حجر الاسود: تفاوت میان نسخهها
←ویژگی
(←مکان) |
(←ویژگی) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
حجرالاسود، سنگی است که در رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد و نقطه آغاز و پایان [[طواف]] به شمار میرود؛<ref>التاریخ القویم، ج3، ص236؛ المعالم الاثیره، ص129.</ref> از این رو، این رکن به رکن اسود نیز مشهور است. این سنگ، در فاصله یک و نیم متری از سطح [[مسجدالحرام]] قرار دارد.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص236؛ رک: مرآة الحرمین، ج1، ص264.</ref> | حجرالاسود، سنگی است که در رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد و نقطه آغاز و پایان [[طواف]] به شمار میرود؛<ref>التاریخ القویم، ج3، ص236؛ المعالم الاثیره، ص129.</ref> از این رو، این رکن به رکن اسود نیز مشهور است. این سنگ، در فاصله یک و نیم متری از سطح [[مسجدالحرام]] قرار دارد.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص236؛ رک: مرآة الحرمین، ج1، ص264.</ref> | ||
== | ==ویژگیها== | ||
حجرالاسود، صیقلی، به رنگ سیاه متمایل به قرمز و به شکل بیضی نامنظم است<ref>الرحلة الحجازیه، ص230.</ref> و قطر آن حدود ۳۰ سانتیمتر و عرض آن حدود ۵/۱۳ سانتیمتر است.<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.</ref> این سنگ در حدود ۹۸ سانتیمتر یعنی دو ذراع در دیوار فرورفته است<ref>رحله ابن ¬جبیر، ص59.</ref> و نواری به عرض ۱۰سانتیمتر به دور آن پیچیده است.<ref>التاریخ القویم، ج2، ص442.</ref> | حجرالاسود، صیقلی، به رنگ سیاه متمایل به قرمز و به شکل بیضی نامنظم است<ref>الرحلة الحجازیه، ص230.</ref> و قطر آن حدود ۳۰ سانتیمتر و عرض آن حدود ۵/۱۳ سانتیمتر است.<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.</ref> این سنگ در حدود ۹۸ سانتیمتر یعنی دو ذراع در دیوار فرورفته است<ref>رحله ابن ¬جبیر، ص59.</ref> و نواری به عرض ۱۰سانتیمتر به دور آن پیچیده است.<ref>التاریخ القویم، ج2، ص442.</ref> | ||
==اهمیت== | ==اهمیت== | ||
گزارش تجدید بنای [[کعبه]] به دست قریش در سال ۳۵ عامالفیل و اختلاف آنها در نصب حجرالاسود و سپس داوری [[حضرت محمد(ص)]]<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص158؛ اثاره الترغیب، ج1، ص99؛ الانس الجلیل، ج1، ص289.</ref> در این نزاع حاکی از اهمیت جایگاه حجرالاسود نزد قریش است. | |||
اهمیت وجود حجرالاسود در کعبه تا بدانجاست که از این سنگ با عنوان رکن در منابع یاد میشود<ref>تحصیل المرام، ج1، ص186- 187؛ التاریخ القویم، ج3، ص236.</ref> و در سخن از ارکان کعبه در صورت اطلاقِ کاربرد واژه «الرکن» رکن حجرالاسود اراده میشود.<ref>المعالم الاثیره، ص129.</ref> | اهمیت وجود حجرالاسود در کعبه تا بدانجاست که از این سنگ با عنوان رکن در منابع یاد میشود<ref>تحصیل المرام، ج1، ص186- 187؛ التاریخ القویم، ج3، ص236.</ref> و در سخن از ارکان کعبه در صورت اطلاقِ کاربرد واژه «الرکن» رکن حجرالاسود اراده میشود.<ref>المعالم الاثیره، ص129.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
این سنگ، تا طوفان [[حضرت نوح(ع)|نوح]] برجای خود قرار | این سنگ، تا طوفان [[حضرت نوح(ع)|نوح]] برجای خود قرار داشت؛ ولی با آغاز طوفان، خداوند آن را نزد [[کوه ابوقبیس]] به امانت گذاشت تا آنگاه که [[حضرت ابراهیم(ع)]] خواست [[کعبه]] را بسازد و سنگی را به عنوان نشانِ آغاز [[طواف]] انتخاب کند، [[جبرئیل]]، این سنگ را از کوه ابوقبیس نزد ابراهیم آورد و او در جایش نصب کرد.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص62؛ اثاره الترغیب، ج1، ص99.</ref> | ||
حجرالاسود به دلیل اهمیت آن، در طول تاریخ بارها مورد تعرض قرار گرفته است، گزارشها از ربایش سنگ و پنهان کردن آن به دست | حجرالاسود به دلیل اهمیت آن، در طول تاریخ بارها مورد تعرض قرار گرفته است، گزارشها از ربایش سنگ و پنهان کردن آن به دست «عمرو بن حارث بن مضاض جُرهمی» از سران قبیله [[جرهم]]،<ref>مرآه الحرمین، ج1، ص302.</ref> و نیز به دست سران قبیله [[ایاد]] در نزاع با مضریان<ref>الرحله الحجازیه، ص153.</ref> در دوره پیش از اسلام حکایت دارد. | ||
حجرالاسود به دست قرامطه [[بحرین]] در سال۳۱۷ق. نیز ربوده شد. در این سال مقارن | حجرالاسود به دست قرامطه [[بحرین]] در سال۳۱۷ق. نیز ربوده شد. در این سال مقارن با حکومت المقتدر [[بنیعباس|عباسی]] (حک:۲۹۵–۳۲۰)، قرامطه [[بحرین]] به رهبری ابوطاهر قرمطی در روز [[ترویه]] به [[مکه]] یورش بردند و ضمن کشتار حاجیان، حجرالاسود را در چهاردهم [[ذیحجه]] ربودند. ابوطاهر، در آغاز، حجرالاسود را به [[کوفه]] برد و بر یکی از ستونهای [[مسجد کوفه]] آویزان کرد و سپس آن را به هجر در بحرین بردند.<ref>اثاره الترغیب، ج1، ص122-123؛ الانس الجلیل، ج1، ص409.</ref> سرانجام این سنگ در روز [[عید قربان]] سال ۳۳۹ق. پس از ۲۲ سال به دست سنبر بن حسن قرمطی به مکه بازگردانده شد و به دست وی در جایش قرار داده شد. سنگ بر اثر ضرباتی که بر آن وارد شده بود، آسیب دیده و برای حفظ آن نواری از نقره به دور آن قرار داده بودند.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص285.</ref> | ||
آسیب دیدن و شکستن حجرالاسود در حوادث | آسیب دیدن و شکستن حجرالاسود در حوادث پرشمار، سبب شد تا برای حفظ قطعات آن، پس از نصب سنگ، حلقهای به دور قطر بیرونی آن کشیده شود. این حلقه که بدفعات تعویض گردیده غالباً از جنس نقره و گاه نیز از طلا<ref>تحصیل المرام، ج1، ص191؛ التاریخ القویم، ج3، ص285-286.</ref> تهیه میشد.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص135؛ مراه الحرمین، ج1، ص 264، 304.</ref> در سال۱۲۹۰ق. پوشش دیگری از نقره به وزن دو کیلو به دور حجرالاسود افزوده شد و سنگ را که در آن هنگام ۱۷ قطعه شده بود به هم پیوند دادند و قسمت بیرونی آن را با پوششی از نقره خالص پوشانیدند و از آن صفحه دایرهای به قطر 27<ref>مرآه الحرمین، ج1، ص264.</ref> و به نقلی ۳۷ سانتیمتر<ref>موسوعه العتبات المقدسه، ج1، ص59..</ref> که بتوان با سر و صورت آن را لمس کرد و بوسید آماده ساخته، کار گذاشتند.<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.</ref> | ||
==فضایل== | ==فضایل== | ||
روایات | روایات پرشماری در فضیلت حجرالاسود نقل گردیده است بر پایه این روایات حجرالاسود از سنگهای بهشتی است<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص81- 82؛ الکافی، ج4، ص184؛ بحار الانوار، ج96، ص216- 217.</ref> که خداوند آن را به هنگام هبوط [[حضرت آدم(ع)]] با او فرستاد که با آن انس گیرد.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص328؛ اثاره الترغیب، ج1، ص84.</ref> | ||
به نقل [[ابوسعید خدری|ابوسعید خُدری]] روزی [[عمر بن خطاب]] به هنگام بوسیدن حجرالاسود آن را سنگی خواند که هیچ نفع و ضرری به انسان نمیرساند و احترام و بوسیدن آن را تنها به سبب تأسی به رفتار [[حضرت محمد(ص)|پیامبر(ص)]] دانست. [[امام علی(ع)]] به سخنان او اعتراض کرده وحجرالاسود را سنگی خواند که هنگام هبوط حضرت آدم(ع) با او بوده و مانند در درخشان بوده است؛ ولی دستان کافران و مشرکان در اثر [[استلام]] آن را سیاه کرده است.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص324؛ شرح الاخبار، ج2، ص317؛ الکافی، ج4، ص190.</ref> | |||
== استلام == | |||
{{اصلی|استلام}} | |||
روایات فراوانی از [[استلام]]، بوسیدن و مالیدن پیشانی بر سنگ توسط حضرت محمد(ص) و فضیلت این عمل حکایت دارد.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، 330؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص121؛ اثاره الترغیب، ج1، ص172، 174.</ref> [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز، به تأسی از آن حضرت بر این سنگ بوسه میزد و بر آن سجده میکرد.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص329.</ref> | |||
[[امام صادق(ع)]] به نقل از پیامبر(ص) با توصیه مردم به استلام حجرالاسود، آن را دست راست خدا در زمین دانسته که خداوند به وسیله آن با بندگانش مصافحه میکند.<ref>بحار الانوار، ج96، ص220؛ الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص102- 103.</ref> امام سجاد(ع) نیز این سنگ را دست خدا معرفی کرده و [[حج]] کسی را که آن را لمس نکند صحیح نمیداند.<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص97.</ref> به روایتی از پیامبر(ص)، استلام حجر سبب پاک شدن گناهان میشود.<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص127؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص331؛ اثاره الترغیب ج1، ص174.</ref> و حجرالاسود در روز قیامت برای افرادی که او را استلام کردند، شهادت میدهد.<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص82 و 93؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص323، 326.</ref> | |||
در روایتی از پیامبر(ع) دعا در کنار این سنگ مستحب و مورد اجابت است.<ref>اثاره الترغیب، ج1، ص171- 235.</ref> همچنین آمده است که در کنار حجرالاسود فرشتگان بیشماری حضور دارند، دو فرشته نیز در کنار این سنگ به دعای کسانی که از حجرالاسود میگذرند، آمین میگویند.<ref>اثاره الترغیب، ج1، ص175- 176.</ref> | در روایتی از پیامبر(ع) دعا در کنار این سنگ مستحب و مورد اجابت است.<ref>اثاره الترغیب، ج1، ص171- 235.</ref> همچنین آمده است که در کنار حجرالاسود فرشتگان بیشماری حضور دارند، دو فرشته نیز در کنار این سنگ به دعای کسانی که از حجرالاسود میگذرند، آمین میگویند.<ref>اثاره الترغیب، ج1، ص175- 176.</ref> | ||
خواندن دعاهایی بههنگام استلام این سنگ توصیه شده است، در روایتی از آن آمده: باسم الله و الله اکبر ایمانا بالله و تصدیقا لاجابة محمد صلیالله علیه و اله.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص257.</ref> امام علی(ع) در زمان استلام حجر میفرمود: اللهم تصدیقا بکتابک و سنة نبیک صلی الله علیه و سلم<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص100.</ref> و در نقلی دیگر از آن حضرت آمده: الله اکبر اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک و اتباعا لسنتک و سنة نبیک.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص257.</ref> | خواندن دعاهایی بههنگام استلام این سنگ توصیه شده است، در روایتی از آن آمده: باسم الله و الله اکبر ایمانا بالله و تصدیقا لاجابة محمد صلیالله علیه و اله.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص257.</ref> امام علی(ع) در زمان استلام حجر میفرمود: اللهم تصدیقا بکتابک و سنة نبیک صلی الله علیه و سلم<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص100.</ref> و در نقلی دیگر از آن حضرت آمده: الله اکبر اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک و اتباعا لسنتک و سنة نبیک.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص257.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[استلام]]. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |