آیه ۲۷ سوره حج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''آیات ۲۷، ۲۸ و ۲۹ سوره حج'''، آیاتی از قرآن، که به اعلامِ دعوت مردم به [[حج]] و فلسفه برگزاری آن پرداخته و به برخی از مناسک حج مانند [[مناسک منا]]، [[ذبح قربانی]]، [[تقصیر]] و [[طواف]] پراخته است. | |||
== متن و ترجمه == | == متن و ترجمه == | ||
{{قرآن | {{قرآن | ||
خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
== شرح واژگان == | == شرح واژگان == | ||
«اذان» از ریشه اذن به معنای علم است<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه برأ.</ref> و به جای مصدر حقیقی یعنی «ایذان» نشسته است.<ref>لسان العرب، ذیل واژه اذن.</ref> مشتقات این ریشه در دیگر آیات، مانند آیه {{آیه|ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسٰارِقُون}} نیز بهکار رفته است.<ref>سوره یوسف، آیه ٧٠.</ref> برخی | «اذان» از ریشه اذن به معنای علم است<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه برأ.</ref> و به جای مصدر حقیقی یعنی «ایذان» نشسته است.<ref>لسان العرب، ذیل واژه اذن.</ref> مشتقات این ریشه در دیگر آیات، مانند آیه {{آیه|ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسٰارِقُون}} نیز بهکار رفته است.<ref>سوره یوسف، آیه ٧٠.</ref> به گفته برخی کاربرد اذن به معنای اجازه، به معنای «علم با قید رضایت و موافقت» بازمیگردد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۲.</ref> | ||
واژه «ضامر» از ریشه ضُمور به معنای ضعیف، لاغر و کمگوشت است.<ref>المصابح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> برخی از لغتشناسان عقیده دارند که به حیوانی ضامر گفته میشود که بر اثر پرورش دادن چابک شده باشد، نه ضعیفِ ناتوان.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ضمر.</ref> | واژه «ضامر» از ریشه ضُمور به معنای ضعیف، لاغر و کمگوشت است.<ref>المصابح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> برخی از لغتشناسان عقیده دارند که به حیوانی ضامر گفته میشود که بر اثر پرورش دادن چابک شده باشد، نه ضعیفِ ناتوان.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ضمر.</ref> | ||
«فجّ» به راه وسیع بین دو کوه گفته میشود.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> به گفته برخی، این معنا بر جاده پهن تطبیق داده میشود. | «فجّ» به راه وسیع بین دو کوه گفته میشود.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> به گفته برخی، این معنا بر جاده پهن تطبیق داده میشود. آنها کلمه فجاج در آیه {{آیه|وَ جَعَلْنٰا فِی الْأَرْضِ رَوٰاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنٰا فِیهٰا فِجٰاجاً سُبُلاً}}<ref>سوره انبیاء، آیه ٣١.</ref> را به همین معنا دانسته است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۴.</ref> کلمه فجّ به معنای بعید نیز میباشد؛ از این رو، به راه دور نیز فجّ گفته شده است.<ref>لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> | ||
واژه «بهیمه» از ریشه بَهْم به معنای گنگ و نامفهوم است و بر همه چهارپایان خشکی و دریایی به جز درندگان اطلاق میشود.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه بهم؛ لسان العرب، ذیل واژه بهم.</ref> | واژه «بهیمه» از ریشه بَهْم به معنای گنگ و نامفهوم است و بر همه چهارپایان خشکی و دریایی به جز درندگان اطلاق میشود.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه بهم؛ لسان العرب، ذیل واژه بهم.</ref> | ||
«بائس» به معنای کسی است که دچار فقر شدید شده است.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه بؤس؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بؤس؛ لسان العرب، ذیل واژه بؤس.</ref> مشتقات این واژه بارها در قرآن به کار رفته است.<ref group="یادداشت">مانند آیه {{آیه|وَ الصّٰابِرِینَ فِی الْبَأْسٰاءِ وَ الضَّرّٰاءِ وَ حِینَ الْبَأْس}} (سوره بقره، آیه ۱۷۸.)</ref> | «بائس» به معنای کسی است که دچار فقر شدید شده است.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه بؤس؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بؤس؛ لسان العرب، ذیل واژه بؤس.</ref> مشتقات این واژه بارها در [[قرآن]] به کار رفته است.<ref group="یادداشت">مانند آیه {{آیه|وَ الصّٰابِرِینَ فِی الْبَأْسٰاءِ وَ الضَّرّٰاءِ وَ حِینَ الْبَأْس}} (سوره بقره، آیه ۱۷۸.)</ref> | ||
«تفث» در لغت به معنای چرک زیر ناخن است، که باید از بدن جدا شود.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه تفث.</ref> برخی از لغتشناسان، تفث را به معنای کندن مو و ناخن دانستهاند.<ref>لسان العرب، ذیل واژه تفث.</ref> | «تفث» در لغت به معنای چرک زیر ناخن است، که باید از بدن جدا شود.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه تفث.</ref> برخی از لغتشناسان، تفث را به معنای کندن مو و ناخن دانستهاند.<ref>لسان العرب، ذیل واژه تفث.</ref> | ||
== محتوا == | == محتوا == | ||
آیات ۲۷، ۲۸ و ۲۹ [[سوره حج]]، به اعلامِ دعوت مردم به [[حج]] و فلسفه برگزاری آن پرداخته و به برخی از مناسک حج مانند [[مناسک منا]]، [[ذبح قربانی]]، [[تقصیر]] و [[طواف]] پراخته است. | |||
=== اعلام کننده حج === | === اعلام کننده حج === | ||
درباره اینکه خداوند به چه کسی امر کرده میان مردم حج را اعلام کند، اختلاف نظر است: | درباره اینکه خداوند به چه کسی امر کرده میان مردم حج را اعلام کند، اختلاف نظر است: | ||
* خطاب به ابراهیم: بسیاری از مفسران معتقدند با توجه به آیه قبل، که خطاب به حضرت ابراهیم (ع) است، این آیه نیز خطاب به ابراهیم گفته شده است.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص٨١؛ تفسیر کبیر، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسیر کشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵٣؛ نمونه، ج١۴، ص۶٩.</ref> به گفته علامه طباطبایی، مفسر شیعه نیز این دیدگاه با سیاق آیات سازش بیشتری دارد.<ref>تفسیر المیزان، ج١٧، ص٣۶٩.</ref> | * '''خطاب به ابراهیم''': بسیاری از مفسران معتقدند با توجه به آیه قبل، که خطاب به حضرت ابراهیم (ع) است، این آیه نیز خطاب به ابراهیم گفته شده است.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص٨١؛ تفسیر کبیر، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسیر کشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵٣؛ نمونه، ج١۴، ص۶٩.</ref> به گفته علامه طباطبایی، مفسر شیعه نیز این دیدگاه با سیاق آیات سازش بیشتری دارد.<ref>تفسیر المیزان، ج١٧، ص٣۶٩.</ref> | ||
* خطاب به پیامبر (ص): برخی از مفسران، مانند حسن بصری، جبایی، فخررازی، میبدی، قرطبی و مدرسی، بر این باورند که خطاب این آیه به پیامبر (ص) است.<ref>تفسیر کبیر، ج٢٣، ص ٢٨؛ کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶١؛ الجامع لاحکام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ من وحی القرآن، ج١۶، ص۵۴.</ref> | * '''خطاب به پیامبر (ص)''': برخی از مفسران، مانند حسن بصری، جبایی، فخررازی، میبدی، قرطبی و مدرسی، بر این باورند که خطاب این آیه به پیامبر (ص) است.<ref>تفسیر کبیر، ج٢٣، ص ٢٨؛ کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶١؛ الجامع لاحکام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ من وحی القرآن، ج١۶، ص۵۴.</ref> | ||
روایتی دیدگاه اول،<ref>وسائل الشیع، ج٨، ص ١۵٠.</ref> و روایتی دیگر دیدگاه دوم را تأیید کرده است.<ref>وسائل الشیع، ج٩، ص ۴٧.</ref> به باور برخی اعتبار روایت نخست بیشتر از روایت دوم است. گرچه به باور آنها میتوان دو روایت را با هم جمع کرده و گفته شود آیه ضمن یادآوری رخداد زمان ابراهیم، پیامبر را نیز مخاطب قرار داده و او را مکلف کرده بر اساس سنت ابراهیمی به مردم اعلام حج کند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۸.</ref> | روایتی دیدگاه اول،<ref>وسائل الشیع، ج٨، ص ١۵٠.</ref> و روایتی دیگر دیدگاه دوم را تأیید کرده است.<ref>وسائل الشیع، ج٩، ص ۴٧.</ref> به باور برخی اعتبار روایت نخست بیشتر از روایت دوم است. گرچه به باور آنها میتوان دو روایت را با هم جمع کرده و گفته شود آیه ضمن یادآوری رخداد زمان ابراهیم، پیامبر را نیز مخاطب قرار داده و او را مکلف کرده بر اساس سنت ابراهیمی به مردم اعلام حج کند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۸.</ref> |