پرش به محتوا

اسرار حج: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۵۹۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۰
خط ۴: خط ۴:


==چیستی==
==چیستی==
اسرار حج، مجموعه‌اي از حکمت‌ها و اغراض مناسک [[حج]] و [[عمره]] است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۱.</ref>  
اسرار حج، مجموعه‌اي از حکمت‌ها و اغراض مناسک [[حج]] و [[عمره]] است.<ref name=":4">دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۱.</ref>  


از نگاه حکيمان مسلمان، بر پایه حکمت خداوند، کارهای او از جمله تشريع احکام، هدف‌مند و داراي حکمت است. گرچه علت‌ اصلی و هدف حقیقی احکام، ممکن است از آدمی پوشيده باشد، ولی عالمان مسلمان کوشيده‌اند پاره‌اي از هدف‌ها و سودهای احکام را با استناد به منابع به دست آورند. این هدف‌ها و سودها وقتی درباره احکام مربوط به عبادتی خاص است، اسرار آن عبادت خوانده می‌شود. عالمان، در شناخت اسرار احکام بر منابعي يکسان تکيه نمي‌کنند. برخي شهود و کشف قلبي‌ را معتبر مي‌دانند<ref>. الفتوحات المکية، ج1، ص675؛ صهباي حج، ص317. </ref> و گروهي تنها قرآن و سنت را منبعي معتبر براي درک آن دانسته‌ و هر منبعي حتي عقل را از درک اسرار، ناتوان مي‌شمرند.<ref>. نک: رسائل الشهيد، ص393-395. </ref> بر پايه دیدگاه دوم، «اسرار حج» را اینگونه تعریف کرده‌اند: مجموعه معارفی که بيانگر اهداف، آثار و فوايد احکام و آموزه‌هاي حج بوده و برگرفته از قرآن و سنت است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۱.</ref>  
از نگاه حکيمان مسلمان، بر پایه حکمت خداوند، کارهای او از جمله تشريع احکام، هدف‌مند و داراي حکمت است. گرچه علت‌ اصلی و هدف حقیقی احکام، ممکن است از آدمی پوشيده باشد، ولی عالمان مسلمان کوشيده‌اند پاره‌اي از هدف‌ها و سودهای احکام را با استناد به منابع به دست آورند. این هدف‌ها و سودها، وقتی درباره احکام مربوط به عبادتی خاص است، اسرار آن عبادت خوانده شده است.<ref name=":4" />  


در روايات فراواني به پاره‌اي اسرار حج اشاره شده که مجموعه سفارش‌هاي امام سجاد(ع) به شبلي و خطبه قاصعه نمونه‌هايي مهم از روايات اسرار حج به شمار مي‌روند. افزون بر اين، روايات فراوان ديگري نيز پاره‌اي احکام برخي مناسک حج را برشمرده‌اند. روايات ياد شده گاه با تعبير «علة الحج»<ref>. علل الشرائع، ج2، ص396-458؛ بحار الانوار، ج96، ص32.</ref> به اسرار آن اشاره کرده‌اند. برخي ديگر از اسرار حج را مي‌توان از ملاک‌هايي برداشت کرد که در آياتي از قرآن و برخي روايات مرتبط با مناسک حج به آنها اشاره شده است. افزون بر اين، از برخي اوصاف مکان‌هاي مرتبط با حج بويژه کعبه نيز مي‌توان به بخشي از اسرار حج دست يافت؛<ref>. نک: صهباي حج، ص63، 200-242.</ref> اوصاف زير براي حج برشمرده شده است:‌ پايه‌گذاري بر توحيد محض (حج/ 22، 26) و خلوص ناب (بقره/ 2، 127)، حرمت و احترام داشتن (مائده/ 5، 2)، طهارت ظاهري و باطني بويژه از شرک (بقره/ 2، 125؛ حج/ 22، 26)، پناهگاه مردم بودن (بقره/ 2، 125‌ 126؛ آل عمران/ 3، 97؛ عنکبوت/ 29، 67)،<ref>. الكافي، ج4، ص271؛ وسائل الشيعه، ج11، ص21.</ref> يکسان بودن همگان نسبت به آن (حج/ 22، 25)<ref>. من لايحضره الفقيه، ج2، ص191.</ref>، منشأ برکات بودن (آل عمران/ 3، 96)؛ وسيله هدايت بودن (آل عمران/ 3، 96)؛ مصون بودن از ظلم و تعدي از سر الحاد و انکار (حج/ 22، 25)؛ پرچم اسلام<ref>. نهج البلاغه، خطبه 1.</ref> و وسيله آزمون بودن سنگ‌هاي بي‌جان.<ref>. نهج البلاغه، ص292، خطبه 192.</ref> افزون بر اين، نگاه درس آموز به کعبه، عبادت<ref>. الکافي، ج4، ص391-240.</ref>، سبب آمرزش، ترفيع درجه،<ref>. المحاسن، ج1، ص69.</ref> بهره‌مندي از رحمت‌هاي خاص الهي<ref>. المحاسن، ج1، ص69.</ref> و گشايش درهاي آسمان و استجابت دعا<ref>. المعجم الکبير، ج8، ص169؛ مجمع الزوائد، ج10، ص155.</ref>. برخي مفسران يادکرد قرآن از وجود منافعي در حج براي مردم: «لِيشْهدُوا مَنافِعَ لَهمْ» (حج/ 22، 28‌ 29) را مطلق و در برگيرنده انواع منافع دنيوي مانند اقتصادي،<ref>. نک: الميزان، ج14، ص369؛ صهباي حج، ص199. </ref> و اخروي همچون پاداش، آمرزش گناهان<ref>. مجمع البيان، ج7، ص146؛ الميزان، ج‏14، ص370؛ الحج و العمره في الكتاب و السنه، ص135.</ref> مي‌داند.  
عالمان، در شناخت اسرار احکام بر منابعي يکسان تکيه نمي‌کنند. برخي شهود و کشف قلبي‌ را معتبر مي‌دانند<ref>. الفتوحات المکية، ج1، ص675؛ صهباي حج، ص317. </ref> و گروهي تنها قرآن و سنت را منبعي معتبر براي درک آن دانسته‌ و هر منبعي حتي عقل را از درک اسرار، ناتوان مي‌شمرند.<ref>. نک: رسائل الشهيد، ص393-395. </ref> بر پايه دیدگاه دوم، «اسرار حج» را اینگونه تعریف کرده‌اند: مجموعه معارفی که بيانگر اهداف، آثار و فوايد احکام و آموزه‌هاي حج بوده و برگرفته از قرآن و سنت باشد.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۱.</ref>
 
در روايات فراواني به پاره‌اي اسرار حج اشاره شده که مجموعه سفارش‌هاي امام سجاد(ع) به شبلي و خطبه قاصعه نمونه‌هايي مهم از روايات اسرار حج به شمار مي‌روند. افزون بر اين، روايات فراوان ديگري نيز پاره‌اي احکام برخي مناسک حج را برشمرده‌اند. روايات ياد شده گاه با تعبير «علة الحج»<ref>. علل الشرائع، ج2، ص396-458؛ بحار الانوار، ج96، ص32.</ref> به اسرار آن اشاره کرده‌اند. برخي ديگر از اسرار حج را مي‌توان از ملاک‌هايي برداشت کرد که در آياتي از قرآن و برخي روايات مرتبط با مناسک حج به آنها اشاره شده است. افزون بر اين، از برخي اوصاف مکان‌هاي مرتبط با حج بويژه کعبه نيز مي‌توان به بخشي از اسرار حج دست يافت؛<ref>. نک: صهباي حج، ص63، 200-242.</ref>  
 
اوصاف زير براي حج برشمرده شده است:‌ پايه‌گذاري بر توحيد محض (حج/ 22، 26) و خلوص ناب (بقره/ 2، 127)، حرمت و احترام داشتن (مائده/ 5، 2)، طهارت ظاهري و باطني بويژه از شرک (بقره/ 2، 125؛ حج/ 22، 26)، پناهگاه مردم بودن (بقره/ 2، 125‌ 126؛ آل عمران/ 3، 97؛ عنکبوت/ 29، 67)،<ref>. الكافي، ج4، ص271؛ وسائل الشيعه، ج11، ص21.</ref> يکسان بودن همگان نسبت به آن (حج/ 22، 25)<ref>. من لايحضره الفقيه، ج2، ص191.</ref>، منشأ برکات بودن (آل عمران/ 3، 96)؛ وسيله هدايت بودن (آل عمران/ 3، 96)؛ مصون بودن از ظلم و تعدي از سر الحاد و انکار (حج/ 22، 25)؛ پرچم اسلام<ref>. نهج البلاغه، خطبه 1.</ref> و وسيله آزمون بودن سنگ‌هاي بي‌جان.<ref>. نهج البلاغه، ص292، خطبه 192.</ref> افزون بر اين، نگاه درس آموز به کعبه، عبادت<ref>. الکافي، ج4، ص391-240.</ref>، سبب آمرزش، ترفيع درجه،<ref>. المحاسن، ج1، ص69.</ref> بهره‌مندي از رحمت‌هاي خاص الهي<ref>. المحاسن، ج1، ص69.</ref> و گشايش درهاي آسمان و استجابت دعا<ref>. المعجم الکبير، ج8، ص169؛ مجمع الزوائد، ج10، ص155.</ref>. برخي مفسران يادکرد قرآن از وجود منافعي در حج براي مردم: «لِيشْهدُوا مَنافِعَ لَهمْ» (حج/ 22، 28‌ 29) را مطلق و در برگيرنده انواع منافع دنيوي مانند اقتصادي،<ref>. نک: الميزان، ج14، ص369؛ صهباي حج، ص199. </ref> و اخروي همچون پاداش، آمرزش گناهان<ref>. مجمع البيان، ج7، ص146؛ الميزان، ج‏14، ص370؛ الحج و العمره في الكتاب و السنه، ص135.</ref> مي‌داند.  


عالمان مسلمان حج را دربر‌دارنده آثار و اسرار ديگر آيين‌ها و عبادات<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص355-356؛ جامع السعادات، ج3، ص308. </ref> همچون نماز، انفاق، طهارت‌، هجرت، امساک از محرمات، قرباني، اطعام، تولي، تبرّي و جهاد دانسته‌اند که مجموعه‌اي از عبادت‌هاي روحي و بدني اعم از قولي و فعلي است و در عين حال، افزون بر خواص يکايک اجزاء اين ترکيب، خواصي کلي نيز دارد.<ref>. نک: جواهر الكلام، ج17، ص214-216؛ معراج السعاده، ص880.</ref>  
عالمان مسلمان حج را دربر‌دارنده آثار و اسرار ديگر آيين‌ها و عبادات<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص355-356؛ جامع السعادات، ج3، ص308. </ref> همچون نماز، انفاق، طهارت‌، هجرت، امساک از محرمات، قرباني، اطعام، تولي، تبرّي و جهاد دانسته‌اند که مجموعه‌اي از عبادت‌هاي روحي و بدني اعم از قولي و فعلي است و در عين حال، افزون بر خواص يکايک اجزاء اين ترکيب، خواصي کلي نيز دارد.<ref>. نک: جواهر الكلام، ج17، ص214-216؛ معراج السعاده، ص880.</ref>  
خط ۱۵: خط ۱۹:
حج و عمره را تمريني علمي و عملي براي باور به اصول سه‌گانه دين دانسته‌اند:  
حج و عمره را تمريني علمي و عملي براي باور به اصول سه‌گانه دين دانسته‌اند:  
===يادآوري توحيد===
===يادآوري توحيد===
حج از جنبه‌اي نماد ميثاق ازلي انسان با خدا است که در آيه 172 اعراف/ 2 بدان اشاره شده است. به همين رو، آيات قرآن (بقره/ 2، 196؛ آل عمران/ 3، 97؛ اعراف/ 7، 172)، روايات<ref>. نهج البلاغه، خطبه 1؛ خطبه 110؛ مصباح الشريعه، ص86؛ مستدرك الوسائل، ج10، ص167.</ref> و منابع عرفاني<ref>. مصباح الشريعه، ص86؛ المراقبات، ص310؛ صهباي حج، ص79.</ref> سفر حج و مناسک آن را نماد توحيد، يادآور اقرار به ربوبيت و عزت خداوند و تقرب به او دانسته‌اند. پوشيدن لباس احرام، لبيک گفتن،<ref>. رسائل الشهيد، ص397. </ref> طواف انبوه انسان‌ها پيرامون خانه ساده پروردگار، سعي آنان ميان دو کوه صفا و مروه را مي‌توان نمودهايي از حقارت بنده و عزت خداوند شمرد.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۲ و ۳۷۳.</ref>  
آيات قرآن،<ref>سوره بقره(2)، 196؛ سوره آل عمران(3)، 97؛ سوره اعراف(7172.</ref> روايات<ref>. نهج البلاغه، خطبه 1؛ خطبه 110؛ مصباح الشريعه، ص86؛ مستدرك الوسائل، ج10، ص167.</ref> و منابع عرفاني<ref>. مصباح الشريعه، ص86؛ المراقبات، ص310؛ صهباي حج، ص79.</ref> سفر [[حج]] و [[مناسک]] آن را نماد توحيد، يادآور اقرار به ربوبيت و عزت خداوند دانسته‌اند. پوشيدن لباس [[احرام]]، [[تلبیه|لبيک گفتن]]،<ref>. رسائل الشهيد، ص397. </ref> طواف انبوه انسان‌ها پيرامون خانه ساده [[کعبه]]، [[سعي]] آنان ميان دو [[کوه صفا و مروه]] را نمودهايي از کوچکی بنده و بزرگی خداوند شمرده‌اند.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۲ و ۳۷۳.</ref>  


با وجود آن که حج جاهلي به شائبه‌هاي شرک‌آلود همچون تلبيه‌هاي مشرکانه آميخته بود<ref>. اخبار مکه، الازرقي، ج1، ص194؛ المحبر، ص311. </ref> اسلام با تأکيد بر توحيد، هرگونه مظهر شرک را زدود. در روايات اسلامي، هرگونه رفتار جاهلي و شرک‌آلود مانعي براي پذيرش تلبيه شمرده شده است.<ref>. وسائل الشيعه، ج12، ص375-377.</ref>  
اسلام با تأکيد بر توحيد، هرگونه مظهر شرک را زدوده و روايات اسلامي، هرگونه رفتار جاهلي و شرک‌آلود را مانعي براي پذيرش تلبيه شمرد.<ref>. وسائل الشيعه، ج12، ص375-377.</ref>  
===يادآوري نبوت و امامت===
===يادآوري نبوت و امامت===
برخي با پيروي از آيه 36 نحل/ 16 و پاره‌اي روايات،<ref>. علل الشرائع، ج2، ص405ـ406.</ref> مکه و مدينه را از آن رو که يادآور زندگي ابراهيم(ع) و حضرت محمد(ص) و تلاش‌هاي ايشان در راه توحيد و بندگي خدا است، زمينه‌اي براي آشنايي بيشتر حج‌گزاران با پيام‌هاي اسلام و عمل به آن دانسته‌اند.<ref>. علل الشرائع، ج2، ص406؛ رسائل الشهيد، ص394، 401؛ الميزان، ج1، ص298-299؛ معراج السعاده، ص881.</ref> افزون بر اين، توجه به اين که مناسک حج رهاورد وحي الهي بر انبيا است (بقره/ 2، 124‌ 125، 127؛ آل عمران/ 3، 95‌ 97؛ حج/ 22، 26‌ 27؛ قصص/ 28، 27) نيز مي‌تواند يادآوري نبوت ايشان تلقي شود.<ref>. نك: صحيح البخاري، ج2، ص151، 163؛ السنن الکبري، ج5، ص42؛ وسائل الشيعه، ج11، ص226 -239.</ref>  
برخی، با این دید که مناسک حج، ارمغان وحي الهي بر انبيا است<ref>سوره بقره(2)، آیه 124‌، 125 و 127؛ سوره آل عمران(3)، 95‌ و 97؛ سوره حج(22)، آیه 26‌ و 27؛ سوره قصص(28)، 27.</ref> حج را «يادآور نبوت» دانسته‌اند.<ref>. نك: صحيح البخاري، ج2، ص151، 163؛ السنن الکبري، ج5، ص42؛ وسائل الشيعه، ج11، ص226 -239.</ref>  


در رواياتي، آشنايي گسترده‌ و ژرف‌تر مردم با معارف و رساندن پيام‌هاي رهبران الهي به ديگر نقاط از حکمت‌هاي حج شمرده شده است.<ref>. عيون اخبار الرضا، ج2، ص126؛ نور الثقلين، ج2، ص283. </ref> در همين راستا، بنا بر روايتي امام علي(ع) از سرپرست حاجيان خواسته است به آموزش مردم و پاسخ به پرسش‌هاي ديني آنان و نيز گفت‌وگو با عالمان اهتمام ورزد.<ref>. نهج البلاغه، نامه67؛ فقه القرآن، ج1، ص327.</ref> بعدها در دوران‌ حاکمان جور نيز مؤمنان در فرصت حج، با امامان(ع) ديدار کرده و معارف ايشان را فرا مي‌گرفتند.<ref>. مسائل علي ‌بن جعفر، ص270؛ قرب الاسناد، ص240‌؛ شرح الاخبار، ج3، ص292. </ref> پاره‌اي روايات شيعي که حج کامل را به ديدار با امام(ع) و اعلام وفاداري به وي منوط کرده‌اند،<ref>. الکافي، ج4، ص549؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص578. </ref> هم به پيوند بيشتر حج‌گزاران با امام اشاره دارد و هم با اين آموزه عرفاني هماهنگ است که سرّ هر عبادتي از جمله حج، حقيقت انسان کامل است و هر سالکي به اندازه بهره‌مندي از کمال انساني، به راز حج دست مي‌يابد.<ref>. جرعه‌اي از صهباي حج، ص158. </ref> هماهنگ با آموزه ياد شده، برخي روايات نگاه به کعبه را آن گاه که با معرفت به ولايت ائمه: همراه شود مايه آمرزش گناهان (: ادامه مقاله) دانسته‌اند.<ref>. الکافي، ج4، ص241؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص204.</ref>
در رواياتي، آشنايي گسترده‌ و ژرف‌تر مردم با معارف و رساندن پيام‌هاي رهبران الهي به ديگر نقاط، از حکمت‌هاي حج شمرده شده است.<ref>. عيون اخبار الرضا، ج2، ص126؛ نور الثقلين، ج2، ص283. </ref> در دوران‌ حاکمان جور، مؤمنان در فرصت حج، با [[امامان(ع)]] ديدار کرده و معارف آنها را فرا مي‌گرفتند.<ref>. مسائل علي ‌بن جعفر، ص270؛ قرب الاسناد، ص240‌؛ شرح الاخبار، ج3، ص292. </ref> پاره‌اي روايات شيعي که حج کامل را به ديدار با امام(ع) و اعلام وفاداري به وي منوط کرده‌اند،<ref>. الکافي، ج4، ص549؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص578. </ref> به پيوند بيشتر حج‌گزار با امام(ع) اشاره دارد.<ref>. جرعه‌اي از صهباي حج، ص158. </ref> برخي روايات دیگر نیز، نگاه به کعبه را آن گاه که با شناخت به ولايت امامان(ع) همراه شود مايه آمرزش گناهان دانسته‌اند.<ref>. الکافي، ج4، ص241؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص204.</ref>


===ياد معاد===
===ياد معاد===
برخي عالمان مسلمان افزون بر اين که حج را از آن رو که مردم با وجود اختلاف زبان و رنگ، به فرمان و ندايي واحد پاسخ مي‌گويند تجسم معاد دانسته‌اند،<ref>. جرعه‌اي از صهباي حج، ص53.</ref> بر پايه رواياتي،<ref>. مصباح الشريعه، ص94ـ95.</ref> هر يک از مقدمات، اعمال و صحنه‌هاي حج را نيز نماد و يادآور برخي مقدمات و احوال آخرت شمرده‌اند.<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص486.</ref> براي نمونه، فراهم آوردن زادِ سفر را يادآور هولناکي قيامت و توشه برداشتن براي آن روز؛<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص487؛ رسائل الشهيد، ج1، ص396؛ جامع السعادات، ج3، ص310.</ref> برگرفتن از مواد فاسد نشدني هنگام تهيه توشه راه را نماد خلوص در عبادت به مثابه توشه‌اي ماندگار؛<ref>کشف الاسرار، ج2، ص225.</ref> وداع با خويشان و دوستان و پرداختن بدهي‌هاي شرعي و قانوني و حلاليت‌خواهي از معاشران را يادآور حال احتضار، ترک خويشان و نزديکان و وصيت کردن در واپسين لحظه‌هاي زندگي،<ref>. کشف الاسرار، ج2، ص225.</ref> تنهايي قبر<ref>. کشف الاسرار، ج2، ص226؛ رسائل الشيهد، ج1، ص397؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref> و گريختن انسان از برادر و پدر خويش بر اثر از بين رفتن نسبت‌ها (بقره/ 2، 166؛ عبس/ 80، 34)؛<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref> نشستن بر مرکب را يادآور تابوت و مرکب سفر آخرت؛<ref>کشف الاسرار، ج2، ص226؛ احياء علوم الدين، ج3، ص487.</ref> گذراندن سختي‌هاي راه با راهنماياني راه بلد را نماد توجه به برزخ و لزوم بهره‌گيري از علم و عمل صالح؛<ref>. نک: جامع السعادات، ج3، ص311-312. </ref> توجه به عوامل هراس‌زا و بازدارنده از مسير را يادآور هولناکي برزخ<ref>. رسائل الشيهد، ج1، ص397. </ref> و نيز فرشتگان بازخواست کننده (نکير و منکر<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref> پيمودن بيابان براي رسيدن به ميقات را يادآور لحظه خروج از دنيا و انتظار ديدار پروردگار در روز قيامت،<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488-489؛ جامع السعادات، ج3، ص311-312؛ کشف الاسرار، ج2، ص226. </ref> مشاهده حرکت کاروانيان در پي هدايتگران کاروان را يادآور روزي که هر امتي با امام خود خوانده مي‌شود (اسراء/ 17، 71)؛<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488؛ جامع السعادات، ج3، ص312 </ref> حضور در سرزميني ناآشنا را يادآور روز دگرگوني آسمان‌ها و زمين (ابراهيم/ 14، 48)،<ref>. جامع السعادات، ج3، ص312.</ref> غسل احرام را نماد غسل ميت؛<ref>. جامع احاديث الشيعه، ج11، ص17.</ref> پوشيدن لباس احرام را يادآور کفن پوشاندن به تن؛<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص397؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref> کوچ‌هاي جمعي به سوي مواقف و مشاعر را يادآور برانگيخته شدن دسته‌جمعي مردم در قيامت (قمر/ 54، 7)،<ref>. نک: صهباي حج، ص88-91.</ref> وقوف در موقف‌هاي گوناگون را يادآور مواقف قيامت و<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص83؛ جامع السعادات، ج3، ص3.</ref> لبيک گفتن را نماد پاسخ گفتن به نداي خداوند و دعوت مأموران قيامت<ref>. جامع السعادات، ج3، ص312</ref> دانسته‌اند. افزون بر اين، اموري مانند سفر و خروج از شهر و ديار خود، دوري از خانواده و وابستگي‌هاي دنيايي، لباس احرام، موقف‌هاي مختلف حج<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص396-397.</ref>، پيراسته شدن از زيورها و مفاخر دنيوي، پوشيدن جامه احرام که همچون کفن سفيد است، ابراز فروتني در برابر خدا با سنت‌ها و آدابي همچون پياده حج‌گزاردن،<ref>. صهباي حج، 89-90. </ref> گرد آمدن حج‌گزاران در ميقات‌ها و مواقف، باز ايستادن گنه‌کاران از ارتکاب گناه و پشيماني نسبت به کارهاي گذشته خود و اعتراف مردم به گناهان خويش که در پاره‌اي ادعيه مربوط به حج بر آن تأکيد شده است،<ref>. الکافي، ج4، ص409؛ المهذب، ج1، ص236.</ref> امنيت مردم، وحوش و پرندگان و بويژه در امان بودن حج‌گزاران از تجاوز و جدال و هر آنچه موجب آزار مُحرِم مي‌شود<ref>. المجموع، ج7، ص441. </ref> همگي مي‌تواند نمودي از مرحله‌اي از مرگ و قيامت باشد. در برخي روايات نيز از حج و عمره به بازار آخرت تعبير شده<ref>. الکافي، ج4، ص255.</ref> که شايد به سبب به يادآوردن قيامت و نيز پاداش‌هاي اخروي آن باشد.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۶.</ref>
برخي عالمان مسلمان، حج را از آن رو که مردم با وجود گوناگونی زبان و رنگ، به ندايي واحد پاسخ مي‌گويند، تجسم معاد دانسته‌اند<ref>. جرعه‌اي از صهباي حج، ص53.</ref> و بر پايه رواياتي،<ref>. مصباح الشريعه، ص94ـ95.</ref> هر يک از مقدمات، اعمال و صحنه‌هاي حج را يادآور برخي مقدمات و احوال آخرت شمرده‌اند.<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص486.</ref> نمونه‌هایی از آن عبارتند از:
 
{{ستون-شروع|۲}}
 
* فراهم آوردن زادِ سفر، يادآور توشه برداشتن براي قیامت؛<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص487؛ رسائل الشهيد، ج1، ص396؛ جامع السعادات، ج3، ص310.</ref>  
* برگرفتن از مواد فاسد نشدني هنگام تهيه توشه راه، نماد اخلاص در عبادت به مانند توشه‌اي ماندگار؛<ref>کشف الاسرار، ج2، ص225.</ref>  
* وداع با خويشان و دوستان، حلالیت‌خواهی از آنان و پرداختن بدهي‌ها، يادآور حال احتضار، ترک خويشان و نزديکان و وصيت کردن در واپسين لحظه‌هاي زندگي،<ref>. کشف الاسرار، ج2، ص225.</ref> تنهايي قبر<ref>. کشف الاسرار، ج2، ص226؛ رسائل الشيهد، ج1، ص397؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref> و گريختن انسان از برادر و پدر خويش بر اثر از بين رفتن نسبت‌ها؛<ref>سوره بقره(2)، آیه 166؛ سوره عبس(80)، آیه 34.</ref><ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref>  
* نشستن بر مرکب، يادآور تابوت و مرکب سفر آخرت؛<ref>کشف الاسرار، ج2، ص226؛ احياء علوم الدين، ج3، ص487.</ref>  
* گذراندن سختي‌هاي راه با راهنماياني راه بلد، نماد توجه به برزخ و لزوم بهره‌گيري از علم و عمل صالح؛<ref>. نک: جامع السعادات، ج3، ص311-312. </ref>  
* توجه به عوامل هراس‌زا و بازدارنده از مسير، يادآور هولناکي برزخ<ref>. رسائل الشيهد، ج1، ص397. </ref> و نيز فرشتگان بازخواست کننده؛{{یادداشت|نکير و منکر.}}<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref>  
* پيمودن بيابان براي رسيدن به [[ميقات]]، يادآور لحظه خروج از دنيا و انتظار ديدار پروردگار در روز قيامت،<ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488-489؛ جامع السعادات، ج3، ص311-312؛ کشف الاسرار، ج2، ص226. </ref>  
* مشاهده حرکت کاروانيان در پي هدايتگران کاروان، يادآور روزي که هر امتي با امام خود خوانده مي‌شود؛<ref>سوره اسراء(17)، آیه 71.</ref><ref>. احياء علوم الدين، ج3، ص488؛ جامع السعادات، ج3، ص312 </ref>  
* حضور در سرزميني ناآشنا، يادآور روز دگرگوني آسمان‌ها و زمين؛<ref>آیه ابراهيم(14آیه 48.</ref><ref>. جامع السعادات، ج3، ص312.</ref>
* غسل احرام، نماد غسل ميت؛<ref>. جامع احاديث الشيعه، ج11، ص17.</ref>  
* پوشيدن لباس احرام، يادآور کفن پوشاندن به تن؛<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص397؛ جامع السعادات، ج3، ص312.</ref>  
* کوچ‌هاي جمعي به سوي مواقف و مشاعر، يادآور برانگيخته شدن دسته‌جمعي مردم در قيامت؛<ref>سوره قمر(54آیه 7.</ref><ref>. نک: صهباي حج، ص88-91.</ref>  
* وقوف در موقف‌هاي گوناگون، يادآور مواقف قيامت<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص83؛ جامع السعادات، ج3، ص3.</ref> و لبيک گفتن، نماد پاسخ گفتن به نداي خداوند و دعوت مأموران قيامت.<ref>. جامع السعادات، ج3، ص312</ref>  
* {{پایان}}
 
اموري مانند سفر و خروج از شهر و ديار خود، دوري از خانواده و وابستگي‌هاي دنيايي، لباس احرام، موقف‌هاي مختلف حج<ref>. رسائل الشهيد، ج1، ص396-397.</ref>، پيراسته شدن از زيورها و مفاخر دنيوي، پوشيدن جامه احرام که همچون کفن سفيد است، ابراز فروتني در برابر خدا با سنت‌ها و آدابي همچون پياده حج‌گزاردن،<ref>. صهباي حج، 89-90. </ref> گرد آمدن حج‌گزاران در ميقات‌ها و مواقف، باز ايستادن گنه‌کاران از ارتکاب گناه و پشيماني نسبت به کارهاي گذشته خود و اعتراف مردم به گناهان خويش که در پاره‌اي ادعيه مربوط به حج بر آن تأکيد شده است،<ref>. الکافي، ج4، ص409؛ المهذب، ج1، ص236.</ref> امنيت مردم، وحوش و پرندگان و بويژه در امان بودن حج‌گزاران از تجاوز و جدال و هر آنچه موجب آزار مُحرِم مي‌شود<ref>. المجموع، ج7، ص441. </ref> همگي مي‌تواند نمودي از مرحله‌اي از مرگ و قيامت باشد. در برخي روايات نيز از حج و عمره به بازار آخرت تعبير شده<ref>. الکافي، ج4، ص255.</ref> که شايد به سبب به يادآوردن قيامت و نيز پاداش‌هاي اخروي آن باشد.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۷۶.</ref>


==اسرار اخلاقی==
==اسرار اخلاقی==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش