پرش به محتوا

آل سعود: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
با تکیه بر این پیمان و به بهانه شرک‌زدایی و بر پایی [[توحید]]، قلمرو آل سعود از راه جنگ در بخش بزرگی از [[جزیرة العرب|شبه جزیره]] به‌ مرور گسترده شد.<ref>جزیرة العرب، ص۳۱۰.</ref> بر پایه فتوای محمد بن عبدالوهاب، همه عرب‌های شبه جزیره کافر به شمار می‌رفتند و از دین [[اسلام]] خارج شده بودند و تنها کسی در امان می‌ماند که از توحید مطابق با عقاید محمد بن عبدالوهاب پیروی کند. در غیر این صورت، جان و مالش مباح می‌شد.<ref>آل ‌سعود، ص۹.</ref> هرکس به کیش [[وهابیت|وهابی]] می‌گروید، باید دیگر بار شهادتین را بر زبان می‌آورد و گواهی می‌داد که خود و پدر و مادرش کافر بوده‌اند.<ref>الدرر السنیه، ص۴۶.</ref> در سال ۱۲۲۸ق. با حمله [[ابراهیم پاشا]] والی [[مصر]]، این دوره به پایان رسید و [[عبدالله بن سعود]] به دست ابراهیم پاشا دستگیر و به استانبول تحویل داده شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۰.</ref> مهم‌ترین رویدادهای این دوره عبارتند از: حمله [[سعود بن عبدالعزیز]] به [[کربلا]] در سال ۱۲۱۶ق.<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۲۱؛ تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۷۳.</ref> که حدود ۲۰۰۰ نفر در آن کشته شدند<ref>حیاة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص۳۸۶-۳۸۷.</ref>؛ تصرف [[مکه]] و [[مدینه]] در سال‌های ۱۲۱۸ق. و ۱۲۲۰ق. و [[تخریب قبور|ویرانی مقابر]] و مشاهد در مکه و مدینه<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>؛ فتح [[ریاض]] به دست عبدالعزیز پس از ۲۷ سال جنگ میان آل سعود و [[ابن دواس]] که قربانیان بسیاری از دو طرف بر جای نهاد.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۴۲.</ref> در این دوره، بر اثر حملات پیاپی مصریان به فرماندهی [[طوسون]] در سال ۱۲۲۸ق. شریف غالب، امیر [[حجاز]]، تبعید شد و محمد علی پاشا، حاکم مصر، در سال ۱۲۳۰ق. بر [[فیصل بن سعود]] چیره گشت.<ref>عجائب الآثار، ج۳، ص۴۰۸؛ فتنة الوهابیه، ص۱۶.</ref>
با تکیه بر این پیمان و به بهانه شرک‌زدایی و بر پایی [[توحید]]، قلمرو آل سعود از راه جنگ در بخش بزرگی از [[جزیرة العرب|شبه جزیره]] به‌ مرور گسترده شد.<ref>جزیرة العرب، ص۳۱۰.</ref> بر پایه فتوای محمد بن عبدالوهاب، همه عرب‌های شبه جزیره کافر به شمار می‌رفتند و از دین [[اسلام]] خارج شده بودند و تنها کسی در امان می‌ماند که از توحید مطابق با عقاید محمد بن عبدالوهاب پیروی کند. در غیر این صورت، جان و مالش مباح می‌شد.<ref>آل ‌سعود، ص۹.</ref> هرکس به کیش [[وهابیت|وهابی]] می‌گروید، باید دیگر بار شهادتین را بر زبان می‌آورد و گواهی می‌داد که خود و پدر و مادرش کافر بوده‌اند.<ref>الدرر السنیه، ص۴۶.</ref> در سال ۱۲۲۸ق. با حمله [[ابراهیم پاشا]] والی [[مصر]]، این دوره به پایان رسید و [[عبدالله بن سعود]] به دست ابراهیم پاشا دستگیر و به استانبول تحویل داده شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۰.</ref> مهم‌ترین رویدادهای این دوره عبارتند از: حمله [[سعود بن عبدالعزیز]] به [[کربلا]] در سال ۱۲۱۶ق.<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۲۱؛ تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۷۳.</ref> که حدود ۲۰۰۰ نفر در آن کشته شدند<ref>حیاة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص۳۸۶-۳۸۷.</ref>؛ تصرف [[مکه]] و [[مدینه]] در سال‌های ۱۲۱۸ق. و ۱۲۲۰ق. و [[تخریب قبور|ویرانی مقابر]] و مشاهد در مکه و مدینه<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>؛ فتح [[ریاض]] به دست عبدالعزیز پس از ۲۷ سال جنگ میان آل سعود و [[ابن دواس]] که قربانیان بسیاری از دو طرف بر جای نهاد.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۴۲.</ref> در این دوره، بر اثر حملات پیاپی مصریان به فرماندهی [[طوسون]] در سال ۱۲۲۸ق. شریف غالب، امیر [[حجاز]]، تبعید شد و محمد علی پاشا، حاکم مصر، در سال ۱۲۳۰ق. بر [[فیصل بن سعود]] چیره گشت.<ref>عجائب الآثار، ج۳، ص۴۰۸؛ فتنة الوهابیه، ص۱۶.</ref>


===دوره دوم (۱۲۴۰ - ۱۳۰۹ق.)===
===دوره دوم (۱۲۴۰ - ۱۳۰۹ق)===
پس از بازگشت ابراهیم پاشا به مصر، [[عبدالله بن محمد بن سعود]] در سال ۱۲۲۵ق. دولت دوم را تأسیس کرد. وی [[ریاض]] را بازستاند و آن را به جای [[درعیه]]، مرکز حکومت قرار داد.<ref>جزیرة العرب، ص۲۲۸.</ref> در این دوره، شماری از پادشاهان سعودی که آخرینشان [[عبدالرحمن بن فیصل]] بود، تا سال ۱۳۰۹ق. حکومت کردند.  
پس از بازگشت ابراهیم پاشا به مصر، [[عبدالله بن محمد بن سعود]] در سال ۱۲۲۵ق. دولت دوم را تأسیس کرد. وی [[ریاض]] را بازستاند و آن را به جای [[درعیه]]، مرکز حکومت قرار داد.<ref>جزیرة العرب، ص۲۲۸.</ref> در این دوره، شماری از پادشاهان سعودی که آخرینشان [[عبدالرحمن بن فیصل]] بود، تا سال ۱۳۰۹ق. حکومت کردند.  


خط ۲۴: خط ۲۴:


===دوره سوم (۱۳۱۹ق. - تاکنون)===
===دوره سوم (۱۳۱۹ق. - تاکنون)===
با منزوی شدن خاندان سعودی، [[آل‌ رشید]] قدرت را یکسره از آن خود کردند؛<ref>در خاورمیانه چه گذشت، ص۳۴۹.</ref>  تا اینکه فرزند عبدالرحمن به نام [[عبدالعزیز بن عبدالرحمن|عبدالعزیز]] که ساکن [[کویت]] بود، در سال ۱۳۱۹ق. به [[ریاض]] رفت و پنهانی وارد قصر آل‌ رشید شد و با کشتن حاکم وقت، دوره سوم سلطنت آل سعود را پایه‌ نهاد.<ref>جزیرة العرب، ص۲۳۹. </ref>  
با منزوی شدن خاندان سعودی، [[آل‌ رشید]] قدرت را از آن خود کردند؛<ref>در خاورمیانه چه گذشت، ص۳۴۹.</ref>  تا اینکه فرزند عبدالرحمن به نام [[عبدالعزیز بن عبدالرحمن|عبدالعزیز]] که ساکن [[کویت]] بود، در سال ۱۳۱۹ق. به [[ریاض]] رفت و پنهانی وارد قصر آل‌ رشید شد و با کشتن حاکم وقت، دوره سوم سلطنت آل سعود را پایه‌ نهاد.<ref>جزیرة العرب، ص۲۳۹. </ref>  


رفتارهای آنان، به ویژه در دوره سوم، مخالفت‌ کشورهای مختلف را به همراه داشت. تصرف وحشیانه حجاز، برکناری [[اشراف هاشمی]] و ناآرامی‌های پس از آن، بسیاری از کشورهای اسلامی را به رژیم سعودی بدگمان کرد. افراطی‌گری خاندان سعودی در میان [[اهل‌ سنت]] و افزایش نگرانی کشورها، به ویژه [[ایران]] به عنوان تنها کشور [[شیعه]]، از بی‌حرمتی و [[تخریب قبور|تخریب]] آرامگاه چهره‌های مورد احترام و مکان‌های مقدس در [[مکه]] و [[مدینه]]، موجی از مخالفت را برانگیخت.  
رفتارهای آنان، به ویژه در دوره سوم، مخالفت‌ کشورهای مختلف را به همراه داشت. تصرف وحشیانه حجاز، برکناری [[اشراف هاشمی]] و ناآرامی‌های پس از آن، بسیاری از کشورهای اسلامی را به رژیم سعودی بدگمان کرد. افراطی‌گری خاندان سعودی در میان [[اهل‌ سنت]] و افزایش نگرانی کشورها، به ویژه [[ایران]] به عنوان تنها کشور [[شیعه]]، از بی‌حرمتی و [[تخریب قبور|تخریب]] آرامگاه چهره‌های مورد احترام و مکان‌های مقدس در [[مکه]] و [[مدینه]]، موجی از مخالفت را برانگیخت.  


ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۰۴ش. عزیمت [[زائر|زائران]] به [[عربستان سعودی|عربستان]] را رسماً ممنوع اعلام کرد.<ref>روابط ایران و عربستان، ص۵۲-۵۷.</ref> تبلیغات اشراف هاشمی و انتشار گزارش‌هایی از تخریب و کشتار، در گسترش این موج مخالفت‌ مؤثر بود.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، سند شماره ۱۰، «پیام رئیس حزب ملی حجاز به وزیر مختار ایران»، نمره ۷۱۴.</ref>
ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۰۴ش. عزیمت [[زائر|زائران]] به [[عربستان سعودی|عربستان]] را رسماً ممنوع اعلام کرد.<ref>روابط ایران و عربستان، ص۵۲-۵۷.</ref> تبلیغات اشراف هاشمی و انتشار گزارش‌هایی از تخریب و کشتار، در گسترش این موج مخالفت‌ مؤثر بود.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، سند شماره ۱۰، «پیام رئیس حزب ملی حجاز به وزیر مختار ایران»، نمره ۷۱۴.</ref>


این دوره تا کنون ادامه یافته و مهم‌ترین رویدادهای آن عبارتند از:  
این دوره تا کنون ادامه یافته و مهم‌ترین رویدادهای آن عبارتند از:  
خط ۴۲: خط ۴۱:
* اشغال [[مسجدالحرام]] در زمان [[ملک خالد]] به سال ۱۳۹۹ق./۱۹۷۹م. توسط دست گروهی مسلح از مخالفان سلطنت خاندان سعودی و متمایل به [[اخوان المسلمین]]؛ این اشغال با دستگیری و اعدام شورشیان پایان یافت.<ref>سرزمین سلاطین، ج۲، ص۷۳۱.</ref>
* اشغال [[مسجدالحرام]] در زمان [[ملک خالد]] به سال ۱۳۹۹ق./۱۹۷۹م. توسط دست گروهی مسلح از مخالفان سلطنت خاندان سعودی و متمایل به [[اخوان المسلمین]]؛ این اشغال با دستگیری و اعدام شورشیان پایان یافت.<ref>سرزمین سلاطین، ج۲، ص۷۳۱.</ref>


==عوامل چیرگی آل سعود بر عربستان و تثبیت حکومت سعودی==
==عوامل تثبیت حکومت سعودی==
آل سعود که حکومت خود را با تسلط بر شهر کوچک درعیه آغاز کرده بودند، در نیمه اول سده بیستم، بر اثر عوامل زیر به حکومت بی‌رقیب منطقه در سراسر [[نجد]] و [[حجاز]] تبدیل شدند:
برای چیرگی حکومت سعودی و تثبیت آن بر [[نجد]] و [[حجاز]] عواملی گفته شده است. 


#قدرت و تسلط بنیان‌گذار دور سوم حکومت سعودی: [[محمد بن عبدالعزیز بن فیصل]]، از بزرگ‌ترین و قدرتمندترین فرمانروایان سعودی، با هجوم‌های سخت و کوبنده و بهره‌گیری از حرکت «[[اخوان التوحید]]» توانست مخالفان خود را در میان قبایل مختلف سرکوب کند. اخوان التوحید سازمان دینی‌ـ نظامی [[وهابیت|وهابیان]] و مهم‌ترین ابزار پیشبرد اهداف [[سلطان عبدالعزیز|عبدالعزیز]] به شمار می‌رفت. عبدالعزیز افزون بر سرکوب قبایل مخالف که دشمنان کوچک‌تر او بودند، دو دشمن قوی و رقیب خود، یعنی [[آل رشید]] و [[اشراف هاشمی]] را نیز از میان برد و حکومتی قدرتمند و بی‌رقیب پدید آورد.<ref>سرزمین سلاطین، ج۲، ص۲۰۳-۲۱۱.</ref>
*قدرت محمد بن عبدالعزیز بن فیصل: [[محمد بن عبدالعزیز بن فیصل]]، از فرمانروایان قدرتمند سعودی، با هجوم‌های سخت و کوبنده و بهره‌گیری از حرکت «[[اخوان التوحید]]» توانست مخالفان خود را در میان قبایل مختلف سرکوب کند. اخوان التوحید سازمان دینی‌ـ نظامی [[وهابیت|وهابیان]] و مهم‌ترین ابزار پیشبرد اهداف [[سلطان عبدالعزیز|عبدالعزیز]] به شمار می‌رفت. عبدالعزیز افزون بر سرکوب قبایل مخالف که دشمنان کوچک‌تر او بودند، دو دشمن قوی و رقیب خود، یعنی [[آل رشید]] و [[اشراف هاشمی]] را نیز از میان برد و حکومتی قدرتمند و بی‌رقیب پدید آورد.<ref>سرزمین سلاطین، ج۲، ص۲۰۳-۲۱۱.</ref>
#پشتیبانی انگلیس: این عامل چندان مهم و مؤثر است که می‌توان آن را زمینه تأثیر عامل پیشین قلمداد کرد. انگلیس که منافع خود را در برابر [[عثمانیان|عثمانی]] و آل رشید در خطر می‌دید، در همان سال‌های آغازین شکل‌گیری حکومت سوم سعودی، با بهره جستن از اعراب مخالف آل‌ رشید، یعنی [[شیخ مبارک]]، حاکم [[کویت]]، قبایل [[وهابیت|وهابی]] مذهب و یکی از قبایل جنوب [[عراق]] به نام «منتفق» ائتلافی به سرکردگی عبدالعزیز پدید آورد.<ref>تاریخ عرب، ص۵۳۴-۵۳۵.</ref> پس از تأسیس حکومت سوم سعودی، انگلیس برای دستیابی به اهداف خود، آل سعود و [[آل‌ هاشم]] را به بازی گرفت؛ بدین ترتیب که افسری از کارگزاران خود را نزد هر یک فرستاد. «[[ادوارد لارنس]]» را نزد [[شریف حسین]] و «[[ویلیام شکسپیر]]» را نزد ابن سعود گسیل نمود. سپس «[[هری سنت جان فیلبی]]» که خود را [[مسلمان]] نشان می‌داد و نامش را عبدالله نهاده بود، به جای شکسپیر از مشاوران ویژه عبدالعزیز شد.<ref>قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.</ref> انگلیس با هر دو طرف پیمان‌های مختلف بست و به آنان وعده‌های همانند برای حکومت بر عربستان بزرگ داد. اگر چه انگلیس برای دستیابی به منافع خود، از حامیان بزرگ آل سعود بود، سیاست دوگانه‌اش ایجاب می‌کرد در موقعیت‌های مقتضی بر ضدّ عربستان اقدام کند؛ مانند تاختن بر نجد به دنبال گردهمایی ۱۳۳۹ق./۱۹۲۱م. که در آن، ابن سعود را پادشاه نجد و همه سرزمین‌های وابسته شناختند<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۲.</ref> و نیز حمله به نجد در سال ۱۳۴۶ق./۱۹۲۸م.<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۹.</ref>
*پشتیبانی انگلیس: این عامل چندان مهم و مؤثر است که می‌توان آن را زمینه تأثیر عامل پیشین قلمداد کرد. انگلیس که منافع خود را در برابر [[عثمانیان|عثمانی]] و آل رشید در خطر می‌دید، در همان سال‌های آغازین شکل‌گیری حکومت سوم سعودی، با بهره جستن از اعراب مخالف آل‌ رشید، یعنی [[شیخ مبارک]]، حاکم [[کویت]]، قبایل [[وهابیت|وهابی]] مذهب و یکی از قبایل جنوب [[عراق]] به نام «منتفق» ائتلافی به سرکردگی عبدالعزیز پدید آورد.<ref>تاریخ عرب، ص۵۳۴-۵۳۵.</ref> پس از تأسیس حکومت سوم سعودی، انگلیس برای دستیابی به اهداف خود، آل سعود و [[آل‌ هاشم]] را به بازی گرفت؛ بدین ترتیب که افسری از کارگزاران خود را نزد هر یک فرستاد. «[[ادوارد لارنس]]» را نزد [[شریف حسین]] و «[[ویلیام شکسپیر]]» را نزد ابن سعود گسیل نمود. سپس «[[هری سنت جان فیلبی]]» که خود را [[مسلمان]] نشان می‌داد و نامش را عبدالله نهاده بود، به جای شکسپیر از مشاوران ویژه عبدالعزیز شد.<ref>قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.</ref> انگلیس با هر دو طرف پیمان‌های مختلف بست و به آنان وعده‌های همانند برای حکومت بر عربستان بزرگ داد. اگر چه انگلیس برای دستیابی به منافع خود، از حامیان بزرگ آل سعود بود، سیاست دوگانه‌اش ایجاب می‌کرد در موقعیت‌های مقتضی بر ضدّ عربستان اقدام کند؛ مانند تاختن بر نجد به دنبال گردهمایی ۱۳۳۹ق./۱۹۲۱م. که در آن، ابن سعود را پادشاه نجد و همه سرزمین‌های وابسته شناختند<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۲.</ref> و نیز حمله به نجد در سال ۱۳۴۶ق./۱۹۲۸م.<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۹.</ref>


==آل سعود و حجاز==
==آل سعود و حجاز==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش