بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نشانی وب، اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | ||
حج تمتّع: از اقسام سهگانه حج | |||
واژه تمتّع به معنای برخوردار شدن و بهره بردن<ref>. الصحاح، ج3، ص1282؛ النهایه، ج4، ص392 «متع».</ref> و اصطلاح فقهی حج تمتّع به معنای حجی است که در آن حجگزار ابتدا برای مناسک عمره تمتّع* محرم میشود و پس از خروج از احرام* دوباره برای حج احرام میبندد.<ref>. بدایة المجتهد، ج1، ص267؛ کشف الرموز، ج1، ص336؛ مغنی المحتاج، ج1، ص514.</ref> از آن رو به این نوع از حج، تمتّع گفته میشود که ادا کننده آن در فاصله زمانی میان حج و عمره میتواند کارهایی را که در حال احرام حرام شمرده میشد، انجام دهد<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص208؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص29؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267.</ref> از آنجا که ارتباط میان این عمره و حج تمتّع به گونهای است که به منزله یک عمل محسوب میشوند، گویا این تمتّع و بهرهمندی در حج روی داده است<ref>. الروضة البهیه، ج2، ص204؛ ریاض المسائل، ج6، ص101؛ شرح نبراس الهدی، ص263.</ref> برخی فقها انجام یافتن حج و عمره در یک سفر و بینیازی از سفرهای متعدد را وجه نامگذاری این نوع حج به تمتّع دانستهاند.<ref>. الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص29؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267.</ref> با تحلیل اخیر حج قِران* از دیدگاه اهل سنت به معنای حجی که در آن احرام به حج و عمره در یک زمان صورت میگیرد، از مصادیق حج تمتّع به شمار میرود<ref>. التمهید، ج8، ص354؛ بحر المحیط، ج2، ص86؛ مجموع الفتاوی، ج26، ص271.</ref> معدودی دیگر بهره بردن احرامگزار از ثواب عمره در ماههای حج ـ که در عصر جاهلی امری ناپسند شمرده میشدـ را وجه نامیده شدن آن به حج تمتّع دانستهاند.<ref>. البنایه، ج4، ص300، 314.</ref> | |||
واژه تمتّع برگرفته از آیه ۱۹۶ بقره/۲ «فَمن تمتّع بِالعُمرة إلی الحجّ..» است و گاهی این نوع حج در احادیث<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص52؛ صحیح البخاری، ج2، ص153؛ الکافی، ج3، ص32 و ج5، ص364.</ref> و به تبع آن در منابع فقهی «متعه الحج» خوانده شده<ref>بدایة المجتهد، ج1، ص268؛ اصباح الشیعه، ص131؛ جواهر الکلام، ج2، ص237.</ref> و انجامدهنده آن متمتّع خوانده میشود.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص49؛ المعتبر، ج2، ص791.</ref> به نظر بسیاری از فقیهان امامی<ref>. الحدائق، ج14، ص320؛ مستند الشیعه، ج11، ص215؛ بحار الانوار، ج30، ص603.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص153؛ البحر الرائق، ج2، ص626.</ref> این آیه بر مشروعیت حج تمتّع دلالت دارد و بر این مشروعیت ادعای اجماع مسلمانان نیز شده است.<ref>المغنی، ج3، ص237؛ عمده القاری، ج9، ص198.</ref> قرآن از میان اقسام سهگانه حج (افراد، قران و تمتّع) تنها به حج تمتّع تصریح کرده است که بر اهمیت خاص آن دلالت دارد<ref>. الکافی، ج4، ص292؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص234.</ref> بر پایه روایتی، امام باقر(ع) تمتّع را برترین نوع حج شمرده<ref>الکافی، ج4، ص291.</ref> و در روایتی از امام صادق(ع) وامام باقر(ع) چنین نقل شده که «اگر هزار حج به جا آوریم جز حج تمتّع انجام نمیدهیم».<ref>. الکافی، ج4، ص292؛ تهذیب، ج5، ص29.</ref> شماری از اهل سنت با توجه به تعریف گسترده خود از حج تمتّع که شامل حجگزارانی که قربانی به همراه میبرند نیز میشود، برآناند که حج پیامبر اکرم(ص) در حجة الوداع حج تمتّع بوده است<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص43؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج2، ص235.</ref> هر چند به نظر امامیان، این حج به سبب همراه داشتن قربانی، حج قران بوده است (نیز← حج قران، حجة الوداع)<ref>الکافی، ج4، ص249؛ الخلاف، ج2، ص268.</ref> | |||
