احکام حج: تفاوت میان نسخهها
←فوری بودن یا نبودن حج
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==فوری بودن یا نبودن حج== | ==فوری بودن یا نبودن حج== | ||
چنانچه شرایط واجب شدن حج فراهم شد، درباره این که آیا رفتن به حج فوری است یا به | چنانچه شرایط واجب شدن حج فراهم شد، درباره این که آیا رفتن به حج فوری است یا به تأخیرانداختن آن از سال استطاعت جایز است، اختلاف باور وجود دارد؛ به باور فقیهان [[شیعه]]،<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ مستند الشیعه، ج11، ص12- 13.</ref> [[حنبلی]]<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ کشاف القناع، ج2، ص438.</ref> و برخی فقیهان [[حنفی]]<ref>. تحفة الفقهاء، ج1، ص380؛ بدائع الصنائع، ج2، ص119.</ref> و [[مالکی]]،<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص421؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص3.</ref> وجوب حج فوری است و باید در نخستین زمان ممکن، آن را به جا آورد. یکی از دلیلهای این باور، افزون بر اجماع، قرآن{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّه﴾}} | ||
حج وعمره را براى خدا به پايان بريد! | حج وعمره را براى خدا به پايان بريد! | ||
}}<ref>سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.</ref> است که به وجوب حج امر کرده است و «امر» دلالت بر فوری بودن دارد.<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> دلیل دیگر، روایاتی نبوی(ص)<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> و نیز احادیثی از [[امامان(ع)]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ مستند الشیعه، ج11، ص13.</ref> است که مسلمانان را به | }}<ref>سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.</ref> است که به وجوب حج امر کرده است و «امر» دلالت بر فوری بودن دارد.<ref>. الخلاف، ج2، ص257؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> دلیل دیگر، روایاتی [[حضرت محمد(ص)|نبوی(ص)]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ المغنی، ج3، ص195.</ref> و نیز احادیثی از [[امامان(ع)]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص17؛ مستند الشیعه، ج11، ص13.</ref> است که مسلمانان را به شتاب کردن و عدم تساهل در حج فرمان داده و حتی دنبال انداختن آن را موجب بیرون رفتن از اسلام شمرده است. | ||
در برابر، شافعی<ref>. المجموع، ج7، ص102.</ref> و برخی از فقیهان حنفی و مالکی،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص119؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref> تأخیر حج را جایز | در برابر، [[شافعی]]<ref>. المجموع، ج7، ص102.</ref> و برخی از فقیهان حنفی و مالکی،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص119؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref> تأخیر حج را جایز دانستهاند، هرچند انجام دادن فوری آن را مستحب شمردهاند. یکی از دلیلهای آنان، سیره [[حضرت محمد(ص)]] است؛ زیرا وی با آنکه آیات حج در سال ششم هجری نازل شد، ادای آن را تا سال دهم به تأخیر انداخت.<ref>. المجموع، ج7، ص102؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج4، ص164.</ref> این دلیل مورد نقد قرار گرفته است؛ زیرا در سال ششم هجری امکان حج گزاردن برای حضرت محمد(ص) نبود، و نیز آیهای که به وجوب حج دلالت میکند{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًآ﴾}} | ||
و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند.}}<ref name=":02">سوره آلعمران(۳)، آیه ۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۶۲.</ref> در سال نهم یا دهم هجری نازل شد،<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص19.</ref> و نیز حضرت محمد(ص) پیش از هجرت بارها حج گزارده بود و تکلیف حج از او ساقط بود. | |||
==اتمام حج== | ==اتمام حج== | ||
پس از | پس از آغاز حج، به پایان رساندن و کامل کردن آن بر حجگزار واجب است.<ref>. مستند الشیعه، ج13، ص129- 130.</ref> مهمترین دلیل این حکم، آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّه﴾}}{{یادداشت|حج وعمره را براى خدا به پايان بريد!}}<ref name=":12">سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.</ref> است که مسلمانان را به اتمام حج فرمان داده است<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص6؛ مستند الشیعه، ج13، ص129- 130.</ref> بر این پایه، حجگزار حق ندارد برخی از اعمال حج را انجام دهد و برخی را رها کند.<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص308؛ المجموع، ج7، ص388.</ref> حتی به باور فقیهان [[شیعه]]<ref>. الخلاف، ج2، ص365؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص30.</ref> و بسیاری از فقیهان [[اهل سنت]]<ref>. المغنی، ج3، ص378؛ المجموع، ج7، ص388؛ الاقناع، ج1، ص240.</ref> به استناد آیه مذکور و احادیث، اگر حجگزار حج را فاسد کند نیز، باید حج فاسد را به اتمام رساند و نمیتواند از آن خارج شود. به باور فقهیان شیعه، به استناد آیه و روایات، اتمام حج استحبابی نیز پس از آغاز کردن آن واجب است.<ref>. الحدائق الناضره، ج15، ص406؛ ریاض المسائل، ج7، ص193.</ref> البته چنانچه پس از شروع به اعمال حج به سبب پدید آمدن موانعی، مانند بیماری یا منع دشمن، ادامه مناسک بسیار دشوار گردد، خروج از [[احرام]] با شرائطی جایز است، که به آن [[احصار و صد]] گفته شده است. | ||
==تکرار حج== | ==تکرار حج== | ||
به باور فقیهان شیعه<ref>. المعتبر، ج2، ص746.</ref> و عموم فقهیان اهل | به باور فقیهان [[شیعه]]<ref>. المعتبر، ج2، ص746.</ref> و عموم فقهیان [[اهل سنت]]،<ref>. المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص2.</ref> [[حج]] در طول عمر تنها یک بار واجب است. مستند این حکم، اجماع مسلمانان<ref>. المعتبر، ج2، ص746؛ منتهی المطلب، ج10، ص16.</ref> و درونمایه آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًآ﴾}}{{یادداشت|و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند.}}<ref name=":03">سوره آلعمران(۳)، آیه ۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۶۲.</ref> است که مسلمانان را به ادای حج امر کرده است و امر خداوند با یک بار انجام دادن محقق میشود.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص15؛ فتح العزیز، ج7، ص2- 4.</ref> دلیلهای دیگر، روایاتی از [[حضرت محمد(ص)]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ المجموع، ج7، ص9؛ المغنی، ج3، ص159.</ref> و نیز سیره وی<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ حواشی الشروانی، ج4، ص4.</ref> و احادیثی از [[امامان(ع)]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص9؛ جواهر الکلام، ج17، ص220.</ref> در این باره است. | ||
در برابر، روایاتی از امامان(ع) حاکی از این است که حج بر افراد توانگر در هر سال<ref>. الکافی، ج4، ص265؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص16.</ref> یا در هر پنج سال<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص450؛ وسائل الشیعه، ج11، ص138.</ref> یک بار واجب است. درونمایه روایاتی از اهل سنت نیز، بر وجوب تکرار حج دلالت دارد.<ref>. کنز العمال، ج5، ص4- 5.</ref> بر این پایه، [[شیخ صدوق]] به وجوب حج بر ثروتمندان در هر سال فتوا داده است<ref>. علل الشرائع، ج2، ص405؛ ر.ک. جواهر الکلام، ج17، ص221.</ref> و شماری از فقیهان اهل سنت نیز، فتاوای مشابهی دادهاند؛<ref>. المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412.</ref> ولی به باور مشهور فقیهان شیعه و اهل سنت این دیدگاه، شاذ و مخالف اجماع مسلمانان<ref>. جواهر الکلام، ج17، ص221؛ المجموع، ج7، ص9؛ مواهب الجلیل، ج3، ص412.</ref> و روایات مذکور، غیرقابل عمل یا محمول بر استحباب<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص11؛ الاقناع، ج1، ص230؛ مغنی المحتاج، ج1، ص460.</ref> یا محمول بر وجوب کفایی است.{{یادداشت|یعنی این که در هر سال باید شماری از افراد توانگر به حج بروند تا خانه خدا از حج گزار خالی نباشد.}}<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص16؛ مستند الشیعه، ج11، ص11.</ref> | |||
به باور همه فقیهان شیعه<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص535؛ العروة الوثقی، ج4، ص595.</ref> و اهل سنت<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ مواهب الجلیل، ج3، ص415؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص2.</ref> تکرار حج مستحب است. یکی از دلیلهای آن، آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ﴾}}{{یادداشت|و [ياد كنيد] هنگامى كه ما اين خانه [كعبه] را براى همۀ مردم محل گردهمايى و جاى امن و امان قرار داديم.}}<ref>سوره بقره(۲)، آیه ۱۲۵؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۱۹.</ref> است؛ با این استدلال که «مثابة» در آیه به معنای جایی است که مردم هر سال به آن بازمیگردند یا جایی که هیچکس از آن رویگردان نیست.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص238- 239؛ مجمع البیان، ج1، ص378.</ref> همچنین روایات پُرشمار،<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص460؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref> سیره حضرت محمد(ص)<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص131- 132؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص48- 49.</ref> و امامان(ع) که به گونه پیاپی حج میگزاردند، بر استحباب تکرار حج دلالت دارد. | |||
==زمان حج== | ==زمان حج== |