پرش به محتوا

اشراف حسنی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==واژه شریف==
==واژه شریف==
واژگان «اشراف» و «شرفا»، جمع «شریف» به معنای برتر، والانسب و بلند مرتبه است و به رؤسا و افراد با نفوذ هر قوم نیز گفته می‌شود.<ref>. لسان العرب، ج9، ص169، 171، «شرف».</ref> در اصطلاح، لقب شریف، برای منسوبان به [[معصومان(ع)]] به کار می‌رود.<ref>. اشراف مکه، ص25.</ref> به نوشته برخی، شریف تنها درباره نسل [[امام علی(ع)]] از فرزندانش [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] به کار می‌رود و دیگر فرزندان ایشان، به جای شریف، علوی نامیده می‌شوند.<ref>. طرفة الاصحاب، ص93.</ref>  
واژگان «اشراف» و «شرفا»، جمع «شریف» به معنای برتر، والانسب و بلند مرتبه است و به رئیسان و افراد با نفوذ هر قوم نیز گفته می‌شود.<ref>. لسان العرب، ج9، ص169، 171، «شرف».</ref> در اصطلاح، لقب شریف، برای منسوبان به [[معصومان(ع)]] به کار می‌رود.<ref>. اشراف مکه، ص25.</ref> به نوشته برخی، شریف تنها درباره نسل [[امام علی(ع)]] از فرزندانش [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] به کار می‌رود و دیگر فرزندان وی، به جای شریف، علوی نامیده می‌شوند.<ref>. طرفة الاصحاب، ص93.</ref>  


==تاریخچه کاربرد واژه==
==تاریخچه کاربرد واژه==
خط ۱۲: خط ۱۲:


===در دوره فاطمیان===
===در دوره فاطمیان===
پس از روی کار آمدن [[فاطمیان]] در [[مصر]]، به سال ۳۵۸ق،<ref>. الکامل، ج8، ص590.</ref> آنان لقب شریف را تنها برای نسل [[امام حسن(ع)|امام حسن]] و [[امام حسین(ع)]] به کار بردند.<ref>. الحاوی للفتاوی، ج2، ص39.</ref> ایشان با سپردن حکمرانی [[مکه]] به بزرگ اشراف حسنی، جعفر بن محمد بن حسن، و پس از او به فرزندش [[ابو‌الفتوح|حسن بن جعفر]]<ref>. غایة المرام، ص483.</ref> نسل امام حسن(ع) را با عنوان شریف در مکه روی کار آوردند که با لقب اشراف شناخته شدند. نیز همین لقب برای حسینیان که حکمرانی [[مدینه]] را بر عهده داشتند، به کار رفت.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref> کاربرد خاص لقب شریف در سده چهارم قمری برای تبار حسنین(ع)، در روزگار فاطمی صورت گرفته است.<ref>. تاریخ مکه، ص274.</ref> شاید این اقدام فاطمیان جنبه سیاسی داشته و در برابر تلاش عباسیان برای نفی نسب بردن فاطمیان به [[حضرت فاطمه(س)]] انجام شده است.<ref group="یادداشت">البته پیش از فاطمیان نیز به‌گونه محدود، لقب شریف درباره برخی سادات حسنی و حسینی به کار رفته بود؛ چنان‌که معاذ بن داود بن محمد حسنی نخستین کسی دانسته شده که به سال ۲۹۵ق. به شریف ملقب شده است.</ref><ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref>
پس از روی کار آمدن [[فاطمیان]] در [[مصر]]، به سال ۳۵۸ق،<ref>. الکامل، ج8، ص590.</ref> آنان لقب شریف را تنها برای نسل [[امام حسن(ع)|امام حسن]] و [[امام حسین(ع)]] به کار بردند.<ref>. الحاوی للفتاوی، ج2، ص39.</ref> ایشان با سپردن حکمرانی [[مکه]] به بزرگ اشراف حسنی، جعفر بن محمد بن حسن، و پس از او به فرزندش [[ابو‌الفتوح|حسن بن جعفر]]<ref>. غایة المرام، ص483.</ref> نسل امام حسن(ع) را با عنوان شریف در مکه روی کار آوردند که با لقب اشراف شناخته شدند. نیز همین لقب برای [[اشراف حسینی|حسینیان]] که حکمرانی [[مدینه]] را بر عهده داشتند، به کار رفت.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref>  
 
کاربرد خاص لقب شریف در سده چهارم قمری برای تبار حسنین(ع)، در روزگار فاطمی صورت گرفته است.<ref>. تاریخ مکه، ص274.</ref><ref group="یادداشت">البته پیش از فاطمیان نیز به‌گونه محدود، لقب شریف درباره برخی سادات حسنی و حسینی به کار رفته بود؛ چنان‌که معاذ بن داود بن محمد حسنی نخستین کسی دانسته شده که به سال ۲۹۵ق. به شریف ملقب شده است.</ref><ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref>


