پرش به محتوا

شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
[[جعفر سبحانی]] (زاده ۱۳۰۸ش)، فقیه و متکلم [[شیعة العراق و بناء الوطن (کتاب)|شیعه]]، شفاعت را درخواست وسیله‌ برای کسی دانسته است که در مقام ایمان و اطاعت، کوتاهی کرده و خود را نیازمند آمرزش خدا می‌داند. او برای نجات، به بندگان صالح خدا، مانند [[پیامبران]] و اولیای الهی [[توسل|متوسل]] می‌شود و آنان را شفیع خود قرار می‌دهد تا برای آمرزش گناهان او [[دعا]] کنند.<ref>الالهیات علی هدی الکتاب و اسنة و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۴۴.</ref>
[[جعفر سبحانی]] (زاده ۱۳۰۸ش)، فقیه و متکلم [[شیعة العراق و بناء الوطن (کتاب)|شیعه]]، شفاعت را درخواست وسیله‌ برای کسی دانسته است که در مقام ایمان و اطاعت، کوتاهی کرده و خود را نیازمند آمرزش خدا می‌داند. او برای نجات، به بندگان صالح خدا، مانند [[پیامبران]] و اولیای الهی [[توسل|متوسل]] می‌شود و آنان را شفیع خود قرار می‌دهد تا برای آمرزش گناهان او [[دعا]] کنند.<ref>الالهیات علی هدی الکتاب و اسنة و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۴۴.</ref>


[[شیخ طوسی]] و [[سید مرتضی]]، از عالمان [[شیعه]]، در معنای اصطلاحی شفاعت، آن را به معنای «درخواست برای برداشته شدن مجازات از فردی که مستحق عقاب است» دانسته‌اند. به باور آنها شفاعت برای بالا بردن درجه و منفعت بیشتر نیست؛ بلکه تنها برای برداشته شدن عقاب است.<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۱۳؛ رسائل المرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵۰.</ref> در برابر، برخی از متکلمان [[اهل سنت]]، مانند قاضی عبدالجبار معتزلی، شفاعت را واسطه قرار دادن برای به دست آوردن منفعت نیز دانسته‌اند.<ref>قاضی عبدالجبار، ۱۴۰۸ق، ص۶۸۸.</ref>
[[شیخ طوسی]] (درگذشت ۴۶۰ق) و [[سید مرتضی]] (درگذشت ۴۳۶ق)، از عالمان [[شیعه]]، در معنای اصطلاحی شفاعت، آن را به معنای «درخواست برای برداشته شدن مجازات از فردی که مستحق عقاب است» دانسته‌اند. به باور آنها شفاعت برای بالا بردن درجه و منفعت بیشتر نیست؛ بلکه تنها برای برداشته شدن عقاب است.<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۱۳؛ رسائل المرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵۰.</ref> در برابر، برخی از متکلمان [[اهل سنت]]، مانند قاضی عبدالجبار معتزلی (درگذشت ۴۱۵ق)، شفاعت را واسطه قرار دادن برای به دست آوردن منفعت نیز دانسته‌اند.<ref>قاضی عبدالجبار، ۱۴۰۸ق، ص۶۸۸.</ref>


==اثبات==
==اثبات==
خط ۱۶: خط ۱۶:
بر اساس آیه ۷۹ سوره اسراء، به [[حضرت محمد(ص)]]، [[مقام محمود]] داده شده است. مفسّران شیعه و سنی مراد از مقام محمود در این آیه را مقام شفاعت دانسته‌اند.<ref>طبری، ۱۴۲۰ق، ج۱۷، ص۵۲۶؛  الکشف و  البیان عن تفسیر القرآن،۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۲۳؛ تفسیر البغوی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۱۵۴؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل،  ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۳۶؛ التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۸۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۳۸۱ و ج۳، ص۳۴۲؛ المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۸؛ الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۲۵؛ فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۰۳-۲۹۹؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۷۵.  </ref> در روایات پرشماری نیز، به حق شفاعت پیامبر(ص) اشاره شده است، که برخی از این روایات مورد قبول شیعه و اهل‌سنت هستند.<ref>المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۵؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری، ۱۳۷۹ق، ج۱۱، ص۴۲۶؛ لوامع الانوار البهیه، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۲۰۸؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> برای نمونه در روایتی، حضرت محمد(ص) خود را نخستین شفاعت کننده و نخستین کسی که شفاعتش پذیرفته می‌شود دانسته است.<ref>سنن الترمذی، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۴۸؛ سنن الدارمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۶.</ref>
بر اساس آیه ۷۹ سوره اسراء، به [[حضرت محمد(ص)]]، [[مقام محمود]] داده شده است. مفسّران شیعه و سنی مراد از مقام محمود در این آیه را مقام شفاعت دانسته‌اند.<ref>طبری، ۱۴۲۰ق، ج۱۷، ص۵۲۶؛  الکشف و  البیان عن تفسیر القرآن،۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۲۳؛ تفسیر البغوی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۱۵۴؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل،  ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۳۶؛ التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۸۷؛ تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۳۸۱ و ج۳، ص۳۴۲؛ المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۸؛ الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۲۵؛ فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۰۳-۲۹۹؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۷۵.  </ref> در روایات پرشماری نیز، به حق شفاعت پیامبر(ص) اشاره شده است، که برخی از این روایات مورد قبول شیعه و اهل‌سنت هستند.<ref>المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۵؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری، ۱۳۷۹ق، ج۱۱، ص۴۲۶؛ لوامع الانوار البهیه، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۲۰۸؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> برای نمونه در روایتی، حضرت محمد(ص) خود را نخستین شفاعت کننده و نخستین کسی که شفاعتش پذیرفته می‌شود دانسته است.<ref>سنن الترمذی، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۴۸؛ سنن الدارمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۶.</ref>


ابوحفص النَسفی، فقیه [[مذهب حنفیه|حنفی]] شفاعت پیامبران و بندگان صالح را ثابت دانسته است.<ref>العقائد النفسیه، ۱۲۷۴ق، ص۱۴۸.</ref> به گفته قاضی عیاض، عالم [[مذهب مالکی|مالکی]] نیز، جواز شفاعت مورد قبول همه عالمان اهل سنت است.<ref>قاضی عیاض، بی‌تا، ج۳، ص۳۵.</ref>
ابوحفص النَسفی (درگذشت 462ق)، فقیه [[مذهب حنفیه|حنفی]] شفاعت پیامبران و بندگان صالح را ثابت دانسته است.<ref>العقائد النفسیه، ۱۲۷۴ق، ص۱۴۸.</ref> به گفته قاضی عیاض، عالم [[مذهب مالکی|مالکی]] نیز، جواز شفاعت مورد قبول همه عالمان اهل سنت است.<ref>قاضی عیاض، بی‌تا، ج۳، ص۳۵.</ref>


==دیدگاه‌ها==
==دیدگاه‌ها==
مذاهب و فرقه‌های اسلامی نظرات مختلفی درباره شفاعت دارند. برخی از آنها چنین است:
مذاهب و فرقه‌های اسلامی نظرات مختلفی درباره شفاعت دارند. برخی از آنها چنین است:
===شیعه===
===شیعه===
به گفته جعفر سبحانی، مرجع تقلید و متکلم شیعه، اعتقاد به شفاعت پیامبر(ص) در آخرت به اذن خدا، از عقاید شیعه بوده و همه عالمان شیعه آن را پذیرفته و از ضروریات دین دانسته‌اند.<ref>فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی، ۱۳۸۳ش،ج۴، ص۱۵۶-۳۱۴.</ref> به نظر [[شیخ طوسی]]، اعتقاد شیعه درباره شفاعت، برای برداشتن عذاب از گنهکاران است و نه برای رساندن منفعت بیشتر برای مؤمنان.<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۳ و ۲۱۴.</ref>
به گفته جعفر سبحانی (زاده ۱۳۰۸ش)، مرجع تقلید و متکلم شیعه، اعتقاد به شفاعت پیامبر(ص) در آخرت به اذن خدا، از عقاید شیعه بوده و همه عالمان شیعه آن را پذیرفته و از ضروریات دین دانسته‌اند.<ref>فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی، ۱۳۸۳ش،ج۴، ص۱۵۶-۳۱۴.</ref> به نظر [[شیخ طوسی]] (درگذشت ۴۶۰ق)، اعتقاد شیعه درباره شفاعت، برای برداشتن عذاب از گنهکاران است و نه برای رساندن منفعت بیشتر برای مؤمنان.<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۳ و ۲۱۴.</ref>


به نظر [[شیخ صدوق]]، محدّث و متکّلم شیعه، شفاعت برای کسی است که دین او مورد رضایت بوده، ولی در عین حال، با گناه کبیره یا صغیره از دنیا رفته باشد. به گفته او، باور شیعه این است که مشرکان و کافران مورد شفاعت قرار نمی‌گیرند.<ref>شیخ صدوق، ۱۴۱۳ق، الف، ص۶۶؛ مفید، ۱۴۲۳، ب، ص۱۵ و ۱۸۶.</ref> [[علامه حلی]]، دیگر متکلم شیعه، هدف از شفاعت را نجات گنهکاران از عذاب دانسته است.<ref>علامه حلی، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۶؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۲ و ج۳، ص۸۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی]]، محدث شیعه، بر این باور است که پیامبر(ص) حتی از امت‌های غیر مسلمان نیز شفاعت خواهد کرد.<ref>بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۹-۶۳.</ref>
به نظر [[شیخ صدوق]] (درگذشت ۳۸۱ق)، محدّث و متکّلم شیعه، شفاعت برای کسی است که دین او مورد رضایت بوده، ولی در عین حال، با گناه کبیره یا صغیره از دنیا رفته باشد. به گفته او، باور شیعه این است که مشرکان و کافران مورد شفاعت قرار نمی‌گیرند.<ref>شیخ صدوق، ۱۴۱۳ق، الف، ص۶۶؛ مفید، ۱۴۲۳، ب، ص۱۵ و ۱۸۶.</ref> [[علامه حلی]] (درگذشت ۷۲۶ق)، دیگر متکلم شیعه، هدف از شفاعت را نجات گنهکاران از عذاب دانسته است.<ref>علامه حلی، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۶؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۲ و ج۳، ص۸۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] (درگذشت ۱۱۱۰ق)، محدث شیعه، بر این باور است که پیامبر(ص) حتی از امت‌های غیر مسلمان نیز شفاعت خواهد کرد.<ref>بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۹-۶۳.</ref>


[[علامه طباطبایی]]، شفاعت پیامبر(ص) را از طریق روایات متواتر شیعه و اهل سنت، ثابت دانسته است. به گفته او، بنا بر روایات، گناهکاران از اهل ایمان، یا وارد جهنم نمی‌شوند و یا بعد از وارد شدن در آن، با شفاعت پیامبر(ص) و اولیای الهی از آن نجات می‌یابند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۷ ص۱۸۳.</ref>
[[علامه طباطبایی]] (درگذشت ۱۳۶۰ش)، شفاعت پیامبر(ص) را از طریق روایات متواتر شیعه و اهل سنت، ثابت دانسته است. به گفته او، بنا بر روایات، گناهکاران از اهل ایمان، یا وارد جهنم نمی‌شوند و یا بعد از وارد شدن در آن، با شفاعت پیامبر(ص) و اولیای الهی از آن نجات می‌یابند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۷ ص۱۸۳.</ref>


===اهل سنت===
===اهل سنت===
خط ۵۶: خط ۵۶:
نظریه وهابیان، مبنی بر اینکه درخواست شفاعت به صورت مستقیم را از پیامبر(ص)‌ و اولیا جایز ندانسته‌اند، مورد نقد قرار گرفته است.  
نظریه وهابیان، مبنی بر اینکه درخواست شفاعت به صورت مستقیم را از پیامبر(ص)‌ و اولیا جایز ندانسته‌اند، مورد نقد قرار گرفته است.  


به باور جعفر سبحانی، مرجع تقلید و متکلم شیعه و [[مرتضی مطهری|شهید مرتضی مطهری]]، درخواست شفاعت از پیامبر و اولیا با [[توحید]] در ربوبیت و الهویت ناسازگار نیست؛ چراکه طلب شفاعت از کسانی که به اذن خدا حق شفاعت دارند در حقیقت طلب شفاعت از خدا است، و فاعل حقیقیِ فعلی که به اذن و خواست الهی انجام می‌شود، خدا است.<ref>مطهری، ج۱، ص۲۶۲؛ سبحانی، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹.</ref>
به باور جعفر سبحانی (زاده ۱۳۰۸ش)، مرجع تقلید و متکلم شیعه و [[مرتضی مطهری|شهید مرتضی مطهری]] (شهادت ۱۳۵۸ش)، درخواست شفاعت از پیامبر و اولیا با [[توحید]] در ربوبیت و الهویت ناسازگار نیست؛ چراکه طلب شفاعت از کسانی که به اذن خدا حق شفاعت دارند در حقیقت طلب شفاعت از خدا است، و فاعل حقیقیِ فعلی که به اذن و خواست الهی انجام می‌شود، خدا است.<ref>مطهری، ج۱، ص۲۶۲؛ سبحانی، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹.</ref>


استدلال وهابیان به آیه ۱۸ از سوره جن است که در آن از خواندنِ کسی غیر از خدا نهی شده است.<ref name=":0" /> به باور برخی، وهابیان در فهم و تفسیر این آیه دچار اشتباه شده‌اند. به گفته آنان، هیچ متکلم و مفسر مسلمانی نمی‌گوید خواندن دیگران مطلقاً مشمول این آیه و شرک است.<ref>«بررسی معنا، شرایط و آثار شفاعت پیامبر اکرم(ص) از منظر مذاهب اسلامی»، پژوهشنامه حج و زیارت، شماره ۳، ص۱۴۵.</ref> به باور آنان، وقتی کسی از پیامبر(ص) می‌خواهد تا برای آمرزش بخواهد، در واقع به دستور خدا در آیه {{آیه|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا
استدلال وهابیان به آیه ۱۸ از سوره جن است که در آن از خواندنِ کسی غیر از خدا نهی شده است.<ref name=":0" /> به باور برخی، وهابیان در فهم و تفسیر این آیه دچار اشتباه شده‌اند. به گفته آنان، هیچ متکلم و مفسر مسلمانی نمی‌گوید خواندن دیگران مطلقاً مشمول این آیه و شرک است.<ref>«بررسی معنا، شرایط و آثار شفاعت پیامبر اکرم(ص) از منظر مذاهب اسلامی»، پژوهشنامه حج و زیارت، شماره ۳، ص۱۴۵.</ref> به باور آنان، وقتی کسی از پیامبر(ص) می‌خواهد تا برای آمرزش بخواهد، در واقع به دستور خدا در آیه {{آیه|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا
خط ۷۲: خط ۷۲:
عمل [[صحابه]] پس از وفات پیامبر(ص) دلیل دیگری است که با آن، دیدگاه وهابیت مورد نقد قرار گرفته است. طبق برخی از روایات و گزارش‌های تاریخی، صحابه و [[تابعین]]، پس از وفات پیامبر(ص)، با او سخن گفته و از روح او شفاعت درخواست کرده‌اند. برای نمونه، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، از صحابه و [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، خلیفه دوم پس از درگذشت پیامبر(ص) با او سخن گفته‌اند.<ref>نهج‌البلاغه، کلام ۲۳۵، ص۳۵۶؛ مفید، ۱۳۶۴ش، ۷ ص۱۰۳؛ سنن ابن ماجه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۴۵۰.</ref>
عمل [[صحابه]] پس از وفات پیامبر(ص) دلیل دیگری است که با آن، دیدگاه وهابیت مورد نقد قرار گرفته است. طبق برخی از روایات و گزارش‌های تاریخی، صحابه و [[تابعین]]، پس از وفات پیامبر(ص)، با او سخن گفته و از روح او شفاعت درخواست کرده‌اند. برای نمونه، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، از صحابه و [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، خلیفه دوم پس از درگذشت پیامبر(ص) با او سخن گفته‌اند.<ref>نهج‌البلاغه، کلام ۲۳۵، ص۳۵۶؛ مفید، ۱۳۶۴ش، ۷ ص۱۰۳؛ سنن ابن ماجه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۴۵۰.</ref>


به باور جعفر سبحانی، فقیه و متکلم شیعه، طلب دعا کردن از مرده به معنای عبادت کردن او نیست، زیرا اگر اینگونه باشد طلب دعا از زنده نیز عبادت او خواهد بود؛<ref>سبحانی، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۳۵۱.</ref> بنابراین، طلب دعا از زنده نیز باید نزد وهابیان حرام باشد؛ با اینکه آنها طلب دعا از زنده را جایز دانسته‌اند.
به باور جعفر سبحانی (زاده ۱۳۰۸ش)، فقیه و متکلم شیعه، طلب دعا کردن از مرده به معنای عبادت کردن او نیست، زیرا اگر اینگونه باشد طلب دعا از زنده نیز عبادت او خواهد بود؛<ref>سبحانی، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۳۵۱.</ref> بنابراین، طلب دعا از زنده نیز باید نزد وهابیان حرام باشد؛ با اینکه آنها طلب دعا از زنده را جایز دانسته‌اند.


به گفته برخی از محققان شیعه، هیچ یکی از عناصر تحقق شرک، در طلب شفاعت از پیامبر(ص) و اولیای الهی پس از مرگشان وجود ندارد؛ زیرا [[توسل|متوسلین]] به پیامبر(ص) و اولیا، آنها را در شفاعت و نجات، مستقل نمی‌دانند؛ بلکه آنها را بندگان مقرب خدا و دارای مقام شفاعت می‌دانند و با این باور از او درخواست شفاعت می‌کنند.<ref>«بررسی معنا، شرایط و آثار شفاعت پیامبر اکرم(ص) از منظر مذاهب اسلامی»، پژوهشنامه حج و زیارت، شماره ۳، ص۱۵۲.</ref>
به گفته برخی از محققان شیعه، هیچ یکی از عناصر تحقق شرک، در طلب شفاعت از پیامبر(ص) و اولیای الهی پس از مرگشان وجود ندارد؛ زیرا [[توسل|متوسلین]] به پیامبر(ص) و اولیا، آنها را در شفاعت و نجات، مستقل نمی‌دانند؛ بلکه آنها را بندگان مقرب خدا و دارای مقام شفاعت می‌دانند و با این باور از او درخواست شفاعت می‌کنند.<ref>«بررسی معنا، شرایط و آثار شفاعت پیامبر اکرم(ص) از منظر مذاهب اسلامی»، پژوهشنامه حج و زیارت، شماره ۳، ص۱۵۲.</ref>
۱۵٬۶۱۴

ویرایش