بر پایه روایات، حکمت تشریع حج تمتّع در سال دهم هجری<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص425ـ426.</ref> تخفیفی از جانب خداوند برای حجگزاران و جلوگیری از طولانی شدن و در نتیجه فساد احرام است<ref>. علل الشرائع، ج1، ص274.</ref> اعراب در جاهلیت حج و عمره را جدا از هم و با فاصلهای زمانی انجام میدادند و جمع کردن حج و عمره را ممنوع میپنداشتند،<ref>. نک: صحیح البخاری، ج2، ص152؛ المغنی، ج3، ص237.</ref> از این رو، فرمان پیامبر(ص) مبنی بر ادای عمره در سفر حج در قالب حج تمتّع بر آنان گران آمد و با ایستادگی در برابر آن حضرت، ایشان را به خشم آوردند.<ref>. نک: مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص286؛ صحیح مسلم، ج4، ص33ـ34؛ علل الشرائع، ج2، ص414.</ref> برخی منابع از مخالفت عمر بن خطاب با حج تمتّع در زمان پیامبر(ص) گزارش دادهاند.<ref>. الارشاد، ج1، ص174؛ اثبات الهداه، ج1، ص250؛ لوامع صاحبقرانی، ج7، ص202.</ref> | |||
حج تمتّع در حجة الوداع توسط اصحاب پیامبر(ص) و نیز چند سال پس از پیامبر(ص) انجام شد؛ ولی عمر بن خطاب در دوران خلافت خود، ضمن اعتراف به جواز حج تمتّع در زمان پیامبر(ص)، آن را ممنوع شمرد و در این باره سختگیری کرد<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص52؛ السنن الکبری، ج7، ص206؛ بحار الانوار، ج30، ص629.</ref> و حتی مخالفان را کیفر میداد<ref>. صحیح مسلم، النووی، ج8، ص169؛ فتح الباری، ج3، ص332.</ref> تا آنجا که برخی از صحابیان درباره این موضوع سکوت را برگزیدند و حتی به دیگران سفارش میکردند که در زمان حیاتشان سخنی مبنی بر جواز حج تمتّع از آنان نقل نشود.<ref>. نک: صحیح مسلم، ج4، ص48؛ البدایة و النهایه، ج5، ص159.</ref> | |||
این منع از بدعتهای عمر شمرده شده است<ref>. نهج الحق، ص284.</ref> (عمر بن خطاب) پس از عمر، عثمان و معاویه نیز مردم را از حج به گونه تمتّع بازمیداشتند.<ref>صحیح البخاری، ج2، ص151؛ صحیح مسلم، ج4، ص46؛ المحلی، ج7، ص107.</ref> و گاه بر آن سختگیری میکردند<ref>نک: معالم المدرستین، ج2، ص210 ـ211.</ref> به تدریج بویژه در عصر عباسیان، ظاهراً به استناد نظر ابن عباس، این منع برچیده شد و حج تمتّع آزاد گردید.<ref>. معالم المدرستین، ج2، ص222ـ223.</ref> | |||
دلیلی که عمربن خطاب برای ممنوعیت حج تمتّع اقامه میکرد، ناخوشایند بودن آمیزش و تمتّعات جنسی در فاصله زمانی عمره و حج و نیز رواج یافتن زیارت کعبه و ادای عمره در طول سال با سفرهای جداگانه و در نتیجه رشد اقتصادی مکیان بود<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص50؛ صحیح مسلم، ج4، ص46؛ السنن الکبری، ج5، ص21؛ کنز العمال، ج5، ص164.</ref> برخی فقها فرمان عمر درباره ترک حج تمتّع و انجام جداگانه عمره را مصداق اتمام عمره (در آیه ۱۹۶ بقره/۲) به شمار آوردهاند.<ref>. المجموع، ج7، ص158.</ref> در پاسخ باید گفت: اولا در این صورت صدر آیه با این ذیل تعارض خواهد داشت. ثانیاً مراد از اتمام حج به تصریح شماری از مفسران،<ref>. التبیان، ج2، ص154؛ التفسیر الکبیر، ج5، ص296-297.</ref> انجام کامل عمل است بویژه آنکه در مقابل فرض احصار (ناتوانی از انجام کامل حج) ذکر شده است. گذشته از این که استناد به آیه در کلام عمر مطرح نشده است.<ref>. الاضواء علی عقائد الشیعه، ص486.</ref> از این رو در منابع امامی<ref>. الکافی، ج4، ص292؛ تهذیب، ج5، ص26ـ29.</ref> و اهل سنت تحریم حج تمتّع خلاف نص قرآن و سنت پیامبر(ص)<ref>. صحیح مسلم، ج4، ص47؛ صحیح البخاری، ج2، ص151-153؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص388.</ref> و عمل صحابه<ref>. صحیح مسلم، ج4، ص49؛ سنن النسائی، ج5، ص151؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص238.</ref> خوانده شده و حتی برخی از اهل سنت نهی او را نامعتبر دانستهاند<ref>. الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص238.</ref> شماری دیگر از آنان در صدد توجیه این نهی برآمده و گفتهاند که با توجه به برتر بودن حج افراد از تمتّع، نهی عمر تنزیهی بوده و هدف وی ترغیب مردم به حج افراد بوده است<ref>. صحیح مسلم، النووی، ج8، ص169.</ref> برخی دیگر گفتهاند که مراد عمر ممنوعیت عدول از حج افراد به عمره تمتّع بوده است<ref>. صحیح مسلم، النووی، ج8، ص169؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص392.</ref> بر پایه نظری دیگر، به استناد برخی روایات<ref>. الجمع بین الصحیحین، ج1، ص271.</ref> حج تمتّع ویژه صحابه است<ref>. نک: عمده القاری، ج9، ص189.</ref> ولی این توجیهات را با سخن صریح عمربن خطاب و نیز رویه عملی او در این باره ناسازگار شمرده و نقد کردهاند.<ref>. نک: عمده القاری، ج9، ص189؛ زاد المعاد، ج1، ص178؛ بحار الانوار، ج30، ص632ـ633.</ref> | |||
به رغم سکوت یا انعطاف برخی از صحابیان پیامبر(ص) در برابر تحریم حج تمتّع، شماری از آنان به صراحت با آن به مخالفت برخاستند و حتی در مقام عمل این ممنوعیت را مراعات نکردند از جمله: | |||
۱. امام علی(ع):<ref>. الموطا، ج1، ص336؛ صحیح البخاری، ج2، ص151؛ سنن النسائی، ج5، ص152.</ref>آن حضرت در برابر اعتراض عثمان بن عفان به سبب ادای حج تمتّع تصریح کرد که نمیتوان سخن رسول خدا را به خاطر دیگران رها ساخت.<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص95؛ السنن الکبری، ج5، ص21.</ref> | |||
۲. عبدالله بن عمر: فرزند عمر در موارد متعدد بر جواز حج تمتّع تأکید کرده و با تصریح به مستند قرآنی آن و سیره نبوی، نهی پدرش را نادرست و بدون مستند شمرده است.<ref>. السنن الکبری، ج5، ص21؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص388.</ref> | |||
۳. عایشه: او در پاسخ به نهی معاویه از ادای حج تمتّع، به غلامان و نزدیکان خود دستور داد که حج تمتّع به جا آورند. وی خطاب به معاویه تأکید کرد که رفتار او مطابق واقعیت است.<ref>. نک: الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص238.</ref> | |||
۴. عبدالله بن عباس: ابن عباس نیز همواره بر اینکه این نوع حج را همراه با پیامبر(ص) و مهاجران و انصار انجام داده، تأکید داشت<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص337.</ref> و در پاسخ به پرسش شخصی از او در این باره صریحاً آن را جایز شمرد.<ref>. مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص348؛ صحیح مسلم، ج4، ص55.</ref> | |||
۵. ابی بن کعب: وی در مخالفت با ممانعت عمر از متعه حج به او صریحاً گفت که با توجه به نزول آیه درباره آن و نیز سیره پیامبر اکرم(ص) وی حق این کار را ندارد.<ref>. الدر المنثور، ج1، ص216؛ مجمع الزوائد، ج5، ص128.</ref> | |||
۶. سعد بن ابی وقاص او در پاسخ به پرسش درباره حج تمتّع گفت که آن هنگام که نهیکننده از حج تمتّع کافر به شمار میرفت ما با پیامبر این نوع حج را انجام میدادیم.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص181؛ صحیح مسلم، ج4، ص47؛ البدایة و النهایه، ج5، ص145.</ref> | |||
۷. عمران بن حصین: او با تصریح به اینکه پیامبر(ص) میان حج و عمره جمع کرد (در قالب حج تمتّع) و پس از آن آیه ای در نسخ آن نازل نشده، تحریم حج تمتّع را صرفاً دیدگاه شخصی عمر میدانست.<ref>. صحیح البخاری، ج2، ص153؛ صحیح مسلم، ج4، ص48.</ref> | |||
همچنین بر پایه احادیث شیعه، امامان علیهمالسلام به صراحت اعلام کردهاند که در ادای حج تمتّع تقیه را روا نمیدارند و آن را انجام میدهند.<ref>. الکافی، ج3، ص32؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص48؛ الاستبصار، ج2، ص151.</ref> | |||
== حکم حج تمتّع == | |||
به اجماع فقیهان امامی آنچه به عنوان حجة الاسلام بر آفاقیان (غیر ساکنان مکه و اطراف آن) واجب است، حج تمتّع است.<ref>. المعتبر، ج2، ص783؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص550؛ ریاض المسائل، ج6، ص101.</ref> مستند آنان در این باره افزون بر آیه ۱۹۶بقره/۲ـ که حج تمتّع را ویژه افرادی خاص یعنی غیر حاضران در محدوده مکه (ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام) دانسته ـ، روایات پرشمار<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص239ـ245.</ref> است.<ref>فقه الرضا، ص215؛ المقنع، ص215؛ جواهر الکلام، ج18، ص5.</ref> پارهای از منابع وجوب تمتّع را بر آفاقی از ضروریات فقه امامی شمردهاند<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص5.</ref> مستند برخی فقها بر این حکم، بخشی دیگر از آیه مذکور (و اتموا الحج و العمره لله) است<ref>. الانتصار، ص239ـ240؛ منتهی المطلب، ج10، ص121.</ref> در فقه امامی درباره جواز حج تمتّع برای غیر آفاقیان (ساکنان مکه و پیرامون آن) اختلاف نظر است و معدودی از امامیان به کفایت آن از حجة الاسلام قائل شدهاند<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ الجامع للشرائع، ص179.</ref> احادیثی هم بر این نظر دلالت دارد<ref>. علل الشرائع، ج2، ص411.</ref> ولی به نظر بیشتر امامیان وظیفه این افراد تنها با ادای حج قران یا افراد ساقط میشود.<ref>. السرائر، ج1، ص520؛ ریاض المسائل، ج6، ص121؛ مستند الشیعه، ج13، ص101.</ref> (آفاقی، حج افراد، حج قران) | |||
فقهای اهل سنت درباره اینکه حج آفاقیان میتواند حج تمتّع باشد، اتفاق نظر دارند اما درباره اینکه غیر آفاقیان هم میتوانند حجة الاسلام خود را به گونه حج تمتّع به جا آورند یا نه، اختلاف دارند<ref>. تفسیر قرطبی، ج2، ص391؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267.</ref> حنفیان به استناد آیه ۱۹۶ بقره /۲ حج تمتّع را برای اهل مکه و ساکنان میان شهر مکه و مواقیت مجزی نمیدانند<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص169ـ172؛ البحر الرائق، ج2، ص640.</ref> و به احادیثی هم استناد جستهاند.<ref>. صحیح البخاری، ج2، ص153ـ154؛ السنن الکبری، ج5، ص23.</ref> مالک بن انس نیز حج تمتّع را برای مکیان مکروه دانسته است.<ref>. بدایة المجتهد، ج1، ص267.</ref> در مقابل، سایر فقهای اهل سنت، حجگزاران اعم از مکی و غیر مکی را در انتخاب هر یک از انواع سهگانه حج مخیر شمردهاند<ref>. المغنی، ج3، ص503؛ اختلاف الائمه العلماء، ج1، ص270.</ref> آنان ضمیر ذلک را در آیه شریفه اشاره به حکم وجوب قربانی دانستهاند نه انجام دادن حج تمتّع؛ و بر این اساس گفتهاند که وجوب قربانی بر متمتّع منوط به آن است که وی اهل مکه و اطراف آن نباشد<ref>. فتح الباری، ج3، ص346.</ref> ولی در نقد این نظر گفتهاند که اولا ذلک اسم اشاره دور است و به اصل حکم حج تمتّع بازمیگردد که نسبت به موضوع وجوب قربانی دورتر است. ثانیاً برای بیان وجوب غالباً کلمه «علی» به کار میرود نه حرف جر «لام» که در این آیه به کار رفته است و از آن تنها جواز ادای تمتّع برای غیر مکیان استنباط میشود نه وجوب چیزی بر آنان.<ref>. البحر الرائق، ج2، ص640.</ref> گذشته از اینکه احادیثی از امامان شیعه علیهمالسلام مراد از آیه را عدم تشریع حج تمتّع برای اهل مکه ذکر کردهاند.<ref>. تهذیب، ج5، ص32ـ33.</ref> | |||
امامیان به استناد روایات<ref>. الکافی، ج4، ص291ـ292؛ تهذیب، ج5، ص29.</ref> بر آناند که در مواردی که مکلف میان انواع سهگانه حج (افراد، قران و تمتّع) مخیر است (مانند حج مستحب)، حج تمتّع بر دیگر انواع حج برتری دارد<ref>. ذخیرة المعاد، ج2، ص556؛ لوامع صاحبقرانی، ج7، ص481؛ جواهر الکلام، ج18، ص48.</ref> میان فقهای مذاهب اهل سنت، حنبلیان<ref>. الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص232.</ref> و برخی شافعیان<ref>. المجموع، ج7، ص150؛ مغنی المحتاج، ج1، ص514.</ref> حج تمتّع را با فضیلتترین نوع حج دانستهاند. البته برخی از آنان این برتری را منوط به آن شمردهاند که حجگزار همراه خود قربانی نیاورده باشد.<ref>. اختلاف الائمه العلماء، ج1، ص271؛ مجموعة الفتاوی، ج26، ص35؛ فقه السنه، ج1، ص657.</ref> | |||
== چگونگی حج تمتّع == | |||
حج تمتّع به معنای عام خود از دو بخش عمره وحج تشکیل شده است. عمره تمتّع با احرام بستن از میقات در یکی از ماههای حج (شوال، ذی قعده و ذی حجه)، ادای طواف و نماز آن، سعی و تقصیر انجام میگیرد و پس از آن ـ به نظر امامیان<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص363؛ کشف اللثام، ج6، ص30؛ المعتمد، ج5، ص119.</ref> و برخی فقیهان اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص64؛ المجموع، ج7، ص171.</ref> ـ انجام دادن محرمات احرام بر احرامگزار حلال میشود. البته برخی از اهل سنت تحلل از احرام عمره را تنها برای آنان که قربانی همراه ندارند قائلند و در غیر این صورت بر آنند که محرم با تقصیر از احرام خارج نمیشود.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص168؛ مجموعة الفتاوی، ج26، ص56؛ المغنی، ج3، ص512.</ref> | |||
به نظر مشهور فقیهان امامی، تراشیدن سر در عمره تمتّع و نیز در فاصله زمانی میان حج تمتّع و عمره حرام و گاه موجب ثبوت کفاره است<ref>. هدایة الامه، ج5، ص354؛ جواهر الکلام، ج20، ص450ـ455.</ref> به تصریح برخی از آنان انجام عمره مفرده هم در این فاصله زمانی جایز نیست<ref>. المعتمد، ج3، ص205؛ التهذیب فی المناسک، ج3، ص126؛ تفصیل الشریعه، ج2، ص216، 245.</ref> از دیدگاه آنان مستحب است متمتّع در این فاصله، شبیه احرامگزاران شده و از پوشیدن لباس دوخته اجتناب کند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص363؛ اشارة السبق، ص133؛ الحدائق، ج16، ص304.</ref> | |||
بر پایه فقه امامی حج تمتّع مرکب از این مناسک است: احرام بستن از مکه در روز ترویه* یا در زمانی که وقوف در عرفات* را در روز عرفه* درک کند؛ وقوف به عرفات در روز عرفه، وقوف در مشعر الحرام در شب عید قربان، انجام دادن مناسک منا (رمی جمره عقبه، قربانی و حلق یا تقصیر) در روز عید قربان*. طواف زیارت* و نماز آن، سعی* میان صفا و مروه، طواف نساء* و نماز آن، بیتوته* در منا* در شبهای یازدهم، دوازدهم و در پارهای موارد شب سیزدهم ذیحجه، رمی جمرات* سهگانه در روزهای یازدهم و دوازدهم و در پارهای موارد روز سیزدهم ذیحجه<ref>. شرائع الاسلام، ج1، ص211ـ 212؛ تحریر الاحکام، ج1، ص557؛ جواهر الکلام، ج18، ص3ـ4.</ref> در فقه اهل سنت هم مناسک حج تمتّع همین گونه است<ref>. تحفه الفقها، ج1، ص381؛ المجموع، ج7، ص266.</ref> با این تفاوت که آنان طواف نساء را واجب نمیدانند و به جای آن طواف وداع را از مناسک واجب یا مستحب شمردهاند.<ref>. التنبیه، ج1، ص80؛ المجموع، ج8، ص265ـ266.</ref> | |||
به نظر مشهور فقیهان امامی حجگزار در حج تمتّع چه آفاقی باشد یا نباشد، لازم است قربانی کند<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص619ـ620؛ شرائع الاسلام، ج1، ص234.</ref> اما معدودی از امامیان<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص308؛ الجامع للشرائع، ص179.</ref> و فقهای اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص50؛ المغنی، ج3، ص501ـ502؛ ارشاد السالک، ج1، ص43.</ref> قربانی کردن را بر متمتّعی که اهل مکه باشد، واجب نمیدانند. از جمله اسباب این اختلاف نظر، اختلاف درباره مشار الیه «ذلک» در آیه ۱۹۶ بقره/۲ است که به رای گروه دوم به وجوب قربانی اشاره دارد.<ref>. التنقیح الرائع، ج1، ص435؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص50.</ref> برخی از فقهای امامی<ref>. الموتلف، ج1، ص361 و نک: الحدائق، ج14، ص361.</ref> وشماری از اهل سنت<ref>. الاقناع، ص242؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص221.</ref> بر آناند که در حج تمتّع بر احرامگزاری که از میقات احرام بسته باشد، قربانی واجب نیست. | |||
== شرائط حج تمتّع == | |||
فقیهان امامی و اهل سنت برای تحقق و صحت حج تمتّع شروطی را بیان داشتهاند؛ که عبارتند از: | |||
۱) نیت؛ بسیاری از فقهای امامی نیت را از شرائط صحت حج تمتّع شمردهاند هرچند در تفسیر آن اختلاف نظر دارند<ref>ذخیرة المعاد، ج2، ص571ـ572؛ الحدائق، ج14، ص351.</ref> برخی فقها مراد از آن را چنین دانستهاند که حجگزار از آغاز عمره تمتّع نیت انجام این نوع از مناسک را داشته باشد و مردد نباشد.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص610؛ تحریر الوسیله، ج1، ص406.</ref> ضرورت این شرط ازآن روست که حج انواع مختلفی دارد که جز با نیت تعیین نمیشود.<ref>. معتمد العروه، ج2، ص230؛ الحج فی الشریعه، ج2، ص361.</ref> افزون بر این، در روایات نیز لزوم نیت تمتّع مطرح شده است<ref>. تهذیب، ج5، ص80، 86؛ مستند الشیعه، ج11، ص242.</ref> برخی از فقهای اهل سنت هم نیت تمتّع را در ابتدا یا اثنای عمره تمتّع، شرط دانستهاند.<ref>. الانصاف، ج3، ص442؛ فتح العزیز، ج7، ص127.</ref> | |||
