سید نصرالله حائری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع: اصلاح نشانی وب، اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نصرالله حائری'''، نماینده و امام جماعت [[شیعه]] در عهد نادرشاه در [[مسجدالحرام]] بود. او فعالیتهای زیادی برای برقرای نماز جماعت توسط شیعیان در مسجدالحرام انجام داد و سرانجام به دست دولت [[عثمانیان|عثمانی]] به شهادت رسید. | '''نصرالله حائری'''، نماینده و امام جماعت [[شیعه]] در عهد نادرشاه در [[مسجدالحرام]] بود. او فعالیتهای زیادی برای برقرای نماز جماعت توسط شیعیان در مسجدالحرام انجام داد و سرانجام به دست دولت [[عثمانیان|عثمانی]] به شهادت رسید. | ||
== تبار == | ==نام و تبار== | ||
سید نصرالله حائری | سید نصرالله حائری موسوی، در [[کربلا]] به دنیا آمد. او به آل فائز خاندانی مشهور در کربلا<ref>نک: بیوتات الکربلا القدیمه، ص63-80.</ref> نسب میبرد و از این رو به او فائزی گفتهاند.<ref>تنضید العقود، ج2, ص379؛ اعیان الشیعه، ج10, ص213.</ref> شهرتش به حائری نیز، به سبب این است که اهل [[حائر حسینی]]<ref group="یادداشت">کربلا.</ref> ست.<ref>اعیان الشیعه، ج10, ص214.</ref> | ||
== زیست علمی == | ==زیست علمی== | ||
حائری در علوم حدیث، ادبیات، شعر و تاریخ تبحر داشت و نیز خطیبی توانا بود.<ref>الاجازة الکبیره، ص83.</ref> وی در روضه | حائری در علوم حدیث، ادبیات، شعر و تاریخ تبحر داشت و نیز خطیبی توانا بود.<ref>الاجازة الکبیره، ص83.</ref> وی در روضه [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] تدریس داشته است. همچنین سفرهای متعددی به ایران داشته که در برخی از این سفرها ـ به عنوان مثال در حدود سال ۱۱۴۲ق. ـ در قم، الاستبصار شیخ طوسی را تدریس میکرده که با استقبال طلاب روبهرو شده است.<ref>الاجازة الکبیره، ص83.</ref> او را به فهم و خوش بیانی توصیف نمودهاند.<ref>الاجازة الکبیره، ص83.</ref> حائری مدتی در [[مکه]] سکونت داشته و چنانکه سید عباس بن علی بن نورالدین مکی (م.حدود ۱۱۸۰ق)<ref group="یادداشت">صاحب کتاب نزهة الجلیس.</ref> میگوید در سال ۱۱۳۰ق. نزد حائری ادبیات میآموخته و سپس با تشویق وی در سال ۱۱۳۱ق؛ و همراه او به [[عراق]] سفر میکند.<ref>نزهة الجلیس، ج1، ص20-21.</ref> | ||
از | وی از عالمان پرشماری اجازه نقل حدیث داشته و بسیاری نیز از او اجازه نقل حدیث دریافت نمودهاند.<ref>نک: امل الامل، ج2، ص155؛ شهداء الفضیله، ص218.</ref> حائری آثار پرشماری در فقه و حدیث نوشته است.<ref>الاجازة الکبیره، ص85؛ اعیان الشیعه، ج10، ص215.</ref> دیوان شعری نیز از او، به تحقیق میرزا عباس کرمانی و با مقدمه محمدحسین کاشف الغطاء در سال ۱۳۷۳ق. در [[نجف]] منتشر شده است. حتی برخی نامهنگاریها میان حائری و دیگران به زبان شعر است؛ نیز اشعاری از وی بر ورودی یکی از درهای حرم امام حسین(ع) نقش شده است.<ref>اعیان الشیعه، ج10، ص215.</ref> | ||
از دیگر فعالیتهای حائری تلاش برای گردآوری و احیاء کتابهای خطی بوده است؛ برای نمونه، از برخی بابهای بحار الأنوار که تا آن زمان به صورت مسوّده بوده با هزینه شخصی نسخهبرداری کرده است.<ref>الاجازه الکبیره، ص83-84.</ref> | |||
پس از این جریان، نادر شاه از سلطان عثمانی ـ سلطان محمود اول ـ پنج مطلب درخواست نمود از جمله این که سلطان عثمانی اجازه دهد پیروان آئین جعفری در کنار مذاهب اهل سنت در مسجدالحرام نماز جماعت برپا کنند. | ==ارتباط با نادرشاه== | ||
حائری در سفرهایش به ایران مورد توجه [[ايران|ایرانیان]] قرار میگرفته است؛ برای نمونه، در یکی از آنها در سال ۱۱۴۲ق. نادرشاه او را با عطایایی در لشکرگاه خود تکریم کرد.<ref>الاجازة الکبیره، ص83.</ref> حائری یکی از امضاکنندگان «وثیقه اتحاد اسلامی نادری» نیز هست.<ref>مجله یادگار، ش36، ص54.</ref> این سند در مجلسی که نادرشاه در سال ۱۱۵۶ق، در [[عراق]]، با حضور عالمان عراق، [[ایران]] و [[افغانستان|افغان]] تنظیم شد.<ref>مجله یادگار، ش36، ص51-54، «وثیقه اتحاد اسلام نادری».</ref> یکی از مفاد این سند، لزوم قرار گرفتن مذهب [[شیعه]] جعفری در کنار مذاهب چهارگانه اهل سنت بود.<ref>عالم آرای نادری، ج3، ص986؛ دره نادره، ص596-598.</ref> | |||
نادرشاه برای به رسمیت شناخته شدن مذهب جعفری<ref>دره نادره، ص598.</ref> و برگزاری نماز جماعت شیعیان در مسجدالحرام در کنار مذاهب اهل سنت<ref>عالم آرای نادری، ج3، ص986.</ref> | |||
پس از این جریان، نادر شاه از سلطان عثمانی ـ سلطان محمود اول ـ پنج مطلب درخواست نمود از جمله این که سلطان عثمانی اجازه دهد پیروان آئین جعفری در کنار مذاهب اهل سنت در مسجدالحرام نماز جماعت برپا کنند. گفتنی است نادرشاه پس از این که به تخت نشسته بود نیز طی نامهای این مطلب و نیز این که دولت عثمانی باید مذهب جعفری را به رسمیت بشناسد و… را از دولت عثمانی درخواست نموده بود که در آن هنگام دولت عثمانی آن را به دلایل وجود موانع شرعی نپذیرفته بود. | |||
به هر ترتیب نادرشاه به این منظور حائری را با تحف و هدایائی در سال ۱۱۵۷ق. به مکه مکرمه ونزد شریف آن شهر ـ مسعود بن سعید ـ اعزام داشت.<ref>تنضید العقود، ج2، ص377-378.</ref> تا این بخش از رخدادها، در منابع تاریخی، مشترک است اما از جریاناتی که به قتل حائری منجر شد، مبهم است و در آن اختلاف وجود دارد؛ برخی نقل کردهاند که حائری مأموریت خود را در مکه به اتمام رسانده و از مکه بازگشت وبعد از آن به پایتخت عثمانی فرستاده شده و در آنجا به قتل رسید.<ref>نک: الاجازة الکبیره، ص85؛ شهداء الفضیله، ص218؛ اعیان الشیعه، ج10، ص214.</ref> | به هر ترتیب نادرشاه به این منظور حائری را با تحف و هدایائی در سال ۱۱۵۷ق. به مکه مکرمه ونزد شریف آن شهر ـ مسعود بن سعید ـ اعزام داشت.<ref>تنضید العقود، ج2، ص377-378.</ref> تا این بخش از رخدادها، در منابع تاریخی، مشترک است اما از جریاناتی که به قتل حائری منجر شد، مبهم است و در آن اختلاف وجود دارد؛ برخی نقل کردهاند که حائری مأموریت خود را در مکه به اتمام رسانده و از مکه بازگشت وبعد از آن به پایتخت عثمانی فرستاده شده و در آنجا به قتل رسید.<ref>نک: الاجازة الکبیره، ص85؛ شهداء الفضیله، ص218؛ اعیان الشیعه، ج10، ص214.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۲۲: | ||
در مقابل، گزارشهای دیگر تفصیل داده و نقل کردهاند که حائری به مکه رفت و در مسجدالحرام نماز جمعه را پس از ایراد خطبه که در آن خلفاء اربعه را ذکر کرده و برای سلاطین و سپس مسلمین دعا کرد، اقامه نمود و قنوت نماز را بر رکوع مقدم داشت و بعد از نماز با علمای حرمین دیدار کرده و هدایای بسیار نادر شاه را، به رسم صله میان آنها تقسیم نمود تا این که در همان سال مأموری از جانب عثمانی به مکه آمد با این مأموریت که تمام هدایایی را که حائری به مکه آورده تحویل بگیرد؛ اما او رفتار ناپسندی با حائری نمود و کار را به آنجا کشاند که لعن و شتمی بیش از گذشته نسبت به شیعیان انجام پذیرفت.<ref>تنضید العقود، ج2، ص390-393.</ref> | در مقابل، گزارشهای دیگر تفصیل داده و نقل کردهاند که حائری به مکه رفت و در مسجدالحرام نماز جمعه را پس از ایراد خطبه که در آن خلفاء اربعه را ذکر کرده و برای سلاطین و سپس مسلمین دعا کرد، اقامه نمود و قنوت نماز را بر رکوع مقدم داشت و بعد از نماز با علمای حرمین دیدار کرده و هدایای بسیار نادر شاه را، به رسم صله میان آنها تقسیم نمود تا این که در همان سال مأموری از جانب عثمانی به مکه آمد با این مأموریت که تمام هدایایی را که حائری به مکه آورده تحویل بگیرد؛ اما او رفتار ناپسندی با حائری نمود و کار را به آنجا کشاند که لعن و شتمی بیش از گذشته نسبت به شیعیان انجام پذیرفت.<ref>تنضید العقود، ج2، ص390-393.</ref> | ||
== شهادت == | ==شهادت== | ||
در این میان تلاشهای عبدالله سویدی، نماینده دولت عثمانی در مجلس نادرشاه در نجف که در آن زمان یکی از چهرههای سیاسی صاحب نفوذ در دستگاه حکومت مکه تلقی میشد؛ مانعی بزرگ در مقابل حائری محسوب میگردید. او کار را به آنجا رساند که حائری را فرا خوانده و تهدیدش کرد و به صراحت تأکید کرد که اجازه نخواهد داد نماز شیعه در مسجدالحرام در زمان وی اقامه گردد. به دنبال این جریان خفیهنویسان عثمانی سعایت بسیاری از حائری نزد سلطان عثمانی کرده و در پی این گزارشها، عبدالله سویدی، حائری را در مکه بازداشت و بعد از مدتی به زندان قلعه دمشق منتقل کرد.<ref>النفحة المسکیه، ص325-327.</ref> پس از آن، حائری همراه مأمور عثمانی به استانبول فرستاده شد و دولت عثمانی او را با ضربه شمشیر به قتل رساند.<ref>تنضید العقود، ج2، ص398.</ref> | در این میان تلاشهای عبدالله سویدی، نماینده دولت عثمانی در مجلس نادرشاه در نجف که در آن زمان یکی از چهرههای سیاسی صاحب نفوذ در دستگاه حکومت مکه تلقی میشد؛ مانعی بزرگ در مقابل حائری محسوب میگردید. او کار را به آنجا رساند که حائری را فرا خوانده و تهدیدش کرد و به صراحت تأکید کرد که اجازه نخواهد داد نماز شیعه در مسجدالحرام در زمان وی اقامه گردد. به دنبال این جریان خفیهنویسان عثمانی سعایت بسیاری از حائری نزد سلطان عثمانی کرده و در پی این گزارشها، عبدالله سویدی، حائری را در مکه بازداشت و بعد از مدتی به زندان قلعه دمشق منتقل کرد.<ref>النفحة المسکیه، ص325-327.</ref> پس از آن، حائری همراه مأمور عثمانی به استانبول فرستاده شد و دولت عثمانی او را با ضربه شمشیر به قتل رساند.<ref>تنضید العقود، ج2، ص398.</ref> | ||