حج ناتمام: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
حوادث طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله یا حوادث غیر مترقبه دیگر مانند تصادف، سقوط هواپیما، تمام شدن هزینه حج و ازدحام جمعیت گاه مانع از پایان یافتن حج یا عمره می‌شود. در منابع تاریخی، موارد از آن گزارش شده؛ که برخی از آنها چنین است:
حوادث طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله یا حوادث غیر مترقبه دیگر مانند تصادف، سقوط هواپیما، تمام شدن هزینه حج و ازدحام جمعیت گاه مانع از پایان یافتن حج یا عمره می‌شود. در منابع تاریخی، موارد از آن گزارش شده؛ که برخی از آنها چنین است:


# بارش باران شدید و بی‌سابقه در [[منا]] و ریزش کوه در جمره عقبه در سال ۲۲۸ق. که موجب کشته شدن گروهی از حج‌گزاران شد،<ref>تاریخ الطبری، ج9، ص124؛ المنتظم، ج11، ص129؛ الکامل، ج7، ص9.</ref>
#بارش باران شدید و بی‌سابقه در [[منا]] و ریزش کوه در جمره عقبه در سال ۲۲۸ق. که موجب کشته شدن گروهی از حج‌گزاران شد،<ref>تاریخ الطبری، ج9، ص124؛ المنتظم، ج11، ص129؛ الکامل، ج7، ص9.</ref>
# ناتمام ماندن حج در سال ۳۵۷ق. به دلیل از بین رفتن شتران در اثر تشنگی،<ref>المنتظم، ج14، ص189</ref>
#ناتمام ماندن حج در سال ۳۵۷ق. به دلیل از بین رفتن شتران در اثر تشنگی،<ref>المنتظم، ج14، ص189</ref>
# ناتمام ماندن حج در سال ۳۹۷ق. به سبب وزیدن بادهای سیاه و شدید در منطقه ثَعلَبیه{{یادداشت|از منازل میان [[کوفه]] و [[مکه]].}}<ref>معجم البلدان، ج2، ص78.</ref> که منجر به بازگشت حج‌گزاران شد،<ref>المنتظم، ج15، ص54-55.</ref>
#ناتمام ماندن حج در سال ۳۹۷ق. به سبب وزیدن بادهای سیاه و شدید در منطقه ثَعلَبیه{{یادداشت|از منازل میان [[کوفه]] و [[مکه]].}}<ref>معجم البلدان، ج2، ص78.</ref> که منجر به بازگشت حج‌گزاران شد،<ref>المنتظم، ج15، ص54-55.</ref>
# ازدحام حج‌گزاران در [[کعبه]] در سال ۵۸۱ق. که موجب کشته شدن ده‌ها نفر از آنها شد،<ref>تاریخ الإسلام، ج41، ص13؛ شفاء الغرام، ج2، ص279.</ref>
#ازدحام حج‌گزاران در [[کعبه]] در سال ۵۸۱ق. که موجب کشته شدن ده‌ها نفر از آنها شد،<ref>تاریخ الإسلام، ج41، ص13؛ شفاء الغرام، ج2، ص279.</ref>
# کشته شدن شماری از حاجیان هنگام [[سعی]] به سبب ازدحام جمعیت در سال ۶۱۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص283.</ref>
#کشته شدن شماری از حاجیان هنگام [[سعی]] به سبب ازدحام جمعیت در سال ۶۱۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص283.</ref>
# کشته شدن شماری از حاجیان هنگام خروج از [[مسجدالحرام]] برای عمره در ۱۴ [[ذی حجه]] ۶۷۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص289-290.</ref>
#کشته شدن شماری از حاجیان هنگام خروج از [[مسجدالحرام]] برای عمره در ۱۴ [[ذی حجه]] ۶۷۷ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص289-290.</ref>
# بازگشت بیشتر حاجیان مصری به سبب کم‌آبی در منازل میان راه در سال ۷۲۵ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص295.</ref>
#بازگشت بیشتر حاجیان مصری به سبب کم‌آبی در منازل میان راه در سال ۷۲۵ق،<ref>شفاء الغرام، ج2، ص295.</ref>
# مرگ برخی حج‌گزاران یمنی به سبب تشنگی در نزدیکی [[مکه]] در سال ۸۰۰ق.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص303.</ref>
#مرگ برخی حج‌گزاران یمنی به سبب تشنگی در نزدیکی [[مکه]] در سال ۸۰۰ق.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص303.</ref>


===دو یا چند سبب===
===چند سبب===
در برخی موارد ممکن است دو یا چند سبب از اسباب پیشین، حج را ناتمام سازد، مانند آن که پس از فساد یا فوات حج، حج‌گزار مُحصَر یا مصدود شود. در فرض اجتماع احصار و فساد حج، به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333، 338؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص373؛ مسالک الإفهام، ج2، ص396-397، 483.</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص356؛ مواهب الجلیل، ج3، ص532.</ref> اِحصار کفارة اِفساد حج را اسقاط نمی‌کند و فساد حج نیز مانع تحلّل نمی‌شود و ادای یک حج قضا در سال آینده کافی است. همچنین هرگاه پیش از تحلّل مصدود یا محصر، سبب احصار یا صدّ از میان برود و فرصت ادای حج باقی باشد، به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333؛ مدارک الأحکام، ج8، ص297؛ جواهر الکلام، ج20، ص135-137.</ref> و اهل‌سنت،<ref>المجموع، ج7، ص389، ج8، ص307؛ کشاف القناع، ج2، ص528-529.</ref> وی باید در همان سال حج خود را به پایان برساند.
گاهی چند سبب از اسباب پیش‌گفته، حج را ناتمام می‌کند. برای نمونه، حج‌گزار پس از [[فساد حج]]، [[احصار و صد|مُحصَر]] یا [[احصار و صد|مصدود]] شود. در این صورت، به باور فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333، 338؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص373؛ مسالک الإفهام، ج2، ص396-397، 483.</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص356؛ مواهب الجلیل، ج3، ص532.</ref> اِحصار، کفاره اِفساد حج را ساقط نمی‌کند و فساد حج نیز مانع [[تحلل|تحلّل]] نشده و ادای یک [[حج قضا]] در سال آینده کافی است. اگر پیش از تحلّلِ محصر یا مصدود، سبب احصار یا صدّ از میان برود و فرصت ادای حج باقی باشد، به نظر فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص333؛ مدارک الأحکام، ج8، ص297؛ جواهر الکلام، ج20، ص135-137.</ref> و اهل‌سنت،<ref>المجموع، ج7، ص389، ج8، ص307؛ کشاف القناع، ج2، ص528-529.</ref> وی باید در همان سال حج خود را به پایان برساند.


==اسباب ناتمامی معنوی==
==اسباب ناتمامی معنوی==
در احادیث و منابع فقهی، برخی اعمال موجب ناتمامی حج معرفی شده‌اند، با اینکه مسلماً موجب بطلان و ناتمامی فقهی حج نمی‌شوند و مراد از آنها فقدان کمال و تمامیت معنوی است. از جمله:
در احادیث و منابع فقهی، برخی اعمال موجب ناتمامی حج معرفی شده‌اند، با اینکه موجب بطلان و ناتمامی فقهی حج نمی‌شوند، بلکه مراد از آنها نبود کمال و تمامیت معنوی است؛ برخی از آنها چنین‌اند:


===ملاقات نکردن با امام(ع)===
===ملاقات نکردن با امام(ع)===
در روایات متعددی، تمامیت حج به ملاقات با امام(ع) منوط شده و تأکید گردیده است که از جملة اعمالی که حج با آن تمام می‌شود، ملاقات و زیارت امام(ع) بعد از فریضة حج است.<ref>الکافی، ج4، ص549؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص578؛ علل الشرائع، ج2، ص459.</ref> حتی از برخی احادیث برمی‌آید که غرض اصلی از واجب شدن حج، زیارت پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) است و حج جز با آن تمام نمی‌شود.<ref>علل الشرائع، ج2، ص459؛ شرح فروع الکافی، ج5، ص521-522.</ref> همچنین در روایتی دیگر، به کامل کردن و اتمام حج با زیارت پیامبر(ص) و قبور معصومان(ع) و طلب روزی نزد قبر آنان امر شده است.<ref>الخصال، ص616.</ref> مراد از لقاء امام در زمان حضور، دیدار با امام معصوم(ع)، تجدید پیمان با وی و اعلام ولایت و نصرت نسبت به او و در زمان غیبت، زیارت قبر پیامبر(ص) و امامان(ع) به منظور تجدید عهد و طلب یاری و شفاعت از آنان است.<ref>روضة المتقین، ج5، ص313-314.</ref>
در برخی روایات، یکی از اعمالی که حج با آن تمام می‌شود، ملاقات و زیارت [[امام(ع)]] بعد از فریضه حج دانسته شده است.<ref>الکافی، ج4، ص549؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص578؛ علل الشرائع، ج2، ص459.</ref> از برخی احادیث برمی‌آید که غرض اصلی از واجب شدن حج، [[زیارت حضرت محمد(ص)]] و امامان(ع) است و حج تنها با آن تمام می‌شود.<ref>علل الشرائع، ج2، ص459؛ شرح فروع الکافی، ج5، ص521-522.</ref> در روایتی دیگر، به کامل کردن حج با زیارت حضرت محمد(ص) و قبرهای معصومان(ع) و طلب روزی نزد قبر آنان امر شده است.<ref>الخصال، ص616.</ref>


فقیهان امامی به استناد این احادیث و روایات فراوان دیگر، زیارت حرم نبوی و قبور شریف امامان(ع) را پس از فریضة حج تکمیل‌کنندة حج<ref>روضة المتقین، ج5، ص362؛ دلیل الناسک، ص493.</ref> و مستحب مؤکّد<ref>وسائل الشیعة، ج14، ص320-325؛ الحدائق الناضرة، ج17، ص401؛ جواهر الکلام، ج20، ص79-82.</ref> (یا حتی واجب<ref>علل الشرائع، ج2، ص459-460.</ref>) دانسته و تصریح کرده‌اند که هرچند مورد این روایات مختص به حال حیات امام است، اما حکم آن بنا بر روایات متعدد، بعد از وفات نیز جاری است و شامل زیارت قبر پیامبر(ص) هم می‌شود.<ref>الوافی، ج14، ص1320-1321؛ الحدائق الناضرة، ج17، ص403.</ref>
فقیهان شیعه به استناد این احادیث و روایات فراوان دیگر، زیارت حرم نبوی(ص) و قبرهای امامان(ع) را پس از فریضه حج تکمیل‌کننده حج<ref>روضة المتقین، ج5، ص362؛ دلیل الناسک، ص493.</ref> و مستحب مؤکّد<ref>وسائل الشیعة، ج14، ص320-325؛ الحدائق الناضرة، ج17، ص401؛ جواهر الکلام، ج20، ص79-82.</ref> و حتی برخی واجب<ref>علل الشرائع، ج2، ص459-460.</ref> دانسته‌اند.<ref>الوافی، ج14، ص1320-1321؛ الحدائق الناضرة، ج17، ص403.</ref>


===کلام ناپسند===
===کلام ناپسند===
در برخی احادیث، پس از توصیه به تقوا، ذکر فراوان خدا و کم گویی در حال احرام، حفظ زبان از کلام ناپسند موجب تمامیت حج و عمره معرفی شده است.<ref>الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الأحکام، ج5، ص296</ref> برخی فقیهان امامی به استناد این احادیث حفظ زبان را در حال احرام مستحب دانسته<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص349؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص294</ref> یا بیهوده‌گویی را از مکروهات احرام شمرده‌اند.<ref>سداد العباد و رشاد العباد، ص304.</ref> حتی برخی به استناد آن هرگونه کلام بد و ناپسند را مصداق فسوق و برای احرام‌گزار حرام دانسته‌اند.<ref>براهین الحج، ج3، ص128-129.</ref>
در برخی احادیث، حفظ زبان از کلام ناپسند موجب تمامیت حج و عمره معرفی شده است.<ref>الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الأحکام، ج5، ص296</ref> برخی فقیهان شیعه به استناد این احادیث، حفظ زبان را در حال [[احرام]] مستحب دانسته<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص349؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص294</ref> یا بیهوده‌گویی را از مکروهات احرام شمرده‌اند.<ref>سداد العباد و رشاد العباد، ص304.</ref> حتی برخی به استناد آن، هرگونه کلام بد و ناپسند را مصداق فسوق و برای احرام‌گزار حرام دانسته‌اند.<ref>براهین الحج، ج3، ص128-129.</ref>


===ننوشیدن از آب زمزم===
===ننوشیدن از آب زمزم===
برخی فقهای اهل سنت نوشیدن از آب زمزم را مستحب دانسته و از موارد تمامیت حج برشمرده‌اند.<ref>عمدة القاری، ج9، ص276- 277.</ref> فقیهان شافعی<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص193؛ المجموع، ج8، ص271.</ref> نیز نوشیدن از سقایة عباس را پس از طواف زیارت به استناد عمل پیامبر(ص) و اخباری که آن را موجب تمامیت حج دانسته،<ref>مصنف، ج4، ص265؛ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص55، 58؛ اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص56، 59.</ref> مستحب شمرده‌اند.
برخی فقیهان اهل سنت، نوشیدن از آب [[زمزم]] را مستحب دانسته و از موارد تمامیت حج برشمرده‌اند.<ref>عمدة القاری، ج9، ص276- 277.</ref> فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص193؛ المجموع، ج8، ص271.</ref> نیز، نوشیدن از سقایه عباس را پس از [[طواف زیارت]] مستحب شمرده‌اند. آنها به عمل [[حضرت محمد(ص)]] و اخباری که آن را موجب تمامیت حج دانسته استدلال کرده‌اند.<ref>مصنف، ج4، ص265؛ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص55، 58؛ اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص56، 59.</ref>


===دیگر موارد===
===دیگر موارد===
در منابع اهل سنت موارد دیگری نیز موجب تمامیت حج دانسته شده است؛ از جمله: انجام دادن عمره قبل از حج (ادای حج به صورت تمتّع)<ref>مصنف، ج4، ص304.</ref> و حضور در نماز جماعت ظهر و عصر عرفه.<ref>مصنف، ج4، ص327.</ref>
در منابع اهل سنت موارد دیگری نیز موجب تمامیت حج دانسته شده است؛ از جمله انجام دادن عمره پیش از حج{{یادداشت|ادای حج به صورت [[حج تمتع|تمتّع]].}}<ref>مصنف، ج4، ص304.</ref> و حضور در نماز جماعت ظهر و عصر [[عرفه]].<ref>مصنف، ج4، ص327.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش