عبدالرحیم حائری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== ب) حج دیوانه == | == ب) حج دیوانه == | ||
دیوانه کسی است که عقل وخردش کامل نباشد<ref>لسان العرب، ج1، ص703، «جنن»؛ المنجد ص832، «نقص»؛ فرهنگ المحیط، ص 641.</ref> دیوانگی: نوعی بیماری روانی است که فرد مبتلا به آن توانایی مدیریت و نظارت بر رفتار خود ندارد. دیوانه دوگونه است: دائمی و ادواری و هریک از آنها دارای گونههایی است. افراد عقب مانده ذهنی نیز به دیوانه ملحق شدهاند. | |||
حج درمیان عرب جاهلی رواج داشته است. درقصص عرب جاهلی از به حج بردن قیس دیوانه عامری به وسیله پدرش ملوح بن مزاحم به قصد شفا به مکه وانجام مناسک حج حکایت دارد.<ref>الحیوان، ج7 ص478.</ref> | حج درمیان عرب جاهلی رواج داشته است. درقصص عرب جاهلی از به حج بردن قیس دیوانه عامری به وسیله پدرش ملوح بن مزاحم به قصد شفا به مکه وانجام مناسک حج حکایت دارد.<ref>الحیوان، ج7 ص478.</ref> | ||
=== دیوانگی === | === دیوانگی === | ||
دیوانگی از اسباب ثبوت حَجْر است؛ دیوانه از هر نوع تصرفی در دارائی اش ممنوع است و تصرفات مالی وی باید زیر نظر ولی و سرپرست وی انجام گیرد<ref>جامع المدارک، ج3ص362.</ref> بخشی از اعمال حج دیوانه به تصرفات مالی وی پیوند دارد، بدین جهت این موضوع در حج محجورین جای داده شده است. | |||
به اتفاق علما و به دلیل احادیث<ref>وسائل الشیعه، ج29 ص90. </ref> حج بر دیوانه واجب نیست.<ref>شرائع الاسلام ج1ص164.</ref> عقل از شرائط صحت حج است و احرام مجنون صحیح نیست.<ref>ریاض المسائل ج6 ص38- 39؛ الدروس الشرعیه، ج1ص307.</ref> حج استحبابی مجنون نیز صحیح نیست.<ref>الینابیع الفقهیه، کتاب الحج، ص9- 10.</ref> اگر مدت هوشیاری دیوانه ادواری دوره حج با مقدمات آن را در بر نگیرد حج بر وی واجب نمیشود.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص543؛ العروة الوثقی، ج4، ص345؛ تحریر الوسیله، ج1، ص371.</ref> ولی اگر مدت زمان انجام حج و مقدماتش با هوشیاری وی همراه باشد حج بر وی واجب است زیرا شرائط حج در وی فراهم است.<ref>مصباح الناسک، ج1، ص17.</ref> به اتفاق فقیهان حج گزار به هنگام احرام باید هوشیار باشد و هوشیاری پس از احرام تأثیری در صحت حج ندارد.<ref>مصباح الهدی، ج11، ص 244؛ تحریر الوسیله، ج1، ص 371.</ref> برخی از فقها روایات وارده در محوریت خرد برای ثواب و عقاب<ref>الکافی، ج1، ص12- 26؛ وسائل الشیعه، ج1، ص39؛ مستدرک الوسائل، ج1، ص81.</ref> را از دلائل مکلف نبودن دیوانه شمردهاند.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص222.</ref>برخی از فقهاء برای مکلف نبودن دیوانه به اصل استصحاب استدلال کردهاند.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص15- 16.</ref> | به اتفاق علما و به دلیل احادیث<ref>وسائل الشیعه، ج29 ص90. </ref> حج بر دیوانه واجب نیست.<ref>شرائع الاسلام ج1ص164.</ref> عقل از شرائط صحت حج است و احرام مجنون صحیح نیست.<ref>ریاض المسائل ج6 ص38- 39؛ الدروس الشرعیه، ج1ص307.</ref> حج استحبابی مجنون نیز صحیح نیست.<ref>الینابیع الفقهیه، کتاب الحج، ص9- 10.</ref> اگر مدت هوشیاری دیوانه ادواری دوره حج با مقدمات آن را در بر نگیرد حج بر وی واجب نمیشود.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص543؛ العروة الوثقی، ج4، ص345؛ تحریر الوسیله، ج1، ص371.</ref> ولی اگر مدت زمان انجام حج و مقدماتش با هوشیاری وی همراه باشد حج بر وی واجب است زیرا شرائط حج در وی فراهم است.<ref>مصباح الناسک، ج1، ص17.</ref> به اتفاق فقیهان حج گزار به هنگام احرام باید هوشیار باشد و هوشیاری پس از احرام تأثیری در صحت حج ندارد.<ref>مصباح الهدی، ج11، ص 244؛ تحریر الوسیله، ج1، ص 371.</ref> برخی از فقها روایات وارده در محوریت خرد برای ثواب و عقاب<ref>الکافی، ج1، ص12- 26؛ وسائل الشیعه، ج1، ص39؛ مستدرک الوسائل، ج1، ص81.</ref> را از دلائل مکلف نبودن دیوانه شمردهاند.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص222.</ref>برخی از فقهاء برای مکلف نبودن دیوانه به اصل استصحاب استدلال کردهاند.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص15- 16.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
=== وجوب نذر بر دیوانه === | === وجوب نذر بر دیوانه === | ||
به اجماع فقها بلکه به ضرورت مذهب حج بر دیوانه با نذر نیز واجب نمیشود.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص230؛ تحریر الوسیله، ج1، ص388.</ref> زیرا انععقاد نذر مشروط به اختیار و قصد است که مجنون فاقد آن است<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص296؛ الروضة البهیه، ج3، ص35.</ref> از نوشتههای برخی فقها استفاده میشود نذر دیوانه اعم از دیوانه کامل و ادواری منعقد نمیشود.<ref>الروضة البهیه، ج3، ص35.</ref> فقهای سایر مذاهب هم در انعقاد نذر بلوغ و عقل را شرط دانستهاند و نذر مجنون را صحیح نمیدانند<ref>مغنی المحتاج، ج4، ص354.</ref> | |||
عروض جنون در اثنای مناسک: به اتفاق فقها، اگر شخصی در اثنای انجام مناسک دیوانه شد، تکلیف از وی ساقط است و نمیتوانند برای او نایب بگیرند؛ و اگر عاقل شد، حکم اشخاص دیگر را دارد و در صورت باقی بودن وقت باید اعمال را به اتمام برساند.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص543؛ تحریر الوسیله، ج1، ص371.</ref> | عروض جنون در اثنای مناسک: به اتفاق فقها، اگر شخصی در اثنای انجام مناسک دیوانه شد، تکلیف از وی ساقط است و نمیتوانند برای او نایب بگیرند؛ و اگر عاقل شد، حکم اشخاص دیگر را دارد و در صورت باقی بودن وقت باید اعمال را به اتمام برساند.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص543؛ تحریر الوسیله، ج1، ص371.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
پدر و جدّ پدری بر دیوانه ولایت دارند. این ولایت با نبود آنان، برای وصی و با نبود وصی برای حاکم شرع و با نبود حاکم شرع، بنابر تصریح برخی، برای هر شخص مطمئن و امینِ واجد شرایط لازم، ثابت است. اگر دیوانگی پس از بلوغ عارض گردد، در اینکه پدر و جدّ پدری بر دیوانه ولایت دارند یا تنها حاکم شرع، اختلاف است.<ref>جامع عباسی، ج2، ص270؛ رساله توضیح المسائل، فیاض، ص466.</ref> | پدر و جدّ پدری بر دیوانه ولایت دارند. این ولایت با نبود آنان، برای وصی و با نبود وصی برای حاکم شرع و با نبود حاکم شرع، بنابر تصریح برخی، برای هر شخص مطمئن و امینِ واجد شرایط لازم، ثابت است. اگر دیوانگی پس از بلوغ عارض گردد، در اینکه پدر و جدّ پدری بر دیوانه ولایت دارند یا تنها حاکم شرع، اختلاف است.<ref>جامع عباسی، ج2، ص270؛ رساله توضیح المسائل، فیاض، ص466.</ref> | ||
بیشتر فقهاء گذشته ومعاصر برآنند اگر فرد پس از استقرار حج، دیوانه شد سرپرست وی نسبت به حج او تکلیفی ندارد.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص307.</ref> | |||
گفته شده، اگر کسی در میقات مجنون شد همراهان میتوانند وی را بسان کودک غیر ممیز رجاءً محرم کنند. اگر قبل از درک مشعر هوشیار شد کفایت از حجة الاسلام میکند و احتیاط مستحب آن است که در سالهای آینده حجة الاسلام به جای آورد.<ref>مناسک حج، ص22.</ref> | گفته شده، اگر کسی در میقات مجنون شد همراهان میتوانند وی را بسان کودک غیر ممیز رجاءً محرم کنند. اگر قبل از درک مشعر هوشیار شد کفایت از حجة الاسلام میکند و احتیاط مستحب آن است که در سالهای آینده حجة الاسلام به جای آورد.<ref>مناسک حج، ص22.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
بنا بر مشروع بودن حج دیوانه، اگر او پیش از وقوف به مشعر عاقل شود مشهور بلکه بیشتر فقیهان<ref>الحدائق الناضره، ج14، ص60.</ref> برآنند حج وی، صحیح است و از حَجّة الاسلام کفایت میکند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص345؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص297؛ مسالک الافهام، ج2، ص124.</ref> براین فتوا به عموم روایت من ادرک المشعر فقد ادرک الحج است و روایات دیگر<ref>مستند الشیعه، ج11، ص21- 22؛ العروة الوثقی، ج4، ص351.</ref> تمسک شده است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص225- 226؛ العروة الوثقی، ج4، ص351.</ref> افزون بر اینکه میتوان از روایاتی که حج عبد را در صورت آزاد شدنش پیش از وقوف مجزی میداند الغاء خصوصیت نمود و تحقق شرائط وجوب پیش از وقوف به مشعر را در کفایت از حجة الاسلام کافی دانست، البته به تصریح برخی اجزای این حج از حجة الاسلام مشروط به آن است که در باقیمانده مناسک نیت وجوب کند<ref>مسالک الافهام، ج2، ص125.</ref> | بنا بر مشروع بودن حج دیوانه، اگر او پیش از وقوف به مشعر عاقل شود مشهور بلکه بیشتر فقیهان<ref>الحدائق الناضره، ج14، ص60.</ref> برآنند حج وی، صحیح است و از حَجّة الاسلام کفایت میکند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص345؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص297؛ مسالک الافهام، ج2، ص124.</ref> براین فتوا به عموم روایت من ادرک المشعر فقد ادرک الحج است و روایات دیگر<ref>مستند الشیعه، ج11، ص21- 22؛ العروة الوثقی، ج4، ص351.</ref> تمسک شده است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص225- 226؛ العروة الوثقی، ج4، ص351.</ref> افزون بر اینکه میتوان از روایاتی که حج عبد را در صورت آزاد شدنش پیش از وقوف مجزی میداند الغاء خصوصیت نمود و تحقق شرائط وجوب پیش از وقوف به مشعر را در کفایت از حجة الاسلام کافی دانست، البته به تصریح برخی اجزای این حج از حجة الاسلام مشروط به آن است که در باقیمانده مناسک نیت وجوب کند<ref>مسالک الافهام، ج2، ص125.</ref> | ||
در مقابل برخی از فقها حج وی را از حجة الاسلام مجزی ندانسته و بر آنند، مجنون را نمیتوان به مملوک قیاس کرد<ref>مفاتیح الشرائع، ج1، ص296؛ حدائق الناضره، ج14، ص61.</ref> برخی در مسئله توقف و تردید کردهاند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص225؛ مسالک الافهام، ج2، ص124.</ref> به این دلیل که اعمال پیش از مشعر از سر استحباب واقع شده است و مستحب تبدیل به واجب نمیشود. علاوه بر اینکه لازمه این الغاء خصوصیت آن است که حج شخص فاقد استطاعت در صورتی که در مشعر مستطیع شود از حجة الاسلام کفایت کند وحال این که کسی بدان ملتزم نیست.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص351.</ref> هوشیار شدن دیوانه پیش از وقوف به مشعر نزد دیگرمذاهب اسلامی نیز از موجبات صحت وکفایت آن از حجة الاسلام است<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص38.</ref> البته حنفیان تجدید نیت یا احرام را شرط کفایت حج او از حجة الاسلام دانستهاند.<ref>الفتاوی الهندیه، ج1، ص217.</ref> | |||
درصورت اجزاء حج برده آزاد شده در مشعر، برخی بر آنند که استطاعت از هنگام وجوب، و قبل از موقفین کفایت میکند<ref>سیری کامل درخارج فقه، کتاب الحج، ج1، ص14.</ref> زیرا نفقه مازاد و پیش از تکلیف برعهده ولی طفل است ونمی توان بر مازاد براموال وی تصرف کرد.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص22- 23.</ref> | درصورت اجزاء حج برده آزاد شده در مشعر، برخی بر آنند که استطاعت از هنگام وجوب، و قبل از موقفین کفایت میکند<ref>سیری کامل درخارج فقه، کتاب الحج، ج1، ص14.</ref> زیرا نفقه مازاد و پیش از تکلیف برعهده ولی طفل است ونمی توان بر مازاد براموال وی تصرف کرد.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص22- 23.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
به تصریح برخی فقیهان امامی، محرم کردن دیوانه به مانند محرم کردن کودک و به تنقیح مناط دلیل آن مستحب است.<ref>المعتبر، ج٢، ص٧٤٨؛ مدارک الاحکام، ج7، ص24؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص41.</ref> برخی با انکار وجود دلیل بر استحباب به حج بردن مجنون، تشبیه مجنون به کودک را مصداق قیاس و باطل دانستهاند.<ref>حدائق الناضره، ج14، ص65؛ ریاض المسائل، ج6، ص38؛ جامع المدارک، ج1، ص258.</ref> بنا بر مشروعیت احجاج دیوانه، حج دادن وی به قصد رجاءِ مطلوبیت اشکال ندارد.<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص19- 21؛ مناسک حج، محشی، ص23.</ref> | به تصریح برخی فقیهان امامی، محرم کردن دیوانه به مانند محرم کردن کودک و به تنقیح مناط دلیل آن مستحب است.<ref>المعتبر، ج٢، ص٧٤٨؛ مدارک الاحکام، ج7، ص24؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص41.</ref> برخی با انکار وجود دلیل بر استحباب به حج بردن مجنون، تشبیه مجنون به کودک را مصداق قیاس و باطل دانستهاند.<ref>حدائق الناضره، ج14، ص65؛ ریاض المسائل، ج6، ص38؛ جامع المدارک، ج1، ص258.</ref> بنا بر مشروعیت احجاج دیوانه، حج دادن وی به قصد رجاءِ مطلوبیت اشکال ندارد.<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص19- 21؛ مناسک حج، محشی، ص23.</ref> | ||
در صورت جواز احجاج مجنون، وی به اندازه توانایی در انجام مناسک، گرچه با تلقین و راهنمائی، کارها را انجام میدهد و درصورت ناتوانی، سرپرستِ وی به جایش انجام میدهد. احرام دیوانه و عاقل یکسان است. عقد احرام به نیت و تلبیه یا اشعار و تقلید بسته میشود<ref>مستند الشیعه، ج11، ص16.</ref> دیوانه محرم میشود. دیوانه خود تلبیه به زبان میآورد و سرپرستش او را طواف میدهد<ref>تحریر الوسیله، ج1، ص371.</ref> اگر دیوانه توانایی رمی داشت رمی میکند وگرنه ولی او به جایش ریگ پرتاب میکند. سرپرست، مجنون را از کارهای ناروا دور میدارد. اگر در هنگام طواف و سعی مجنون سواره است، سرپرست باید جلو دار یا هدایت کننده مرکب باشد زیرا مجنون بدون قصد حرکت میکند.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص307؛ جامع المسائل، ج2، ص192.</ref> به وقت انجام نماز طواف اگر دیوانه هوشیار بود خود نماز طواف را به جای میآورد وگرنه ولی از وی نیابت میکند.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص329؛ النهایة، ص216؛ المعتبر، ج2، ص804.</ref> سرپرست در وقت وقوفین با مجنون همراهی میکند و از سوی وی نیت میکند.<ref>جامع المسائل، ج2، ص192.</ref> برخی فقها قائلند اگر ولی، دیوانه را به حج ببرد و وی پیش از وقوف در مشعر هوشیار شود میتواند از مال وی هزینه کند و اگر هوشیار نشد باید هزینه را از مال خود بپردازد.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص309.</ref> | |||
=== احجاج مجنون در دیگر مذاهب | === احجاج مجنون در دیگر مذاهب=== | ||
شافعیان<ref>المجموع، ج7، ص17- 20؛ مغنی المحتاج، ج3، ص224.</ref> و مالکیان و حنبلیان به استناد روایات<ref>نیل الاوطار، ج5، ص297.</ref> برآنند حج بر دیوانه واجب نیست ولی انجامش برای او صحیح است سرپرست دیوانه میتواند وی را مانند کودک محرم کند. احرام به جنون یا بی هوشی باطل نمیشود؛ ولی مجنون در مواقف حاضرشده و تا جائی که دیوانه خود بتواند انجام میدهد وگرنه ولی به جای او مناسک را انجام میدهد.<ref>فقه الاسلامی وادلته، ج3، ص410- 411.</ref> | |||
===کفاره دیوانه: اگر دیوانه درحال احرام یکی از محرمات احرام -بجز شکار- را مرتکب گردد، به استناد احادیث کفاره ندارد<ref>جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۳۵، ج۲۰، ص۴۴۰.</ref> ولی کفاره شکار بر او واجب است.<ref>الخلاف، ج2، ص449؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص64.</ref> مگر آن که وجوب کفاره را از باب ضمان بگیریم به اتفاق علما اگر ولی، دیوانه را به حج برد و کفاره ای بوی واجب گردد باید از سوی وی بپردازد<ref>جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۳۵، ج۲۰، ص۴۴۰.</ref> زیرا دیوانه محجور است ونمیتواند دراموال خود تصرف کند.<ref>جامع المدارک، ج۳، ص۴۴۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۱۲–۱۳؛ غایة الآمال، ج۲، ص۳۲۸.</ref> از شافعی درباره محرمی که پس از احرام دیوانه شود و شکار کند و سر بتراشد دو قول نقل شده است؛ ضمان و عدم ضمان.<ref>الخلاف، ج2، ص448.</ref> | ===کفاره دیوانه: اگر دیوانه درحال احرام یکی از محرمات احرام -بجز شکار- را مرتکب گردد، به استناد احادیث کفاره ندارد<ref>جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۳۵، ج۲۰، ص۴۴۰.</ref> ولی کفاره شکار بر او واجب است.<ref>الخلاف، ج2، ص449؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص64.</ref> مگر آن که وجوب کفاره را از باب ضمان بگیریم به اتفاق علما اگر ولی، دیوانه را به حج برد و کفاره ای بوی واجب گردد باید از سوی وی بپردازد<ref>جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۳۵، ج۲۰، ص۴۴۰.</ref> زیرا دیوانه محجور است ونمیتواند دراموال خود تصرف کند.<ref>جامع المدارک، ج۳، ص۴۴۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۱۲–۱۳؛ غایة الآمال، ج۲، ص۳۲۸.</ref> از شافعی درباره محرمی که پس از احرام دیوانه شود و شکار کند و سر بتراشد دو قول نقل شده است؛ ضمان و عدم ضمان.<ref>الخلاف، ج2، ص448.</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
== حج بی هوش == | == حج بی هوش == | ||
فقهای امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص41؛ مجمع المسائل، ج1، ص459.</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج3، ص434؛ مغنی المحتاج، ج1، ص498.</ref> عموماً افراد بی هوش را به مجنون ملحق کرده و او را فاقد تکلیف دانستهاند. در نظر شافعیان ولیّ میتواند دیوانه را محرم کند ولی از طرف فرد بی هوش ویا افراد غشی نمیتواند محرم گرداند چه وی مانند بیمار است وچه بسا بهبود یابد. مالک و ابو یوسف و داود بر این نظریه اند ابو حنیفه برآنست که از باب استحسان و قیاسِ فرد بیهوش به کودک میتوان وی را محرم کرد.<ref>المجموع، ج7، ص20.</ref> | |||
== عقب مانده ذهنی == | == عقب مانده ذهنی == | ||
افراد عقب مانده ذهنی نیز درصورتی که به کارهای خود هوشیار نباشند در حکم دیوانهاند و حج بر آنان واجب نیست.<ref>استفتائات امام خمینی، ج1، ص127- 128.</ref> و نیز گفته شده افراد کر و لال که نمیتوانند اعمال را از روی قصد و اراده به انجام رسانند محرم نکنند.<ref>مناسک جامع حج، ص40.</ref> | |||
اگر محرم پس از احرام دیوانه شود برخی از فقها برآنند که استنابه از وی لازم نیست وکفایت نیز نمیکند و بر حال احرام باقی است و بیشتر برآنند که حج و احرام وی باطل است و در حال احرام باقی نیست.<ref>مناسک حج، ص23.</ref> و اگر حج گزار پس از انجام عمره تمتّع دیوانه شود حج بر وی واجب نیست و تکلیفی ندارد. | اگر محرم پس از احرام دیوانه شود برخی از فقها برآنند که استنابه از وی لازم نیست وکفایت نیز نمیکند و بر حال احرام باقی است و بیشتر برآنند که حج و احرام وی باطل است و در حال احرام باقی نیست.<ref>مناسک حج، ص23.</ref> و اگر حج گزار پس از انجام عمره تمتّع دیوانه شود حج بر وی واجب نیست و تکلیفی ندارد. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
از جمله احکام مربوط به مملوک به حج رفتن برده مسلمان است. مناسک حج برای همه مسلمانان دارای ثواب و ارزش است واین نعمت معنوی همه بندگان خدا را دربرمی گیرد. به حج بردن برده کاری پسندیده ودارای ثواب است واهل بیت بدان سفارش کردهاند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص147.</ref> در فتاوای فقها به حج رفتن مملوک با اجازه مولی مستحب شمرده شده است.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص223.</ref> به خبرموثق، درصورت آزاد کردن بنده پیش از میقات، مولی به دو ثوابِ عتق و ثواب حج میرسد.<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص211؛ المحاسن، ج1، ص66.</ref> فقها به استناد روایت موسی بن جعفر به حج بردن کنیزان و بردگان ومشاهده مناسک از سوی آنان را برتر از باقی گذاشتن آنان در مکه دانستهاند.<ref>ذخیرة المعاد، ص557.</ref>درصدراسلام مسلمانان بردگان خود را با خود به حج برده وآنان نیز مناسک حج را به جای میآوردهاند. | از جمله احکام مربوط به مملوک به حج رفتن برده مسلمان است. مناسک حج برای همه مسلمانان دارای ثواب و ارزش است واین نعمت معنوی همه بندگان خدا را دربرمی گیرد. به حج بردن برده کاری پسندیده ودارای ثواب است واهل بیت بدان سفارش کردهاند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص147.</ref> در فتاوای فقها به حج رفتن مملوک با اجازه مولی مستحب شمرده شده است.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص223.</ref> به خبرموثق، درصورت آزاد کردن بنده پیش از میقات، مولی به دو ثوابِ عتق و ثواب حج میرسد.<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص211؛ المحاسن، ج1، ص66.</ref> فقها به استناد روایت موسی بن جعفر به حج بردن کنیزان و بردگان ومشاهده مناسک از سوی آنان را برتر از باقی گذاشتن آنان در مکه دانستهاند.<ref>ذخیرة المعاد، ص557.</ref>درصدراسلام مسلمانان بردگان خود را با خود به حج برده وآنان نیز مناسک حج را به جای میآوردهاند. | ||
دردیدگاه فقهای امامی، انعقاد احرام مملوک و صحت آن بستگی به اجازه مالک دارد. مهمترین دلیل در این باره افزون بر آیه ۷۵نحل/۱۶ اجماع فقها و روایات وارده است.<ref>الخلاف، ج2، ص380؛ جامع المدارک، ج2، ص259.</ref> برخی از فقها گفتهاند، دلیلی بر مشروط بودن صحت حج مملوک به اذن مولی در دست نیست؛ چه بنده بدون تصرف دراموال مولا و بدون تعارض با حقوق او نیز میتواند حج انجام دهد. مانند آنجا که مولی سفارش کند مملوک وی با فردی حج گزار همراهی کند.<ref>جامع المدارک، ج2، ص260.</ref> درصورت وجوب اذن مولی برای سفرحج، کنیز شوهردار باید افزون براذن مولی اجازه همسرش را نیز کسب کند<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545.</ref> | |||
فقها به استناد آیه کریمه «عبدا مملوکا لایقدرعلی شیء» النحل۱۶/۷۵ مملوک یا برده را از محجورین شمردهاند.<ref>زبدة البیان، ص491؛ کنز العرفان، ج2، ص111.</ref> همچنین به اتفاق فقهای امامی<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544؛ جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۴۱؛ العروة الوثقی، ج4، ص353.</ref> و به تصریح شماری از اهل سنت<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص244.</ref> آزادی وحریت از شرائط وجوب حج است و حجة الاسلام بر بردگان واجب نیست. مستند آنان در این باره افزون بر اجماع روایاتی<ref>الکافی، ج4، ص266.</ref> است که بردگان را از انجام حج معاف کرده است<ref>براهین الحج للفقهاء و الحجج، ص69؛ کتاب الحج (قمی)، ج1، ص69.</ref> | |||
فقهای امامی بر آنند به حج رفتن مملوک با اجازه مولی جایز بلکه مستحب است.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص223؛ تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544.</ref> هر چند از حجة الاسلام کفایت نمیکند.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544؛ ریاض المسائل، ج6، ص38؛ کتاب الحج (انصاری)، ص89.</ref> البته به تصریح آنان<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref>ونیز شافعیان<ref>الفقه الاسلامی وادلته، ج3، ص413؛ المجموع، ج7، ص43- 47.</ref>و حنفیان<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص181؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص264.</ref>انعقاد احرام مملوک و صحت آن، بستگی به اجازه مالک دارد تا آنجا که مولا میتواند احرام بدون اذن مملوک خود را فسخ نماید و در صورت اذن به بنده هم تا پیش از احرام او حق رجوع دارد. مهمترین دلیل در این باره افزون بر آیه ۷۵نحل/۱۶، اجماع فقها و روایات است.<ref>الخلاف، ج2، ص380؛ جامع المدارک، ج2، ص259ـ258.</ref> معدودی از فقهای امامی اشتراط اذن مولا در صحت حج مملوک را تنها در مواردی که ادای حج با حقوق مولا در تعارض باشد پذیرفتهاند و در غیر آن. مانند آنجا که مولی سفارش کند مملوک وی با فردی حجگزار همراهی کند، شرط بودن اذن مولا را قبول ندارند<ref>جامع المدارک، ج2، ص260.</ref> برخی حنابله حج بنده بدون اجازه مولا را نیزصحیح میدانند.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref> | فقهای امامی بر آنند به حج رفتن مملوک با اجازه مولی جایز بلکه مستحب است.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص223؛ تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544.</ref> هر چند از حجة الاسلام کفایت نمیکند.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544؛ ریاض المسائل، ج6، ص38؛ کتاب الحج (انصاری)، ص89.</ref> البته به تصریح آنان<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref>ونیز شافعیان<ref>الفقه الاسلامی وادلته، ج3، ص413؛ المجموع، ج7، ص43- 47.</ref>و حنفیان<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص181؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص264.</ref>انعقاد احرام مملوک و صحت آن، بستگی به اجازه مالک دارد تا آنجا که مولا میتواند احرام بدون اذن مملوک خود را فسخ نماید و در صورت اذن به بنده هم تا پیش از احرام او حق رجوع دارد. مهمترین دلیل در این باره افزون بر آیه ۷۵نحل/۱۶، اجماع فقها و روایات است.<ref>الخلاف، ج2، ص380؛ جامع المدارک، ج2، ص259ـ258.</ref> معدودی از فقهای امامی اشتراط اذن مولا در صحت حج مملوک را تنها در مواردی که ادای حج با حقوق مولا در تعارض باشد پذیرفتهاند و در غیر آن. مانند آنجا که مولی سفارش کند مملوک وی با فردی حجگزار همراهی کند، شرط بودن اذن مولا را قبول ندارند<ref>جامع المدارک، ج2، ص260.</ref> برخی حنابله حج بنده بدون اجازه مولا را نیزصحیح میدانند.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
اطلاق حدیث همه گونههای برده را درخود جای میدهد؛ چون حریت از شرائط وجوب حج است وآن کس که بخشی از وی آزاد شده ویا سپس آزاد خواهد شد نیز آزادی کامل ندارد و عمومات وجوب حج وی را دربرنمی گیرد؛ چه مملوک از جهت زاد و راحله مستطیع باشد یا مالک، هزینه حج را به وی بخشیده باشد<ref>جامع المسائل، ج2، ص193.</ref> و نیز تفاوت نمیکند برده ماذون دراحرام باشد یا بی اجازه مولایش محرم شده باشد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544.</ref> عمده دلیل برمجزی نبودن حج مملوک از حجة الاسلام اجماع<ref>جامع المدارک، ج2، ص258.</ref> و روایات<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص141؛ الکافی، ج4، ص278.</ref> و اصل است. | اطلاق حدیث همه گونههای برده را درخود جای میدهد؛ چون حریت از شرائط وجوب حج است وآن کس که بخشی از وی آزاد شده ویا سپس آزاد خواهد شد نیز آزادی کامل ندارد و عمومات وجوب حج وی را دربرنمی گیرد؛ چه مملوک از جهت زاد و راحله مستطیع باشد یا مالک، هزینه حج را به وی بخشیده باشد<ref>جامع المسائل، ج2، ص193.</ref> و نیز تفاوت نمیکند برده ماذون دراحرام باشد یا بی اجازه مولایش محرم شده باشد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544.</ref> عمده دلیل برمجزی نبودن حج مملوک از حجة الاسلام اجماع<ref>جامع المدارک، ج2، ص258.</ref> و روایات<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص141؛ الکافی، ج4، ص278.</ref> و اصل است. | ||
برخی از فقها مانند شیخ طوسی گفتهاند چون حجة الاسلام بر مملوک واجب نیست، میتواند بدون احرام وارد مکه شود که درپاسخ گفته شده ملازمه میان آن دو وجود ندارد و در ورود مکه اذن در احرام نیست و عمومات احرام، بردگان را نیز دربرمی گیرد.<ref>مصباح الهدی، ج12، ص213.</ref> | |||
اگر مملوک بدون اجازه مولا محرم شد ولیّ وی میتواند آن را اجازه یا فسخ نماید واگر مولی به برده خود اجازه داد حج بگزارد، تنها پیش از احرام او حق فسخ دارد ودراین فرض اگر بنده عصیانا وارد مناسک گردد، عملش باطل است.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref> اما پس از احرام، مولی نمیتواند آن را فسخ کند وبرده باید اعمال حج را ادامه دهد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ص90.</ref> | اگر مملوک بدون اجازه مولا محرم شد ولیّ وی میتواند آن را اجازه یا فسخ نماید واگر مولی به برده خود اجازه داد حج بگزارد، تنها پیش از احرام او حق فسخ دارد ودراین فرض اگر بنده عصیانا وارد مناسک گردد، عملش باطل است.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص545؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref> اما پس از احرام، مولی نمیتواند آن را فسخ کند وبرده باید اعمال حج را ادامه دهد.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ص90.</ref> | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
در صورتی که مولا قبل از شروع به اعمال حج از اذن خود بر گردد و برده از آن بی اطلاع باشد، برخی به دلیل احادیث<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص432.</ref> قائل به صحت احرام برده هستند<ref>جامع المدارک، ج2، ص2661؛ العروة الوثقی، ج4، ص355.</ref> و برخی به دلیل اینکه اختیار برده در آغاز و پایان کار دست مولاست<ref>تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی، ج8، ص65.</ref> قائل به جواز نقض احرام برده از سوی مولا شدهاند.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref> رجوع مولی از اذن قبل از تلبس به عمل بود، ولی برده بدان آگاه نبود احرامش درست است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص327.</ref> | در صورتی که مولا قبل از شروع به اعمال حج از اذن خود بر گردد و برده از آن بی اطلاع باشد، برخی به دلیل احادیث<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص432.</ref> قائل به صحت احرام برده هستند<ref>جامع المدارک، ج2، ص2661؛ العروة الوثقی، ج4، ص355.</ref> و برخی به دلیل اینکه اختیار برده در آغاز و پایان کار دست مولاست<ref>تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی، ج8، ص65.</ref> قائل به جواز نقض احرام برده از سوی مولا شدهاند.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص308.</ref> رجوع مولی از اذن قبل از تلبس به عمل بود، ولی برده بدان آگاه نبود احرامش درست است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص327.</ref> | ||
=== آزاد شدن برده پیش از وقوف به مشعر | === آزاد شدن برده پیش از وقوف به مشعر=== | ||
اگرمملوک پیش از وقوف به مشعر آزاد گردد وشرائط حج واجب را دارا باشد، باید حجة الاسلام به جای آورد و قربانی به عنوان کفاره بر وی واجب نیست.<ref>تحریر الاحکام الشرعیه، ج1، ص544.</ref> مآخذ آن روایات متواتر مَمْلُوک.. إِذَا أَدْرَک أَحَدَ الْمَوْقِفَینِ فَقَدْ أَدْرَک الْحَجَّ<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص432.</ref> است. برخی از مذاهب دیگراسلامی بربنده آزاد شده پیش از مشعر واجب میدانند که به عنوان کفاره قربانی کند. | |||
به اجماع فقهای امامی<ref>ریاض المسائل، ج6، ص39؛ جامع المدارک، ج2، ص260.</ref> درصورت آزاد شدن بنده پیش ازمشعر بر وی واجب است درصورت توانایی حج به جا آورد و به استناد روایات<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص147؛ المحاسن، ص66.</ref> این حج از حجة الاسلام او کفایت میکند. | به اجماع فقهای امامی<ref>ریاض المسائل، ج6، ص39؛ جامع المدارک، ج2، ص260.</ref> درصورت آزاد شدن بنده پیش ازمشعر بر وی واجب است درصورت توانایی حج به جا آورد و به استناد روایات<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص5؛ الاستبصار، ج2، ص147؛ المحاسن، ص66.</ref> این حج از حجة الاسلام او کفایت میکند. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۶: | ||
اگر بنده با اذن مالک به حج تمتّع محرم شود صاحب اختیار وی میتواند هزینه قربانی او را برعهده گیرد یا به وی فرمان دهد روزه بگیرد. بنده حج گزار درصورت ناتوانی روزه میگیرد دلیل آن نصوص و اجماع است.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص356.</ref>از برخی از روایات استفاده میشود مولی باید برای مملوک مأمور به حج تمتّع، قربانی (هدی) کند<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص201.</ref> و در برابر، روایاتی وارد شده که میتواند قربانی کرده یا به وی سفارش کند روزه بگیرد. برخی فقها درجمع بین دو دسته گفتهاند روایت اول مربوط به بنده آزاد شده پیش از موقف است یا اینکه مالک تا یوم النحر (روز عید) مملوک را به روزه سفارش نکرده که به نص روایت وقت روزه فرصت روزه از دست رفته وبنده باید قربانی کند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص201.</ref> | اگر بنده با اذن مالک به حج تمتّع محرم شود صاحب اختیار وی میتواند هزینه قربانی او را برعهده گیرد یا به وی فرمان دهد روزه بگیرد. بنده حج گزار درصورت ناتوانی روزه میگیرد دلیل آن نصوص و اجماع است.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص356.</ref>از برخی از روایات استفاده میشود مولی باید برای مملوک مأمور به حج تمتّع، قربانی (هدی) کند<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص201.</ref> و در برابر، روایاتی وارد شده که میتواند قربانی کرده یا به وی سفارش کند روزه بگیرد. برخی فقها درجمع بین دو دسته گفتهاند روایت اول مربوط به بنده آزاد شده پیش از موقف است یا اینکه مالک تا یوم النحر (روز عید) مملوک را به روزه سفارش نکرده که به نص روایت وقت روزه فرصت روزه از دست رفته وبنده باید قربانی کند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص201.</ref> | ||
===حج بردگان درنزد دیگرمذاهب | ===حج بردگان درنزد دیگرمذاهب=== | ||
درنظر دیگر مذاهب اسلامی نیزمملوک گرچه توانایی بدنی ومالی داشته باشد حجة الاسلام از وی ساقط است<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص3.</ref>ابو حنیفه ومالک وشافعی بدان تصریح کردهاند. به نظر ابو حنیفه احرام مملوک درهمه گونههای آن از همه انواع حج واجب کفایت نمیکند و حج بردگان گرچه درمکه باشند مستحبی وتطوع خواهد بود<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص244.</ref>خواه آنان با اجازه ولی محرم شده باشد وخواه بدون اجازه و چنانچه پس از انجام حج به همراه مولی یا پس از احرام آزاد شود دوباره باید حج به جای آورد ولی اگرپیش از احرام در راه آزاد شود از حجة الاسلام کفایت میکند.<ref>الفتاوی الهندیه، ج1، ص217.</ref>مستند آن حدیث نبوی «ایما عبد حج ثم اعتق فعلیه حجةالإسلام» است.<ref>منتهی المطلب، ج10، ص66- 67.</ref> برخی حنابله گفتهاند، درصورت وجود توانایی مالی وبدنی حجة الاسلام بربنده نیز مانند افراد دیگر فرض است. دلیل وی اطلاق روایات وجوب حج است که همه مردم اعم از حر و بنده را دربرمی گیرد.<ref>المحلی، ج7، ص43.</ref>ابن حزم درادامه از چندین نفر از راویان وفقهاء نقل کرده که حج مملوک همراه با اجازه مولی از حجة الاسلام کفایت میکند. وبدون اجازه جای حجة الاسلام را نمیگیرد.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref> درنظرمذاهب چهارگانه احرام برده باید با اجازه مولایش انجام گیرد. ودرصورت اجازه مولی برده میتواند اعمال را به انجام برساند. شافعیان واحناف برآنند اگربدون اجازه مولی محرم شود احرامش درست ومولی میتواند آن را اجازه دهد، چه احرام بدون اجازه با حقوق مولی معارض است ودرصورت ندادن اجازه مملوک درحکم محرم محصور است.<ref>الفقه الاسلامی وادلته، ج3، ص413؛ المجموع، ج7، ص43- 57.</ref> برخی از حنابله برآنند حج بنده بدون اجازه نیز صحیح است.<ref>الکافی فی فقه، ج1، ص468.</ref> | |||
در صورت احرام عبد بدون اجازه مولی به نظرشافعی مولی حق فسخ آن را ندارد<ref>الخلاف، ج2، ص383؛ المجموع، ج7، ص43.</ref>ولی به نظر ابوحنیفه مولی میتواند آن را باطل سازد.<ref>الخلاف، ج2، ص383؛ بدائع الصنائع، ج2، ص181؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص217- 219.</ref> | در صورت احرام عبد بدون اجازه مولی به نظرشافعی مولی حق فسخ آن را ندارد<ref>الخلاف، ج2، ص383؛ المجموع، ج7، ص43.</ref>ولی به نظر ابوحنیفه مولی میتواند آن را باطل سازد.<ref>الخلاف، ج2، ص383؛ بدائع الصنائع، ج2، ص181؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص217- 219.</ref> | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۶: | ||
مولی میتواند برده محرم خود را بفروشد و درصورت ناآگاهی مشتری به محرم بودن وی حق دارد معامله را فسخ کند. مگر به جهت کوتاه بودن مدت احرام به منافع مشتری زیان نرسد.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص 308.</ref>و نیز میتواند مملوک خود را برای نیابت از حج به اجاره بدهد و این اجاره با آزاد کردن وی باطل نمیشود. چون مملوک بدون منفعت کوتاه مدت ودائمی آزاد شده ویا دائمی آزاد شده است.<ref>کتاب الاجاره، ص29.</ref> اگر بنده ای که با اجازه مالک نذر کرده حج به جا آورد، به ارث یا داد و ستد به دیگری منتقل شود باید بدان وفا کند.<ref>العروة الوثقی، ج5، ص495.</ref> | مولی میتواند برده محرم خود را بفروشد و درصورت ناآگاهی مشتری به محرم بودن وی حق دارد معامله را فسخ کند. مگر به جهت کوتاه بودن مدت احرام به منافع مشتری زیان نرسد.<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص 308.</ref>و نیز میتواند مملوک خود را برای نیابت از حج به اجاره بدهد و این اجاره با آزاد کردن وی باطل نمیشود. چون مملوک بدون منفعت کوتاه مدت ودائمی آزاد شده ویا دائمی آزاد شده است.<ref>کتاب الاجاره، ص29.</ref> اگر بنده ای که با اجازه مالک نذر کرده حج به جا آورد، به ارث یا داد و ستد به دیگری منتقل شود باید بدان وفا کند.<ref>العروة الوثقی، ج5، ص495.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |