وادی عقیق: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۲۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۹
خط ۶: خط ۶:
| توضیح تصویر = بخشی از وادی عقیق در [[مدینه]]، که در برخی از فصول سال آب در آن جریان دارد.
| توضیح تصویر = بخشی از وادی عقیق در [[مدینه]]، که در برخی از فصول سال آب در آن جریان دارد.
}}
}}
== واژه‌شناسی ==
كتاب العين ؛ ج‏8 ؛ ص98
الْوَادِي‏ كل مفرج بين جبال و آكام، و تلال يكون مسلكا للسيل أو منفذا، و الجميع‏ الْأَوْدِيَة، على تقدير فاعل و أفعلة،
فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، 9جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق.
تهذيب اللغة ؛ ج‏14 ؛ ص163
قال شمر: وَدى‏ أي سال، قال و منه:
الوَديُ‏ فيما أَرَى لخروجه و سَيَلانِه، و منه‏ الوَادي‏.
ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة، 15جلد، دار احياء التراث العربي - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق.
مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص862
وادي‏
قال تعالى: إِنَّكَ‏ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ‏ [طه/ 12] أصل‏ الْوَادِي‏: الموضع الذي يسيل فيه الماء، و منه سُمِّيَ المَفْرَجُ بين الجبلين‏ وَادِياً، و جمعه: أَوْدِيَة
و قال تعالى: فَسالَتْ‏ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها [الرعد/ 17] أي: بقَدْرِ مياهها.
راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، 1جلد، دار القلم - بيروت، چاپ: اول، 1412 ه.ق.
مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏4 ؛ ص435
<nowiki>:</nowiki> در آيه فرمود:
إِنَّكَ‏ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ‏- طه/ 12 (خطاب به حضرت موسى عليه السّلام در كوه طور است اصل وادى‏ بستر ريزش‏
مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 436
آب است كه در اثر سيل بوجود ميآيد و آب در آن جريان دارد. و از اين معنى فاصله و دره ميان دو كوه را هم‏ وَادِي‏ گفته‏اند. جمعش- أَوْدِيَة- است‏
فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها- الرعد/ 17 هر دره‏اى بقدر ظرفيتش سيلاب ميگيرد. يا بقدر آبش‏
راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانى)، 4جلد، مرتضوي - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.
المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى ؛ ج‏2 ؛ ص654
(وَدَى‏) الشَّى‏ءُ إِذَا سَالَ وَ مِنْهُ اشْتِقَاقُ (الْوَادِي‏) وَ هُوَ كُلَّ مُنْفَرَجٍ بَيْنَ جِبَال أَوْ آكَامٍ يَكُونُ مَنْفَذاً لِلسَّيْلِ و الْجَمْع‏
فيومى، احمد بن محمد، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، 2جلد، موسسه دار الهجرة - قم، چاپ: دوم، 1414 ه.ق.
لسان العرب ؛ ج‏15 ؛ ص384
الوادي‏ كل مَفْرَج بين الجبالِ و التِّلال و الإِكام، سمي بذلك لسَيَلانه، يكون مَسْلَكاً للسيل و مَنْفَذا
ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، 15جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق.
فرهنگ ابجدي ؛ متن ؛ ص980
وَدَى‏- وَدْياً و دِيَةً [ودي‏] القاتلُ القتيلَ:
خونبهاى كشته را به ولىّ او پرداخت،- الأَمْرَ: كار را نزديك كرد،- الشّي‏ءُ: آن چيز روان شد، و از اين كلمه (الوادى‏) مشتق شده است كه آب در آن روان است‏
بستانى، فواد افرام، فرهنگ ابجدى، 1جلد، اسلامي - تهران، چاپ: دوم، 1375 ه.ش.
فرهنگ ابجدي ؛ متن ؛ ص971
الوادِي‏- [ودي‏]: فا، راه و روشن، دره و شكاف ميان كوهها كه سيل در آن روان شود
بستانى، فواد افرام، فرهنگ ابجدى، 1جلد، اسلامي - تهران، چاپ: دوم، 1375 ه.ش.


==نام==
==نام==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش