←چیستی
(←چیستی) |
(←چیستی) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==اخلاص== | ==اخلاص== | ||
بر پایه آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ﴾}}{{یادداشت|حج وعمره را برای خدا به پایان برید.}}<ref name=":0">سوره بقره(2)، آیه 196؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.</ref> یکی از آداب | بر پایه آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ﴾}}{{یادداشت|حج وعمره را برای خدا به پایان برید.}}<ref name=":0">سوره بقره(2)، آیه 196؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۰.</ref> یکی از آداب [[حج]]، این است که تنها برای رضای خدا انجام شود. [[امام صادق(ع)]] بر اخلاص نیت و پاک کردن دل از هر چیز غیر الهی در هنگام نیت حج تأکید کرده است.<ref>. مصباح الشریعه، ص163؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص172.</ref> او حج را به دو گونه «حج برای خدا» و «حج برای مردم» تقسیم کرده و پاداش حج برای رضای خدا را بر عهده خداوند و پاداش حجی که برای انسانها انجام گیرد را بر عهده مردم دانسته است.<ref>. بحار الانوار، ج96، ص24.</ref> | ||
==توکل== | ==توکل== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==فراهم کردن توشه== | ==فراهم کردن توشه== | ||
به نظر برخی مفسران، مراد از «الزاد» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ… تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7">سوره بقره(2)، آیه 197؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> زاد و توشه مادی سفر [[حج]] است.<ref>. مجمع البیان، ج2، ص45؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص411.</ref> در شأن نزول این آیه گفته شده برخی از حجگزاران رهسپار سفر حج شده و با این باور که ما به خدا توکل میکنیم از برداشتن توشه سفر خودداری میکردند که این آیه نازل شد.<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص389- 390؛ مجمع البیان، ج2، ص45.</ref> در روایات، بر تهیه هزینه و توشه حج تأکید شده<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص35؛ بحار الانوار، ج96، ص9 و ۱۱۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص209.</ref> و کنار گذاشتن بخشی از سود کار در هر روز برای سفر حج سفارش شده تا حج گزار در سفر | به نظر برخی مفسران، مراد از «الزاد» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ… تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7">سوره بقره(2)، آیه 197؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> زاد و توشه مادی سفر [[حج]] است.<ref>. مجمع البیان، ج2، ص45؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص411.</ref> در شأن نزول این آیه گفته شده برخی از حجگزاران رهسپار سفر حج شده و با این باور که ما به خدا توکل میکنیم از برداشتن توشه سفر خودداری میکردند که این آیه نازل شد.<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص389- 390؛ مجمع البیان، ج2، ص45.</ref> در روایات، بر تهیه هزینه و توشه حج تأکید شده<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص35؛ بحار الانوار، ج96، ص9 و ۱۱۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص209.</ref> و کنار گذاشتن بخشی از سود کار در هر روز برای سفر حج سفارش شده تا حج گزار در این سفر به سختی نیفتد.<ref>. الکافی، ج4، ص280؛ وسائل الشیعه، ج11، ص143.</ref> | ||
==گشادهدستی== | ==گشادهدستی== | ||
در سفر [[حج]] گشادهدستی در هزینه کردن و سخت نگرفتن | در سفر [[حج]] گشادهدستی در هزینه کردن و سخت نگرفتن بر خود سفارش شده است. در روایتی، از مبغوض بودن اسراف نزد خدا، جز در سفر حج و [[عمره]] یاد شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص279؛ وسائل الشیعه، ج11، ص150؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص43.</ref> در حدیثی، از چانهزنی در چند چیز، از جمله پول [[قربانی]] و کرایه رفتن به [[مکه]] نهی شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص282؛ بحار الانوار، ج46، ص71.</ref>{{یادداشت|البته در احادیث دیگری، چانه زنی در مبلغ قربانی جایز شمرده است.}}<ref>. الکافی، ج4، ص496؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص209.</ref> گفته شده که [[امام سجاد(ع)]] در سفر حج از بهترین انواع توشه و خوراک استفاده میکرد.<ref>. شرح اصول کافی، ج12، ص426.</ref> | ||
در برابر، در روایتی کاستن از هزینه سفر حج و زیادهروی نکردن در آن سفارش شده، که آن را بر مواردی حمل کردهاند که حجگزار دچار تنگدستی باشد یا بیش ار حد گشادهدستی کند.<ref>. مرآة العقول، ج17، ص170.</ref> | در برابر، در روایتی کاستن از هزینه سفر حج و زیادهروی نکردن در آن سفارش شده، که آن را بر مواردی حمل کردهاند که حجگزار دچار تنگدستی باشد یا بیش ار حد گشادهدستی کند.<ref>. مرآة العقول، ج17، ص170.</ref> روایات دیگری نیز، از سیره [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] در مورد چانه زدن نسبت به هزینه [[قربانی]] سخن گفتهاند، که این روایات حمل بر موردی شده که فروشندگان جزء مؤمنان نباشند<ref>. الوافی، ج14، ص1130؛ الحدائق الناضره، ج18، ص48.</ref> یا اختصاص به موردی دارد که فروشنده قصد فروش قربانی با قیمت نامتعارف دارد و خریدار زیان میبیند.<ref>. النجعه فی شرح اللمعه، ج7، ص122.</ref> | ||
==دعا و یاد خدا== | ==دعا و یاد خدا== | ||
یکی از آداب | یکی از آداب [[حج]]، خواندن دعا و نماز هنگام بیرون رفتن از خانه برای سفر حج است.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص241؛ الحدائق الناضره، ج14، ص47؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص137- 147.</ref> برای نمونه، برخی روایات، به خواندن دعای فرج{{یادداشت|لا اِلهَ اِلاَّ الله الحَلِیمُ الکرِیمُ لا إِلهَ إِلاَّ الله العَلِی العَظِیمُ سُبْحانَ الله رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ، وَرَبِّ الاَرَضِینَ السَّبْعِ وَما فِیهِنَّ وَما بَینَهُنَّ، وَرَبِّ العَرْشِ العَظِیمِ. | ||
نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بیهمتایی که صاحب حلم و کرم است. نیست خدائی سزاوار پرستش، مگر خدای یکتای بیهمتایی که بلندمرتبه و بزرگ است.پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان، و پروردگار هفت زمین است. پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و ما بین آنهاست، و پروردگار عرش بزرگ است. حمد و ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.}}<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44522&mid=253340 ترجمه دعای کلمات فرج در قنوت]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref> هنگام خروج از خانه سفارش کردهاند.<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص50؛ وسائل الشیعه، ج11، ص383.</ref> بنا بر روایتی از [[امام رضا(ع)]] سزاوار است حجگزاری که قصد سفر حج | نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بیهمتایی که صاحب حلم و کرم است. نیست خدائی سزاوار پرستش، مگر خدای یکتای بیهمتایی که بلندمرتبه و بزرگ است.پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان، و پروردگار هفت زمین است. پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و ما بین آنهاست، و پروردگار عرش بزرگ است. حمد و ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.}}<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44522&mid=253340 ترجمه دعای کلمات فرج در قنوت]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref> هنگام خروج از خانه سفارش کردهاند.<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص50؛ وسائل الشیعه، ج11، ص383.</ref> بنا بر روایتی از [[امام رضا(ع)]]، سزاوار است حجگزاری که قصد سفر حج دارد، خانودهاش را گرد آورد و دو رکعت نماز گزارده و پس از ستایش خداوند و فرستادن صلوات بر [[حضرت محمد(ص)]] و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] دعای مخصوصی را بخواند.{{یادداشت|بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص).}} همچنین در این روایت توصیه شده که او هنگام هنگام سوار شدن بر مرکب دعای خاصی را بخواند{{یادداشت|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا إِلَى الْإِسْلَامِ وَ مَنَّ عَلَيْنَا بِالْإِيمَانِ وَ عَلَّمَنَا الْقُرْآنَ وَ مَنَّ عَلَيْنَا بِمُحَمَّدٍ(ص) سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.}} و نیز استغفار، تسبیح، [[تهلیل]]، [[تکبیر]] و صلوات را زیاد بر زبان جاری کند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج9، ص160؛ بحار الانوار، ج96، ص120.</ref> افزون بر این، نمازها و دعاهای دیگری هنگام آغاز به سفر در روایات سفارش شده است.{{یادداشت|مانند این دعا: اللَّهُمَّ كُنْ لِي جَاراً مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ.}}<ref>. الکافی، ج4، ص285؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص271.</ref> در طول سفر حج نیز، یاد خدا و ذکرهایی خاص توصیه شده است. برای نمونه، در روایتی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، حجگزاران به ذکر بسیار خداوند و کم سخن گفتن سفارش شدهاند.<ref>. الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص296.</ref> افزون بر این، در قرآن، حجگزاران به گفتن ذکر خدا در [[مشعر|مشعر الحرام]]{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿إِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفَٰتٖ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِ﴾}} | ||
بر شما گناهی نیست که [در ایام حج] از پروردگارتان [به وسیلۀ تجارت و داد و ستد] فضل و روزی و منافع مادی بطلبید.}}<ref>سوره بقره(2)، آیه 198؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> و به گفتن ذکر، در روزهایی خاص سفارش شدهاند.{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِي أَيَّام مَّعۡدُودات﴾}} | بر شما گناهی نیست که [در ایام حج] از پروردگارتان [به وسیلۀ تجارت و داد و ستد] فضل و روزی و منافع مادی بطلبید.}}<ref>سوره بقره(2)، آیه 198؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> و به گفتن ذکر، در روزهایی خاص سفارش شدهاند.{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِي أَيَّام مَّعۡدُودات﴾}} | ||
و خدا را در چند روزى معيّن ([[ايام تشريق]])، (به ذكر [[تكبير]]) ياد كنيد! | و خدا را در چند روزى معيّن ([[ايام تشريق]])، (به ذكر [[تكبير]]) ياد كنيد! | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==استفاده از مال حلال== | ==استفاده از مال حلال== | ||
هزینه و توشه [[حج]] باید از مال حلال و پاک باشد.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص339.</ref> بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، خداوند حج و عمرهای را که از مال حرام باشد نمیپذیرد؛<ref>. الامالی، ص527؛ بحار الانوار، ج93، ص164.</ref> حتی اگر پرچمی حرام در اموال حجگزار باشد.<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص146؛ بحار الانوار، ج96، ص120.</ref> بر پایه روایتی دیگر، چنانچه فرد با مال حرام حج | هزینه و توشه [[حج]] باید از مال حلال و پاک باشد.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص339.</ref> بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، خداوند حج و [[عمره|عمرهای]] را که از مال حرام باشد نمیپذیرد؛<ref>. الامالی، ص527؛ بحار الانوار، ج93، ص164.</ref> حتی اگر پرچمی حرام در اموال حجگزار باشد.<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص146؛ بحار الانوار، ج96، ص120.</ref> بر پایه روایتی دیگر، چنانچه فرد با مال حرام حج به جا آورد و [[تلبیه|لبیک]] گوید، با تعبیر «لا لبیک» و «لا سعدیک» پاسخ داده میشود؛ ولی اگر با مال حلال حج به جا آورد، با جملات «لبیک» و «سعدیک» پاسخ داده میشود.<ref>. الکافی، ج5، ص124؛ تهذیب الاحکام، ج6، ص368.</ref> | ||
==پرداخت حقوق دیگران== | ==پرداخت حقوق دیگران== | ||
یکی از آداب | یکی از آداب [[حج]]، پرداخت حقوق دیگران پیش از ادای حج است.<ref>. الفقه علی مذاهب الاربعه، ص888؛ جامع السعادات، ج3، ص309.</ref><ref>. مصباح الشریعه، ص47؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص172.</ref> حقوق مردم، گستره وسیعی دارد که شامل حقوق مادی و حقوق معنوی میشود. حقوق مادی مانند دیون، زکات و خمس، و حقوق معنوی، مانند برطرف کردن حاجت مؤمنان؛ چنانکه [[امام کاظم(ع)]]، حج یکی از اصحاب خود را از آن رو که حاجت برادر مؤمن خود را برآورده نکرده بود، غیر مقبول دانست.<ref>. بحار الانوار، ج48، ص85.</ref> | ||
==شتاب در رفتن به حج== | ==شتاب در رفتن به حج== | ||
بدون در نظر گرفتن | بدون در نظر گرفتن وجوب یا عدم وجوب فوری بودن [[حج]]، یکی از آداب حج، شتاب کردن در حجگزاری است،<ref>. حج و عمره در قرآن و حدیث، ص260.</ref> که در روایات به آن اشاره شده است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص314.</ref> در روایتی دیگر، حکمت این کار احتمال وقوع حوادثی مانند بیماری حجگزار، یافت نشدن مرکب یا پدید آمدن نیازهای جدید ذکر شده، که ممکن است مانع حج گزاردن شود.<ref>. مستدرک الوسائل، ج8، ص17؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص962.</ref> | ||
==بلند نگاه داشتن مو== | ==بلند نگاه داشتن مو== | ||
از آداب و مستحبات ویژه مردان در | از آداب و مستحبات ویژه مردان در [[حج]]، بلند نگه داشتن موها پیش از حج است.<ref>. کشف اللثام، ج5، ص244؛ جواهر الکلام، ج18، ص174.</ref> در روایات، از زدودن موها، از یک ماه پیش از حج<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص301؛ وسائل الشیعه، ج12، ص316.</ref> یا از ده روز پس از [[شوال]]<ref>. وسائل الشیعه، ج12، ص317؛ بحار الانوار، ج96، ص133.</ref> یا از آغاز [[ذی حجه]]<ref>. الکافی، ج4، ص318؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص47.</ref> نهی شده است. در برخی روایات، افزون بر موهای سر، کوتاه کردن موی ریش نیز منع شده است.<ref>. الکافی، ج4، ص317؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص47.</ref> بر پایه این روایات، برخی از فقیهان، کوتاه کردن موهای سر را از آغاز ماه شوال تا پیش از حج مکروه شمردهاند.<ref>. وسائل الشیعه، ج12، ص319</ref> | ||
==پرهیز از گناه== | ==پرهیز از گناه== | ||
به نظر برخی فقیهان و مفسران، مراد از «دوری از فسق» | به نظر برخی فقیهان و مفسران، مراد از «دوری از فسق» {{قلم رنگ|سبز|﴿فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجّ﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7" /> پرهیز از هرگونه گناه از جمله دروغ، فحش، تفاخر و لقب بد دادن است.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص193؛ مرآة العقول، ج17، ص270؛ تفسیر الکبیر، ج5، ص180.</ref> [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] با استناد به آیه پیشگفته، کامل شدن حج را نگهداری زبان از همه گناهان و صادر نشدن گفتاری جز خیر از حجگزار دانسته است.<ref>. الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص296.</ref> بر پایه روایاتی دیگر، خداوند از حجگزارانی که از گناهان پرهیز نمیکنند، روی میگرداند.<ref>. الکافی، ج4، ص286؛ وسائل الشیعه، ج12، ص11.</ref> | ||
==آغاز کردن از مکه و پایان بردن به مدینه== | ==آغاز کردن از مکه و پایان بردن به مدینه== | ||
به باور مشهور فقیهان، مستحب است حجگزار در آغاز، [[مکه]] و سپس [[مدینه]] را [[زیارت]] کند.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص558؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص491.</ref> برخی روایات، با بیانهای گوناگون این باور را تأیید میکند، بیانهایی مانند «برتر بودن ختم زیارت به مدینه»،<ref>. الکافی، ج4، ص549؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص484.</ref> «برتر بودن اتمام حج با [[زیارت حضرت محمد(ص)]]»،<ref>الخصال، ص616؛ بحار الانوار، ج10، ص16.</ref> «برتر بودن ختم به زیارت [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]»<ref>. علل الشرائع، ج2، ص459؛ وسائل الشیعه، ج14، ص324.</ref> و «رفتن به نزد [[امامان(ع)]] و آگاه کردن آنان از ولایت | به باور مشهور فقیهان، مستحب است حجگزار در آغاز، [[مکه]] و سپس [[مدینه]] را [[زیارت]] کند.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص558؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص491.</ref> برخی روایات، با بیانهای گوناگون این باور را تأیید میکند، بیانهایی مانند «برتر بودن ختم زیارت به مدینه»،<ref>. الکافی، ج4، ص549؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص484.</ref> «برتر بودن اتمام حج با [[زیارت حضرت محمد(ص)]]»،<ref>الخصال، ص616؛ بحار الانوار، ج10، ص16.</ref> «برتر بودن ختم به زیارت [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]»<ref>. علل الشرائع، ج2، ص459؛ وسائل الشیعه، ج14، ص324.</ref> و «رفتن به نزد [[امامان(ع)]] و آگاه کردن آنان از ولایت خود، پس از اتمام حج».<ref>. الکافی، ج1، ص293؛ علل الشرائع، ج2، ص406.</ref> | ||
در برابر، در روایتی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، آغاز سفر حج از مدینه برتر دانسته شده<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص559؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص439.</ref> و حدیثی دیگر، از | در برابر، در روایتی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، آغاز سفر حج از مدینه برتر دانسته شده<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص559؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص439.</ref> و حدیثی دیگر، از مختار بودن حجگزار میان شروع از مکه یا مدینه سخن گفته است؛<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص440؛ وسائل الشیعه، ج14، ص320.</ref> از این رو، برخی از فقیهان [[شیعه]]، آغاز کردن سفر را از مدینه برتر دانستهاند.<ref>. وسائل الشیعه، ج14، ص319؛ نک: جواهر الکلام، ج20، ص81.</ref> برخی، سبب برتر بودن مدینه را آن دانستهاند که مدینه، محل [[احرام]] حضرت محمد(ص) برای حج بوده است<ref>. سبل الهدی، ج3، ص322؛ شفاء السقام، ص146.</ref> یا آنکه اهل بیت(ع) درهای معرفت خدا و شناخت احکام الهیاند و برای ورود به خانه باید از در خانه وارد شد.<ref>. مستند الشیعه، ج13، ص330.</ref> ناقدان این باور، گفتهاند که ظاهراً مخاطب این روایات، حجگزارانی بودهاند که از مناطقی مانند [[عراق]] عازم سفر حج میشدند؛ زیرا عبور از مدینه بدون [[زیارت حضرت محمد(ص)]] و اهل بیت(ع) بیاحترامی تلقّی میشود.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص558؛ الحدائق الناضره، ج17، ص403.</ref> | ||
==اخلاق نیک در سفر حج== | ==اخلاق نیک در سفر حج== | ||
یکی از آداب سفر [[حج]]، داشتن اخلاق نیک هنگام سفر است.<ref>. بحار الانوار، ج10، ص475؛ کشف الغطاء، ج4، ص443- 445.</ref> [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، حجگزاران را به خوی نیک با همراهان سفر حج<ref>. مصباح الشریعه، ص48؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص173.</ref> و [[امام رضا(ع)]]، آنان را به | یکی از آداب سفر [[حج]]، داشتن اخلاق نیک هنگام سفر است.<ref>. بحار الانوار، ج10، ص475؛ کشف الغطاء، ج4، ص443- 445.</ref> [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، حجگزاران را به خوی نیک با همراهان سفر حج<ref>. مصباح الشریعه، ص48؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص173.</ref> و [[امام رضا(ع)]]، آنان را به فرو بردن خشم، کم سخن گفتن و پرهیز از مجادله سفارش کردهاند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج9، ص160؛ بحار الانوار، ج96، ص120.</ref> | ||
گفته شده که [[حضرت محمد(ص)]]، در یکی از سفرهای حج، افراد بداخلاق را از همراه شدن با کاروان نهی کرد.<ref>. مکارم الاخلاق، ص251؛ بحار الانوار، ج73، ص273.</ref> احادیث پُرشمار دیگری نیز، در این باره روایت شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص296- 298؛ وسائل الشیعه، ج12، ص9- 13.</ref> | گفته شده که [[حضرت محمد(ص)]]، در یکی از سفرهای حج، افراد بداخلاق را از همراه شدن با کاروان نهی کرد.<ref>. مکارم الاخلاق، ص251؛ بحار الانوار، ج73، ص273.</ref> احادیث پُرشمار دیگری نیز، در این باره روایت شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص296- 298؛ وسائل الشیعه، ج12، ص9- 13.</ref> | ||
==حج پیاده و تحمل سختیها== | ==حج پیاده و تحمل سختیها== | ||
یکی از سفارشهای [[امامان(ع)]] در سفر [[حج]]، پرهیز از راحت طلبی و تحمل کردن سختیهاست. [[امام علی(ع)]]، یکی از حکمتهای قرار گرفتن [[کعبه]] در زمینی | یکی از سفارشهای [[امامان(ع)]] در سفر [[حج]]، پرهیز از راحت طلبی و تحمل کردن سختیهاست.<ref>. مصباح الشریعه، ص163؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص172.</ref> [[امام علی(ع)]]، یکی از حکمتهای قرار گرفتن [[کعبه]] در زمینی سخت را، تحمل سختی بیشتر و شایستگی پاداش بالاتر دانسته است.<ref>. نهج البلاغه، خطبه 192؛ الکافی، ج4، ص199.</ref> بر این پایه، برخی از فقیهان، [[حج پیاده|حج با پای پیاده]] را برتر از حج به گونه سواره<ref>. ایضاح الفوائد، ج4، ص66؛ المجموع، ج7، ص91.</ref> و حج با پای برهنه را برتر از حج با پوشیدن کفش<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص78.</ref> دانستهاند. حج پیاده، در سیره [[امام حسن(ع)]]، [[امام سجاد(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] گزارش شده است.<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص11؛ وسائل الشیعه، ج11، ص80.</ref> | ||
==شتاب در بازگشت از سفر حج== | ==شتاب در بازگشت از سفر حج== | ||
مستحب است که حجگزار پس از انجام دادن اعمال حج، زودتر به دیار خود بازگردد.<ref>. جامع احادیث الشیعه، ج12، ص224؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص447.</ref> در روایتی، [[حضرت محمد(ص)]]، پاداش شتاب در بازگشت را بالاتر از ماندن شمرده است.<ref>. المستدرک، ج1، ص259.</ref> در حدیثی دیگر، وی به حجگزاران سفارش | مستحب است که حجگزار پس از انجام دادن اعمال حج، زودتر به دیار خود بازگردد.<ref>. جامع احادیث الشیعه، ج12، ص224؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص447.</ref> در روایتی، [[حضرت محمد(ص)]]، پاداش شتاب در بازگشت را بالاتر از ماندن شمرده است.<ref>. المستدرک، ج1، ص259.</ref> در حدیثی دیگر، وی به حجگزاران سفارش نموده که پس از اعمال حج بیش از سه روز در [[مکه]] نمانند.<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص52؛ صحیح مسلم، ج4، ص104.</ref> [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] این عمل را، سبب افزایش اشتیاق حجگزار برای بازگشت به مکه دانسته است.<ref>. الکافی، ج4، ص230؛ وسائل الشیعه، ج13، ص234.</ref> دیگر روایات، ماندن زیاد در مکه را سبب قساوت قلب حجگزار ،<ref>. علل الشرائع، ج3، ص446؛ وسائل الشیعه، ج13، ص234.</ref> خستگی او، کاهش احترام به مکه، ارتکاب گناه و افزایش عقوبت وی به سبب آن دانستهاند.<ref>. جواهر الکلام، ج20، ص71؛ المجموع، ج8، ص278.</ref> بر این پایه، به باور مشهور فقیهان [[شیعه]] و برخی فقیهان [[اهل سنت]]، ماندن حجگزار در مکه پس از اعمال حج مکروه است.<ref>. شرائع الاسلام، ج1، 210؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص447؛ الحدائق الناضره، ج17، ص346.</ref> | ||
در مقابل، در روایاتی دیگر، مؤمنان به مجاورت در مکه ترغیب | در مقابل، در روایاتی دیگر، مؤمنان به [[اقامت در مکه|مجاورت در مکه]] ترغیب شدهاند.<ref>. وسائل الشیعه، ج13، ص231؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص84- 88.</ref> برخی از فقیهان با استناد به این روایات و دلایل دیگر مجاورت در مکه را مستحب شمردهاند.<ref>. الرسائل العشر، ص226؛ المجموع، ج8، ص278.</ref> | ||
==وداع با کعبه== | ==وداع با کعبه== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==خرید سوغات== | ==خرید سوغات== | ||
{{اصلی|سوغات}} | {{اصلی|سوغات}} | ||
یکی از آداب [[حج]]، خریدن هدیه در این سفر برای دیگران، از جمله خویشاوندان است.<ref>. العروة الوثقی، ج2، ص215- 216؛ بحوث فقهیه، ص33.</ref> در روایاتی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، هدیه حج از هزینه حج دانسته شده | یکی از آداب [[حج]]، خریدن هدیه در این سفر برای دیگران، از جمله خویشاوندان است.<ref>. العروة الوثقی، ج2، ص215- 216؛ بحوث فقهیه، ص33.</ref> در روایاتی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، هدیه حج از هزینه حج دانسته شده است.<ref>. الکافی، ج4، ص280؛ وسائل الشیعه، ج11، ص148.</ref> تفسیرِ برخی، از این روایات، استحباب خرید هدیه برای دیگران در این سفر است و این که پاداش هزینه کردن برای خرید هدیه، مانند صرف هزینه برای حج است.<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص149.</ref> برخی، با استناد به احادیث<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص208؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص472.</ref> هدیه دادن آب [[زمزم]] از سوی حجگزار را به دیگران، مستحب شمردهاند.<ref>. وسائل الشیعه، ج13، ص245.</ref> | ||
==عزم انجام دوباره حج== | ==عزم انجام دوباره حج== | ||
یکی از آداب [[حج]]، آن است که حجگزار پس از تمام کردن حج، | یکی از آداب [[حج]]، آن است که حجگزار پس از تمام کردن حج، عزم بازگشت داشته و از خداوند، انجام دوباره حج را بخواهد. نداشتن چنین نیتی مکروه است.<ref>. تحریر الاحکام، ج2، ص114.</ref> در روایتی از [[حضرت محمد(ص)]] و [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، عزم بر بازگشت به حج، سبب افزایش عمر حج گزار دانسته شده<ref>. الکافی، ج4، ص281؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص220.</ref> و در احادیثی دیگر، نداشتن این نیت، سبب نزدیک شدن اجل و عذاب شمرده شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص220.</ref> | ||
==صدقه دادن خرما هنگام ترک مکه== | ==صدقه دادن خرما هنگام ترک مکه== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
بر پایه روایات، مستحب<ref>. الکافی، ج2، ص174 و ج4، ص264؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص228.</ref> است پس از بازگشتِ حجگزار به وطن، دیگران به [[استقبال حاجی|استقبال]] او رفته و ضمن دست دادن با او، وی را گرامی بدارند.<ref>. الحدائق الناضره، ج17، ص386- 387؛ الوافی، ج14، 1299.</ref> | بر پایه روایات، مستحب<ref>. الکافی، ج2، ص174 و ج4، ص264؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص228.</ref> است پس از بازگشتِ حجگزار به وطن، دیگران به [[استقبال حاجی|استقبال]] او رفته و ضمن دست دادن با او، وی را گرامی بدارند.<ref>. الحدائق الناضره، ج17، ص386- 387؛ الوافی، ج14، 1299.</ref> | ||
در حدیثی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، معانقه{{یادداشت|معانقه یعنی در آغوش کشیدن، به گونهای که گردن به گردن نزدیک شود.}}<ref>جمهرة اللغة، ج2، ص942؛ المحكم و المحيط الأعظم، ج1، ص221.</ref> با حجگزار در حالی که غبار حج از بین نرفته، همانند [[استلام]] [[حجر الاسود]] دانسته شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص300؛ وسائل الشیعه، ج11، ص445.</ref> در حدیثی از [[امام علی(ع)]]، افزون بر سفارش به طلب قبولی اعمال حاجی و آمرزش گناهان او، از بوسیدن میان دو چشم و موضع سجده حجگزار نیز یاد | در حدیثی از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، معانقه{{یادداشت|معانقه یعنی در آغوش کشیدن، به گونهای که گردن به گردن نزدیک شود.}}<ref>جمهرة اللغة، ج2، ص942؛ المحكم و المحيط الأعظم، ج1، ص221.</ref> با حجگزار در حالی که غبار حج از بین نرفته، همانند [[استلام]] [[حجر الاسود]] دانسته شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص300؛ وسائل الشیعه، ج11، ص445.</ref> در حدیثی از [[امام علی(ع)]]، افزون بر سفارش به طلب قبولی اعمال حاجی و آمرزش گناهان او، از بوسیدن میان دو چشم و موضع سجده حجگزار نیز یاد شده است.<ref>. الخصال، ص635.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |