بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==حکمت تاخیر حج پیامبر تا سال دهم هجری== | ==حکمت تاخیر حج پیامبر تا سال دهم هجری== | ||
در [[جاهلیت]] براساس سنت نسیء، برای امکان جنگ در ماههای حرام، از جمله ماههای حج، با عوض کردن نام ماه حرام با ماههای دیگر، در ماه حرام جنگ کرده و در ماههایی که واقعاً ماه حج نبود، حج به جا میآوردند. با نامگذاریهای جدید و مرور زمان، ترتیب ماهها به حال طبیعی خود برمیگشت و حضرت محمد(ص) درنگ کرد تا نامگذاری ماههای جاهلیت مطابق ترتیب واقعی ماهها شود و در سال دهم در ذی قعده واقعی، برای حج خارج شد و در خطبه عرفه به این مطلب اشاره کرد.<ref>اخبار مکه الازرقی، ج1، ص 186؛ بحرالعلوم، ج1، ص 132؛ الخصال، ج2، ص 46؛ مجمع البیان، ج5، ص 487.</ref> | در [[جاهلیت]] براساس سنت نسیء، برای امکان جنگ در ماههای حرام، از جمله ماههای حج، با عوض کردن نام ماه حرام با ماههای دیگر، در ماه حرام جنگ کرده و در ماههایی که واقعاً ماه حج نبود، حج به جا میآوردند. با نامگذاریهای جدید و مرور زمان، ترتیب ماهها به حال طبیعی خود برمیگشت و حضرت محمد(ص) درنگ کرد تا نامگذاری ماههای جاهلیت مطابق ترتیب واقعی ماهها شود و در سال دهم در ذی قعده واقعی، برای حج خارج شد و در خطبه عرفه به این مطلب اشاره کرد.<ref>اخبار مکه الازرقی، ج1، ص 186؛ بحرالعلوم، ج1، ص 132؛ الخصال، ج2، ص 46؛ مجمع البیان، ج5، ص 487.</ref> | ||
== | ==شمار حاجیان== | ||
بر پایه برخی روایات، بیش از ۷۰ هزار نفر از اهل [[مدینه]] و عربهای بادیه نشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> به گونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> و هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]] سراسر بیابان تا چشم کار میکرد حجگزار دیده میشد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> دلایل بسیاریِ جمعیت در این حج را چنین دانستهاند: | بر پایه برخی روایات، بیش از ۷۰ هزار نفر از اهل [[مدینه]] و عربهای بادیه نشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> به گونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> و هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]] سراسر بیابان تا چشم کار میکرد حجگزار دیده میشد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> دلایل بسیاریِ جمعیت در این حج را چنین دانستهاند: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ ذی قعده، که نزدیک به اسفند ماه سال دهم شمسی میشد، از [[مدینه]] به قصد [[حج]] خارج شد.<ref>المغازی، ج3، ص 1089، الکافی، ج4، ص 245.</ref> | حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ ذی قعده، که نزدیک به اسفند ماه سال دهم شمسی میشد، از [[مدینه]] به قصد [[حج]] خارج شد.<ref>المغازی، ج3، ص 1089، الکافی، ج4، ص 245.</ref> | ||
== احرام و تلبیه == | ==احرام و تلبیه== | ||
حضرت محمد(ص) به هنگام ظهر به منطقه [[ذوالحلیفه]]، در هشت کیلومتری غرب شهر [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید و غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را زدوده، برای [[احرام]] غسل کرده و لباسهای دوخته را از تن بدر کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> پس از آن، او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود پرداخت. مأمور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی بود<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref>که به کمک چند تن از مردان قبیلهاش، این وظیفه را انجام میداد. او در سفرهای دیگر نیز این مهم را به عهده داشت.<ref>المغازی، ج2، ص 572و، ص 732؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 273؛ البدایة و النهایة، ج4، ص 231.</ref> | حضرت محمد(ص) به هنگام ظهر به منطقه [[ذوالحلیفه]]، در هشت کیلومتری غرب شهر [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید و غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را زدوده، برای [[احرام]] غسل کرده و لباسهای دوخته را از تن بدر کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> پس از آن، او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود پرداخت. مأمور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی بود<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref>که به کمک چند تن از مردان قبیلهاش، این وظیفه را انجام میداد. او در سفرهای دیگر نیز این مهم را به عهده داشت.<ref>المغازی، ج2، ص 572و، ص 732؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 273؛ البدایة و النهایة، ج4، ص 231.</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
==اعمال و مناسک== | ==اعمال و مناسک== | ||
=== طواف و استلام === | ===طواف و استلام=== | ||
حضرت محمد(ص)، با دیدن [[کعبه]] تکبیر گفته و پس از ستایش خداوند و صلوات بر [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[استلام]] [[حجرالاسود]]، سواره در هفت دور، کعبه را [[طواف]] کرد و مردم نیز به همراه او طواف کردند. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیت بسیاری بود که برای آموختن حج به او، نگاه میکردند.<ref name=":4">اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج1، ص 246؛ صحیح مسلم، ج4، ص39.</ref> او در همان حالت سواره، با چوبدستی خود استلام حجر میکرد و چوبدستی را که به حجرالاسود خورده بود میبوسید.<ref>سنن نسائی، ج2، ص402؛ فقیه، ج2، ص402، الکافی، ج4، ص429.</ref> | حضرت محمد(ص)، با دیدن [[کعبه]] تکبیر گفته و پس از ستایش خداوند و صلوات بر [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[استلام]] [[حجرالاسود]]، سواره در هفت دور، کعبه را [[طواف]] کرد و مردم نیز به همراه او طواف کردند. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیت بسیاری بود که برای آموختن حج به او، نگاه میکردند.<ref name=":4">اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج1، ص 246؛ صحیح مسلم، ج4، ص39.</ref> او در همان حالت سواره، با چوبدستی خود استلام حجر میکرد و چوبدستی را که به حجرالاسود خورده بود میبوسید.<ref>سنن نسائی، ج2، ص402؛ فقیه، ج2، ص402، الکافی، ج4، ص429.</ref> | ||
بر پایه برخی از روایات، پیامبر(ص) سه دور را به صورت دویدن درحالی که یکی از شانههایش را از [[احرام]] بیرون گذاشته بود پیمود؛<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 157.</ref> در مقابل، برخی این روایات را مربوط به [[عمرة القضا]] در سال هشتم دانسته و شواهدی برای تقویت این احتمال آوردهاند.<ref>رک حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص106.</ref> | بر پایه برخی از روایات، پیامبر(ص) سه دور را به صورت دویدن درحالی که یکی از شانههایش را از [[احرام]] بیرون گذاشته بود پیمود؛<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 157.</ref> در مقابل، برخی این روایات را مربوط به [[عمرة القضا]] در سال هشتم دانسته و شواهدی برای تقویت این احتمال آوردهاند.<ref>رک حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص106.</ref> | ||
=== نماز طواف و نوشیدن از زمزم === | ===نماز طواف و نوشیدن از زمزم=== | ||
ایشان پس از تکمیل طواف به کنار مقام ابراهیم، که در آن زمان طبق روایاتی در مکان اصلی اش و (بنا به نقلی به محاذات مکان فعلی و) چسبیده به خانه خدا بود<ref>الکافی، ج4، ص 223؛ فقیه، ج2، ص243، علل الشرائع ص423.</ref> رفت و نماز طواف را ادا کرد.<ref>الکافی، ج4، ص449، صحیح مسلم، ج2، ص725، سنن ابی داود، ج2، ص122.</ref> پس از نماز طواف حضرت محمد(ص) نزد چاه زمزم آمد و از آب آن نوشید و فرمود: «اگر بر امتم سخت نمیشد، نوشیدن یک یا دو دلو بزرگ از آن را سنت میکردم»<ref>الکافی، ج4، ص430؛ علل الشرائع 412.</ref>و در دعایی از خداوند به برکت آب زمزم علم نافع و روزی وسیع و درمان هر بیماری ودرد را طلبید.<ref>الکافی، ج4، ص 250، رک المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص646.</ref> آنگاه به نزد حجر الاسود آمد و دوباره آن را استلام نمود و استلام حجر را وداع با کعبه دانست.<ref>الکافی، ج2، ص250؛ المصنّف، ج4، ص413.</ref> | ایشان پس از تکمیل طواف به کنار مقام ابراهیم، که در آن زمان طبق روایاتی در مکان اصلی اش و (بنا به نقلی به محاذات مکان فعلی و) چسبیده به خانه خدا بود<ref>الکافی، ج4، ص 223؛ فقیه، ج2، ص243، علل الشرائع ص423.</ref> رفت و نماز طواف را ادا کرد.<ref>الکافی، ج4، ص449، صحیح مسلم، ج2، ص725، سنن ابی داود، ج2، ص122.</ref> پس از نماز طواف حضرت محمد(ص) نزد چاه زمزم آمد و از آب آن نوشید و فرمود: «اگر بر امتم سخت نمیشد، نوشیدن یک یا دو دلو بزرگ از آن را سنت میکردم»<ref>الکافی، ج4، ص430؛ علل الشرائع 412.</ref>و در دعایی از خداوند به برکت آب زمزم علم نافع و روزی وسیع و درمان هر بیماری ودرد را طلبید.<ref>الکافی، ج4، ص 250، رک المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص646.</ref> آنگاه به نزد حجر الاسود آمد و دوباره آن را استلام نمود و استلام حجر را وداع با کعبه دانست.<ref>الکافی، ج2، ص250؛ المصنّف، ج4، ص413.</ref> | ||
=== سعی === | ===سعی=== | ||
سپس با اشاره به آیه ۱۵۸ سوره بقره (ان الصفا و المروه من شعائر الله) که از صفا و مروه نام برده، فرمود: «از آن کوه شروع میکنم که خداوند با آن شروع کرد» و به سمت کوه صفا رفت و به اندازه قرائت یک سوره بقره بر صفا دعا کرد.<ref>الکافی، ج2، ص250.</ref> سپس سواره بر شتر، سعی بین صفا و مروه را انجام داد.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ المغازی، ج3، ص 1099؛ اصل عاصم بن حمید حناط، ص32.</ref>پس از انجام این سعی بود که جبرئیل امین نازل شد و فرمان خروج از احرام را برای همه کسانی آورد که بدون همراه داشتن قربانی برای حج محرم شده بودند. این دستور موجب شد تا پیامبر چون به همراه خود قربانی داشتند نیت حج قران نمایند ومسلمانانی که قربانی با خود نداشتند، با عمره تمتّع دانستن عملی که تا آن موقع انجام داده بودند، به حج تمتّع محرم شوند اما خود ایشان چون قربانی داشتند از احرام خارج نشدند.<ref>علل الشرائع، ج2، ص 414؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص65.</ref> به نظر میرسد ایشان طبق تقسیمبندی فعلی حج، حج قران انجام دادند، هرچند در نوع آن اختلافی وجود دارد.<ref>شرح نووی علی المسلم، ج8، ص135؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص68.</ref> | سپس با اشاره به آیه ۱۵۸ سوره بقره (ان الصفا و المروه من شعائر الله) که از صفا و مروه نام برده، فرمود: «از آن کوه شروع میکنم که خداوند با آن شروع کرد» و به سمت کوه صفا رفت و به اندازه قرائت یک سوره بقره بر صفا دعا کرد.<ref>الکافی، ج2، ص250.</ref> سپس سواره بر شتر، سعی بین صفا و مروه را انجام داد.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ المغازی، ج3، ص 1099؛ اصل عاصم بن حمید حناط، ص32.</ref>پس از انجام این سعی بود که جبرئیل امین نازل شد و فرمان خروج از احرام را برای همه کسانی آورد که بدون همراه داشتن قربانی برای حج محرم شده بودند. این دستور موجب شد تا پیامبر چون به همراه خود قربانی داشتند نیت حج قران نمایند ومسلمانانی که قربانی با خود نداشتند، با عمره تمتّع دانستن عملی که تا آن موقع انجام داده بودند، به حج تمتّع محرم شوند اما خود ایشان چون قربانی داشتند از احرام خارج نشدند.<ref>علل الشرائع، ج2، ص 414؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص65.</ref> به نظر میرسد ایشان طبق تقسیمبندی فعلی حج، حج قران انجام دادند، هرچند در نوع آن اختلافی وجود دارد.<ref>شرح نووی علی المسلم، ج8، ص135؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص68.</ref> | ||