید، دفن نمود».<ref>کامل الزیارات، ص٣٠؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٣-٩4.</ref> مشابه این حدیث، در [[مقاتل الطالبیین]]، [[ابوالفرج الاصفهانی]]، ص54، نقل شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی، ص54.</ref>


* امام صادق(ع) در روایت دیگری فرموده است: هنگامی که در حیره نزد ابوالعباس بودم، شب‌ها به زیارت قبر امیرمؤمنان(ع) می‌رفتم. قبر آن حضرت در ناحیه نجف به جانب غَری النعمان می‌باشد. در هر صورت نزد قبر، [[نماز شب]] را می‌خواندم و پیش از طلوع فجر از آنجا برمی‌گشتم.<ref>کامل الزیارات، ص٣4؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠6-١٠٧.</ref>  
*امام صادق(ع) در روایت دیگری فرموده است: هنگامی که در حیره نزد ابوالعباس بودم، شب‌ها به زیارت قبر امیرمؤمنان(ع) می‌رفتم. قبر آن حضرت در ناحیه نجف به جانب غَری النعمان می‌باشد. در هر صورت نزد قبر، [[نماز شب]] را می‌خواندم و پیش از طلوع فجر از آنجا برمی‌گشتم.<ref>کامل الزیارات، ص٣4؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠6-١٠٧.</ref>


* از احمد بن محمد بن ابی‌نصر نقل شده است که از امام رضا(ع) پرسیدم: «جای قبر امیرمؤمنان(ع) کجاست؟» حضرت فرمود: «نجف». گفتم: «فدایت شوم! برخی می‌گویند آن حضرت در رحبه دفن شده است». فرمود: «خیر. برخی از مردم نیز می‌گویند که ایشان در مسجد، دفن گردیده است».<ref>کامل الزیارات، ص٣4؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠٨-١٠٩.</ref>  
*از احمد بن محمد بن ابی‌نصر نقل شده است که از امام رضا(ع) پرسیدم: «جای قبر امیرمؤمنان(ع) کجاست؟» حضرت فرمود: «نجف». گفتم: «فدایت شوم! برخی می‌گویند آن حضرت در رحبه دفن شده است». فرمود: «خیر. برخی از مردم نیز می‌گویند که ایشان در مسجد، دفن گردیده است».<ref>کامل الزیارات، ص٣4؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠٨-١٠٩.</ref>


* [[عبدالله بن سنان]] حکایت کرده است که عمر بن یزید، نزد من آمد و گفت: «سوار شو». با او سوار شدم و حرکت کردیم تا به منزل حفص کنّاسی رسیدیم و او را به بیرون خواندیم. او نیز با ما سوار شد و هر سه حرکت کردیم تا به غَری رسیدیم و سپس به قبری رسیدیم. عمر بن یزید به ما گفت: «فرود آیید! این قبر امیرمؤمنان(ع) است». به او گفتیم: «از کجا دانستی؟» گفت: «زمانی که امام صادق(ع) در حیره بود، چند بار با ایشان به اینجا آمدم و به من خبر داد که اینجا قبر امیرمؤمنان(ع) است».<ref>کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩5-٩6.</ref>  
*[[عبدالله بن سنان]] حکایت کرده است که عمر بن یزید، نزد من آمد و گفت: «سوار شو». با او سوار شدم و حرکت کردیم تا به منزل حفص کنّاسی رسیدیم و او را به بیرون خواندیم. او نیز با ما سوار شد و هر سه حرکت کردیم تا به غَری رسیدیم و سپس به قبری رسیدیم. عمر بن یزید به ما گفت: «فرود آیید! این قبر امیرمؤمنان(ع) است». به او گفتیم: «از کجا دانستی؟» گفت: «زمانی که امام صادق(ع) در حیره بود، چند بار با ایشان به اینجا آمدم و به من خبر داد که اینجا قبر امیرمؤمنان(ع) است».<ref>کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩5-٩6.</ref>


===آشکار شدن محل قبر امام(ع)===
===آشکار شدن محل قبر امام(ع)===
ماجرای آشکار شدن مکان دفن امام علی(ع)، بنابر روایاتی از زبان عبدالله بن حازم (از نزدیکان‌ هارون الرشید) به این شکل روایت شده است:
ماجرای آشکار شدن مکان دفن امام علی(ع)، بنابر روایاتی از زبان عبدالله بن حازم (از نزدیکان‌ هارون الرشید) به این شکل روایت شده است:
روزی همراه‌ هارون برای شکار از [[کوفه]] خارج شدیم. به ناحیه غَری و [[ثویه]] رسیدیم. در آن محل، آهوانی را دیدیم. بازها و سگ‌های شکاری را به سوی آنها فرستادیم. آهوان پا به فرار گذاشتند و خود را به تپه‌ای که در آنجا بود، رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگ‌های شکاری از تپه بالا نرفتند و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند. بازها و سگ‌های شکاری آنها را تعقیب کردند. آهوان دوباره به آن تپه پناه بردند و بازها و سگ‌ها دوباره برگشتند.
روزی همراه‌ هارون برای شکار از [[کوفه]] خارج شدیم. به ناحیه [[غری|غَری]] و [[ثویه (کوفه)|ثویه]] رسیدیم. در آن محل، آهوانی را دیدیم. بازها و سگ‌های شکاری را به سوی آنها فرستادیم. آهوان پا به فرار گذاشتند و خود را به تپه‌ای که در آنجا بود، رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگ‌های شکاری از تپه بالا نرفتند و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند. بازها و سگ‌های شکاری آنها را تعقیب کردند. آهوان دوباره به آن تپه پناه بردند و بازها و سگ‌ها دوباره برگشتند.
این حادثه، بار سوم نیز تکرار شد.‌ هارون گفت بروید و هرکس را پیدا کردید، نزد من بیاورید. آنها پیرمردی از بنی‌اسد را پیدا کردند و نزد‌ هارون آوردند.‌ هارون از او پرسید: «این تپه چیست؟» پیرمرد گفت: «اگر به من امان دهی، تو را باخبر می‌سازم». ‌هارون گفت: «برای تو نزد خدا عهد و پیمان می‌بندم که آزار و اذیتی به تو نرسانم. پیرمرد پاسخ داد: پدرم از پدرانشان نقل کرده‌اند که آنها می‌گفتند: این تپه، قبر علی بن ابی‌طالب(ع) است که خداوند آنجا را حرم قرار داد و هرکس به آنجا پناه ببرد، در امان است.‌ هارون از اسبش پیاده شد و آب خواست و [[وضو]] گرفت و کنار آن تپه، [[نماز]] خواند و دعا و گریه و زاری کرد. سپس از آنجا رفتند. بعد از این قضیه،‌ هارون دستور داد تا گنبدی روی قبر شریف امیرمؤمنان(ع) بنا کردند.<ref>فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢66-٢6٧.</ref>  
این حادثه، بار سوم نیز تکرار شد.‌ هارون گفت بروید و هرکس را پیدا کردید، نزد من بیاورید. آنها پیرمردی از بنی‌اسد را پیدا کردند و نزد‌ هارون آوردند.‌ هارون از او پرسید: «این تپه چیست؟» پیرمرد گفت: «اگر به من امان دهی، تو را باخبر می‌سازم». ‌هارون گفت: «برای تو نزد خدا عهد و پیمان می‌بندم که آزار و اذیتی به تو نرسانم. پیرمرد پاسخ داد: پدرم از پدرانشان نقل کرده‌اند که آنها می‌گفتند: این تپه، قبر علی بن ابی‌طالب(ع) است که خداوند آنجا را حرم قرار داد و هرکس به آنجا پناه ببرد، در امان است.‌ هارون از اسبش پیاده شد و آب خواست و [[وضو]] گرفت و کنار آن تپه، [[نماز]] خواند و دعا و گریه و زاری کرد. سپس از آنجا رفتند. بعد از این قضیه،‌ هارون دستور داد تا گنبدی روی قبر شریف امیرمؤمنان(ع) بنا کردند.<ref>فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢66-٢6٧.</ref>  
این داستان، با اختلاف در برخی جزئیات، در منابع دیگری نیز آمده است.<ref>الارشاد، الشیخ المفید، ج١، ص٢6-٢٧؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ج٢، ص٣٨6؛ حیاة الحیوان الکبری، محمد بن موسی الدمیری، ج4، ص54، ذیل ماده «فهد» به نقل از ابن خَلَّکان.</ref>  
این داستان، با اختلاف در برخی جزئیات، در منابع دیگری نیز آمده است.<ref>الارشاد، الشیخ المفید، ج١، ص٢6-٢٧؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ج٢، ص٣٨6؛ حیاة الحیوان الکبری، محمد بن موسی الدمیری، ج4، ص54، ذیل ماده «فهد» به نقل از ابن خَلَّکان.</ref>  
خط ۶۶: خط ۶۶:
در روایت دیگری، امام صادق(ع) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی]]، غَری (نجف) را قطعه‌ای از کوهی بیان کرده است که خداوند بر آن، با [[موسی(ع)]] تکلم کرد و [[عیسی(ع)]] را تقدیس نمود و ابراهیم(ع) را خلیل خود و محمد(ص) را حبیب خود برگزید و آن را مسکن پیامبران (علیهم‌السّلام) قرار داد.<ref>کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١١٣.</ref>  
در روایت دیگری، امام صادق(ع) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی]]، غَری (نجف) را قطعه‌ای از کوهی بیان کرده است که خداوند بر آن، با [[موسی(ع)]] تکلم کرد و [[عیسی(ع)]] را تقدیس نمود و ابراهیم(ع) را خلیل خود و محمد(ص) را حبیب خود برگزید و آن را مسکن پیامبران (علیهم‌السّلام) قرار داد.<ref>کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١١٣.</ref>  


همچنین در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نجف، همان کوهی است که فرزند [[نوح(ع)]]، به آن پناه برد و گفت: {{قلم رنگ|سبز|﴿ سَآوِی اِلیٰ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمٰاءِ ﴾}}؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/226/43 هود/سوره11، آیه43. ]</ref> خداوند به کوه [[وحی]] کرد (خطاب نمود): «آیا او از من، به تو پناه می‌برد؟» پس کوه در زمین نهان گشت و رشته‌اش تا سرزمین شام بریده شد.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص٣5١-٣5٢؛ کامل الزیارات، ص٣٢؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٩-١٠٠.</ref>  
همچنین در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نجف، همان کوهی است که فرزند [[نوح(ع)]]، به آن پناه برد و گفت: {{قلم رنگ|سبز|﴿ سَآوِی اِلیٰ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمٰاءِ ﴾}}؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/226/43 هود/سوره11، آیه43.]</ref> خداوند به کوه [[وحی]] کرد (خطاب نمود): «آیا او از من، به تو پناه می‌برد؟» پس کوه در زمین نهان گشت و رشته‌اش تا سرزمین شام بریده شد.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص٣5١-٣5٢؛ کامل الزیارات، ص٣٢؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٩-١٠٠.</ref>  


در روایت دیگری از امام صادق(ع) در تفسیر آیه: {{قلم رنگ|سبز|﴿ وَ آوَیْنٰاهُمٰا اِلیٰ رَبْوَةٍ ذٰاتِ قَرٰارٍ وَ مَعِینٍ ﴾}}؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/345/50 مؤمنون/سوره23، آیه50. ]</ref> ، آمده است که منظور از «ربوه»، نجف و منظور از «مَعین»، رود فرات است.<ref>کامل الزیارات، ص45؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٣٨.</ref>  
در روایت دیگری از امام صادق(ع) در تفسیر آیه: {{قلم رنگ|سبز|﴿ وَ آوَیْنٰاهُمٰا اِلیٰ رَبْوَةٍ ذٰاتِ قَرٰارٍ وَ مَعِینٍ ﴾}}؛<ref>[http://lib.eshia.ir/17001/1/345/50 مؤمنون/سوره23، آیه50.]</ref> ، آمده است که منظور از «ربوه»، نجف و منظور از «مَعین»، رود فرات است.<ref>کامل الزیارات، ص45؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٣٨.</ref>  


[[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهل‌سنت نیز به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شست‌وشو کند، از آب فرات استفاده کند.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، ج١، ص٢١٣.</ref>  
[[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهل‌سنت نیز به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شست‌وشو کند، از آب فرات استفاده کند.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، ج١، ص٢١٣.</ref>  
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
حرم مطهر، میان صحن واقع شده و نمای آن، به شکل مربعی است که طول هر ضلع آن سیزده متر و مساحت آن، 169 مترمربع است. گرداگرد حرم، رواق‌های مستطیل شکلی وجود دارد که طول هر ضلع آن، سی متر است. در این رواق‌ها، چهار ورودی به صحن باز می‌شود که عبارت‌اند از:
حرم مطهر، میان صحن واقع شده و نمای آن، به شکل مربعی است که طول هر ضلع آن سیزده متر و مساحت آن، 169 مترمربع است. گرداگرد حرم، رواق‌های مستطیل شکلی وجود دارد که طول هر ضلع آن، سی متر است. در این رواق‌ها، چهار ورودی به صحن باز می‌شود که عبارت‌اند از:


* الباب الکبیر یا ورودی بزرگ که وسط ایوان طلا قرار دارد. دری که پیش‌تر در اینجا وجود داشت، «حاج [[محمدحسین خان اصفهانی]]»، صدراعظم قاجار، در سال ١٢١٩ه. ق نصب کرده بود. سپس در سال ١٣٧٣ه. ق، این در با درِ طلاکوب جدیدی تعویض گردید که «حاج میرزا مهدی مقدم» و برادرزاده‌های وی، با هزینه نیم میلیون تومان، ساخته و به آستان مقدس هدیه کرده بودند.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ج٣، ص٢6.</ref>  
*الباب الکبیر یا ورودی بزرگ که وسط ایوان طلا قرار دارد. دری که پیش‌تر در اینجا وجود داشت، «حاج [[محمدحسین خان اصفهانی]]»، صدراعظم قاجار، در سال ١٢١٩ه. ق نصب کرده بود. سپس در سال ١٣٧٣ه. ق، این در با درِ طلاکوب جدیدی تعویض گردید که «حاج میرزا مهدی مقدم» و برادرزاده‌های وی، با هزینه نیم میلیون تومان، ساخته و به آستان مقدس هدیه کرده بودند.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ج٣، ص٢6.</ref>
*  
*
* ورودی مجاور مناره شمالی که به مقبره علامه حلی متصل است و در سال ١٣٧٣ه. ق، ایجاد شده است.
*ورودی مجاور مناره شمالی که به مقبره علامه حلی متصل است و در سال ١٣٧٣ه. ق، ایجاد شده است.
*  
*
* ورودی شمالی رواق که روبه‌روی باب طوسی صحن مطهر، قرار دارد.
*ورودی شمالی رواق که روبه‌روی باب طوسی صحن مطهر، قرار دارد.
*  
*
* ورودی جنوبی رواق که به باب المراد شناخته می‌شود و روبه‌روی باب القبله صحن مطهر قرار دارد و دارای درِ نقره‌ای طلاکوبی است که در سال ١٣4١ه. ق، نصب شده است.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ص٢٧.</ref>  
*ورودی جنوبی رواق که به باب المراد شناخته می‌شود و روبه‌روی باب القبله صحن مطهر قرار دارد و دارای درِ نقره‌ای طلاکوبی است که در سال ١٣4١ه. ق، نصب شده است.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ص٢٧.</ref>


==ایوان‌ها==
==ایوان‌ها==
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
در محدوده حرم امیرمؤمنان(ع) مقام‌هایی منسوب به چند تن از ائمه (علیهم‌السّلام) وجود داشته است که در جریان توسعه حرم مطهر، از بین رفته است. این مقام‌ها عبارت‌اند از:
در محدوده حرم امیرمؤمنان(ع) مقام‌هایی منسوب به چند تن از ائمه (علیهم‌السّلام) وجود داشته است که در جریان توسعه حرم مطهر، از بین رفته است. این مقام‌ها عبارت‌اند از:


* مقام امام زین‌العابدین(ع):
*مقام امام زین‌العابدین(ع):
 
این مقام، متصل به صحن حرم امیرمؤمنان(ع) از سمت غربی آن قرار داشته است. اما در نتیجه احداث ورودی غربی صحن شریف، از بین رفته است.<ref>ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٩5.</ref>  
این مقام، متصل به صحن حرم امیرمؤمنان(ع) از سمت غربی آن قرار داشته است. اما در نتیجه احداث ورودی غربی صحن شریف، از بین رفته است.<ref>ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٩5.</ref>  


* مقام امام جعفر صادق(ع):
*مقام امام جعفر صادق(ع):
 
این مقام، نزدیک مسجد الراس و سمت چپ کسی که از باب الفرج (درِ جنوب غربی حرم) وارد می‌شود، قرار داشته است. این مقام که مساحتی حدود صد مترمربع و گنبدی سفیدرنگ داشت، تا حدود پنجاه سال گذشته، پابرجا بود. اما اکنون اثری از آن، باقی نمانده است.<ref>راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص١٢٣.</ref>  
این مقام، نزدیک مسجد الراس و سمت چپ کسی که از باب الفرج (درِ جنوب غربی حرم) وارد می‌شود، قرار داشته است. این مقام که مساحتی حدود صد مترمربع و گنبدی سفیدرنگ داشت، تا حدود پنجاه سال گذشته، پابرجا بود. اما اکنون اثری از آن، باقی نمانده است.<ref>راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص١٢٣.</ref>  


* ساباط (گذر) امام زمان(عج):
*ساباط (گذر) امام زمان(عج):
 
«[[سیدبهاءالدین حسینی نیلی]]»، از علمای قرن هشتم هجری، نقل کرده است که در سال ٧٢٠ه. ق، [[حضرت مهدی(عج)]] شبی به خانه یکی از شیعیان که فلج بود، آمد و او را شفا داد و سپس او را به یک ساباط (گذر) برد که متصل به دیوار حرم امام علی(ع) بود و به او گفت: «این ساباط، محل رفت‌وآمد من برای زیارت جدم امیرمؤمنان(ع) است. پس هر شب آن را ببند». از آن زمان، این ساباط به زیارتگاه مردم نجف تبدیل شد و هرکس برای آنجا نذری می‌کرد، حاجتش برآورده می‌شد.<ref>السلطان المفرّج عن اهل الایمان، بهاءالدین نیلی، ص4٧-4٨؛ بحار الانوار، المجلسی، ج5٢، ص٧4.</ref> با توجه به توسعه‌های مکرر آستان مقدس پس از تاریخ گفته شده، این ساباط به احتمال زیاد در محدوده صحن شریف قرار گرفته و امروزه نشانی از آن باقی نمانده است.
«[[سیدبهاءالدین حسینی نیلی]]»، از علمای قرن هشتم هجری، نقل کرده است که در سال ٧٢٠ه. ق، [[حضرت مهدی(عج)]] شبی به خانه یکی از شیعیان که فلج بود، آمد و او را شفا داد و سپس او را به یک ساباط (گذر) برد که متصل به دیوار حرم امام علی(ع) بود و به او گفت: «این ساباط، محل رفت‌وآمد من برای زیارت جدم امیرمؤمنان(ع) است. پس هر شب آن را ببند». از آن زمان، این ساباط به زیارتگاه مردم نجف تبدیل شد و هرکس برای آنجا نذری می‌کرد، حاجتش برآورده می‌شد.<ref>السلطان المفرّج عن اهل الایمان، بهاءالدین نیلی، ص4٧-4٨؛ بحار الانوار، المجلسی، ج5٢، ص٧4.</ref> با توجه به توسعه‌های مکرر آستان مقدس پس از تاریخ گفته شده، این ساباط به احتمال زیاد در محدوده صحن شریف قرار گرفته و امروزه نشانی از آن باقی نمانده است.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}


۱۵٬۶۱۴

ویرایش