پرش به محتوا

کمیل بن زیاد نخعی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۱: خط ۴۱:
کمیل، به گفته خود وی، همراه امام علی(ع) از کوفه خارج شد؛ هنگامی که به گورستان رسید، امام علی(ع) نگاهی به قبرستان انداخته و خطاب به مردگان سخن گفت. وی به مردگان از اموالشان که تقسیم شد، فرزندانشان که یتیم شدند و همسرانشان که ازدواج کردند خبر داده و از آنان خواست خبری که نزد آن‌ها است را بیان کنند. سپس کمیل را آگاه کرد که اگر به این مردگان اجازه سخن گفتن داده می‌شد، در پاسخ این آیه قرآن را می‌خواندند: «فَاِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقوی»؛{{یادداشت|بهترین توشه، پرهیزکاری است.}}<ref>بقره، ۱۹۷.</ref>سپس گریست و قبر را صندوق عمل دانسته و مرگ را هنگامه خبر و آگاهی معرفی کرد.<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۵٠، ص ٢۵١.</ref>{{یادداشت|«یا کُمَیل، الْقَبرُ صُنْدُوقُ الْعَمَلِ وَ عِنْدَ الْمَوْتِ یَأْتِیْکَ الْخَبَر». این ابیات در دیوان منسوب به امیرمؤمنان (علیه السلام) مندرج است: یَا مَنْ بِدُنْیَاهُ اشْتَغَل قد غره طول الامل/ الموت یأتی بغتة و القبر صندوق العمل/ ولم تزل فی غفله حتی دنا منک الاجل <ref>میبدی، دیوان امیرالمومنین (ع)، ص٣١٢.</ref>}}
کمیل، به گفته خود وی، همراه امام علی(ع) از کوفه خارج شد؛ هنگامی که به گورستان رسید، امام علی(ع) نگاهی به قبرستان انداخته و خطاب به مردگان سخن گفت. وی به مردگان از اموالشان که تقسیم شد، فرزندانشان که یتیم شدند و همسرانشان که ازدواج کردند خبر داده و از آنان خواست خبری که نزد آن‌ها است را بیان کنند. سپس کمیل را آگاه کرد که اگر به این مردگان اجازه سخن گفتن داده می‌شد، در پاسخ این آیه قرآن را می‌خواندند: «فَاِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقوی»؛{{یادداشت|بهترین توشه، پرهیزکاری است.}}<ref>بقره، ۱۹۷.</ref>سپس گریست و قبر را صندوق عمل دانسته و مرگ را هنگامه خبر و آگاهی معرفی کرد.<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۵٠، ص ٢۵١.</ref>{{یادداشت|«یا کُمَیل، الْقَبرُ صُنْدُوقُ الْعَمَلِ وَ عِنْدَ الْمَوْتِ یَأْتِیْکَ الْخَبَر». این ابیات در دیوان منسوب به امیرمؤمنان (علیه السلام) مندرج است: یَا مَنْ بِدُنْیَاهُ اشْتَغَل قد غره طول الامل/ الموت یأتی بغتة و القبر صندوق العمل/ ولم تزل فی غفله حتی دنا منک الاجل <ref>میبدی، دیوان امیرالمومنین (ع)، ص٣١٢.</ref>}}


===میراث معنوی===
===دعای کمیل===
«دعای کمیل» یکی از یادگارهای انس و ارادت کمیل نخعی با امیرمؤمنان(ع) است. کمیل بن زیاد می‌گوید: با مولایم علی(ع) در مسجد بصره نشسته بودیم و جمعی از اصحاب آن حضرت نیز حضور داشتند. یکی از آنها خطاب به امیر مؤمنان از آیه مبارکه (فیها یفرق کلّ امر حکیم)<ref>دخان، آیه ۴.</ref> پرسید؛ حضرت فرمود: مقصود، شب نیمه شعبان است. آن‌گاه فرمود: «قسم به کسی که جان علی به دست اوست، هیچ بنده‌ای نیست، مگر این‌که جمیع مقدّراتی که تا سال آینده بر او جاری می‌شود از خیر و شر، در شب نیمه شعبان برای او تقدیر می‌گردد و هیچ بنده‌ای نیست که این شب را احیا بدارد و دعای خضر علیه‌السلام را بخواند، مگر آن‌که دعایش مستجاب شود». مجلس پایان یافت و حضرت به منزل تشریف بردند. من شبانه درِ خانه علی(ع) را زدم. حضرت فرمود: چه چیز (در این وقت شب) تو را به این‌جا کشانده است؟ عرض کردم: ای امیرمؤمنان! دعای خضر. فرمود: بنشین ای کمیل؛ اگر این دعا را حفظ کنی و هر شب جمعه یا در ماه، یا در سال، یا در عمرت یک مرتبه بخوانی، کفایت و یاری می‌شوی و مشمول رزق قرار می‌گیری و مغفرت الهی شامل حالت خواهد شد. ای کمیل! مصاحبت طولانی تو با ما، سبب گردید تا پاسخ تو را بگویم. حضرت سپس فرمود: بنویس:
کمیل، راوی دعایی از [[امام علی(ع)]] است که به [[دعای کمیل]] شهرت یافت. او با امام علی(ع) در [[مسجد بصره]] با گروهی از یاران وی نشسته بود. یکی از آن‌ها از امام(ع) درباره آیه «فیها یفرق کلّ امر حکیم»<ref>دخان، آیه ۴.</ref> پرسید؛ امام(ع)، مراد قرآن را شب [[نیمه شعبان]] معرفی کرد. آن‌گاه از ویژگی‌های این شب گفته و خواندن دعای [[حضرت خضر(ع)]] در این شب را باعث استجابت خواسته‌ها دانست.{{یادداشت|قسم به کسی که جان علی به دست اوست، هیچ بنده‌ای نیست، مگر این‌که جمیع مقدّراتی که تا سال آینده بر او جاری می‌شود از خیر و شر، در شب نیمه شعبان برای او تقدیر می‌گردد و هیچ بنده‌ای نیست که این شب را احیا بدارد و دعای خضر علیه‌السلام را بخواند، مگر آن‌که دعایش مستجاب شود.}} مجلس پایان یافته و امام(ع) به خانه رفت. کمیل، شبانه درِ خانه امام علی(ع) را زد و آموزش دعای خضر را درخواست کرد. امام(ع) دعا را به او آموزش داده و سبب این آموزش را همراهی طولانی کمیل با خود دانست.{{یادداشت|بنشین ای کمیل؛ اگر این دعا را حفظ کنی و هر شب جمعه یا در ماه، یا در سال، یا در عمرت یک مرتبه بخوانی، کفایت و یاری می‌شوی و مشمول رزق قرار می‌گیری و مغفرت الهی شامل حالت خواهد شد. ای کمیل! مصاحبت طولانی تو با ما، سبب گردید تا پاسخ تو را بگویم.}}<ref>سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج٣، ص ٣٣١.</ref> به گفته [[شیخ طوسی]] و [[سید بن طاووس]]، کمیل دید امام(ع) این دعا را در سجده می‌خواند.<ref>طوسی، مصباح المتهجّد، ج٢، ص ٨۴۴؛ اقبال الاعمال، ج٣، ص ٣٣١.</ref> حسن‌زاده آملی، عالم [[شیعه|شیعی]]، کمیل را به سبب شوق و تلاشش برای یادگیری این دعا ستوده، و این دعا را سفره‌ای دانسته که کمیل برای مردم صاحبدل گسترده است.{{یادداشت|وی با تعبیری جالب گفته است: «کمیل... دعای خضر را دعای کمیل کرده است.»}}<ref>مجموعه مقالات، ص ۶۶.</ref>


«اللّهمّ انّی أسألک برحمتک الّتی وَسِعتْ کلّ شیء. . .».<ref>سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج٣، ص ٣٣١.</ref>
===شهادت===
 
کمیل در سال ۸۳ق. و در سن ۹۰ سالگی، به دست حجاج بن یوسف ثققی به شهادت رسید. کمیل، در نبرد بر ضد [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، در سال ۸۲ق حضوری چشم‌گیر داشت. این نبرد که به «دیر الجماجم» شهرت یافت، با پیروزی عبدالرحمان بن محمد و شکست حجاج پایان یافت.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴٧٢؛ ابن‌کثیر، البدایة والنهایة، ج٩، ص:۴٧.</ref> حجاج، چند ماه پس از آن، فرمانداری کوفه را به عهده گرفت و در پی یافتن کمیل برآمد؛ ولی وی پنهان شد. حجّاج برای دستگیری کمیل، حقوق فامیل و قبیله او را از بیت‌المال قطع کرد. کمیل با اطلاع از این تصمیم، فشار بر حقوق قبیله‌اش را تاب نیاورد و از مخفیگاه خود بیرون آمده، خود را تسلیم حجّاج کرد. حجاج به کمیل سخنی گفت که اشاره به تهدید کمیل به مرگ داشت. کمیل با تندی پاسخ گفته و از عمر خود چیزی جز باقی مانده غبار باقی ندانست و از پیش‌گویی امام علی(ع) درباره شهادت خود خبر داد؛ او پیش از این خبر شهادتش را به دست حجاج از زبان امام علی(ع) شنیده بود. حجاج، به مأمورانش دستور دارد کمیل را گردن بزنند.{{یادداشت|حجاج گفت: بسیار دوست داشتم تو را بیابم! کمیل گفت: صدایت را بر من درشت مکن و مرا به مرگ تهدید منما! به خدا سوگند که از عمرم چیزی باقی نمانده، جز مانند باقی مانده غبار. هرچه می‌خواهی درباره من انجام بده؛ فانّ الموعد للّه؛ زیرا وعدگاه ما نزد خداست و بعد از کشتن، حساب در کار است، و همانا امیرمؤمنان(ع) به من خبر داده که تو قاتل من هستی!}}<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج ١، ص ٣٢٨؛ ر. ک: تاریخ مدینهٔ دمشق، ج١٢، ص ١٢٧؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج٣، ص: ٣۴۶؛ مسکویه، تجارب‌الأمم، ج٢، ص٣۵١؛ الإصابة، ج۵، ص:۴٨۶.</ref>
شیخ طوسی و نواده‌اش سید بن طاووس نقل می‌کنند که کمیل بن زیاد دید امیرمؤمنان(ع) این دعا را در سجده می‌خواند.<ref>طوسی، مصباح المتهجّد، ج٢، ص ٨۴۴؛ اقبال الاعمال، ج٣، ص ٣٣١.</ref>
 
آیت‌الله حسن‌زاده آملی در ستایش این شوق و شیدایی کمیل می‌نویسد:
 
چه‌قدر کمیل همّت و عزم داشت! چه‌قدر عشق و شوق داشت! چه‌قدر تشنه و طالب بود که تا چیزی سراغ گرفت، در راه تحصیل آن شد، و شب به خدمت امام رسید و دعای خضر را از آن جناب طلب کرد و از آن حسن طلبش و صفای سریره و هدف مقدّسش، چنین سفره پربرکت دعای خضر علیه‌السلام را برای همه اهل حال و دعا و مردم صاحبدل گسترده است و چنین اثر قیّم و قویم از خود به یادگار گذاشته است و دعای خضر را دعای کمیل کرده است. آری، باید گدایی کرد [زیرا] که جواد، گدا می‌خواهد.<ref>مجموعه مقالات، ص ۶۶.</ref>
 
===از حماسه تا شهادت===
کمیل در نبرد بر ضد حجاج بن یوسف ثقفی در سال ۸۲ هجری حضوری چشم‌گیر داشت. این نبرد که به «دیر الجماجم» شهرت یافت، با پیروزی عبدالرحمان بن محمد و شکست حجاج پایان یافت.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴٧٢؛ ابن‌کثیر، البدایة والنهایة، ج٩، ص:۴٧.</ref> چند ماه پس با استقرار حجاج در کوفه و تصدی فرمانداری آن شهر، در پی یافتن کمیل برآمد؛ اما وی پنهان شد. حجّاج برای دستگیری کمیل، حقوق فامیل و قبیله او را از بیت‌المال قطع کرد. کمیل با اطلاع از این تصمیم، فشار بر حقوق قبیله‌اش را تاب نیاورد. پس از مخفیگاه خود بیرون آمده، وارد کوفه شد و خود را تسلیم حجّاج کرد. هنگامی که حجّاج او را دید، گفت: بسیار دوست داشتم تو را بیابم! کمیل گفت: صدایت را بر من درشت مکن و مرا به مرگ تهدید منما! به خدا سوگند که از عمرم چیزی باقی نمانده، جز مانند باقی مانده غبار. هرچه می‌خواهی درباره من انجام بده؛ فانّ الموعد للّه؛ زیرا وعدگاه ما نزد خداست و بعد از کشتن، حساب در کار است، و همانا امیرمؤمنان(ع) به من خبر داده که تو قاتل من هستی! حجّاج سپس به مأمورانش دستور داد تا کمیل را گردن زدند. بدین ترتیب، کمیل بن زیاد در سال ۸۳ هجری و در ۹۰ سالگی به شهادت رسید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج ١، ص ٣٢٨؛ ر. ک: تاریخ مدینهٔ دمشق، ج١٢، ص ١٢٧؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج٣، ص: ٣۴۶؛ مسکویه، تجارب‌الأمم، ج٢، ص٣۵١؛ الإصابة، ج۵، ص:۴٨۶.</ref> پیکرش را در [[ثویه (کوفه)|ثویّه]]<ref>معجم البلدان، ج٢، ص٨٧.</ref> به خاک سپردند و اکنون مزار دوستداران اهل بیت(ع) است.


== مدفن ==
<br />
==پانوشت==
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۵٬۶۱۴

ویرایش