۲) به جا آوردن عمره تمتّع در ماههای حج؛ به نظر فقیهان امامی، چنانچه عمره یا بخشی از آن در غیر ماههای حج (شوال، ذی قعده، ذی حجه) انجام شود، حج تمتّع صحیح نخواهد بود<ref>مستند الشیعه، ج11، ص244؛ العروة الوثقی، ج4، ص612.</ref> در این باره افزون بر اجماع، به احادیث<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص448؛ الکافی، ج4، ص487؛ تهذیب، ج5، ص436.</ref> هم استناد شده است<ref>. ذخیرة المعاد، ج2، ص572؛ معتمد العروه، ج2، ص242؛ تفصیل الشریعه، ج2، ص334.</ref> فقهای مذاهب اهل سنت نیز این شرط را ذکر کردهاند.<ref>. الانصاف، ج3، ص441؛ بدایة المجتهد، ج1، ص268.</ref> البته به نظر حنفیان آغاز شدن عمره در ماههای حج شرط نیست و ادای چهار شوط از طواف در ماههای حج کافی است<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص168؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص589.</ref> برخی از مالکیان هم معیار تحقق این شرط را پایان عمره (پایان یافتن عمره در ماههای حج) دانستهاند نه آغاز آن<ref>. الکافی فی فقه اهل المدینه، ص149.</ref> برخی از اهل سنت انجام شدن حج و عمره را در یک ماه، از شروط تمتّع شمردهاند.<ref>. بدایة المجتهد، ج1، ص268.</ref> | |||
۳) ادای حج و عمره در یک سال؛ بر اساس این شرط، چنانچه عمره تمتّع در ماههای حج ادا شود ولی حج در سال بعد انجام شود، حج تمتّع صحیح نیست.<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص314.</ref> به تصریح برخی فقیهان معاصر امامی حتی در احرام ماندن عمرهگزار تا سال بعد یا اقامت او در مکه در این فاصله زمانی موجب صحت حج تمتّع او نیست.<ref>. المعتمد، ج3، ص245؛ تحریر الوسیله، ج1، ص406.</ref> فقیهان امامی، مستند این شرط را اجماع و نیز تعابیر احادیث که حاکی از آن است که عمره و حج تمتّع یک عبادت به شمار میروند،<ref>. مفاتیح الشرائع، ج1، ص306؛ مستند الشیعه، ج11، ص246.</ref> دانستهاند.<ref>. ذخیرة المعاد، ج2، ص572؛ الحدائق، ج14، ص356؛ تفصیل الشریعه، ج2، ص338.</ref> شماری از فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت هم این شرط را ذکر کردهاند<ref>. الانصاف، ج3، ص441؛ بدایة المجتهد، ج1، ص268؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص590؛ فتح العزیز، ج7، ص127.</ref> البته حنفیان در این شرط هم معیار را ادای عمره و حج در یک سال دانستهاند، نه از زمان آغاز عمره تا پایان حج.<ref>. الفتاوی الهندیه، ج1، ص238.</ref> | |||
۴) احرام بستن از مکه برای حج؛ فقیهان امامی به اتفاق<ref>مستند الشیعه، ج11، ص247ـ250.</ref> بر آنند که احرام حج تمتّع در حال اختیار باید از داخل مکه و ترجیحاً از مسجدالحرام صورت گیرد<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص314؛ الحدائق، ج14، ص359؛ العروة الوثقی، ج4، ص615.</ref> مستند آنان در این باره افزون بر اجماع، روایات<ref>. الکافی، ج4، ص454؛ تهذیب، ج5، ص168.</ref> است<ref>. الحدائق، ج14، ص359؛ مستند الشیعه، ج11، ص247.</ref> البته درباره اینکه مراد از مکه، شهر قدیم مکه است یا شامل مناطق جدید مکه هم میشود، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>. کشف الغطاء، ج4، ص472.</ref> برخی از فقهای اهل سنت هم محرم شدن از مکه یا نزدیک آن را از شروط حج تمتّع دانستهاند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص127؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص239.</ref> | |||
۵) ادای حج و عمره توسط یک فرد یا از جانب یک شخص؛ بر پایه این شرط چنانچه یک نفر برای ادای عمره تمتّع از جانب میت و دیگری برای ادای حج از جانب همان میت اجیر شود، کار انجام شده مجزی نخواهد بود همچنین است هنگامی که یک شخص عمره تمتّع را از جانب فردی و حج تمتّعش را از جانب دیگری به جا آورد<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص616؛ تحریر الوسیله، ج1، ص407.</ref> مستند این حکم، هم ارتباط نزدیک میان حج تمتّع و عمره تمتّع است تا آنجا که این دو عمل به منزله یک عملاند<ref>. مستمسک العروه، ج11، ص207؛ التهذیب فی المناسک، ج2، ص46؛ کتاب الحج، ج2، ص146.</ref> به تصریح شماری از اهل سنت نیز انجام شدن حج و عمره از جانب یک فرد شرط صحت حج تمتّع است.<ref>. بحر المحیط، ج2، ص86؛ فتح العزیز، ج7، ص127.</ref> | |||
۶) خارج نشدن از مکه در فاصله میان حج و عمره: به تصریح شماری از فقهای اهل سنت از جمله شرائط صحت تمتّع آن است که انجامدهنده آن در فاصله زمانی میان حج و عمره از سفری که موجب قصر نماز است اجتناب کند<ref>. المغنی، ج3، ص498؛ الانصاف، ج3، ص441.</ref> برخی از این شرط با عنوان لزوم اقامت در مکه و شماری هم با لزوم پرهیز از المام یاد کردهاند.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ المحیط البرهانی، ج2، ص467.</ref> مشهور امامیان هم با استناد به احادیث<ref>ـ الکافی، ج4، ص535؛ تهذیب، ج5، ص31.</ref> بیرون رفتن از مکه را پیش از احرام حج برای متمتّع جایز ندانستهاند<ref>. شرائع الاسلام، ج1، ص213؛ ریاض المسائل، ج7، ص216؛ جواهر الکلام، ج18، ص77، 24ـ29.</ref> برخی از آنان خروج را به شرط اطمینان به بازگشت برای احرام به حج جایز دانستهاند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص617؛ آراء المراجع فی الحج، ج1، ص159.</ref> | |||
۷) تقدم عمره بر حج: برخی فقیهان امامی<ref>. مفاتیح الشرائع، ج1، ص306؛ کشف الغطاء، ج4، ص473.</ref> و اهل سنت<ref>. بدایة المجتهد، ج1، ص268؛ فتح الباری، ج3، ص346؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص589.</ref> به استناد احادیث و اجماع<ref>. مفاتیح الشرائع، ج1، ص306.</ref> بر آناند که از شرائط صحت تمتّع، مقدم داشتن عمره بر حج است. | |||
۸) تحلل از احرام عمره پیش از احرام حج: به تصریح امامیان<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص252.</ref> و فقهای اهل سنت<ref>. الانصاف، ج3، ص442؛ بدایة المجتهد، ج1، ص268.</ref> از جمله شرائط تحقق حج تمتّع، بیرون رفتن از احرام عمره پیش از احرام بستن به حج است. | |||
افزون بر این شروط، شرائط دیگری هم در برخی از جمله: عدم افساد حج،<ref>. حاشیة رد المحتار، ج2، ص590.</ref> عدم افساد عمره،<ref>. حاشیة رد المحتار، ج2، ص590.</ref> احرام بستن برای عمره از میقات ذکر شده است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص307؛ الانصاف، ج3، ص442.</ref> | |||
== ویژگیهای حج تمتّع == | |||
بر اساس منابع فقهی، حج تمتّع در مقایسه با حج قران و حج افراد دارای ویژگیهایی است از جمله: | |||
=== پیوند استوار حج با عمره === | |||
در تمتّع، ارتباط عمره و حج به گونهای است که انجام دادن یکی از آن دو به تنهایی موضوع وجوب و حتی جواز نیست و حصول استطاعت به یکی از آن دو وجوب حج را در پی ندارد، بر خلاف قران و افراد که با تحقق استطاعت به هر یک از حج یا عمره در یک سال، انجام دادن همان مناسک واجب است به تعبیر دیگر در قران و افراد بر خلاف تمتّع، حج و عمره قابل انفکاک از یکدیگرند.<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص75؛ المعتمد، ج3، ص213.</ref> | |||
=== لزوم مقدم داشتن عمره بر حج === | |||
به نظر مشهور و حتی اجماعی فقیهان امامی، در تمتّع باید عمره پیش از حج انجام شود ولی در قران و افراد باید حج را بر عمره مقدم داشت.<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص75؛ المعتمد، ج3، ص276.</ref> بنابراین ورود به مکه پیش از احرام حج بر حجگزار در حج تمتّع واجب است بر خلاف حجگزار در حج قران و افراد که لازم نیست پیش از طواف و سعی که از آخرین مناسک حج به شمار میرود، وارد مکه شوند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص81.</ref> | |||
=== لزوم ادای عمره تمتّع در ماههای حج === | |||
از شرائط تحقق حج تمتّع آن است که عمره آن در ماههای حجگزارده شود برخلاف عمره در قران و افراد، هرچند به نظر برخی فقها، به جا آوردن عمره قران و افراد (عمره مفرده) پس از اتمام مناسک حج، واجب فوری است.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص243؛ جواهر الکلام، ج18، ص75.</ref> | |||
=== ضرورت ادای حج و عمره در یک سال === | |||
حج تمتّع و عمره تمتّع باید در یک سال انجام شوند، اما در حج قران و افراد بنا بر قول مشهور، ادای حج و عمره در یک سال شرط نیست.<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص75ـ76؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.</ref> | |||
=== مواقیت احرام === | |||
میقات حج تمتّع، مکه است؛ امّا میقات در قران و افراد، یکی از میقاتهای پنجگانه یا منزل حجگزار است. میقات عمره تمتّع برای همه، یکی از میقاتهای پنجگانه یا مکانی است که در حکم میقات است؛ ولی درعمره قران و افراد. میقات اهل حرم ادنی الحلّ و میقات دیگران (اهل حل) یکی از میقاتهای پنجگانه یا منزل عمرهگزار است.<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص77ـ78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.</ref> ( ادنی الحل، اهل حرم، اهل حل، میقات) | |||
=== طواف نساء === | |||
بنابر فقه امامی در حج تمتّع برای مجموع حج و عمره بیش از یک طواف نساء واجب نیست بر خلاف قران و افراد که برای هر یک از حج و عمره طواف نساء به صورت جداگانه لازم است.<ref>. هدایة الامه، ج5، ص342؛ جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.</ref> | |||
=== زمان قطع تلبیه === | |||
از دیدگاه فقیهان امامی، زمان قطع تلبیه در عمره تمتّع هنگام مشاهده خانههای مکه است امّا در عمره مفرده اگر احرامگزار برای احرام از مکه بیرون رفته باشد، مستحب است هنگام مشاهده کعبه و در غیر این صورت هنگام ورود به حرم تلبیه را قطع کند.<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.</ref> | |||
=== پیش انداختن و تأخیر برخی مناسک === | |||
مقدم داشتن طواف زیارت و سعی بر وقوف به عرفات و مشعر در حال اختیار برای متمتّع جایز نیست؛ برخلاف حجگزار در حج قران و افراد که بنابر نظر مشهور فقهای امامی جایز است طواف زیارت و سعی را پیش از وقوف انجام دهد.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346ـ347.</ref> همچنین در حج افراد و قران، تأخیرانداختن طواف زیارت، سعی و طواف نساء از ایام تشریق و انجام دادن آنها در طول ذیحجّه جایز است؛ برخلاف حج تمتّع که به تأخیرانداختن این مناسک درآن (بر حسب اقوال مختلف) حرام یا مکروه است. <ref>. جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص347.</ref> | |||
=== قربانی === | |||
به اتفاق فقیهان از ویژگیهای حج تمتّع، وجوب قربانی کردن بر متمتّع است<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص172؛ مهذب الاحکام، ج12، ص347.</ref> ولی در حج افراد و نیز حج قران ـ جز در صورت اشعار یا تقلید ـ قربانی واجب نیست. البته حج قران بر پایه تعریف بیشتر فقهای اهل سنت خود مصداق حج تمتّع به شمار میرود و در نتیجه وجوب قربانی در آن نیز مقرر شده است.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص126؛ المجموع، ج7، ص190.</ref> | |||
===چگونگی انعقاد احرام: بنا بر فقه امامی، در تمتّع، احرام بستن تنها با تلبیه *صورت میگیرد (یعنی ادا کردن ذکر مخصوص) ولی در حج قران، بنابر قول مشهور، علاوه بر تلبیه با اشعار و تقلید نیز میتوان محرم شد.<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.</ref> | |||
=== ادای طواف === | |||
پس از احرام حج تمتّع، به جا آوردن طواف مستحب به نظر برخی امامیان حرام است؛ ولی در حج افراد و قران این کار به اتفاق فقهای امامی جایز به شمار میرود.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص78؛ مهذب الاحکام، ج12، ص346.</ref> | |||
=== عدول === | |||
بنا بر فقه امامی، عدول از حج تمتّع به حج افراد در غیر حالت اضطرار جایز نیست،<ref>. جواهر الکلام، ج18، ص79؛ مهذب الاحکام، ج12، ص347.</ref> ولی در برخی موارد عدول از حج افراد به تمتّع جایز بلکه مستحب به شمار رفته است.<ref>. نک: جواهر الکلام، ج18، ص71.</ref> | |||
=== چگونگی تحلل === | |||
نحوه تحلل در حج تمتّع با حج قران و افراد تفاوتهایی دارد مثلاً به نظر مشهور امامیان در حج تمتّع تحلل از بوی خوش پس از ادای طواف زیارت و سعی حاصل میشود اما در حج افراد و قران با حلق یا تقصیر، کاربرد بوی خوش حلال میشود.<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص257ـ258؛ مهذب الاحکام، ج14، ص345ـ346.</ref> (نیز ← تحلل). | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۱۰۳: | خط ۲۰۸: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{حج و عمره}} | {{حج و عمره}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |