←انگیزههای قتل
خط ۴: | خط ۴: | ||
==نام و تبار== | ==نام و تبار== | ||
سید محمد آوی، معروف به تاجالدین و مکنَی به ابوالفضل، فرزند مجدالدین حسین بن علی و از نوادگان [[امام سجاد(ع)]] است. نسب کامل او عبارت است از: سيد تاجالدين، ابوالفضل محمد بن مجدالدين الحسين بن على بن زيد بن الداعى بن زيد بن على بن الحسين بن الحسن التج بن ابىالحسن على بن ابىمحمد الحسن النقيب الرئيس بن على بن محمد بن على بن على بن الحسن الافطس بن على الاصغر بن امام زين العابدين(ع).<ref>تاریخ النجف الاشرف، ج۲، ص۲۱۴.</ref> | سید محمد آوی،<ref name=":10" /> یا آوجی<ref>تاريخ اولجايتو، ص ٩٩- ١٠٢؛ تاريخ گزيده، ص۶٠٨.</ref> معروف به تاجالدین و مکنَی به ابوالفضل، فرزند مجدالدین حسین بن علی و از نوادگان [[امام سجاد(ع)]] است. نسب کامل او عبارت است از: سيد تاجالدين، ابوالفضل محمد بن مجدالدين الحسين بن على بن زيد بن الداعى بن زيد بن على بن الحسين بن الحسن التج بن ابىالحسن على بن ابىمحمد الحسن النقيب الرئيس بن على بن محمد بن على بن على بن الحسن الافطس بن على الاصغر بن امام زين العابدين(ع).<ref name=":10">تاریخ النجف الاشرف، ج۲، ص۲۱۴.</ref> | ||
خاندان آوی را یکی از مشهورترین خاندانهای سادات شیعه دانستهاند که به دانش و ادب شهرت داشتند.<ref name=":0">شهداء الفضیلة، ص۶۷.</ref> برخی از افراد سرشناس تبار سید تاجالدین محمد، عبارتند از: | خاندان آوی را یکی از مشهورترین خاندانهای سادات شیعه دانستهاند که به دانش و ادب شهرت داشتند.<ref name=":0">شهداء الفضیلة، ص۶۷.</ref> برخی از افراد سرشناس تبار سید تاجالدین محمد، عبارتند از: | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
سید تاجالدین، در روز دوشنبه، ۳ ذیالحجه ۷۱۱ق.<ref>تاريخ اولجايتو، ص١٣١.</ref> در کرانه [[نهر دجله|رود دجله]]، با دستهای بسته، به همراه دو فرزندش، توسط گماشتگان سيد جلالالدين ابراهيم بن مختار، فرزند نقيب سابق نجف به شهادت رسید.< | سید تاجالدین، در روز دوشنبه، ۳ ذیالحجه ۷۱۱ق.<ref>تاريخ اولجايتو، ص١٣١.</ref> در کرانه [[نهر دجله|رود دجله]]، با دستهای بسته، به همراه دو فرزندش، سيد شمسالدين حسين و سيد شرفالدين على، توسط گماشتگان سيد جلالالدين ابراهيم بن مختار، فرزند نقيب سابق [[نجف]] به شهادت رسید. | ||
فرزندان را، پیش از پدر و جلوی چشم او اعدام کردند. میان جمعیت حاضر هنگام اعدام، برخی از سادات عراق، که علت مشکلات خود را عملکرد نقیب عراق میدانستد و گروهی از ناصبیان حنبلی وجود داشتند.<ref name=":11">تاريخ حبيب السير، ج٣، ص١٩٣.</ref> شمار افرادی که هنگام قتل او حاضر بودند، «خلق کثیر» توصیف شدهاند، چنان که چند تن، مجروح شدند. پس از قتل، فریاد شادی برخواست.<ref>تحرير تاريخ وصاف، ص٢٧٨.</ref> پیکر سید تاجالدین و پسرانش، زیر ضربههای جمعیت خشمگین تکه تکه شد.<ref name=":11" /> به گفته ابن عنبه، ناصبیها بدن آنها را تکهتکه کرده و در پوشش حنبلیگری، تکههای گوشت بدن آنها را به دندان کشیده و خوردند. به گفته وی، موهای سر سید تاجالدین را نیز کندند. افراد دیگری با نام حنبلی، که هنگام اعدام و یورش مردم حضور نداشتند، به سراغ جنازهها رفته، اگر گوشتی باقی نمانده بود، موهای سر و صورت آن سه را میکندند؛ زیرا در بغداد، هر تار موی صورت سید تاجالدین و فرزندانش را به یک دینار زر سرخ میخریدند. | |||
خان مغول، از این رفتار شگفتزده شده و اولجایتو دستور داد، قاضی حنبلیان که گویا در این ماجرا نقش داشته، اعدام شود. با پادرمیانی رشیدالدین فضلالله طبیب، اولجایتو، به برهنه گرداندن قاضی حنبلیان در محلههای بغداد و محروم کردن حنبلیان از داشتن قاضی، بسنده کرد.<ref>عمدة الطالب، ص٣١۴؛ تاريخ الفى، ج٧، ص۴٣٧٠.</ref> برخی قاضی حنبلیان در آن دوره را، احمد بن حامد بن عصبه (م.۷۲۱ق) دانستهاند.<ref>سید تاج الدین حسینی آوی، ص۶۱؛ رک: الوافى بالوفيات، ج۶، ص٨۵.</ref> | |||
==انگیزههای قتل== | ==انگیزههای قتل== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۸: | ||
سعدالدین ساوجی، از سال ۶۹۷ق. به دربار مغول راه یافته،<ref name=":7">وقايع السنين و الاعوام، ص٣٧١.</ref> وزیر<ref name=":8">تاريخ الفى، ج٧، ص۴٣٧٠.</ref> [[شیعه|شیعی]] بوده<ref>تعليقة امل الآمل، ص١٢٧؛ الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج١١، ص١٩٨.</ref> و به علم،<ref name=":7" /> دیانت، پرهیزکاری و انفاق شناخته شده است.<ref name=":8" /> وی به اتهام توطئه علیه پادشاه مغول و فساد مالی کلان در سال ۷۱۱ق. کشته شد. برخی، رقابت و تیرگی روابط او با رشیدالدین فضلالله طبیب را در کشته شدن وی مؤثر دانستهاند.<ref name=":9">تاریخ گزیده، ص۶۰۸؛ رک: تاريخ الفى، ج٧، ص۴٣٧٠.</ref> | سعدالدین ساوجی، از سال ۶۹۷ق. به دربار مغول راه یافته،<ref name=":7">وقايع السنين و الاعوام، ص٣٧١.</ref> وزیر<ref name=":8">تاريخ الفى، ج٧، ص۴٣٧٠.</ref> [[شیعه|شیعی]] بوده<ref>تعليقة امل الآمل، ص١٢٧؛ الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج١١، ص١٩٨.</ref> و به علم،<ref name=":7" /> دیانت، پرهیزکاری و انفاق شناخته شده است.<ref name=":8" /> وی به اتهام توطئه علیه پادشاه مغول و فساد مالی کلان در سال ۷۱۱ق. کشته شد. برخی، رقابت و تیرگی روابط او با رشیدالدین فضلالله طبیب را در کشته شدن وی مؤثر دانستهاند.<ref name=":9">تاریخ گزیده، ص۶۰۸؛ رک: تاريخ الفى، ج٧، ص۴٣٧٠.</ref> | ||
حمدالله مستوفی، علت اصلی قتل سید تاجالدین را همکاری وی با سعدالدین ساوجی که رقیب رشیدالدین فضلالله بوده، دانسته است.<ref name=":9" /> صفدی (م.۷۶۴ق) نیز، قتل وی را پس از خشم سلطان به سعدالدین ساوجی | حمدالله مستوفی، علت اصلی قتل سید تاجالدین را همکاری وی با سعدالدین ساوجی که رقیب رشیدالدین فضلالله بوده، دانسته است.<ref name=":9" /> صفدی (م.۷۶۴ق) نیز، قتل وی را پس از خشم سلطان به سعدالدین ساوجی معرفی کرده است.{{یادداشت|قتل معه الوزير مبارك شاه، وصاحب الديوان المانشترى، وتاجالدين الآوى كبير الاشراف.}}<ref>اعيان العصر، ج۴، ص۶٠۴.</ref> | ||
== انتقام == | |||
در سال ٧١٨ق. پس از مرگ مشكوك اولجايتو، سيد عزالدين طالب افطسى دلقندی، از عمو زادگان سيد تاجالدين، به دستور [[امیر چوپان|امير چوپان]]، رشيدالدين فضلالله طبیب را به جرم توطئه براى قتل خان مغول كشت. ابن عنبه تاریخنگار، علت واقعى تلاش سيد دلقندى براى قتل رشیدالدین فضلالله را، انتقام خون سید تاجالدين دانسته است.<ref>عمدة الطالب، ص٣١٩؛ مراقد المعارف، ج١، ص٢١٩.</ref> مانند ماجرای اعدام سید تاجالدین و فرزندانش، اینجا نیز، پیش از رشیدالدین فضلالله، پسر نوجوان وی در پیش روی او اعدام شد. برخی این را از عبرتهای تاریخ خواندهاند.<ref>نهاية الأرب، النويرى، ج٣٢، ص٢٩۵.</ref> | |||
==در نگاه دیگران== | ==در نگاه دیگران== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۸: | ||
*'''كيف رد الشيعه غزو المغول'''، شيخ على كورانى عاملى، مركز العلامه الحلى الثقافى، حلّه، ١۴٢۶ق. | *'''كيف رد الشيعه غزو المغول'''، شيخ على كورانى عاملى، مركز العلامه الحلى الثقافى، حلّه، ١۴٢۶ق. | ||
*'''المجدى فى انساب الطالبيين'''، ابن صوفى نسابه، مكتبة آيةالله المرعشى النجفى، قم، ١۴٢٢ق. | *'''المجدى فى انساب الطالبيين'''، ابن صوفى نسابه، مكتبة آيةالله المرعشى النجفى، قم، ١۴٢٢ق. | ||
*'''مراقد المعارف'''، محمد حرزالدين، قم، ١٣٧١ش. | |||
*'''مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل'''، حسين بن محمد تقى نورى، قم، ١۴٠٨ق. | *'''مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل'''، حسين بن محمد تقى نورى، قم، ١۴٠٨ق. | ||
*'''معجم البلدان'''، ياقوت بن عبدالله (ياقوت حموى)، دار صادر، ياقوت بن عبدالله، ١٩٩۵م. | *'''معجم البلدان'''، ياقوت بن عبدالله (ياقوت حموى)، دار صادر، ياقوت بن عبدالله، ١٩٩۵م. | ||
*'''مهج الدعوات و منهج العبادات'''، على بن موسى بن طاووس (ابن طاووس)، قم، ١۴١١ق. | *'''مهج الدعوات و منهج العبادات'''، على بن موسى بن طاووس (ابن طاووس)، قم، ١۴١١ق. | ||
*'''نجم الثاقب فى أحوال الإمام الغائب'''، محدث نورى، ناشر مسجد جمكران، قم، ١٣٨۴ق. | *'''نجم الثاقب فى أحوال الإمام الغائب'''، محدث نورى، ناشر مسجد جمكران، قم، ١٣٨۴ق. | ||
*'''نهاية الارب فى فنون الادب'''، شهاب الدين احمد بن عبدالوهاب النويرى، قاهرة، ١۴٢٣ق. | |||
*'''الوافى بالوفيات'''، صلاح الدين خليل بن ايبك بن عبد الله الصفدى، احمد الارناؤوط وتركى مصطفى، دار احياء التراث، بيروت، ١۴٢٠ق، ٢٠٠٠م. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |