حوزه علمیه کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
شماری از سادات و علویان، که مجاور [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان حسینی]] ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سخن می‌گفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند امام کاظم(ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ [[متوکل عباسی]]، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیت‌هایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.</ref>
شماری از سادات و علویان، که مجاور [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان حسینی]] ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سخن می‌گفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند امام کاظم(ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ [[متوکل عباسی]]، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیت‌هایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.</ref>


عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴–۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]]، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند [[علی بن بابویه قمی]]، [[ابن ولید قمی]]، [[محمد بن قولویه]]، [[محمد بن همام بغدادی]]، [[محمد بن یحیی عطار]]، [[سعد بن عبدالله اشعری|سعد بن عبدالله اشعری قمی]] از شاگردان و راویان او به شمار می‌آیند.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2، ص 122 و 132.</ref> محمد بن معقل از پدرش، برای مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین(ع) در سال ۲۹۸ق. برای وی حدیث گفته است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.</ref> از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است.<ref>{{سخ}}از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنی‌عشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری [[شیعه]] مباحثی مطرح می‌گردید و به شبهه‌ها درباره امام‌شناسی پاسخ داده می‌شد.<ref>. عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78، ص 133– 134.</ref>
عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴–۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]]، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند [[علی بن بابویه قمی]]، [[ابن ولید قمی]]، [[محمد بن قولویه]]، [[محمد بن همام بغدادی]]، [[محمد بن یحیی عطار]]، [[سعد بن عبدالله اشعری|سعد بن عبدالله اشعری قمی]] از شاگردان و راویان او به شمار می‌آیند.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2، ص 122 و 132.</ref> محمد بن معقل از پدرش، برای مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین(ع) در سال ۲۹۸ق. برای وی حدیث گفته است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.</ref> از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است. از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنی‌عشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری [[شیعه]] مباحثی مطرح می‌گردید و به شبهه‌ها درباره امام‌شناسی پاسخ داده می‌شد.<ref>. عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78، ص 133– 134.</ref>


==نخستین فقیهان==
==نخستین فقیهان==
خط ۲۷: خط ۲۷:


==دوره سلجوقیان==
==دوره سلجوقیان==
سلجوقیانِ [[حنفیه|حنفی]] مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقی‌مانده [[آل بویه]] در [[ایران]] مرکزی و غربی و [[عراق]] را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶–۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱–۵۵</ref> با شعار زنده‌کردن قدرت [[اهل سنت]] به [[بغداد]] وارد شدند.<ref>محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶–۱۰۸</ref> آنان با اتحاد با [[بنی‌عباس|عباسیان]]، دولت آل بویه را برانداخته، کتاب‌خانه‌ها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخش‌هایی از عراق را اشغال کردند.<ref>جی. آ. بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5، ص 51 – 5.</ref> برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کرده‌اند.<ref>حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.</ref> مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیب‌های فراوانی دید. عالمان [[شیعه]] در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند.<ref/>
سلجوقیانِ [[حنفیه|حنفی]] مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقی‌مانده [[آل بویه]] در [[ایران]] مرکزی و غربی و [[عراق]] را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶–۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱–۵۵</ref> با شعار زنده‌کردن قدرت [[اهل سنت]] به [[بغداد]] وارد شدند.<ref>محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶–۱۰۸</ref> آنان با اتحاد با [[بنی‌عباس|عباسیان]]، دولت آل بویه را برانداخته، کتاب‌خانه‌ها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخش‌هایی از عراق را اشغال کردند.<ref>جی. آ. بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5، ص 51 – 5.</ref> برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کرده‌اند.<ref>حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.</ref> مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیب‌های فراوانی دید. عالمان [[شیعه]] در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند.


با این همه، پس از خاموشی فتنه‌ها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونه‌ای که در عراق و در برابر [[نظامیه بغداد]]، دو کانون علمی، در [[نجف]] توسط [[شیخ طوسی|طوسی]] و در [[کربلا]] توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت طوسی، [[حوزه عملیه نجف]] ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره [[ابن حمزه طوسی]] به اوج شکوفایی خود رسید.<ref/><ref>مجله حوزه، ش 78، ص 149 و ۱۶۴.</ref>
با این همه، پس از خاموشی فتنه‌ها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونه‌ای که در عراق و در برابر [[نظامیه بغداد]]، دو کانون علمی، در [[نجف]] توسط [[شیخ طوسی|طوسی]] و در [[کربلا]] توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت طوسی، [[حوزه عملیه نجف]] ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره [[ابن حمزه طوسی]] به اوج شکوفایی خود رسید.<ref>مجله حوزه، ش 78، ص 149 و ۱۶۴.</ref>


==ابن حمزه و پس از او==
==ابن حمزه و پس از او==
خط ۳۶: خط ۳۶:
محمد بن جعفر حائری (م. ۶۱۰ق)، معروف به [[ابن مشهدی]]، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب [[المزار الکبیر (کتاب)|المزار الکبیر]] او، که شامل [[دعا]] و [[زیارت]] است، یکی از منابع اصلی [[محمدباقر مجلسی]]، در کتاب بحارالانوار است.
محمد بن جعفر حائری (م. ۶۱۰ق)، معروف به [[ابن مشهدی]]، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب [[المزار الکبیر (کتاب)|المزار الکبیر]] او، که شامل [[دعا]] و [[زیارت]] است، یکی از منابع اصلی [[محمدباقر مجلسی]]، در کتاب بحارالانوار است.


[[صحیفه سجادیه]]، مجموعه دعاهای [[امام سجاد(ع)]]، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسی‌های تاریخی و شواهد مستند معلوم می‌شود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کرده‌اند.<ref/>
[[صحیفه سجادیه]]، مجموعه دعاهای [[امام سجاد(ع)]]، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسی‌های تاریخی و شواهد مستند معلوم می‌شود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کرده‌اند.


==پس از بازسازی==
==پس از بازسازی==
خط ۵۳: خط ۵۳:


*سید معد (م.۶۰۵ق)، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان [[سید ابراهیم مجاب]]، که فرزندان و نوادگان او به آل معد شهرت یافته و  نقش زیادی در استمرار نهضت علمی کربلا داشتتند. این خاندان، بیش از یک سده در این عرصه فعالیت کردند. سید معد حائری، در کربلا از درس ابویعلی محمد حسینی حائری بهره برده و خود به تدریس و صدور فتوا در کربلا پرداخت. وی در سال‌های پایانی زندگی به [[بغداد]] هجرت کرده و به تدریس پرداخت.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref>
*سید معد (م.۶۰۵ق)، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان [[سید ابراهیم مجاب]]، که فرزندان و نوادگان او به آل معد شهرت یافته و  نقش زیادی در استمرار نهضت علمی کربلا داشتتند. این خاندان، بیش از یک سده در این عرصه فعالیت کردند. سید معد حائری، در کربلا از درس ابویعلی محمد حسینی حائری بهره برده و خود به تدریس و صدور فتوا در کربلا پرداخت. وی در سال‌های پایانی زندگی به [[بغداد]] هجرت کرده و به تدریس پرداخت.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref>
*سید شمس‌الدین ابیعلی فخار (م.۶۳۰ق)، فرزند سید معد، خیزش فکری بزرگی در حوزه علمیه کربلا پدید آورد. او را مردی عالم، محدث، ادیب، فقیه تبارشناس و دارای مقام معنوی معرفی کرده‌اند.<ref>امل الآمل، ج 2، ص 214؛ ریاض العلماء، ج 4، ص 323 – 319، شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 346.</ref> علامه حلی و ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی{{یادداشت|ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی، پسرعموی محقق حلی و نوه دختری ابن ادریس حلی و از مشایخ اجازه علامه حلی است که از سید فخار روایت کرده است.}} از او به بزرگی یاد کرده‌اند.<ref>محمدحسن امانی، علامه حلی رایت ولایت، ص 35 – 36؛ سید محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج 2، ص 278.</ref> <ref>انوار الساطعه، ص 204؛ الذریعه، ج 1، ص 264 و ج 2، ص 125.</ref>سدیدالدین یوسف، پدر [[علامه حلی]]<ref /> و [[محقق حلی]]<ref>مفاخر اسلام، ج 4، ص 44؛ محمدرحیم بیک‌محمدی، محقق حلی، مرزبان فقاهت، ص 26 – 2۷.</ref> از شاگردان او هستند. اثر معروف او «کتاب الحجة علی الذاهب إلی تکفیر أبی‌طالب» {{یادداشت|وی در این کتاب کوشید ایمان ابوطالب را به اثبات برساند؛ ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه، مطالب این کتاب را تأیید کرده است. این کتاب، مکرر در عراق و ایران با مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم و تحقیق سید محمد بحرالعلوم به چاپ رسیده است.}}<ref>حوزه علمیه کربلا، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش ۱۱ و ۱۲، ص۲۱۴.</ref>
*سید شمس‌الدین ابیعلی فخار (م.۶۳۰ق)، فرزند سید معد، خیزش فکری بزرگی در حوزه علمیه کربلا پدید آورد. او را مردی عالم، محدث، ادیب، فقیه تبارشناس و دارای مقام معنوی معرفی کرده‌اند.<ref>امل الآمل، ج 2، ص 214؛ ریاض العلماء، ج 4، ص 323 – 319، شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 346.</ref> علامه حلی و ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی{{یادداشت|ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی، پسرعموی محقق حلی و نوه دختری ابن ادریس حلی و از مشایخ اجازه علامه حلی است که از سید فخار روایت کرده است.}} از او به بزرگی یاد کرده‌اند.<ref>محمدحسن امانی، علامه حلی رایت ولایت، ص 35 – 36؛ سید محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج 2، ص 278.</ref> <ref>انوار الساطعه، ص 204؛ الذریعه، ج 1، ص 264 و ج 2، ص 125.</ref>سدیدالدین یوسف، پدر [[علامه حلی]] و [[محقق حلی]]<ref>مفاخر اسلام، ج 4، ص 44؛ محمدرحیم بیک‌محمدی، محقق حلی، مرزبان فقاهت، ص 26 – 2۷.</ref> از شاگردان او هستند. اثر معروف او «کتاب الحجة علی الذاهب إلی تکفیر أبی‌طالب» {{یادداشت|وی در این کتاب کوشید ایمان ابوطالب را به اثبات برساند؛ ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه، مطالب این کتاب را تأیید کرده است. این کتاب، مکرر در عراق و ایران با مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم و تحقیق سید محمد بحرالعلوم به چاپ رسیده است.}}<ref>حوزه علمیه کربلا، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش ۱۱ و ۱۲، ص۲۱۴.</ref>
*سید رضی‌الدین علی، معروف به ابن طاووس در کربلا، از حوزه درس فخار حائری و در [[حله]]، بغداد و [[نجف]] به دانش‌ورزی پرداخت و در سال ۶۴۶ق. به کربلا رفته و پس از درگذشت استادش، کرسی تدریس را به خود اختصاص داد. وی در نیمه سده هفتم قمری به بغداد بازگشت.<ref>شیخ جواد کربلایی، انوار الساطعه، ص 117؛ الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، مقدمه، ص 13؛ مفاخر اسالم، ج 4، ص 66.</ref>
*سید رضی‌الدین علی، معروف به ابن طاووس در کربلا، از حوزه درس فخار حائری و در [[حله]]، بغداد و [[نجف]] به دانش‌ورزی پرداخت و در سال ۶۴۶ق. به کربلا رفته و پس از درگذشت استادش، کرسی تدریس را به خود اختصاص داد. وی در نیمه سده هفتم قمری به بغداد بازگشت.<ref>شیخ جواد کربلایی، انوار الساطعه، ص 117؛ الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، مقدمه، ص 13؛ مفاخر اسالم، ج 4، ص 66.</ref>


خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
سید حسین طباطبایی قمی (۱۲۸۲–۱۳۶۶ق)، معروف به حاج آقا حسین قمی، در واکنش به اقدامات ضد مذهبی [[رضاخان]] و پس از [[قیام گوهرشاد]]، مدتی در [[تهران]] توقیف و در ۱۳۵۴ق. به [[عراق]] تبعید شد. از این پس، مرکز مرجعیت وی به [[کربلا]] انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با درگذشت [[میرزا محمدتقی شیرازی]] و هجرت [[عبدالکریم حائری]] به [[ایران|ایران]]، رو به رکود نهاده بود، قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فاضلان [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، از جمله میلانی، [[سید ابوالقاسم خویی]]، سید صدرالدین جزایری، سید علی بهبهانی و میرزا مهدی شیرازی را برای تدریس، به این شهر فرا خواند. با اقدامات مؤثر قمی و همکاری این افراد، حوزه کربلا، رونق گرفت. محمدعلی سرابی، سید زین‌العابدین کاشانی حائری، هادی حائری شیرازی، محمدحسین صدقی مازندرانی و محمدرضا جرقویه‌ای اصفهانی از شاگردان او در کربلا بودند. وی پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] به اقامت ۱۱ ساله خود در کربلا پایان داده، به نجف رفته و مرجعیت عامه یافت.<ref>عباس حاجیان دشتی، عنصر فضیلت و تقوا، ص 15 و 16؛ محمدباقر پورامینی، آقاحسین قمی قامت قیام، ص 57 ـ 62؛ گلشن ابرار، ج 2، ص5۹۳.</ref>
سید حسین طباطبایی قمی (۱۲۸۲–۱۳۶۶ق)، معروف به حاج آقا حسین قمی، در واکنش به اقدامات ضد مذهبی [[رضاخان]] و پس از [[قیام گوهرشاد]]، مدتی در [[تهران]] توقیف و در ۱۳۵۴ق. به [[عراق]] تبعید شد. از این پس، مرکز مرجعیت وی به [[کربلا]] انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با درگذشت [[میرزا محمدتقی شیرازی]] و هجرت [[عبدالکریم حائری]] به [[ایران|ایران]]، رو به رکود نهاده بود، قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فاضلان [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، از جمله میلانی، [[سید ابوالقاسم خویی]]، سید صدرالدین جزایری، سید علی بهبهانی و میرزا مهدی شیرازی را برای تدریس، به این شهر فرا خواند. با اقدامات مؤثر قمی و همکاری این افراد، حوزه کربلا، رونق گرفت. محمدعلی سرابی، سید زین‌العابدین کاشانی حائری، هادی حائری شیرازی، محمدحسین صدقی مازندرانی و محمدرضا جرقویه‌ای اصفهانی از شاگردان او در کربلا بودند. وی پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] به اقامت ۱۱ ساله خود در کربلا پایان داده، به نجف رفته و مرجعیت عامه یافت.<ref>عباس حاجیان دشتی، عنصر فضیلت و تقوا، ص 15 و 16؛ محمدباقر پورامینی، آقاحسین قمی قامت قیام، ص 57 ـ 62؛ گلشن ابرار، ج 2، ص5۹۳.</ref>


سید اسماعیل صدر (۱۲۵۸–۱۳۳۸ق)، در ۱۲۸۰ق. از شاگردان برجسته میرازی شیرازی در [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] بود. وی دو سال پس از درگذشت میرزای شیرازی، سامرا را ترک کرده و در کربلا ساکن شد. در پی این هجرت، بسیاری از عالمان و دانشوران، برخلاف تأکید سید اسماعیل صدر سامرا را به قصد اقامت در کربلا ترک کردند. گروه‌هایی از طلاب علوم دینی، از نقاط دیگر نیز، به کربلا آمدند و حوزه کربلا رونق گرفت.<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 20 و 21.</ref> مشهورترین شاگردان او در کربلا عبارتند از: سید حسین فشارکی اصفهانی حائری، عبدالحسین آل‌یاسین کاظمی، میرزا علی آقا شیرازی فرزند مجدد شیرازی، [[علی سیستانی]]، [[محمدحسین غروی نائینی]]، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی خراسانی، محمدهادی بیرجندی، محمدرضا آل‌یاسین و [[سید عبدالحسین شرف‌الدین]].<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 25 و 26، گلشن ابرار، ج 3، ص 224؛ ریحانة الادب، ج 2، ص 244.</ref> صدر، در ۱۲ جمادی‌الاول ۱۳۳۸ق. درگذشت. پیکرش در کاظمین و در مقبره خانوادگی خاندان صدر دفن گردید.<ref/>
سید اسماعیل صدر (۱۲۵۸–۱۳۳۸ق)، در ۱۲۸۰ق. از شاگردان برجسته میرازی شیرازی در [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] بود. وی دو سال پس از درگذشت میرزای شیرازی، سامرا را ترک کرده و در کربلا ساکن شد. در پی این هجرت، بسیاری از عالمان و دانشوران، برخلاف تأکید سید اسماعیل صدر سامرا را به قصد اقامت در کربلا ترک کردند. گروه‌هایی از طلاب علوم دینی، از نقاط دیگر نیز، به کربلا آمدند و حوزه کربلا رونق گرفت.<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 20 و 21.</ref> مشهورترین شاگردان او در کربلا عبارتند از: سید حسین فشارکی اصفهانی حائری، عبدالحسین آل‌یاسین کاظمی، میرزا علی آقا شیرازی فرزند مجدد شیرازی، [[علی سیستانی]]، [[محمدحسین غروی نائینی]]، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی خراسانی، محمدهادی بیرجندی، محمدرضا آل‌یاسین و [[سید عبدالحسین شرف‌الدین]].<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 25 و 26، گلشن ابرار، ج 3، ص 224؛ ریحانة الادب، ج 2، ص 244.</ref> صدر، در ۱۲ جمادی‌الاول ۱۳۳۸ق. درگذشت. پیکرش در کاظمین و در مقبره خانوادگی خاندان صدر دفن گردید.  


==سده چهاردهم قمری==
==سده چهاردهم قمری==
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
* آل زینی: سرسلسله آنان سید زین‌الدین، فرزند سید علی حسنی حسینی است که در ۱۱۷۳ق. کربلا را محل سکونت خود برگزید. بزرگان این خاندان، خادمی [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان امام حسین(ع)]] را عهده‌دار بودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص ۱۷۶.</ref>
* آل زینی: سرسلسله آنان سید زین‌الدین، فرزند سید علی حسنی حسینی است که در ۱۱۷۳ق. کربلا را محل سکونت خود برگزید. بزرگان این خاندان، خادمی [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان امام حسین(ع)]] را عهده‌دار بودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص ۱۷۶.</ref>
* آل قزوینی: تباری گسترده و اهل علم و مبارزه‌اند. این طایفه از نسل سید محمدعلی موسوی قزوینی‌اند، که دانشمندان بسیاری از میانشان برخاسته‌اند. اولین فرد از آنان که به کربلا هجرت کرد، سید باقر موسوی قزوینی به سال ۱۱۸۵ق. است.<ref>تراث کربلا، ص 149.</ref>
* آل قزوینی: تباری گسترده و اهل علم و مبارزه‌اند. این طایفه از نسل سید محمدعلی موسوی قزوینی‌اند، که دانشمندان بسیاری از میانشان برخاسته‌اند. اولین فرد از آنان که به کربلا هجرت کرد، سید باقر موسوی قزوینی به سال ۱۱۸۵ق. است.<ref>تراث کربلا، ص 149.</ref>
* آل فتونی: در اوایل سده دوازدهم قمری از [[جبل عامل]] به کربلا مهاجرت کرده‌اند. نسب آن‌ها به [[شیخ بهایی]] می‌رسد. سر سلسله آنان محمدتقی، فرزند بهاءالدین فتونی حائری (م.۱۱۸۳ق) است.<ref/>
* آل فتونی: در اوایل سده دوازدهم قمری از [[جبل عامل]] به کربلا مهاجرت کرده‌اند. نسب آن‌ها به [[شیخ بهایی]] می‌رسد. سر سلسله آنان محمدتقی، فرزند بهاءالدین فتونی حائری (م.۱۱۸۳ق) است.
* آل کشمیری: از نسل [[امام رضا(ع)]] بوده، در زمینه‌های علمی، سیاسی و اجتماعی فعال بوده‌اند. [[سید مرتضی حائری کشمیری]] (م.۱۳۵۰ق) عارف شیعی و سید محمد حائری، عالم مبارز در [[انقلاب عراق]]، در زمره این خاندان هستند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 209.</ref>
* آل کشمیری: از نسل [[امام رضا(ع)]] بوده، در زمینه‌های علمی، سیاسی و اجتماعی فعال بوده‌اند. [[سید مرتضی حائری کشمیری]] (م.۱۳۵۰ق) عارف شیعی و سید محمد حائری، عالم مبارز در [[انقلاب عراق]]، در زمره این خاندان هستند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 209.</ref>
* آل نصرالله: سادات موسوی و از نسل [[سید ابراهیم مجاب]] بوده، و در طریق راویان [[شیعه]]، اسامی برخی عالمان این خاندان دیده می‌شود. آنان خادمی [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]] را نیز بر عهده داشته‌اند. شهید ابوالفتح سید نصرالله حسینی موسوی (م.۱۱۵۵ق) از از این خاندان است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 224؛ شهداء الفضیله، ص 215 ـ 219.</ref>
* آل نصرالله: سادات موسوی و از نسل [[سید ابراهیم مجاب]] بوده، و در طریق راویان [[شیعه]]، اسامی برخی عالمان این خاندان دیده می‌شود. آنان خادمی [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]] را نیز بر عهده داشته‌اند. شهید ابوالفتح سید نصرالله حسینی موسوی (م.۱۱۵۵ق) از از این خاندان است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 224؛ شهداء الفضیله، ص 215 ـ 219.</ref>