پرش به محتوا

شرطة الخمیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۴۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۴۷: خط ۴۷:


==نظارت بر اعضا==
==نظارت بر اعضا==
شرطة الخميس با گستردگی وظیفه‌هایش، جایگاه حساسی داشت؛ از این روی، سلامت و عدم سرپیچی اعضای آن، نیازمند نظارت بود. گزارش پیش‌رو، نشان از نظارت و مجازات یکی از اعضاى شرطة الخميس دارد.
شرطة الخميس با گستردگی وظایف آن، جایگاه حساسی داشت؛ از این روی، سلامت و عدم سرپیچی اعضای آن، نیازمند نظارت بود. گزارش پیش‌رو، نشان از نظارت و مجازات یکی از اعضاى شرطة الخميس دارد. [[امام علی(ع)]] افرادى از شرطه را فرستاد تا لبيد بن عطارد تميمى{{یادداشت|به گفته ابن‌عساكر: لبيد بن عطارد يكى از اشراف كوفه به شمار مى‌رفت.<ref>تاريخ مدينه دمشق، ج۵٠، ص٢٩٢.</ref>  در روايت ذكر شده در كافى «بشر عطاردى» ضبط شده است.<ref>كافى، ج٧، ص٢۶٨.</ref>}} را نزد وی بياورند. آنان در راه بازگشت، از منزل يكى از افراد بنى‌اسد گذشتند كه نعيم بن دجاجه اسدی،<ref>درباره شرح حال او ر. ك: رجال الشيخ الطوسى، ص٨۴؛ الطبقات الكبرى، ج۶، ص ١٨٠؛ بلاذرى، أنساب‌الأشراف، ج١١، ص٢٠٢؛ تاريخ مدينه دمشق، ج۶۵، ص ۵١؛ خويى، معجم رجال الحديث، ج٢٠، ص ١٩٠.</ref> یکی از دیگر افراد شرطة الخمیس در آن‌جا بود. نعيم، برخاست و لبيد را از دست فرستادگان امام(ع) گرفت. آنها نزد امام(ع) رفته و ماجرا را گفتند. امام(ع) دستور داد نعيم را احضار كرده و او را به دليل سرپيچى مجازات كنند. نعیم، زیستن با علی را موجب خواری و جدا شدن از او را کفر دانست.{{یادداشت|این عبارت، در بسیاری از منابع اینگونه آمده: «انّ المقام معك لذلّ و انّ فراقك لكفر.» و در امالی صدوق به این صورت ذکر شده است:‌ «وَ اللهِ إِنَّ صُحْبَتَكَ لَذُلٌّ وَ إِنَّ خِلَافَكَ لكفر.»<ref>شیخ صدوق، الامالی، ص۳۶۴.</ref>}} امام(ع) به خاطر این سخن، دستور آزادی او را داد.<ref>الثقفى، الغارات، ج١، ص١٢١) . با كمى تفاوت ر. ك: رجال‌الكشى، ص٩٠؛ صدوق، الامالى، ص٣۶۴؛ ابن شهراشوب، المناقب، ج ٢، ص ١١۴؛ طوسى، التهذيب، ج١٠، ص ٨٧.</ref> بر پایه روایتی از [[کلینی]] در کافی، امام(ع) پس از مجازات نعيم و شنيدن اين سخن از وى، به سبب این آیه قرآن «بدی را به بهترین راه و روش دفع کن!»{{یادداشت|ادْفَعْ بِالَّتِى هِى أَحْسَنُ السَّيئَة.}}<ref>فصلت، آيه ٣۴.</ref> او را بخشید. سپس بخش نخست سخن او را یک بدی دانسته که نعیم آن را کسب کرده و بخشم دوم سخن او را یک نیکی دانسته؛ سپس با عبارت «این خوبی به جای آن بدی» گفتارش را به پایان رسانده است.<ref>الكافى ج ٧ ص ٢۶٩.</ref>
[[امام علی(ع)]] افرادى از شرطه را فرستاد تا لبيد بن عطارد تميمى{{یادداشت|به گفته ابن‌عساكر: لبيد بن عطارد يكى از اشراف كوفه به شمار مى‌رفت.<ref>تاريخ مدينه دمشق، ج۵٠، ص٢٩٢.</ref>  در روايت ذكر شده در كافى «بشر عطاردى» ضبط شده است.<ref>كافى، ج٧، ص٢۶٨.</ref>}} را نزد وی بياورند. آنان در راه بازگشت، از منزل يكى از افراد بنى‌اسد گذشتند كه نعيم بن دجاجه اسدی،<ref>درباره شرح حال او ر. ك: رجال الشيخ الطوسى، ص٨۴؛ الطبقات الكبرى، ج۶، ص ١٨٠؛ بلاذرى، أنساب‌الأشراف، ج١١، ص٢٠٢؛ تاريخ مدينه دمشق، ج۶۵، ص ۵١؛ خويى، معجم رجال الحديث، ج٢٠، ص ١٩٠.</ref> یکی از دیگر افراد شرطة الخمیس هم در آن‌جا حضور داشت. نعيم، برخاست و لبيد را از دست فرستادگان امام(ع) گرفت. آنها نزد امام(ع) ماجرا را گفتند. امام(ع) دستور داد نعيم را احضار كرده و او را به دليل سرپيچى مجازات كنند. نعیم، زیستن با علی را موجب خواری و جدا شدن از او را کفر دانست.{{یادداشت|این عبارت، در بسیاری از منابع اینگونه آمده: «انّ المقام معك لذلّ و انّ فراقك لكفر.» و در امالی صدوق به این صورت ذکر شده است:‌ «وَ اللهِ إِنَّ صُحْبَتَكَ لَذُلٌّ وَ إِنَّ خِلَافَكَ لكفر.»<ref>شیخ صدوق، الامالی، ص۳۶۴.</ref>}} امام(ع) به خاطر این سخن، دستور آزادی او را داد.<ref>الثقفى، الغارات، ج١، ص١٢١) . با كمى تفاوت ر. ك: رجال‌الكشى، ص٩٠؛ صدوق، الامالى، ص٣۶۴؛ ابن شهراشوب، المناقب، ج ٢، ص ١١۴؛ طوسى، التهذيب، ج١٠، ص ٨٧.</ref> بر پایه روایتی از [[کلینی]] در کافی، امام(ع) پس از مجازات نعيم و شنيدن اين سخن از وى، او را به سبب این آیه قرآن «بدی را به بهترین راه و روش دفع کن!»{{یادداشت|ادْفَعْ بِالَّتِى هِى أَحْسَنُ السَّيئَة.}}<ref>فصلت، آيه ٣۴.</ref> او را بخشید. سپس بخش نخست سخن او را یک بدی دانسته که نعیم آن را کسب کرده و بخشم دوم سخن او را یک نیکی دانست؛ سپس با عبارت «این خوبی به جای آن بدی» گفتارش را به پایان رساند.<ref>الكافى ج ٧ ص ٢۶٩.</ref>


==اعضا==
==اعضا==
خط ۸۰: خط ۷۹:
قیس بن سعد انصاری از اصحاب سرشناس حضرت محمد(ص)،<ref>الاستيعاب، ج٣، ص١٢٩٠.</ref> يار باوفاى امام علی(ع) و فرمانده شرطة الخميس به شمار مى‌رفت.<ref>رجال كشى، ص ١١٠، ح ١٧٧.</ref> او سالارى سپاه امام(ع) تا زمان شهادت وی را بر عهده داشت.<ref>تاريخ طبرى، ج۵، ص ١۵٩.</ref> يريم بن سعد، از قيس بن سعد گزارش کرده، كه وی در حالى كه فرمانده شرطة الخميس بوده كنار دجله وضو گرفته و سپس پيش رفته، با مردم نماز گزارده است.<ref>الطبقات الكبرى، ج۶، ص ١٢٢.</ref> قيس، در آغاز خلافت [[امام حسن(ع)]] فرماندهى سپاه را عهده‌دار بود.<ref>الطبقات‌الكبرى، خامسة١، ص٣٢١.</ref>
قیس بن سعد انصاری از اصحاب سرشناس حضرت محمد(ص)،<ref>الاستيعاب، ج٣، ص١٢٩٠.</ref> يار باوفاى امام علی(ع) و فرمانده شرطة الخميس به شمار مى‌رفت.<ref>رجال كشى، ص ١١٠، ح ١٧٧.</ref> او سالارى سپاه امام(ع) تا زمان شهادت وی را بر عهده داشت.<ref>تاريخ طبرى، ج۵، ص ١۵٩.</ref> يريم بن سعد، از قيس بن سعد گزارش کرده، كه وی در حالى كه فرمانده شرطة الخميس بوده كنار دجله وضو گرفته و سپس پيش رفته، با مردم نماز گزارده است.<ref>الطبقات الكبرى، ج۶، ص ١٢٢.</ref> قيس، در آغاز خلافت [[امام حسن(ع)]] فرماندهى سپاه را عهده‌دار بود.<ref>الطبقات‌الكبرى، خامسة١، ص٣٢١.</ref>


