پرش به محتوا

ابوهریره: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۹۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:


==شخصیت‌شناسی==
==شخصیت‌شناسی==
عُمیر بن عامر بن ذی الشری<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۷۸؛ تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۳۶۶.</ref> از تیره دَوْس قبیله اَزْد یمن بود.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۱۹۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸۱-۳۸۲؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۳.</ref> شرح حال‌نگاران با توجه به اختلاف بسیار در نام او، شرح حالش را در بخش کنیه‌ها آورده‌اند. کتاب‌های رجالی و تاریخی بیش از ۱۸ نام برای او ثبت کرده‌اند؛ از جمله: عبدالرحمن بن صخر، عبدالله بن عامر، عبدالله بن عائذ، سُکین بن صخر و عامر بن عبدشمس.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۶۸-۱۷۶۹؛ اسد الغابه، ج۵، ص۳۱۹؛ الاصابه، ج۷، ص۳۵۲.</ref> میمونه (یا امیمه)<ref>المعارف، ص۲۷۷؛ الاصابه، ج۸، ص۳۲.</ref> دختر صُفیح (یا صبیح) بن حارث، مادر او بود<ref>المعارف، ص۲۲۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۷۹.</ref> که به گزارش ابوهریره با دعای پیامبر مسلمان شد.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۴۰۶.</ref> از آن‌جا که وی به سال ۵۸ق. در ۷۸ سالگی درگذشت، می‌توان تولد او را حدود ۲۰ سال پیش از هجرت دانست.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۲.</ref>
عُمیر بن عامر بن ذی الشری<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۷۸؛ تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۳۶۶.</ref> از تیره دَوْس قبیله اَزْد [[یمن]] بود.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۱۹۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸۱-۳۸۲؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۳.</ref> در نام او اختلاف است. کتاب‌های رجالی و تاریخی بیش از ۱۸ نام برای او ثبت کرده‌اند؛ از جمله عبدالرحمن بن صخر، عبدالله بن عامر، عبدالله بن عائذ، سُکین بن صخر و عامر بن عبدشمس.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۶۸-۱۷۶۹؛ اسد الغابه، ج۵، ص۳۱۹؛ الاصابه، ج۷، ص۳۵۲.</ref>  


وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آن‌جا که در جوانی گربه‌ای را نگاه می‌داشت<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۵؛ اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰.</ref>، این کنیه را پدرش به او داد.<ref>تاریخ دمشق، ج۶۷، ص۲۹۸؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۳.</ref> برخی بر آنند که رسول خدا این کنیه را به او داده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۳.</ref> این سخن پذیرفتنی نیست؛ زیرا رسول خدا بر کسی لقب زشت نمی‌نهاد، بلکه لقب‌ها و نام‌های ناروا را تغییر می‌داد. از او با لقب «شیخ المَضِیره» نیز یاد شده؛ زیرا بر سفره مضیره (غذای مخصوص و لذیذ معاویه) حضور می‌یافت.<ref>ربیع الابرار، ج۳، ص۲۲۷؛ الکنی و الالقاب، ج۱، ص۱۸۱.</ref> او را فردی شوخ طبع، گندمگون، چهارشانه، دارای موی بلند، گشاده دندان، با ریش بلند خضاب شده به رنگ زرد، و دارای سبیل تراشیده وصف کرده‌اند.<ref>المعارف، ص۲۷۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۸۶.</ref>
میمونه (یا امیمه)<ref>المعارف، ص۲۷۷؛ الاصابه، ج۸، ص۳۲.</ref> دختر صُفیح (یا صبیح) بن حارث، مادر او بود<ref>المعارف، ص۲۲۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۷۹.</ref> که به گزارش ابوهریره با دعای پیامبر مسلمان شد.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۴۰۶.</ref>
 
از آن‌جا که وی به سال ۵۸ق. در ۷۸ سالگی درگذشت، می‌توان تولد او را حدود ۲۰ سال پیش از هجرت دانست.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۲.</ref>
 
وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آن‌جا که در جوانی گربه‌ای را نگاه می‌داشت<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۵؛ اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰.</ref>، این کنیه را پدرش به او داد.<ref>تاریخ دمشق، ج۶۷، ص۲۹۸؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۳.</ref> از او با لقب «شیخ المَضِیره» نیز یاد شده؛ زیرا بر سفره مضیره (غذای مخصوص و لذیذ معاویه) حضور می‌یافت.<ref>ربیع الابرار، ج۳، ص۲۲۷؛ الکنی و الالقاب، ج۱، ص۱۸۱.</ref> او را فردی شوخ طبع وصف کرده‌اند.<ref>المعارف، ص۲۷۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۸۶.</ref>


از مُحرَر (یا مُحرِز)، عبدالرحمن و بلال به عنوان پسران ابوهریره نام برده‌اند. اینان از پدرشان روایت کرده‌اند.<ref>الثقات، ج۵، ص۸۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸۲؛ تاریخ دمشق، ج۳۶، ص۳۴-۳۵.</ref> ابوهریره دختری نیز داشته که همسر سعید بن مسیب، از فقیهان هفت‌گانه، بوده و به علت همین رابطه سببی، سعید را داناترین فرد به حدیث‌های او دانسته‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۸.</ref> فقیه مالکی، یوسف بن یحیی بن یوسف اندلسی (م.۲۸۸ق.) از دودمان وی است.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۳۳۹؛ الاعلام، ج۸، ص۲۵۷.</ref>
از مُحرَر (یا مُحرِز)، عبدالرحمن و بلال به عنوان پسران ابوهریره نام برده‌اند. اینان از پدرشان روایت کرده‌اند.<ref>الثقات، ج۵، ص۸۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸۲؛ تاریخ دمشق، ج۳۶، ص۳۴-۳۵.</ref> ابوهریره دختری نیز داشته که همسر سعید بن مسیب، از فقیهان هفت‌گانه، بوده و به علت همین رابطه سببی، سعید را داناترین فرد به حدیث‌های او دانسته‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۸.</ref> فقیه مالکی، یوسف بن یحیی بن یوسف اندلسی (م.۲۸۸ق.) از دودمان وی است.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۳۳۹؛ الاعلام، ج۸، ص۲۵۷.</ref>
خط ۳۵: خط ۳۹:
ابوهریره پیش از اسلام با یتیمی و فقر و چوپانی نزد خانواده‌اش زندگی می‌کرد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۳؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۱۳.</ref> نخستین بار همراه هیئت یمن به ریاست طفیل بن عَمْرو دَوْسی، در سال هفتم ق. در مدینه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۳، ص۳۰۴.</ref> یا خیبر<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۴.</ref> نزد رسول خدا(ص) آمد و اسلام را پذیرفت. به سبب حضور نداشتن در صلح حدیبیه، از غنیمت‌های خیبر که به حاضران در حدیبیه اختصاص داشت، بی‌بهره ماند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۳.</ref> در روایتی غیر معتبر، از حضور او در غزوه ذات الرِقاع در سال چهارم ق.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۶.</ref> یاد شده است.
ابوهریره پیش از اسلام با یتیمی و فقر و چوپانی نزد خانواده‌اش زندگی می‌کرد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۳؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۱۳.</ref> نخستین بار همراه هیئت یمن به ریاست طفیل بن عَمْرو دَوْسی، در سال هفتم ق. در مدینه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۳، ص۳۰۴.</ref> یا خیبر<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۴.</ref> نزد رسول خدا(ص) آمد و اسلام را پذیرفت. به سبب حضور نداشتن در صلح حدیبیه، از غنیمت‌های خیبر که به حاضران در حدیبیه اختصاص داشت، بی‌بهره ماند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۴۳.</ref> در روایتی غیر معتبر، از حضور او در غزوه ذات الرِقاع در سال چهارم ق.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۶.</ref> یاد شده است.


ابوهریره پس از مسلمان شدن نیز با کمک گرفتن از افراد خیر و با خدمتکاری روزگار می‌گذراند. از او بارها گزارش شده که گاه در این دوران، گرسنگی بر وی آن چنان سخت می‌شد که از ضعف بی‌هوش می‌گشت<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰؛ تاریخ الاسلام، ج۴، ص۳۵۰.</ref> و به بهانه پرسش از صحابه، مهمان سفره‌های آنان می‌شد؛ اما برخی صحابه به این خواسته او توجه نمی‌کردند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۱؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۴.</ref> او از رسول خدا بیشتر یاری می‌گرفت و گاه کار بدان جا می‌رسید<ref>الاصابه، ج۱، ص۷۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۱، ص۲۴۵.</ref> که گفته شده: یک بار پیامبر خواست او را تنبیه کند<ref>تاریخ دمشق، ج۶۷، ص۳۲۶؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۵.</ref> و نیز به او سفارش می‌کرد با کاستن از دیدار‌هایش محبوبیت خود را افزایش دهد.<ref>عیون الاخبار، ج۳، ص۳۰؛ ادب الدنیا، ص۱۹۱.</ref> وی در این مدت به بُسره دختر غزوان، همسر عثمان، در برابر وعده‌ای غذا و بهره‌مندی نوبه‌ای از مرکب، خدمت می‌کرد و در مسافرت همراه او برایش آواز «حِداء» می‌خواند و او از این آواز لذت می‌برد. وی پس از مرگ عثمان با همین زن ازدواج کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۱۰؛ الاصابه، ج۸، ص۵۲.</ref> برخی او را از اصحاب صفه شمرده‌اند که تا پایان زندگانی رسول خدا(ص) همچنان در صفه می‌زیست.<ref>تاریخ دمشق، ج۶۷، ص۳۱۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۹۱.</ref> بر پایه چند روایت، رسول خدا(ص) در سال هشتم<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۳۴۸؛ مکاتیب الرسول، ج۲، ص۳۳۶.</ref> وی را همراه لشکر علاء بن عبدالله حَضْرَمی به بحرین فرستاد و او مؤذن علاء شد.<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۱۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲۶۳.</ref> وی در عمرة القضاء به سال هفتم ق. شتران قربانی را می‌راند<ref>دلائل النبوه، ج۴، ص۳۲۰؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۳۱.</ref> و بر پایه گفته خودش در غزوه مؤته به سال هشتم ق. نیز حضور داشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۶۰، ۷۶۵.</ref>
ابوهریره پس از مسلمان شدن نیز با کمک گرفتن از افراد خیر و با خدمتکاری روزگار می‌گذراند. از او بارها گزارش شده که گاه در این دوران، گرسنگی بر وی آن چنان سخت می‌شد که از ضعف بی‌هوش می‌گشت<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰؛ تاریخ الاسلام، ج۴، ص۳۵۰.</ref> و به بهانه پرسش از صحابه، مهمان سفره‌های آنان می‌شد؛ اما برخی صحابه به این خواسته او توجه نمی‌کردند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۱؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۴.</ref> او از رسول خدا بیشتر یاری می‌گرفت و گاه کار بدان جا می‌رسید<ref>الاصابه، ج۱، ص۷۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۱، ص۲۴۵.</ref> که گفته شده یک بار پیامبر خواست او را تنبیه کند<ref>تاریخ دمشق، ج۶۷، ص۳۲۶؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۰۵.</ref> و نیز به او سفارش می‌کرد با کاستن از دیدار‌هایش محبوبیت خود را افزایش دهد.<ref>عیون الاخبار، ج۳، ص۳۰؛ ادب الدنیا، ص۱۹۱.</ref> وی در این مدت به بُسره دختر غزوان، همسر عثمان، در برابر وعده‌ای غذا و بهره‌مندی نوبه‌ای از مرکب، خدمت می‌کرد و در مسافرت همراه او برایش آواز «حِداء» می‌خواند و او از این آواز لذت می‌برد. وی پس از مرگ عثمان با همین زن ازدواج کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۱۰؛ الاصابه، ج۸، ص۵۲.</ref> برخی او را از اصحاب صفه شمرده‌اند که تا پایان زندگانی رسول خدا(ص) همچنان در صفه می‌زیست.<ref>تاریخ دمشق، ج۶۷، ص۳۱۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۹۱.</ref> بر پایه چند روایت، رسول خدا(ص) در سال هشتم<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۳۴۸؛ مکاتیب الرسول، ج۲، ص۳۳۶.</ref> وی را همراه لشکر علاء بن عبدالله حَضْرَمی به بحرین فرستاد و او مؤذن علاء شد.<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۱۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۲۶۳.</ref> وی در عمرة القضاء به سال هفتم ق. شتران قربانی را می‌راند<ref>دلائل النبوه، ج۴، ص۳۲۰؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۳۱.</ref> و بر پایه گفته خودش در غزوه مؤته به سال هشتم ق. نیز حضور داشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۶۰، ۷۶۵.</ref>
 
او در حجة الوداع به سال دهم ق. حضور داشت و روایت‌هایی را از این رخداد مهم گزارش کرده است. از جمله در غدیر خم از رسول خدا(ص) روایت «من کنت مولاه فعلی مولاه...» را شنید و آن را گزارش کرد.<ref>کتاب الولایه، ص۲۰۶.</ref> نیز نزول آیه {{آیه|اَلیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی
}} (مائده/۵، ۳) را درباره امام علی(ع) و برابری ثواب روزه گرفتن در روز ۱۸ ذی‌حجه با روزه ۶۰ ماه را روایت نموده است.<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۱۴.</ref> تأکید پیامبر(ص) بر حرمت مال و جان مسلمانان بر یکدیگر، تأکید بر دوری از شرک، قتل، زنا، سرقت<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و فرمان ایشان به همسرانش برای ماندن در خانه پس از انجام حج واجب در حجة الوداع را نیز گزارش کرده است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۱۶۷؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۲۶.</ref>  


او در حجة الوداع به سال دهم ق. حضور داشت و روایت‌هایی را از این رخداد مهم گزارش کرده است. از جمله در غدیر خم از رسول خدا(ص) روایت «من کنت مولاه فعلی مولاه...» را شنید و آن را گزارش کرد.<ref>کتاب الولایه، ص۲۰۶.</ref> نیز نزول آیه {اَلیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی} (مائده/۵، ۳) را درباره امیر مؤمنان(ع) و برابری ثواب روزه گرفتن در روز ۱۸ ذی‌حجه با روزه ۶۰ ماه را روایت نموده است.<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۱۴.</ref> تأکید پیامبر(ص) بر حرمت مال و جان مسلمانان بر یکدیگر، تأکید بر دوری از شرک، قتل، زنا، سرقت<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و فرمان ایشان به همسرانش برای ماندن در خانه پس از انجام حج واجب در حجة الوداع را نیز گزارش کرده است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۱۶۷؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۲۶.</ref> وی در جریان ابلاغ آیه برائت به سال نهم ق. در مکه امام علی(ع) را همراهی کرد و ایشان را یاری داد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۶۵؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۷.</ref> او از راویان شمایل رسول خدا(ص) بود. بر پایه روایتی، روزی ایشان خطاب به ابوهریره، ابومحذوره و سمرة بن جندب فرمود: آخرین کس از شما که بمیرد، در آتش است.<ref>تهذیب الکمال، ج۱۲، ص۱۳۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۴.</ref> هرکس می‌خواست وی را آزار دهد، به او می‌گفت که سمره درگذشته؛ و او بیهوش می‌شد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۵.</ref> این خبر را می‌توان هشداری به این سه نفر و آینده‌نگری پیامبر درباره سرنوشت آنان دانست.<ref>ابوهریره، ص۲۱۵.</ref> همانند این روایت درباره خبر پیامبر به ابوهریره و فرات بن حیان و رجّال بن عنفوه آمده است که ایشان دندان یکی از آنان را در آتش دوزخ بزرگ‌تر از کوه احد دانست. این خبر باعث شد ابوهریره تا زمان با خبر شدن از مرگ رجّال که در پی ارتداد کشته شد، از دوزخی بودن خود بیم داشته باشد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۵۸؛ الاصابه، ج۲، ص۴۴۶؛ ابوهریره، ص۲۱۲.</ref>
وی در جریان ابلاغ آیه برائت به سال نهم ق. در مکه امام علی(ع) را همراهی کرد و ایشان را یاری داد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۶۵؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۷.</ref> او از راویان شمایل رسول خدا(ص) بود. بر پایه روایتی، روزی ایشان خطاب به ابوهریره، ابومحذوره و سمرة بن جندب فرمود آخرین کس از شما که بمیرد، در آتش است.<ref>تهذیب الکمال، ج۱۲، ص۱۳۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۴.</ref> هرکس می‌خواست وی را آزار دهد، به او می‌گفت که سمره درگذشته؛ و او بیهوش می‌شد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۵.</ref> این خبر را می‌توان هشداری به این سه نفر و آینده‌نگری پیامبر درباره سرنوشت آنان دانست.<ref>ابوهریره، ص۲۱۵.</ref> همانند این روایت درباره خبر پیامبر به ابوهریره و فرات بن حیان و رجّال بن عنفوه آمده است که ایشان دندان یکی از آنان را در آتش دوزخ بزرگ‌تر از کوه احد دانست. این خبر باعث شد ابوهریره تا زمان با خبر شدن از مرگ رجّال که در پی ارتداد کشته شد، از دوزخی بودن خود بیم داشته باشد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۵۸؛ الاصابه، ج۲، ص۴۴۶؛ ابوهریره، ص۲۱۲.</ref>


== ابوهریره پس از پیامبر ==
== ابوهریره پس از پیامبر ==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش