←قصی بن کلاب و بنیعبدالدار
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:کلید کعبه (سده هشتم قمری).jpg|بندانگشتی|یکی از کهنترین کلیدهای موجود کعبه، که در سال ۷۶۵ق. ساخته شده و در متحف الفن | [[پرونده:کلید کعبه (سده هشتم قمری).jpg|بندانگشتی|یکی از کهنترین کلیدهای موجود کعبه، که در سال ۷۶۵ق. ساخته شده و در متحف الفن الاسلامی در قاهره نگهداری میشود. یکی از وظایف منصب حجابتِ کعبه، کلیدداری خانه خدا است.]] | ||
'''حجابت'''، پردهداری و کلیدداری [[کعبه]] است، که به عنوان یک منصب به فردی واگزار میشد و در طول تاریخ وظایفی مانند خدمتگزاری، دربانی و گاه خبررسانی داشته است. | '''حجابت'''، پردهداری و کلیدداری [[کعبه]] است، که به عنوان یک منصب به فردی واگزار میشد و در طول تاریخ وظایفی مانند خدمتگزاری، دربانی و گاه خبررسانی داشته است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
===جرهمیان=== | ===جرهمیان=== | ||
در جریان انتقال حجابت به جرهمیان، مقاومتی از | در جریان انتقال حجابت به جرهمیان، مقاومتی از بنیاسماعیل به ثبت نرسیده است، که شاید از این جهت باشد که آنها از طرف مادر خویش، که همسر حضرت اسماعیل(ع) بود، منسوب به این قبیله بودند و از سویی جنگ در مکه را حرام میشمردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص113.</ref> گمانهای دیگری نیز برای مقاومت نکردن بنیاسماعیل گفته شده است. مانند کمی جمعیت و نبود قدرت<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ المنتظم، ج2، ص321.</ref><ref group="یادداشت">که این نظر مخالفانی دارد.</ref><ref>البدایة و النهایه، ج2، ص184.</ref> و مانند مهاجرت بسیاری از بنیاسماعیل از مکه، و ملاحظهکاری آنها.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> | ||
در طول این مدت منصب حجابت، میان نخستزادگانِ هر حاجب به ارث میرسید.<ref>المنتظم، ج2، ص321.</ref> | در طول این مدت منصب حجابت، میان نخستزادگانِ هر حاجب به ارث میرسید.<ref>المنتظم، ج2، ص321.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
با تسلط خزاعه بر منصب حجابت، بتپرستی در مکه رواج یافت. عمرو بن لُحَی در سفری که به شام داشت با مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، برخی از آن بتها را برگرفته و در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خود در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> بنیاسماعیل در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان، خزاعیان را از مکه بیرون کردند؛<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> ولی گویا دیری نپایید که خزاعیان بازگشته و چون بیشتر بنیاسماعیل در خارج از مکه ساکن بودند، نضر بن کنانه تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و سرانجام از میان دو منصب حجابت و [[سقایت]]، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه، به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | با تسلط خزاعه بر منصب حجابت، بتپرستی در مکه رواج یافت. عمرو بن لُحَی در سفری که به شام داشت با مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، برخی از آن بتها را برگرفته و در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خود در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> بنیاسماعیل در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان، خزاعیان را از مکه بیرون کردند؛<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> ولی گویا دیری نپایید که خزاعیان بازگشته و چون بیشتر بنیاسماعیل در خارج از مکه ساکن بودند، نضر بن کنانه تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و سرانجام از میان دو منصب حجابت و [[سقایت]]، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه، به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | ||
===قصی بن کلاب و بنیعبدالدار === | ===قصی بن کلاب و بنیعبدالدار=== | ||
دومین تلاش بنیاسماعیل برای گرفتن منصب حجابت به رهبری قُصَی بن کلاب انجام شد. او پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> او که با دختر حلیل بن حبشیه، رئیس وقت خزاعه و کلیددار کعبه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> ازدواج کرده بود،<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> پس از درگذشت حلیل دعوی حجابت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.</ref> | دومین تلاش بنیاسماعیل برای گرفتن منصب حجابت به رهبری قُصَی بن کلاب انجام شد. او پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> او که با دختر حلیل بن حبشیه، رئیس وقت خزاعه و کلیددار کعبه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> ازدواج کرده بود،<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> پس از درگذشت حلیل دعوی حجابت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در زمان قصی چندین دستیار حاجب برای پاسداری از کعبه تعیین شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص239.</ref> پس از قصی، نوبت به فرزند وی عبدالدار و سپس پسرش عثمان و پس از او نوادگانش عبدالعُزی بن عثمان، أبی طلحه عبدالله بن عبدالعُزی و طلحة بن ابی طلحة میرسد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> عبدالدار برادر بزرگتر عبد مناف جد اعلای حضرت محمد(ص) به شمار میرود و با وجود ضعف عقلانی<ref>المنمق، ص390؛ المحبر، ص379.</ref> و برتری عبد مناف<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص209.</ref> این منصب به او داده شد.<ref>المنمق، ص188.</ref> برخی سبب آن را، علاقه زیاد قصی به او و نخستزاده بودنِ وی دانستهاند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص259؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> | در زمان قصی چندین دستیار حاجب برای پاسداری از کعبه تعیین شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص239.</ref> پس از قصی، نوبت به فرزند وی عبدالدار و سپس پسرش عثمان و پس از او نوادگانش عبدالعُزی بن عثمان، أبی طلحه عبدالله بن عبدالعُزی و طلحة بن ابی طلحة میرسد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> عبدالدار برادر بزرگتر عبد مناف جد اعلای حضرت محمد(ص) به شمار میرود و با وجود ضعف عقلانی<ref>المنمق، ص390؛ المحبر، ص379.</ref> و برتری عبد مناف<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص209.</ref> این منصب به او داده شد.<ref>المنمق، ص188.</ref> برخی سبب آن را، علاقه زیاد قصی به او و نخستزاده بودنِ وی دانستهاند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص259؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> | ||
به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر شد.<ref group="یادداشت">گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی روی داد که عبدالمطلب تنها نخستزادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک طرف نزاع، بنی عبد مناف<ref group="یادداشت">هاشم، مطلب و نوفل.</ref> و متحدان آنها از بنیاسد و [[بنیزهره]] و [[بنیتیم]] و بنیحارث، و در طرف دیگر، [[ | به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر شد.<ref group="یادداشت">گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی روی داد که عبدالمطلب تنها نخستزادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک طرف نزاع، بنی عبد مناف<ref group="یادداشت">هاشم، مطلب و نوفل.</ref> و متحدان آنها از بنیاسد و [[بنیزهره]] و [[بنیتیم]] و بنیحارث، و در طرف دیگر، [[بنیعبدالدار]] و متحدانشان [[بنیمخزوم]]، [[بنی سهم|بنیسَهم]]، [[بنیجمح|بنیجُمَح]]، و بنی عَدِی قرار گرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64، 209؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> پیش از جنگ، هر دو جناح با آدابی ویژه پیمانی سخت بر حمایت از یکدیگر بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref><ref group="یادداشت">کاربست اصطلاحات أحلاف، و لعَقَة الدم درباره بنی عبدالدار مربوط به این مراسم است.</ref> کار به جنگ نیانجامید و با مصالحه میان منصبها و تقسیم آنها تمام شد و حجابت همچنان در میان خاندان عبدالدار باقی ماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> | ||
== | ===در دوره اسلام=== | ||
پس از فتح [[مکه]] | پس از فتح [[مکه]]، حضرت محمد(ص) کلید کعبه را از عثمان بن طلحه گرفت<ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> و پس از پاکیزه کردن کعبه، به خود او و به نقلی به شیبة بن عثمان یا به هر دوی آنها یا نخست به عثمان بن طلحه و سپس به شیبه بازگرداند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ الاستیعاب، ج2، ص712؛ البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref><ref group="یادداشت">به باور برخی، عثمان بن طلحه از این منصب به نفع شیبه صرف نظر کرد.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج4، ص161.</ref> حضرت محمد(ص) همراه با دادن این منصب به وی، بر همیشگی بودن این حق برای بنی أبی طلحه<ref>المغازی، ج2، ص838؛ الطبقات، ج2، ص104؛ الاستیعاب، ج2، ص713.</ref> و به نقلی بنی طلحه<ref>المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156؛ المعجم الکبیر، ج11، ص98.</ref> تأکید کرد<ref group="یادداشت">با این بیان: «جز ظالم آن را بازنستاند.»</ref><ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412؛ المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156.</ref> و به حاجب سفارش کرد از نذورات کعبه سوء استفاده نکند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص104، 412.</ref> درباره دادن کلید به شیبه<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> و عثمان تردید شده است؛ سبب این تردید، اسلام نداشتن شیبه<ref>المغازی، ج3، ص909؛ السیرة النبویه، ج2، ص444؛ انساب الاشراف، ج1، ص464-465.</ref> و عثمان<ref>الاستیعاب، ج3، ص1034؛ البدایة و النهایه، ج3، ص17.</ref> در آن موقع است.<ref group="یادداشت">البته اسلام نداشتن عثمان در آن موقع، با مخالفت ابن حجر (م.۸۵۲ق) مواجه شده است.</ref><ref>الاصابه، ج4، ص373.</ref> | ||
در جریان برگرداندن کلید کعبه به [[بنیعبدالدار]]، برخی به تمایل بنیهاشم برای به دست آوردن این منصب و مخالفت حضرت محمد(ص) اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> بر پایه نقلی، وی در پاسخ عباس عموی خویش به ترجیح منصب [[سقایت]] بر حجابت اشارت کرد.<ref>الطبقات، ج4، ص18.</ref> برخی نیز، به دادن منصب حجابت به عباس و بازستانده شدن آن از وی اشاره کردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> | |||
شیبه | با تصریح حضرت محمد(ص) بر جاودانی ماندن حجابت در میان بنی طلحه، این منصب همچنان در بین خاندان بنی شیبه که منسوب به شیبة بن عثمان هستند<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص238.</ref> به جای مانده است.<ref>الاعلام، ج3، ص181.</ref> در تاریخ، نام برخی از این کلیدداران که معروف به«حَجَبیّ» بودند آمده است. برخی از آنها چنیناند: | ||
* مسلم بن شیبه که پس از وفات پدر در سال ۵۹ق.<ref>شذرات الذهب، ج1، ص268.</ref> عهدهدار این منصب گشت و از صحابه به شمار آمده است؛<ref>الاصابه، ج6، ص85.</ref> | |||
* ابوالمحاسن محمد بن علی الشیبی (م.۸۳۷ق) فقیه شافعی و قاضی مکه و صاحب کتاب تمثال الأمثال؛<ref>الاعلام، ج6، ص287.</ref> | |||
* محمد بن زین العابدین بن محمد (م.۱۲۵۳ق) صاحب کتاب مناسک الحج؛<ref>الاعلام، ج6، ص133.</ref> | |||
* عبدالعزیز الشیبی (م.۱۴۳۱ق/۲۰۱۰م)؛<ref>[https://www.alyaum.com/articles/793418 الشيخ عبد العزيز الشيبي]، الیوم، نسخه آرشیو.</ref> | |||
===امروزه=== | |||
البته پردهداری در کاربرد دیگر خود، تنها به منصب ساخت و تعویض [[پرده کعبه]] اختصاص دارد. که در برههای در اختیار [[مصر]] و امروزه با اشراف پادشاه [[عربستان]] انجام میشود.<ref name=":0" /> سادن، امروزه نیز مسؤولیت تعویض و شستشوی پرده کعبه و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4">نک: الجامع اللطیف، ص107؛ تحصیل المرام، ج1، ص255.</ref> | |||
===اختیارات یا وظایف حاجب کعبه=== | ===اختیارات یا وظایف حاجب کعبه=== | ||
حاجب | حاجب کعبه، بر باز و بسته کردن در کعبه و اجازه وارد شدن به کعبه ولایت دارد. وی گاه از ورود خواص حکومت نیز جلوگیری میکرد. در ماجرای اعتراض [[عایشه]] به حضرت محمد(ص) مبنی بر جلوگیری شیبه از ورود وی به درون کعبه، پس از توضیح قانع کننده شیبه، حضرت محمد(ص) به همسرش پیشنهاد داد که به داخل [[حجر اسماعیل]] برود که حجر نیز از کعبه است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص67.</ref> | ||
برخی از امور کعبه نیز بر عهده حاجب است. برای نمونه، شیبة بن عثمان پردههای کعبه را که میراث [[جاهلیت]] به حساب میآمد برگرفت<ref>المفصل، ج12، ص20.</ref> و پول آن را صدقه داد.<ref>مجموعة الحدیث، ج4، ص66.</ref> البته برگرفتن پرده از کعبه در زمان مهدی [[بنیعباس|عباسی]]، منوط به اجازه خلیفه بوده است.<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص133؛ تاریخ الاسلام، ج9، ص371.</ref> سادن، امروزه نیز مسؤولیت تعویض و شستشوی پرده کعبه و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4" /> | |||
حاجبان گاه به سلیقه خود در معماری کعبه دست میبردند و به آراستگی ظاهری کعبه میپرداختند. برای نمونه، در سال ۴۳۰ق. حاجبان کعبه با الهام از بازسازی [[عبدالله بن زبیر]] بر پایه روایت عایشه، [[حجر الاسود|حجرالاسود]] را داخل دیوار کعبه جای دادند و پوششی از نقره بر گرد آن ساختند.<ref>تاریخ الاسلام، ج25، ص47.</ref> | |||
===کتابشناسی=== | ===کتابشناسی=== | ||
فارغ از اطلاعات موجود در کتابهای مفصل تاریخی، تک نگارههایی در زمینه حجابت کعبه وجود دارد؛ برای نمونه، رساله الحجابة جاحظ در باب آداب حجابت نگاشته شده است.<ref name=":1" /> | |||
==حجابتِ دربار بزرگان== | ==حجابتِ دربار بزرگان== | ||
حجابت، یکی از منصبهای با اهمیتِ دربار پادشاهان و اشراف بوده است.<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای پس از حضرت محمد(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. | حجابت، یکی از منصبهای با اهمیتِ دربار پادشاهان و اشراف بوده است.<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای پس از حضرت محمد(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. |