چاه اریس: تفاوت میان نسخهها
←وضو و نوشیدن پیامبر(ص) از آن
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
آنچه از مجموع گزارشها بر میآید این است که از چاه اریس، حضرت محمد(ص) استفاده کرده و از آب آن نوشیده و وضو گرفته است.<ref>نک: امتاع الاسماع، ج14، ص567؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص258.</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) به عنوان [[تبرک]]، در آب چاه اریس دمیده است؛<ref>تذکرة بالاخبار، ص155؛ تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> ولی این گزارش گاه با موافقت و گاه با مخالفت برخی حدیثشناسان مواجه شده است.<ref>الرحله الورثیلانیه، ج2، ص568.</ref> | آنچه از مجموع گزارشها بر میآید این است که از چاه اریس، حضرت محمد(ص) استفاده کرده و از آب آن نوشیده و وضو گرفته است.<ref>نک: امتاع الاسماع، ج14، ص567؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص258.</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) به عنوان [[تبرک]]، در آب چاه اریس دمیده است؛<ref>تذکرة بالاخبار، ص155؛ تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> ولی این گزارش گاه با موافقت و گاه با مخالفت برخی حدیثشناسان مواجه شده است.<ref>الرحله الورثیلانیه، ج2، ص568.</ref> | ||
برخی [[سفرنامهنویسی|سفرنامهنویسان]] ظاهراً به اقتباس از فرهنگ عمومی آوردهاند که آب چاه اریس در آغاز تلخ بوده و با متبرک کردن آن از سوی پیامبر(ص)، شیرین شده است.<ref>تذکرة بالاخبار، ص155-156.</ref> | برخی [[سفرنامهنویسی|سفرنامهنویسان]] ظاهراً به اقتباس از فرهنگ عمومی آوردهاند که آب چاه اریس در آغاز تلخ بوده و با متبرک کردن آن از سوی پیامبر(ص)، شیرین شده است.<ref>تذکرة بالاخبار، ص155-156.</ref> نیز گاه به پیشنهاد برخی از [[صحابه]] مبنی بر استفاده از آب این چاه در غسل بدن پیامبر(ص) اشاره شده است.<ref>امتاع الاسماع، ج14، ص567.</ref> | ||
نیز گاه به پیشنهاد برخی از [[صحابه]] مبنی بر استفاده از آب این چاه در غسل بدن پیامبر(ص) اشاره شده است.<ref>امتاع الاسماع، ج14، ص567.</ref> | |||
==انگشتر پیامبر(ص) در آن== | ==انگشتر پیامبر(ص) در آن== | ||
انگشتر [[حضرت محمد(ص)]] به عنوان مهر حکومتی از پیامبر(ص) به خلیفههای پس از او رسیده و نزد خلیفههای نخست تا سوم نگهداری میشد؛<ref>التنبیه و الاشراف، ص254، اسد الغابه، ج4، ص465، البدایة و النهایه، ج5، ص356.</ref> ولی درسال ۳۰ هجری<ref>تاریخ الموصل، ج1، ص61.</ref> هنگامی که [[عثمان بن عفان|عثمان]] سرچاه اریس، با آن بازی میکرد یا به کارگران فرمان میراند، در چاه افتاد.<ref>امتاع الاسماع، ج7، ص47.</ref> سپس خالی کردن آب چاه و تلاشهای بسیار نتیجه نداد و اثری از انگشتر یافت نشد. برخی آوردهاند که شورش علیه عثمان و کشته شدن او، پس از گم شدن این انگشتر بود؛ زیرا به گمان آنها با افتادن انگشتر در چاه، برکت آن به پایان رسید.<ref>اسد الغابه، ج4، ص465، التعریف بماآنست الهجره، ص151 نیز نک:تاریخ المدینه، ج3، ص1107.</ref> | |||
با این همه، گم شدن انگشتر نبوی به [[چاه قریصه|چاه قُریصه]]<ref>سبل الهدی، ج7، ص230.</ref> و [[چاه یسره]]<ref>وفاء الوفاج، 3، ص142.</ref> هم نسبت داده شده و گاه گفتهاند که انگشتر از دست عثمان در چاه خریف در منطقه اریس افتاد.<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256.</ref> البته احتمال میرود نام چاه خریف را برای چاه اریس به کار برده باشند. احتمال یکبار رخدادن گم شدن انگشتر و اشتباه گزارشگران و فراموش کردن نام چاه وجود دارد. احتمال دیگر این است که انگشتر از دست عثمان در چاه اریس افتاده و هیچگاه یافت نشده اما پیشتر از دست خود پیامبر(ص) در چاه قریصه افتاده اما ظاهراً آن را پیدا کردهاند. | |||
==ویژگیها== | ==ویژگیها== | ||
آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref name=":0" /> در اطراف آن، بستانهای سرسبز و قلعههای برجسته برقرار بوده است.<ref name=":1" /> | آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref name=":0">بهجه النفوس، ج1، ص306؛ الدرة الثمینه، ص59.</ref> در اطراف آن، بستانهای سرسبز و قلعههای برجسته برقرار بوده است.<ref name=":1">الجواهر الثمینه، ص91؛ جغرافیایی تاریخی کشورهای اسلامی، ج1، ص164.</ref> با این همه، گاه خبر از کمی آب چاه اریس نیز دادهاند.<ref name=":2">البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ الروض المعطار، ص22.</ref><ref group="یادداشت">که گمان میرود در جهت اشاره به تقدیر الهی دریافت نشدن انگشتر گمشده عثمان، به رغم کمی آب چاه بوده است.</ref><ref name=":3">تاریخ ابن خلدون، ج1، ص326.</ref> | ||
ابن نجار (۶۴۳ق)، عمق چاه اریس را ۱۴ ذراع و یک شِبر،<ref group="یادداشت">بیش از۷ متر.</ref> پهنایش را ۵ ذراع<ref group="یادداشت">دو و نیم متر.</ref> و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع<ref group="یادداشت">یک و نیم متر.</ref> اندازه گرفته است.<ref>الدرة الثمینه، ص60؛ التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> یک سده پس از آن، مطری (۷۴۱ق) جای چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای بنی حسین<ref>[[امرای مدینه]].</ref> توصیف کرده<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص149.</ref> و افزوده که در نزدیک چاه اریس، خانهای جهت سکونت خادمان [[مسجد قبا]] و قلعههایی برای نگهبانی، ساخته شده است.<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> | ابن نجار (۶۴۳ق)، عمق چاه اریس را ۱۴ ذراع و یک شِبر،<ref group="یادداشت">بیش از۷ متر.</ref> پهنایش را ۵ ذراع<ref group="یادداشت">دو و نیم متر.</ref> و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع<ref group="یادداشت">یک و نیم متر.</ref> اندازه گرفته است.<ref>الدرة الثمینه، ص60؛ التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> یک سده پس از آن، مطری (۷۴۱ق) جای چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای بنی حسین<ref>[[امرای مدینه]].</ref> توصیف کرده<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص149.</ref> و افزوده که در نزدیک چاه اریس، خانهای جهت سکونت خادمان [[مسجد قبا]] و قلعههایی برای نگهبانی، ساخته شده است.<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> |