کرخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۹
خط ۷۳: خط ۷۳:
در ميان مذاهب [[اهل سنت]]، در [[بغداد]]، پيروان مذهب [[حنبلى]] قدرت، نفوذ و جمعيت بیشتری نسبت به ديگر مذاهب داشتند. آن‌ها بیشتر، در ميان بخش شرقى و سمت قبله كرخ، در محله باب البصره ساکن بودند. اختلاف‌ها و درگيرى‌هاى شيعيان كرخ بیشتر با حنبلى‌ها بود. پيروان سه مذهب ديگر، مشكلى با شيعيان نداشتند، بلكه برخى چون [[شافعى|شافعى‌ها]] به آن‌ها نزديك بودند. اين نزاع‌ها همه ساله و به بهانه‌هاى گوناگون ایجاد شده که به کشتار و ویرانی منجر می‌شد.<ref>آل بويه، ص٧٠٨؛ تاريخ تشيع در عراق، ص٢٧۵؛ يادنامه شريف رضى، ص٣٢۶.</ref>
در ميان مذاهب [[اهل سنت]]، در [[بغداد]]، پيروان مذهب [[حنبلى]] قدرت، نفوذ و جمعيت بیشتری نسبت به ديگر مذاهب داشتند. آن‌ها بیشتر، در ميان بخش شرقى و سمت قبله كرخ، در محله باب البصره ساکن بودند. اختلاف‌ها و درگيرى‌هاى شيعيان كرخ بیشتر با حنبلى‌ها بود. پيروان سه مذهب ديگر، مشكلى با شيعيان نداشتند، بلكه برخى چون [[شافعى|شافعى‌ها]] به آن‌ها نزديك بودند. اين نزاع‌ها همه ساله و به بهانه‌هاى گوناگون ایجاد شده که به کشتار و ویرانی منجر می‌شد.<ref>آل بويه، ص٧٠٨؛ تاريخ تشيع در عراق، ص٢٧۵؛ يادنامه شريف رضى، ص٣٢۶.</ref>


=== '''عوامل نزاع''' ===
===عوامل نزاع===
برخی از مواردی که باعث ایجاد نزاع می‌شد عبارت بود از: ناسزا به رهبران یک فرقه، برپایی عزاداری برای [[اهل بیت(ع)]]، برپایی جشن [[غدیر]]، ذکر «حی علی خیرالعمل» و گواهی دادن به ولایت [[امام علی(ع)]] در اذان و اقامه، استفاده شیعیان از رنگ سفید در برابر رنگ سیاه [[بنی‌عباس|بنی عباس]]، اهتمام آن‌ها برای زیارت [[عتبات عالیات]] در [[عراق]]، [[مشهد (شهر)|مشهد]] و [[بقیع]].<ref>تاريخ تشيع در عراق، ص٢٣٢و٢٣٣، آل بويه، ص۴٧١. </ref>
برخی از مواردی که باعث ایجاد نزاع می‌شد عبارت بود از: ناسزا به رهبران یک فرقه، برپایی عزاداری برای [[اهل بیت(ع)]]، برپایی جشن [[غدیر]]، ذکر «حی علی خیرالعمل» و گواهی دادن به ولایت [[امام علی(ع)]] در اذان و اقامه، استفاده شیعیان از رنگ سفید در برابر رنگ سیاه [[بنی‌عباس|بنی عباس]]، اهتمام آن‌ها برای زیارت [[عتبات عالیات]] در [[عراق]]، [[مشهد (شهر)|مشهد]] و [[بقیع]].<ref>تاريخ تشيع در عراق، ص٢٣٢و٢٣٣، آل بويه، ص۴٧١. </ref>


شماری از قصه‌گویان، که دانش کافی نداشته و از دروغ و جعل حدیث برای جذابیت سخنانشان استفاده می‌کردند، در مسجدها و كوچه‌ها برای مردم سخن می‌گفتند. آن‌ها برای گیرایی سخن خود از شیوه‌هایی مانند، بيان رسا، عبارت‌های مُسّجع و آواز دل‌نشين، بهره می‌بردند. فعالیت قصه‌گواین در ترغیب مردم به سوى آشوب و دشمنی با يكديگر مؤثر بود؛ از این رو، گاه از سوى حاكمان وقت، قصه‌خوانى ممنوع می‌شد. در سال ٣۶٧ق. كه نزاع مداوم ميان پيروان مذاهب اسلامى از جمله شيعيان و حنابله، شدید شد، [[عضدالدوله دیلمی|عضدالدوله ديلمى]]، فرمانرواى شيعى [[آل بویه|آل‌بويه]] قصه‌خوانی را ممنوع کرده و خون هر کسی که به قصه‌خوانى بپردازد هدر دانست.<ref>المنتظم، ج۵، ص١٢٢ و ج٧، ص٨٨؛ تيمة الدهر، ثعالبى، ج ١ ص٢٠۶. </ref> برخی، یکی دیگر از علت‌های نزاع را، تألیف کتاب‌هایی توسط افراد متعصب و ورد مطالب آن کتاب‌ها در سخنرانی‌ها دانسته‌اند.<ref>يادنامه شريف رضى، ص٣٢١.</ref>
شماری از قصه‌گویان، که دانش کافی نداشته و از دروغ و جعل حدیث برای جذابیت سخنانشان استفاده می‌کردند، در مسجدها و كوچه‌ها برای مردم سخن می‌گفتند. آن‌ها برای گیرایی سخن خود از شیوه‌هایی مانند، بيان رسا، عبارت‌های مُسّجع و آواز دل‌نشين، بهره می‌بردند. فعالیت قصه‌گواین در ترغیب مردم به سوى آشوب و دشمنی با يكديگر مؤثر بود؛ از این رو، گاه از سوى حاكمان وقت، قصه‌خوانى ممنوع می‌شد. در سال ٣۶٧ق. كه نزاع مداوم ميان پيروان مذاهب اسلامى از جمله شيعيان و حنابله، شدید شد، [[عضدالدوله دیلمی|عضدالدوله ديلمى]]، فرمانرواى شيعى [[آل بویه|آل‌بويه]] قصه‌خوانی را ممنوع کرده و خون هر کسی که به قصه‌خوانى بپردازد هدر دانست.<ref>المنتظم، ج۵، ص١٢٢ و ج٧، ص٨٨؛ تيمة الدهر، ثعالبى، ج ١ ص٢٠۶. </ref> برخی، یکی دیگر از علت‌های نزاع را، تألیف کتاب‌هایی توسط افراد متعصب و ورد مطالب آن کتاب‌ها در سخنرانی‌ها دانسته‌اند.<ref>يادنامه شريف رضى، ص٣٢١.</ref>


=== '''دوران آل بویه''' ===
===دوران آل بویه===
در دوره معزالدوله ديلمى، برخوردهايى كه ميان كرخى‌هاى شيعه و مخالفان آنان روى داد، تشديد شد. معزالدوله، در آغاز ورود به بغداد، شعائر شیعه را آشکار و رسمی کرد.  از سال ۳۵۳ق. مراسم سوگوارى برای [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] و جشن روز [[غدیر]]، توسط معزالدوله ترویج شده و با وجود مخالفت حنابله، تا زمان عضدالدوله باقی بود. با این همه، [[آل بویه]]، برای پرهیز از اغتشاش در بغداد، با تعصب‌های حنابله مقابله نکرده و دنبال ایجاد محیطی آرام بودند. در دوره اختلاف بین فرزندان عضدالدوله و ظهور آثار انحطاط قدرت آل بویه، به طور رسمی، عقاید شیعه نفی و سبّ برخی افراد مانند معاویه ممنوع شد. این اقدام، با عنوان منع نشر «اعتقادات قادری» انجام شد.<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١. </ref> این سیاست، در نیمه دوم سده چهارم و نیمه اول سده پنجم، در دروه نایب بهاء‌الدوله، در عراق از جمله کرخ و بغداد، دنبال شد. در دوره نایب بهاءالدوله دیلمی، که خود شیعه بود،<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١.</ref> روابط خوبی بین شیعه و سنی در کرخ و بغداد برقرار شده و زد و خوردها بیشتر، قومی و طایفه‌ای بود. معارضه اهل سنت در این دوره با شیعیان، به صورت برگزاری مراسماتی در مقابل و شبیه به مراسمات شیعیان بود. بزرگان شیعه مانند [[شیخ مفید]]، برای جلوگیری از تنش و اختلاف تلاش می‌کردند.<ref>آل بويه، ص ١٩۶ و ١٩٧ و ۴٧١؛ تاريخ شيعه، ص٢٩۵. </ref>
در دوره معزالدوله ديلمى، برخوردهايى كه ميان كرخى‌هاى شيعه و مخالفان آنان روى داد، تشديد شد. معزالدوله، در آغاز ورود به بغداد، شعائر شیعه را آشکار و رسمی کرد.  از سال ۳۵۳ق. مراسم سوگوارى برای [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] و جشن روز [[غدیر]]، توسط معزالدوله ترویج شده و با وجود مخالفت حنابله، تا زمان عضدالدوله باقی بود. با این همه، [[آل بویه]]، برای پرهیز از اغتشاش در بغداد، با تعصب‌های حنابله مقابله نکرده و دنبال ایجاد محیطی آرام بودند. در دوره اختلاف بین فرزندان عضدالدوله و ظهور آثار انحطاط قدرت آل بویه، به طور رسمی، عقاید شیعه نفی و سبّ برخی افراد مانند معاویه ممنوع شد. این اقدام، با عنوان منع نشر «اعتقادات قادری» انجام شد.<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١. </ref> این سیاست، در نیمه دوم سده چهارم و نیمه اول سده پنجم، در دروه نایب بهاء‌الدوله، در عراق از جمله کرخ و بغداد، دنبال شد. در دوره نایب بهاءالدوله دیلمی، که خود شیعه بود،<ref>تاريخ مردم ايران، ج٢، ص۴٧٩-۴٨١.</ref> روابط خوبی بین شیعه و سنی در کرخ و بغداد برقرار شده و زد و خوردها بیشتر، قومی و طایفه‌ای بود. معارضه اهل سنت در این دوره با شیعیان، به صورت برگزاری مراسماتی در مقابل و شبیه به مراسمات شیعیان بود. بزرگان شیعه مانند [[شیخ مفید]]، برای جلوگیری از تنش و اختلاف تلاش می‌کردند.<ref>آل بويه، ص ١٩۶ و ١٩٧ و ۴٧١؛ تاريخ شيعه، ص٢٩۵. </ref>


=== '''عیاران''' ===
===عیاران===
در سال ۴١۶ق. شماری از اهل سنت، با نام «عياران» به چپاول اموال مردم در كرخ پرداخته و منزل سيد مرتضی و محله زندگی او را آتش زده، گرانی و کمبود ارزاق، کرخ را فرا گرفت. در سال۴٢٣ق. مخالفان شیعه، با مردم كرخ درگير شده و شماری را كشتند. در سال ۴٢۵ق. عياران که با تجهيزات فراوان براى رفتن بر سر قبر [[مصعب بن زبير|مصعب بن زبير بن عوام]]، از محل اقامت خود بيرون آمده بودند، با شيعيان كرخ در باب ديزج و قلايين درگير شدند. طى آن بسيارى كشته شدند و عياران اجازه ندادند آب [[دجله]] به كرخ برسد. در سال ۴۴٢ق. روابط شيعه و سنى به مسالمت گراييد، ولی طولی نکشیده و درگيرى‌ها از سر گرفته شد.<ref>آل بويه، ص ١٩۶ و ١٩٧ و ۴٧١؛ تاريخ شيعه، ص٢٩۵.</ref> به سبب درگیری‌ها، شیعیان زیادی کشته، اموال آن‌ها چپاول، مساجد آنان ویران و به عالمان آنان اهانت شد. شيعيان كرخ، اجازه نداشتند علاقه و ارادت خود را نسبت به [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] در مراسم‌ها نشان دهند.<ref>تاريخ شيعه، ص١۵٠و١۵١.</ref>
در سال ۴١۶ق. شماری از اهل سنت، با نام «عياران» به چپاول اموال مردم در كرخ پرداخته و منزل سيد مرتضی و محله زندگی او را آتش زده، گرانی و کمبود ارزاق، کرخ را فرا گرفت. در سال۴٢٣ق. مخالفان شیعه، با مردم كرخ درگير شده و شماری را كشتند. در سال ۴٢۵ق. عياران که با تجهيزات فراوان براى رفتن بر سر قبر [[مصعب بن زبير|مصعب بن زبير بن عوام]]، از محل اقامت خود بيرون آمده بودند، با شيعيان كرخ در باب ديزج و قلايين درگير شدند. طى آن بسيارى كشته شدند و عياران اجازه ندادند آب [[دجله]] به كرخ برسد. در سال ۴۴٢ق. روابط شيعه و سنى به مسالمت گراييد، ولی طولی نکشیده و درگيرى‌ها از سر گرفته شد.<ref>آل بويه، ص ١٩۶ و ١٩٧ و ۴٧١؛ تاريخ شيعه، ص٢٩۵.</ref> به سبب درگیری‌ها، شیعیان زیادی کشته، اموال آن‌ها چپاول، مساجد آنان ویران و به عالمان آنان اهانت شد. شيعيان كرخ، اجازه نداشتند علاقه و ارادت خود را نسبت به [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] در مراسم‌ها نشان دهند.<ref>تاريخ شيعه، ص١۵٠و١۵١.</ref>
==نواب اربعه در کرخ==
==نواب اربعه در کرخ==
خط ۸۸: خط ۸۸:
سازمان وکالت در دوره [[غيبت صغرى]]، در قالب چهار نماینده از طرف [[امام زمان(ع)]]، ادامه یافت. نمایندگان امام زمان(ع)، در کرخ فعالیت داشته‌اند؛ این چهار نماینده که به سفرا یا نواب اربعه شهرت یافتند و برخی از فعالیت‌های آن‌ها در کرخ، عبارت است از:  
سازمان وکالت در دوره [[غيبت صغرى]]، در قالب چهار نماینده از طرف [[امام زمان(ع)]]، ادامه یافت. نمایندگان امام زمان(ع)، در کرخ فعالیت داشته‌اند؛ این چهار نماینده که به سفرا یا نواب اربعه شهرت یافتند و برخی از فعالیت‌های آن‌ها در کرخ، عبارت است از:  


=== '''عثمان بن سعيد''' ===
===عثمان بن سعيد===
ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، از قبيله [[بنی‌اسد بن خزیمه|بنى‌اسد]]، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، از [[سامراء]] به بغداد هجرت کرده و در کرخ ساکن شد. برخی علت هجرت او را، دوری از دید مقامات دولتی و شیعه‌نشین بودن کرخ دانسته‌اند. عثمان بن سعید، خود را به صورت يكى از روغن‌فروشان بازار كرخ درآورده و وجوه شرعى را در كيسه‌هاى روغن قرار داده و براى امام زمان(ع) مى‌برد. او در بحث‌هاى كلامى، مجادله‌هاى اعتقادى و محافل سياسى كرخ حاضر نمى‌شد، که دلیل آن را دور‌ نگهداشتن خود از بازرسى‌هاى حکومت عباسى دانسته‌اند.  
ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، از قبيله [[بنی‌اسد بن خزیمه|بنى‌اسد]]، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، از [[سامراء]] به بغداد هجرت کرده و در کرخ ساکن شد. برخی علت هجرت او را، دوری از دید مقامات دولتی و شیعه‌نشین بودن کرخ دانسته‌اند. عثمان بن سعید، خود را به صورت يكى از روغن‌فروشان بازار كرخ درآورده و وجوه شرعى را در كيسه‌هاى روغن قرار داده و براى امام زمان(ع) مى‌برد. او در بحث‌هاى كلامى، مجادله‌هاى اعتقادى و محافل سياسى كرخ حاضر نمى‌شد، که دلیل آن را دور‌ نگهداشتن خود از بازرسى‌هاى حکومت عباسى دانسته‌اند.  


بسيارى از وکیلان، در مراتبى از سازمان وکالت شیعه، در كرخ، بغداد و ساير شهرهاى عراق زير نظر عثمان بن سعید فعاليت مى‌كردند. عثمان، در كرخ با کمک سه معاون، این سازمان را اداره مى‌كرد. عثمان بن سعيد، در بغداد درگذشته و پيكرش در بخش غربى بغداد، در مسجد درب جبله، كه خيابانى منشعب از خيابان ميدان است دفن شد. اين مكان، جزء قلمرو كرخ شمرده شده است.<ref>شيخ طوسى، الغيبة، ص٢۵٨ و ٢٢٩ و ٢٣٢. </ref>
بسيارى از وکیلان، در مراتبى از سازمان وکالت شیعه، در كرخ، بغداد و ساير شهرهاى عراق زير نظر عثمان بن سعید فعاليت مى‌كردند. عثمان، در كرخ با کمک سه معاون، این سازمان را اداره مى‌كرد. عثمان بن سعيد، در بغداد درگذشته و پيكرش در بخش غربى بغداد، در مسجد درب جبله، كه خيابانى منشعب از خيابان ميدان است دفن شد. اين مكان، جزء قلمرو كرخ شمرده شده است.<ref>شيخ طوسى، الغيبة، ص٢۵٨ و ٢٢٩ و ٢٣٢. </ref>


=== '''محمد بن عثمان''' ===
===محمد بن عثمان===
پس از عثمان بن سعید عمری، فرزندش ابوجعفر [[محمد بن عثمان]]، نماینده امام زمان(ع) شده و به مدت نيم قرن در كرخ فعالیت کرد. وظیفه وی، بیشتر از نایب نخست بود؛ از این رو، شمار معاونان خود را از سه نفر،{{یادداشت|سه معاون وی عبارت بودند از:‌ احمد بن اسحاق، محمد بن احمد قطان و حاجز وشّاء.}} به ده نفر افزايش داد. در ميان آنان [[حسين بن روح نوبختى]]، كه پس از او، نماینده امام(ع) گرديد، وجود داشت. فعّال‌ترين وكيل كرخ، محمد بن احمد قطان بود؛ زيرا وى واسطه مستقيم بين امام زمان(ع) و شيعيان، از طريق سفير دوم بود.
پس از عثمان بن سعید عمری، فرزندش ابوجعفر [[محمد بن عثمان]]، نماینده امام زمان(ع) شده و به مدت نيم قرن در كرخ فعالیت کرد. وظیفه وی، بیشتر از نایب نخست بود؛ از این رو، شمار معاونان خود را از سه نفر،{{یادداشت|سه معاون وی عبارت بودند از:‌ احمد بن اسحاق، محمد بن احمد قطان و حاجز وشّاء.}} به ده نفر افزايش داد. در ميان آنان [[حسين بن روح نوبختى]]، كه پس از او، نماینده امام(ع) گرديد، وجود داشت. فعّال‌ترين وكيل كرخ، محمد بن احمد قطان بود؛ زيرا وى واسطه مستقيم بين امام زمان(ع) و شيعيان، از طريق سفير دوم بود.


محمد بن عثمان، فعاليت‌هاى مخفیانه گسترده‌اى با وکیلان خود داشته و بیشتر، در محله كرخ و برخى توابع، با آنان ديدار مى‌كرد. به گزارش [[شيخ صدوق]]، وی با ابن متيل قمى، در خرابه‌اى كه به عباسيه معروف بوده و در بخش غربى [[دجله]] و كرخ قرار داشت، ديدار مى‌كرد. محمد بن عثمان، در آن‌جا نامه‌اى كه امام زمان(ع) خطاب به او نوشته بود را خوانده و سپس پاره مى‌كرد. وی در سال ٣٠۵ق. درگذشته و پيكرش در خانه خودش در جاده‌اى كه از كرخ به كوفه ختم مى‌شد، دفن گرديد.<ref>همان، ص١٩٣، ١٩۵، ١٩٨ و ٢٣٨؛ رجال نجاشى، ص١٩٨؛ آقابزرگ تهرانى، نوابع الرواة، ص١٨۶. </ref>
محمد بن عثمان، فعاليت‌هاى مخفیانه گسترده‌اى با وکیلان خود داشته و بیشتر، در محله كرخ و برخى توابع، با آنان ديدار مى‌كرد. به گزارش [[شيخ صدوق]]، وی با ابن متيل قمى، در خرابه‌اى كه به عباسيه معروف بوده و در بخش غربى [[دجله]] و كرخ قرار داشت، ديدار مى‌كرد. محمد بن عثمان، در آن‌جا نامه‌اى كه امام زمان(ع) خطاب به او نوشته بود را خوانده و سپس پاره مى‌كرد. وی در سال ٣٠۵ق. درگذشته و پيكرش در خانه خودش در جاده‌اى كه از كرخ به كوفه ختم مى‌شد، دفن گرديد.<ref>همان، ص١٩٣، ١٩۵، ١٩٨ و ٢٣٨؛ رجال نجاشى، ص١٩٨؛ آقابزرگ تهرانى، نوابع الرواة، ص١٨۶. </ref>


=== '''حسين بن روح''' ===
===حسين بن روح===
[[حسین بن روح نوبختی|ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی]]، پس از درگذشت نایب دوم، به مرکز سازمان امامیه یا دارالنیابه، در کرخ رفته و امانت‌های نایب دوم را که شامل صندوق‌های خزانه و مهرهای امام(ع) بود را گرفت. دستیار نزدیک حسین بن روح در کرخ، محمد بن علی شلمعانی بود. وی از فقیهان و سرشناسان شیعه بوده و آثارى درباره فقه و كلام تأليف كرده بود. او از سوى حسين بن روح، سال‌ها هدايت شيعيان را در بغداد، توابع آن و كوفه عهده‌دار بود. با این همه، از مسیر تشیع منحرف شد. برخی علت آن را، جاه‌طلبى سياسى وی دانسته‌اند. حسین بن روح، او را از سمتش بركنار و نادرستى عقايدش را در همه جا منتشر کرد. ابن روح، در ١٨ [[شعبان]] ٣٢۶ق. درگذشته و در روستای نوبختيه، در سمت غربى بغداد، در قلمرو كرخ دفن شد.<ref>الغيبة، ص٢۵٠، و ٢۵۶؛ ذهبى، العبر، ج٢، ص١٩١؛ همو، تاريخ الاسلام، ص١٣٢؛ آقابزرگ تهرانى، نوابغ الرواة، ص٢٨٩؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ص۵١٧.</ref>
[[حسین بن روح نوبختی|ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی]]، پس از درگذشت نایب دوم، به مرکز سازمان امامیه یا دارالنیابه، در کرخ رفته و امانت‌های نایب دوم را که شامل صندوق‌های خزانه و مهرهای امام(ع) بود را گرفت. دستیار نزدیک حسین بن روح در کرخ، محمد بن علی شلمعانی بود. وی از فقیهان و سرشناسان شیعه بوده و آثارى درباره فقه و كلام تأليف كرده بود. او از سوى حسين بن روح، سال‌ها هدايت شيعيان را در بغداد، توابع آن و كوفه عهده‌دار بود. با این همه، از مسیر تشیع منحرف شد. برخی علت آن را، جاه‌طلبى سياسى وی دانسته‌اند. حسین بن روح، او را از سمتش بركنار و نادرستى عقايدش را در همه جا منتشر کرد. ابن روح، در ١٨ [[شعبان]] ٣٢۶ق. درگذشته و در روستای نوبختيه، در سمت غربى بغداد، در قلمرو كرخ دفن شد.<ref>الغيبة، ص٢۵٠، و ٢۵۶؛ ذهبى، العبر، ج٢، ص١٩١؛ همو، تاريخ الاسلام، ص١٣٢؛ آقابزرگ تهرانى، نوابغ الرواة، ص٢٨٩؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ص۵١٧.</ref>


=== '''على بن محمد سمرى''' ===
===على بن محمد سمرى===
پس از درگذشت حسین بن روح، ابوالحسن على بن محمد سمرى، جانشين او شد. وی پس از سه سال، در ١۵ [[شعبان]] ٣٢٩ق. درگذشته و پيكرش در خيابان خلجانى در ربع المحول دفن شد. بر پایه گزارش [[ياقوت حموى]]، اين مكان در شمال روستاى براثا و در سمت غربى بغداد قرار داشت.<ref>الغيبة، ص٢۵٧و٢۵٨؛ بحارالانوار، ج۵١، ص٣۶٢؛ معجم‌البلدان، ج ١، ص۵٣٢؛ تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ص٢١١و٢٢١.</ref>
پس از درگذشت حسین بن روح، ابوالحسن على بن محمد سمرى، جانشين او شد. وی پس از سه سال، در ١۵ [[شعبان]] ٣٢٩ق. درگذشته و پيكرش در خيابان خلجانى در ربع المحول دفن شد. بر پایه گزارش [[ياقوت حموى]]، اين مكان در شمال روستاى براثا و در سمت غربى بغداد قرار داشت.<ref>الغيبة، ص٢۵٧و٢۵٨؛ بحارالانوار، ج۵١، ص٣۶٢؛ معجم‌البلدان، ج ١، ص۵٣٢؛ تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ص٢١١و٢٢١.</ref>


==رویدادهای خونین==
==رویدادهای خونین==


====یورش پسر مستعصم عباسی====
====یورش پسر مستعصم ====
در اواخر دوره مستعصم [[بنی‌عباس|عباسی]]، در سال ۶۵۰ق. میان شیعیان کرخ و شماری از حامیان خلیفه نزاعی واقع شد. ابوبکر، پسر مستعصم مأمور خاموش کردن این نزاع شد. وی به محله کرخ یورش برده و این ناحیه و [[آستان مقدس کاظمین|مشهد امام کاظم(ع)]] را چپاول کرده، شماری را کشته و عده‌ای از سادات و علویان را اسیر کرد. بر پایه قولی، هزار دختر را دستگیر کرده و با خود بردند. ابن علقمی قمی، وزیر شیعه مستعصم بالله، که از این رویداد متأثر شده بود، شرح آن را نگاشته و برای برخی از عالمان فرستاد.<ref>ابن‌تعزى بردى، النجوم الزاهره، ج٧، ص۴٧؛ ابن‌عماد، شذرات الذهب، ج۵، ص٢٧١و٢٧٢؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج۴، ص٣٢٧. </ref>
در اواخر دوره مستعصم [[بنی‌عباس|عباسی]]، در سال ۶۵۰ق. میان شیعیان کرخ و شماری از حامیان خلیفه نزاعی واقع شد. ابوبکر، پسر مستعصم مأمور خاموش کردن این نزاع شد. وی به محله کرخ یورش برده و این ناحیه و [[آستان مقدس کاظمین|مشهد امام کاظم(ع)]] را چپاول کرده، شماری را کشته و عده‌ای از سادات و علویان را اسیر کرد. بر پایه قولی، هزار دختر را دستگیر کرده و با خود بردند. ابن علقمی قمی، وزیر شیعه مستعصم بالله، که از این رویداد متأثر شده بود، شرح آن را نگاشته و برای برخی از عالمان فرستاد.<ref>ابن‌تعزى بردى، النجوم الزاهره، ج٧، ص۴٧؛ ابن‌عماد، شذرات الذهب، ج۵، ص٢٧١و٢٧٢؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج۴، ص٣٢٧. </ref>


۱۵٬۶۱۴

ویرایش