=== اصحاب امام علی(ع) ===
===اصحاب امام علی(ع)===
'''ابوالرضى عبدالله بن يحيى حضرمى'''؛<ref>رجال البرقى، ص ٣؛ الاختصاص، ص ۴.</ref>
'''ابوالرضى عبدالله بن يحيى حضرمى'''؛<ref>رجال البرقى، ص ٣؛ الاختصاص، ص ۴.</ref>


خط ۸۷: خط ۸۶:
'''عبيدة السلمانى المرادى'''؛<ref>الاختصاص، ص ۴.</ref> او از كارگزاران امام علی(ع) بود.{{یادداشت|عبيدة السلمانى المرادى؛ و ولى على بن أبى‌طالب عبيدة السلمانى من مراد الفرات.}}<ref>أنساب الأشراف، ج٢، ص١٧٧.</ref> وی را فقيه و مفتى‌ رشد یافته در مكتب امام(ع) نامیده‌اند. برخى او را در قضاوت هم‌سنگ شريح قاضى دانسته‌اند؛<ref>ابن العماد حنبلى، شذرات‌الذهب، ج١، ص٣٠۴</ref> به گونه‌اى كه هر گاه مسئله‌اى بر شريح دشوار مى‌شد، به عبيده ارجاع مى‌داد. عبیده در [[نهروان]] در صف ياران امام(ع) جاى داشت.<ref>ابن‌جوزى، المنتظم، ج۶، ص١٢٣.</ref>
'''عبيدة السلمانى المرادى'''؛<ref>الاختصاص، ص ۴.</ref> او از كارگزاران امام علی(ع) بود.{{یادداشت|عبيدة السلمانى المرادى؛ و ولى على بن أبى‌طالب عبيدة السلمانى من مراد الفرات.}}<ref>أنساب الأشراف، ج٢، ص١٧٧.</ref> وی را فقيه و مفتى‌ رشد یافته در مكتب امام(ع) نامیده‌اند. برخى او را در قضاوت هم‌سنگ شريح قاضى دانسته‌اند؛<ref>ابن العماد حنبلى، شذرات‌الذهب، ج١، ص٣٠۴</ref> به گونه‌اى كه هر گاه مسئله‌اى بر شريح دشوار مى‌شد، به عبيده ارجاع مى‌داد. عبیده در [[نهروان]] در صف ياران امام(ع) جاى داشت.<ref>ابن‌جوزى، المنتظم، ج۶، ص١٢٣.</ref>


حبيب بن مظاهر أسدى؛ <sup>١</sup>
حبيب بن مظاهر أسدى؛<ref>معجم رجال الحديث، ج۵، ص ٢٠٢</ref>


عبدالله بن اُسَيد كِندى؛ <sup>٢</sup>
عبدالله بن اُسَيد كِندى؛<ref>بحارالأنوار، ج۵٣، ص ١٠٨.</ref>


ابويحيى حكيم بن سعيد حنفى؛ <sup>٣</sup>
ابويحيى حكيم بن سعيد حنفى؛<ref>رجال البرقى، ص۴؛ الاختصاص، ص ٢؛ بحارالأنوار ج ٣۴، ص ٢٧٢ و ر. ك: خطيب بغدادى، تاريخ بغداد، ج٨، ص ٢۶٨.</ref>


سليم بن قيس هلالى؛ <sup>۴</sup>
سليم بن قيس هلالى؛<ref>رجال البرقى، ص ۴؛ الإختصاص، ص ٢؛ ر. ك: حلى، خلاصة الأقوال (رجال العلامة) ، ص ٨٣.</ref>


اصبغ بن نباته تميمى مجاشعى؛ <sup>۵</sup>او از ياران خاص و مورد اعتماد اميرمؤمنان (ع) بود كه پس از ضربت خوردن امام، توفيق عيادت از حضرت را يافت. <sup>۶</sup>بنا بر نقل نصر بن مزاحم، اصبغ به عنوان يكى از فرماندهان صفين، در محضر على (ع) اين سخن را بيان كرد: اى امير مؤمنان! تو مرا به شرطة الخميس گماشته‌اى و اعتمادى به من كردى كه به ديگران نكرده‌اى؛ من امروز از پايدارى و پيروزى‌آفرينى خوددارى نمى‌كنم؛ اما درباره شاميان (بايد بگويم) كه آنها از ما شكست خورده‌اند (و سرداران نامدارشان هلاك شده‌اند) در حالى كه در ميان ما هنوز دلاورانى باقى مانده‌اند؛ اجراى فرمانت را از ما بخواه و اجازه ده تا ما پيش‌روى كنيم. على (ع) به او فرمود: «به نام خدا پيشروى كن» . <sup>٧</sup>اصبغ بن نباته از أصحاب إمام حسن (ع) نيز به شمار مى‌آمد. <sup>٨</sup>
اصبغ بن نباته تميمى مجاشعى؛<ref>الطبقات الكبرى، ج ۶، ص ٢٢۵؛ الاختصاص، ص ۶۵.</ref> او از ياران خاص و مورد اعتماد اميرمؤمنان (ع) بود كه پس از ضربت خوردن امام، توفيق عيادت از حضرت را يافت.<ref>الأمالى للطوسى، ص ١٢٣، ح ١٩١.</ref> بنا بر نقل نصر بن مزاحم، اصبغ به عنوان يكى از فرماندهان صفين، در محضر على (ع) اين سخن را بيان كرد: اى امير مؤمنان! تو مرا به شرطة الخميس گماشته‌اى و اعتمادى به من كردى كه به ديگران نكرده‌اى؛ من امروز از پايدارى و پيروزى‌آفرينى خوددارى نمى‌كنم؛ اما درباره شاميان (بايد بگويم) كه آنها از ما شكست خورده‌اند (و سرداران نامدارشان هلاك شده‌اند) در حالى كه در ميان ما هنوز دلاورانى باقى مانده‌اند؛ اجراى فرمانت را از ما بخواه و اجازه ده تا ما پيش‌روى كنيم. على (ع) به او فرمود: «به نام خدا پيشروى كن».<ref>وقعة صفين، ص ۴٠۶.</ref> اصبغ بن نباته از أصحاب إمام حسن (ع) نيز به شمار مى‌آمد.<ref>رجال الطوسى، ص ٩٣، الرقم ٩١٩.</ref>


- عباد بن نسيب؛ بخارى او را كه معروف به ابوالوضى العبسى (القيسى) <sup>٩</sup>است، از اعضاى شرطة الخميس مى‌شمارد.
عباد بن نسيب؛ بخارى، او را از اعضاى شرطة الخميس شمرده و معروف به ابوالوضى العبسى دانسته است.<ref>محمد بن اسماعيل بخارى، التاريخ الصغير، ج١، ص ٢٧۵.</ref> اربلی، او را با نام ابوالوضی القیسی یاد کرده است.<ref>اربلى، كشف الغمة فى معرفة الأئمة، ج١، ص ٢۶٨.</ref>


<br />
<br />
۱۵٬۶۱۴

ویرایش