آخر الزمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} '''آخِر الزمان''' رخدادهای بخش پایانی حیات دنیا [در مکه و مدینه] آخ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Abazar | {{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Abazar }} | ||
'''آخِر الزمان''' رخدادهای بخش پایانی حیات دنیا [در مکه و مدینه] | '''آخِر الزمان''' رخدادهای بخش پایانی حیات دنیا [در مکه و مدینه] | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
۱. بعثت پیامبر خاتم۹: براساس آیه «فَهَل ینظُرُونَ إِلا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیهُم بَغتَةً فَقَد جَاءَ أَشرَاطُهَا...» (محمّد/۴۷، ۱۸) نزول آخرین شریعت که با بعثت پیامبر اکرم۹ تحقق یافته، نخستین نشانه آخرالزمان و پایان تاریخ به شمار میرود<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref>. نیز آیه {اقتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ} (قمر/۵۴، ۱) به نزدیکی قیامت و فاصلهاندک میان بعثت پیامبر آخرالزمان و قیامت اشاره دارد<ref>تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref>. از این رو پیامبر اکرم، پیامبر آخرالزمان نامیده شده است.<ref>کمال الدین، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ تحفة الاحوذی، ج۶، ص۳۸۱.</ref> براساس روایتی، رسول خدا۹ با کنار هم نهادن دو انگشت سبّابه و میانی خود، به مردم فرمود: فاصله بعثت من با برپایی قیامت مانند فاصلهاندک میان این دو انگشت است. بر پایه روایتی دیگر، روزی پیامبر۹ نزدیک غروب آفتاب فرمود: مقدار باقی مانده از عمر دنیا نسبت به عمر سپری شده آن، مانند باقیمانده عمر امروز از این هنگام است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۳۱۱؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> افزون بر منابع اسلامی، در برخی از متون ادیان پیشین نیز از پیامبر اکرم۹ به عنوان پیامبر خاتَم و آخرالزمان یاد شده؛ چنانکه در برخی گزارشها آمده که یهود در کتابهای خود یافته بودند که هجرت پیامبر خاتم در محلی میان کوه عِیر* و اُحد خواهد بود. بدین دلیل، گروهی از آنان از فلسطین به این منطقه که همان مدینه بود، هجرت کردند تا در شمار اصحاب پیامبر آخرالزمان قرار گیرند؛ گرچه وقتی دریافتند او از اولاد اسماعیل۷ است، به مخالفت و دشمنی با وی برخاستند. قرآن در آیه {فَلَمَّا جَاءَهُم مَا عَرَفُوا کفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الکافِرِینَ} (بقره/۲، ۸۹) به همین ماجرا اشاره کرده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۹-۵۰.</ref> | ۱. بعثت پیامبر خاتم۹: براساس آیه «فَهَل ینظُرُونَ إِلا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیهُم بَغتَةً فَقَد جَاءَ أَشرَاطُهَا...» (محمّد/۴۷، ۱۸) نزول آخرین شریعت که با بعثت پیامبر اکرم۹ تحقق یافته، نخستین نشانه آخرالزمان و پایان تاریخ به شمار میرود<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref>. نیز آیه {اقتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ} (قمر/۵۴، ۱) به نزدیکی قیامت و فاصلهاندک میان بعثت پیامبر آخرالزمان و قیامت اشاره دارد<ref>تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref>. از این رو پیامبر اکرم، پیامبر آخرالزمان نامیده شده است.<ref>کمال الدین، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ تحفة الاحوذی، ج۶، ص۳۸۱.</ref> براساس روایتی، رسول خدا۹ با کنار هم نهادن دو انگشت سبّابه و میانی خود، به مردم فرمود: فاصله بعثت من با برپایی قیامت مانند فاصلهاندک میان این دو انگشت است. بر پایه روایتی دیگر، روزی پیامبر۹ نزدیک غروب آفتاب فرمود: مقدار باقی مانده از عمر دنیا نسبت به عمر سپری شده آن، مانند باقیمانده عمر امروز از این هنگام است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۳۱۱؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> افزون بر منابع اسلامی، در برخی از متون ادیان پیشین نیز از پیامبر اکرم۹ به عنوان پیامبر خاتَم و آخرالزمان یاد شده؛ چنانکه در برخی گزارشها آمده که یهود در کتابهای خود یافته بودند که هجرت پیامبر خاتم در محلی میان کوه عِیر* و اُحد خواهد بود. بدین دلیل، گروهی از آنان از فلسطین به این منطقه که همان مدینه بود، هجرت کردند تا در شمار اصحاب پیامبر آخرالزمان قرار گیرند؛ گرچه وقتی دریافتند او از اولاد اسماعیل۷ است، به مخالفت و دشمنی با وی برخاستند. قرآن در آیه {فَلَمَّا جَاءَهُم مَا عَرَفُوا کفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الکافِرِینَ} (بقره/۲، ۸۹) به همین ماجرا اشاره کرده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۹-۵۰.</ref> | ||
۲. دوری از معنویت: بر پایه روایتی از رسول خدا۹، فراگیر شدن ستم و بیداد از بارزترین نشانههای آخرالزمان است. حدیث معروف «یملأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بعدما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً» به همین نکته اشاره دارد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۵؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۴۰؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹؛ نور الثقلین، ج۱، ص۱۳۸.</ref> در آیه {اقتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُم وَهُم فِی غَفلَةٍ مُعرِضُونَ} (انبیاء/۲۱، ۱) بیشتر مردم آخرالزمان، با ویژگی غفلت و رویگردانی از خداوند شناسانده شدهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۸-۱۱۹؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹.</ref> بر پایه روایتی، حتی حج مردم از معنویت تهی میگردد. پیامبر۹ فرمود: در آخرالزمان حجگزاران در پی مقاصدی هستند: ثروتمندان در پی تجارت، فقیران در پی گدایی، قاریان قرآن در پی ریاکاری و صاحب منصبان و قدرتمندان در پی زینت و خوشگذرانی.<ref>عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰.</ref> | |||
۳. خروج سفیانی: مفسران در شرح آیه ۵۱ سباء/۳۴ ظهور سفیانی همراه با سپاهی طغیانگر در سرزمینهای اسلامی را از نشانههای آخرالزمان و در زمره اشراط الساعه* برشمردهاند.<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> در روایات شیعه و سنی، نام رهبر این سپاه، سفیانی ذکر شده است<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref>؛ زیرا از فرزندان ابوسفیان است.<ref>کنز العمال، ج۱۱، ص۲۸۴؛ فیض القدیر، ج۴، ص۱۶۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۲، ص۸۸.</ref> براساس روایتی از رسول خدا، سفیانی از وادی یابس (اردن) برمیخیزد و سپاهی را به سوی شرق و سپاهی دیگر را به سوی مدینه میفرستد. این سپاه سه شبانهروز مدینه را غارت میکند. سپس راهی مکه میشود و هنگام رسیدن به صحرای «بیداء*» به فرمان خداوند، زمین لشکر سفیانی را در کام خود فرومیبرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵.</ref> بسیاری از مفسران شیعه<ref>المیزان، ج۱۶، ص۳۹۱.</ref> و اهلسنت<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۵۲؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۱.</ref> آیه۵۱ سبأ/۲۴ را ناظر به هلاکت لشکر سفیانی در «بیداء» دانستهاند. | |||
براساس روایتی، هنگام حمله سپاه سفیانی به مدینه، امام زمان[ با شمشیر، زره و عمامه پیامبر۹ از مدینه به سوی مکه حرکت میکند و قیام ایشان از مکه آغاز میشود و هر یک از فرزندان علی۷ که در مدینه باشد، به مکه میرود و به او میپیوندد.<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۵.</ref> هنگامی که خبر قیام حضرت مهدی[ به فرمانده سپاه سفیانی میرسد، لشکری را برای تعقیب او به سوی مکه گسیل میکند. این لشکر پیش از رسیدن به مکه، در سرزمین بیداء به امر الهی در زمین فرومیرود.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۲، ص۸۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> بر پایه روایتی، دو برادر به نامهای بشیر و نذیر از این لشکر باقی میمانند. به فرمان جبرئیل، نذیر به سوی دمشق میرود و سفیانی را به ظهور حضرت مهدی[ انذار میکند و خبر هلاکت سپاهیانش در بیداء را به او میرساند و بشیر نیز به فرمان جبرئیل به سوی مهدی[ در مکه میرود و او را به هلاکت ظالمان بشارت میدهد و نزد وی توبه میکند.<ref>الهدایة الکبری، ص۳۹۸؛ تفسیر اثنی عشری، ج۱۰، ص۵۵۱.</ref> امام باقر۷ در تأویل {حم * عسق} (شوری/۴۲، ۱-۲) فرمود: «حم» به قضای حتمی الهی، «عین» به عذاب پروردگار، «سین» به زودهنگام بودن عذاب الهی و «قاف» به قذف و مسخ سپاه سفیانی در آخرالزمان اشاره دارد. به فرموده آن امام، همزمان با فرورفتن لشکر سفیانی در «بیداء» حضرت ولی عصر[ در مکه ظهور خواهد کرد.<ref>تأویل الآیات، ج۲ ص۵۴۲.</ref> | براساس روایتی، هنگام حمله سپاه سفیانی به مدینه، امام زمان[ با شمشیر، زره و عمامه پیامبر۹ از مدینه به سوی مکه حرکت میکند و قیام ایشان از مکه آغاز میشود و هر یک از فرزندان علی۷ که در مدینه باشد، به مکه میرود و به او میپیوندد.<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۵.</ref> هنگامی که خبر قیام حضرت مهدی[ به فرمانده سپاه سفیانی میرسد، لشکری را برای تعقیب او به سوی مکه گسیل میکند. این لشکر پیش از رسیدن به مکه، در سرزمین بیداء به امر الهی در زمین فرومیرود.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۲، ص۸۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> بر پایه روایتی، دو برادر به نامهای بشیر و نذیر از این لشکر باقی میمانند. به فرمان جبرئیل، نذیر به سوی دمشق میرود و سفیانی را به ظهور حضرت مهدی[ انذار میکند و خبر هلاکت سپاهیانش در بیداء را به او میرساند و بشیر نیز به فرمان جبرئیل به سوی مهدی[ در مکه میرود و او را به هلاکت ظالمان بشارت میدهد و نزد وی توبه میکند.<ref>الهدایة الکبری، ص۳۹۸؛ تفسیر اثنی عشری، ج۱۰، ص۵۵۱.</ref> امام باقر۷ در تأویل {حم * عسق} (شوری/۴۲، ۱-۲) فرمود: «حم» به قضای حتمی الهی، «عین» به عذاب پروردگار، «سین» به زودهنگام بودن عذاب الهی و «قاف» به قذف و مسخ سپاه سفیانی در آخرالزمان اشاره دارد. به فرموده آن امام، همزمان با فرورفتن لشکر سفیانی در «بیداء» حضرت ولی عصر[ در مکه ظهور خواهد کرد.<ref>تأویل الآیات، ج۲ ص۵۴۲.</ref> | ||
۴. اختلاف و درگیری: بر پایه برخی روایات، در آخرالزمان اختلافها و جنگهای فراوان رخ خواهد داد و دامنه این ناآرامیها حتی مکه و مدینه را فرامیگیرد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref>؛ به گونهای که حجگزاران نیز از این اختلاف در امان نمیمانند و آنان نیز در منا به یکدیگر حمله میکنند.<ref>عمدة الطالب، ص۱۰۵؛ عصر ظهور، ص۲۶۱.</ref> براساس روایتی دیگر، پس از مرگ یکی از پادشاهان حجاز، درگیری و اختلاف تا ظهور صاحب الامر ادامه مییابد.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.</ref> از جمله نشانههای فرج در آخرالزمان، آن است که بین حرم مکه و مدینه، اهالی دو حرم به علت تعصب قبیلهای با یکدیگر درگیر میشوند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۱.</ref> | |||
۵. ظهور حضرت مهدی[: مهمترین رخداد آخرالزمان که همه مسلمانان آن را باور دارند، ظهور منجی عالم است.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱، ص۳۰۲؛ ج۶، ص۲۵۶.</ref> از نظر شیعه، این منجی دوازدهمین امام و حجت خدا بر روی زمین و اکنون زنده است.<ref>البرهان، ج۱، ص۳۴۷-۳۵۵؛ ج۳، ص۵۷۶.</ref> بر پایه روایتی در منابع حدیثی اهلسنت، وی از اهلبیت: و عترت پیامبر و فرزند فاطمه۳ است.<ref>کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵؛ ج۱۴، ص۲۶۴.</ref> | |||
براساس روایتی از امام باقر۷ پس از کشته شدن جوانی به نام محمد بن حسن، موصوف به «النفس الزکیه*» از آل محمد۹ میان رکن و مقام، صدایی از آسمان به گوش میرسد و آنگاه قائم همان جا ظهور میکند<ref>کمال الدین، ص۳۳۱.</ref> و به کعبه تکیه میزند و ۳۱۳ نفر پیرامونش گرد میآیند.<ref>کمال الدین، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۲.</ref> مردم مکه میدانند اینان اهل آنجا نیستند. سپس این ندا در همه جا به گوش میرسد: «این است مهدی. او مانند داود و سلیمان: داوری میکند و به بینه نیاز ندارد».<ref>کمال الدین، ص۶۷۱؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۶.</ref> امام باقر۷ فرمود: گویا به چشم خود مهدی[ را میبینم که بر حجرالاسود تکیه زده و خدا را به حق خود سوگند میدهد و خود را به خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد۹ و کتاب خدا نزدیکتر از همه میشمارد. سپس کنار مقام ابراهیم۷ رفته، دو رکعت نماز میگزارد و بار دیگر خدا را به حق خود سوگند میدهد.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۱.</ref> بر پایه برخی روایات، دراین هنگام شماری از مؤمنان به دنیا رجعت میکنند.<ref>نک: بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۸-۵۸.</ref> به فرموده امام صادق۷، آنگاه که قائم آل محمد[ قیام کند، ۲۷ نفر از پشت کوفه بیرون میآیند: ۱۵ نفر از قوم موسی، ۷ نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مقداد، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر.<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۰؛ الانوار البهیه، ص۳۸۴.</ref> نخستین بیعتکننده با قائم[ جبرئیل است که پس از بیعت، با احاطه بر مسجدالحرام و کعبه، با صدای رسا آیه {أَتَی أَمرُ اللهِ فَلا تَسْتَعجِلُوهُ} (نحل/۱۶، ۱) را قرائت میکند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۴؛ کمال الدین، ص۶۷۱.</ref> | براساس روایتی از امام باقر۷ پس از کشته شدن جوانی به نام محمد بن حسن، موصوف به «النفس الزکیه*» از آل محمد۹ میان رکن و مقام، صدایی از آسمان به گوش میرسد و آنگاه قائم همان جا ظهور میکند<ref>کمال الدین، ص۳۳۱.</ref> و به کعبه تکیه میزند و ۳۱۳ نفر پیرامونش گرد میآیند.<ref>کمال الدین، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۲.</ref> مردم مکه میدانند اینان اهل آنجا نیستند. سپس این ندا در همه جا به گوش میرسد: «این است مهدی. او مانند داود و سلیمان: داوری میکند و به بینه نیاز ندارد».<ref>کمال الدین، ص۶۷۱؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۶.</ref> امام باقر۷ فرمود: گویا به چشم خود مهدی[ را میبینم که بر حجرالاسود تکیه زده و خدا را به حق خود سوگند میدهد و خود را به خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد۹ و کتاب خدا نزدیکتر از همه میشمارد. سپس کنار مقام ابراهیم۷ رفته، دو رکعت نماز میگزارد و بار دیگر خدا را به حق خود سوگند میدهد.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۱.</ref> بر پایه برخی روایات، دراین هنگام شماری از مؤمنان به دنیا رجعت میکنند.<ref>نک: بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۸-۵۸.</ref> به فرموده امام صادق۷، آنگاه که قائم آل محمد[ قیام کند، ۲۷ نفر از پشت کوفه بیرون میآیند: ۱۵ نفر از قوم موسی، ۷ نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مقداد، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر.<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۰؛ الانوار البهیه، ص۳۸۴.</ref> نخستین بیعتکننده با قائم[ جبرئیل است که پس از بیعت، با احاطه بر مسجدالحرام و کعبه، با صدای رسا آیه {أَتَی أَمرُ اللهِ فَلا تَسْتَعجِلُوهُ} (نحل/۱۶، ۱) را قرائت میکند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۴؛ کمال الدین، ص۶۷۱.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
براساس روایتی از امام صادق۷ هنگامی که قائم[ قیام کند، مسجدالحرام و مسجدالنبی را به بنیان نخست بازمیگرداند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۷۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۲.</ref> در روایتی دیگر آمده که مقام ابراهیم را نیز در جایگاه اصلی خود قرار میدهد.<ref>کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.</ref> نیز منادی او ندا میدهد: نافلهگزاران، باید حجرالاسود و مطاف را به کسانی واگذارند که طواف واجب میکنند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۷۴.</ref> | براساس روایتی از امام صادق۷ هنگامی که قائم[ قیام کند، مسجدالحرام و مسجدالنبی را به بنیان نخست بازمیگرداند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۷۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۲.</ref> در روایتی دیگر آمده که مقام ابراهیم را نیز در جایگاه اصلی خود قرار میدهد.<ref>کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.</ref> نیز منادی او ندا میدهد: نافلهگزاران، باید حجرالاسود و مطاف را به کسانی واگذارند که طواف واجب میکنند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۷۴.</ref> | ||
۶. ظهور دجّال و نابودی او: بر پایه روایتی از رسول خدا۹ دجال به مکه و مدینه و حوالی این دو شهر پای نمینهد<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> و پس از کشته شدن او به دست حضرت مهدی[ طامة کبرا (نازعات/۷۹، ۳۴) اتفاق میافتد که به یک گزارش، همان خروج «دابة الأرض» از کنار کوه صفا است. او است که انگشتر سلیمان و عصای موسی۸ را همراه دارد و با نشانه نهادن بر مؤمن و کافر، آنان را مشخص میکند.<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۳۶؛ بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۳۶.</ref> | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* الانوار البهیه: شیخ عباس القمی (م.۱۳۵۹ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق | |||
الانوار البهیه: شیخ عباس القمی (م.۱۳۵۹ق.)، قم، النشر الاسلامی، | * بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق | ||
* البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م.۱۱۰۷ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق | |||
* تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق | |||
* تأویل الآیات الظاهره: سیدشرف الدین علی الحسینی الاستر آبادی (م.۹۶۵ق.)، مدرسة الامام المهدی، قم، ۱۴۰۷ق | |||
* التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت،دار احیاء التراث العربی | |||
* التحریر و التنویر: ابن عاشور (م.۱۳۹۳ق.)، تونس، الدار التونسیه، ۱۹۹۷م | |||
* تحفة الاحوذی: المبارک فوری (م.۱۳۵۳ق.)، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق | |||
* تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت،دار المعرفه، ۱۴۰۹ق | |||
* تفسیر اثنی عشری: حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش | |||
* تفسیر العیاشی: العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه | |||
* تفسیر القمی: القمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم،دار الکتاب، ۱۴۰۴ق | |||
* التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق | |||
* تفسیر ثعلبی (الکشف والبیان): الثعلبی (م.۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق | |||
* تفسیر شریف لاهیجی: شریف لاهیجی (م.۱۰۸۸ق.)، به کوشش حسینی و آیتی، علمی، ۱۳۶۳ش | |||
* جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۵ق | |||
* الخرائج والجرائح: الراوندی (م.۵۷۳ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی[ | |||
* الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق | |||
* الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۴ق | |||
* روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش | |||
* سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م.۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق | |||
* شرح اصول کافی: محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق | |||
* صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۱ق | |||
* صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت،دار الفکر | |||
* عصر الظهور: علی الکورانی العاملی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۸ق | |||
* عمدة الطالب: ابن عنبه (م.۸۲۸ق.)، به کوشش محمد حسن، نجف، مکتبة الحیدریه، ۱۳۸۰ق | |||
* عوالی اللئالی: ابن ابیجمهور (م.۸۸۰ق.)، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ق | |||
* الغیبه: الطوسی، به کوشش تهرانی و ناصح، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق | |||
* الغیبه: النعمانی (م.۳۸۰ق.)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق | |||
* فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت،دار المعرفه | |||
* الفرقان: محمد صادقی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش | |||
* فیض القدیر: المناوی (م.۱۰۳۱ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق | |||
* الکلیات: ابوالبقاء الکفوی (م.۱۰۹۴ق.)، قاهره،دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۱۳ق | |||
* الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران،دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش | |||
* کشف الغمه: علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت،دار الاضواء ۱۴۰۵ق | |||
* کفایة الاثر: علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق | |||
* کمال الدین: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق | |||
* کنزالعمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق | |||
* لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق | |||
* لغت نامه: دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش | |||
* مجمع الزوائد: الهیثمی (م.۸۰۷ق.)، بیروت،دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق | |||
* مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت،دار صادر | |||
* معجم احادیث المهدی: علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق | |||
* المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق | |||
* نجات بخشی در ادیان: محمد تقی محصل، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۹ش | |||
* نور الثقلین: العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش | |||
* وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق | |||
* الهدایة الکبری: حسین بن حمدان الخصیبی (م.۳۳۴ق.)، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۱ق | |||
* هزاره گرایی: حسین توفیقی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش. | |||
فرجالله میرعرب | فرجالله میرعرب |