پرش به محتوا

سفرنامه عضدالملک به عتبات: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳: خط ۳:


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
'''سفرنامه عضدالملک به عتبات'''،
==نویسنده==
==نویسنده==
علیرضا قوانلو ایلخانی [[قاجار]] (۱۲۳۸-)، ملقب به عضدالملک،‌ فرزند موسی‌خان،‌ فرزند سلیمان‌خان قاجار و پسردایی ناصرالدین شاه است.<ref>شرح حال رجال ايران، ج٢، ص۴٣۶؛ عباس قديانى، فرهنگ جامع تاريخ ايران، ج٢، ص۵٩٠.</ref> وی در اواخر سده سیزدهم قمری، پیش‌خدمت ویژه دربار قاجار شده<ref name=":0">روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص١٢٣ و ١٣٩.</ref> و در سال ۱۲۸۵ق. مهردار شاه شد. حکم‌رانی مازندران، عهده‌داری ایل‌خانی‌گری ایل قاجار، وزارت دادگستری و ریاست صندوق عدالت‌خانه برخی از مناصب او بوده‌اند. عضدالمک، در سفر ناصرالدین شاه به عتبات در سال ۱۲۸۷ق. و نیز در سال ۱۲۹۰ق. همراه شاه به اروپا رفت.<ref name=":1">روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص۳۷۶.</ref>  
علیرضا قوانلو ایلخانی [[قاجار]] (۱۲۳۸-)، ملقب به عضدالملک،‌ فرزند موسی‌خان،‌ فرزند سلیمان‌خان قاجار و پسردایی ناصرالدین شاه است.<ref>شرح حال رجال ايران، ج٢، ص۴٣۶؛ عباس قديانى، فرهنگ جامع تاريخ ايران، ج٢، ص۵٩٠.</ref> وی در اواخر سده سیزدهم قمری، پیش‌خدمت ویژه دربار قاجار شده<ref name=":0">روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص١٢٣ و ١٣٩.</ref> و در سال ۱۲۸۵ق. مهردار شاه شد. حکم‌رانی مازندران، عهده‌داری ایل‌خانی‌گری ایل قاجار، وزارت دادگستری و ریاست صندوق عدالت‌خانه برخی از مناصب او بوده‌اند. عضدالمک، در سفر ناصرالدین شاه به عتبات در سال ۱۲۸۷ق. و نیز در سال ۱۲۹۰ق. همراه شاه به اروپا رفت.<ref name=":1">روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص۳۷۶.</ref>  
خط ۹: خط ۱۱:


عضدالملک، در اواخر سال ۱۲۸۳ق. با مأموریت از جانب ناصرالدین شاه، خشت‌های طلای گنبد [[آستان مقدس عسکریین(ع)]] را به [[عتبات عالیات]] انتقال داد.<ref>سفرنامه عضدالدوله به عتبات، مقدمه.</ref>
عضدالملک، در اواخر سال ۱۲۸۳ق. با مأموریت از جانب ناصرالدین شاه، خشت‌های طلای گنبد [[آستان مقدس عسکریین(ع)]] را به [[عتبات عالیات]] انتقال داد.<ref>سفرنامه عضدالدوله به عتبات، مقدمه.</ref>
==ساختار==


==محتوا==
==محتوا==
سفرنامه عضدالمک به عتبات، شرح گزارش نویسنده از سفر وی از تهران به عتبات عالیات است. وی از ابتدای سفر، به هر آبادی و روستایی که رسیده، پژوهش‌هایی از آن ارائه داده است.<ref name=":2">گزارشی از سفرنامه عضدالملک به عتبات عالیات عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۳، ص۱۶۵-۱۶۷.</ref>
سفرنامه عضدالمک به عتبات، شرح گزارش نویسنده از سفر وی از تهران به عتبات عالیات است. وی از ابتدای سفر، به هر آبادی و روستایی که رسیده، پژوهش‌هایی از آن ارائه داده است.<ref name=":2">گزارشی از سفرنامه عضدالملک به عتبات عالیات عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۳، ص۱۶۵-۱۶۷.</ref>


عضدالملک، مزار امامزادگان بین راه را توصیف کرده<ref>گزارشی از سفرنامه عضدالملک به عتبات عالیات عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۳، ص۱۶۳.</ref> و در بخش درون‌مرزی سفر خود، با اینکه خود از دربار [[قاجار]] است، نسبت به مفاسد،‌ خراب‌های، رشوه‌خواری‌ها و زورگویی‌های مناطق بین راه انتقاد کرده است.<ref name=":2" />
عضدالملک، مزار امامزادگان بین راه را توصیف کرده<ref>گزارشی از سفرنامه عضدالملک به عتبات عالیات عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۳، ص۱۶۳.</ref> و در بخش درون‌مرزی سفر خود، با اینکه خود از دربار [[قاجار]] است، نسبت به مفاسد،‌ خرابی‌ها، رشوه‌خواری‌ها و زورگویی‌های مناطق بین راه انتقاد کرده است.<ref name=":2" /> پس از ورود به مرز [[خانقین]]، درباره دولت عثمانی، نظام حاکم بر [[عراق]] و مذاکراتش با مقامات عثمانی مطالبی را نگاشته است. از ویژگی‌های مهم این سفرنامه، نگاهی ویژه به مکان‌های مذهبی و زیارتی است. مسیر شهرهای زیارتی او پس از ورود به عراق عبارت است از:‌ خانقین،‌ [[نجف]]، [[کربلا]] و [[سامراء]].<ref>گزارشی از سفرنامه عضدالملک به عتبات عالیات عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۳، ص۱۶۷-۱۷۶.</ref>  
 
<br />


==نسخه خطی==
==نسخه خطی==
خط ۲۴: خط ۲۲:
==ویژگی==
==ویژگی==


* این سفرنامه، دارای نکته‌های ادبی است. برای نمونه، در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
*این سفرنامه، دارای نکته‌های ادبی است. برای نمونه، در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
{{گفتاورد
{{گفتاورد
| متن = درود بر فارِس شبرنگ عنایت، جالس اورنگ ولایت، اسدالله الغالب و مظهرالعجـایب، علـی بن ابی‌طالب و بر اولاد اطهارش که آیات حق را مفسرند و ولایات صدق را مدبّر. سرگشتگان وادی حیرت و فروماندگان بادیه ظلمت را محبتشان مفتاح ابواب عرفان است و ارادتشان مصباح اسباب ایقان.
| متن = درود بر فارِس شبرنگ عنایت، جالس اورنگ ولایت، اسدالله الغالب و مظهرالعجـایب، علـی بن ابی‌طالب و بر اولاد اطهارش که آیات حق را مفسرند و ولایات صدق را مدبّر. سرگشتگان وادی حیرت و فروماندگان بادیه ظلمت را محبتشان مفتاح ابواب عرفان است و ارادتشان مصباح اسباب ایقان.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش