تحقیق النصرة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۷۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
کتاب تحقیق النصره در تداوم سنت [[تاریخ‌نگاری مدینه]] و باهدف تلخیص و تکمیل و افزایش مباحث [[الدرة الثمینة فی اخبار المدینه]] اثر [[ابن نجار]] (م. 643 ق.) در سال ۷۶۶ قمری نگارش یافته است. پیش از مراغی، مطری (م. 741 ق.) در کتاب [[التعریف بما آنست الهجرة من معالم دار الهجره]] همین کار را انجام داده و به تلخیص و تکمیل کتاب ابن نجار پرداخته بود؛ اما به نظر مراغی، کتاب مطری وافی به مقصود نبوده؛ زیرا نتوانسته بود تمام نکات و گزارش‌ها و اهداف کتاب الدرة الثمینة فی اخبار المدینه اثر ابن نجار را با حفظ ایجاز و اختصار مطرح نماید.<ref>تحقیق النصرة، ص 94</ref> برای رفع این نقصان، مراغی کوشیده است تا گزارش‌های این دو کتاب را با حذف سلسله سند راویان و گاه جابه‌جا کردن گزارش‌ها، سامان دهد و با افزودن آگاهی‌های تکمیلی، ارزش کتابش را نسبت به دو اثر پیشین، تثبیت کند.<ref>تحقیق النصرة، ص 94-95</ref> افزون بر این، وی به تصحیح خطاها و گزارش‌های نادرست کتب پیشین پرداخته است. <ref>تحفة النصرة، ص 36-37</ref>  
کتاب تحقیق النصره در تداوم سنت [[تاریخ‌نگاری مدینه]] و باهدف تلخیص و تکمیل و افزایش مباحث [[الدرة الثمینة فی اخبار المدینه]] اثر [[ابن نجار]] (م. 643 ق.) در سال ۷۶۶ قمری نگارش یافته است. پیش از مراغی، مطری (م. 741 ق.) در کتاب [[التعریف بما آنست الهجرة من معالم دار الهجره]] همین کار را انجام داده و به تلخیص و تکمیل کتاب ابن نجار پرداخته بود؛ اما به نظر مراغی، کتاب مطری وافی به مقصود نبوده؛ زیرا نتوانسته بود تمام نکات و گزارش‌ها و اهداف کتاب الدرة الثمینة فی اخبار المدینه اثر ابن نجار را با حفظ ایجاز و اختصار مطرح نماید.<ref>تحقیق النصرة، ص 94</ref> برای رفع این نقصان، مراغی کوشیده است تا گزارش‌های این دو کتاب را با حذف سلسله سند راویان و گاه جابه‌جا کردن گزارش‌ها، سامان دهد و با افزودن آگاهی‌های تکمیلی، ارزش کتابش را نسبت به دو اثر پیشین، تثبیت کند.<ref>تحقیق النصرة، ص 94-95</ref> افزون بر این، وی به تصحیح خطاها و گزارش‌های نادرست کتب پیشین پرداخته است. <ref>تحفة النصرة، ص 36-37</ref>  


=== استفاده از منابع مفقود ===
===استفاده از منابع مفقود===
[[سخاوی]] اهمیت تحقیق النصره و عنایت عالمان و مورخان به این کتاب را یادآوری کرده است.<ref>. الضوء اللامع، ج 11، ص 29.</ref> از وجوه اهمیت تحقیق النصره، حفظ و نقل گزارش‌های کتاب‌های پیشین است که بیشتر آن‌ها ازدست‌رفته‌اند. مراغی منقولاتی گسترده از کتاب [[اخبار دار الهجره]] [[رزین بن معاویه عبدری|رُزَین بن معاویه عَبدری]] (م. 525 ق.) آورده است.<ref>تحفة النصرة ص 131، 145، 169، 171</ref> بسیاری از مباحث کتاب عبدری، از طریق همین نقل‌های مراغی قابل‌بازسازی است. پیش از تحقیق النصره، در منابع تاریخ مدینه، به کتاب عبدری نپرداخته‌اند. همچنین گزارش‌های بسیار از [[اخبار المدینه]] [[ابن زباله]](م. حدود 200 ق.) در کتاب مراغی به چشم می‌خورد.<ref>تحفة النصرة ص 105-121، 136، 143، 145، 176</ref> نیز یکی از مصادر و منابع تحقیق النصره، کتاب اخبار المدینه [[یحیی بن حسن علوی]] (م. 277 ق.) است.<ref>تحفة النصرة ص 171، 176</ref> 26 گزارش که از این کتاب آمده، از دسترسی نویسنده به اصل کتاب حکایت دارد؛ درحالی‌که ابن نجار در الدرة الثمینه تنها چند نقل کوتاه از کتاب علوی آورده است.
[[سخاوی]] اهمیت تحقیق النصره و عنایت عالمان و مورخان به این کتاب را یادآوری کرده است.<ref>. الضوء اللامع، ج 11، ص 29.</ref> از وجوه اهمیت تحقیق النصره، حفظ و نقل گزارش‌های کتاب‌های پیشین است که بیشتر آن‌ها ازدست‌رفته‌اند. مراغی منقولاتی گسترده از کتاب [[اخبار دار الهجره]] [[رزین بن معاویه عبدری|رُزَین بن معاویه عَبدری]] (م. 525 ق.) آورده است.<ref>تحفة النصرة ص 131، 145، 169، 171</ref> بسیاری از مباحث کتاب عبدری، از طریق همین نقل‌های مراغی قابل‌بازسازی است. پیش از تحقیق النصره، در منابع تاریخ مدینه، به کتاب عبدری نپرداخته‌اند. همچنین گزارش‌های بسیار از [[اخبار المدینه]] [[ابن زباله]](م. حدود 200 ق.) در کتاب مراغی به چشم می‌خورد.<ref>تحفة النصرة ص 105-121، 136، 143، 145، 176</ref> نیز یکی از مصادر و منابع تحقیق النصره، کتاب اخبار المدینه [[یحیی بن حسن علوی]] (م. 277 ق.) است.<ref>تحفة النصرة ص 171، 176</ref> 26 گزارش که از این کتاب آمده، از دسترسی نویسنده به اصل کتاب حکایت دارد؛ درحالی‌که ابن نجار در الدرة الثمینه تنها چند نقل کوتاه از کتاب علوی آورده است.


=== اهمیت کتاب ===
===اهمیت کتاب===
توجه مورخان مدینه از جمله [[سمهودی]] (م. 911 ق.) و نقل گسترده گزارش‌های تحقیق النصره، نشانه اهمیت این کتاب است. گوشه‌هایی از کتاب مراغی درباره مسجدالنبی(ص)، شکل و تصویر [[قبور سه‌گانه]]، [[مسجد قبا]]، [[وادی مهزور|وادی مَهزور]]، توسل و موضوعات دیگر مورد توجه سمهودی قرارگرفته و وی آن‌ها را نقل کرده است.<ref>. وفاء الوفاء، ج 2، ص 52، 57، 116، 253. ج 4، ص 57، 313، 358.</ref> برخی دانشوران [[شیعه]] در موضوعاتی که باانگیزه‌ها و آموزه‌های شیعه پیوند دارد، مانند بحث از [[باب علی]] (از ابواب مسجدالنبی(ص)) و توسل، به کتاب تحقیق النصره استناد کرده‌اند.<ref>. شرح احقاق الحق، ج 5، ص 584. الانتصار، ج 5، ص 321.</ref>  
توجه مورخان مدینه از جمله [[سمهودی]] (م. 911 ق.) و نقل گسترده گزارش‌های تحقیق النصره، نشانه اهمیت این کتاب است. گوشه‌هایی از کتاب مراغی درباره مسجدالنبی(ص)، شکل و تصویر [[قبور سه‌گانه]]، [[مسجد قبا]]، [[وادی مهزور|وادی مَهزور]]، توسل و موضوعات دیگر مورد توجه سمهودی قرارگرفته و وی آن‌ها را نقل کرده است.<ref>. وفاء الوفاء، ج 2، ص 52، 57، 116، 253. ج 4، ص 57، 313، 358.</ref> برخی دانشوران [[شیعه]] در موضوعاتی که باانگیزه‌ها و آموزه‌های شیعه پیوند دارد، مانند بحث از [[باب علی]] (از ابواب مسجدالنبی(ص)) و توسل، به کتاب تحقیق النصره استناد کرده‌اند.<ref>. شرح احقاق الحق، ج 5، ص 584. الانتصار، ج 5، ص 321.</ref>  


===روش نویسنده ===
===روش نویسنده===
روش مراغی، جمع میان نقل و مشاهده است. او در وصف هر موضوع، از گزارش‌های منابع پیشین بهره می‌گیرد و دیده‌های خویش را نیز می‌افزاید. دقت در نقل گزارش‌ها و اندازه‌گیری‌ها، از ویژگی‌های روش تاریخ‌نگاری مراغی است. <ref>تحفة النصرة ص 170-171</ref> از ویژگی‌های مراغی، افزودن مبحث کلامی «توسل» به این کتاب، به‌تناسب بحث از زیارت نبوی است.<ref>تحقیق النصرة، ص 416-432</ref>
روش مراغی، جمع میان نقل و مشاهده است. او در وصف هر موضوع، از گزارش‌های منابع پیشین بهره می‌گیرد و دیده‌های خویش را نیز می‌افزاید. دقت در نقل گزارش‌ها و اندازه‌گیری‌ها، از ویژگی‌های روش تاریخ‌نگاری مراغی است. <ref>تحفة النصرة ص 170-171</ref> از ویژگی‌های مراغی، افزودن مبحث کلامی «توسل» به این کتاب، به‌تناسب بحث از زیارت نبوی است.<ref>تحقیق النصرة، ص 416-432</ref>
=== درباره نام کتاب ===
در متن کتاب به تاریخ نگارش تحقیق النصره در سال (766 ق.) اشاره‌شده است.<ref>تحقیق النصرة، ص 146</ref> درباره عنوان تحقیق النصره بتلخیص معالم دار الهجره که نام انتخابی خود مراغی است<ref>تحقیق النصرة، ص 95، . نک: کشف الظنون، ج 1، ص 312، 378.</ref> تنها یک نکته مبهم در کلمه «تلخیص» وجود دارد. این قید به کتاب [[الدرة الثمینة فی اخبار المدینه]] ابن نجار مرتبط نیست؛ زیرا تحقیق النصره خلاصه الدرة الثمینه نیست، گر چه الدره یکی از مصادر مهم واصلی مراغی است؛ بنابراین، مقصود مراغی از قید «تلخیص»، گزارش تاریخ و معرفی مساجد و اماکن مدینه به‌صورت مختصر و با رعایت ایجاز است.
==محتوای کتاب==
==محتوای کتاب==
موضوعات کتاب در یک مقدمه، چهار باب و فصول متعدد تنظیم‌شده‌اند. در مقدمه، طی سه فصل نخست، روایاتی درباره جایگاه و فضیلت مدینه از منابع حدیث اهل سنت مانند [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل‌شده است.<ref>تحقیق النصرة، ص 96-121</ref> در فصل دوم، گزارشی کوتاه از نام‌های مدینه مانند [[مدینه|عذرا]]<ref>تحقیق النصرة، ص 123</ref> ، مُطَیّبه و طیّبه<ref>تحقیق النصرة، ص 124</ref> ، [[یثرب]]<ref>تحقیق النصرة، ص 124-130</ref> و نیز اشاره‌ای به قبیله‌ها و تیره‌های [[اوس]] و [[خزرج]]<ref>تحقیق النصرة، ص 130-132</ref> آمده است. گزارش مطری از 300 صنعتگر و کارگر یهودی ساکن قریه یثرب، با نقد مراغی مواجه شده؛ زیرابه نظر وی، این صنعتگران در منطقه زهره، یکی از مناطق مجاور مدینه، ساکن بوده‌اند.<ref>تحقیق النصرة، ص 128</ref> در فصل بعد، به فضیلت‌ها و اهمیت مسجدالنبی(ص) و روضه شریفه در احادیث اسلامی اشاره گشته است.<ref>تحقیق النصرة، ص 133-146</ref>  
کتاب در یک مقدمه، چهار باب و فصول متعدد تنظیم‌شده‌اند. در مقدمه، طی سه فصل نخست، روایاتی درباره جایگاه و فضیلت مدینه از منابع حدیث اهل سنت مانند [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل‌شده است.<ref>تحقیق النصرة، ص 96-121</ref> در فصل دوم، گزارشی کوتاه از نام‌های مدینه مانند [[مدینه|عذرا]]<ref>تحقیق النصرة، ص 123</ref> ، مُطَیّبه و طیّبه<ref>تحقیق النصرة، ص 124</ref> ، [[یثرب]]<ref>تحقیق النصرة، ص 124-130</ref> و نیز اشاره‌ای به قبیله‌ها و تیره‌های [[اوس]] و [[خزرج]]<ref>تحقیق النصرة، ص 130-132</ref> آمده است. در فصل بعد، به فضیلت‌ها و اهمیت مسجدالنبی(ص) و روضه شریفه در احادیث اسلامی اشاره گشته است.<ref>تحقیق النصرة، ص 133-146</ref>  


===باب اول کتاب===
===باب اول کتاب===
در باب اول، طی هفت فصل، گزارش‌های متعدد از تاریخ [[بیعت عقبه]] و اسلام آوردن گروهی [[انصار]] و نام‌های بیعت‌کنندگان و نقیبان<ref>تحقیق النصرة، ص 149-157</ref> ، [[هجرت پیامبر(ص)]] به مدینه<ref>تحقیق النصرة، ص 158</ref> ، ورود پیامبر به [[قبا]]، فضیلت [[مسجد قبا]]<ref>تحقیق النصرة، ص 164-175</ref> ، ساخت مسجدالنبی(ص) در عهد نبوی، محل مصلای رسول خدا و گسترش‌های دوران خلفای بعد<ref>تحقیق النصرة، ص 176-203</ref> آمده است. مراغی در وصف مکان‌های مدینه، افزون بر استناد به اخبار تاریخی، از دیده‌های خود نیز بهره گرفته و ازجمله، درباره [[مسجد ضرار]] آورده است: «امروزه نشانه‌ای از آن وجود ندارد و ابن نجار جای آن را به‌اشتباه نشان داده است.»<ref>تحقیق النصرة، ص 132</ref>  
در باب اول، طی هفت فصل، گزارش‌های متعدد از تاریخ [[بیعت عقبه]] و اسلام آوردن گروهی [[انصار]] و نام‌های بیعت‌کنندگان و نقیبان<ref>تحقیق النصرة، ص 149-157</ref> ، [[هجرت پیامبر(ص)]] به مدینه<ref>تحقیق النصرة، ص 158</ref> ، ورود پیامبر به [[قبا]]، فضیلت [[مسجد قبا]]<ref>تحقیق النصرة، ص 164-175</ref>، ساخت مسجدالنبی(ص) در عهد نبوی، محل مصلای رسول خدا و گسترش‌های دوران خلفای بعد<ref>تحقیق النصرة، ص 176-203</ref> آمده است. مراغی در وصف مکان‌های مدینه، افزون بر استناد به اخبار تاریخی، از دیده‌های خود نیز بهره گرفته و ازجمله، درباره [[مسجد ضرار]] آورده است: «امروزه نشانه‌ای از آن وجود ندارد و ابن نجار جای آن را به‌اشتباه نشان داده است.»<ref>تحقیق النصرة، ص 132</ref>  


مراغی درباره مسجدالنبی(ص)، دانسته‌های خود از معماری، مساحت‌ها، نوع سنگ‌ها و آجرهای به‌کاررفته در آن و تغییر خانه‌های پیرامون مسجد، ازجمله خانه [[همسران پیامبر(ص)]] را یادکرده است.<ref>تحقیق النصرة، ص 204-224</ref> او پس از ارزیابی وصف ابن نجار از حدود مسجدالنبی(ص) می‌گوید: «اکنون از بِلاط مسجد خبری نیست و نیز دو تیر چوبی که از سمت [[شام]] در صحن مسجد نصب‌شده بود، ازمیان‌رفته است.»<ref>تحقیق النصرة، ص 221</ref>  
مراغی درباره مسجدالنبی(ص)، دانسته‌های خود از معماری، مساحت‌ها، نوع سنگ‌ها و آجرهای به‌کاررفته در آن و تغییر خانه‌های پیرامون مسجد، ازجمله خانه [[همسران پیامبر(ص)]] را یادکرده است.<ref>تحقیق النصرة، ص 204-224</ref> او پس از ارزیابی وصف ابن نجار از حدود مسجدالنبی(ص) می‌گوید: «اکنون از بِلاط مسجد خبری نیست و نیز دو تیر چوبی که از سمت [[شام]] در صحن مسجد نصب‌شده بود، ازمیان‌رفته است.»<ref>تحقیق النصرة، ص 221</ref>