←میراث معنوی
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
به گفته کمیل، وی شبی با امام علی(ع) در [[مسجد کوفه]] [[نماز]] عشاء را به جا میآوردند که امام(ع) دست وی را گرفته و از مسجد خارج شدند و رفته تا به بیرون شهر رسیدند. در آن هنگام، امام(ع) مردم را از نظر دنبال کردن دانش به سه دسته تقسیم کرده و تنها یک دسته از آنها را اهل نجات دانست. در پایان با اشاره به سینه خود، آهی کشیده و سینهاش را دارای علوم فراوان دانسته که حاملی برای این علوم نمییابد. {{یادداشت|چون به بیابان رسیدیم، حضرت نفسی تازه کرد (و آهی کشید) و فرمود: ای کمیل! این قلبها ظروفی هستند و بهترینشان باظرفیتترین آنهاست. آنچه را میگویم، به خاطر بسپار. مردم بر سه قسمند: دانشمندانِ هدایت یافته از جانب خداوند؛ فراگیرندگان دانش که راه نجات را در پیش گرفتهاند، و افراد نادانی که به هر سو متمایل و هر بانگی را پیروی میکنند. آنها، همجهت بادند و هرگز به فروغ علم، نورانی نگشته و به ملجأ مورد اعتمادی نیز پناه نبردهاند. ای کمیل! علم از مال بهتر است؛ چرا که دانش، تو را حفظ میکند؛ امّا تو نگهبان ثروت هستی. مال با پرداخت، کاسته میگردد؛ ولی علم با انفاق، افزون میشود. . . آنگاه اشاره به سینه مبارک خود کرد و فرمود: آه! آه! در اینجا علوم فراوانی است؛ ولی حاملی برای آنها نمییابم.}}<ref>امالی شیخ مفید، ص ٢۴٧ - ٢۵٠؛ ر. ک: نهجالبلاغه، حکمت ١۴٧.</ref> | به گفته کمیل، وی شبی با امام علی(ع) در [[مسجد کوفه]] [[نماز]] عشاء را به جا میآوردند که امام(ع) دست وی را گرفته و از مسجد خارج شدند و رفته تا به بیرون شهر رسیدند. در آن هنگام، امام(ع) مردم را از نظر دنبال کردن دانش به سه دسته تقسیم کرده و تنها یک دسته از آنها را اهل نجات دانست. در پایان با اشاره به سینه خود، آهی کشیده و سینهاش را دارای علوم فراوان دانسته که حاملی برای این علوم نمییابد. {{یادداشت|چون به بیابان رسیدیم، حضرت نفسی تازه کرد (و آهی کشید) و فرمود: ای کمیل! این قلبها ظروفی هستند و بهترینشان باظرفیتترین آنهاست. آنچه را میگویم، به خاطر بسپار. مردم بر سه قسمند: دانشمندانِ هدایت یافته از جانب خداوند؛ فراگیرندگان دانش که راه نجات را در پیش گرفتهاند، و افراد نادانی که به هر سو متمایل و هر بانگی را پیروی میکنند. آنها، همجهت بادند و هرگز به فروغ علم، نورانی نگشته و به ملجأ مورد اعتمادی نیز پناه نبردهاند. ای کمیل! علم از مال بهتر است؛ چرا که دانش، تو را حفظ میکند؛ امّا تو نگهبان ثروت هستی. مال با پرداخت، کاسته میگردد؛ ولی علم با انفاق، افزون میشود. . . آنگاه اشاره به سینه مبارک خود کرد و فرمود: آه! آه! در اینجا علوم فراوانی است؛ ولی حاملی برای آنها نمییابم.}}<ref>امالی شیخ مفید، ص ٢۴٧ - ٢۵٠؛ ر. ک: نهجالبلاغه، حکمت ١۴٧.</ref> | ||
کمیل، به گفته خود وی، همراه امام علی(ع) از کوفه خارج شد؛ هنگامی که به گورستان رسید، امام علی(ع) نگاهی به قبرستان انداخته و خطاب به مردگان سخن گفت. وی به مردگان از اموالشان که تقسیم شد، فرزندانشان که یتیم شدند و همسرانشان که ازدواج کردند خبر داده و از آنان خواست خبری که نزد آنها است را بیان کنند. سپس کمیل را آگاه کرد که اگر به این مردگان اجازه سخن گفتن داده میشد، در پاسخ این آیه قرآن را میخواندند: «فَاِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقوی»؛{{یادداشت|بهترین توشه، پرهیزکاری است.}}<ref>بقره، ۱۹۷.</ref>سپس گریست و | کمیل، به گفته خود وی، همراه امام علی(ع) از کوفه خارج شد؛ هنگامی که به گورستان رسید، امام علی(ع) نگاهی به قبرستان انداخته و خطاب به مردگان سخن گفت. وی به مردگان از اموالشان که تقسیم شد، فرزندانشان که یتیم شدند و همسرانشان که ازدواج کردند خبر داده و از آنان خواست خبری که نزد آنها است را بیان کنند. سپس کمیل را آگاه کرد که اگر به این مردگان اجازه سخن گفتن داده میشد، در پاسخ این آیه قرآن را میخواندند: «فَاِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقوی»؛{{یادداشت|بهترین توشه، پرهیزکاری است.}}<ref>بقره، ۱۹۷.</ref>سپس گریست و قبر را صندوق عمل دانسته و مرگ را هنگامه خبر و آگاهی معرفی کرد.<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۵٠، ص ٢۵١.</ref>{{یادداشت|«یا کُمَیل، الْقَبرُ صُنْدُوقُ الْعَمَلِ وَ عِنْدَ الْمَوْتِ یَأْتِیْکَ الْخَبَر». این ابیات در دیوان منسوب به امیرمؤمنان (علیه السلام) مندرج است: یَا مَنْ بِدُنْیَاهُ اشْتَغَل قد غره طول الامل/ الموت یأتی بغتة و القبر صندوق العمل/ ولم تزل فی غفله حتی دنا منک الاجل <ref>میبدی، دیوان امیرالمومنین (ع)، ص٣١٢.</ref>}} | ||
===میراث معنوی=== | ===میراث معنوی=== |