===در دوره ممالیک===
===در دوره ممالیک===
در دوران ممالیک (حک: ۶۴۸–۹۲۳ق) ملک اشرف مملوکی به سال ۶۹۶ق.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref> این لقب را به نسل [[امام علی(ع)]] از حضرت فاطمه(س) محدود کرد.<ref>. طرفة الاصحاب، ص105-110.</ref> ملک اشرف همچنین برای بازشناسی اشراف از دیگران و رعایت حرمت آنان، فرمان داد تا نشانی سبز رنگ بر سر داشته باشند.<ref>. اشراف مکه، ص26.</ref> به باور قلقشندی (م. ۸۲۱ق) که در دوران ممالیک می‌زیست، اشراف، لقبی ویژه فرزندان [[حضرت فاطمه(س)]] بوده است.<ref>. صبح الاعشی، ج6، ص17.</ref>
در دوران ممالیک (حک: ۶۴۸–۹۲۳ق)، ملک اشرف مملوکی به سال ۶۹۶ق.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref> این لقب را به نسل [[امام علی(ع)]] از [[حضرت فاطمه(س)]] محدود کرد.<ref>. طرفة الاصحاب، ص105-110.</ref> ملک اشرف، همچنین برای بازشناسی اشراف از دیگران و رعایت حرمت آنها، فرمان داد تا نشانی سبز رنگ بر سر داشته باشند.<ref>. اشراف مکه، ص26.</ref> به باور قلقشندی (م. ۸۲۱ق) که در دوران ممالیک می‌زیست، اشراف، لقبی ویژه فرزندان [[حضرت فاطمه(س)]] بوده است.<ref>. صبح الاعشی، ج6، ص17.</ref>


===تفاوت در کاربرد واژگان شریف و سیّد===
===تفاوت در کاربرد واژگان شریف و سیّد===
برخی، لقب شریف را تنها برای سادات حسنی حاکم بر مکه به کار می‌بردند. از این رو، چنین پنداشته شد که شرافت، ویژه آنها است. به گزارش قاضی مکی لبنی (م. ۱۳۴۰ق)، بسیاری از مردم گمان دارند که «اشراف» خاص فرزندان امام حسن(ع) و «سیّد» ویژه فرزندان امام حسین(ع) است؛ ولی با توجه به کاربرد این عنوان برای هردو، نمی‌توان این را قاعده دانست. نیز برخی باور دارند که در [[حجاز]]، اصطلاح «شریف» بر حسنی و «سیّد» بر حسینی برای تمییز میان آنها اطلاق می‌شود.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص589.</ref> ولی کسانی مانند ایوب صبری پاشا، این سخن را نپذیرفته‌اند.<ref>. مرآة جزیرة العرب، ج1، ص79.</ref>  
برخی، لقب شریف را تنها برای سادات حسنیِ حاکم بر مکه به کار می‌بردند. از این رو، چنین پنداشته شد که شرافت، ویژه آنها است. به گزارش قاضی مکی لبنی (م. ۱۳۴۰ق)، بسیاری از مردم گمان دارند که «اشراف» خاص فرزندان امام حسن(ع) و «سیّد» ویژه فرزندان امام حسین(ع) است؛ ولی با توجه به کاربرد این عنوان برای هر دو، نمی‌توان این را قاعده دانست. نیز برخی باور دارند که در [[حجاز]]، اصطلاح «شریف» بر حسنی و «سیّد» بر حسینی برای تمییز میان آنها اطلاق می‌شود.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص589.</ref> ولی کسانی مانند ایوب صبری پاشا، این سخن را نپذیرفته‌اند.<ref>. مرآة جزیرة العرب، ج1، ص79.</ref>  


به گفته برخی، کسانی از نسل امام حسن و امام حسین(ع) که اداره مکه و مدینه یا یکی از آن دو را عهده‌دار بودند، لقب شریف داشتند و در غیر این صورت، فقط سیّد خوانده می‌شدند.<ref>. اشراف مکه، ص25.</ref> این در حالی است که سید رضی و برادرش مرتضی به این لقب خوانده شده‌اند، با آن که از امیران [[حرمین]] نبوده‌اند.<ref>. وفیات الاعیان، ج4، ص414؛ سیر اعلام النبلاء، ج11، ص415.</ref> هر چند لقب اشراف برای حاکمان مکه و مدینه از نسل حسنین(ع) به‌گونه خاص به کار رفته، در برخی جای‌های دیگر نیز برای سادات به کار می‌رفته است. در شماری از منابع، تفاوتی میان سید و شریف نهاده نشده و هر دو از القاب نسل حسنین(ع) دانسته شده‌اند.<ref>. التحف، ج1، ص162؛ موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص589.</ref> دست کم از میانه سده هشتم قمری لقب شریف در نامه‌نگاری‌های دولت‌های همجوار حجاز، مانند [[دولت عثمانی|عثمانی]]، برای حاکمان حرمین به کار رفته است.<ref>. اشراف مکه، ص67.</ref>
به گفته برخی، کسانی از نسل امام حسن و امام حسین(ع) که اداره مکه و مدینه یا یکی از آن دو را عهده‌دار بودند، لقب شریف داشتند و در غیر این صورت، فقط سیّد خوانده می‌شدند.<ref>. اشراف مکه، ص25.</ref> این در حالی است که سید رضی و برادرش مرتضی به این لقب خوانده شده‌اند، با آن که از امیران [[حرمین]] نبوده‌اند.<ref>. وفیات الاعیان، ج4، ص414؛ سیر اعلام النبلاء، ج11، ص415.</ref> هر چند لقب اشراف برای حاکمان مکه و مدینه از نسل حسنین(ع) به‌گونه خاص به کار رفته، در برخی جای‌های دیگر نیز برای سادات به کار می‌رفته است. در شماری از منابع، تفاوتی میان سید و شریف نهاده نشده و هر دو از القاب نسل حسنین(ع) دانسته شده‌اند.<ref>. التحف، ج1، ص162؛ موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص589.</ref> دست کم از میانه سده هشتم قمری لقب شریف در نامه‌نگاری‌های دولت‌های همجوار حجاز، مانند [[دولت عثمانی|عثمانی]]، برای حاکمان حرمین به کار رفته است.<ref>. اشراف مکه، ص67.</ref>


=== امروزه ===
افزون بر سادات حسنی حاکم بر [[مغرب]]<ref group="یادداشت">[[مراکش]].</ref> که به شرفا شهرت داشتند، به حاکمان حرمین نیز شریف گفته می‌شد. آنان از نیمه دوم سده چهارم قمری تا نیمه نخست سده چهاردهم قمری حکمرانی دو شهر مکه و مدینه و پاره‌ای از سرزمین‌های پیرامون را بر عهده داشتند. بدین ترتیب، شریف به منزله یک لقب در جهان اسلام به حسنیان و حسینیان اختصاص یافت.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref>


به هر روی، افزون بر سادات حسنی حاکم بر [[مغرب]]<ref group="یادداشت">[[مراکش]].</ref> که به شرفا شهرت داشتند، به حاکمان حرمین نیز شریف گفته می‌شد. آنان از نیمه دوم سده چهارم قمری تا تسخیر [[حجاز]] به دست [[آل سعود]] در نیمه نخست سده چهاردهم قمری حکمرانی دو شهر مکه و مدینه و پاره‌ای از سرزمین‌های پیرامون را بر عهده داشتند. بدین ترتیب، شریف به منزله یک لقب در جهان اسلام به حسنیان و حسینیان اختصاص یافت.<ref>. موسوعة مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref>
==حکومت==
حکومت [[مکه]] تا پیش از قدرت یافتن اشراف، حدود سه سده از آنِ کارگزاران [[بنی‌امیه|امویان]] و [[بنی‌عباس|عباسیان]] بود. آنان با توجه به اهمیت آن شهر، بیشتر، خویشاوندانشان را برای حکمرانی آن برمی‌گزیدند. از دومین نیمه سده دوم قمری، برخی از سادات حسنی همانند حسین بن علی حسنی، شهید فخ، در دوران هادی عباسی (حک: ۱۶۹–۱۷۰ق)<ref>. شفاء الغرام، ج2، ص179؛ اتحاف الوری، ج2، ص220.</ref> و شماری از سادات حسینی همانند ابراهیم بن موسی بن جعفر در هنگام مأمون عباسی (حک: ۱۹۸–۲۱۸ق)<ref>. السلوک، یمنی، ج1، ص188؛ نهایة الارب، ج22، ص138.</ref> و اسماعیل بن یوسف اخیضر در دوران مستعین (حک: ۲۵۱ق)<ref>. التحفة اللطیفه، ج1، ص186.</ref> و سلیمانیان از نسل سلیمان بن داود بن حسن المثنی، از نوادگان امام حسن(ع)، در آغاز سده سوم ق. مدتی کوتاه حکومت مکه را از حاکم انتصابی خلیفه عباسی گرفتند؛ ولی دیگر بار حکمرانی آن شهر تا نیمه دوم سده چهارم قمری در اختیار کارگزاران و حکومت‌های دست نشانده دستگاه خلافت قرار گرفت.
 
در آغاز سده سوم قمری، برخی از سادات حسنی برای گرفتن مکه از عباسیان کوشیدند و مدتی کوتاه حکومت مکه را گرفتند؛ ولی بار دیگر حکرانی آن شهر تا نیمه دوم سده چهارم قمری در اختیار کارگزاران عباسیان افتاد.<ref>. تاریخ ابن خلدون، ج4، ص128-132.</ref>
 
اشراف حسنی از حدود سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق؛<ref group="یادداشت">که [[آل سعود]] بر مکه سلطه یافتند.</ref> جز در برهه‌هایی کوتاه، حکمرانی [[مکه]] را به‌گونه موروثی بر عهده داشتند. شریف [[ابونمی اول|ابونُمی]] بن برکات، قانونی گذاشت تا حکمرانی مکه در خاندان او موروثی شود.<ref>. تاریخ مکه، ص417.</ref>


==حکومت==
حکومت [[مکه]] تا پیش از قدرت یافتن اشراف، حدود سه سده از آنِ کارگزاران [[بنی‌امیه|امویان]] و [[بنی‌عباس|عباسیان]] بود. آنان با توجه به اهمیت آن شهر، بیشتر، خویشاوندانشان را برای حکمرانی آن برمی‌گزیدند. از دومین نیمه سده دوم قمری، برخی از سادات حسنی همانند حسین بن علی حسنی، شهید فخ، در دوران هادی عباسی (حک: ۱۶۹–۱۷۰ق)<ref>. شفاء الغرام، ج2، ص179؛ اتحاف الوری، ج2، ص220.</ref> و شماری از سادات حسینی همانند ابراهیم بن موسی بن جعفر در هنگام مأمون عباسی (حک: ۱۹۸–۲۱۸ق)<ref>. السلوک، یمنی، ج1، ص188؛ نهایة الارب، ج22، ص138.</ref> و اسماعیل بن یوسف اخیضر در دوران مستعین (حک: ۲۵۱ق)<ref>. التحفة اللطیفه، ج1، ص186.</ref> و سلیمانیان از نسل سلیمان بن داود بن حسن المثنی، از نوادگان امام حسن(ع)، در آغاز سده سوم ق. مدتی کوتاه حکومت مکه را از حاکم انتصابی خلیفه عباسی گرفتند؛ ولی دیگر بار حکمرانی آن شهر تا نیمه دوم سده چهارم قمری در اختیار کارگزاران و حکومت‌های دست نشانده دستگاه خلافت قرار گرفت.<ref>. تاریخ ابن خلدون، ج4، ص128-132.</ref>


اشراف حسنی از حدود سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق؛ که [[آل سعود]] بر مکه سلطه یافتند، جز در برهه‌هایی کوتاه که حکمرانی مکه از سوی قدرت‌های مجاور در اختیار غیر اشراف حسنی یا [[اشراف حسینی]] قرار می‌گرفت، حکمرانی آن شهر را به‌گونه موروثی بر عهده داشتند. شریف ابونُمی بن برکات، قانونی برنهاد تا حکمرانی مکه در خاندان وی موروثی شود.<ref>. تاریخ مکه، ص417.</ref>


در آستانه حکمرانی اشراف، دوره‌ای بحرانی بر [[حجاز]] حاکم بود که می‌توان آن را اثرپذیرفته از رقابت‌های فاطمیان و عباسیان برای نفوذ بر [[حرمین]] دانست. سرانجام فاطمیان که توانستند اشراف حسینی را در مدینه حاکم کنند، نفوذ خود بر بخشی از حجاز را استوار ساختند و حکمرانی اشراف حسنی بر مکه را نیز تأیید کردند.<ref>. نک: خلاصة الکلام، ص16.</ref> بدین ترتیب، سلسله‌ای از امیران اشراف در مکه پدید آمد.
در آستانه حکمرانی اشراف، دوره‌ای بحرانی بر [[حجاز]] حاکم بود که می‌توان آن را اثرپذیرفته از رقابت‌های فاطمیان و عباسیان برای نفوذ بر [[حرمین]] دانست. سرانجام فاطمیان که توانستند اشراف حسینی را در مدینه حاکم کنند، نفوذ خود بر بخشی از حجاز را استوار ساختند و حکمرانی اشراف حسنی بر مکه را نیز تأیید کردند.<ref>. نک: خلاصة الکلام، ص16.</ref> بدین ترتیب، سلسله‌ای از امیران اشراف در مکه پدید آمد.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش