حج ناتمام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
#ناتمام ماندن حج به سبب بسته شدن درهای مسجدالحرام و کشتار برخی از زائران در مسجدالحرام به دست وهابی افراطی، [[جهیمان عتیبی]] در سال ۱۴۰۰ق.<ref>المهدی المنتظر فی ضوء الأحادیث و الآثار الصحیحة، ص101.</ref>
#ناتمام ماندن حج به سبب بسته شدن درهای مسجدالحرام و کشتار برخی از زائران در مسجدالحرام به دست وهابی افراطی، [[جهیمان عتیبی]] در سال ۱۴۰۰ق.<ref>المهدی المنتظر فی ضوء الأحادیث و الآثار الصحیحة، ص101.</ref>


== در قرآن و حدیث ==
==در قرآن و حدیث==
در قرآن کریم در آیة ۱۹۶ سوره بقره/۲ بر به پایان رساندن حج و عمره تأکید و مسلمانان به اتمام آن دو امر شده‌اند: «وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ…» یعنی: «و برای خدا حجّ و عمره را به پایان رسانید». به نظر مفسران<ref>الکشاف، ج1، ص238؛ مجمع البیان، ج2، ص518.</ref> و فقیهان،<ref>فقه القرآن، ج1، ص263؛ کنز العرفان، ج1، ص272؛ زبدة البیان، ص231-234.</ref> منظور از امر به اتمام حج در این آیه، تأکید بر وجوب آن یا انجام دادن همة مناسک با تمام شرایط، حدود و اَجزاء، یا وجوب اتمام حج و عمره پس از شروع - هر چند مستحب بوده باشد - یا وجوب اتمام حج فاسد شده است. در احادیث نیز اتمام حج در آیه به«اقامة حج تا آخرین جزء»،<ref>فقه القرآن، ج1، ص264</ref> «ادای حج بدون ارتکاب محرّمات احرام»<ref>الکافی، ج4، ص265</ref> و «ترک جماع، فسوق و جدال»<ref>تفسیر العیاشی، ج1، ص88؛ الکافی، ج4، ص337</ref> تفسیر شده است.
در قرآن کریم در آیة ۱۹۶ سوره بقره/۲ بر به پایان رساندن حج و عمره تأکید و مسلمانان به اتمام آن دو امر شده‌اند: «وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ…» یعنی: «و برای خدا حجّ و عمره را به پایان رسانید». به نظر مفسران<ref>الکشاف، ج1، ص238؛ مجمع البیان، ج2، ص518.</ref> و فقیهان،<ref>فقه القرآن، ج1، ص263؛ کنز العرفان، ج1، ص272؛ زبدة البیان، ص231-234.</ref> منظور از امر به اتمام حج در این آیه، تأکید بر وجوب آن یا انجام دادن همة مناسک با تمام شرایط، حدود و اَجزاء، یا وجوب اتمام حج و عمره پس از شروع - هر چند مستحب بوده باشد - یا وجوب اتمام حج فاسد شده است. در احادیث نیز اتمام حج در آیه به«اقامة حج تا آخرین جزء»،<ref>فقه القرآن، ج1، ص264</ref> «ادای حج بدون ارتکاب محرّمات احرام»<ref>الکافی، ج4، ص265</ref> و «ترک جماع، فسوق و جدال»<ref>تفسیر العیاشی، ج1، ص88؛ الکافی، ج4، ص337</ref> تفسیر شده است.


خط ۹۸: خط ۹۸:
بر پایه فقه شیعه، گاه [[تقیه]] موجب ناقص شدن حج می‌شود و آن در جایی است که حج‌گزار به دلیل تقیه، اعمال حج را طبق مذاهب اهل سنت انجام دهد. برخی فقیهان، تصریح کرده‌اند که چنین حجی هرچند ناقص و ناتمام است، مُجزی است و حتی در صورت از بین رفتن سبب تقیه نیازی به اعاده ندارد.<ref>القواعد الفقهیة، ج5، ص61-62.</ref>
بر پایه فقه شیعه، گاه [[تقیه]] موجب ناقص شدن حج می‌شود و آن در جایی است که حج‌گزار به دلیل تقیه، اعمال حج را طبق مذاهب اهل سنت انجام دهد. برخی فقیهان، تصریح کرده‌اند که چنین حجی هرچند ناقص و ناتمام است، مُجزی است و حتی در صورت از بین رفتن سبب تقیه نیازی به اعاده ندارد.<ref>القواعد الفقهیة، ج5، ص61-62.</ref>


===حوادث ===
===حوادث===
حوادث طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله یا حوادث غیر مترقبه دیگر مانند تصادف، سقوط هواپیما، تمام شدن هزینه حج و ازدحام جمعیت گاه مانع از پایان یافتن حج یا عمره می‌شود. در منابع تاریخی، موارد از آن گزارش شده؛ که برخی از آنها چنین است:
حوادث طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله یا حوادث غیر مترقبه دیگر مانند تصادف، سقوط هواپیما، تمام شدن هزینه حج و ازدحام جمعیت گاه مانع از پایان یافتن حج یا عمره می‌شود. در منابع تاریخی، موارد از آن گزارش شده؛ که برخی از آنها چنین است:


بارش باران شدید و بی‌سابقه در [[منا]] و ریزش کوه در جمره عقبه در سال ۲۲۸ق. که موجب کشته شدن گروهی از حج‌گزاران شد،<ref>تاریخ الطبری، ج9، ص124؛ المنتظم، ج11، ص129؛ الکامل، ج7، ص9.</ref>  
# بارش باران شدید و بی‌سابقه در [[منا]] و ریزش کوه در جمره عقبه در سال ۲۲۸ق. که موجب کشته شدن گروهی از حج‌گزاران شد،<ref>تاریخ الطبری، ج9، ص124؛ المنتظم، ج11، ص129؛ الکامل، ج7، ص9.</ref>
# ناتمام ماندن حج در سال ۳۵۷ق. به دلیل از بین رفتن شتران در اثر تشنگی،<ref>المنتظم، ج14، ص189</ref>
# ناتمام ماندن حج در سال ۳۹۷ق. به سبب وزیدن بادهای سیاه و شدید در منطقه ثَعلَبیه{{یادداشت|از منازل میان [[کوفه]] و [[مکه]].}}<ref>معجم البلدان، ج2، ص78.</ref> که منجر به بازگشت حج‌گزاران شد،<ref>المنتظم، ج15، ص54-55.</ref>
# ازدحام حج‌گزاران در [[کعبه]] در سال ۵۸۱ق. که موجب کشته شدن ده‌ها نفر از آنها شد،<ref>تاریخ الإسلام، ج41، ص13؛ شفاء الغرام، ج2، ص279.</ref>
# کشته شدن شماری از حاجیان هنگام [[سعی]] به سبب ازدحام جمعیت در سال ۶۱۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص283.</ref>
# کشته شدن شماری از حاجیان هنگام خروج از [[مسجدالحرام]] برای عمره در ۱۴ [[ذی حجه]] ۶۷۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص289-290.</ref>
# بازگشت بیشتر حاجیان مصری به سبب کم‌آبی در منازل میان راه در سال ۷۲۵ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص295.</ref>
# مرگ برخی حج‌گزاران یمنی به سبب تشنگی در نزدیکی [[مکه]] در سال ۸۰۰ق.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص303.</ref>


ناتمام ماندن حج در سال ۳۵۷ق. به دلیل از بین رفتن شتران در اثر تشنگی،<ref>المنتظم، ج14، ص189</ref>
===دو یا چند سبب===
 
ناتمام ماندن حج در سال ۳۹۷ق. به سبب وزیدن بادهای سیاه و شدید در منطقه ثَعلَبیه{{یادداشت|از منازل میان [[کوفه]] و [[مکه]].}}<ref>معجم البلدان، ج2، ص78.</ref> که منجر به بازگشت حج‌گزاران شد،<ref>المنتظم، ج15، ص54-55.</ref>
 
ازدحام حج‌گزاران در [[کعبه]] در سال ۵۸۱ق. که موجب کشته شدن ده‌ها نفر از آنها شد،<ref>تاریخ الإسلام، ج41، ص13؛ شفاء الغرام، ج2، ص279.</ref>
 
کشته شدن شماری از حاجیان هنگام [[سعی]] به سبب ازدحام جمعیت در سال ۶۱۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص283.</ref>
 
کشته شدن شماری از حاجیان هنگام خروج از [[مسجدالحرام]] برای عمره در ۱۴ [[ذی حجه]] ۶۷۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص289-290.</ref>
 
بازگشت بیشتر حاجیان مصری به سبب کم‌آبی در منازل میان راه در سال ۷۲۵ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص295.</ref>
 
مرگ برخی حج‌گزاران یمنی به سبب تشنگی در نزدیکی مکه در سال ۸۰۰ق.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص303.</ref>
 
=== دو یا چند سبب ===
در برخی موارد ممکن است دو یا چند سبب از اسباب پیشین، حج را ناتمام سازد، مانند آن که پس از فساد یا فوات حج، حج‌گزار مُحصَر یا مصدود شود. در فرض اجتماع احصار و فساد حج، به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333، 338؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص373؛ مسالک الإفهام، ج2، ص396-397، 483.</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص356؛ مواهب الجلیل، ج3، ص532.</ref> اِحصار کفارة اِفساد حج را اسقاط نمی‌کند و فساد حج نیز مانع تحلّل نمی‌شود و ادای یک حج قضا در سال آینده کافی است. همچنین هرگاه پیش از تحلّل مصدود یا محصر، سبب احصار یا صدّ از میان برود و فرصت ادای حج باقی باشد، به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333؛ مدارک الأحکام، ج8، ص297؛ جواهر الکلام، ج20، ص135-137.</ref> و اهل‌سنت،<ref>المجموع، ج7، ص389، ج8، ص307؛ کشاف القناع، ج2، ص528-529.</ref> وی باید در همان سال حج خود را به پایان برساند.
در برخی موارد ممکن است دو یا چند سبب از اسباب پیشین، حج را ناتمام سازد، مانند آن که پس از فساد یا فوات حج، حج‌گزار مُحصَر یا مصدود شود. در فرض اجتماع احصار و فساد حج، به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333، 338؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص373؛ مسالک الإفهام، ج2، ص396-397، 483.</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص356؛ مواهب الجلیل، ج3، ص532.</ref> اِحصار کفارة اِفساد حج را اسقاط نمی‌کند و فساد حج نیز مانع تحلّل نمی‌شود و ادای یک حج قضا در سال آینده کافی است. همچنین هرگاه پیش از تحلّل مصدود یا محصر، سبب احصار یا صدّ از میان برود و فرصت ادای حج باقی باشد، به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333؛ مدارک الأحکام، ج8، ص297؛ جواهر الکلام، ج20، ص135-137.</ref> و اهل‌سنت،<ref>المجموع، ج7، ص389، ج8، ص307؛ کشاف القناع، ج2، ص528-529.</ref> وی باید در همان سال حج خود را به پایان برساند.


۱۵٬۶۱۴

ویرایش